شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 41

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رسول رئوف گفته:
    مدت عضویت: 3219 روز

    سلام دوستان

    به نظر من تا وقتی که ما باور داشته باشیم که فقر و افراد فقیر وجود دارند و ما به شرط پول دار شدن میتوانیم به آنها کمک کنیم،ترمز شدیدیست برای ساخت باور های ثروت ساز ،چرا که فقر را باور داریم و این ترمز شدیدی است.

    و در مورد این که تا ما باور داریم که بیماری و افراد بیمار وجود دارند، نمی‌توانیم باور های درست در راستای سلامتی بسازیم و داریم ترمز را همزمان با گاز فشار می‌دهیم.

    راستی این اولین نظر من در گروه خوب عباس منش هست،نمیدونم یه حسی گفت الان باید بعد از حدود دو سال بنویسم منم بهش احترام گذاشتم.

    سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    مرتضی زمانیان گفته:
    مدت عضویت: 3338 روز

    واقعا هیچ تعلقی به شخصیت قبلیم ندارم که فرد کینه جویی بودم،از وقتیکه آگاه شدم،همه احترام منو پاس میدارن،خدایا شکرت و ممنونم ازینکه داری منو رشدم میدی به وسیله ی دستان پر محبتت که استاد عباسمنش هستند،بینهایت ازت سپاسگزارم،و میدونم که یروز خودم این شرایط و موقعیت هارو خواستم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رها لطفی گفته:
    مدت عضویت: 2927 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان

    منم مثل خیلیا سالها پیش این نوع نگاه رو داشتم

    فکر میکنم زیر میزی میخواستم بدم به خداایی که رحمان و رحیم بودنش رو حتی درک نمیکردم

    وهاب بودنش رو

    بی حساب دادنش رو اصلا نمیفهمیدم

    گمان میکردم باید معامله کنم

    تو بمن بده منم به باقی کمک میکنم

    دیگران رو مینداختم وسط

    انگار که دست رو احساس خدا میخواستم بزارم

    و بگم ببین من همچین ادمیم نیتم خیره

    مثل بااقی فقط واسه خودم نمیخوام

    من باورش نداشتم و همینطور خودمو

    من خودم رو لایق ثروت بی نهایت نمیدنستم که اول واسه دیگرون میخواستم

    فکر میکردم فقط واسه خودم بخوام خودخواهانست

    من‌پول داشته باشم به دیگرون ندم

    مردم چی میگن

    دیگه کسی دوسم نداره

    وااای خداایا

    به خدا باج بدم ‌که ثروت بده

    به مردم باج بدم که دوسم داشته باشن

    چقدر افکار و نگاههای شرک الود درد داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    میثم مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 2492 روز

    سلام

    من هنوز نظری در سایت ندادم اما الان هدایت شده ام تا دیدگاه خودمو هرچند اشتباه بگویم شاید به کار یک نفر بیاید..

    به نظر من افرادی که اینجوری مشروط از خداوند ثروت میخواهند درواقع باور ندارند که خداوند میدهد خداوند بی نهایت رزاق هست (البته خودمم اینجوری هستم در رابطه با شغلی که میخواهم)دوم.ویژگی های انسانی به خداوند میدهند ویژگی های یک دلال کهن سال را به خداوند میدهند.سوم .جالب تر از همه این افرادیابهتره بگویم خودم در جاده ی خاکی هستیم که خواستمون اینه به جاده آسفالت برسیم بعد به افرادی که تواون جاده ی خاکی هستند کمک کنیم…این افراد باور ندارند خدا میدهد این افراد کسی را ندیدند باور کنند خداوند ثروت بی نهایت بهش داده .دیروز فیلم راز را تماشا میکردم دقیقا سرخ پوستان کشتی ها رو نمی دیدند فقط اون جادو گرشان میدونست رو سطح دریا یه چیزی هست که تا زمانی که برا بقیه توضیح داد اونا توانستند ببینند.این افراد ندیدن و اگه ثروت جلوشون هم باشد نخواهند دید …توحید ذاتی و عملی بنده و این افراد در کف پا هست هنوز به قلب نرسیده که بدون شرط بخواهیم…من درگذشته در خانواده یا دوستان یاجامعه همیشه سعی داشتم خودم با سختی و زور زدن های بسیار انجام بدهم واز هرکسی هم کمکی میخواستم اون افراد کمک کردنشون را مشروط میکردن به این که من هم کاری در قبال اون کار کنم براشون …ومن این باورها را از ویژگیهای انسانی به خداوند نسبت دادم ناخود اگاه البته…و این باورها باعث میشوند به هرآنچه میخواهیم نرسیم …شاد باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    فاطمه نظری گفته:
    مدت عضویت: 2922 روز

    سلام به استادبینظیر و دوستان عزیز،استاد من چند روزیه که خیلی گیج و سردرگم بودم و چون هر روز فایلهای شما رو گوش میکنم و سعی میکنم که روی باورهام کار کنم انگار افکارم یه جورایی به جنب و جوش افتادن،خودم کاملا احساس میکنم که فرکانسم داره عوض میشه،

    ولی در مورد سوال مسابقه،حرفهای من در موردکمک به دیگران تقریبا از زبان خیلی دوستان گفته شد و نمیخوام دوباره تکرار کنم فقط میخواستم چند تا نتیجه عالی که از بخشش گرفتم با شما به اشتراک بزارم.من هم قبلا این خواسته رو از خدا میخواستم که اگه به من ثروت بده به دیگران کمک کنم ولی نمیشد، تا اینکه به طور ناخودآگاه هر ماه به کسی کمک میکردیم بدون اینکه چشم داشتی داشته باشیم بعد از چند ماه یه روز که یکی از فایلهای شما رو نگاه میکردم در مورد بخشش،،به خودم گفتم از این ماه من این مقدار مبلغ رو میبخشم تا ثروت بیشتر وارد زندگیم بشه نه اینکه کمکی کرده باشم ….خلاصه کنم همون روز همسرم ازکار اخراج شد و من کلی شوکه شدم چند ساعت خیلی به هم ریخته بودم ولی از فردای اون روز گفتم یه خیری تواین کار هست و همسرم رو هم آروم میکروم با حرفام 2 ماه از اون ماجرا گذشت و من هر روز سعی میکردم فقط به چیزای مثبت فکر کنم شاد باشم و محیط خونه رو شاد نگه دارم و منتظر خبر خوب بودم و خدا رو شاهد میگیرم به طور معجزه آسایی یه کار عالی در جای عالی و با حقوقی عالی برای همسرم کار درست شد البته من تقریبا منتظر این خبر خوب بودم ولی هسرم اینو معجزه میدونست،این یعنی من به اندازه وسعم میبخشم و مطمئنم به جاش ثروت و پول بیشتری به سمتم میاد.و دومین نتیجه من هر ماه یه مبلغی رو فقط برای مادرم کنار میزارم و بهش میدم وفقط خوشحال بودنش برام کافیه و خودم هم حس عالی دارم،،نتیجه:در عرض 1ماه مغازه تو یه جای خوب خریدیم و یه سفر لاکچری عالی رفتیم،در کل،میخوام بگم اگه به همسرم عشق میدم چند برابر دریافت میکنم اگه به کسی میبخشیم بی منت،، چند برابر دریافت میکنیم،،و اگه دنیارو پراز فراوانی و ثروت درک کنیم چند برابر دریافت میکنیم. من تا الان اینارو فهمیدم استاد امید وارم راهی رو که به من نشون دادیدرو خیلی خوب و به راحتی طی کنم البته با توکل به خدای مهربان، برای همه شما عزیزان و استادعزیز روزهای پر از ارامش ارزو میکنم

    ش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    داوود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

    استاد من این باور ها رو پیدا کردم

    1. این باور هست که من خودم خالق زندگی خودم هستم و خداوند فقط پاسخ میدهد به افکار من و کاری نداره که من چی رو میخوام

    2. اینکه اوصلا باور ندارد که ثروت در جهان وجود و من با باورهای اشتباهی که دارم نتوانستم دریافت کنم

    3. اینکه من خودم رو لایق ثروتمند بودن ندانم و باید شرط بذارم برای ثروتمند شدنم

    4.باور نداشتن به فراوانی ثروت در جهان

    با تشکر از شما استاد و دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    سحر مجیدی گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی خیلی از شما تشکر میکنم به خاطر اگاهیهایی که به من در چند ماه اخیر دادین واز خدای مهربان تشکر میکنم که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد من همه فایلهای رایگان و چندین بار دیدم ولی غیر از دو تا کتاب تا حالا نتونستم محصولاتو بخرم ولی امیدوارم به زودی میخرم در مورد سوال مسابقه من فکر میکنم ما به خدا از دیدگاه انسانی نگاه میکنیم وفکر میکنیم اگر خدا کاری برای ما بکند و ما به خواسته هایمان برسیم ما هم متقابلا باید کاری برای خدا انجام بدهیم تا خدا راضی شود من خودم این باور را دارم ولی نمیدونم درسته یا غلط مثلا من اینطور فکر میکنم که اگر نذر میکنیم یعنی عهدو پیمان با خدا میبندیم ودر قران هم امده که به عهدتان وفا کنید حالا اگر میشه استاد در مورد این موضوع هم توضیح بدین خیلی خیلی ممنونم از لطف بیکران شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مريم بیگی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    سلام استاد گرانقدرم وسلام به گروه عزیزشون وهمراهان محترم

    من تا این صحبتهاى استاد رو شنیدم دقیقا یاد خودم افتادم چون من هم همچین قرارى با خدا گذاشته بودم

    ولى از موقعیه اى که عضو سایت شدم و محصولاتى مثل چگونه فکر خدا رو بخونیم و رویاهایى که رویا نیستن رو مطالعه کردم دارم رو بأورام کار میکنم

    چون این کار خود شرک هست به قول پیامبر شرک در دل مؤمن مثل راه رفتن مورچه بر روى سنگ سیاه در دل تاریکیه شبه

    به نظر من نذرى دادن هم همینطوره چون لازم نیست بگیم خدا بهم اون ثروت رو که داد نذر میکنم به فقرا کمک کنم اصطلاحا کلاه شرعیه چون اون باور مداریه من روش هستم و اون فقیر هم باور مداریه که اون روش قرار داره اگر بخوام مقدارى از اموالم رو ببخشم اون بحثش جداس ولى اگر با خدا معامله کنم عین شرک هست چون خدا نیاز نداره فى سبیل الله به بنده هاش کمک کنم چون واقعا فى سبیل الله نیست اگر بود نیاز به این قرار و مدار با خدا نبود چون اگر من در مدار درست و باور درست بودم این قرار رو با خدا نمیذاشتم و وقتى به ثروت رسیدم خودم اتومات وار مقدارى از ثروتم رو میبخشیدم داستان کاملا مثل این میمونه که تو قوانین خدا دخالت میکنى وخودت رو تو کار خدا سهیم میکنى و دارى خدایی میکنى

    ما باید راه خودمون رو بریم و رو باورهامون کار کنیم و برنامه ریزى براى زندگى کسى نداشته باشیم و دخالتى نداشته باشیم چون او کسى که نیازمنده خودش رو اون باور و مداره نداریه

    ولى اون کار فرق داره که من پله به پله رفتم جلو و به ثروت دلخواهم رسیدم و اون موقع دوست دارم بخشى از ثروتم رو به خاطر خودم و حس خوب خودم به کسى ببخشم بدون هیچ قید و شرطى تو اون لحظه حس خوبم اینه که این کار رو بکنم به نظر من وقتى خودمون رو شرطى کنیم براى یه کار به اصطلاح خیر از مسیر و قوانین جهان دور میشیم و گمراه میشیم باید تمرکزمون رو باورهاى درست خودمون بذاریم نه کمک به دیگران هر کسى مسئول باورها و فرکانسهاى خودشه من ثروتمندم نتیجه فرکانسها و باوارمه و اونیکه فقیره نتیجه باورها و فرکانسهاى خودشه

    استنباط من از این موضوع اینه

    ١:شرک به خدا

    ٢:تخطى از قوانین جهان

    ٣:دور شدن از باورهاى ثروت ساز

    با تشکر از استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    لیلا هادی گفته:
    مدت عضویت: 2759 روز

    استاد من فکر میکنم به این خاطر باشه شاید درست متوجه نشدیم برای چی به دنیا اومدیم .باید سعی کنیم از دیدگاه بزرگتر به موضوع کنیم .خدا به انتخابا ی ما کاری نداره .مسئله فقط بودنه .بودنی که لذت بخش باشه .بودنی که بتونیم بهترین وجه خودمونو تجربه کنیم .اگه پول میخوایم دلیلش واقعا برای خدا فکر نمیکنم مهم باشه که حالا واسه کار خیر باشه یا نه ..یه دلیش دیگه اش اینه که فکر میکنیم پول نباید واسه لذت خودمون بخوایم ،فکر میکنیم لذت یه دلیل خوب نیست وحتما یه دلیل که بیشتر مورد پسند مردم باید داشته باشیم .خلاصه اینکه شاید هنوزم یه خدای بی طرف تو ذهنمون نیست .خدایی که چون وچرا نمیکنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    تارا گنجیان گفته:
    مدت عضویت: 2663 روز

    سلام به همه دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنش و به ویژه استاد عزیز و مهربان

    از خدای مهربان مهربانم بسیار سپاسگزارم که لذت بودن در کائناتی با قوانین همواره ثابت و همواره قابل استفاده رو نصیبمون کرده.

    فرایند جذب کردن، یک فرایند سه مرحله ای هست و بیشتر مردم معمولا اینگونه بهش نگاه نمی کنند!

    مرحله 1 : این هست که چیزی را که می خواهیم، درخواست کنیم. جایی که کمبودها و تضادها کمک می کنند که مشخص کنیم چه چیزی می خواهیم و البته همیشه وقتی که می دانیم چه چیزی نمی خواهیم، خواسته هایمان برایمان روشن تر هستند.

    مرحله 2 : این هست که کائنات به درخواست ما پاسخ می دهد.

    در مرحله اول، بدون اینکه نیاز باشد رویش کار کنیم یا نگرانش باشیم، اتفاق می افتد زیرا زندگی آنقدر تنوع دارد که خواسته ها طبیعتا به وجود می آیند و کائنات، آن خواسته های ارسال شده را دنبال می کند و به آن تبدیل می شود؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم. به همین دلیل است که قرآن هم می گوید “درخواست کنید و به شما داده شده است”.

    اما آنچه که توسط خیلی از افراد اتفاق می افتد این است که درخواستشان معمولا درباره چیزی هست که نمی خواهند و حتی در حالیکه کائنات می داند که چه می خواهند!

    اگر فرکانس ما با چیزی که درخواست کرده ایم، هماهنگ نباشد، ما نمی گذاریم وارد شود و به آن اجازه نمی دهیم. پس :

    مرحله 3 : این است که ما باید با فرکانس خواسته مان هماهنگ شویم.

    برای مثال: ما نمی توانیم احساس نیاز به پول و احساس کمبود پول داشته باشیم و اجازه دهیم که پول وارد شود، زیرا این دو احساس، فرکانس های مختلفی دارند.

    اگر احساس فقیری یا کم پولی داشته باشیم، نمی توانیم مرفه شویم حتی اگر درخواست رفاه کرده باشیم و حتی اگر کائنات آن را برای ما فراهم کرده باشد!

    در واقع هرچند که مراحل درخواست و پاسخ، به درستی انجام شده ولی مرحله دریافت هرگز به اجرا درنیامده است.

    پس باید با فرکانس چیزی که درخواست کرده ایم، هماهنگ باشیم لذا بسیار مهم است که به احساس هایمان توجه کنیم و برای بهبود احساساتمان تلاش کنیم و با رسیدن به احساس بهتر، به سطح انرژی مورد نیاز و هماهنگ با چیزی که خواسته ایم برسیم.

    اکثر مردم فکر می کنند که اینها مرحله اول هستند! فکر می کنند که تصویر سازی و تجسم فعال که منجر به خلق احساس خوب و لذت می شود، روشی هست برای اینکه به کائنات بگوییم چه می خواهیم ولی ما درخواستمان را قبلا از طریق گذراندن زندگی داده ایم؛ از طریق احساس کردن کمبودها و ایجاد نیازهایمان و کائنات نیز پاسخ ما را داده است ولی ما باید راهی پیدا کنیم برای دریافت و ملاقات پاسخ کائنات.

    بنابراین وقتی می گوییم خواسته ام این است که به آن چیز دست پیدا کنم و خودم را در جایگاه داشتن آن می بینم و با این احساس، همیشه و مداوم زندگی می کنم، باعث اجازه ورود به آن می شوم.

    در حالیکه بسیاری از مردم، از کلمات و عبارات برای بیان خواسته هایشان استفاده می کنند و می خواهند که کلمات، برایشان کار انجام دهد ولی چیزی دریافت نمی کنند زیرا جهان و کائنات به کلمات ما پاسخ نمی دهند و به فرکانس ما پاسخ می دهند و احساسات ما، فرکانس ما را تشکیل می دهند.

    شاد و با لذت زندگی کنید. متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: