شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 76

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی زارع گفته:
    مدت عضویت: 3780 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان.

    راستش وقتی شما این سؤال رو پرسیدید قبلش اصلا من نمیدونستم موضوع مهمی باشه. ولی هرچی فک کردم هم یادم نیومد که این چنین درخواستی کرده باشم.

    من فک میکنم این شکل درخواست میتونه از باور های مختلفی نشأت بگیره.

    اول اینکه این باور وجود داره که حتما باید چیزی بدهم تا ثروت گیرم بیاد.

    چون ذهن اینو دوست نداره که بخشش بزرگی داشته باشه این را پس میزنه.

    از یه طرف ذهن در برابر بخشش مشکل داره از یه طرف برای اینکه به ثروت برسه دوست داریم اونو متقاعد میکنیم که یه چیزایی ببخشیم. اینها در تضاد با هم هستند.

    دوم میتونه در ذهن فرد اینگونه باشه ثروت چیز بدی هست و معنوی نیست، فقط با این کار میتونیم بهش برسیم، با بخشیدن زیادش.

    سوم اینکه شاید در ذهن افرادی که این طور درخواست میکنن این باشه که خدایا تو به من پول بده من طمع ندارم.. من از اون آدم خوباش هستم که می بخشه که بنده نزدیکت هست. من آدم دست و دل بازی هستم.

    امیدوارم که براتون مفید بوده باشه اگه چیزای دیگه ای بهم الهام شد میام مینویسم.

    دوستون دارم??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حسین شیرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    سلاااااااااام سلام سلامه گرمو عاشقونه ای به استاد و گروه تحقیقاتیه استاد و خوانواده ی گرامی همتونو دوست دارم خیییییلی خوبید خییییییلی ماهید به خاطر اینکه تصمیم گرفتید زندگیاتونو تغیر بدید و با تغیرتون افراد زیادیرو به این چالش دعوت کردید ممنونم از همتون انشالله یه روزی هممون همدیگرو خواهیم دید و چه داستان های که گفته نمی شود و چه داستان هایی شنیده نمی شود خب میرم سراغ جواب سوال استاد عزیز به نظرمن با این درخواست داریم ایمان و اعتماد به نفس و لیاقت اون پولو از خودمون میگیریم میگفتیم که ۱. لایق اون پول نیستیم

    ۲. خدا میگه تا نبخشی بهت نمیدم بخششی خوبه که برای ایمان به خدا و چند برابر کردن پول خودمون استفاده شه نه بخششی که از روی دلسوزی باشه یعنی اینقدر به خدا ایمان داریم که میگیم خدایا من ۱۰ درصد دارمدمو میبخشم و میدونم تو چند برابرشو میاری تو زنگیم

    ۳.خیلی خدارو باور نداریم یعنی این که فکر می کنیم خدا به من تنها این پولو نمیده اگه من بگم که بدی به اون بنده ای که داره از گشنگی تلف میشه کمک می کنم میده و فکر می کنیم خدا احساسی برخورد میکن و ما احساسی درخواست میکنیم خدا یه اصولی و سیستمیرو برای جهان گذاشته که تا وقتی که تو خودتو لایق پول نبینی و شک داشته باشی و به خاطر شک بخشش کنی که به یقین برسی به نظرم اشتباهه و داریم ترمز می کنیم

    ۴.این درخواست بایکی از قانونا در تضاده شما باید زمینرو فراهم کمی که داری یعنی اون پولی رو که می خواهیرو واقعا حس کنی که داری خدایا شکرت که بهم دادیش حالا که تو بهم این لطفو کردی منم فلان کارو می کنم بعضی موقع ها بکن و چاله ی بارونی که در بیابان می خواهد بیاد رو بکن یا تصور کن که کردی جوری رفنار کن که همه ی این کارها انجام شده و ببین چه قدر حست خوبه چهقدر حالت خوبه و حال خوب که دیگه معجزه میکنه

    ۵. خیلی همتون گلید آفرین به همه اعضای سایت واقعا افرین دارند چون تو همین سایت موندنم یه داستانی داره قطعا داره برای همتون و تبریک می گم به همتون که موفق شدید و به موفقیتی بزرگی دست پیدا کردید

    ممنون استاااد گل و گروه تحقیقاتی عباس منشه عزیز و مهربان

    منم با توجه به حرفام می خواستم یه درخواستی یواشکی بکنم ولی دلم خیلی گفت که کامنت کنم

    خدایا شکرت که بیشترین رای رو اوردم خدایا شکرت که محصول دوره کشف قوانین زندگیرو تونستم تهیه کنم و استفاده کنم و نتایجه فوق العاده ببینم خدایا شکرت که ………. بقیش باشه تو دفترچه یادداشت خودم به امید دیدار با استاد با گروه و با همه ی خوانده ی گرامی راستی خدایا شکرت که استاد یه سمیناری یه همایشی یه چیزی که اسمشو بلد نیسم تو تهران گذاشتم و با همه اشنا شدم مخم داره سوت میکشه از داستان های باور نکردنیشون از انرژیه بمب اتمیشون خدایا شکرت خدایا شکرت منم شدم عضو گروه تحقیقاتیه عباس منش هههه هیچ محدودیتی نداره فقط هر چیزی که حالت رو خوب کنه خوب که چه عرض کنم

    عااااااااااااااااااااااااااااآااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالیییییییییییییللللللللللییییی عالیه عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    هوتن بشری گفته:
    مدت عضویت: 3233 روز

    با سلام بنظر من اولا این صحبت بیشتر یک نوع شرک است که خداوند نا توان از دادن نعمت به بندگانش است و دوما این که از باور عدم لیاقت می اید که من لایق نیستم پس به این شرط ثروت بده و سوما این که من خجالت میکشم مستقیم بدون هیچ پیش شرطی از خدا پول بخواهم و احساس نزدیکی به خدا نداشتن یا نداشتن باور توحیدی که خدا رب و ارباب است و من بنده و اشرف مخلوقات که همه چیز را باید از او خواست اصلا غیر از این شرک محسوب میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3303 روز

    با سلام به همگی

    این متن و سوال منو یاد داستان حضرت سلیمان و تقاضاش از خداوند برای اینکه اجازه بده که ی روز روزی تمامی موجودات رو خودش به جای خداوند بده، داستان اینجوری نقل میشه که حضرت سلیمان مدام اصرار میکرد و خداوند بهش از طریق وحی میگفته که از این خواسته بگذر که نمیشه ولی در نهایت انگار حضرت سلیمان از قانون درخواست خوب مطلع بوده که در ادامه داستان میگن حضرت سلیمان به تمام موجودات از جنس حیوانات و … دستور میده تا میتونن غذا جمع کنند و بعد اون غذا ها رو کنار ساحل دریا جمع میکنن و همه موجودات دعوت میشن. همون موقع انگار به نهنگ سر از اب برون میاره و تمام غذا رو طلب میکنه و میگه ای پیامبر خداوند هر روز به من 3 قورت غذا میده و این غذای تو نیم قورت بیشتر نبود!!!!!!!!

    که بعد حضرت سلیمان توبه میکنه و میگه خداوندا براستی فقط تو روزی دهنده موجودات هستی

    میشه بهتر درک کرد که چرا یکی از اسمای خداوند رزاقه.

    و میشه درک کرد که چرا خداوند میگه حتی اگر تمامی دریاها مرکب و تمامی درختان قلم شوند نمیتونید نعماتی رو که بهتون دادم بشمرید

    و چقدر بی خردریه که ماهای نوعی چقدر راحت شرک میورزیم که میگیم قحطی اومد و تورم و بیکاری و روزی سخت بدست میاد و پول زیر پای فیله و……..

    من وقتی متن سوال رو خوندم و گوش دادم ی لحظه شوک شدم گفتم ببین چقدر این باور مشترکه که میشه یصورت سوال بیانش کرد و نشون میده چقدر شرک در وجود ما محفیه

    من خودم یکی از حرفایی که ب خدا میزدم همین بود، میگتم خدایا تو انقدر بهم ثروت بده که بتونم برای پدروو مادرم این کارو کنم و خیلی چیزای دیگه که جنس فرکانشون اینجوری بود.

    به نظرم این درخواست درش شرک خفی وجود داره که ما خودمون رو شریک خداوند برای روزی دادن بخ بقیه میدونمی و چ بسا خوشبخت کردن و رسوندنشون به خواسته هاشون

    فک کنم دیشب بود تو بخش عقل کل تو جواب یکی از بچه ها این ایه رو اخرش براش نوشتم (فک کنم سوالش این بود که تو ی کتاب به اسم جهان بینی 2) اشاره شده که اونایی که بنده پولن (یه همچنین مضمونی داشت) گمراه میشن و فلان

    من این ایه رو براش اوورم که گفتم شما هر چیزی رو شریک خداوند قرار بدیاز راه درست دور میشی

    إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا (116 نساء)

    که خداوند شرک رو به هیچکی نمیبخشه و هرکی شکر داشته باشه قطعا گمراه میشه، گمراهی که حدی براش نیست. گمراهی که دور دور دور……………………

    خب وقتی من و بهتر بگم ما میگیم خدایا این ثروت رو بده که به فلانی کمک کنیم یعنی میگیم خدایا تو که نمیتونی یا این ادما که نمیتونن مستقیم از تو بخوان، من باید به ی جایگاهی برسم و بعد اونا از طریق من بتونن خوشبخت شن.

    یعنی همین باوری که اکثر ما ایرانیا داریم که اباید واسطه باشه و ما حقیریم، ما که جایگاهی ندرایم.

    ولی اینطوری نیست که اگر بود حضرت علی و دعای کمیل به قول استاد به جای خدا به پیامبرش توسل میکرد ولی یجا هم نیست که حضرت علی بگه یا محمد!!!!!!!!

    به نظرم این شرک اگر نگیم تنها ترین دلیل، اما اصلی ترین دلیل و یجورایی مادر تمام اقدامات و گناهانیه که حضرت علی میگه خدایا تمام گناهانی که نعمات تو دور را دگرگون میکند.

    واقعا وقتی این سوال رو دیدم و شنیدم و این داستان رو به یاد اوردم و حتتی وقتی پاسخی که به اون دوستمون دادم به این نتیجه رسیدم که خیلی شرک در وجودم خفی و پنهانه. و چقدر میتونه این عامل ترمز برامون بصورت ی عامل مثبت رنگین شده باشه تو باورهامون.

    فقط میشه پناه برد به هدایت خداوند برای اینکه خودش هدایتمون کنه و راه درست رو نشونمون بده. و بهمون رحم کنه که در این مسیر از گناهانی که نعمات رو دگرگون میکنه دور بشیم و به سمت هدایتش پیش بریم.

    خداوند برای من کافی است

    شاد باشید (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد رستم نژادی گفته:
    مدت عضویت: 3944 روز

    به نام خدای آسانی

    خداروشکر و سپاس به خاطر اینکه وقتی بخام کمک میکنه

    این درخواست به نظر من یعنی من هنوز یه سری موضوعات رو درک نکرده ام و یا درک کرده ام ولی به درجه ۱۰۰ درصدی از قوانین نرسیدم

    وقتی میگویم خدایا به من فلان ثروت را بده که قسمتیش رو به دیگران کمک کنم ممکنه از باورهای محدود کننده نشات گرفته باشه که ،”:

    هنوز خودم یه کم شک دارم که این خواسته به صلاحم هست یا به صلاحم نیست! و با این کار که قسمتیش رو به دیگران ببخشم دارم به قول معروف یه کاری میکنم که خدا صلاحش کنه اوکی کنه و قبولش کنه ،که مثلا خدا میگه چه خوب هدفت کمک به دیگران هم هست… افرین به تو بنده خوب و گل و بلبل

    و به این معناست که تو شک داری به خواسته ات که خدا ایا واقعا میلیاردر پولدار بشم به صلاحم هست یا به صلاحم نیست !!نکنه با این ثروت آدم شیادی بشم پس بیام و اینجوری بسازم که قسمتیش را به کمک به دیگران ببخشم و این در حالیست که من هنوز باووور نکرده ام که خدا اجابت میکنه درخواست هایی که درخواست بشوند ۱۰۰ درصد بدون هیچ صلاحیتی

    این دعا یعنی من میترسم نکنه آدم بدی بشم دنباله راههای دیگه ای برم ! و این یعنی هنوز خودمو کامل نشناختم یعنی هنوز به خودم شک دارم یعنی هنوز با خودم تکلیفم روشن نیست و هنوز دارم نجوا ها رو می شنوم

    و در صورتی که با کلام خدا میفهمم خداوند به همه کمک میکنه اگه بخوام با این پول شیاد بشم یا با این پول بخشنده و سخاوتمند بشم بدون هیچ بحث دیگه ای، پس لازم نیست برای خالقم شرط بزارم !

    البته بخشش بسیار کار خوبی هست ولی حقیقتا مهمه از روی عشق باشد یا از روی ترس از روی چه باوری باشه !!!

    این باورها به نظرم مهم هستن

    البته باورهای دیگه ای هم هست که خلایی وجود داره به نامکمبود که اسمشان فقرا ست نیازمندان هست که باید من پرش کنم هنوز دو قطب جهان را درک نکردم که باید سرد و گرم باشن و فقیر و ثروت مند هم باشن

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهدی لطفی گفته:
    مدت عضویت: 2630 روز

    «به نام خداوند بخشنده مهربان»

    سلام خدمت استاد عباس منش و همگروهیان و همفرکانسی های عزیز

    به نظر من این یجور «رشوه دادن به خداوند هست»

    افراد ذهن خود باور میکنند که اگر به خدا بگویند این ثروت روبه ما بده در عوضش ما به افراد کمک میکنیم .یا به صورت ساده کار خیر انجام میدیم،خداوند به آنها ثروت میدهد.

    این نشان دهنده باور کمبود در آنها است و همین باور ها باعث تجربه فقر یا کمبود میشود.

    ما زمانی که به خداوند میگوییم خدایا به من ثروت بده در عوض من کار خیر انجام میدم مثل این میمونه که مسعول یه اداره یا شرکت به ارباب رجوع میگه تو انقدر پول به من بده در عوض من این مجوز ،کار یا فلان مدرک رو برات جور میکنم.

    حالا این حکایت ماست:به خدا میگیم تو ثروت بده،من کار خیر انجام میدم در واقع نمیخواییم «خودمون لذت ببریم »فقط دغدغه مردم،فقرا و…روداریم.

    دیدگاه2:

    این یه جور نداشتن احساس لیاقت برای خود است.

    در واقع ما ثروت رو میخواییم برای مردم ولی انقدر به نظر خودمون لیاقت نداریم که خودمون از نعمت های خدا استفاده کنیم ولی فکرو خیالمون فقط «کمک»هستش و هدف اصلی یعنی «لذت بردن از مسیر زندگی» رو به راحتی فراموش میکنیم .

    که البته این هم از باور های غلط ما مثل کمبود «ثروت» نشات میگیره.

    ممنون که قابل دونستید و مطلب من رو مطالعه کردید.

    هرکجا هستید شاد،سلامت،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    به امید«الله»

    «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخره الحسنه وغنا عظاب النار»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    گلشن گفته:
    مدت عضویت: 3487 روز

    سلام به استاد و دوستان عزیز

    باورایی که من متوجه شدم اینا هستن:

    باور کمبود: انگار که منبع ثروت محدوده و میگم خدا اگه به من بدی از اونجایی که از خزانه ثروت یه چیزی کم شده که نصیب من کردی منم اون یه ذره رو تقسیم میکنم با دیگران.

    باور به اینکه وقتی کسی ثروتمند میشه در واقع حق دیگران از ثروت کم میشه یا بعبارت دیگه این باور که وقتی کسی ثروتمند میشه دیگران فقیرتر میشن. و کسی که این باور رو داره از اینکه از خدا درخواست ثروت کنه هم احساس گناه میکنه انگار که داره زیادی میخواد و داره به بقیه بد میکنه پس میگه خدایا من که میدونم اگه به من بدی یه جورایی حق بقیه ضایع شده حالا من به جبران این و برای اینکه از بار گناهم کم کنم و از نظر تو بنده پررو و زیاده خواهی نباشم وقتی بهم ثروت بدی به بقیه هم میدم.

    درحالی که باید باور کنم خدایی که منبع و منشا ثروته بینهایت عظیمه پس ثروتش هم بینهایته و هرچقدرم ببخشه تمومی نداره

    – این باور که بخشندگی خدا مشروطه: ذهن ما اینو باور کرده که اگه کسی چیزی بهمون میده به یه دلیلی هست و در مقابلش باید به شکلی بهایی رو بپردازیم و نمیتونه خدایی رو باور کنه که بیحساب عطا میکنه. ما باید خدایی رو باور کنیم که بیحساب میده به بنده با ایمانش لازم نیست و اصلا من نمیتونم که در مقابل رحمت بیکرانش چیزی رو پیشکش کنم جز اینکه فقط و فقط خودش رو یگانه قدرت جهان بدونم و تنها و تنها از خودش بخوام و فقط به خودش توکل کنم و ایمان ۱۰۰ درصدی داشته باشم بدون هیچ شکی و بدون شرک. تنها شرط خدا همینه و نه هیچ چیز دیگه ولی ما خودمون هزارتا شرط دیگه برای خودمون میزاریم و فکر میکنیم که اگه اونا رو رعایت کنیم خدا خواسته مونو بهمون عطا میکنه.

    اینا به خاطر باور عدم لیاقت هم میتونه باشه: باید باور کنم که خدا جهان رو مسخر من کرده و خودش منو لایق بهترین نعمتهاش قرار داده بی هیچ پیش شرطی. البته این باور عدم لیاقت در دو باور اول مستتره و فکر میکنم دوتای اول اگه عمیقا درون ما درست بشن باور لیاقت هم درست میشه.

    مثلا اگه باور داشته باشم که نعمت و ثروت برای همه بینهایته اونوقت دیگه بحث لایق و نالایق بی معنیه چون برای همه هست دیگه.

    یا اگه باور داشته باشم خدا بخشندگیش مشروط نیست و بیحساب عطا میکنه بازهم لایق و نالایق بودن بی معنیه چون برای هیچکسی شرطی جز ایمان نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حسین شیرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    سلاااااااااام سلام سلامه گرمو عاشقونه ای به استاد و گروه تحقیقاتیه استاد و خوانواده ی گرامی همتونو دوست دارم خیییییلی خوبید خییییییلی ماهید به خاطر اینکه تصمیم گرفتید زندگیاتونو تغیر بدید و با تغیرتون افراد زیادیرو به این چالش دعوت کردید ممنونم از همتون انشالله یه روزی هممون همدیگرو خواهیم دید و چه داستان های که گفته نمی شود و چه داستان هایی شنیده نمی شود خب میرم سراغ جواب سوال استاد عزیز به نظرمن با این درخواست داریم ایمان و اعتماد به نفس و لیاقت اون پولو از خودمون میگیریم میگفتیم که ۱. لایق اون پول نیستیم

    ۲. خدا میگه تا نبخشی بهت نمیدم بخششی خوبه که برای ایمان به خدا و چند برابر کردن پول خودمون استفاده شه نه بخششی که از روی دلسوزی باشه یعنی اینقدر به خدا ایمان داریم که میگیم خدایا من ۱۰ درصد دارمدمو میبخشم و میدونم تو چند برابرشو میاری تو زنگیم

    ۳.خیلی خدارو باور نداریم یعنی این که فکر می کنیم خدا به من تنها این پولو نمیده اگه من بگم که بدی به اون بنده ای که داره از گشنگی تلف میشه کمک می کنم میده و فکر می کنیم خدا احساسی برخورد میکن و ما احساسی درخواست میکنیم خدا یه اصولی و سیستمیرو برای جهان گذاشته که تا وقتی که تو خودتو لایق پول نبینی و شک داشته باشی و به خاطر شک بخشش کنی که به یقین برسی به نظرم اشتباهه و داریم ترمز می کنیم

    ۴.این درخواست بایکی از قانونا در تضاده شما باید زمینرو فراهم کمی که داری یعنی اون پولی رو که می خواهیرو واقعا حس کنی که داری خدایا شکرت که بهم دادیش حالا که تو بهم این لطفو کردی منم فلان کارو می کنم بعضی موقع ها بکن و چاله ی بارونی که در بیابان می خواهد بیاد رو بکن یا تصور کن که کردی جوری رفنار کن که همه ی این کارها انجام شده و ببین چه قدر حست خوبه چهقدر حالت خوبه و حال خوب که دیگه معجزه میکنه

    ۵. خیلی همتون گلید آفرین به همه اعضای سایت واقعا افرین دارند چون تو همین سایت موندنم یه داستانی داره قطعا داره برای همتون و تبریک می گم به همتون که موفق شدید و به موفقیتی بزرگی دست پیدا کردید

    ممنون استاااد گل و گروه تحقیقاتی عباس منشه عزیز و مهربان

    منم با توجه به حرفام می خواستم یه درخواستی یواشکی بکنم ولی دلم خیلی گفت که کامنت کنم

    خدایا شکرت که بیشترین رای رو اوردم خدایا شکرت که محصول دوره کشف قوانین زندگیرو تونستم تهیه کنم و استفاده کنم و نتایجه فوق العاده ببینم خدایا شکرت که ………. بقیش باشه تو دفترچه یادداشت خودم به امید دیدار با استاد با گروه و با همه ی خوانده ی گرامی راستی خدایا شکرت که استاد یه سمیناری یه همایشی یه چیزی که اسمشو بلد نیسم تو تهران گذاشتم و با همه اشنا شدم مخم داره سوت میکشه از داستان های باور نکردنیشون از انرژیه بمب اتمیشون خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2965 روز

    باسلام خدمت همه دوستان گلم.

    من چندتاباوری که فی البداهه به ذهنم اومدکه بعضیاشون کدهای مخرب هستن وشایدم بعضیاشون نباشن وبیشتر یه باورمذهبیه رو خدمتتون عرض کنم.اول اینوبگم من چندسال پیش یه سری اهداف نوشته بودم که دقیقاازهمین اهداف خیرخواهانه هم توشون بودو یه روز که اهدافم رو به یه ادم معتمدوالبته آگاه نشون دادم اون این جمله رو به من گفت که خیلی اهداف خیرخواهانه داری وبهتره توبه فکرخودت باشی چون خدابه همه بی نهایت مسیرنشون میده که افرادباتوجه به لیاقتاشون اون مسیرارو میبینن یانمیبینن.بعداز اون دیگه هیچوقت اهداف خیرخواهانه نداشتم جز همون ١٠٪؜درامدی که استاد گفته بودن…چندتا باوری که توذهنم اومد رو میگم:

    ١.اینکه طرف هنوز روی احساس لیاقت وخودارزشی خودش کارنکرده یاآگاه بهش نیست که دنبال واسطه میگرده که لیاقتش کامل بشه.

    ٢.احساس میکنه یه ظلمی درحق افرادی که پولدارنیستن شده پس به عدل خداشک داره یابهتربگم شایدناخوداگاه این باورو داره که ادمهای پولدار انسانهای ظالمی هستن که واقعااین باورتووجودخودم بسیاربسیارپنهان بود،پس بایدروی اون باورتحصین افرادپولدارکارکنه.

    ٣.این باورهم تکمیل کننده موردبالاهستش که احساس دلسوزیه زیادنسبت به فقراداره که بادلسوزیه زیادخودمون هم تواون مدارفقر قرارمیگیریم وشایدبهترباشه فایل به کبوترهاغذاندهیدرو ببینه وبفهمه اصلابه چه افرادی بایدکمک کردوبه چه افرادی نبایدکمک کرد واینکه کمک کردن همیشه نتیجه خوبی نداره.

    ۴.باورکمبود تو وجودش هست وفکرمیکنه ثروت دردنیاکمه وبه اندازه همه نیست. که بایدروی باورفراوانی دردنیاکارکردومثالهای عینی رو دید.

    ۵.میخوایم بخدانشون بدیم که ماادمهای خودخواهی نیستیم که بازهم این باورکه فکرمیکنیم خودخواهی بده باوراشتباهیه.

    ۶.شایدهم این کمک کردن روواسطه ای قرارمیدیم که خدابیشترتواین راه کمکمون کنه که بازهم برمیگرده به باورعدم لیاقت.وشایدهم برمیگرده به باوردینیه ماکه مثلا خمس وزکات هرچیزی روبایدداد یامثلا همون باور قربانی کردن که استادراجع به مادرشون گفت یامثلا این باورکه اگه میخوای چیزی روبدست بیاری بایدچیزی روازدست بدی وهرکس ممکنه یکی ازاین باورها تو ته مغزش وجودداشته باشه.ومثلا خودمن یادمه بااین کارمیخواستم نذر کنم که حاجتم براورده بشه.

    ٧.این باور اخر رودقیقا نمیدونم چطور توضیح بدم ولی ادمهامیخوان بجای تغییردادن خودشون وتنبلیشون کارراحتتر روانجام بدن و با نشون دادن اینکه ادم سخاوتمندی هستن میخوان به خودشون ثابت کنن مثلاتغییر کردن و سخاوتمندشدن.(نمیدونم تونستم مطلبو برسونم یانه ولی چون ته ذهن خودم بودگفتم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2578 روز

    با عرض سلام خدمت دوستان صمیمی و استاد گلم!

    در رابطه با ترموز و این کد های مخربی که ما در ذهن داریم، راستش من هم خیلی وقت تا همچنین خواسته های داشتم همیشه از خدایم میخواستم به من آنقدر ثروت بدهد‌؛که به همه دوستانم و فقیران و نیاز مندان کمک کنم بعد با این مسابقه و این چالیش استاد تازه فهمیدم مشکیلم در کجا بوده یه لحظه متوجه شدم باخودم گفتم اول باید تمرکزم را روی خودم داشته باشم خودم ثروت مندشم، بعد به دیگران کمک کنم چون خداوند برای همه رزاقه و تنها فرمانروای عالمیانه،من که هستم که کمک کنم به دیگران من اگر کمکی میکنم به خاطری بزرگتر شدن ظرف خودم هست،خداوند اصلاً به من نیازی ندارد من نیازمند او هستم من باید اول نیازی خودم را کامل کنم بعد برای دیگران کمک کنم و خداوند به هر که شایسته گی داشته باشد میبخشد چون او عادل هست نه ظالم که من از او در خواست کنم که به من بدهد تا من وسیله شوم برای دیگران نمیگم بخشیدن و کمک کردن به نیازمندان بده بلکی دیدگاهی من اشتباه بوده،اول باید به کمی کاستی خود برسم توان مند و ثروت مند بشم بعد به دیگران کمک کنم ،چون من همیشه نیگران دیگران بودم یعنی ترجیح دادن خواسته دیگران نسبت به خواسته خودم میدانیستم به همین دلیل هیچ وقت رشد نمیکردم ثروت مند نمیشدم،صحتمند نمیشدم،خوشحال نبودم دوستانی کمی داشتم با وجودی که من برای آنها طلب خیر و خوبی داشتم بعد که با قانون آشنا شدم که هر اندازه به خود ارزش قایل شوی همانقدر دیگران به تو ارزش قایل میشود.

    حالا متوجه شدم که بزرگترین تورمز در زندگیم همین از خود گذشته گی بوده که همیشه به خدایم میگفتم پول زیادی به دست بیارم تا به خانواده و دوستانم کمک کنم و هیچ وقت رضایت خودم را در نظر نمی گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: