شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 91
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه دوستان خوب و همچنین استاد عزیزم این اولین دیدگاهی که من تو سایت میزارم و خدارو شکر که من هم به جمع شما اضافه شدم.
در خصوص سوال مسابقه من نظرم اینه وقتی فرد برای ثروتمند شدنش شرط و شروط میزاره وقتی برای خواستش از خدای رحمان و بخشنده که بی دریغ میبخشه و خیر مطلق هست و فرد با این خدای بخشنده وارد معامله میشه در واقع داره این فرکانس رو به خودش و جهان میده که لایق ثروت نیست و درصورتی میتونه ثروتمند بشه که یک سری شرط و شروط رو رعایت کنه و موردی بعدی اینکه این فرد نسبت به قدرت و بخشش خدای مهربان و بخشنده شک داره و مطمین نیست که خدا بدون شرط خواستشو عملی کنه و به نظر من این فرد توکل و ایمان واقعی رو کنار گذاشته و خدای خودش رو فراموش کرده و فقط میخواد از طریق تامین بنده های خدا به خواستش برسه درصورتی که تو فایل توحید عملی نیز به این مورد اشاره شده که ما برای رسیدن به خواسته هامون نیازی به هیچ کس نداریم و اگر به قدرت لایتناهی خدا ایمان داشته باشیم و باور کنیم خدا بخشنده و خیر مطلقه خیلی زودتر و راحت تر به خواستمون خواهیم رسید
با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
باورهای مخربی که من در این گونه درخواست ها مشاهده کردم رو براتون می نویسم:
۱. باور عدم لیاقت: با این درخواست ما به خدا میگیم که ما لیاقت این همه ثروتی که قراره بهمون بدی رو نداریم و حتما بخشی از اون رو برای دیگران اختصاص میدیم.
۲. باور کمبود یا عدم باور فراوانی: با این درخواست ما به خدا میگیم که من باور دارم که در جهان فقر، بیماری، کمبود وقت و زمان برای رسیدگی به والدین و بسیاری از کمبودهای دیگر وجود دارد و منابع جهان فراوان نیست و حتما من باید با بخشی از ثروت بدست آمده این کمبودها را جبران کنم.
۳. باور معنوی نبودن ثروت: من با بیان این درخواست به کل جهان این پیغام رو میدم که ثروت به خودی خود معنوی نیست و باید با کارهایی مثل بخشیدن اموال به دیگران و انجام کار خیر، به ثروت بدست آمده معنویت ببخشم.
۴. نیاز به توجه و تایید دیگران: یکی از ترمزهای ما، نیاز به توجه و مورد تایید شدن از طرف دیگران است. ما بخشی از ثروت خود را صرف امور خیریه میکنیم تا دیگران ببینند و خوششون بیاد و بگن آفرین، فلانی حقش بود ثروتمند بشه، از بس آدم با خدا و خیریه! یا اینکه فلانی خیلی باجنبه بود وقتی ثروتمند شد خودش رو گم نکرد و دست بقیه رو هم گرفت!
۵. گروکشی: معامله با خداوند در قرآن آمده است ولی معنای آن با گروکشی فرق دارد. معامله با خدا یعنی ما از چیزی که هم اکنون داریم در راه خدا میگذریم و خداوند در قبال این افراد وعده بهشت و پاداش چندین برداری داده. ولی درخواستی که ما این گونه از خداوند انجام بدهیم، یک نوع گروکشی است و به خدا میگیم اگر میخوای ما فلان کار خوب رو انجام بدیم باید برامون این کار رو انجام بدی. یعنی خدایا اول تو پیش قدم بشو و ما رو به خواسته مون برسون اون وقت ما فلان کار خوب رو انجام میدیم.
۶. زیر سوال بردن برخی از صفات خداوند مانند وهاب بودن، قادر بودن و آگاه بودن خداوند: با این درخواست ما به خدا میگیم خدایا، یا تو نمیدونی چه کسانی نیازمند ثروتند یا نمیتونی بهشون کمک کنی یا نمیخوای کمک کنی! بنابراین، بخشی از ثروتت رو به من بده تا در راه درست خرجش کنم!
این مواردی بود که به ذهن من رسید. البته من هیچ گاه چنین درخواستی از خدا نداشتم ولی وقتی افرادی رو میدیدم که چنین درخواستی دارند، ته دلم میگفتم چقدر از خود گذشته اند یا چقدر آدم های با خدایی هستن. امروز فهمیدم که اشتباه فکر میکردم و بزرگترین ترمز من در قبال ثروت، تایید و تحسین چنین افرادی بوده. انشاالله بتونم موانع رو با یاری خدا برطرف کنم.
شاد و خوشبخت و ثروتمند باشید
به نام خداوند وهاب
باسلام خدمت دوستان عزیز همفرکانسی
به نظرم وقتی ما چنین شرطی رو برای درخواستمون میزاریم درواقع داریم عوامل بیرونی رو در رسیدن به خواستمون دخیل میکنیم و این خود یک عامل بازدارنده می شود، ضمن اینکه داریم به ناخودآگاهمون میگیم من لیاقت این خواسته یا ثروت رو به تنهایی ندارم ، از طرف دیگه مسیولیت رسیدن به مواهب را نمیخواهیم بپذیریم و دنبال یک شریک میگردیم تا اگه اشتباهی در استفاده از مواهب رخ داد گردن اون بندازیم.
سلام خداوند بی نیازه نبودباورقلبی به خداو.شرط گذاشتن برای کرمش بزرگترین ترمزاین ایدس…درپناه اون خدای که بی مهابا.میبخشه..
سلام به زیباترین های جهان
اگه ثروت بیشتر یا رابطه ی عاشقونه تر یا هرچیز دیگه رو درخواست کنیم و وعده ی بخشش و تاثیرگذاری اون رو به این خاطر بدیم که
*من خودم نمیتونم داشته باشمشون ولی اگه بدون نوبت و نابجا بهم اینارو ببخشی، هم خودم استفاده میکنم هم به بقیه میبخشم که باهات بی حساب بشم،
*یا این توی فکرم باشه فلان دوستا و غریبه ها که زندگیشون سیاهه، توام که کاری نکردی، پس من نجاتشون میدم
*یا اینکه دوس دارم دیده بشم، ازم تشکر بشه، زندگیشونو نجات دادم، اونا کاری کنن حرفی بزنن احساس مفیدبودن کنم. تمجید اونا نباشه من خالی و پوچم
*یا اینکه من تورو خوب شناختم، وظیفه ی منه که اونارو نجات بدم، من باید همه رو تغییر بدم
* یا هرچیز دیگه که این حس رو بده که من باید دنیا رو نجات بدم، یا تو یادت رفته خیلی از ادمارو، همه باید اینجوری فکر کنن و زندگیشون اینجوری باشه…هرچیزی که به چیزی بغیر از زندگی خودم مربوط باشه، نشون میده راهم هنوز باهات فاصله داره و تورو خوب نشناختم
بخشش و تاثیر گذاری خوبه وقتی با حس عشق باشه،برای دل خودت باشه، نه دلسوزی نه طمع دیده شدن نه خریدن محبت و تشکر..
سلام و خداقوت خدمت همه کسانیکه در حال خواندن این متن هستند..
اول از همه باید بگم که به نظر من کمک کردن به دیگرانی وجود ندارد.. و اگر هم ما به کسی کمک کنیم در اصل داریم به خودمون کمک میکنیم.. و اینکار مارو لایق نعمت و رحمت بیشتر از سوی خدا میکند.. ??
ما نمیتونیم تو ذهنمون هم نگران بقیه باشیم هم تو فکر بینهایت بودن نعمت و ثروت و سلامتی خدا باشیم..(مثل ایمان و ترس: نمیتونیم هم زمان روی جفتشون تمرکز کنیم)
(فقط با احساس بهتر است که میتونیم به خواسته هامون برسیم..)
خدارو شکر میکنم وخیلی خوشحال شدم که دیدم این مسابقه روی سایت قرار گرفته.. (واقعا)
چون دقیقا همون روز بود که تو فکر یه راهی برای خرید محصولات سایت بودم.. ?
با خودم گفتم من نفر اول این مسابقه میشم و تمام تلاش خودمو میکنم که امتیاز بیشتری بگیرم و بتونم برنده ی جایزه بشم..?
بخاطر همینم خیلی سعی کردم به طور جدی به این موضوع فکر کنم تا بتونم بهترین و مناسبترین جواب پیدا کنم..
شاید برای خیلی ها مسئله ساده ای باشه، ولی دقیقا این موضوع یکی از ترمز های من هم هست، و الان بیشتر از اینکه برنده شدن تو مسابقه برام مهم باشه، پیدا کردن جواب درست برام مهمه.. ?
چون من ایمان دارم که میخوام وضعیتم تغییر کنه و میخوام به خواسته هام برسم.. و مهم نیست که الان بتونم محصولات بخرم یا بعدا چون این اتفاقیه که دیر یا زود میافته (حتی با اینکه داره گرونتر هم میشن?)
یعنی باید تکاملم طی شه و چیزی که الان واقعا وجود داره اینکه با درک بهتر قوانین تکاملم زودتر طی میشه..
وقتی بتونم به همچین موفقیتی برسم و درک کاملی از قوانین داشته باشم، میتونم تو همه جوانب ازش استفاده کنم و تو همه زمینه ها موفق شم.. ?
یه نکته مهمی که اینجا وجود داره اینه که خدا سرشاز از نعمت و خوبیو رحمته 100% ?
یعنی ما باور داریم که خدا بینهایت ثروت و نعمت داره و به همه کسانیکه تو مدارش باشن میده..
پس چرا داریم روی زیاد شدن مریضی و بیماری و فقر تمرکز میکنیم..؟?
ما باید تمرکزمون روی از بین بردن فقر و مریضی باشه، که این موضوع هم سو با مدار خدا هم هست..
بزرگترین اشتباه اینه که در اصل با این خواسته انگار داریم از خدا میخوایم که همه بدبخت باشن و محتاج کمک باشن و فقط من ثروتمند و سلامت باشم تا بتونم بهشون کمک کنم..?
ما اگه قرار باشه بخواهیم دستی از دستهای خدا روی زمین باشیم و بخواهیم کمک کنیم به بقیه، باید تو فکر این باشیم که چیکار کنیم کسی دیگه بیمارستان نره یا کسی دیگه محتاج نباشه..
(کاری که دقیقا استاد عباسمنش انجام میدن، که به ما یاد میدن با زبان فرکانس با جهان حرف بزنیم)
تا وقتیکه تو ذهنمون این هست که کلی مشکلات داریم و خیلی آدمها هستن که محتاج هستند، نمیتونیم به احساس خوب برسیم چون نعمتهای خدارو نمیبینیم چون فراوانیهای خدارو نمیبینیم..
خدا به همه چی داناست و قطعا اونایی که مریضن و یا مشکلی دارن میبینه پس خودش برای اونها هم راهی داره.. فقط خداس که از بینهایت راه میتونه به همه کمک کنه و هدایتشون کنه.. (باور)
خدا به هیچکس یهو ثروت نمیدهد..
قانون میگه: اگر باورهای درست داشته باشیم و به خدا ایمان داشته باشیم و فقط بندگی خدارو بکنیم و فقط از خدا بخواهیم.. خدا هدایتمون میکنه..(یهو بهمون ثروت نمیده کم کم هدایت میکنه)?
هدایت میشیم که تو مسیر درست قرار بگیریم و شرایط جوری برامون پیش بره که خودمون ثروت بسازیم و به خواسته هامون برسیم.. (ایمان)
(باید به این ایمان برسیم که میتونیم ثروت جذب کنیم.. خدا راهو بهمون نشو میده و هدایتمون میکنه.. مهم ایمان و باورمونه اگه به خودمون ایمان نداشته باشیم نه میتونیم ثروت جذب کنیم و نه میتونیم راه درست انتخاب کنیم..)
باید اول از همه خودمون لایق ثروت بدون شرط بدونیم.. ما ارزشمون خیلی بیشتر از اینکه بخوایم بخاطر داشتن اینهمه نعمت و فراوانی که همه جا هست و همه دارن ازش استفاده میکنن، برای خودمون شرط و اما و اگر تعیین کنیم..
نکته مهم:
اینها همه نظرات من بود.. احتمالا این متن حاوی ترمزهای زیادی هست.. ?
و از آنجاییکه همواره به دنبال یادگیری و پیشرفت هستم و میخواهم وارد مدارهای بالاتر بشوم، ممنون میشم دوستان نظراتشون بگن تا بتونم از تجربیاتشون استفاده کنم..?
ممنون که تا انتها خواندید..
همیشه تو زندگیتون صفا باشه.. امید باشه.. شادی باش.. خوشبختی باشه.. سلامتی باشه.. ثروت و سعادتمندی باشه..
خیلی عالی به همه جوانب اشاره کردید
همینطور ادامه بدید و براتون آرزوی موفقیت دارم
احسان عزیز سلام
امیدوارم هرجا هستی سالم و شاد باشی.
اولین باری است که من سراغ کامنتهای دوستان این سایت رفتم و آن هم شما بودی.
در نوشتههای شما خواندم که با کلی ذوق و شوق از باوری نوشتی که رسیدن به خواستههات رو دستیافتنی میدونستی.
از آخرین کامنتی که گذاشتی، 6 سال گذشته. و بسیار مشتاق شدم از وضعیت و حال فعلی شما بدانم.
مطمئنم در این مدت یه دنیا نتیجه بدست آوردی.
حال دلتون عالی باشه.
به نام خدا
سلام
چند بار سعی کردم کامنت بنویسم ولی نمیشد یعنی چیزی برای گفتن نداشتم ولی الان زمان مناسبش رسید و یه حسی بهم گفت درمورد درک فعلیم از آگاهی ها بنویسم تا بعد از شش سال ردپایی از خودم در این سایت الهی ثبت کرده باشم..
حال این روزهای من اینجوریه که انقدر در حال لذت بردن از آگاهی ها هستم و در حال پیدا کردن عظمت خداوند در همه چیزها میگردم و انقدر در حال تصدیق زیبایی ها و نشانه ها و در حال تقویت باورها و ارتباط دادن اتفاقات خوب زندگیم به عبارات تاکیدی و باورهام هستم، انقدر در حال بررسی خودم و افکار و عادت هام و خودشناسی هستم و انقدر در حال بهبود دائمی و مستمر هستم که یجورایی کامنت نوشتن و رعایت استانداردهای اون برام پیچیده میشه، در کل همیشه در حال نوشتن برای خودم هستم و خیلی ریزبینانه سعی میکنم نکاتی که در طول روز میبینمو یادداشت کنم و در زمان مناسب بررسیشون میکنم و اونهارو با درخواستهام و با عبارتهای تاکیدی که استفاده میکنم ارتباط میدم چون از اینکار واقعا نتیجه گرفتم و باعث شده خالق زندگیم بودن و مولد بودنم رو بارها به یاد خودم بیارم و برای ذهنم منطقی تر بشه که واقعا خودم هستم که دارم زندگیمو اونجوری که میخوام خلق میکنم، ولی وقتی قرار باشه داخل سایت بنویسم درگیر کمالگرایی میشم و نوشتن برام سخت میشه که امیدوارم در ادامه سختگیریم کمتر بشه راحت تر بتونم کامنت بنویسم..
هرچقدر که بیشتر روی خودم کار میکنم و بیشتر از آگاهی ها استفاده میکنم بیشتر پی میبرم که هیچی نمیدونم و خیلی بیشتر باید روی خودم کار کنم!
هرچی جلوتر میرم زمانهایی که در سایت سپری میکنم طولانی تر میشه و به همون نسبت هم آگاهیم از افکار و باورهای خودم و درکم از قوانین و ساز و کار جهان بصورت تکاملی بهتر میشه که نتیجه اش این شده که به احساس سپاسگزاری و احساس خوشبختی واقعی (نه فقط حرف قشنگ) رسیدم، احساس در صلح بودن و پذیرش کامل خودم که در زمان های بیشتری در روز بصورت مستمر و پایدار تجربه اش میکنم که نشات گرفته از خودشناسی و احیای احساس لیاقته، چیزی که تا قبلش توی زندگیم تجربه نکرده بودم و همین حال خوب مستمر دلیلی برای ادامه دادن این مسیر الهی شده و خب طبیعتا همراه این حال خوب نتایج هم به شکل های مختلف وارد زندگیم میشه تا باز هم تاییدیه ای باشه برای درستی مسیر و میتونم احساس باز شدن قلب موقع سپاسگزاری رو تجربه کنم، که البته این هم بصورت تکاملیه و نتیجه ی استقامتیه که توی مسیر خودشناسی و کنترل ذهن و… داشتم که همیشه میتونه باز هم بهتر بشه.. خدایا شکرت..
یکی از چیزهایی که وقتی بهش فکر میکنم قلبم به معنای واقعی کلمه باز میشه این آگاهیه که خداوند در خدمت منه و جهان مسخر من کرده که در هر لحظه بصورت مستمر به خواسته های من پاسخ بده، این درحالیه که خیلی وقتها من خودم هم از درخواستی که ارسال میکنم هیچ اطلاعی ندارم و بصورت خودکار درخواستهام در حال ارسال شدنه و جهان هم بصورت خودکار توسط آدمها و شرایط و هرچیز دیگه ای بهم خدمت میکنه تا خواسته هامو وارد زندگیم کنه که گاهی نیاز هست من مدارمو تغییر بدم که هدایتم میکنه تا بیشتر روی خودم کار کنم و هدایت میشم به هرچیزی که برای تغییر مدارم لازم هست، که وقتی این اتفاق میوفته بصورت طبیعی و راحت وارد مدار خواسته هام میشم و بصورت خودکار خواسته ها وارد زندگیم میشن، با درک بهتر این موضوع پس من نیازی ندارم حتی خواسته ای تعیین کنم چون هرچیزی که وارد زندگیم میشه دقیقا طبق درخواست های خودمه (به قول استاد در یکی از فایل های دوازده قدم: این یه مرحله بالاتر از قانون جذبه)
این یعنی رسیدن به پذیرش کامل خودم و شرایطم و هر روزی که این آگاهی هارو مرور میکنم برای ذهنم منطقی تر میشه و بصورت تکاملی شک و تردیدهام تبدیل به ایمان و یقین میشه و به همون مقدار هم شجاعتر و عملگرا تر میشم و نتایج بیشتری رو توی زندگیم تجربه میکنم و همین نتایج مجدد روی باورهام تاثیر مثبت میزاره و این چرخه همینطور ادامه داره خداروشکر..
برطرف کردن ترمز ها برای خلق خواسته ها خیلی مهمه و یکی از ترمزهای اساسی همین احساس لیاقت درمورد داشتن اون خواسته اس، احساس لیاقتی که برای ذهن پذیرفته شده باشه، یه احساس لیاقت بی قید و شرطی که با یادآوری این اصل که به این دلیل که توی این دنیا هستیم و خدا خلقمون کرده و بهشت رو جایگاه اصلیمون قرار داده پس لایق هستیم، ایجاد شده باشه که همیشه نیاز به بهبود و یادآوری داره!
تنها قدرت مطلق پروردگاره که جهانو خلق کرده، که طبق قوانین ثابت جهانو در خدمت انسان درآورده و همواره در حال پاسخ دادن به درخواستهای ماست، ما با توجهاتمون و ارسال فرکانسهامون خواسته هامونو به جهان میگیم و اونم پایخ میده، البته که با احساس لیاقت و ارزشمندی که برای خودمون قائلیم میتونیم در مدار دریافت خواسته های ارسالیمون قرار بگیریم، به همین دلیل احساس لیاقت اهمیت خیلی زیادی داره چون اگه احساس لیاقتی نباشه عملا رسیدن به خواسته ای هم وجود نخواهد داشت!
احیای احساس لیاقت خیلی چیزارو بهتر کرد توی زندگیم، باعث شد خودمو بهتر بشناسم و همین شناخت خودم درهایی از آگاهی به روم باز کرد تا همیشه و تحت هر شرایطی اولویتم احساس خوبم باشه اولویتم احترام قائل شدن برای خودم باشه و احساس ارزشمندی دائمی رو تجربه کنم چون جهان همین فرکانسو دریافت میکنه و بازتابش رو توسط اتفاقات و شرایط وارد زندگیم میکنه پس اصلی ترین وظیفه ی من اینه که همیشه بصورت آگاهانه افکار و توجهاتمو مرور کنم و سعی کنم بهترین فرکانسی که حاوی احساس لیاقت و ارزشمندی و احترام به خودم هست رو ارسال کنم، این تضمین ورود اتفاقات خوب و رسیدن به خواسته هاس که البته این هم بصورت تکاملی بهتر میشه..
هدفی که با احساس لیاقت باشه میتونه انگیزه ای ایجاد کنه که بیشتر روی جنبه های مختلف خودم کار کنم و خودمونو بهبود بدم چون رسیدن بهش برام باورپذیر شده پس با تمام وجود میرم به سمتش و هرکاری هم لازم باشه انجام میدم تا در مدارش قرار بگیرم، وقتی احساس لیاقت درمورد رسیدن به خواسته ها داشته باشم و خودمو ارزشمند بدونم خودبخود خیلی از عادتهای اشتباهمو پیدا و اصلاح میکنم، خیلی از کارهایی که در خلاف جهت رسیدن به خواسته هام هست رو دیگه نمیتونم انجام بدم و قبل از انجام هر کاری یا دیدن هر کسی یا صرف کردن تمرکز و انرژی و زمانم برای هرچیزی از خودم میپرسم که چرا باید اینکارو انجام بدم؟ آیا این در مسیر رسیدنم به خواسته هامه یا نه و اینجوری شد که ارتباطاتم محدودتر شد و نشتی انرژی هام کمتر شد و زمانم برای کار کردن روی خودم و ارتقای شخصیت و مهارتهام بازتر شده، که این هم بخشی از حمایت جهانه و اینجوری بهم خدمت میکنه و هرچقدر توانایی دیدن همین نتایج و بهبودهای کوچک رو داشته باشم، لایق بودنم برای ذهنم باورپذیرتر میشه و ادامه دادن مسیر راحت تر میشه..
به اندازه ای که شخصیتم رشد میکنه خودبخود اهرم رنج و لذت توی وجودم اصلاح میشه که باعث ایجاد انگیزه های درونی میشه و کمک میکنه تمرکزم فقط روی بهبود خودم در زمینه های مختلفی که نیاز دارم باشه و اینجوری جلوی نشتی های انرژی گرفته میشه و چون برای خودم ارزش بیشتری قائلم اجازه نمیدم کسی یا چیزی که در جهت خواسته هام نیست منو درگیر خودش کنه..
احترام قائل شدن برای خودم یعنی رسیدن به خواسته هام برام مهم ترین و مقدس ترین و با اهمیت ترین کاریه که دارم، برای اینکه خواسته هامو تجربه کنم باید بتونم ترمزهامو برطرف کنم، یعنی باید باورهای مناسب و همجهت با خواسته ها و باورهای توحیدی داشته باشم و بندگی خدارو کنم یعنی با همون ایمان، تقوا، عمل صالح هدایت میشم به اینکه در مدار دریافت خواسته هام قرار بگیرم تا خواسته هام از بینهایت طریق وارد زندگیم بشه..
عمل صالح بهونه ای برای ورود نعمتها به زندگیه، یعنی اصلا مهم نیست چه شغلی داشته باشم بلکه کافیه فقط با ذات من هماهنگ باشه و از انجامش لذت ببرم و هماهنگ با قوانین الهی و گسترش جهان باشه، باید با کارم در صلح باشم باید از درون بپذیرمش و بتونم براش ارزش و احترام قائل باشم، وقتی کاری که باهاش در صلح هستمو انجام میدم دیگه نه به درآمدش فکر میکنم و نه خستگی برام معنی داره چون در هر لحظه اش دارم لذت میبرم و همواره در حال رشد و بهبود مهارت هام در اون زمینه هستم، به هر مسئله ای بخورم میدونم راه حلش توی دل همون مسئله هست، میدونم هیچوقت تنها نیستم و همواره به آگاهی خدایی وصل هستم که منو هدایت میکنه و راه حل مسائل بهم میگه و منو آسون میکنه برای آسونی ها پس با قدرت و اعتمادبنفس ادامه میدم با اطمینان قلبی که این مسیر الهی منه و در جای درستم قرار دارم پس لاجرم بینهایت نعمت الهی وارد زندگیم میشه فقط کافیه توی مسیرم استقامت داشته باشم و با احساس خوب ادامه بدم و برای برداشتن قدمهای بعدی درگیر کمالگرایی نشم و با ساده ترین و کوچکترین قدم ها شروع کنم و بصورت مستمر خودمو بهبود بدم..
این احساس مولد بودن و ارزشمند دونست توانایی و مهارت و شغل و احساس لیاقت دائمی، همون چیزیه که باعث ورود جریان نعمت به زندگی میشه چون بصورت طبیعی برای رشد و پیشرفت نیاز به منابع مالی و امکانات بهتر و با کیفیت تر هست پس طبیعیه که وقتی هماهنگ با رشد و گسترش جهان باشم خودبخود جهان بهم خدمت میکنه و نعمتها رو وارد زندگیم میکنه که یکی از راه های ورود نعمت همون شغلیه که دارم، در این صورت درخواست نعمت بیشتر نه تنها از روی باورهای کمبود نیست بلکه از روی باور فراوانی و باورهای توحیدیه که هماهنگ با رشد و گسترش دائمیه جهانه برای همین در زمان مناسب و بصورت طبیعی نعمتها بیش از نیاز وارد زندگی میشه و طبق وعده خداوند شامل رزق بی حساب از مسیر مورد علاقه میشم..
وقتی به پروسه تکاملی درک آگاهی هایی که تا اینجا داشتم و این احساس خوشبختی که دارم نگاه میکنم و با اتفاقات زندگیم تطبیق میدم بهتر درک میکنم که همه چیز دقیقا همونجوری که باید باشه هست، همه چیز واقعا سرجای درست خودش و در زمان درست خودش قرار داره!
برای همین هربار مرور این آگاهی ها برام لذت بخش تر میشه و بیشتر به خودم افتخار میکنم که این مسیر خودشناسی رو ادامه دادم و از یجایی به بعد خیلی پر برکت شده و درهایی از آگاهی رو به روم باز کرده که بهم کمک میکنه قدمهای بعدی در زمینه ی کاری و کسب مهارتهامو هماهنگ تر با شخصیتم بردارم، باعث شده از هر لحظه ای که در این سایت هستم و از محصولات و فایلهای دانلودی و کامنت ها استفاده میکنم لذت ببرم و تمرکز کاملم روی بهبود مستمر شخصیتم و مهارتهای مورد نیازم باشه تا در زمان مناسب خواسته هام وارد زندگیم بشه، خیلی بهتر از قبل میتونم دلیل اتفاقات خوب و ورود نعمتها به زندگیمو با قوانین درک کنم و بهتر میتونم این اتفاقات خوب رو به باورها و درخواستهام ارتباط بدم.
کاری که من برای ایجاد این شرایط و پیشرفت های شغلی و دریافت نعمتها انجام دادم این بوده که روی بهبود خودم تمرکز کردم و سعی کردم به روند طی شدن تکاملم و قوانین ثابت الهی اعتماد کنم که به همون اندازه که تونستم تسلیم باشم و به اندازه ای که تونستم متعهد باشم خداروشکر نتایج وارد زندگیم شده..
همین احساس رضایت درونی و دوست داشتن بی قید و شرط خودم و کنترل ذهن و جهت دهی آگاهانه گفتگوهای ذهنیم، همین نظم و دیسیپلین و تعهدی که به روتین روزانه ام دارم، همین شرایط مناسبی که برام ایجاد شده که میتونم زمان و انرژی و تمرکزمو روی بهبود خودم در زمینه کاری و یا در زمینه رشد شخصیتیم صرف کنم و در اکثر اوقات در حال دنبال کردن خواسته ها و ایده هام هستم و میتونم از محصولات و فایل ها و کامنتهای این سایت استفاده کنم، همین که همیشه حضور خدارو توی زندگیم احساس میکنم و نشانه ها و نتایج رو میتونم ببینم و تایید و تحسین کنم، همین ایمان به بهبود شرایط و هدایت شدن به مسیرهای بهتر و هموارتر و روون شدن چرخ زندگیم، همین خودشناسی و خداشناسی که واقعا قیمت نداره و…
همهی این موارد یه روزی آروزم بوده و خداروشکر الان توی زندگیم وجود دارن و همه ی اینا تاییدی از درستیه قانون و این مسیر الهی چون این مسیریه که برای هر کسی که ازش استفاده کنه و بهش باور داشته باشه قطعا جواب میده همین طور که برای سایر بچه های سایت هم جواب داده و هرکسی به میزان تعهد و تکامل خودش نتیجه میگیره و هیچ انتهایی برای بهبود نتایج هم وجود نداره، حالا که میتونم نشانه هارو توی زندگی خودم ببینم انگیزه و ایمانم بیشتر میشه که قویتر و متعهدانه تر ادامه بدم..
خداروشکر میکنم که با وجود مقاومتهای ذهنی که داشتم کمکم کرد تا بتونم بخشی از آگاهی هایی که درک کردمو اینجا بعنوان ردپایی از خودم قرار بدم و خوشحالم که تونستم با اینکار تمرینی در جهت مقابله با کمالگرایی هم انجام داده باشم..
ممنونم..
I got air in my lungs I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که نفس می کشم
I got shoed on my feet I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که کفشی برای پوشیدن دارم
I got a roof over my head I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که سقفی بالای سرم دارم
I got water to drink I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که آب برای نوشیدن دارم
I got light in my eyes I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که نور در چشمانم دارم
I got love in my life I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که عشق در زندگیم دارم
I got fate on my side I’m so lucky
چقدر خوش شانسم که سرنوشت بر وفق مرادم هست
به نظر من کسی که این دیدگاه رو داره و منتظره وقتی خدا بهش ثروت بده اونم میبخشه اینه که اولا یک شرط برای کائنات میزاره که تا ثروت نداشته باشم کار خیر انجام نمیدم .این یعنی تا ثروتمند نباشم کاری انجام نمیدم صدرصد چنین دیدگاهی مخالف قانون جذب هستش ما در قانون جذب میگیم من اول اون کار رو انجام میدم بعد انتظار بخشش از کائنات رو دارم چرا؟ چون ایمان دارم به اینکه من هر چه ببخشم جاش پر میشه دوم اینکه من وقتی منتظرم تا ثروتمند شم و بخشش کنم. یعنی الان ثروتمند نیستم و اون چیز رو ندارم پس بدستش نمیارم .چون احساس داشتن اون رو ندارم .باید احساس داشتنش رو داشته باشم و وقتی احساس داشتن رو دارم بخشش هم میکنم چون میدونم هر چی بدم ثروتم بیشتر میشه و منتظر نمیشم تا ثروتمند بشم بعد ببخشم
ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند. به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.
در این موضوع و جملاتی که شرح داده شد، یک سری موانع ذهنی در برابر خواسته ی “ثروتمند شدن” وجود دارد. به نظر شما آن موانع چیست؟
با سلام خدمت همه هم خانواده عزیز و گرامیم خانواده عباس منش.
به نظر من:
باور ما
باور ما که حاصل ورودیهای ذهنمان است(از ورودیهای اکنون، دیروز، گذشته، از سالهای گذشته و نسلهای گذشته بوده،) چنین است خداوند یک وجود یا موجودی است شبیه انسان یعنی دارای احساسات انسانی ولی با قدرت بسیار زیاد.
خداوندی که مانند ما انسانها خوشحال میشود، غمگین میشود، خوشش میآید،تشویق میکند، انتقام میگیرد و سایر احساسات انسانی.
در این میان سخنی از قرآن را که به اشتباه درک کرده بودم را مینویسم.
خدا هر که را بخواهد بیشمار روزی میدهد ،
بر اساس باورهای قدیمی مان این جمله یعنی اینکه خداوند به هر کسی که خوشش بیاید ، بیشمار روزی میدهد ،،،، آن هم به صورت نعمتی بزرگ (پول زیاد، سلامتی آنی و…قراردادهای کلان و …
و از طرفی شنیده ایم که هر کس صدقه بدهد و یا انفاق کند خداوند را خشنود میکند.
احساسات انسانی را برای خدا قائل شدن باعث میشود که ما فکر کنیم با چند حرف و تعهد و حتی عمل در باره ی انفاق و صدقه و نیکی و هر چیز خوب میتوانیم احساسات خدا را برانگیخته کنیم تا او با احساسی شدن و خشنودی از سخنان و اعمال ما، روزی بزرگی به صورت یکدفعه به ما عطاء کند.
به خاطر همین سعی میکنیم به بیان ساده تر احساسات خدا را برانگیزانیم.
در صورتی که هرگز چنین نیست.
جواب این است که خداوند بر طبق قوانین ثابتی که برای کل کائنات وضع نموده عمل میکند و هیچ احساسی در او راه ندارد.
قانون چنین است
باورهای خوب ساختن، مساوی با احساس خوب
احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
مهم دیگر نهفته در این بحث این است که میخواهیم قانون تکامل را نادیده بگیریم
و این اشتباه است
باید برای ثروتمند شدن مدارها را به صورت تکاملی طی کرد.
یعنی کسی که تا به حال مبلغ 5 میلیون تومان را در حساب بانکی اش ندیده و از خداوند طلب مبلغ 500 میلیون میکند، بر طبق قانون یا به او داده نمیشود و یا اگر از طریقی به دست بیاورد آن سرمایه را از بین میبرد. چون از چگونگی مصرف آن اطلاعی ندارد.
باور صحیح برای خودم…
من از زندگی در زمان حال لذت میبرم و از رب العالمین برای رسیدن به اهداف و آرزوهایم اسعانت میطلبم ( ایاک نعبد و ایاک نستعین ) و یقین و ایمان دارم که او بهترین شرایط را برایم مهیا میسازد .
در این مسیر که به سمت خواسته هایم حرکت میکنم از مسیر لذت میبرم و در حال زندگی میکنم .و قانون تکامل را با شادی درون و لذت سعی میکنم همیشه به خودم یادآوری نمایم ….
آری منا گر بتوانم 2 نفر کارگر را مدیریت کنم به مرور میتوانم 5 نفر را نیز مدیریت کنم و این روند به صورت تکاملی ادامه دار خواهد بود تا به تعداد 350 نفر برسد و بعد شرکتی دیگر .
مهم دیگر اینکه ما میخواهیم برای دیگران ثروتمند شویم.
ثروتمند شویم که به دیگران کمک کنیم…یا دیگران را به آسایش و رفاه برسانیم…. و در این ثروتمند شدنمان رفاه و آسایش، استقلال مالی، مسافرت و در کل لذت بردن از زندگی را برای خودمان در نظر نداریم.
یعنی میخواهیم برای دیگران زندگی کنیم.
برای دیگران ثروتمند شویم – برای دیگران سافرت کنیم –برای دیگران موفق شویم –برای دیگران شادی کنیم و …
باور صحیح،،لازم به توضیح است ما به این دنیا آمده ایم تا هم در این دنیا بهشت را تجربه کنیم و هم در سرای باقی بهشت را تجربه کنیم.
ما آمده ایم که از لذات حلال دنیا استفاده کنیم و این عمرمان برای یک بار و به خود ما داده شده است
من برای لذت بردن از زندگی به دنیا آمده ایم …برای ثروتمند شدن وسعادتمند شدن در دنیا و آخرت .
من با عشق و علاقه با آشنایی با قوانین ثابت الهی مراحل رشد خود را طی میکنم و با هر چه بیشتر ثروتمند شدنم به انفاق و صدقه و نیکی نیز میپردازم ولی این نیکی و انفاق و صدقه نیز طبق قانون تکامل اتفاق میافتد و به کسانی که در قرآن ذکر گردیده بر اساس اولویت انفاق میکنم .
و ثانیا هر کدام از ما مسئول کامل زندگی خویش است.
من مسئول زندگی دیگران نیستم .
من هرگز نمیتوانم کسی را خوشبخت یا بدبخت کنم یا کسی را به عرش برسانم یا به ذلت برسانم
من و همه ی ما مسئول زندگی خویشیم .
و طبق قوانین الهی ،،،، خداوند یا همان سیستم بر طبق قوانینی ثابت و کامل هر کس را میتواند به عرش برساند و یا به درجه ی خوارترین مخلوقات برساند و این نهایت عدل الهی است .کائنات بر اساس امر الهی مسخر ما هستند و کارشان این است که باورهای غالب ما را به ما اثبات کنند .
حال باورها از چه جنسی هستند باید توسط هر شخص بررسی گردد.
من 100در 100 مسئول زندگی خویشم .
من میخواهم در زندگی ام در تمام ابعاد نیک پیشرفت کنم در ایمان صحیح-در آرامش –آگاهی- سلامتی – پول –کار –عزت –روابط خوب-مسافرتهای خوب و …وبا رسیدن من به موفقیتهای بیشتر ، بهتر میتوانم به دیگران کمک کنم
یعنی به صورت الگویی باشم که دیگران با نگاه کردن به من و صحبت با من در مورد موفقیتهایم به مدار مناسبتر و مناسبتری برسند و آنها نیز در ابعاد مختلف زندگی شان پیشرفت کنند.
به قول چینی ها : به عوض دادن ماهی به شخص نیازمند بهتر است که ماهیگیری را به او آموزش داد ( البته اگر بخواهد )
استاد خیلی عالی سوال مطرح میکنید
ما باید مثل شما همیشه برای خودمان سوالاتی از این نوع مطرح کنیم و به جوابهای آنها بیاندیشیم
حضرت علی علیه السلام میفرماید : «کسی که به محاسبه نفس خود بپردازد سعادتمند می شود».
به نام خدا
سلام میکنم خدمت استاد عباس منش و تمامی دوستان عزیزم
یه سری چیزها از خدا میخوایم و تعهدهای هم میدیم که یه سری کارهای خیری رو انجام بدیم؟
اول از اینکه واسه رسیدن به خواسته ها لزومی نداره که تعهد خاصی بدیم تا خدا برامون کاری انجام بده، اولین باوری که باید در خودمون ایجاد کنیم اینه که خدا بی منت می بخشه، فراوان ،بی نهایت،هر مقداری که ما بخواهیم و احساس لیاقت داشته باشیم،خزانه های ثروت و نعمت در دستان خداونده تنها کافیه باورهات رو تغییر بدی، در مورد بخشندگی خدا و رحمت خدا که به همه بندگانش ثروت و نعمت میده بدون هیچ چشم داشتی فقط خودشون باید این رو بخواهند همین،تو نیاز نیست تعهد بدی که به کسی ببخشی چون خودت به خدا محتاجی تو خودت به ثروتی که خدا بهت میده نیازمندی
در مورد اون تعهد های هم که ما برای خودمون ایجاد می کنیم به نظرم به اون چیزی که ما توجه می کنیم بستگی داره مثلا اگر شما تو ذهنتون میگید من میخوام به تمام انسان های فقیر کمک کنم کسانی که ندارن، بدبختن، نون شب ندارن، خدایا نگاه کن من چقد بنده باحالیم اگر به من ثروت بدی من به همشون کمک میکنم،نه این غلطه اینطوری ما به فقر و بدبختی توجه کردیم به اینکه فقروجود داره و آدم های فقیر زیاد هستن و باعث ایجاد حس بد در درونمون میشه چون ما ثروت میخوایم و اینجوری نمیشه که هم به فقر فکر کنیم و هم ثروت و اینکه به نظرم این نشون میده که لیاقتش رو نداریم لیاقت داشتن ثروت رو نداریم چون از خدا میخوایم که به خاطر دیگران به ما ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم پس خودت چی؟ از خدا بخواه که بهت ثروت بده فقط به خاطر خودت نه کس دیگه چون لیاقتش رو داری.
نتیجه:نمیگم که کمک کردن بده یا کمک به خانواده و یا ……ولی ساختن این باور که خدایا به من ثروت بده تا من به دیگران کمک کنم اشتباهه باید از خدا ثروت بخوای بخاطر خودت و به خاطر اینکه به استقلال مالی برسی .
با سلام خدمت استاد خوبم و دوستان هم فرکانسم
در پاسخ به سواا مطرح شده اولین نکته ای که ب ذهنم رسید نبخشیدن هستش ما در هر شرایطی هم که باشیم میتونیم ببخشیم چون طبق فرمایش قران هر چقدر ببخشی هفتاد برابر به زندگی ات بر میگرده نه اینکه بگیم خدا تو به من بده بعد من ببخشم
دومین مورد این که باید احساس عدم لیاقت در ردون خودمون از بین ببریم چون اگر بخوایم ثروتمند بشیم باید اول حس لیاقتش در خودمون ایجادکنیم مثال زمین کشاورزی که قبل کاشت باید زمین اماده کنیم
نکته سوم باورهای مخرب شناسایی کنیم و باورهای درست جایگزین کنیم چف ون تا زمانی که باورهای مخرقب و علف های هرز هرس نکنیم ایده های ثروت ساز به ذهنمون خطور نمیکنه
نکته چهارم برای افرادی که فقیرن احساس دلسوزی نکنیم چون جهان دارای عدالت و به هیچ کسی ظلمی نشده و هر کسی در هر جایگاهی که هست بخاطر باورهای خودش واگر باورهاش تغییر کنه شرایطش تغییر میکنه
نکته پنجم اعتقاد نداشتن به دنیای فراوانی
نکته ششم اینکه وقتی افرادی میبینیم که از نظر مالی ثروتمند هستن اونها رو تحسین کنیم نه اینکه فکر کنیم از راه راند و کلاه برداری ب ثروت رسیدن
نکته هفتم یکی دیگه از موانع ذهنی این
که فکر کنیم در قدیم فرصت برای ساخت ثروت بیشتر از الان بوده و الان با توجه به شرایط فرصت ها کم شده یا اصلا نیست
نکته هشتم باور داشته باشیم با ثروتمند شدن دیگران راه برای ثروتمند شدن بقیه هم بیشتر میشه در صورتیکه خیلی ها خلافش تصور میکنند
نکته نهم شکر گزاری نکردن بخاطر داشته های فعلی طبق کلام قران در سوره ابراهیم ایه 7 هر چی بیشتر شکر گزاری کنیم عمت های بیشتریبدست میاریم
نکته دهم تا حرکت نکنیم اتفاقی نمیفته و البته در مسیر کاری که بهش علاقمند باشیم قدم برداریم
نکته یازدهم اینکه خیلی ازافراد نمیدونند که جهان داره به فرکانس های ما پاسخ میده نه به فکر ما تو باید باور داشته باشی تا بهت داده بشه چون جهان براساس باورهای ما و ارتعاشات ارسالی به ما بازخورد میده