شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 45

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عباس شکیبا گفته:
    مدت عضویت: 2545 روز

    ۲۸ مهر ۹۷

    به نام الله یکتا

    این کامنت رو می نویسم و از خدا کمک می خوام که خودش یاری ام کنه و بتونم در درجه اول ترمز های خودم رو پیدا کنم و علاوه بر اون کمکی باشم برای دوستان دیگر. همون طور که خود استاد هم بارها اشاره کردند، اصلی ترین منفعت این قبیل سوالات و جوابها، کمک کردن به خود شخص پاسخ دهنده است – البته حقیقتا نیم نگاهی به جایزه هم دارم چون اخیرا توی ۱۰۷ آرزوم نوشته بودمش (: .

    بخش هایی از این کامنت رو خودم نوشتم و بخش هایی هم بعد از خوندن کامنت دیگر دوستان به ذهنم خطور کرده، سعی کردم تا به اینجا با خوندن کامنت های دوستان و نظرات خودم، کامنت جامع و مفیدی رو ارائه بدم.

    عدم توجه به خود

    به جای نگاه کردن به خود، به دیگران توجه می کنیم و خودمون رو مسئول خوشبخت کردن و رفاه دیگران می دونیم، در صورتی که این مسئولیت خداست! به نظرم حتی میشه رگه هایی از شرک رو در این نوع دیدگاه، مشاهده کرد.

    بی ایمان شدن با داشتن ثروت

    یعنی همان مسئله ی دعایی که می گوید، خدایا اگر لایقش هستم به من ثروت بده. در واقع ما فکر می کنیم که با رسیدن به ثروت ایمان خود را از دست داده و خدا را فراموش می کنیم، از این رو سعی داریم با انجام این معامله با خدا، خود را لایق ثروت بخوانیم

    لیاقت ارتباط با خدا

    ترمز بعدی این باور هست که من لیاقت صحبت کردن با خدا رو ندارم و خدا از من دوره. چون اگر باور داشته باشی که خدا بهت نزدیکه، خیلی راحت ازش می خوای، اما وقتی که این تصور رو داری خدا ازم دوره، به دنبال راه هایی هستی که توجه خدا رو جلب کنی و ارون طریق به خواسته ات برسی. و حتی این باور که خدا جواب من رو نمیده!

    پایه این درخواست ترس است!

    ترمز بعدی ترسه! در حقیقت احساسم به من میگه که پایه ی این نوع درخواست ترسه و درخواستی که پایه اش ترس باشه، توی سیستم پذیرفته نمی شه. می ترسم که درخواستم برای ثروت مند شدن اجابت نشه به همین دلیل دنبال این تعهد ها هستم

    عدم ترک موقعیت فعلی و ایمان نداشتن به نشانه ها

    قصد داریم از چیزی هزینه کنیم که هنوز نداریمش، این نشون میده که قصد داریم بدون ترک حاشیه ی امن مون و تغییر توی وضع موجود به هدف مون برسیم. مثل این می مونه که پول و ثروت رو به این شکل بخوای که به ناگاه؛ سقف بالای سر مون شکافته بشه و اون ثروت به ما برسه

    قبول نداشتن قانون تکامل

    اینکه خدایا من مثلا ۱۰۰ میلیون داشته باشم و بعد آن را ببخشم دقیقا مصداق این باور اشتباه است! حقیقتش وقتی که من تصمیم گرفتم ثروتمند بشم (قبل از آشنایی با این سایت) سعی کردم این مسئله رو برای خودم حل کنم، نشستم با خودم فکر کردم اگر قرار چیزی ببخشم، چرا الان نبخشم؟ اینطور فکر کردم که اگر من ۱۰۰ میلیون تومان داشته باشم و حتی اگه نخوام اون رو ببخشم و توی امور خیریه استفاده کنم، بالاخره که باید یک پنجم اون رو به عنوان خمس بپردازم! یعنی ۲۰ میلیون تومان، بعد دیدم دادن این مبلغ پول واقعا برام سخته! برای همین به عنوان یک تمرین تصمیم گرفتم از همین الان و با درامد کمم این کار رو شروع کنم و تمرین کنم. شاید خنده دار باشه، ولی شده که توی بعضی از سالها خمس پول من فقط ۲۰ هزار تومن شده بود! اما ایمان دارم که این روش یعنی طی کردن صحیح تکامل!

    توجه به ناخواسته ها مثل فقر

    مشخص هست که توی این قبیل دعاها، به ناخواسته هایی مثل فقر داره توجه میشه و از اونجا که جهان، از همون جنس خواسته ها رو به سمت شما برمیگردونه، پس نمی تونید انتظار ثروت رو داشته باشید.

    عدم لیاقت داشتن ثروت

    دقیقا این رو هم میشه دید که خودمون رو لایق داشتن ثروت نمی دونیم چرا؟ چون آگاهانه یا ناآگاهانه می گیم که این ثروت رو برای خودمون نمی خوایم! برای دیگران می خوایم! خدایا می دونم من که لایق ثروت و خوشبختی نیستم! حالا تو از فضل و کرمت به من ببخش، به من لطف کن.

    قبول نکردن مسئولیت زندگی خودمون (مانع دونستن خدا برای رسیدن به ثروت)

    این نکته رو هم می شه از این دعا فهمید که خدا نمی خواد که ما ثروتمند بشیم! احتمالا دوست داریم بگیم که: ببین! ببین من می خوام اما خدا نمی خواد! من که همش دارم این دعا رو می کنم، حتی حاضرم بخشی از (پولم – پول رو وقتی که بدست آوردیم مال خودمون می دونیم، نه امانت خدا) رو به فقرا هم بدم! اما ببین خدا نمی خواد!‌ قسمت نیست! حتما پول منو بی ایمان میکنه. حتما جنبه اش رو ندارم! و در حقیقت نمی خوایم باور کنیم که ما خودمون خالق زندگی مون هستیم و خدا این توانایی رو به ما داده.

    از تو حرکت از من برکت( به خدا ایمان نداریم)

    با نگاه کردن به گذشته ی خودم متوجه می شم که این قبیل دعاها، بدون هیچ حرکتی همراه بوده! فقط پول و ثروت رو می خوایم، اما آیا حرکتی هم براش کردیم؟ موقعیت های جدید رو دیدیم و به سمت شون رفتیم؟ یک قدم برداشتیم که خدا صد قدم برامون برداره؟ مثالی رو شنیدم از کسی که توی خونه نشسته بود و می گفت: خدایا ناهار امروز رو برسون! دوستش بهش گفت خوب تو که همش داری دعا میکنی، حداقل یک حرکتی هم به خودت بده تا خدا جوابت رو بده، حداقل حداقلش پاشو در رو باز کن تا غذایی رو که خدا ( بواسطه ی دستان خدا ) برات فرستاده بگیری. بله خیلی وقت ها هم اینطور میشیم

    باور مخرب محدود بودن منابع و ثروت خدا ( قبول نداشتن فراوانی )

    گویا اینطور تصور می کنیم که خداوند ثروت محدودی در دست داشته و با دادن اون به انسان ها، هر روز از این ثروت کم شده و دیگه چیزی برای فقرا و دیگران باقی نمی مونه! پس وظیفه ی ماست که این ثروت محدود رو به جریان در بیاریم!

    خواسته های شرطی هیچگاه به نتیجه نمی رسند!

    درست مثل حالتی که قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید را داشته و اولین سوالی که ذهن از ما می پرسد اینست که اگر نشود چه می شود؟ و ادامه ماجرا! این نوع خواسته های شرطی هم منجر به ایمان و اشتیاق سوزان نخواهد شد، چرا که همیشه این سوال در ذهن باقی می مونه که ( واقعا اگه به اون نقطه برسم، حاضر به انجام این کار هستم؟ )

    قبول نداشتن عدالت خدا

    اینکه بگیم (من) به فقرا کمک می کنم، یعنی اینکه بی عدالتی در جهان صورت گرفته که این افراد فقط هستند، پس وظیفه ی من هست که این عدالت رو با بخشش توی جهان بر قرار کنم. ( بازم شرک ) اما دلسوزی کردن برای بقیه هیچ دردی رو دوا نمی کنه که اون رو گسترش هم میده، در حقیقت با توجه کردن به فقر از جهان فقر بیشتری رو می خوایم

    پوشاندن ضعف عدم احساس لیاقت با بخشش

    چون شخص خود را لایق ثروت نمی داند، سعی می کند با بخشیدن آن این احساس را در خود ایجاد کنه

    باور مخرب اینکه پول غیر الهی است!

    با بخشیدن می خوایم این رو پوشش بدیم و بگیم چون این پول داره بخشیده می شه، پس دیگه حلال هست. یک تمرین خیلی ساده هم براش دارم! همین الان به طوری که خودتون و اطرافیان تون بتونید بشنوید، بگید ( پول ) . بعضی وقتها حتی از گفتن کلمه ی پول هم خجالت می کشیم و اصلا اون رو به رسمیت نمی شناسیم!

    شرک!

    هر چقدر بیشتر می نویسم، بیشتر و بیشتر شرک را می بینم. این نوع دیدگاه می گوید که من مسئول زنده نگه داشتن فقرا با کمک مالی ام هستم، یعنی خود را جای خدا دیدن!

    توجه به کمبود

    با این درخواست مدام در حال توجه به کمبود ها و نداشته ها مون هستیم ( خودتون کلاه تون رو قاضی کنید ! )

    شرک! نیازمند بودن خدا به من و نه نیازمند بودن من به خدا

    فکر می کنیم خدا برای کمک به فقرا به من نیاز داره!

    اعتماد نداشتن به وعده های الهی

    خدا خودش گفته که رزق و روزی همه رو می رسونه، حتی اگر تو به دنبالش نباشی! اما حس می کنیم که خدا نمی خواد به ما پول برسونه! یه جورایی می خوایم تکامل رو طی نکنیم، یک شبه به موفقیت برسیم و همه ی قوانین هستی رو نقض کنیم.

    ترمز خیلی خیلی مخفی! اگه روزی اینکارو نکنم، دیگه لیاقت ثروت رو ندارم! و از من گرفته میشه

    عدم سپاسگذاری به خاطر چیزهایی که داری و تمرکز بر روی نداشته ها

    به انچه که در حال حاضر داری توجهی نکرده و سپاسگذار نمی باشد، از خاطر برده که هر آنچه که اکنون دارد، روزی آرزو و خواسته ی عمیق اش بوده است.

    هماهنگ نبودن با هدف

    چون به جای فراوانی تمرکز را بر روی فقر گذاشته ایم. هدف ( حکم گاز رو داره و توجه به فقر حکم ترمز رو داره )

    دوست نداشتن خود

    چطور می توان انتظار داشت که جهان به درخواست ما پاسخ دهد در حالی که خود را از درون دوست نداشته و بهترین ها را برای خود نمی خواهیم ؟

    ایمان نداشتن به اینکه خداوند بی حساب می بخشد!

    خیلی وقتها چون خودمون اهل دو دو تا چهارتا هستیم، فکر می کنیم که خدا هم همین ویژگی رو داره در صورتی که خدا خودش گفته به هر کس که بخواد بغیر الحساب می بخشه!

    فیلتر نظر مردم! ( مهم بودن نظر دیگران )

    با بخشش به دنبال خوب جلوه دادن ثروت هستیم یعنی چون در نگاه دیگران انسان خیری هستیم، ثروت مان هم خوب است.

    تا صفحه ی ۱۰

    ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    Milad kingfar گفته:
    مدت عضویت: 2917 روز

    بازم سلام

    یکی از دوستان یه مثال جالبی زده بود که مطمئنم خیلیامون ازش رد شدیم و جدی نگرفتیم، خواستم همون مثال رو به شیوه ی دیگه ای تو یک کامنت جداگانه بذارم، خیلی حال کردم باهاش:

    ببینید دوستان، مگه غیر از اینه که ما کارهای نیک رو فقط به خاطر خدا انجام میدیم؟ خوب اینجور قول و قرار گذاشتن با خدا مثل اینه که ما به بابامون بگیم بابا اگه مثلا 100میلیارد به من بدی من 10 میلیاردشو برای خودت یه ماشین حرفه ای سوپر لوکس میخرم!!!! هر چقدر که این درخواست خنده دار به نظر میرسه، درخواست های ما از خدا در عوض انجام کار خیر هم خنده دار خواهد بود. خدا میگه آخه بنده ی من تو برو اول به فکر خودت باش مطمئن باش به جایی خواهی رسید که به شیوه خدا بخشش هم خواهی کرد. مرا به کار خیر تو چه نیاز؟ تو اگه با بخشش و فضل من حالت خوب شد کاری کن که دیگران هم حالشون خوب بشه و به سمت من بیان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    بهمن بیجارزهی گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    جواب این سوال رو خداوند در داستان حضرت سلیمان داده و اونجایی که حضرت سلیمان از خداوند ملکی رو میخواد که به هیچ کسی جلوتر ندهد و خداوند علاوه بر ان فرمانروایی که به سلیمان داد جنیان و باد ها رو هم مسخر کرد و بهش گفت میتونی اینها رو ببخشی یا برای خودت نگه داری .

    یعنی سلیمان اختیار داره ببخشه یا برای خودش نگه داره و در وجودش تضاد نداره که مثلا اینقدر بهم داده پس باید شروع به بخشیدن و کمک و .. بکنم بلکه یک امر اختیاریه و چنانچه انسان سپاسگذاری باشه بیشتر هم میدهد پس نتیجه میشه گرفت میتونیم بدون دلیل از خداوند هر چی میخوایم رو طلب کنیم و هیچ شرط و قراردادی نیاز نیست ببندیم و مطمن باشیم خداوند بهمون میده و چنانچه سپاسگزارش باشیم بیشترم میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    منا محمدي گفته:
    مدت عضویت: 2980 روز

    زمانی که با خداوند قرار داد میبندیم که این مقدار پول را به من بده تا به بندگانت کمک کنم

    1-خودمون را شایسته ی اون ثروت و پول نمیدونیم که برای خودمون خرج کنیم در واقع کد اشتباه اینه که نمیدونی با ثروت ایی که دریافت میکنی و برای خودت خرج میکنی داری به جهان هستی کمک میکنی که گسترش پیدا کنه دیگران را شایسته تر از خودت میدونی برای دریافت ان ثروت

    2- ما زمانی که به دیگران کمک میکنیم داریم ظرف وجود خودمون را افزایش میدیم جهت دریافت بیشتر و اگر نه دستان خداوند برای کمک به دیگران بینهایت هستش و اگر ما به اون شایستگی نرسیم خداوند با بینهایت دستهای خودش به اون افراد کمک میکنه

    3- این کمک ما به خود ما کمک میکنه چون با بخشش احساس غنی بودن پیدا میکنیم و احساس ثروتمند بودن و این احساس باز به ما کمک میکنه که غنی تر و ثروتمند ترشویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    حامد فارسی گفته:
    مدت عضویت: 2744 روز

    موانع و کد های نامناسب عبارتند از:

    1- من خودم لیاقت دریافت ثروت را ندارم فقط در صورتی میتوانم صاحب این ثروت شوم که آن را به دیگران ببخشم

    2- دیگران توانایی ثروتمند شدن ندارند و حتما من باید به آنها کمک کنم تا ثروتمند شوند

    3- خداوند دارای منابع محدود است و تنها زمانی به من ثروت می دهد که آن را با دیگران تقسیم کنم

    4- احساس دلسوزی نسبت به نیازمندان وفقرا

    5- بدون چشم داشت نبخشیدن و شرط و شروط برای خداوند گذاشتن از دیگر موانع این طرز تفکر است

    شاد و پیروز سلامت و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    حسین رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2827 روز

    سلام دوستان خشگلم و استاد خوبم

    وظایف در این جهان مشخصه : خدا کار خدایی میکنه اون هست که میبخشه اونه که براساس درخواست و شرایط میدهد و میگیرد

    پس اگر ما دلسوزتر از خدا باشیم یعنی کاری که خداوند مشعیت کرده قبول نداریم ما میخایم چیزی دیگه رقم بزنیم

    هر کار شرکی ترمز پیش روی ما هستش

    پس ما خار بندگی کنیم خدا کار خدایی

    اینکه خدا به ما پول بده تا کمک کنم پس کار شرکی هست

    اگر اون بنده خدا شرایط کمک کردن داشته باشه یا هم فرکانس با دریافت کمک کردن باشه ، اون موقع خود خداوند از هر دستی میتونه کمکشو به اون بنده خدا برسونه

    موفق پیروز سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    ابراهيم گفته:
    مدت عضویت: 3558 روز

    با عرض سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوستان همفرکانسی خوبم

    باورهای غلط شخصی که اینگونه درخواست می کند

    1- فکر میکنه تو جهان به بعضی افراد ظلم شده و ایشون باید جلوی این ظلم ها رو بگیره (در حالی که در جهان به هیچکس ظلم نشده و همه سر جای خودشون هستند)

    2- فکر میکنه جهان نیازمند ایشونه که ناجی بشه واسه افرادی که فکر میکنه بهشون ظلم شده

    3- فکر میکنه وقتی به یه نفر خوبی میکنه داره در حق جهان لطف میکنه و نمی دونه تمام خوبی های که میکنی به طور مستقیم و غیر مستقیم بخودت بر میگرده

    4- باور غلط دیگه اینه که ایشون می خواد با خدا معامله کنه و با دادن یکسری وعده میخواد رضایت خدا رو به دست بیاره و نمی دونه خداوند بخشنده بی منته و برای بدست آوردن خواسته ها باید با اون خواسته ها همفرکانس بشی

    5- باور غلط دیگه اینه که ایشون فکر میکنه مسئول دیگران و باید دیگران رو خوشبخت کنه و نمی دونه که فقط و فقط مسئول خودشه و همه انسانها به یک اندازه دسترسی به نعمت ها دارن

    بزرگترین مشکل خیلی ها اینه که یه خدا توی ذهنشون ساختن اندازه خودشون و نمیدونند خداوند بی نهایت مهربان بخشنده رزاق غفار وهاب و… هستش

    قربون خدا برم که میخواد ما به همه خواسته هامون برسیم ولی ما با باورهای غلطمون جلوی برآورده شدن اون خواسته ها رو می گیریم

    با آرزوی موفقیت روز افزون واسه همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    ظاهر سعادت گفته:
    مدت عضویت: 3117 روز

    سلام خدمت استادعزیزودوستان گلم

    من زمانیکه یک کمی باقوانین آشنا شدم ازخدا میخواستم که خدا یا nقد پول به من بده تا بهترین دانشگاه “خیریه”ایجاد کنم؟

    ولی ترمزها اینهابودند

    ۱‌‌ آیا تو واقعا خدا را به اندازه ابراهیم یاسلیمان پذرفتش که همچو درخواست داری زمانیکه درتنگناقرارمیگری دست به این آن درازمیکنی نه خدا

    ۲مگه میشه همچون کار اتفاق بیفته اینگار خدامثل گاوشیرده است اوبالاباید تکاملتو طی کنی مسلمون

    ۳زمانیکه خودم درفقر تنگدستی باشم چطور میتوانم کمک کنم باید خودت بی نیاز باشی

    ۴جایگاهی که درآنجاقرار داری جایگاه درسته باتوجه به فرکانسهای که قبلافرستادی از مهمین الان تغیرش بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    روح الله رهروان سحر گفته:
    مدت عضویت: 2737 روز

    به نام خدا

    با سلام خدمت دوستان گلم

    در اول خواستم از استادتشکر کنم به خاطر این سوالها

    واقعا من یکی که خیلی حال میکنم با این سوالها

    من درچندوقت پیش یه چندسالی هست من همین فکر واندیشه توی ذهنم بود که ای خدا ای رب العالمین تو منو ثروتمند کن تومنو پولدار کن من به مردم خدمت می کنم من به مردم فقیر غذا ولباس و کمک مالی می کنم یا به افراد نزدیک خودمون و

    یکی دیگه از کارهایی که دوست داشتم بکنم این بود که ما یک حسینیه ای داریم توی محله که بانی اون افرا دنزدیک خودمون هستند وهمیشه برای نزری دادن یا برای تعویض وسایل یا خیلی چیزای دیگه

    به مشکل مالی برخورد میکنن من همیشه میگفتم که خدا تو منو پولدار کن تا بتونم به اینا کمک کنم بعداز یه مدتی میدیدم هیچ خبری نشد بعد یه روزی انگار یه اگاهی از طرف خداوند اومد توی وجودم که بابا تو برای حرف مردم میخوای این کارو بکنی که همه بگن بابا این دیگه کیه چقدر ثروتنمد شده فلانی پسرفلانی خیلی پولداره وکمک میکنه به همه و

    همه تعریفم بدن وهمه هرجا میرم منو نشون همدیگه بدن بگن اینها این فلانی که اینقدر کمک میکنه و

    خداشاهده این حرف ها رو خودم باخودم نمیزدم ولی انگار توی لایه های زیرین ناخود اگاهم این باور مخرب رو داشتم ولی خودم فکر میکردم که نیتم خیر بوده

    مثلا وقتی میگفتن فلانی به حسینیه فلان قدر کمک کرده یا فلان چیز رو خریده یه جورایی منم دلم میخواست کمک کنم تا بگن نگاه کنید روح الله هم این قدر کمک کرده

    من این باور ها رو چند وقت پیش در اوردم وواقعا خداوند باهمه ما صحبت میکنه وتوی دلمون میندازه کارهای اشتباهمون رو وراهنماییمون میکنه تاراه درست روبریم

    استاد هم توی دوره راهنمای عملی رسیدن به روییاهها این خیلی قشنگ باز کردن که خیلی از ما میخوایم پولدار بشیم تا پوز بدیم جلوی مردم که بگیم یامردم بگن ببین فلانی رو سوار چه ماشینی شده یا بگن فلانی رو ببین چه لباسهایی میوشه یا ببین فلانی رو چه مسافرتهایی میره یاببین فلانی رو چه خونه هایی چه جاهایی داره به قول اقای عباس منش اگه خداوند خودش بیاد بگه من بی نهایت بهت ثروت میدم ولی قیافت جوری باشه که هیچ کس نشناستد ما اون ثروت روقبول نمی کنیم چون فایده ای نداره ماکه ثروت روبرای خودمون نمیخوایم که ازش لذت ببریم من یکی که میخوام برای مردم وحرف مردم باشه که بگن اوه فلانی باماشینش اومد اوه ادم لارجه اومد

    باتشکر از دوستان ان شا الله که بتوانیم این باورههای مخرب رو پیدا واصلاحشون کنیم چونکه ارتباط مستقیم وشدیدی داره با ورود میزان نعمت وثروت وخوشبختی وسلامتی وروابط عالی در زندگیمون

    به امید روزی که همگیمون با تمام وجودمون قوانین رادرک کنیم وبهشون عمل کنیم

    خدا یارو نگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: