شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 86
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام به همه هم فرکانسی ها.
منم باور های مخربی درونم پیدا کردم گفتم براتون به اشتراک بگذارم.
فقط باورهای که بهتون میگم رو چند تا شو همین الان شناسایی کردم و به امید خدا که در جهت رفع آنها اقدام کنم. 1 – پول .آزادی و رهایی که پول و ثروت به شما میدهد.
1- دو وجه ی بودن پول:
2- فقدان پول. نگرانی واحساس منفی که به میدهد.
پول و فقدان پول دو موردی است که خیلی در رسیدن ما به ثروت اثر گذار است .در واقع با این درخواست شما به وجه فقدان پول توجه دارید و به ثروت نمیرسید.
2- به اشتباه فکر میکنیم که یه جایی کار ایراد داره بقیه به این نعمت نمیتوند برسند به من بده تا منم به اونا بدم.
3- به اشتباه فکر می کنیم که اگه چیزی رو میخواهیم باید یه مقدار رو بدیم بره. در واقع فکر میکنم که اگه یه مقدار شو ندم بهم نمیده.
4- احساس گناه از ثروتمند شدن: به اشتباه فکر می کنم که اگه به من برسد و بقیه در فقر باشند ظالمانه است و احساس گناه از داشتن این ثروت می کنم.
5- این درخواست احساس منفی زیادی داره چون احساس نگرانی از کمبود ثروت در درخواست مون است و احساس منفی یعنی فقدان خواسته من.
6- درخواست میدیم که خدایا اگه بهم بدی منم کمک می کنم این یعنی الان نیست و دوباره توجه به وجه فقدان پول. اول باید احساس چیزی رو در وجودم داشته باشم تا بتونم به این اون خواستم برسم.
7- به اشتباه فکر می کنم که خدا نشسته و به هر کسی که دلش براش بسوزد یا به افرادی که به دیگران تعهد دادند که کمک کند نعمت میدهد. ولی قوانین چیز دیگری است. احساس خوب. توجه به وجه پول، آزادی و احساس رهایی که پول به ما میدهد. مسئولیت پذیری که تمام زندگی از افکار ماست، پس انتقاد- غر زدن- شکایت – بحث کردن ما را از خدای درونمون دور میکنه بپرهیزیم .ورودیهای مناسب به مغز.
8- به اشتباه فکر می کنم که ظلمی در حق اونا شده و میخواهیم به این ظلم ها پایان بدهیم. در واقع فکر میکنم که من اینجا هستم که این نعمت رو دریافت کنم و به این ظلم پایان دهم و فراموش کردم که هدف اصلی زندگی من بیاد آوردن آگاهی های وجودمه و به مانند این آگاهی ها عمل کردند. من میدانم که خدای دورنم بخشنده است و اگر من نه بخشم فقط عقیده ای از بخشندگی دارم و بخشنده نیستم ولی باید از چیزهایی که الان دارم ببخشم تا چیز های بیشتر برای بخشش به من داده شود.
9- باور مخربی که فکر می کنم که داشتن ثروت غیر طبیعی است و میگم که خدایا ثروتمند بودن من غیر طبیعی ه ولی تو به این ثروت رو بدی منم یه مقدار شو به بنده هات میدم. چه منت ی سر خدا دارم میذارم. کجا بودن این باورهای مخرب من.
10- به اشتباه فکر می کنم که من مالک چیزهایی هستم که بدست می آورم. و میگم خدایا به من بده و من مالک آن بشم و از چیزی که مالک آن شدم به دیگران ببخشم.
11- به اشتباه فکر می کنم که ثروت کمه و محدود. باور فراوانی تو بسته روانشناسی ثروت 1 هنوز خیلی جا داره روی این باور کار کنم.
12- باور مخرب خودنمایی. خدایا به من بده و منم به دیگران کمک کنم و سر زبون همه باشم و به همه بگنند که فلانی دست به خیره. یا فلانی بخشنده است.
13- به اشتباه فکر می کنم که اگه به دیگران کمک کنم زندگی آنها گلستان میشود و فکر می کنم که اگه کسی کمک به آنها کمک کند زندگی خوبی پیدا میکنند.
دیدگاهی فوق العاده ای بود
سلام و درود و خدا قوت به استاد مهربانم و دوستان عزیزم
یکی از مواردی که به من خیلی انگیزه میده این هستش که ثروتمند بشم تا بتونم به پدر و مادرم از لحاظ مالی کمک کنم. همیشه تجسم میکنم و تلاش خودم رو میکنم تا ثروتمند بشم اما هنوز به خواسته مالی خودم نرسیدم. همیشه یک حسی بهم میگفت این باورت غلطه. این نوع نگاه برای ثروتمند شدن غلطه. و میگفت تا زمانی که اینطوری فکر کنی به جایی نمیرسی. حسم ضعیف بود و یکبار ننشستم در مورد این موضوع فکر کنم چون من فکر میکردم این باورها درسته. وقتی استاد سوال رو در سایت گذاشتند برام جالب بود. باوری که ندای قلبم مدتها بهم گوشزد میکرد ولی من بهش توجه نکردم الان فهمیدم ترمز پیشرفت منه. خداروشکرت که اینقدر زیبا و دلنشین بنده هاتو هدایت میکنی.
این نوع نگاه و باور(ثروتمند شدن با نیت کمک به خانواده) انگیزه ای قوی به من میداد تا ثروتمند بشم ولی اشتباه من اینجا بود که کمک مالی به خانواده رو هدف زندگیم و در اولویت قرار داده بودم و این نوع نگرش بهم استرس وارد میکرد منو نگران میکرد یعنی با هر مشکل مالی در خانوادم خودم رو مسئول میدونستم که نتونستم براشون کاری انجام بدم. این رو هم بگم که در اون شرایط مشکل مالی همیشه این جمله رو با خودم تکرار میکردم:” خانواده ام به من نیاز ندارند به خدا نیاز دارن من کاره ای نیستم.” تکرار این جمله بهم آرامش میداد. در حقیقت با این جمله، خدا منو هدایت میکرد ولی با مشکل مالی بعدی خانواده ام، دوباره خودم رو سرزش میکردم که چرا هنوز به موفقیت مالی نرسیدم.
بررسی جمله ” به خدا میگیم خدایا اینقدر ثروت به من بده که من به دیگران کمک کنم برای مادرم و پدرم فلان وسیله رو بخرم کارهای خیری میخوام انجام بدم .” در زیر:
الف) کد مخرب: یعنی دیگران توانایی تغییر باورها ،درآمدزایی و کسب ثروت را ندارند یا نمیخوان از قانون استفاده کنن. قوانین رو بلد نیستن . خدایا حالا که من قوانین رو بلدم فلان ثروت رو به من بده که من بهشون کمک کنم. این نگاه به نظر من شرک آلوده. یعنی من میتونم ثروتمند بشم ولی دیگران نمیتونن. اینطوری خودم رو خیلی بالا بردم (غرور ) و خدا رو ناتوان نشون دادم.
کد صحیح: میدونیم که اگر اون شخص باورهاش رو تغییر بده میتونه ثروتمند بشه و مشکل مالیش برطرف بشه. حالا من با تغییر باورهام ثروتمند میشم و الگویی برای دیگران میشم تا اونها هم ( اگر بخواهند تغییر کنند) باورهاشون رو تغییر بدن و مشکل مالیشون حل بشه. خدا برای بنده اش کافیست. دیگران به ما نیازی ندارن بلکه نیازمند خدا هستن. اگر دیگران قوانین رو بشناسند و عمل کنند خیلی بیشتر از کمک های ما به ثروت میرسند خیلی خیلی بیشتر. زیرا که همه ی آدمها، جزیی از خدا هستند پس همه آدمها توانایی ثروتمندشدن رو دارند.
ب) کد مخرب: یعنی خدا بین بنده هاش تبعیض قائل میشه به بعضی نعمت میده به بعضی نه. اینطوری عدل خدارو زیر سوال بردم.
کد صحیح: خداوند بینهایت عادل است.شرایط ثروتمند شدن برای همه یکسان است. همه ی آدمها، جزیی از خدا هستند پس همه آدمها توانایی ثروتمندشدن رو دارند.
ج) کد مخرب: بعضی از افرادی که این نوع باور رو دارند، دلشون نمیخواد دوست ندارن که دیگران ثروتمند بشن. دوست ندارند پیشرفت دیگران رو ببینن میخوان خودشون بالا باشن و بقیه پایین. که همون حسادت هستش. یا میخوان خودشون ثروتمند بشن که بقیه ازشون در خواست کمک کنند. یا میخوان در کمک به دیگران مشهور بشن که همون ریا هستش.
کد صحیح: یاد بگیریم ایده بگیریم که باور ایجاد کنیم که هم ما و هم دیگران بالا بریم نه اینکه بخوایم خودمون رو بالا ببریم و دیگران رو پایین بکشونیم. باور کنیم که ما هم میتونیم ثروتمند بشیم. حالا اگر شخصی با مشکل مالی بتونه موفق بشه و ثروتمند بشه باید خوشحال بشیم و اونو تحسین کنیم. باید باور کنیم که وقتی اون تونسته موفق بشه ما هم میتونم موفق بشیم. پس چرا میخوایم فقط خودمون ثروتمند بشیم.
د) کد مخرب: عدم وجود عزت نفس. خدایا من که آدم نیستم بقیه آدم هستن این پولو به من بده که من به دیگران بدم. خودم نمیخوام ها ، برای دیگران میخوام. با این باور، دیگران رو به خودمون ترجیح دادیم خدای درونمون رو کوچیک و بی ارزش کردیم. این هم شرکه. باوری شرک آلود.
کد صحیح: تازمانی که برای خودم ارزش قائل نباشم عزت نفس نداشته باشم به جایی نمیرسم. چون همه ما آدمها جزیی از خدا هستیم. پس من انسان فوق العاده دوست داشتنی و ارزشمندی هستم.
بررسی جمله ” یک چیزی از خدا میخوایم یک تعهدی هم میدیم مینویسیم که خدایا اگر اینقدر پول بهم بدی یکسری کارهای خیر رو انجام میدم یا فلان کارو انجام میدم.” در زیر:
الف) کد مخرب: این جمله مشابه نذر کردن برای حاجت ها هستش. یعنی تعهد میدیم با خدا معامله میکنیم میگیم خدایا تو که همینطوری به من اینقدر ثروت رو نمیدی .پس تو این ثروت رو به من بده در قبالش من تعهد میدم که فلان کار خیر رو انجام بدم.
کد صحیح: پاسخ خدا به درخواست های بندگانش همیشه مثبته. نیازی نیست که به زورو شرطو شروط ازش چیزی بخوایم چون خدا خیلی راحت به درخواستمون پاسخ مثبت میده فقط باید خودمون رو در مسیر خواسته قرار بدیم تا به خواستمون برسیم.
ب) کد مخرب: به وهابیت خداوند ایمان نداریم.
کد صحیح: خداوند بینهایت وهاب است.
متشکرم
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم وهمه هم فرکانسیهای قدرتمند
ما باید جشن بگیریم اون اتفاقات رو در واقع با ایمانمون به جهان ثابت کنیم که کسانی که دوستشون داریم رو هم وارد این جشن بزرگ کردیم . با نگاه احساسی واحساس ضعف به موارد ,خودمون رو در فرکانس فقر وکمبود خواهیم برد .
این نگاه شیطانیه وخوب نیست اما نگاه خداوند از ضعف وعجز نیست تو میدونی که میتونی به کسای دیگه کمک کنی اما نه این که قوانین رو تغییر بدی با تغییر تو جهان اطراف تو هم تغییر میکنه و اون لذت بخشه که همه از شادی سلامتی و ثروت تو به باور فراوانی خداوند پی ببرند .
یکی از اون ترمزای خیلی محکم اینه که قوانین رو یاد بگیری و دائم توی زندگی ونتایج کسای دیگه باشی اونا دارن فرکانسها وباورهای خودشون رو به جهان ارسال میکنند ومن تاثیری در تغییر فرکانسهای کسی ندارم .
اگه همه به این نتیجه برسن که خودشون خالق هستند دیگه وارد مسائل دیگه نمیشن وخودشون خلق میکنند ودیگران هم لذت میبرند حتی خود خدا هم نمیتونه شرایط اونها رو عوض کنه هر کسی خودش باید تصمیم بگیره که لذت ببره شاد باشه شکر گزار باشه امیدوار باشه تا شرایطش تغییر کنه .انرژی و کائنات خنثی هستند وبا افکار ما واکنش نشون میدن .
جهان , جهان تکامله و این فرایند یه دفعه تغییر نمیکنه .
من اگه شنا بلد باشم میتونم نجات بدم ودر غیر این صورت باعث خفگی خودم وکسای دیگه میشم وکمک ما از حوضه قدرت اینه که ما به خودمون کمک میکنیم نه به کسی رحم میکنیم ونه در کار خدا دخالت میکنیم .ما ماهی گیری رو به همه یاد میدیم زیرا اونها خودشون باید تکامل رو بگذرونن به خدای خودشون ایمانشون قویتر کنند وفقط از یک نیرو کمک بگیرند.
استاد واقعا از شما ممنونم که دستی قدرتمند شدی از طرف الله یکتا که راه سعادت وخوشبختی در این دنیا رو طی کنیم
صمیمانه از کمکهات ,شادیهات, لذتهات و فایلهات ,همکارای گلت وهمه سالهایی که تلاش کردی سپاسگزارم
آرزوی بهترینها رو برای همه ی دوستان دارم
آقا فرشید سلام
فوق العاده بود
به نام عشق به نظرم مهم نبودن خود طرف یا بی اعتماد به نفسیه دوم اینک چون کمبود فراوانی داره به خیالش کل دنیا در فقر وبدبختیه وچون واقعیت زندگیش فقره فکرمیکنه دنیا دربدبختی وفقره مثل هیتلر که ادعا داشت که میخواد دنیارو بگیره وهمه دنیارو درصلح وارامش قرار بده اما نمیشه نمیتونه اینکارو بکنه ی داستانی هست که میگ یک نفر موقع مرگش وصیت میکرد ومیگفت که من اومدم دنیار رو تغییر بدم نتونستم اومدم کشورمو تغییر بدم نتونستم اومدم شهرمو تغیر بدم نتونستم اومدم روستامو تغیر بدم نتونستم خانوادمو تغیر بدم نتونستم فهمیدم باید خودمو تغییر بدم ی سوالی تو جمعی بهمون دادن که سوالش این بود مهمترین ادمهای زندگیتونو بنویسین 3 مورد استاد بالغ بر 99درصد افراد نوشتن پدرومادر یا خواهر یا برادر اون یدرصدش من بودم که نوشتم خودم خودم خودم و من خیلی متعجب شدم که خودتون پس چی یعنی مهم نیستین استاد اینا برمیگرده به همون عزت نفس بی اعتماد بنفسی ارزش قائل نشدن به خودشون ونیاز به توجه و کمبود پول ثروت وفراوانی من هزاران مثال دارم ودیدم که دیگران کلا خودشون هیچ میبینن و فقط دیگران مهم هستن ولی استاد من از یچگی یادمه اول خودم بودم بعد دیگران اصولا مهمترین کس تو زندگیم خودمم من اون 3موردم زدم خودم بعد استادی که اونجا بود پرسید پس پدر مادر برادر برات مهم نیستن گفتم شما اگ کفش نداشته باشی بپوشین میتونین برای دیگران کفش بخرین گفت نه گفتم پس خودتون تو اولویتین دیگ بنده خدا چیزی نگفت وبا تعجب رفت و خیلیا باچشم اعصبانیت واینک من چقدر خود خواهم نگاهم میکردن ومن فقط میخندیدم اصولا فقط میخندم ولی استاد خودخواه خودخواهم واقعیت اگ 1میلیون داشته باشمو قرار باشه بین پدرم خودمو یکیو انتخاب کنم اون خود خودمم چون مهمترین کس خودمم اولویت های من تو زندگیم اول خودمم اخرمم خودمم درپناه خداوند عشق خداوند خوبی ها باشین یاحق
سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان گرامی.ما یه جورایی خدارو دلسوز فرض میکنیم و فکر میکنیم که هر چی ما دست به دعا بشیم برای افرادی که تو فقر هستند یا اینکه ما بهشون کمک کنیم خدا بیشتر دوستمون داره باورهای اشتباهی که ماداریم در مورد خداوند اینه که فک میکنیم خدا افراد تنگدست رو بیشتر دوست داره برا همینه ما که اعتماد به نفس پایینی هم داریم از خدا میخوایم که به ما پول بده تا ما بتونیم به بقیه کمک کنیم در صورتی که ما هیچوقت قدرت یه همچین کاری رو نداریم .ما فقط باید روی خواسته های خودمون کار کنیم و از خدا بخوایم که مارو هدایت کنه به سوی خوشبختی و ثروت و اینکه وقتی به خوشبختی رسیدیم میتونیم به بقیه کمک کنیم و بگیم که من از خدا خواستم و خداوند هدایتم کرد پس شما هم بخواین که خدا هدایتتون کنه .ما فقط اینطور میتونم هم خودمون در مسیر خوشبختی باشیم هم بقیه رو تشویق به این کار کنیم .امیدوارم که همه ی ما بتونیم روزی در راهی قرار بگیریم که هدایت بشیم به سوی خوشبختی، سلامتی رابطه عالی، ثروت .خدارو شکر میکنم بخاطر اینکه استاد عباسمنش رو سر راهم قرار داد تا قانون دنیارو یاد بگیرم و خوشبخت زندگی کنم و به بقیه هم یاد بدم که اونهام خوشبخت زندگی کنن.ممنونم استاد عزیزم سپاسگزارم
سلام مجدد به ترمز دیگه هم پیدا کردم
اون ترمز اینه که ما با گفتن اینکه به دیگران کمک میکنیم میخواییم بگیم کار خیر انجام میدیم خدایا اینجوری ماهم مسجد میسازیم نماز بیشتر میخونیم کاری میکنیم افراد بیشتری تو رو پیدا کنندیا خودم با ایمان تر میشم
انگار خدا به این چیز ها نیاز داره که ما با ایمان تر بشیم یا کارای خیر بیشتری انجام بدیم دقیقا مثل اینکه برای خدا داریم فالور جمع میکنیم داریم به خودمون قدرت میدیم
داریم به خدا با این باور میگیم اگه میخوایی من بنده خوبی باشم و کارای خوب بیشتری انجام بدم شرطش اینه که به من ثروت بدی وگرنه من همچین کارایی نمیکنم
خیلی خنده داره مگه نه
و اینکه این باور وجود داره که ثروتمندا آدمهای خسیس و بدی هستند ومیخواییم بگیم خدایا به من ثروت بده من خسیس نمیشم بد نمیشم به همه میدم
و اگر میگی خدایا اگر فلان مبلغ و ثروت رو بهم بدی ب فقرا کمک میکنم ! باید بدونی ک خودت جز فقرا هستی و بزرگترین کمک تو اینه ک اول ب خودت کمک کنی فعلا تمرکز باید رو خودت باشه از فقر خودت رو با تمرکز روی ثروت نجات بده تا بتونی بعدش ب فقرا خیری برسونی تا وقتی ک خودتم کنار اونها هستی نباید دلت باسه اونا بسوزه ! در کل بزرگترین کمک ب دنیای فقر ثروتمند شدن تک تک ماست.اول خودمون.
سلامی دوباره
با اجازه دوستان در پیرو جواب قبلیم به سوال ی موضوعی تاره به ذهنم رسید
و اون اینه که…
این سوال و قراردادی که خیلی از انسانها میکنند شاید ریشه در تاریخ داره و اون هم(( نذر کردن))
این باور که خیلیا دارن که از خدا و خیلی سال که به واسطه ی ائمه مردم می خوان که اگه فلان کارشون انجام شد فلان کار رو بکنن،مثلا: اگه بچه دار بشن هر سال تاسوعا ی دیگ حلیم نذری بدن یا خدایا مریضم شفا پیدا کنه من این مبلغ پول رو خیرات می کنم.
این باور که خدا و ائمه و اساسا سایر سمبل ها(بتها یا..)در ازای نذر و قربانی خواسته ی ما را براورده می کنند!
من به شخصه باورم در مورد نذر چیزی نیست که الان هست و اساسا قبول ندارمکاش استاد ی روز در باب نذر صحبت کنن.
طبق سخن خداوند بهترین انفاق کنندگان انهایی هستند که در همه حال ثروت یا تنگدستی انفاق می کنند.
اینها همان هایی هستند که نعمت رو از حانب خدا می دانند نه فقط حاصل دسترنج خودشان پس می دانند چیزی که از جانب خداست برای معامله با خدا در برخورد با سختی ها نیست.
با سلام و احترام
بنده تازه وارد این سایت شدم و بار اول هست که پاسخ می دهم و امیدوارم که درست متوجه موضوع شده باشم.
راجع به سوال استاد و موانع و ترمز های احتمالی نکات ذیل به نظر من می رسد:
1. شرط گذاشتن برای بدست آوردن خواسته نشان دهنده این است که قادر مطلق تنها در صورتی ما را به خواسته هایمان می رساند که در ازای آن چیزی از ما بستاند و این با اصل وجود خدا که بدون قید می بخشد منافات دارد.
2. اینگونه قرارها که با خودمان می گذاریم نوعی توجه به کمبود و نقصان در دیگران است که باید توسط ما برآورده شود و این در ذهن ما ایجاد می کند بی عدالتی خداوند را …
3. همیشه یک تعهد با ما هست که اگر به اون ثروت رسیدم باید به کسی ببخشم و این باز باور فقر را بیدار می کند.
4.بخشش باید در جهت به جریان انداختن ثروت باشه و نه بخاطر نوعی تعهد…
در پناه خداوند شاد و پایدار باشید
خلاصه ای از ترمزهای اشاره شده در صفحه ی ۱۱ کامنت ها
ترمز شماره یک : تا نداشته باشم نمی توانم ببخشم
ثروت داشتن فقط برای بخشیدن نیست، این دعا بیشتر از هر چیزی داره ذهن رو به این سمت می بره که اگه الان نمی بخشم، به این دلیله که چیزی برای بخشش ندارم! یعنی تمرکز بیشتر و بیشتر روی وضعیت فعلی که خواسته نیست.
ترمز شماره دو: من لایق بخشش در فقز نیستم، پس لایق بخشش در ثروت هم نیستم!
چون الان که ندارم ( یا به اون وضع مطلوبم نرسیدم ) نمی تونم ببخشم، پس احتمالا وقتی که داشته باشم چیز نخواهم بخشید!
ترمز شماره سه: احساس عدم لیاقت
این دعا به خدا میگه که من می دونم که لیاقت ثروت رو ندارم، به همین دلیل ثروت رو برای کمک به فقرا و دیگران می خوام
ترمز شماره چهار: ارزش قائل نبودن برای خود
احتمال زیاد این شخص وقتی که به ثروت هم برسه، هیچ وقت برای صرف غذا به رستوران نره. چون کاملا مشخصه که خودش رو ارزشمند نمی دونه!
ترمز شماره پنج: ترس از چشم زخم
واضحه که با این دعا تاثیر دیگران رو بر زندگی خودمون پر رنگ و پر رنگ تر میکنه. با این بذل و بخشش ها قصد داریم خودمون رو از چشم زخم دور نگه داریم.
ترمز شماره شش: بخشش مشروط به …
بهترین روش خواسته طبق آموزه های استاد، درخواست همراه با ایمان هست. یعنی وقتی که اون رو از خدا درخواست می کنیم، در نهایت احساس سپاسگذاری به ما دست بده، اما در این دعا اصلا چنین احساسی دست نمیده، حتی احساس خوبی هم نمیده ( به خاطر توجه به ناخواسته ها )
ترمز شماره هفت: هماهنگ نبودن این دعا با دعای ائمه
حضرت سلیمان وقتی که از خدا ملکی خواست که کسی بعد از اون نداشته باشه، فقط به وهاب بودن خدا اشاره کرد چون اعتقادش این بود. اما این نوع دعای مشروط اصلا در هماهنگی با دعای پیامبران و ائمه نبوده و نشان از شناخت نادرست خداوند داره.
ترمز شماره هشت: جهان به شما اثبات می کنه
علت اصلی این دعا اینه که الان چیزی نمی بخشیم، اما فکر می کنیم با داشتن این پول می تونیم ببخشیم. اما جهان ثابت می کنه که حتی اون زمان هم نخواهید بخشید. چون قانونی هست که میگه مخارج شما به اندازه درآمد شماست
ترمز شماره نه: عدم درک قوانین کیهانی
این نوع دعا نشان از این داره که اصلا قوانین رو درک نکردیم. با خواستن یک چیز خوب ( ثروت) احساس بدی رو تجربه می کنیم ( به خاطر وضعیت موجود ) و جهان فقط به فرکانس ها و ارتعاشات پاسخ میده. اما در این لحظه ارتعاش و فرکانس مون بر روی فقر بیشتر هست
ترمز شماره ده: عدم شناخت درست خداوند
خدا مثل انسان ها نیست که با داد و ستدی کاری بکنه.
ترمز شماره یازده: تمرکز روی کبمود و نازیبایی های جهان اطرافمون
مثل فقر – بیماری – نازیبایی و….
ترمز شماره دوازده: چه ما ثروتمند بشویم چه نشویم خدا با دستان بی نهایتش روزی تمام موجوداتش رو میرسونه و ما کاره ای نیستیم
ترمز شماره سیزده: غیر الهی دونستن ثروت
تضادی که در این دعا هست خیلی برام عجیبه و تازه دارم این تضاد ها رو می بینم. از طرفی ثروت رو از مالک واقعی اش یعنی خدا می خوایم و از اون طرف ثروت رو غیر الهی می دونیم و اعتقاد داریم که مومن نباید ثروت مند باشه!
ترمز شماره چهارده: رد شدن شتر از سوراخ سوزن اما به بهشت نرفتن ثروتمندان
یه ترمز دیگه اینه که با ثروتمند شدن حساب و کتاب بیشتری هم باید پس بدیم. اما انسان فقیر چون چیزی نداشته به راحتی و بدون حساب و کتاب میره به بهشت
ترمز شماره پانزده: مسئولیت داشتن پول
احساس میکنه پول براش مسئولیت میاره، احساس خوبی به خود “صرف پول داشتن” نداره و فکر میکنه باید با این پول خیری به بقیه برسونه حتما
ترمز شماره شانزده: باور نداشتن گسترش جهان با رسیدن به خواسته ها
کاملا مشخص هست که با این دعا فرد گسترش جهان را درک نکرده و باور ندارد که با رسیدن به موفقیت و ثروت، جهان به صورت خودکار گسترش پیدا کرده است. و حتما باید با بخشش پول به گسترش جهان کمک کند
ترمز شماره هفده: درک نکردن قوانین جهان
تا وقتی که شخصی در مدار درست نباشه، نه من و نه هیچ کس دیگه نمی تونه بهش کمک کنه.