بررسی حجاب در قرآن | قسمت 1 - صفحه 7

استاد من عاشق این استدلالیم که توی نه فقط کلماتتون بلکه توی ارتعاشه صداتونم موج میزنه!

اصلا قبل از اینکه شما کلمه به کلمه ی آیات رو معنی کنید یک حس خیلی قدرتمندی نسبت به حرفاتون داشتم، انگار که ذهنم قفل شد و صدای شما مستقیم میرفت توی قلبم، و فقط قلبم ارتعاش حرفاتون رو دریافت میکرد!

به عنوان کسی که هم از فایلهای رایگان و هم از محصولاتتون استفاده کردم و هر روزم میکنم “چون دارم نتیجه میگیرم” میگم که یه الگوی مشترکی که بین ما بچه های سایت هست (اونایی که با تمام وجود میخوان تغییر کنن و تصمیم گرفتن الگوهای قدیمی، حرفهای گذشتگان و چیزهایی که کورکورانه یه زمانی پذیرفتن چون پدرو مادرشون یه زمانی اینهارو کورکورانه پذیرفتن و دوباره پدرانه پدرانشون و مادرانه مادراشون هم اینها رو از اقوام و جامعه و… کورکورانه پذیرفتن ، رو دور بریزن و برن سراغ اصل! برن ببینن بابا آیا واقعا همه ی اینهایی که ما شنیدیم درسته؟ یا چون دیدیم اکثر جامعه دارن به همین سمت میرن خواستیم باهاشون یه رنگ بشیم یا گول اکثریت بودنشونو خوردیم؟) این الگوی مشترک اینه که هرچی میگذره حرفهای شما و توضیحات بانو شایسته بهمون بیشتر و بیشتر ثابت میشه و خیلی وقتا انقدر حرفاتون بهمون ثابت شده که دیگه نمیریم دنباله شنیدن استدلال بقیه! من خودم به شخصه توی پذیرش آگاهی و اطلاعات از بقیه آدم سخت گیریم، یعنی زود تحت تاثیر قرار نمیگیرم، حتی همون اولم که با شما این مسیرو شروع کردم و به این جمع صمیمی پیوستم خیلی راحت حرفاتونو نمیپذیرفتم، سریع چک میکردم توی زندگیه خودم و اطرافیانم، نتایجی که خودتون و هزاران نفری که توی برنامه هاتون بودنو گرفته بودن رو و مدام به کار میبستم و از یه جایی به بعد انقدر نتایج ملموس شدن(حتی جاهایی که نتیجه هم نمیگرفتم، بخاطر عدم درک قانون و ایمان داشتن بهش بود!) بهم ثابت شد! همه ی حرفهاتون، تمام قوانینی که در زندگی به کار گرفته بودید و تمام دیدگاه ها و آموزه هاتون!

من خودم وقتی شما گفتید قضیه ی حجاب فرعه دیگه خیلی رغبت نکردم برم سراغ پیدا کردنه جواب، تازه با اینکه خودمو فرد فعالی میدونم و همیشه به دنبال جواب سوالاتم هستم و مدام به فایلهاتون گوش میدم، حالا اگه منی که انقدر توی سایت فعالم (البته من بیشتر از اون دسته بچه هام که خیلی توی سایت فعالیت نمیکنم، بیشتر توی دفترم و مهمتر از همه توی زندگیم آموزه هاتون رو استفاده میکنم.) با این حال رغبت نکردم برم این دو سه تا آیه رو بخونم، چه برسه به کسایی که به قول قرآن اصلا دنباله فرعن! دنباله حاشیه و فتنه درست کردنن!!!

دقیقه ی ۸:۵۷ چقدر هوشمندانه هواستون به این نکته بود که جوری آیه ی آخرو توضیح بدید که هیییچ ابهامی نمونه! “هیچ کس نمیداند مگر الله!” “نه مگر الله و پیامبر و امام و مراجع تقلید و فلان🤣”

برای من خیلی این نکته ی مهمی بود چون باعث شد خودمو دیگه درگیر مفهومشون نکنم و اگرم کسی ادعا کرد که تفسیر این بخش و این آیات رو میدونه اصلا خودمو وارد این داستانا نکنم و سفت بچسبم به اصل!!! اون اصلی که به قول استاد توش هم خوشبختی در دنیامونه هم آخرت!

استاد من کلی مدیونه شما و بانو شایسته هستم نه فقط بخاطر آگاهیایه نابی که بهم دادید بلکه بخاطر گفتن آگاهیایی که باید هواسم بهشون باشه نرم دنبالشون و هیچ نیازی به دونستنشون ندارم ، درک همین نکته باعث شد کلیییی وقتی و عمر و انرژی برای خودم ذخیره کنم! که این انرژی و عمر محدودی که خدا بهم ارزانی داشته رو نرفتم صرف و تلفه اگاهیا یا بهتره بگم اطلاعاتی بکنم که تهش به پوچی میرسه یا بخوام برای خودم پیچیدگی ایجاد کنم(راستش من یه زمانی عاشق پیچیدگی بودم! به دنباله معنا و مفهوم توی هر چیزی بودم، خوشحالم که زود با شما آشنا شدم، قبل از اینکه کارم به تیمارستان بکشه! جدیدا وقتی میبینم یه نفر انقدر خودشو درگیر فلسفه و حواشی زندگی کرده یکم دلم میسوزه، میگم این بنده خدا نمیدونه که مفهوم زندگی خیلییییی ساده تر از ایناست، و برای فهمیدنش، فقط باید بجای مغزش به قلبش رجوع کنه، به طبیعت نگاه کنه، قرآن بخونه!)

استاد خیلی برام جالب بود که میگفتید مراجع یکسری از مراجع تقلید، از هزاران سال پیش تا الان نتونسته بودن بپذیرن که باباا این آیات متشابه رو فقط خدا میدونه مفهومش چیه، و اصرار داشتن که با درک محدود و زمینی خودشون به بقیه بفهونن (به نظرم این از کم ایمانی میاد! کسی که ایمان داره به کلام الله، مثله پیامبرانمون و به اون مراحل بالا رسیده دیگه نمیره سراغه پیدا کردن مفهوم در چیزی که خوده الله گفته کسی بجز من مفهومشونو نمیدونه! اگر واقعا ایمان داریم که قرآن کلام اللهه، باید تسلیم باشیم نسبت به ناتوانیمون از درک این آیات!)

استاد من عاشق این شوخ طبعیتونم که نه تنها باعث میشه خیلی خیلییی عاالی آگاهیا توی ذهنم ثبت بشه بلکه کلی میخندم🤣 هی باید بین حرفاتون استپ کنم که بخندم🤣

من هی بین حرفاتون وسوسه میشدم این فایل رو برای اون اعضای خانواده و دوستام که خیلی نسبت به قرآن دیدگاه متعصبانه و فرعی ای دارن بزارم…اما وقتی شما گفتید یکسری افراد هستن که مهم نیست که تو دعوتش کنی یا نکنی اونا هیچوقت ایمان نمیارن! اگه نردبون بزارید بری بالای آسمان اگه زمینو بکنید برید توی زمین باز هم تاثیری نداره و اونا ایمان نمیارن، بهم یادآوری شد بحث مدارها!!!

من خودم فکر میکنم خیلی توی این موضوع که اصرار به تغییر بقیه نورزم عالی عمل میکنم، هرچند هنوزم گاهی وقتی فایلای جدید استاد رو میبینم یا یه آگاهیه جدید از فایلی که بالغ بر ده بار گوشش دادم میشنوم انقدر هیجان زده میشم که این قضیه رو ممکنه یادم بره!(الان چون میدونم به احتمال بالغ بر ۹۹.۹%

نه تنها نمیتونم دیگران رو تغییر بدم و حتی شاید باعث بشم روحیه و ایمانم تضعیف بشه هیجانم رو کنترل میکنم و بجای حرف زدن با افرادی که توی این مدار نیستن هی با خودم حرف میزنم و هی سعی میکنم بیشترو بیشتر به خودم قانون رو ثابت کنم و تمام انرژی ای رو که میخوام بزارم برای تغییر بابا و ننه و دوستو فلان رو بزارم روی خودم، اینو از استاد یادگرفتم! 😁)

استاد، اومده بودیم راجب حجاب به معنای چادر و روسری و لباس یقه اسکی یاد بگیریم، بجاش با مفهومه حجاب به معنای فاصله ی فرکانسی و تفاوت مداری آشنا شدیم! خدای من واقعااا این کتاب فرا زمینیه!

خوبه که قرآن به زبان عربی، کاملترین زبان نوشته شده و بازم انقدر ازش سو برداشت میکنن، دارم فکر میکنم به هر زبان دیگه ای نوشته میشد چقدر اوضاعمون خیط بود!