شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 61
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خب من ترمزهایی که به نظرم میرسه اینه که خواستم رو دارم شرطی میکنم من اگه قرار بر بخشش داشته باشم در هر شرایطی انجام میدم پس چون الان انجام نمیدم بعدا هم انجام نخواهم نداد و جهان هستی هوشیاره، و این که باور فراوانی ندارم در موردش خدا بده بعد من میبخشم باور ندارم که هست و الان شروع به بخشش کنم، یه جورایی ترس دارم انگار، و اینکه باید این لیاقت رو توی خودم ببینم من لایق ثروت بی قید و شرط الهی هستم چه ببخشم چه نبخشم و اینکه نظرم اینه که اول باید خودم سیرآب بشم بعد تصمیم به بخشش داشته باشم از سر ریزم بدم به دیگران تاینجا اینا به ذهنم رسید
سلام. جواب سوال از دیدگاه من. یعنی فرض میکنم من دارم باور هاتی اشتباه خودم را مینویسم.
.
باور اشتباه اول: اینکه من که قراره در آینده ثروتمند بشوم در حالی که باید همین الان احساس ثرونمند بودن کنم. باور اشتباهی هست که من منتظر ثروتمند شدن باشم باید همین الان اون ثروت رو حس کنم و واقعا احساس دارا بودن اون ثروت رو داشته باشم نه اینکه همش فقط درخواست کنم و اینطوری روی نکات منفی و در واقع کمبود اون ثروت دارم تمرکز و توجه میکنم در نتیجه پاسخ هم معلومه و من باز هم منتظر باقی میمونم ولی اگر احساس کنم همین الان ثروتمندم خداوند هم همان پاسخ رو بهم میده و ثروت رو بهم میده. پس باور اول اینکه من ثروت زیاد رو همین الان دارم نه بعدا بخواد وارد زندگیم بشه و با همین الان با اون ثروتی که دارم مثل ثروتمندان فکر کنم و زندگی کنم.
.
.
باور اشتباه دوم: این باور اشتباه که جایی از جهان خرابه و من میخوام اون رو درست کنم. در حالی که جهان همین الان خوبه و عالیه و من فکر میکنم با ثروتمند بودنم و ساخت چیز های دیگر و یا کمک به بقیه این کامل نبودن جهان رو درست میکنم در حالی که جهان و هر فردی همین الان دقیقا در همون جایی هست که خودش با باور هاش و توجه اش برای خودش ساخته و من حتی با دادن پول به او هم نمیتوانم کمکی بهش کنم مگر اینکه حودش بخواد. پس من نمی تونم به بقیه کمکی کنم اون فرد خودش باید بخواد و نیاز نیست من بهش پول بدهم یا کمکی بهش کنم و کمک من هم فایده ای نداره مگر خودش بخواد و اگر خودش بخواد خداوند خودش هدایتش میکنه نیازی نیست من بهش پول بدهم یا کاری براش انجام بدهم. خداوند خودش بهش کمک میکنه. پس باور دوم این شد که هر چیزی درست در جای خودشه من قرار نیست چیزی رو درست کنم.
.
.
باور اشتباه سوم: افراد نیاز به کمک مالی بقیه ندارند. افراد فقیر و افرادی که من قراره بهشون کمک کنم خودشان میتوند ثروتمند بشوند کافیه اونها هم بخوان و باور های خودشان رو درست کنند اونوقت آنها هم ثروتمند میشوند و نیازی به کمک مالی من هم نیست. پس این کمک مالی فایده ای برای اونها نداره اونها باید باور هاشون تغییر کنه تا ثروت وارد زنگی اونها بشه.
.
.
باور اشتباه چهارم: من باید همین الان قبل از اینکه اون ثروت زیادی که میخوام وارد زندگیم بشه بایستی مبلغی از درآمدم رو در کارهایی که به نظرم خیره و بهشون اعتقاد دارم ببخشم مثلا 10 درصد از درآمدم رو ببخشم نه اینکه منتظر باشم تا پول زیاد بیاد بعد ببخشم. چون اونطوری احساس ثروتمندی نمیکنم. وقتی من با همین شرایط الانم هر چی که هست مثلا 10 درصد رو میبخشم احساس ثروت میکنم و همین باعث میشه من ثروتمند تر بشوم چون واقعا وقتی میبخشم یعنی باور دارم که پول بیشتر خدا بهم میده که به راحتی میتوانم آن را ببخشم. پس من الان باید هرچی در توانم هست اون کارهای نیکی که منتظرم با ثروتمند شدنم انجام بدهم رو همین الان انجام بدم.
.
.
باور اشتباه پنجم: اینکه فکر میکنم خدا به این نحوه ی درخواست پاسخ میده که خودمو فقیر و ضعیف نشان بدهم که خدایا بهم کمک کن پول ندارم پول بهم بده. درحالی که خدا با روش خودش جهان رو اداره میکنه و یک سیستمه که به باور ها و احساسات ما پاسخ میده. یعنی که اینطور درخواست کردن که از نیاز و اضطرار و عدم توسط شخص به زندگی خودش حاصل میشه جواب نمیده. درحالی که خداوند سیستمی داره که وقتی پول بخوای و باور های درست داشته باشی حتما پول و ثروت بهم داده میشه. فقط کافیه طبق قوانین خداوند عمل کنم بعدش حتما ثروت وارد زندگی من میشه. پس این باور درستش اینه که اگر من باور های درست و ایمان و طبق قوانین خدا عمل کنم حتما ثروت وارد زندگیم میشه و این نحوه ی درخواست در سوال نشان میده من باور ندارم خالق 100 درصد زندگیم هستم درحالی که خداوند اختیار همه ی جنبه های زندگی رو بهمون داده و من خالق زندگیم هستم.
.
.
ممنون
سلام به همگی مخصوصا استاد عزیزم
دوستان جوابهای بسیار عالی دادند و روی هم ریخته نتیجه کلی میتوان ازشون گرفت . ویک مثالی بود من هم بگم که فکر کنم بیل گیتس توی فرودگاه از یک بچه مجله خرید و پول خرد نداشت به اون بچه بده پسره به اون گفت باشه نمیخاد پول بدی بردار برای خودت و یک بار دیگه نیز این اتفاق با همان پسر به همان ترتیب رخ دادبعد که بیل گیتس اون پسر رو خواست وبه او گفت هر چه میخواهی بگو بهت بدم اون پسر بهش گفت شماهیچ وقت نمیتونی جبران کنی من توی اوج نداری به شما بخشیدم اما شما الان بسیار ثروتمندی هیچوقت نمی تونی جبران کنی … پس ما در لحظه ای میبخشیم که نداریم وایمان داریم که چند برابرش را خداوند به ما خواهد بخشید . وجهان بسیار ثروتمند است و فراوانی ثروت وجود دارد پس نیازی نیست برای بدست اوردن چیزی از طرف خداوند وهاب بخواهیم قسمتی از انرا با مثلا فقرا تقسیم کنیم …
سلام خدمت استاد عباس منش و همه ی دوستان هم فرکانسی
در پاسخ به این سوال من سعی کردم در خودم دنبال جواب بگردم چون خود من هم از خدا همچین درخواستی دارم تا به من رزق و روزی بدهد تا بتوانم به خانواده ام کمک کنم ولی مثلا از خدا می خوام به من پول و ثروت بده تا بتونم مثلا برای مادرم فلان کادو رو بخرم یا اگه مثلا اگه در شغلم تونستم پیشرفت کنم با پولی که بدست میارم خانواده ام رو به بهترین رستوران ببرم بنظرم ترمز اصلی این است که ما منتظریم تا خداوند اول به ما باید نعمت و ثروت بدهد تا ما نیت های خوب داشته باشیم در صورتی که بنظرم راه ورود نعمت و ثروت این است که ما باید با دارایی و ثروتی که داریم کارهای کوچک را انجام دهیم و برای خانواده و افرادی که دوست داریم کار های خیر کوچک انجام دهیم تا خداوند عزم و اراده ی مارا ببیند و کم کم ثرورت و نعمت بیشتری وارد زندگی ما کند و ما باید تکامل خودمان را در این مورد طی کنیم نه این که منتظر باشیم تا خداوند اول به ما فلان قدر ثروت بدهد بعد ما شروع کنیم به انجام کارهای خیر .
مثلا اگه می خوایم مدرسه خیریه بسازیم و الان توانایی مالی آن را نداریم اگه از خدا درخواست می کنیم تا اینقدر به ما پول بدهد تا بتوانیم مدرسه بسازیم باید از همین جایی که هستیم شروع کنیم مثلا بریم هزینه ی لوازم التحریر چند دانش آموز را بپردازیم و کمکشون کنیم بعد خداوند که قصد و اراده ی ما را می بیند به ما ثروت بیشتر ی دهد بعد هر دفعه مقدار کمک رسانی را بیشتر می کنیم بعد خداوند زمانی که تکاملمان طی شد به طور کاملا راحت و منطقی ما را به ثروتی می رساند تا بتونیم یک مدرسه بسازیم
سلام.خسته نباشید امیدوارم که حالتون خوبه باشه و پر از انرژی باشید پاسخ من در مورد سوال استاد این است که یکی از موانع اصلی برای رسیدن به ثروت و خواسته هامون که موانع بعدی رو هم ذکر میکنم این است که تعصب یکی از موانع اصلی هستش که ما ثروت رو جذب نمیکنیم مثلاً فرد عقیده های رو داره که حتی حاضر نیست انها رو مورد بررسی قرار بده و انقدر به انها دلبسته که ازش جدا نمیشن تعصب یک ریشه از خود خواهی است خودخواهی علت همه بیماری ها و مادر جهل هستش فردی میگوید من بی نیاز از آموزش هستم و مثال های شبیه این همه ما فکر میکنیم که آدم خودخواه آدم با عزت نفس بالایی است ولی این چنین نیست عزت نفس چیزی است که فرد برای خود ارزش قائل است انسان ها و آدم های که عزت نفس ندارد در برابر سختی ها زود میشکنه اما انسان با اعتماد به نفس هر مشکلی که برایش پیش می آید تصمیمات درستی می گیرد و اصل نگران نیست انسان های هستند که در برابر مشکلات با مشکلات پرواز می کنند متاسفانه افرادی که اعتماد به نفس ندارند به جای این که نقاط ضعف خود را قبول کنند به توانایی های نداشته خود می باله و خودش رو فرد بزرگی می بینه من یاد گرفتم که ما هرچه باشیم هر چه قدر هم بزرگ باشیم باز هم هیچی نیستیم خداوند می فرماید (ما غرک بربک الکریم) چه چیزی تو را نسبت به پروردگارت مغرور ساخته مثلاً طرف میخواد آموزش ببیند و یا قرآن رو مطالعه کند نه بخاطر این که چیزی یاد بگیرد بلکه میخواهد چهار تا ایراد از اون بگیره و پرت کنه اونور من در همین سایت افرادی رو دیدم که فقط از حرف های شما ایراد میگیرند به نظر من ما باید گوش کنیم که فرد چه می گوید و در برابر او تسلیم باشیم خداوند از ما تسلیم بودن را می خواهد…
(مورد بعدی این است که فرد توقع بیش از حد از خود دارد) مثلاً فرد میخواهد زود پیشرفت کند زود موفق شود درحالی که قانون جهان بر تکامل هستش و تدریجی همه چیز اتفاق می افتاد مثلاً افرادی بودند که در مدت کوتاهی به ثروت رسیدند و مردم فقط نتیجه اون رو می بینند نمی بینند که فرد قبل اون چه کار های انجام داده قبلش رو نمی بینند که فرد روی خودش کار کرده. و این نتایج رو داره بیبینه ما زمان نتیجه رسیدن اون را میبینیم ندیدیم که او چقدر صبور بوده و می دانسته که همه چیز تدریجی به دست می آید نه یک دفعه ای من به شما قول میدهم اگر از این مسیر و ازاین جاده بیرون نروید و در مدارش باشید به هرچی بخواهید می رسید ولی مهم این است که در جاده باشید واز جاده خارج نشوید.
(یکی دیگر از موانع فرد همه چیز را باهم می خواهد)
مثلاً طرف فایل های شما رو گوش میدهد و انرژی خیلی زیادی دارد در ابتدا که من دیگه میخوام یه کاری کنم ولی تا یه مشکل و شکستی میخورند سریع میزنن کنار میگن این که جواب نداد بازهم میگوییم ما باید صبور باشیم و ادامه بدهیم ما برای رسیدن به هدف باید خود به خود یه سری از چیز هارو بزاریم کنار. ما نمی توانیم هم زمان روی دو صندلی بنشینیم برای موفقیت و ثروت باید از صندلی فقر بلند شد و روی صندلی ثروت نشست و باید انقدر ادامه داد که به موفقیت برسیم باید ایمان و تقوای ثروت داشته باشیم اگر ما روی خودمون و باور هامون کار نکنیم بازهم این میکروب ها و باور های اشتباه وجود ما رو میگیرد ما باید باور کنیم که تمام تصمیمات ما را باور های ما می سازند نه خودمان اگر فقیر هستیم این باور های ما بوده است که فقیر هستیم اگر باورت این دسته که نمی شود دنیا همان را به تو نشان می دهد دنیا مانند یک آینه است مثلاً کسانی که بسته ها رو آموزش های شما رو خریدنند می گویند که ما تمرینات شما رو گوش کردیم و نتیجه نگرفتیم در مواقع انها به زبان می آورند بله انجام داده ایم ولی ریشه های وجودی و باور های انها واقعا تغییری نکرده یک ضرب المثل خوبی هستش که من خیلی دوسش دارم میگه ..نعره هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند من از حرکت بی سروصدای موریانه ها میترسم شما هرچه فریاد بزنی که من میخواهم میلیاردر شوم و ثروتمند شوم فایده ای ندارد نعره همان ضمیر خودآگاه ماست ولی موریانه همان ضمیر ناخودآگاه و باور های ماست ما باید انقدر تکرار کنیم که وجود ما بمب باران شود از فراوانی و باورهای مثبت و درست که این کار نیاز به و آموزش درست که استاد عباس منش آموزش میدهند هرچند بنده هنوز نتوانستم از آموزش های استاد استفاده کنم و نیاز به تکرار زیادی دارند مثلاً خودم من خیلی آمادگی دارم که باورهای خودم رو تغییر بدهم چون از قبل کار میکردم من از 16 سالگی مرغ و خروس میفروختم والان به این جا رسیدم که فقط و فقط افکار ماست که زندگی ما رو میسازند من نمی دانم چطور با سایت شما آشنا شدم خدایش و از خدا ممنونم که من رو با شماآشنا کرد و متوجه شدم این باور های ماست الان اون کار رو رها کردم و روی خودم کار می کنم اقوام میگن دیدی این کارو کردی ولی جواب نداد چرا اومدی بیرون من گفتم روی باور های خودم کار میکنم ولی مرا مسخره میکنند وبعضی از اون ها گفتم که بیا باور هامون رو تغییر بدیم اونوقت که ایده ها میاد من فقط رو یک باور کار کردم و چند روز پیش یک ایده عالی به ذهنم رسید و میخواهم اون رو راه اندازی کنم که میدونم صد درصد جواب میدهد .شاد و پیروز و سربلند باشید
سلام..بسیار زیبا نوشتید دوست من. ممنونم از شما.
سلامی گرم خدمت دوستان عزیز و استاد عزیزم
در مورد این سوال چیزهاییکه به ذهن من رسید و در واقع به عنوان ترمز های این باور حساب میشه شامل موارد زیر است :
۱- من فکر میکنم کسی که با این باور از خدا ثروت می خواد احساس لیاقت داشتن ثروت زیاد رو نداره و باور کرده خودش به خودی خود برا خدا ارزشمند نیست و نمیتونه ثروت بسازه و یه جورایی داره میگه اگر خدا به من فلان قدر ثروت بدی منم به فلان بندت کمک میکنم ، می بخشم و این از کمبود عزت نفس و نداشتن احساس عدم لیاقت هستش.
۲- این ادم دلِ بخشیدن نداره و فکر میکنه با بخشیدن از داراییش کم میشه و شاید هم این فکر رو کنه کن خودم محتاجم وقتی خدا بهم پول بده ، ثروت بده اون موقع می بخشم و این یعنی بخشش رو فقط زمانی انجام میده که پول و ثروت داشته باشه و یه جور گرو کشی میکنه .
۳- این باور رو داره که با بخشیدن یه سری ادمهای دارا به یه سری دیگه که ندارن میتونه اونارو ثروتمند کنه و نجات دهنده فقرا باشه و هنوز باور نکرده که هر آدمی مسئولیت زندگی خودش رو داره و خودش زندگیشو خلق میکنه که می خواد با این کار و خواستن ثروت از خدا هم خودش رو تو خلق ثروت عاجز نشون بده که اگر خدا نخواد و نده
نمیتونم ثروتمند بشم و هم بقیه نمیتونن بدون کمک ثروتمندان ثروتی بسازن و باید بهشون کمک بشه
۴- خدارو مثل یه ادم دلسوز و دلرحم فرض میکنه و چون به نظرش پول ساختن خیلی سخته با این دستاویز که من به بنده هاش قراره کمک کنم می خواد خدارو احساساتی کنه( حالت سیستمی بودن جهان رو قبول نداره) تا بهش ثروت ببخشه که بتونه از این طریق مسولیت ساختن ثروت زیاد رو هم از دوشش برداره
اینا چیزایی بود که من با توجه به باورای خودم شناسایی کردم چون در گذشته خود منم همچین باوری داشتم
سلام استاد گرامی و دوستان عزیز
من تازه وارد هستم و هنوز موفق به خرید دوره ها نشدم و فقط فایل های رایگان رو گوش دادم به نظر خودم کلی تغییر کردم وخرید محصولات جزو هدفهام هست
من نظرم اینه که وقتی شرط میزاریم به قانون احترام نزاشتیم چون قانون اینطوره که باید با تمام وجود چیزی رو بخواهی تا خدا و جهان هستی اونو بهت بده پس با شرط گذاشتن اونو با تمام وجود نمیخوای ودوم اینکه خدا عدالت داره خودش جهان رو با قانون آفریده و کسی هم نمیتونه بر خلاف قانون کاری رو بکنه و سوم اینکه اگرم قرار باشه ما به کسی کمک کنیم و ببخشیم از آنچه داریم باید ببخشیم نه آنچه در آینده خواهیم داشت
ممنون از استاد عزیزم بی صبرانه منتظر پاسخ صحیح هستم
سلام دوست عزیزم به جمع ما خیلی خوش اومدی. امیدوارم در این مسیر به بزرگترین موفقیت ها برسی
سلام خدمت استاد عزیز و خانواده صمیمی گروه عباس منش.
حقیقتش من هم این باور رو داشتم.ولی بعد از خواندن سوال مسابقه حالا که به این موضوع خوب فکر کردم متوجه شدم که در واقع ما با داشتن این باور داریم به خدا این مفهوم رو میرسونیم که ما لیاقت اون همه ثروت رو برای خودمون نداریم.و داریم به خدا میگیم که فقط بک وسیله هستیم برای رساندن کمک به دیگران.در صورتی که خدا به هرکسی که در مشیت خدا قرار بگیره کمک میکنه و اصلا نیازی به ما نداره تا به بنده هاش رزق برسونه.
در پناه الله پیروز باشید.
سلام خدمت استاد و دوستان عزیز
من همیشه دوس داشتم به ثروت که رسیدم یک موسسه خیریه تاسیس کنم
ولی با این سوال استاد تازه فهمیدم شوق این کارو ندارم مثل اینه که دارم ب خدا وعده میدم?
باز هم خداروشکر ک خدا در اینصورت هم هممون رو هدایت کرد و بهمون فهموند که حتی این باور هم اشتباه
تشکر میکنم اول از خدا و از استاد عباس منش عزیز که از طریق شما آگاه شدیم
سلام استاد عزیزم.. دوستان عزیز هم خانواده ای.
“خدایا تو به من اینو بده من قول میدم اینکارو بکنم” منم این باورو دارم یا داشتم .. من باور نداشتم که تو عاشقانه دادی بدون قضاوت بدون سختگیری ، از بس همه تو گوشم خونده بودن که سخت بدست میاد، من این سخت دادنهارو به تو هم حتی نسبت داده بودم.. کی گفته تو هنگام بخشیدن قضاوتمون میکنی ؟ نفهمیدم معنی عشق تو رو که بابا تو میخوای..تو عاشق دادن به منی..تو عاشق منی..نفهمیدم عشق قضاوت نمیکنه..نفهمیدم عشق تبعیض قاءل نمیشه..نفمیدم عشق تو بی قید و شرطه.. ندونستم عشق تو رو میپذیره..عشق تو رو با تمام تفاوتهایی که با دیگران داری دوست داره و تاییدت میکنه و حاضره عاشقانه کمکت کنه..من معنی عشق رو نفهمیدم.. کی گفته تو منو قضاوت کردی.کی گفته تو نمیخوای به من بدی و من باید بهت باج بدم تا به من ببخشی..من تورو با آدما مقایسه کردم چه عشق ناقصی ما بهم میورزیم پر از قید و شرط و قضاوت و چقدر خسیسیم در عشق ورزیدن.. فکر کردیم تو هم مثل آدمها خسیسی.. چقدر کم بهم میبخشیم..چقدر دستمون میلرزه.. چقدر گداصفتانه..فکر کردم تو هم عوض چیزی که میدی حتما یه چیزی میخوای همونطور که ما همیشه موقع بخشیدنهامون به دیگران دو دو تا چهارتا میکنیم.. چقدر عشق تو عظیمه..چقدر عشق تو مارو قضاوت نمیکنه و بی قضاوته نسبت به ما..چقدر بی چشمداشته.. چقدر مهربانانه و بی دریغه.. چقدر تو حقیقتا مهربونی نسبت به همه نه فقط نسبت به بعضیها..تو همه رو دوست داری..تو دوست داری که به من بدی ..ما حتی بخششهامونم با دودوتا چهارتا کردنه سوال اینجاست که چرا فکر کردیم تو هم مثل مایی؟ تو خدای آدمای خاص نیستی، تو خدای بعضی ها نیستی، تو خدای عاشق همه موجودات هستی که همه مارو با همه خطاهامون دوووست داری..تو خدایی هستی که عاشق همه یی..عاشق همه.. عشقی بی قید و شرط که همه رو عاشقانه زیر بال حمایتگر خودش میگیره و حمایتشون میکنه و بهشون عاشقانه روزی میده، هر آنچه طلب کنن براشون فراهم میکنه..من اشتباه فکر کردم که تو هم مثل ما تا برات نفعی تو کار نباشه قدم از قدم برنمیداری و کمکمون نمیکنی.. فکر کردم تو منتظری تا خطایی از ما سر بزنه تا با قهر اونچیزی که دادی رو پس بگیری ..ببینی ازت تشکر میکنیم یا نه که اگر تشکر نکردیم نعمتتو پس بگیری..چقدر بخیلانه عشق میورزیم..چقدر بخیلانه و حریصانه حتی کمک میکنیم..چرا فکر کردیم تو هم مثل ما آدمایی؟ چرا تو رو نشناختیم؟ چرا تو رو نشناختیم؟ چرا تو رو نشناختیم؟ چرا معنی عشق و بخشش تو رو درک نکردیم؟ کمکمون کن عشق تو رو که بی قید وشرطه لمس کنیم..اجازه بده بی انتهایی عشق تو رو بچشیم.. بپذیریمش به اندازه ی آخرین حد توانمون. ای مهربانترین.
عاشقانه دوست دارم استاد :) :*
عاشقتونم دوستان هم خانواده ای.
لیلا جان متنت بسیار زیبا و جذاب و گیرا بود با قلم خیلی خودمونی و روونی نوشتی و در عین حال پر از اگاهی. واقعا با خوندن دیدگاهت به فکر فرو رفتم که باید خدارو همونجوری که هست باور کنیم و بدونیم این منبع در صفات نیک، بی حد و مرز و بی نهایته نه مثل م محدود.
متشکرم از این کامنت فوق العاده خوبت
سلام غزل جان دوست نازنین.. ممنون از لطف و مهربانی و تحسینت.. خوشحالم که دوست داشتی عزیزم. درآغوش پر مهر خدا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند باشی.
متشکرم خدایی لطیف وسیع و وهاب و دوست داشتنی رو بهم معرفی کردی ، و چقدر بزرگتر شدم
سلام دوست من . انشالله هممون بتونیم این خدارو بهتر و درستتر بشناسیم و در سایه ی این شناخت بهتر به احساس خوبتری برسیم.