شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 70

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرين بشكار گفته:
    مدت عضویت: 2485 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان هم فرکانسی

    به نظر من ترمزهای سوال مطرح شده به این صورته

    اولین باور غلط اینکه من اگه ثروتمند بشم حتما آدم بدی میشم و خودمو به اصطلاح گم میکنم و مغرور میشم برای همین هواسم باشه از پولم به دیگران ببخشم که خیالم راحت باشه وقتی ثروتمند شدم آدم خوبی باشم و اگر کمک نکنم حتما آدم خودخواهی میشم که فقط به فکر خودم هستم و دیگران برام بی ارزش هستن

    دومین باور غلط اینکه خدا در قبال گرفتن یک چیزی به ما خواستمون رو میده و این باور اشتباه یعنی خدا هم مثل ما إنسانها رفتار میکنه و احساساتی میشه

    سومین باور اشتباه اینه که من وقتی به خواستم برسم میتونم خوشحال باشم و از زندگیم لذت ببرم و احساس مفید بودن داشته باشم و تا قبل رسیدن به خواستم نمیتونم احساس خوبی داشته باشم

    در آخر خدارو شاکرم که مسیر درست زندگی کردن و از طریق استاد عباسمنش بهم نشون داد

    همگی شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
    • -
      سعید حسن پور گفته:
      مدت عضویت: 2782 روز

      سلام دوست عزیز

      واقعا به نکته خیلی عالی اشاره کردی این یه ترمزه خیلی قویه اینکه اگه ثروتمند بشم آدم بدی میشم پس با این کار نشون میدم آدم خوبی هستم واقعا عالی گفتی خیلی لذت بردم.

      امیدوارم که زودتر از شر این باورهای محدود کننده راحت بشیم

      شادو سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    باور های مخربی که در این مورد می توان پیدا کرد

    ۱. من لایق نیستم من ارزشمند نیستم که خودم از ثروت بهره ببرم پس می خواهم به دیگری که لایقش هست ببخشم

    ۲.من خدا را مثل یک انسان می بینم مثل پلیس راهنمایی رانندگی که فقط می خواد مچ مارو بگیره. خدا در تصور ما مثل انسانی است که فقط در ازای کاری که برایش می کنیم به ما می بخشد

    ۳.دلسوزی کردن نیز یه باور اشتباه است ((به کبوتر ها غذاندهیم))سفره الهی پهنه عدالت خدا برقراره برای همه نعمت هست همه می تونن از این غذاهای لذیذ بهره ببرند

    ۴.باور کمبود هم یه مقدار در این جمله هست

    ۵.باور شرک هم می تونه وجود داشته باشه خداوند رب العالمینه اونه که به همه نعمت میده اونه که میشه روش حساب کرد نه من که دیگران بخوان روی کمک من حساب کنند

    ۶.باور مخرب تاثیر عوامل بیرونی بر ثروتمند شدن ما .باور درستش اینه که ثروتمندان انسان های خودساخته ای هستند که هیچ عامل بیرونی نه می تونه تاثیر مثبت نه تاثیر منفی بر پولدار شدنشون داشته باشه

    ۷. باور حرف مردم (مردم بگن آفرین فلانی چقدر خیر خواهه)باور مخرب نداشتن سبک شخصی زندگی خودمون( من اگه کمک نکنم مردم چی میگن. میگن خصیصه و…)

    بطور کلی تعادل در رفتار خیلی سخته و باید تلاش ذهنی بسیار کرد واقعا نمیشه جنس فرکانس دیگران رو فهمید در کل اینکه بخوای ثروتمند بشی و برای اونهایی که دوستشون داری کاری کنی تا خوشحال بشن خیلی خوبه مثل فرستادن مادر آقای عباس منش به مکه که چقدر حس خوبی در ایشون ایجاد کرد ولی باید در ارسال صحیح فرکانس دقت کنیم که باورهای مخرب بالا مثل نویز سوار بر فرکانس ناب بخشش نشه بالاخره ما هم از جنس خداییم و دوست داریم یه مقدار خیلی خیلی کم از فضل خدا رو تجربه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
  3. -
    سارا خیاط گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    سلام به همگی دوستانو استاد عزیزم

    میخاستم از فیلمبردار خوش ذوق و باسلیقه این فایلها تشکر کنم

    خیلی قشنگن

    خیلی لذت بخشن

    و ممنونم که وقت میزارین و از طبیعت زیبا خیلی با شوق وسلیقه برامون فیلم میگیرین

    روحمون تازه میشه

    ????

    منم فایلو تازه دیدم فردارو روش فکر میکنم و بعد پاسخ میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2553 روز

    کلاً بر اساس قوانین جهان این افراد به ثروت دست پیدا نمیکنند چون این افراد خودشون رو لایق پول نمیبینند یعنی میگن من که لایق نیستم خدا بهم پول بده پس بزار به دلیل کمک به بقیه این پول و ثروت وارد زندگیم بشه … و پول هیچ وقت به سمت افرادی که لایقش نیستند نمیره

    این جملات به نظرم در ذات خودشون ترمز هستند

    همین که من بیام فکر کنم که ثروتمند بشم و پول بسازم و بخاطر خودم نباشه و خودم ازش استفاده نکنم بلکه بیام زحمت بکشم و ثروتم رو در اختیار دیگران قرار بدم این از اول تا اخر ترمز است( اگر باور اشتباه داشته باشم که پول ساختن کار سختی است که دیگر بیشتر)

    یک ترمز دیگه که ممکنه ما را از مسیر دور کنه از باور کمبود منشأ میگیره چون فکر میکنه حالا من یه بار شانس بهم رو کرده و من ثروتمند شدم اگه بیام خرج کنم و بخصوص نه برای رفاه خودم و نه برای تهیه‌ی چیزهایی که دوست دارم بلکه بیام برای دیگران خرج کنم

    من که دیگه نمیتونم پول بسازم اون یه بار بود …

    شانس یه بار در خونه‌ی ادم رو میزنه…

    باور کمبود کلاً تو هر زمینه‌ای ترمز های خیلی ریشه‌ای و عمیقی رو ایجاد میکنه

    به نظر من نباید برای کمک به دیگران ثروتمند شد

    باید ثروتمند شد و بعد به دیگران کمک کرد

    به قول استاد از سرریز ثروت و عشقمون به دیگران بدهیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
  5. -
    مهدی رازگردانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستان عزیز در ادامه کامنتی که گذاشته بودم یکی دیگه از ترمز ها به نظرم اومد و اونم اینکه وقتی ما خودمان ثروت مند بشیم در همه جنبها، ناخودآگاه اطرافیان جذب ما میشوند و از ما الگو برداری می کنند و می خواهند بدانند که چگونه ما در همه ی جنبه ها موفق هستیم خصوصا ثروت و ما می توانیم بخاطر خواسته خودشان آنها را راهنمایی کنیم و در فرکانس خود قرار دهیم و آنها هم در این مسیر و لطف خداوند قرار بگیرند و باتوجه به عدالت خداوند خودشون خالق زندگیشون بشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    فریبرز اقاجانزاده گفته:
    مدت عضویت: 2612 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباس منش واستاد گرامی

    پیرو دیدگاه قبلی که گذاشتم من به این نتیجه رسیدم که وقتی از خداوند درخواست میکیم که ثروت زیادی بمن بده تابه دیگران وفقرا کمک کنم این نکته هست که باید خدا ثروت زیادی بما بده تا بتونیم ببخشیم درصورتی که به قول استاد که فرمودن خداوند از فعل مضارع استفاده کرده ودر مورد انفاق میفرمایدبندگانم باید مدام وپیوسته در حال انفاق باشند از انچه ما روزیشان دادهایم این نتیجه میگیریم که باید از هرچه خدا روزیمان کرده شروع به انفاق کنیم ومنتظر نباشیم خدا ثروت زیادی بده تا انفاق کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  7. -
    مسعود بهاریون گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    سلام به استاد عزیز بابت این همه اگاهی که به لطف خدای متعال به فارسی زبانان دنیا میده من چند روز پیش این باور تو ذهنم شکل گرفت که حضرت علی تو اوج شب به فقیرها بخشش میکرد چیزی که ذهنمو خیلی بیشتر درگیر کرد این بود تازه بعداز ظربت خوردنش همه فهمیدند که حضرت علی بوده که این کار روتو تاریکی شب انجام میداده ویا انتنی رابینز که تو یکی از فایلهاش میگه مقداری پول به یک دوست قرض داده بودم که درصورتی که خودش نیازمند پول شده بوده اون شخص پول رو برنمیگردونده تا تویه رستوران غذا میخورده که فقط بیستو پنج دلار پول داشته وغذاش هفت دلار میشده هفت دلار رو میزاره روی میز ودرحال بلند شدن بوده که میبینه یه پسر ومادر وارد رستوران شدند وپسربچه موقع نشستن مادرش صندلی رو عقب میکشه وبه مادرش احترام میزاره که انتنی رابینز میگه از این کار پسر بچه لذت میبره وبقیه پولشو به پسر بچه میده

    وقتی که برمیگرده خونه بعداز چند ساعت پست چی یه بسته براش میاره که میبینه رفیقش نه تنها پول رو پس فرستاده بلکه مقداری هم بعنوان دیر کرد بیشتر میده ولی حسی که تو دعا کردن من هست اینه که خدایا من دلم میخواد بدون اینکه دیده بشم وشناخته بشم به انسنهای نیازمند کمک کنم ولی ترمزی که ازاین بحث به ذهنم رسید این بود که در هرموقعیتی که هستم در سطح توانم باید ببخشم وخود بخشش باعث بیشتر شدن نعمت میکنه شاید از نظر خیلی ها درست نباشه ولی چیزی که من فکر میکرد درسته این بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  8. -
    فصل ارام گفته:
    مدت عضویت: 2722 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم بازهم سپاسگذار رب یکتا و مهربانم هستم که بزرگترین سوال زندگی ام را از زبان استادم مطرح و به زودی جوابش را به من میدهد و دوباره عاشقانه مرا آگاه میسازد این مسئله دغدغه فکری من هم هست یعنی تا چند روز پیش بود و همیشه عاجزانه از خدا درخواست میکردم که خدایا پولی بهم بده تا اشتباهم را در قبال خانوادم جبران کنم نمیدونم چند روزی اصلا قبل از فایل استاد آرام شده ام؟!!و وقتی که استاد این سوال را مطرح کرد دیدم سوال من هم هست نشستم و فکر کردم که ترمز های ذهنی ام چه هستند به چند نکته رسیدم ۱- شرکی که در این خواسته هست فکر میکردم که من باید به آنها کمک کنم و فقط این کار از من برمیاید نه از خدا تا احساس گناهی که داشتم پاک بشه خود احساس گناهم شرکه باید خودم رو ببخشم ۲- تمرکز به نبود ثروت و نداری آنها و زوم کردن به آینده که چه میشود؟ و نگران هستم تمرکز میکنم به وضعیت بد اسف بار یا هر وضعیت که من رو نگران میکنه و ذهنم بزرگشون میکنه در مورد آنها و حس دلسوزی ترحم و نیازمندی رو به من میداد که حس خوبی نیست حس دیر شدن و نگرانی و باز هم ناراحتی و احساس بد ۳- نداشتن باور واقعی در واقع باور سست دارم به اینکه خدا میدهد و این کار به زودی در وقت عالی انجام میشود و قانون جواب میدهد باز هم لابه لای ذهنم تحت تأثیر شرایط محیط دیده ها و شنیده ها از وضعیت خانواده میشوم ۴- چسبیدن به خواسته ام و رها نکردن آن و مدام به نداشتن پول و کمک به آنها زوم میکنم ۵- واگذار نکردن واقعی خواسته به خداوند که من خودم به حقیقت اینجوری ام زبانی واگذار میکنم اما دلم همش در حال دلشوره است و نگرانه و باز هم ذهنم میره به طرفه اینکه نکنه نشه پس کی میشه ۶- نداشتن صبر که فکر میکنم هرچه زودتر با وقت تقریبی که من تعیین کردم باید این اتفاق بیافته یعنی زود ثروتمند بشم درحالیکه زمین ذهن من آمادگیه پذیرش بذر محصول رو نداره که اینم یه باور غلطه باید بگم به لطفه خدا هر لحظه آماده دریافت الطافم باید روی خودم کار کنم ۷- روی داشته ها و یا پیشرفت تدریجی و بیشتر اوقات شادی آنها و سلامتیشون تمرکز نمیکنم و سپاس گذار خدا نیستم و یادم میره که خدا مراقب اونا هست خدا خدای اونا هم هست مدیریت میکنه و اونا طبق فرکانس خودشون دارن زندگیشون رو میسازن ۸- و من فکر میکردم که با فشار و اصرار باید درخواست من روی زندگی و شرایط اونا اجرا بشه درحالیکه هیچکس نمیتونه برای سرنوشت و شرایط کسی کاری بکنه مگر اینکه طرف خودش بخواد اصلا فکر خودم نیستم همش فکر اونام پیشرفته اونا دلسوزی برای اونا و همش میگم همه چیز سریع باید اتفاق بیافته یه شبه و تکامل طی نکرده و این فکرها و ناصبریها و این باور هاست که آرام و تمرکز رو از من گرفته بود و واگذاری و توکل من رو سست کرده بود توکل واقعی نداشتم-و فکر میکردم که من باید این موضوع رو حل کنم کار ها رو فیصله بدم و توجه دیگران را جلب کنم که برام به به و چه چه بزنن درحالیکه حالا به لطف رب مهربانم آرام می نشینم شادی میکنم شور و اشتیاق زندگی دارم نقشه میکشم در ذهنم و دلم و فرمان زندگی ام را به دست خدا میدهم و تماشاگر میشوم و سپاسگذار واقعی و صبور و نتایج را میبینم در تصورم درآینده خوب و باز هم سپاسگذار سپاسگذار سپاسگذاری خدا را میکنم که چقدر ثروتمندم و با حس خوب زندگی میکنم زندگی میکنمااااا و لذت میبرم و از خداوندم این ارباب قدرتمندم سپاسگذارم که هر لحظه عاشق هدایت منه و این سوال مهم رو برام از زبان استادم و دوستانم به من جواب میده ازش میخوام که من رو به سوی رحمت و نعمت هاش هدایت کنه و کمکم کنه که عملگرا باشم و برای همه ی شما عزیزان بندگی شادی ثروت و سلامتی از رب یکتایم میخواهم در خدا شادو پیروز باشید از شما هم ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  9. -
    rima گفته:
    مدت عضویت: 2581 روز

    سلام دوستان هم فرکانسی

    مشکلی که هست اینه که ما از دیدگاه انسانی خودمون به خداوند نگاه می کنیم در صورتی که خداوند یک انرژیه که تمام جهان از اون شکل گرفته و همون طور که میدونیم این انرژی احساساتی و واکنش گرا نیست که ما بگیم اره خدا تو این رو من بده که من برم به فلانی کمک کنم چون خیلی اون بنده خدا گناه داره و…

    این یعنی این که ما به عدل خداوند اعتقاد نداریم به بیانی دیگه با این کارمون به خداوند میگیم که تو توی کارت اشتباه کردی و من باید درستش کنم و تو که این کار یا کمک رو نکردی بذار حداقل من این کار رو بکنم.

    در صورتی که ما باید اینو بپذیریم که هر کس مسئول زندگی خودشه و ما مسئول زندگی کسی نیستیم و طبق قانون ما فقط میتونیم واسه ی خودمون اتفاقات و شرایط رو رقم بزنیم نه کس دیگه

    به عبارت دیگه خداوند فقط به فرکانس های(باورهای) ما جواب میده نه وعده بخشش ما به مردم

    و ی چیز دیگه که باید مود نظر قرار بدیم اینه که اگه قراره به کسی بخشش کنیم این کار رو واسه خودمون بکنیم چون تنها با این دیدگاهه که وقتی میبخشیم خداوند چندین برابرش رو به ما برمیگردونه نه وقتی که با نیت برای خدا یا برای منت گذاشتن سر طرف مقابل بهش ببخشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای: