شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 63

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدامیر عقیلی گفته:
    مدت عضویت: 2803 روز

    سلام به همه

    استاد جان من فکر میکنم که این جمله یک سری ترمز ها دارد از جمله:

    اینکه اولا ما ثروت را برای خودمان نمی‌خواهیم برای اینکه به دیگران ببخشیم میخواهیم .

    دوم اینکه یه جورایی میخوایم انگار خداوند رو گول بزنیم که بهم بده تا ببخشم .

    من این دوتا ترمز را پیدا کردم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3112 روز

    سلام خدمت استاد گلم و همه دوستان خوبم ???

    خوشحالم و خداروشکر میکنم بخاطر این مسابقه بسیار فوق العاده. این موضوع خیلی باور ریزیه. من چندسال پیش در دوران نوجوانی وقتی داشتم یک کتاب درمورد موفقیت میخوندم بهش برخوردم. نوشته بود که خیلی از ادما فکر میکنند ثروتمند شدن غیر معنویه گناهه خدا دوست نداره و … پس اگر میخواهند ادم خوب و با ایمان و پاکی باشند باید در فقر زندگی کنند در حالی که بسیاری از پیامبران بسیار ثروتمند بودند مثل حضرت داوود یا حضرت سلیمان و … من اون زمان هیچی از قانون نمیدونستم ولی خوندن همین مطلب باعث شد کلی ذهنم روشن تر بشه و طرز نگاهم رو به ثروت عوض کنم. قبل از این اتفاق وقتی دعا میکردم دقیقا همینجوری بودم که خدایا به من پول بده برم خیریه باز کنم یا به بچه های کار کمک کنم یا … تا با این کارهای خیر احساس گناه ناشی از ثروتمند شدن رو از خودم دور کنم. اما بعد از اون دیگه فکر نمیکردم ثروتمند شدن گناهه. البته اون زمان خیلی روی نهادینه کردن این باور جدید کار نکردم فقط تا یه مدت فکرمو مشغول کرد و بعد فراموشش کردم اما الان به شدت دارم باور میسازم که خدا عاشقانه دوست داره من به ثروت برسم و در این راه کمکم میکنه تا با رشد ثروت و درامدم به ایمان قوی تر هم برسم. و اما جواب کامل مسابقه…

    من درمورد این نحوه دعا کردن خودم و قرارداد بستن با خدا چندتا کد مخرب پیدا کردم:

    1. ثروتمند شدن غیر معنوی است و ایمان را از بین میبرد

    انقدر که تو فیلم و سریال ها نشون دادن ادمای ثروتمند افراد خبیث و بدجنس و بدذاتی هستن یا همشون خلافکار و قاچاقچی و دزدن، ناخوداگاه از کودکی در ذهنم این باور ساخته شده بود که اصلا ثروتمند شدن گناهه و اگر میخوای پاک بمونی باید فقیر باشی. انگار ثروت همراه خودش ناپاکی و گناه به زندگی ما میاره و مارو از معنویت دور میکنه ولی فقر باعث پاک شدن ما میشه و روح مارو جلا میده و … به همین خاطر خیلی از افراد از یه طرف دلشون میخواد در رفاه باشن از یه طرف فکر میکنند ثروت باعث آلوده شدن به گناه میشه پس میگن خدایا ثروت بده که ما نیکوکار بشیم و بریم به بقیه کمک کنیم یعنی میخوان با این روش داشتن ثروت رو در ذهن خودشون کار خوبی جلوه بدن و بگن من اگر ثروتمند هم بشم میرم میبخشم که یه وقت مثل بقیه ادمای ثروتمند گناهکار و خلافکار نشم. یه جورایی دنبال قانع کردن خودشون یا خدای خودشون هستن که من ثروت رو برای کارای بد نمیخوام تو ثروت بده خیالت راحت من میرم کار خیر میکنم نه اینکه برم سراغ خلاف و مشروب و … انگار به خدا ضمانت میدم که این ثروت رو در راه خوب استفاده میکنم نه راه بد.

    چقدر این جمله رو شنیدیم که پول زیاد ادم رو خراب میکنه. منم انقدر اینو بهم گفته بودن و نمونه هاش رو بهم نشون داده بودن که واقعا باورم شده بود. هی میگفتن فلانی رو دیدی انقدر پولداره، رفته معتاد شده یا بچش معتاد شده یا به همسرش خیانت کرده هر روز با یه نفره و … برای همین ثروتمند شدن تو ذهنم کاملا غیرمعنوی بود و یکی از راه هایی که باعث میشد ثروت رو معنوی ببینم این بود که هدف بگذارم که اگر ثروتمند شدم در راه امور خیریه صرفش کنم.

    2.ثروتمند شدن مرا از خدا دور میکند و پول پرست و دنیا پرست میشوم

    با اینکه انقدر رو خودم کار کردم ولی همین الانم من وقتی دارم دعا میکنم و در بین دعاهام ثروت به ذهنم میرسه یهو یه نجوایی میگه همین الان نشستی پای دعا کردن هنوز دو دیقه نشده میخوای تو اولین خواسته هات بگی خدایا پول بده؟ ببین چقدر پول پرست و دنیاپرستی چقد دنبال مادیاتی!!! حداقل اول درمورد سلامتیت دعا کن یا برای بقیه دعای خیر کن بعد پول بخواه!

    این نجواهای ذهنم از همین باور مخرب میاد که پول انسان رو بی ایمان و ناپاک میکنه اگر سلامتی و ارامش بخوای عیب نداره اونا تورو از خدا دور نمیکنه ولی پول خواستن نشون میده که تو کلا دنبال معنویت نیستی فقط دنبال پولی و چسبیدی به این دنیا. خدا هم میگه این بنده من خیلی پول پرست شده اول بسم الله گفت خدایا پول بده. ولی اگر بگم خدایا پول بده که برم ببخشم نشون میدم که نیتم خیره و ادم پول پرستی نیستم.

    اگر هم اون ثروت بخواد منو از خدا دور کنه یا ایمانم رو ضعیف کنه با بخشیدن به فقیران کاری میکنم که به خدا نزدیک بمونم و خدا عاشقم بمونه و ازم راضی باشه و ایمانم رو محکم حفظ کنم.

    یکی دیگه از عواملی هم که باعث شده بود این باور داشته باشم این بود که میگفتن درویش ها و عارفانی که خیلی به خدا نزدیکن و به درجات بالای الهیات رسیدن بخاطر این بود که از این دنیا بریدن و در فقر زندگی کردن و همین روش باعث شد بجای اینکه چشمشون دنبال پول باشه دنبال این بودن که به مقامات بالای عرفانی برسن و تونستن کارهای بزرگی انجام بدن. در حالی که نمیگفتن خیلی از این ادمایی که الان به این درجه عرفان و خداشناسی رسیدن قبلش چقدر ثروتمند بودن و انقدر از ثروت سیر شدن که الان دنبال یک پله بالاتر تکامل هستن. وگرنه ادمی که گشنه باشه مگه خدا سرش میشه؟ به قول حضرت علی وقتی فقر از یک در میاد تو، ایمان از در دیگه بیرون میره پس به خدا هم که بخوای برسی باید اول ثروتمند باشی.

    بنابراین ثروت میتونه باعث خوشبختی من بشه و ایمان و اگاهی من رو بیشتر میکنه و صدالبته من رو به خدا نزدیک تر و نزدش محبوب تر میکنه. اگر ثروتمند بشم هم میتونم ادم بسیار خوب و بامعرفت و با ایمان و درستکاری باشم لازم نیس از الان به خدا تعهد بدم که اگه به ثروت رسیدم بی ایمان نمیشم و ثروتم رو صرف امور خیریه میکنم.

    3. ناعادلانه بودن زندگی

    من خودم قبلا فکر میکردم در این جهان عدالتی وجود نداره. یعنی یه عده خاصی همه ثروت هارو انباشته کردن و به بقیه ادمها چیزی نرسیده پس راه حل اینه که ثروتمندان به افراد فقیر ببخشند تا عدالت در جهان برقرار بشه. دقیقا همون طرز فکر کمونیستی یا چیزی که تو کارتون رابین هود نشون میداد و به ما القا میکرد که باید به زور از ثروتمندان خبیث و بدذات گرفت و داد به افراد فقیر تا همه در رفاه باشند. برای همین یکی از اهدافمم از ثروتمند شدن این بود که برم به ادمایی که بخاطر بی عدالتی مورد ظلم واقع شدن و بدبخت بیچاره هستن کمک کنم و از فلاکت نجاتشون بدم تا عدالت برپا بشه.

    ولی خب وقتی که قانون رو فهمیدم متوجه شدم که خداوند بسیاااااار عادل است و هیچ نیازی به این کارها نیست این قانون به قدری دقیق و عادلانه و درسته که هیچ خطایی نداره و دقیقا به هرکسی فرکانس های خودش رو برمیگردونه. اگه یک نفر فقیره معنیش این نیست که عده ای ثروتهارو برداشتن و این ادم بی نصیب مونده بلکه معنیش اینه که ذهن ثروتمندی نداره.

    4. همه افراد بطور یکسان شانس ثروتمند شدن ندارند

    در گذشته که قانون رو نمیدونستم و باور داشتم افرادی که ثروتمند میشن استعداد یا توانایی خاصی دارن یا اینکه شرایط خوبی داشتن یا اینکه سرمایه اولیه داشتن و تونستن کسب و کار راه بندازن و … یعنی عوامل خارجی رو در موفقیت انها موثر میدونستم و فکر میکردم که این امکان برای همه وجود نداره و یک سری دیگه از افراد که این امکانات و شرایط براشون فراهم نیست نمیتونن پولدار بشن. مثلا کسی که اتیوپی زندگی میکنه یا اونی که تو محله زاغه نشین هند بدنیا اومده هرگزززززز نمیتونه به ثروت و خوشبختی برسه.

    بنابراین چون ادمای فقیر خودشون نمیتونند ثروتمند بشن، پس افرادی که تونستن و شرایطشو داشتن و به پول رسیدن باید برن به این عده کمک کنند. منم اگر ثروتمند شدم میرم به فقرا میبخشم و حالا که خوشون نتونستن موفق باشن ماها که تونستیم باید جبران کنیم. در دعاهام از سر دلسوزی و ترحم همیشه این ادمای بدبختی که بخاطر جبر زندگی و شرایط نتونسته بودن به جایی برسن در نظرم بودن و میگفتم خدایا من ثروتمند شدم حتما به اینا کمک میکنم.

    همین واژه مناطق محروم به من میگفت که بله انها در مناطق محروم و دور و داغونی هستن که به هیچی دسترسی ندارن شرایط یکسانی با ما ندارن و کلا از خوشبختی و ثروت هم محروم شدن. به قول استاد جبر جغرافیایی باعث شده که اون افراد فقیر باشند.

    این طرز تفکر یجورایی نشونه شرک هم هست چون تو زندگی روی هر عاملی بجز خدا حساب باز کنی نشونه شرکه. با این باورها در واقع من قدرت خدارو زیر سوال میبرم و قدرت رو در دست ادمای ثروتمند میبینم و از انها توقع دارم که زندگی فقرا رو عوض کنند. بجای اینکه باور کنم خدا قدرت اینو داره که به هرکسی هر چیزی میخواد ببخشه، چشم امیدم به ادماست و فکر میکردم خودمم وقتی ثروتمند شدم باید برم کمک کنم به فقرا و وضعیت زندگیشون رو بهبود بدم.

    ولی الان خیلی متفاوت از قبل فکر میکنم. الان باور کردم که هر کسی کاملا کنترل زندگیش در دست خودشه فرقی نداره چند سالشه، تو چه خانواده ای یا چه کشوری بدنیا اومده، چه تحصیلاتی داره و … هیچ کدوم از این عوامل در موفقیت انسان دخیل نیست. تنها عاملی موثره باورهاشه. اگر باورهای درستی داشته باشه و در فرکانس درستی قرار بگیره قطعا به هرچی که بخواد میرسه. الان میدونم که همه افراد در هرکجای جهان که هستن به یک اندازه به ثروت دسترسی دارند فقط مساله اینه که ایا کدهای هماهنگی با خواسته هاشون نوشتن؟ آیا ترمزهارو برداشتن؟ آیا توحیدی هستن و روی خدا حساب باز میکنن یا روی مردم و رییس و دولت و …؟

    بنابراین دیگه برای کسی دلسوزی نمیکنم و میدونم هرکسی که بخواد میتونه و تواناییش رو داره که به ثروت و موفقیت دست پیدا کنه.

    5.خداوند موجودی احساسی است

    من در گذشته خدارو موجودی بسیار احساسی تصور میکردم و خیلی وقتا میخواستم با عجز و التماس یا حرفای قشنگ راضیش کنم که خواسته ام رو به من بده و در ضمن فکر میکردم خدا باید بخواد من به چیزی برسم یا نرسم و اگر خدا بخواد اون خواسته محقق میشه. پس سعی میکردم خدارو راضی کنم که امکان ثروتمند شدن رو برای من فراهم کنه و یکی از راه های راضی کردنش این بود که بگم اگه من ثروتمند بشم این ثروت رو در راه خیر و کمک به ادمای فقیر و مناطق محروم استفاده میکنم. بعد خدا که میبینه من انقدر نیتم پاکه و انقدر ادم مهربون و خوبی هستم حتما به من ثروت میده و کاری میکنه که من ثروتمند بشم.

    اصن همین جمله “خدایا به من پول بده” نشون میده که از خدا توقع دارم که برای من بخواد و یه جوری بهم بده یعنی خدا مثل فرمانروا نشسته بر یک تخت باشکوه و پر زرق و برق (به قول استاد قیصر امین پور) حالا من رفتم جلوی این فرمانروا، زانو زدم و میگم ای پادشاه به من پول بده تا برم به مردم کمک کنم اونم راضی بشه و دستور بده از خزانه اش به من پول بدن.

    اون موقع خبر نداشتم که این خدا فقط یه سیستمه با قانونی کاملا ثابت. من باید خواسته هام رو مشخص کنم، کد بنویسم، باور بسازم، توحیدی باشم، به خواسته ام نچسبم تا اون موقع این سیستم به من جواب درست بده. اون موقع نمیدونستم که خدا هر چیزی رو برای من میخواد که خودم برای خودم بخوام. و خداروشکررررررررر که الان میدونم و بجای اینکه دنبال راضی کردن خدا باشم دنبال با ایمان بودن و ساختن باورهای قدرتمندم هستم.

    6. دور شدن بلا و بدبختی

    همین الانم خیلی از افراد میرن صدقه میدن که خدا بلاهارو ازشون دور کنه و کاری کنه اگر مریضی و بدبختی و ورشکستگی و دزدی و … در طالع اون روزشون نوشته شده اتفاق نیفته و خدا جلوی رخ دادن این بلایارو بگیره. یکی از دلایلی هم که باعث میشه این دعارو بکنیم همینه یعنی اگر من ثروتمند شدم و یک سری بلاها منتظرم بودن با این روش خودم رو از شرشون حفظ کنم و خدا منو در امان نگه داره. خیلیا باور دارن که وقتی ثروتمند بشن دردسرشون بیشتر میشه خطرهای بزرگی در کمینشونه، مردم بیشتر چشمشون میزنن پس میخوان بخشی از این ثروت رو صدقه بدن که این بلاها ازشون دور بشه.

    در حالی که هرچی اتفاق میفته بخاطر فرکانس های خودمونه هیچ بلایی وجود نداره و همه چی بدست خودمون در سرنوشتمون نوشته میشه. هیچ تقدیری از قبل مشخص نشده که فلانی در فلان روز مریض بشه یا بچش بمیره یا ورشکست بشه که حالا بخوام با این صدقه دادن اون بلایا از من دور بشه. اگرم هم بلایی سر ادم میاد تقصیر خودش و باورهای مخربشه و مسئولیت کامل این اتفاق بر گردن خودشه نه سرنوشت و تقدیر.

    7. منیت داشتن

    یجورایی “منیت” هم در این طرز فکر هست که: من باید کمک کنم من باید کار خیر کنم من باید برای انها خونه بسازم بیمارستان بسازم و … خدا که کاره ای نیست من ثروتمند شدم باید برم به افراد بدبختی که در فقر زندگی میکنند کمک برسونم. مثلا فکر میکردم اون بچه ای که تو دهاتهای دورافتاده لب مرزی زندگی میکنه و مدرسه نداره و … من برم براش مدرسه بسازم که باسواد بشه و مسیر زندگیش تغییر کنه در صورتی که چه من باشم چه نباشم چه این کارو انجام بدم چه ندم به هرحال اون بچه اگر خودش واقعا بخواد میتونه زندگیش رو عوض کنه مثل خیلی از افرادی که از نداری و فقر به بزرگترین موفقیت ها رسیدن. از والت دیزنی و اپرا وینفری گرفته تا اقای عسگراولادی

    این طرز فکرم باز بخاطر عدم درک قانونه اگر قانون رو درست بفهمم میدونم که لازم نیس من کاری کنم خدا خودش همه کارارو انجام میده و قدرت انجام همه چی رو داره اگر هم من کاری انجام بدم در واقع دستی از جانب خدا در این جهان هستم که باعث رشد و گسترش جهان میشم نه اینکه اعتبارش رو به خودم بدم و بگم من میرم فلان کارو میکنم من میرم فلان کمک رو میرسونم من میرم اونارو نجات میدم.

    البته اینها معنیش این نیست که الان دیگه هرچی پول دربیارم فقط خرج خودم میکنم و به هیچکس کمک نمیکنم. معنیش اینه که معنای درست بخشش رو فهمیدم. الان به این خاطر میبخشم که وقتی به کسی مهربونی میکنم خودم احساس خوبی میگیرم حالم خوب میشه وقتی برق خوشحالی رو در چشمای اون ادم میبینم خودم به وجد میام و از درون به ارامش و شادی میرسم نه به این خاطر که این پول منو از خدا دور کرده و ایمانم رو ضعیف کرده حالا اینجوری جبرانش میکنم و به خدا نزدیک میشم یا اینکه میخوام عدالت رو برقرار کنم یا اینکه بلا ازم دور بشه و … هدف از بخشیدن اینه که ثروت رو جاری کنم چون میدونم پول اگر راکد بمونه میگنده باید در جریان باشه تا این حرکت بهش برکت بده و پول بیشتری بیاره.

    واقعا هر روز خدارو شکر میکنم که اینارو فهمیدم و به این اگاهی ها رسیدم. البته نه اینکه به کمال رسیدم و هیچ باور مخربی در این مورد ندارم هنوزم نجواها و باورهای مخرب هست ولی خب نسبت به گذشته واقعا خیلی بهتر این جهان رو درک میکنم و خدارو شناختم. یعنی وقتی خودم رو با ادم دو سال پیش مقایسه میکنم و طرز فکرهای گذشته ام رو بیاد میارم میفهمم چقدر این تغییرت عظیم بوده. یعنی هر روز به خودم میگم بزرگترین نعمت این بود که من هدایت شدم به این مسیر و فهمیدم خوم کی هستم خدا کیه این جهان چیه. قبلا فقط هرسال سنم بالاتر میرفت و بزرگتر میشدم ولی الان از درون دارم بزرگ میشم. چقدر این مسیر خوبـــــــــه خدایا شکرت بخاطر استاد عباسمنش بخاطر ادم فوق العاده ای که منو با این استاد اشنا کرد و بخاطر همه شما دوستان عزیزم

    دوره درک قوانین خیلی کمک کرد که بتونم واقعا قانون رو خیلی بهتر متوجه بشم. خیلی از سوءتفاهم هایی که داشتم برطرف شد. بجای اینکه با زور بیشتری پام روی گاز فشار بدم، دنبال پیدا کردن ترمزها هستم. همین چند وقت پیش یک کد خیلی ریز پیدا کردم که باعث شده بود از خرج کردن بترسم اینکه: اگر الان خرج کنم ممکنه دیگه این پول جایگزین نشه و من بی پول بمونم پس نگه دارم برای خرج های واجب. همین ترمز باعث شده بود خیلی جاها قید خریدن چیزهایی که دوست دارم بزنم و بترسم که درامدم کم باشه و این ماه نتونم خوب پول دربیارم و در نتیجه کمبود بیشتری به زندگیم دعوت کنم. یه وقتایی انقدر باور مخربها زیاد میشن نمیدونم اول کدومو عوض کنم؟ )))) ولی میدونم که قدرت من و باورهای قدرتمندم هزاران بار بیشتر از این باورهای مخربه پس هیچ نگرانی به دلم راه نمیدم.

    خلاصه که تو مسیر بی نظیری هستیم خداروشکر???

    من برم کامنتهای بقیه دوستان بخونم و کلی چیز یاد بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3112 روز

      من فراموش کردم باورهای منطقی جایگزینی که باید جای این باورها بسازیم بنویسم و اینجا انهارو بیان میکنم:

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 1- ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است چون پیامبران و امامان بسیاری ثروتمند بودند و با وجود این ثروت بسیار نزد خدا مقرب و با ایمان بودند مثل حضرت داوود، حضرت سلیمان، امام علی، امام حسن و امام صادق و … پس میشه هم سالم و صالح بود و هم ثروتمند. ثروت و معنویت هیچ تضادی باهم ندارن میتونند در کنارهم باشند

      اگر بخواهیم به ثروت پایدار برسیم باید از راه حلال و با باورهای توحیدی و ایمان ثروتمند بشیم و وقتی که از این مسیر درست به ثروت برسی صددرصد با نتیجه گرفتن ایمانت نسبت یه خدا خیلی قوی تر میشه و مطمئن میشی که خداوند تنها قدرت حاکم بر جهانه

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 2- من هرچقدر ثروتمندتر بشم نزد خدا محبوب تر میشم

      من خلیفه خداوند بر روی زمین هستم. اگر کسی برای خودش نماینده انتخاب میکنه انتظار داره که اون فرد به بهترین نحو ممکن عمل کنه خدا هم دقیقا از من همچیم انتظاری داره. پس باید در خوشبختی و ثروت و رفاه زندگی کنم و بهترین زندگی رو برای خودم بسازم که نماینده خوب و شایسته ای باشم و خدا بهم افتخار کنه

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 3- خدای من خدای بقیه ادما هم هست و همانطور که در قران گفته شده خداوند کاملا عادل است پس اگر خدا به من ثروت و نعمت میبخشه به دیگران هم میبخشه این سیستم در برابر همه بطور یکسان عمل میکنه و انسان از هر نژاد و قوم و ملیتی باشه با هر سن و تحصیلات و خانواده ای، ثروتمند شدنش فقط به خودش و باورهاش بستگی داره

      در قران هم به عدالت خداود اشاره شده که ثابت میکنه این جهان بر پایه عدل و داد الهی است

      “شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ” (آل عمران 18) خدا گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست، فرشتگان و صاحبان علم نیز (بر این حقیقت) گواه هستند که (کارهاى خدا همه) بر عدل و داد استوار است و جز خداى عزیز و حکیم، هیچ معبودى نیست

      “إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّهٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَهً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیما” (نساء 40) در حقیقت، خدا به مقدار ذرّه‏اى ستم نمى‏کند (تمام رفتارهایش بر اساس عدل است) و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مى‏کند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى‏بخشد.

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 4- انسان های بسیاری بودند که از اوج فقر و نداری به زندگی های شاهانه رسیدن مثل جان کوم موسس واتساپ، جک ما موسس علی بابا، الیزابت هولمز، کمپراد موسس ایکیا، شولتز موسس استارباکس، شهیدخان (اهل پاکستان)، هال بری (بازیگر مشهوری که بی خانمان بوده) و … تمام این الگوها ثابت میکنه شانس ثروتمند شدن برای همه افراد بطور یکسان وجود داره

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 5- خداوند یک سیستم است و هر لحظه به فرکانس های ما پاسخ میدهد که این مطلب در ایه های زیادی از قران بیان شده و چندین بار تکرار شده انسان هرچه بدست میاره بما قدمت ایدیهم یا بما کسبت ایدیهم هست یعنی به واسطه انچه از پیش فرستاده (فرکانس ها) زندگی خودش رو خلق میکنه

      ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (عمران 182)

      این عذاب به خاطر کارهایی است که به دست خود پیش فرستادید، و خدا هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد

      وَلَوْلَا أَنْ تُصِیبَهُمْ مُصِیبَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَیَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آیَاتِکَ وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (قصص 47)

      و تا اگر بلا و عذابی به موجب کردار زشت خودشان به آنها رسید نگویند: پروردگارا، چرا برای ما رسولی نفرستادی تا آیات تو را پیروی کنیم و از اهل ایمان شویم؟

      وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ (شوری 30)

      و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می‌کند

      تمام این ایات اثبات میکنه که خودمون اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنیم و هر کدی که مینویسیم و هر فرکانسی که میفرستیم نتیجه اش رو میگیریم پس من نباید دنبال راضی کرد خدا باشم باید فرکانس های درست بفرستم تا خواسته ام محقق بشه

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 6- سرنوشت ما به دست خودمون مشخص میشه و خداوند فقط انرژی هست که به ما جواب میده و فرکانس های خودمون رو به خودمون برمیگرده خدا نه برای ما خوبی میخواد نه بدی بلکه همون چیزی رو بهمون میده که خودمون طلب کردیم و فرکانسش رو فرستادیم و طبق همون ایات بما قدمت ایدیهم و بما کسبت ایدیهم این سیستم ثابت و بدون ذره ای خطا داره کار میکنه. چه خیر و خوشی بهمون برسه چه بدی و بدبختی ناشی از فرکانس خودمون بوده اگر من در فرکانس مریضی باشم صدقه دادن اون مریضی رو از من دور نمیکنه باید باورهام رو تغییر بدم که به سلامتی برسم.

      باور منطقی جایگزین برای کد مخرب 7- خدایی که این جهان رو انقدر دقیق و منظم و چیپیده خلق کرده خدایی که این سیستم عادلانه رو برقرار کرده خدایی که تمام موجودات رو خلق کرده و بهشون روزی میرسونه خدایی که همیشه حی و حاضره و همه چی رو میبینه و میشنوه خدایی که هر لحظه مارو اجابت میکنه خدایی که هیچ حد و مرزی برای قدرتش نمیشه تصور کرد، پس توانایی این رو داره که خواسته همه انسانهارو بهشون بده و من در برابر این فرمانروا و قدرت مطلق هیچی نیستم. خودش میدونه چطوری هدایت کنه چطوری خواسته هارو براوده کنه و از پس همه کارها برمیاد و میتونه هر کسی رو از عرض به فرش برسونه. پس من بجای اینکه دنبال خوشبخت کردن دیگران باشم دنبال خوشبخت کردن خودم هستم و با همین روش و انجام همین کار میتونم جهان رو گسترش بدم و به همه خیر برسونم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3024 روز

        بنام خدای ثروتمند

        سلام خانم بهره دار عزیزم کامنت ونظراتتون وشناساییی باورهای مخرب عالی و باورهای جایگزین قویتر هم عالیتر

        سپاسگزارم که به پخش اگاهی ها در مسیر زیبای هدایت شده هممون کمک میکنید….

        ددر پناه الله یگانه شاااد سالم و خوشبخت والبته در همه لحظات زندگی تون با باورهای قوی ثروت افرین باشید ???

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          غزل بانو گفته:
          مدت عضویت: 3112 روز

          سلام دوست نازنینم

          متشکرم از تعریف و تمجید شما خانم مرادی عزیز. خدارو سپاسگزارم بخاطر وجود دوستان خوب و مهربانی چون شما

          من هم برای شما ارزوی زندگی سرشار از عشق و ارامش و ثروت و خوشبختی و سلامتی دارم همراه با قلبی مطمئن به لطف و مرحمت خدای یکتا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سید کاظم فلاح گفته:
      مدت عضویت: 3340 روز

      عزیزم واقعا از خوندن متن روون و لذت بخشت لذت بردم

      پروردگار بزرگ رو شکر میکنم که از طریق تو عشق رو وارد زندگی من کرد

      ترمزهای خــیلی خوبی رو شناسایی کردی . همونجوری که بهت گفتم مورد 2 خـــیلی باحال بود و منم داشتمش

      این جملت فوق العاده بود و بارها از روش خوندم : “””” من باید خواسته هام رو مشخص کنم، کد بنویسم، باور بسازم، توحیدی باشم، به خواسته ام نچسبم “””””

      یه روند فوق العاده برای تحقق خواسته ها که باید حفظش کنیم.

      ازت ممنونم که این آگاهی های خالص رو با این کلام شیوا با همه دوستان به اشتراک گذاشتی.

      و افتخاری بود آشنایی با تو و منم هیچ کاری نکردم برای آشنایی تو با این سایت . همه کارارو خودت کردی . Love u

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          لیلا طهماسبی گفته:
          مدت عضویت: 3214 روز

          سلام دوستان نازنین.. غزل جان و آقای فلاح .. دیدن اینکه شما هر دو به قوانین آگاهین و عشق و رابطه ی زیباتون.. واقعا باور منو قویتر کرد که بله میشه دو طرف اینجور هم مدار و هم مسیر باشن.. ممنون که اینجا یه کوچولو عشق و رابطه زیباتونو ابراز کردین. انشالله خداوند هر روز بیشتر شما رو غرق در عشق خودش بکنه.. سپاس.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2566 روز

    درود بر استاد عزیز و همراهان گرامی

    اگر خداوند را قادر به انجام خواسته خومان و دیگران میدانیم نیازی نیست که بخواهیم به ما بدهد تا ما براساس تشخیص خودمان به دیگران کمک کنیم .

    مگر اینکه بخواهیم با انجام این کمک به دیگران بفهمانیم که ببینید من این کمک را کردم من نجات دادم و من ….

    هرچند هم مخفیانه باشه باعث میشه ازدرون نسبت به خودمون مغرور بشیم و به تدریج شرک به خداوند بیاریم.

    تکبر و غرور باعث شرک به خداوند میشه.

    مسئله دیگه اینکه اگر باور کنیم که تمامی اتفاقات پیرامون را , خودمان خلق کردیم . پس دلسوزی برای دیگران کاملا اشتباهه . دیگران اگر درمشکلی هستن خودشون باعثش شدن . کمک ما میتونه این باشه که اصل قانون را یاد بدهیم بقولی ماهی گیری را یاد بدهیم .قانون این را میگه.

    مسئله دیگه باور فراوانی هست . اگر اعتقاد به فراوانی داشته باشیم خیلی بی معنی هست که از خداوند بخواهیم به ما بدهد بعد ما به دیگران بدهیم .فقط برای ارضا امیال درونی خودمان .

    باید همانطور که برای خودمان میخواهیم دعا کنیم که خداوند به دیگران هم لطف بکند. چون به اندازه همه هراندازه بخواهند همه چیز فراوان هست.

    کار ما بندگی کردن است . کار ما خدایی نیست .

    با این خواسته درکار خدا دخالت میکنیم.

    موضوع عمل خیر انجام دادن و کمک کردن به دیگران بستگی به این داره که ما در چه فرکانسی هستیم و اینکه اگر توانایی کمک کردن با شرایط فعلی خودمان را داریم , ارزشمند است . نه اینکه از خدا بخواهیم اول به ما بدهد تا بعد ما کمک کنیم . خب خداوند خودش بلده به دیگران یا هرکسی که خودش میدونه کمک کنه . نیازی به تشخیص ما نداره .

    به عقیده من این خواسته شیطانی است چونکه با این خواسته اساس و پایه نظام هستی را , که عدالت است , زیر سوال میبریم . این خواسته تماما شرک آلود است.

    شرط اول اینه که بپذیریم هرکسی که هرجایی است , دقیقا به همانجا تعلق داره , مگر اینکه خودش بخواهد باعث تغییر زندگی خودش بشه.این یعنی عدالت .

    این خواسته کاملا برضد عدالته و فضولی کردن در کار خداوند عادل و مهربان است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    میرمهدی رضائی گفته:
    مدت عضویت: 3819 روز

    با سلام

    باور بخشش بعد از بدست آوردن یک نعمت بزرگ ریشه در باورهای گذشته ما دارد. در تلویزیون هر موقع کسی جایزه ای رو برنده شده است، اولین سئوالی که مجری برنامه ازش میپرسه اینه که : خوب با این پول یا ماشین یا مدال و یا هر چیز دیگری که برنده شده، میخواهی چیکار بکنی؟ و اولین جوابی که برنده داده اینکه مقدار و حتی کلش رو می بخشم و این جواب با تکرار در طول زمان خود ما رو شرطی کرده که هر موقع نعمتی بزرگ بدست آوردیم حتما درصدی از آنها رو ببخشیم و این موضوع حتی در کتابهای موفقیت هم زیاد تکرار شده که درصدی از درآمدمون رو به کارهای خیریه اختصاص بدهیم و ببخشیم در واقع این خود ما هستیم که شرطی شدیم و برای خودمون شرط میگزاریم. ما بدون اینکه دلیل بخشش رو بدونیم یا بپرسیم که چرا باید بخشش بکنیم، داریم می بخشیم. لذت بخشش زمانی هست که من خودم یا خانواده ام چشمش به دنبال بخششه نباشد. منی که خودم یا همسرم یا خانواده ام به پول یا مالی که دارم میخشم محتاج هستیم اما با این باور میبخشم که خدا عوضش صد برابرش رو بهم میدهد هیچ احساس خوبی بهم نمیدهد مگر به مدت چند لحظه اول بخشش که احساس آدم بخشنده را دارم.

    زمانی بخشش درست عمل خواهد کرد که همراه با لذت و شوق و خوشحال کردن دیگران باشد طوری که به خودم احساس شادی و لذت بیشتر بدهد نه دیگران، نه راضی کردن خداوند برای دریافت نعمات بیشتر. من خودم محتاج دریافت احساس خوبم نه دیگران نه خداوند که خوشش بیاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    علی شاهمراد گفته:
    مدت عضویت: 2750 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم وتمام شما دوستان

    این دومین دیدگاهم هست درمورد این سوال

    الان داشتم بچم رونگاه میگردم بفکررفتم،یه الگوخوب پیداکردم،

    بنظرم باید مثل بچه باشیم دربرابر خداوند

    یه بچه بی ملاحظه بدون ترس،بدون امااواگر فقط ازپدرمادرش درخواست میگنه،کاری هم نداره اون پدرمادر میتونه خواستش رواجابت گنه یانه،فقط میخواد،فقط طلب میگنه،اصلا هم بفکرهیچی نیس ،

    بنظرم این قشنگترین وبهترین الگو هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    مهرداد رحمان ستایش گفته:
    مدت عضویت: 3392 روز

    در جواب مسابقه فرد فکر میکنه ک باید پول بدست بیاره تا بتونه ب دیگران کمک کنه خب هر چیزی ک داره هر چند کم اول ب خودش بها بده بعد خانواده درجه 1 بعد درجه 2 بعد غریبه ها و در راه مانده ها و… و باور شرک هم دخیل هست ک این فرد فقط میتونه ب تعدادی کمک کنه و در ضمن خدوند ب همه ب یک اندازه نزدیک هست و همه میتونن از خداوند درخواست کنن و با باور درست داشتن شرایط و موقعیتها جور میشه ک راحتتر و سریعتر نسبت ب قبلش ب خواسته ها برسه چون خداوند انرژی ای هست ک همه چیز رو همزمان مدیریت میکنه واین انرژی در گذشته هست الان هستش در آینده هم الان هستش پس ب همه چیز و همه افراد نزدیک هست و میشنوه و ب همه پاسخ میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    علی موفق گفته:
    مدت عضویت: 3472 روز

    استاد و دوستان عزیزم سلام وقت همگی به خیر و شادی

    سؤال مسابقه:

    ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند. به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.

    در این موضوع و جملاتی که شرح داده شد، یک سری موانع ذهنی در برابر خواسته ی “ثروتمند شدن” وجود دارد. به نظر شما آن موانع چیست؟

    خداوند در قرآن می‌فرماید:

    «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه و ا

    «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه و الله یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم » .

    «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، بسان بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یک صد دانه باشد، و خداوند برای هر کسی بخواهد دو یا چند برابر می کند (رحمت) خدا وسیع و او دانا است »

    خوب مطابق این آیه یکی از مهمترین راههای ثروتمند شدن انفاق مال است همانطور که مشاهده می فرمائید خداوند از فعل مضارع «ینفقون » به مفهوم کسانی که درهر زمان ممکن در حال انفاق هستند یعنی انفاق آنها مشروط و منوط به مساعد شدن شرائط مالی آنها نیست ثانیا همانطور که ذیل آیه تصریح شده «لمن یشاء» یعنی این یک قانون است (که باید در جمله سوالی مسابقه که به صورت یک عبارت شرطی آمده باید جای شرط و جواب شرط عوض شود) یعنی باید انفاق کنی تا نتیجه طبیعی آن جریان ثروت در زندگی تو باشد همانطور که اگر نفسی که وارد ریه های تو میشود را اگر حبس کنی به قیمت جانت تمام میشود در مورد مال هم قانون همین است اگر دست بسته باشی و نبخشی این مال راکد مانده و میگندد و تو را بر خلاف تصورت به ثروت نمی رساند لذا یکی از ترمزهای مهم در این درخواست به خداوند همین است که کمک به والدین و خویشاوندان و نیازمندان که مهمترین مسیر ثروتمند شدن است وابسته به تغییر اوضاع و شرایط مالی شده است.

    بعلاوه خداوند صمد است یعنی مطلقا بی نیاز است و این نوع شرط گذاشتن برای کسی که تنها منبع قدرت و ثروت است خود مانع جریان یافتن آن انرژی به شکل ثروت به زندگی ما میشود

    گویا اینکه درخواست کننده چنین می پندارد که اگر خداوند انتظار او را براورده نکند نیازمندان گرسنه و محتاج می مانند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      علی موفق گفته:
      مدت عضویت: 3472 روز

      با سلام

      در ادامه پاسخ به سوال مسابقه نکته دیگری به ذهنم رسید که خدمتتان عرض میکنم یکی دیگر از ترمزهای ذهن ما دقیقا همین است

      خداوند می فرماید:

      «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»

      و چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.

      یعنی شرط اجابت هر خواسته ای را پذیرش دعوت ،باور و ایمان به قدرت مطلق او میداند نه چیز دیگر. پس به عبس نباید برای خدا شرط و شروط گذاشت و بیهوده پنداشت که چیزی غیر از باورهای ثروت آفرین میتواند مارا به ثروت برسانید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    روح الله اسمعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان گرامی

    زمانی که من از خداوند درخواست می کنم که به من بده تا من بتوانم ببخشم اولین و مهمترین باور مخربی که من پیدا کردم اینه که من الان ندارم که بتوانم ببخشم و احساس نداشتن و کمبود ثروت را می فرستم و با توجه به قوانین کیهانی با فرستادن ارتعاش و فرکانس کمبود انچه به من بر می گردد همان کمبود ثروت است

    دومین باور مخرب اینه که در قراردادی که با خداوند بسته ایم و زمانی که به آن ثروت برسیم نتوانیم به قول خود عمل کنیم دچار عذاب وجدان و ناراحت شویم

    سومین باور اینکه خود شرط و قراداد کردن با خدواند برای رسیدن به ثروت اشتباه است چون هر کس می تواند به طور مستقیم و بدون واسطه از خداوند در خواست ثروت داشته باشد

    باور بعدی اینکه زمانی که ما اینگونه درخواستی را از خداوند داریم اصولا احساس دلسوزی و ترحم نسبت به اشخاص نیازمندی که می خواهیم بعد از ثروتمند شدن به آنها کمک کنیم داریم

    بطور خلاصه

    1- ارسال فرکانس و ارتعاش ثروتمند نبودن

    2- احساس عذاب وجدان و استرس از عمل نکردن به قرارداد

    3- معامله کردن با خداوند

    4- ارتعاش و فرکانس دلسوزی و ترحم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    حمید دهسنگی گفته:
    مدت عضویت: 2755 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی هم فرکانس های گرامی.

    در ابتدا خواستم مطالبم با جزئیات کامل شرح بدم ولی بعدش با این فکر که تمامی افرادی که این مطالب می خونن، هم فرکانس با بنده هستن و فقط یک اشاره برای اونا کافیه، به اشاره ای مختصر بسنده کردم.

    به نظر من وقتی ما برای پولدار شدن دلایلی مثل کمک به خانواده و نیازمندان رو داریم، در همین ابتدا نسبت به باور فراوانی دچار نقصان هستیم، زیرا اگر باور داشته باشیم که ثروت بی نهایت در دنیا وجود داره و هر کسی با باورهای خودش می تونه اونو کسب کنه، دیگه این تفکر که ما برای دیگران ثروت به ارمغان بیاریم تفکر درستی نیست. همچنین اگر ما خداوند را به عنوان یک انرژی با قدرت برتر و بی نهایت بدانیم که فقط و فقط نسبت به باور های ما واکنش نشان میده، این تفکر که با آوردن دلایلی مثل کمک به خانواده و یا نیازمندان بخواهیم اونو از لحاظ احساسی تحت تاثیر قرار بدیم، تفکر اشتباهیه. همچنین باور توحیدی به ما یاد داده که فقط و فقط خداونده که قدرت مطلق در اختیارشه و هر کسی فقط خودش و از طریق باورهاش می تونه به این نیروی برتر و در هر زمینه دلخواه شکل بده پس ما فقط می تونیم دستی از دست های خداوند برای رسیدن دیگران به خواسته ها و باور های “خودشان” باشیم و ما فقط قدرت خلق زندگی خودمان را داریم و نه هیچ شخص دیگری.

    وقتی این سوال جواب دادم، تازه متوجه شدم که چقدر دچار مشکلات در تفکرات خودم هستم چون من هم تا زمانی که به این سوال فکر نکرده بودم، خواسته هایی مشابه همین داشتم. از خداوند و استاد عزیزم ممنونم که باز هم من در جهت باور های هرچه بهتر هدایت کردن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مصطفی حسینیان گفته:
    مدت عضویت: 3404 روز

    سلام استاد

    استاد بالاغیرتا این انصاف نیست که از ساعت 6:47 دقیقه صبح تا الان که 6:47 عصر هست یعنی 12 ساعت نظرات جدید رو نذارید و این باعث میشه آخرین صفحات نظرات یعنی صفحه 32 و 31 و 30 و پنج صفحه اول یعنی صفحه 1و2و3و4و5 رای بالایی بیارند و بقیه نظرات کلا محو میشوند. استاد خودت کلاه خودتو قاضی کن که آیا این عدالت هست؟ احتمالا هدف دیگه ای پشت این مسابقه برگزار کردنها هست که شما به این خواسته های ما توجه نمیکنید!!!

    استاد خواهش میکنم خودتون برید رای های این چند صفحه ای که گفتم رو نگاه کنید اگه من بد میگم اکانتم رو از سایت حذف کنید و منو پرت کنید بیرون از سایتتون

    یاعلی مدد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علیرضا محمودی گفته:
      مدت عضویت: 3071 روز

      سلام خدمت آفا مصطفی عزیز

      منم اوایل به این موضوع اعتراض داشتم و جوری بهش نگاه کردم که احساسم واقعا عوض شد ?

      باید دید اون دوستانی که پاسخ هاشون در این صفحات درج میشه در چه مدار و فرکانسی هستند چرا باید پیام اونا در صفحه اول یا آخر بیوفته و بیشترین ستاره رو بگیرن.

      با توجه به اینکه کلیه نظرات در سایت بر اساس تاریخ و ساعت پاسخ مرتب میشن و اساس کار این جهان که هیچ چیز اتفاقی نیست??

      پس دوستان گلمون در صفحات خاص قرار میگیرند و بیشتر ستاره میگیرن حتما در مدار خاصی هستند و باور خاصی دارند.

      و مورد بعدی عرض کنم مهم شرکت در این مسابقه و تبادل اطلاعات و استفاده از دیگر دیدگاه های دوستانه.

      درسته اول شدن در مسابقه مهمه ولی این اطلاعات و خدا وکیلی چقدر باید آدم بگرده کتاب پیدا کنه و باگ نداشته باشه و تازه اطلاعات خام و پخته اونو بیرون بیاره و استفاده کنی .

      ممنونم یا حق?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: