شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 48

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3589 روز

    ترمز:

    _ آدمی که چنین تارگتی برای ثروتمند شدن در نظر می گیره و چنین درخواستی داره ،  فکر می کنه بی عدالتی رخ داده و این فرد نباید در این جایگاه باشد. آن گاه تصمیم می گیره که نقش خدا را برای او بازی کنه و مشکلش را حل کنه. حالا  فرد نیازمند می تونه یک غریبه یا یک خودی مثل پدر و مادر یا خواهر یا برادر یا فرزند و…. باشه.

    دلایل منطقی: ما باید بپذیریم هر کس در هر جائی هست ، جای درستش همانجاست. افکاری داشته، آن افکار منجر به احساسی شده  و آن احساس ، فرکانسهایی  به جهان ارسال کرده و جهان متناسب با همان سیگنالها به او پاسخ داده است که نتیجه اش زندگی و شرایط فعلی اوست.

    اگر هم من کمکی به او بکنم قطعا” تأثیر پایدار در زندگی اون فرد نخواهد داشت چون تا خودش نخواد و تا تصمیم جدی برای تغییر فرکانسهاش نداشته باشه در همین نوع زندگی باقی خواهد ماند . حالا هرچقدر هم که از ناحیه ی اطرافیان حمایت بشه باز به زندگی قبلی برخواهد گشت ؛ زندگی ای که کاملا” متناسب با باورها ی خودشه.

    نکته ی بعدی این که قانون این نیست که صبر کنیم تا پولدار بشیم بعد کمک کنیم. بلکه بخشش و کمک فرکانسهای مثبتی داره که همین الان هم که ثروتمند نیستیم باید فرکانسهاشو به جهان ارسال کنیم

    و یادمون باشه که ما با کمک به دیگران درواقع داریم به خودمون کمک می کنیم نه به او. این نکته ی بسیار مهمیه که ما باید اونو بفهمیم .

    اون افراد با چنین دیدگاه و چنین هدفی ، فکر می کنن وقتی پولدار بشن با کمک های مالی ، دارن کمک به بقیه می کنن ولی حقیقت اینه که چه الان کمک کنن و چه بعد ، در حقیقت دارن به خودشون کمک می کنن و باید سپاس گزار افراد نیازمند باشن که بهشون این فرصت طلائی رو می دهند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    میثم ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2911 روز

    سلام به همه دوستان و آقای عباس منش و تیم محترمشون که پشت صحنه زحمتهای فراوانی میکشن.

    من تازه مدت کوتاهیه که دارم رو خودم کار میکنم. هر وقت میام کامنتهای دوستان رو میخونم خیلی زود میفهمم که هنوز خیلی جا داره که رو خودم کار کنم. پاسخی که من از این سوال واقعا کلیدی به ذهنم میرسه، چیزیه که هنوز تو ذهن خودم کامل شکل نگرفته اما هر روز دارم بیشتر بهش میرسم.

    بنظر من ترمزها و موانعی که تو این طرز فکر وجود دارن اینه که وقتی من برای خدای خودم شرایط میذارم و باهاش قرار میذارم که خدایا فلان مقدار پول و درآمد رو به من بده من هم در عوض باهاش این کارها رو میکنم، اولین نکته ای که دارم تو ذهنم به خودم تاکید میکنم اینه که من هنوز اون پواو ندارم، من که هنوز ثروتمند نیستم، من که هنوز انقدر پولدار و قوی نیستم که این کارو بکنم، پس خدایا به من بده تا بتونم این کارو بکنم. در واقع من دارم با این کار به خودم و جهان هستی تاکید میکنم که من ندارم به جهان هستی فرکانس نداری و فقر ارسال میکنم. من با این فکر و فرکانس دارم مهر تاییدی به فقر خودم میزنم و اینو دارم به جهان هستی ارسال میکنم. اگه دقت کرده باشین معمولا وقتی که به این شکل با خدا حرف میزنیم حس جالبی نداریم، حس درماندگی، حس کمبود و از این قبیل احساسات رو در درونمون خیلی عمیق احساس میکنیم. اتفاقا جهان دقیقا با فرکانس اون احساس کار داره و چون ما داریم اون فرکانس احساسی رو خیلی عمیق ارسال میکنیم، در نتیجه خیلی درگیر اون احساس میشیم و انقدر اون احساس قویه که بدون اینکه خودمون هم بفهمیم از خواسته اصلی که همون ثروت هست دور میشیم و بعد تعجب میکنیم که چرا جواب نمیگیریم. بنظر من اگه کسی میخواد کار خیر بکنه که خیلی هم خوبه، بجای این قول و قرارها با خدا، باید این تصویر رو تو ذهنش تجسم کنه که الان انقدر داره که براحتی میتونه کار خیر انجام بده. در واقع باید همین الان خودشو تو ذهنش ثروتمند و در حال بخشش و کار خیر ببینه و احساس اون ثروت و اون بخشش رو در وجود خودش کامل احساس کنه.

    یادمون باشه که کل حرفهای آقای عباس منش بر این اصل استواره: “”احساس خوب”” پس ما هر کاری که میکنیم، هر فکری که میکنیم، هر حرفی که میزنیم، هر اقدام و عملی که میکنیم باید در جهت خوب کردن احساسمون باشه. احساس ما قطب نمای درونی ماست که به ما میگه که تو چه مسیری هستیم. مسیر درست یا نادرست. این شکل درخواست کردن از خدا که همراه با احساس عجز و ناتوانی و درماندگی و فقر و نداریه، بشخصه در درون خود من خیلی احساس بدی ایجاد میکنه و من میدونم احساس بد = اتفاقات بد. این ترمزیه که نمیذاره ما به پول و ثروت برسیم. خیلی وقتها ما درخواستهایی از خدا داریم و خدا هم همیشه شنواست. اون همیشه درخواستهای ما رو میشنوه. اما ما بدون اینکه بفهمیم درخواستمون رو خیلی بد مطرح میکنیم. با مطرح کردن اون درخواست به شیوه بد، دقیقا داریم فرکانس منفی ارسال میکنیم و نتیجه هم کاملا مشخصه. ما باید خیلی دقت کنیم که چجوری داریم از خدا و جهان هستی درخواست میکنیم. یه مثال ساده: شما از یه نفر درخواست میکنین که بهتون کمک کنه. میتونید اینطوری بهش بگین: “”دوست من ممکنه به من کمک کنی این کارو انجام بدم؟ ممنون میشم بهم لطف کنی”” یا اینکه میتونی بهش بگی: “”برو اون کارو بکن ببینم”” در هر دو مورد من دارم درخواستم رو میگم اما دوتا نتیجه کاملا متفاوت میگیرم. این فقط به نوع درخواست من مربوط میشه. در مورد جهان هستی هم همینطوره و ما باید خیلی دقت کنیم که به چه شکلی داریم ازش درخواست میکنیم.؟ چه احساسی داریم؟ چه فرکانسی داریم ارسال میکنیم؟

    مورد دیگه ای که به ذهنم میرسه اینه که ما باید یه مقدار روی نگاه توحیدی خودمون بیشتر کار کنیم. فکر نمیکنم این نوع صحبت کردن با خدا توحیدی باشه. در واقع ما با این کار داریم به جهان هستی میگیم: من تاثیر مستقیمی روی سرنوشت آدمهایی دارم که می خوام بهشون کمک کنم و اگه من نباشم اونا تا آخر تو بدبختی زندگی میکنن. ما فکر میکنیم که راه خوشبختی اونا اینه که اول من خوشبخت بشم، اول من داشته باشم و بعد من به اونا میدم. یه جورایی خدا این وسط هیچکاره است. یه جوری که انگار اونا بدبختن و همینطوری بدبخت موندن و خدا هم کاری از دستش بر نمیاد برای اونا انجام بده، حالا ما با شرط و شروطها و وعده هایی که به خدا میدیم داریم جلوی پای خدا راه میذاریم که خدایا اگه میخوای اون بنده هات از بدبختی نجات پیدا کنن، به من بده تا منم به اونا بدم. این وسط فرکانسهایی که خود اونا دارن میفرستن و لطف و کرم خدا نادیده گرفته میشه. بنظرم اگر هم ما میخواهیم به کسی کمکی کنیم، باید با باور قوی این مورد رو تو ذهنمون به خودمون و خدای خودمون بگیم که خدایا فقط تویی، اول تویی و آخرم تویی. من و امثال من فقط وسیله ایم وگرنه تو همه کاره ای. اگه کسی از تو چیزی بخواد تو از بینهایت راه مختلف میتونی اونو به خواسته اش برسونی و یکی از اون راه ها میتونم من باشم. من در برابر تو تسلیمم و هر چی تو بگی من میپذیرم. من هیچم و تو همه کاره ای. در واقع ما با گفتن این موارد (در عمل و نه فقط در حرف و با باور قلبی) قدرت مطلق در جهان هستی رو داریم به خدا میدیم و اینه که به ما کمک میکنه. نیت ما خیلی مهمه. به چه نیتی از خدا خواسته ای رو می خواییم؟ به چه نیتی قصد کمک داریم؟ آیا فکر میکنیم که اون اشخاص به من نیاز دارن یا خدا؟ آیا من باید دستشون رو بگیرم یا خدا؟ نظر من اینه که درخواستهامون باید با محوریت فرد خودمون باشه. بقیه افراد هم یه خدایی بالاسرشون دارن. منظورم این نیست که نسبت به بقیه بی تفاوت باشیم. اما ما باید در درجه اول نگاهمون به خودمون باشه و نگران و ناراحت درد بقیه نباشیم و اینو به خودمون یاد آوری کنیم که خدا بسیار بخشنده است و هر کسی از خوا بخواد، خدا حتما کمکش میکنه و خدا برای کمک به اون فرد ممکنه منو انتخاب کنه. مهم اینه که قدرت رو تو ذهنمون داریم به کی میدیم. قدرت دست ماست یا خدا؟

    خیلی سعی کردم که اون چیزهایی که از قوانین جهان درک کردم رو بگم اما کامل نتونستم. اما سعیمو کردم.

    برای همتون از خدای مه بون بهترینها رو میخوام.

    دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    قدیر درویش گفته:
    مدت عضویت: 2824 روز

    سلام خدمت همه دوستای عزیز و اعضای محترم گروه تحقیقاتی عباس منش .روز همگی عالی و به خیر باشه.

    توی صحبتهای استاد من متوجه این موارد شدم :

    ۱-اول اینکه ما نمیتونیم برای زندگی بقیه تصمیم بگیریم و تا زمانیکه اونا توی مسیر درست نباشن ما نمیتونیم با این آرزوها،چیزهایی که اونا میخوان رو بهشون بدیم مثل سفر حج مادر استاد که بعداز اینکه خودشون تغییر کردن به کمک دستی از دستای خدا (یعنی استاد عباس منش) تونستن به خواسته شون برسن وبه  اون سفری که میخواستن برن.

    ۲-با خدا معامله میکنیم .این کار یه جور معامله کردن با خداست، ما نباید با خدا اینجوری معامله کنیم . ما اینو باید قبول داشته باشیم که اون چیزی که میخواهیم بدون هیچ قید وشرطی بهمون داده میشه و برای رسیدن به خواسته مون نیازی به این کارا نیست(فقط باید باورهامون رو درست‌کنیم).و نیازی نیست که در ازای چیزی که بهمون داده میشه ما کاره دیگه‌ای بکنیم جز شکرگذاری.

    ما باید در ازای دریافت چیزی که میخواستیم شکرگذاری کنیم و بریم به سمت تحقق آرزوهای بعدی مون.

    ۳-اگر ما واقعا میخواهیم به کسی کمکی کنیم باید در هر شرایطی هرقدر که میتونیم ودر توانمون هست به دیگران کمک کنیم و اگر ما فکر کنیم که الان این چیز رو من ندارم و اگر بدستش بیارم فلان کار رو‌میکنم یا به فلانی‌کمک میکنم،این کار باعث میشه که ما از خواستمون دور بشیم. ما هر لحظه باید خودمون رو در زمان رسیدن به خواستمون ببینیم در روزی که تمام چیزهایی که میخواهیم رو دریافت کردیم و الان داریمشون.و بگیم خدایا شکرت که فلان چیز رو بهم دادی و حالا من هم که اینو دارم فلان کار رو میکنم(کمک به دیگران،ساخت مدرسه،خیرات و…)

    ۴-احساس لیاقت کنیم: اگر ما چیزی رو میخواهیم حتما لیاقت رسیدن به اون رو داریم که خواسته‌اش توی ذهن ما تشکیل شده . وقتیکه ما اینجوری که استاد عباس منش گفت صحبت میکنیم، یعنی خدایا من که خودم لیاقت رسیدن به این خواسته رو ندارم تو بیا به خاطر فلانی به خاطر اینکه من میخوام یه کار خوب و خیری انجام بدم این نیازه من رو براورده کن. ما همیشه لیاقت رسیدن به تمام آروزهامون رو داریم.

    ۵-تعهد دادن :ما باید قبلا از رسیدن به خواسته به خودمون تعهد بدیم که تمام تلاشمون رو برای رسیدن به اون خواسته انجام بدیم. و تعهد بدیم به خودمون که به اون خواسته برسیم .

    و ما برای رسیدن به خواسته مون باید به تعهدی که به خودمون دادیم عمل کنیم تا به اون چیزی که میخواهیم برسیم نه اینکه بعد از رسیدن به خواسته به تعهداتمون عمل کنیم.یعنی باید تعهدِ ما برای رسیدن به خواسته باشه نه برای جبرانِ لطفی که خدابهمون کرده. اینها کارهای خیلی خوبی هستن ولی نباید ملاک و دلیل خواسته های ما باشن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مصطفی حسینیان گفته:
    مدت عضویت: 3416 روز

    به نام خداوند بی نهایت وهاب و رزاق

    سلام استاد

    استاد قبل از اینکه نظرم را بنویسم یه پیشنهاد در رابطه با مسابقه دارم که خدمتتان عرض میکنم.

    استاد این شیوه ی مسابقه برگزار کردن شما اصلا عادلانه نیست که یک نفر را از بین 10 نفر ی که بیشترین رای را آورده اند انتخاب کنید. چرا که الان که ساعت 12:30 دقیقه به وقت ایران هست شما از ساعت 6:57 دقیقه روی آخرین نظر که در صفحه ی 32 قرار دارد ایستاده اید و این باعث میشود نظرات موجود در این صفحه علکی علکی رای بالایی بگیرند چون هنگام باز کردن لینک صفحه مسابقه از طریق کانال تلگرام، افراد به آخرین صفحه هدایت میشوند و فقط همان چندتا نظر موجود در آخرین صفحه را میخوانند و رای میدهند. مثلا یه نظر 2 خطی موجود در صفحه 32 علکی علکی 34 تا رای گرفته در حالیکه یه نظر خوب و با توضیحات عالی در صفحه 28 تعداد 5 رای گرفته است. در مورد چند صفحه اول هم قضیه به همین منوال هست و رای زیادی رو علکی علکی کسب کرده اند. استاد خواهشا یه فکری به حال این ایراد مسابقه بکنید. چون نظرات خوب دیده نمیشوند

    استاد، به نظرم بهترین جواب رو خودتان انتخاب کنید خیلی عادلانه تر است. ممکن است جواب های درست زیادی وجود داشته باشه ولی شما کسی را انتخاب کنید که زودتر از همه جواب درست را نوشته و کامل تر از همه نوشته. چون این نشان میدهد که این فرد خیلی به قانون مسلط می باشد.

    اما جواب مسابقه:

    به نظر من مهمترین ترمز میتواند باور عدم لیاقت باشد ولی ترمز هایی دیگه ای هم هست مثلا اگر ثروتمند شوم از راه خدا دور میشوم و آدم بدی میشوم و ثروت را در راه نادراست خرج میکنم و برای همین با خدا قول و قرار میبندم که اگر ثروت به من بدهی آن را در راه خیر مصرف میکنم.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    عطا ذوالفقارزاده گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم…

    جوابهایی که به ذهنم میرسه رو مینویسم…

    1- خداوند انسان نیست که ما بخواهیم با اون تجارت کنیم و برای رسیدن به هدفمون شرط بگذاریم…

    خداوند قوانین خاص خودش رو داره و با اون کل جهان رو مدیریت میکنه… یاد کتاب رویاهایی که رویا نیستند مییوفتم قسمت نگاه سیستمی به خداوند.

    2- افرادی که به نظر ما فقیر ، بیمار و … هستند اگر خودشان بخواهند و خداوند رو باور داشته باشند خداوند از هزاران هزار طریق ممکن و غیر ممکن به اونها کمک میکنه و خداوند بی نیاز مطلق است و نیاز به کمک من نداره…

    3- ما در هر سطحی که هستیم باید بخشنده باشیم. بخشش ما به آدم ها کمکی نمی کنه بلکه به ما کمک می کنه و با این کار ما روزی خودمون رو افزایش میدیم و درونمون رو برای دریافت نعمات بیشتر بزرگتر میکنیم…

    این سه نکته به نظرم اومد و خیلی ذوق دارم ببینم دوستان عزیزم چه نکاتی رو از این نوع نگاه کشف کردن…

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    محسن مهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2836 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عباس منش عزیز

    من تا به حال دیدگاهی نذاشتم وصرفا عضوی دنبال کننده بودم وامروز آمدم که خودم را محکی زده باشم و بدونم چقدر اگاهی کسب کرده ام .

    ۱-اولین باوری را که از حرفهای استاد احساس کردم این است که (ثروت مخصوص من است وبرای من آفریده شده) در اون جمله که اگر ثروت داشتم به بقیه کمک میکردم ما ثروت را برای دیگران می خواهیم که به آنها کمک کنیم.

    ۲_واینکه حس کردم مسئولیت یاری رساندن به دیگران با ماهست و ما باید آنها را کمک کنیم تا وضعیت انها بهتر شود درسته در قرآن گفته به مستضعفان کمک کنید و وقتی ما به دیگران کمک می کنیم یعنی فراوانی و نعمتهای خدا را باور داریم و اینکار رو انجام میدهیم .باور صحیح (ما مسئول زندگی و شرایط خودمان هستیم ).

    ۳_باور بعدی قدرت را در ذهن خودمان از دست خدا گرفتن و به خودمان دادن و اینکه اگر ما کاری نکنیم کسی به داد انها نمیرسه و این یعنی شرک به خدا در صورتی که (خداوند قدرت مطلقه،خداوند بی نهایت دست برای انجام این کار دارد).

    ۴_ودر اخر اینکه با این در خواستمان قانون فرکانس را باور نداریم که( هر کس خالق زندگی خودش است) و نسبت به آنچه از پیش میفرستد و دیگران در ان هیچ گونه نقشی نمی توانند داشته باشند.

    در پنها خدا شاد وپیروز باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    سهراب تشیعی گفته:
    مدت عضویت: 2547 روز

    سلام خدمت استادعباسمنش و همه دوست گرامی…

    منم موافقم که وقتی میخواستم لیست کارهای خیرم رابنویسم بامقاومتهای ذهنی روبرومیشدم امابازبه خودم میگفتم که نکنه چون این لیست کمک به دیگران وخدمت به خلق راننوشتم کارم گیره…اماباحرفای استادفهمیدم که برعکس اینهامیتونه نمودشرک به خداوندباشه واینکه من هم میتونم مثل خداوندبه همه نعمت بدم…دریغ ازاینکه به قول استادبایدفقط وفقط نگاه توحیدی داشت وفقط خداروقادرمطلق دونست…

    درست همون جاهاییکه فکرمیکنیم همه چی درسته وهیچ مشکلی وجودنداره وخیلی کامل شدیم،چه کدهای اشتباه خیلی ریزپیدامیشه که اصلافکرشونمیکردیم که باراهنماییه استادیهو سروکلشون پیدامیشه وتازه میفهمیم هیچوقت کامل نیستیم وفقط خداست که کامل مطلق…

    ممنون استادازاین یادآوریه باور توحیدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    محمد بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    سپاس برای خداوند بخشاینده موهبتهاست

    درود بر شما استاد گرامی و خانواده عزیز

    در مورد سوال مسابقه چیزایی به ذهنم رسیده که دوست داشتم با شما در میون بذارم.

    همه آدمای روی زمین نیازمند هستند و در تکاپو برای رفع نیازاشون

    یکی کارگره

    یکی رئیس بانک

    یکی آبدارچی

    یکی ویزیتور

    یکی نگهبان

    یکی مدیر عامل

    یکی مخترع

    یکی گدا و …….

    هر کسی هم شرایطی رو داره که پاسخ فرکانس های خودشه

    وقتی من از خدا بخوام بهم بده که به بقیه کمک کنم یعنی خودمم میرم کنار همون آدمایی که نیازمند و فقیرن

    چون زمانی که این خواسته رو از خدا دارم ، چیزی در بساط برای بخشیدن ندارم

    آدم فقیر چی رو میخواد ببخشه؟!

    تازه اگه دچار فقر آگاهی هم باشه که دیگه بدتر

    مگه روزی اون ادما رو من میدم که خودمو روزی دهنده بدونم برای ارتزاقشون؟!

    مگه غیر از اینه که همه آدمها به اندازه باور و ظرفشون دریافت میکنن؟

    مگه روزی رسان فقط خدا نیست؟ پس چرا شرک؟

    خب از کجا معلوم اگه من بهشون کمک کنم اونا دیگه نیازمند نباشن؟ اونم در شرایطی که در مدار اون کمک گرفتن نباشن

    بخشیدن من کجا و بخشیدن خدا کجا؟

    وقتی باور ندارم که خدا برای اون آدمها هم این فراوانی رو خلق کرده و اون آدمها هم لایق سلامتی و ثروت و آرامش هستن یعنی دارم خدا و نعمتهاش رو محدود میبینم.

    سیستم که نحوه عملکردش مشخصه و فرمانهاش هم همینطور. با دلسوزی و التماس هم که به کسی نمیده. با شرط هم که نمیبخشه. یعنی تو این سیستم چیزی با این مضمون تعریف نشده که اگه کسی گفت من کمک میکنم حالا بهم بده، بهش بده!!

    یه چیز جالب هم الان به ذهنم رسید

    یه مسابقه به اسم برنده باش در حال پخش شدن هستش

    اکثر شرکت کننده ها وقتی ازشون پرسیده میشه با جایزه تون میخواین چیکار کنین میگن یه پولی رو به یه جایی میدیم! و تعداد زیادشونم مبلغ قابل توجهی نمیبرن

    از طرفی این نوع خواستن حس دلسوزی رو برمی انگیزه

    هم خواستار دلسوزی خداییم برای خودمون هم برای کسایی که نیازمندن دلسوزی میکنیم و سیستم با دلسوزی و دلرحمی کار نمیکنه و گرنه خیلیا با نذر و نیاز چیزی رو خواستن و برآورده نشده به جز تعداد کمی که اونا هم بخاطر باورشون دریافت کردن نه نذراشون.

    و نکته بعدی اینکه ما بنده ایم نه بخشنده.

    از کامنتهای تک تک دوستان استفاده میکنم.

    در پناه خالق یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    حسین رجبی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    سلام خدمت تمام دوستان و عزیزان مخصوصا استاد عزیز . من فکر میکنم که هر کسی که کتای رویا هایی که رویا نیستند استاد رو خونده باشه بتونه خیلی راحت جواب سوال رو بده . در بخش اول کتاب گفته شده که ما بار ها و بار ها از خداوند در خواست یک خانه ی بزرگ را داشته ایم اما تا حالا چند بار شده که خودمان را در ان خانه تصور کنیم به گونه که انگار واقعا ما داریم در ان خانه ی رویاییمان زندگی میکنی یا وقتی پشت فرمان ماشینمان هستیم احساس کنیم که در ان ماشین رویایی خومان هستیم .

    اگر ما می خواهیم در اینده با مبلغ پولی که بدستنان میاید به دیگران کمک کنیم باید همین الان با هر میزان از پولی که داریم به دیگران کمک کنیم تا بتوانیم در اینده کار های بزرگ تر انجام بدهیم . همان طور که خداوند در قران گفته : از ان چه که به تو دادم انفاق کن . این یعنی دقیقا این که ما هر طور که می خواهیم در اینده باشیم باید همین الان با همین شرایطی که داریم ان طور که می خواهیم باشیم رفتار کنیم . اگر می خواهیم در اینده ثروت داشته باشیم باید الان خود را ثروت مند بببنیم و همان طور که می خواهیم باشیم رفتار کنیم و همین طور در باره ی تمام مسایل دیگه .

    با سپاس فروان از استاد عزیز که باعث میشین توجه ما همیشه روی نکات مثبت باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    محسن روزبه گفته:
    مدت عضویت: 2870 روز

    سلام

    جواب عدم احساس لیاقت نعمتها برای خود است و اینکه عدل خداوند و قانون را نادیده گرفتن است .واقعیت اینه که ما تا زمانیکه خودمون رو لایق نعمتی ندونیم اون نعمت رو دریافت نمی کنیم بعدشم ما فقط خالق زندگی خودمون هستیم و همون قدر که خداوند به ما نزدیکه به بقیه انسانها هم نزدیکه و اگر کسی الان فقیره چون خودش خواسته اینجوری باشه ،من اصلا وظیفه ای برای بخشیدن ندارم و وظیفه من فقط پرستش خداوند هست و سپاسگذاری و توجه به خداوند و نعمتهایش و اگرم میبخشم بخاطر اینه که جریان ثروت و نعمت رو تو زندگیم بیشتر کنم و برای خودم میبخشم نه بخاطر اینکه فقیرا رو ثروتمند کنم .اونا خودشون الان ثروتمندن فقط باید بخوان و سطل رو که برعکس گرفتند رو برگردونن تا ثروت و نعمت بریزه توش همین .

    جواب سوال

    عدم احساس لیاقت و جا پای خدا گذاشتن و باور نداشتن به همیشگی بودن نعمت ها و فراوانی

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: