بررسی حجاب در قرآن | قسمت 2 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    گل گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    سلام به استاد مهربون و عزیزم 😍😍❤️❤️

    ممنونم برای این فایل و خداروشکر میکنم که رفتم و ۴۶بار ریشه زین در قرآن هست رو کاملا آیاتش رو خوندم دونه ب دونه و حتی بعضی هارو ایات قبل و بعد هم خوندم و چقدر حس خوبی بود این درک و فهم ب روش استاد عشق ک با ذهنی پاک‌و باز بخونیم.

    چیزی ک من درک کردم از زینت؛چیزهای زیبا و مواردی ک در نظر دیگران می‌تونه جلوه زیبایی وآراستگی باشه..بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی هستم.

    استاد مهربان و توحیدی عزیزدلمون این قضیه حجاب و البته صلات و معراج و .. درسته از نظر ذهن پاک و کارشده شما فرعی هستن ولی آنچنان عرف جامعه ای ک دراون هستیم و پدران و مادران و ب نسبت فرهنگ‌و آیین و رسوم شهر و… آنچنان دست و پای این فکر و ذهنمون رو‌پیچیده و مخصوصا دررابطه با عقاید مذهبی انقدر ک خیلی از خرافات شرک آمیز رو کم کم و آهسته و آغشته ازراست و دروغ بخورد مادادند (استاد خودتون اینهارو میدونین چون وقتی رسالت توحیدی تون رو شروع کردین خیلی ها نمیتونستن تحمل کنند و حتی تهدید به مرگ هم میشدین. چرا ک این جامعه با این روند ظل ضلال بعیدا بوده)

    استادجانم این فرعیات حالا برفرض موضوع حجاب هم زنان و دختران رو درگیر خودش کرده به هزاران دلیل و هم بنظر من مردان رو هم چرا ک مردان هم چقدر تو‌همین جامعه سرپرست و اولیا زنان معرفی شدن برای حجاب برای بیرون رفتن برای هزارررر تا چیز دگ ک اگر بخوان از درونشون حسشون بگه منعطف باشن برای خانومشون یا دخترشون و .. هم عوامل بیرونی و قضاوت های عرف جامعه و‌.. و هم از درون احساس گناه و عذاب وجدان و .. نجواهای شیطان همیشه درصحنه حاضر گریبانشون رو‌میگیره.

    دوست داشتم از این نظر هم بگم چون واقعا جامعه ما بی نهاااایت شرک زده شده و فرعیات به نحوی سرطانزا جای اصل آزادی و توحید و عزت نفس و .. همه چیز رو گرفته و

    این یک کاربزرگی هست که با همچنین فایل ها و آگاهی هایی که ازضمیر درست شما و هدایت الهامی شما هست؛ اونهایی ک میخوان واااقعااا تغییر کنن خودشون رو عقاید پوسیده و دست و پاگیر رو بشکافن و موجب تحول عظیم خودشون در درجه اول و بعد جهان اطرافشون رو متحول کنند.

    واقعا اگر بتونیم تقوا داشته باشیم و دیدمون رو‌درست کنیم میتونیم عالمی دیگر باید ساخت و از نو آدمی❤️❤️❤️❤️❤️ نمی‌دونم چطور نوشتم اصلا کامنتم اول و اخر داره ولی هرچی اومد رو نوشتم و بعنوان ی ردپا از خودم بجا بذارم. خیلی خیلی خیلی دوست داشتنی هستین استاد عزیزم از عزیزدلتون بابت تدوین و همراهی همیشگی ایشون در تمام این سالها ک چقدر در همین باب حجاب و خیلی موارد دگ هم قضاوت ها شدن ولی انقدر روی خودشون روی عزت نفسشون و … کار کردن ک الان استاد ما آگاهانه و باعشششقی سرشار عزیزدلش خطابش میکنه .و همچنین بازهم ممنونم از این عشق خواهربرادری بین شما و‌خواهرگلتون.. و از اون طرف هم عشق شما به رب ک الهام قلبیتون رو درک میکنین و چیزی ک سالیان سال زورتون میومده بگین چون اصل نبوده فرع بوده وهزاران دلیل دگ که بخق هم داشتین .‌‌.. ولی وقتی گفته شد مثل همیشه ک خاضع و خاشع در برابر رب هستین گفتین چشم و یک عمل صالح دگ رو انحام دادین و خدامیدونه که چقدرررر نتایج عظیم هست بعد از نشر این اگاهی های ناب❤️❤️❤️

    صدهزاربار خداروشکر برای اینهمه عشق پاک‌و‌خالص و زیبا ❤️❤️❤️🌺🌺🌺😍😍😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حلیمه خالدی گفته:
    مدت عضویت: 1471 روز

    به نام خداوند مهربان خالق هستی بخش

    سلام استاد عزیز ،من از وقتی با شما اشنا شدم خیلی متفاوت از همه اطرافیانم دنیا رو میبینم انگار که یک پرده از جلو چشام کنار رفته از این بابت خیلی سپاسگزار خداوندم و از شما هم ممنونم ،من از خدایم هر روز میخوام کمکم کنه حقیقت را بهتر درک کنم

    واقعا من با تمام وجودم این را درک کرده ام که خالقم هرگز مرا از کاری نهی نمیکند مگر اینکه این کار برای خودم اول و بعد جامعه ام مضر باشه

    حالا من با این عقیده چطوری میتونم خدای را تصور کنم که من را به خاطر نعمتی که بهم داده از نظر صورت زیبا و موهای زیبا عذاب بده

    !!!!

    من حجاب را این طور درک کردم که باید به شکلی خودمو بپوشونم که دل ادم های مریض و هوسباز را نلرزانم که برایم مزاحمت ایجاد کنند مثلا نقاطی از بدن که تحریک کنندگی بیشتری دارند از دید نامحرم بپوشونیم

    اما متاسفانه در جامعه ما اول میگویند زن باید پوشیده باشه هیچ وقت نمیگن باید اول مردها بر روی فکر و مغز خودشون کنترل داشته باشند که دید جنسی نداشته باشن همه مسئولیت انداختن گردن زن ،زن اگر حجابش رعایت کنه همه جامعه سالم !!! درحالی که باید چشم پاکی اول به جامعه یاد بدهن اگر انسانها کنترل روی فکر و احساسشون داشته باشن جامعه سالم و زن هم در این جامعه مورد مزاحمت قرار نمیگیره !!!

    بیایم ما از خودمون شروع کنیم به فرزندانمون یاد بدیم که حق ندارن متجاوزگر باشن ، متجاوزگر از همه لحاظ منظورم با فکرشون با چشمشون با گفتارشون با عملشون به دیگران تجاوز نکنن

    به امید روزی که جامعه سالم از لحاض روحی و فکری داشته باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    Sheyda گفته:
    مدت عضویت: 1550 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم💜

    من اومدم احساساتم رو در این صفحه به اشتراک بزارم کار آسونی نیست ولی اومدم بنویسم و از خدا میخوام کمکم کنه بتونم خودمو و درونمو بیشتر و بیشتر بشناسم..😊

    خب من دختری هستم که خیلی احساسات شکننده ای دارم و چیزی که ازش مطمعنم اینه که همیشههه دوست داشتم خدا ازم راضی باشه دوستم داشته باشه و یه جورایی همیشه در آغوشش باشم

    خب منم مثل اکثر دختران سرزمینم باورهای خیلیی وحشتناکی درباره این که اگر حجاب نداشته باشم خدا چیکارم میکنه تو اون دنیا، دارم… اینکه از موهای سرم آویزونم میکنه ، تو آتیش جهنم منو میندازه بارها میمیرم و دوباره زنده میشم و دوباره عذاب میکشم و میمیرم…

    البته میدونم اینا دیگه چرت و پرتن😂😂😂

    اما خب تصور کن که با این باورها بزرگ شدم… اول خانواده که عزیزترین کسانم در این دنیا هستند بعد از خدا و خودم ، بعد مدرسه که خب ادم میره اونجا تا یه چیز یاد بگیره و خب اعتماد میکنه به شنیده هاش…بعد دیگه جامعه… خلاصه که اره اینجوری بزرگ شدیم که خدا رو این مورد حجاب خیلی خیلی حساسه و تو چه بخوای چه نخوای باید رعایتش کنی اگر میخوای در اون دنیا راحت باشی🙂

    و همیشه زورم میگرفت ازین حرف که میگفتن اگر حجاب رو رعایت نکنیم باعث فساد میشیم… کاش به جای این همه ایجاد محدودیت غیر طبیعی برای خانمها از همون اول فرهنگ و انسانیت رو یاد میدادن به همه ما و یاد میدادن یه پسر چطور خودشو کنترل کنه و تحریک نشه(معذرت میخوام از پسرایی که دارن اینو میخونن این چیزیه که به ما گفتن اگر خودمونو نپوشونیم مردا زود تحریک میشن)اما به نظرم هر چقدرم سخت باشه باید احساسات و غرایز کنترل بشه نه اینکه یه عده ی دیگه محدود بشن..

    نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه…چون صحبت کردن از احساساتم برام سخته.. امیدوارم اشتباه برداشت نکرده باشن دوستانم💙

    با این باورهام هنوزم وقتی حرف های استادو میشنوم ته دلم آروم میگیرم شاد میشه راحت میشه ولی بعد دوباره مقاومت ها میان اگر درست نباشه چی؟ولی من میدونم درسته حرفای استادم..این پاشنه آشیل منه…باید درستش کنم…ولی بعد بازم مقاومتاا میاد..

    مثل انتخاب یه دوراهی سخت…

    ولی

    من، شیدا ، تصمیم گرفتم اینجا قول بدم… چیزی که دلم میگه رو انجام بدم …چیزی که آرومم میکنه شادم میکنه قانعم میکنه برام منطقیه و بهم احساس خوبی میده…اونو انجام بدم…حرف های استادو میپذیرم و روی خودم کار میکنم

    من از خدا خواستم هدایتم کنه اینم هدایت… اینکه همون مسیر قبلی رو برم با همون باورهای قبلی یا به خودم اجازه بدم سبک شخصی خودمو داشته باشم آزاااااددد باشممم، دیگه دست خودمه

    و من حتما، صد در صد دومی رو انتخاب میکنم

    آزادی ذهنی ، مکانی ، زمانی ، جسمی و روحی

    کلا آزادی

    عاشق کلمه آزادیم

    حس خوبی میده

    اومدم منم یه ردپا بزارم… از خدا میخوام کمکم کنه دستمو بگیره و به راه راست هدایتم کنه❤ و همیچنین تمام دوستانم رو❤خیلی دوستتون دارم

    🤗🤗🤗🤗🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 658 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    باسلام خدمت شما استاد عزیزم

    خوشحالم ک هرروز مدت زمان فعالیت من درسایت بیشتر میشه و اگاهیهام بیشتر میشه و قدمهای جدیدتری برمیدارم

    جسارتم بیشتر میشود

    این فایل چندبار نشانه من بود بی تفاوت میگذشتم ازش

    اما جدیدا ب این حرف شما میرسم ک هرجا ک دیدی خیلی مقاومت داری همونجاست پاشنه اشیل داری وباید روش کار کنی

    خصوصا در مورد حجاب هیچگونه نمیخام بپذیرم ک هرچی شنیدم اشتباه بوده

    بااین فایل قدیم برام مرور شد

    من سراین چادر سر کردن وحجاب با پدرم چندسال قهر بودم وب شدت مشکل داشتم

    پدرم ب زور واجبار میگف باید چادر سرت کنی

    وگرنه تو دختر خوبی نیستی یا کلا بچه من نیستی

    یادمه 18 سالم بود ودوره دبیرستان بودم یکروزه پدرم همچین تصمیمی گرف

    ومن بشدت مقاومت داشتم وخیلی گریه میکردم

    من در شهر جنوب ایران زندگی میکردم خیلی شرجی وگرم بود

    همونجوری هم تحمل مانتو مقنعه بزور بود چ برسه ب چادر

    خلاصه با بد خلقی ومیگف هرچی من میگم وگرنه مدرسه ای درکار نیس

    من روز بعد چادر سرم کردم

    و وقتی رفتم ناراحت بودم دوستام ازمن تعریف کردن

    چقد خوشکل شدی امروز با چادرت بااینکه اونا چادری نبودن

    اما من ته قلبم اصلا حس خوبی نداشتم ب این موضوع وتا سالها وهنوزهم میگم ای پدر چرا اجبارم کردی ب همچین پوششی

    فک میکردم اگر ازدواج کنم راحت میشم از چادر

    برعکس با همسرم ازدواج کردم روز بله برون گفتن باید چادر سرکنه ک مادرم سریع پرید دخترم چادریه

    درصورتیکه من چادری نبودم فقط زمانیکه میرسیدم دم در خونه چادرمو از ماشین در میوردم سرم میکردم تا بابام ببینه وخیالش راحت باشه بقول شما اشغالو زیر مبل میذاشتم حتی توی موضوع حجاب برای راضی کردن پدرم بود بجای اینکه بیام حلش کنم

    والبته راه حلی براش نداشتم هنوزهم ندارم

    وهمسرم ب اسم اینکه من چادری هستم چندساله چادر سرم هست ودوسه بار بحث میکردم اوایل ازدواجم میگف خودتون گفتید ک چادری هستی

    و نمیدونم چرااینقد واسه پدرم همسرم مهمه من چی بپوشم

    واصلا جوری شده نگاه من هم به خانمهای بی حجاب البته ن مانتوییها

    بی حجاب میگم اصلا نمیتونم یکجا باشم ببینم یک خانمی لباسش خیلی ازاد باشه اونم توی جمعی ک مرد هست

    و سریع ذهنم میگه حالا این مرد چ نگاهی بهش داره یا درمورد من هم اینجوری فکر میکنه ک من هم اندامم اینجوریه

    اصلا یکجور خجالت میکشم

    واین بخاطر حرفایی ک از پدرم شنیدم یا فک وفامیل واهل محلی ک درانجا زندگی میکردم

    چندین ساله ازون شهر مهاجرت کردم ب مشهد

    و خانوادم شهر دیگری مهاجرت کردن

    اما بازنگاه اونها بااینهمه خانم مستقل وازاد میبینن بازهم اینجوریه البته ک بهتراز قبل شدن

    و الان برعکس هست وقتی میرم مسافرت خونشون دیگه اهمیت چادر سرکردن من کم میشه واصلا برای پدرم مهم نیست ومن اصلا چادر سر نمیکنم توی این مدتی ک خونشون موندم وبیرون وتفریح میریم

    این موضوع 18 سالم بود شروع شد الان 30 سالمه

    وذهنم میگه هیچ راهی برای خلاصی ازین چادر سر کردن اجباری نداری

    دیگه الان خیلی وقته ذهن من پذیرفته من چادری هستم و تموم و ته قلبم خوشم نمیات ازش

    همش میگم من چ فرقی دارم با بقیه خانمها

    توی خاسته هام نوشتم دوست دارم مانتویی بشم برای همیشه

    وسعی میکنم تحسین کنم خانمایی ک ازادن اماذهنم نمیتونه بپذیره من هم میتونم اینجوری بشم یا اصلا حجاب چیز مهمی نیست بخاطر سالها تلقین های اشتباهی ک بهم شده

    جوریکه حتی خانواده شوهرم اوایل ازدواجم با وجود اینکه با حجاب بودم همش توجهشون ب این بود لباس من جذب نباشه یک تار مو بیرون نباشه

    انگار این حجابه ب شخصیت من وصل میشد

    و دیگه نخاستم براش انرژی بذارم واوقات خودم وزندگیمو تلخ کنم بخاطر یک چادر

    چندساله با همسرم دراین مورد هیچگونه حرفی نزدم وعادی شده همه چیز

    و تمرکز گذاشتم روی چیزهای دیگه ای ک دوست دارم بهشون برسم

    وحقیقتش نمیتونم یکدفه یک شبه تصمیم قطعی بگیرم ک اقای همسر من از فردا چادرمو میذارم کنار چون فشار اجتماعی روی من زیاد میشه و هیچ اتفاقی نمیفته جز اینکه ذهنم منو مجاب ب انجام همون کار میکنه

    چون چیزی ک ذهن پذیرفته دیگه

    اگر کسی این مسعله رو داشته وحل کرده برام بنویسه تا از تجربه اش استفاده کنم

    میدونم خدا بوقتش منو هدایت میکنه یکی یکی مساعل این چنینی حل میشن

    اشغالهای زیر مبل در میارم وپاک میکنم

    و خوشحالم نشانه بود ک قران رو بخونم هم دراین مورد هم کلا ادامه بدم از جاییکه چندروز پیش خونده بودم وتفکر کنم

    سپاسگذارم استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 658 روز

      هدایت شدم ب این صفحه و کامنت خودم ک دی ماه پارسال نوشتمش

      هیچ ایده ای براش نداشتم

      و نوشته بودم خدا هدایتم میکنه

      و اصلا فکرشم نمیکردم همچین کامنتی نوشته باشم یادم رفته بود

      چقد خدا هدایت گر هستش واقعا

      کافیه بخای ی خاسته ای رو

      بهش اعتماد کنی

      روی خودت کار کنی

      ب اون خاسته گیرندی

      چقد راحت تیک میخوره اجابت میشه توسط خدای مهربان

      خدایا هزاران مرتبه شکرت این خاسته من بود چادر بذارم کنار

      و چقد راحت بعداز نوشتن این کامنت ک دی نوشتم فروردین اتفاق افتاد و خدا ذهنیت من رو آماده کرد

      منی ک 10 سال چادری بودم

      یک شبه ب شوهرم گفتم من چادر سر نمیکنم دیگه

      واقعا فهمیدم محدودیت از ذهن من بوده

      توی روابط

      توی سلامتی

      بحث مالی ک خیلی باید روش کار کنم

      بحث حجاب

      همشو خودم ایجاد کردم

      این منم ک هربار طرز. فکرمو فکرمو عوض کنم باز یک در جدیدی از خوشبختی بروی من باز میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    باسلام خدمت استاد و خانم شایسته

    روز 162

    به نظر من،خیلی واضح و روشن قلبه ادم ،به ادم میگه که چه پوششی داشته باشه

    کجا پوشیده باشه بهتره،کجا لباس راحت تر بپوشه مشکلی نداره و …

    خیلی واضح و‌روشن ،میشه فهمید…

    اصلا هیچ مقاومتی نیس

    اینک من وسط جنگل،هر دوساعت یه ادمم نمیبینم که گذر کنه،راحت شلوارک میپوشم و پیمایش میکنم

    ولی توی خیابون ،ممکنه جوره دیگ پوشش داشته باشم

    اینک توی عروسی مختلط،چه پوششی داشته باشم ک خودم راحتترم با اینک توی عروسی و‌جشن مخصوص بانوان چی بپوشم راحتترم

    واقعا توی مسیر درست باشم،قلبم واضح میگه

    و این عمل به صدای قلب،فرکانس خالصی داره و قطعا بدون شک،محیط بیرون امن و هیچ مقاومت یا حس بدی از بیرون بهم منتقل نمیشه

    بارها شده پدرم گفته ندا جان،طلای بابا،روسریتو سر کن پشت فرمون

    و من انگار در معرض فحش قرار گرفتم با یه مقاومتی،شروع کردم به نه اخه چرا،جرا شما اینجورین،و‌کلی حس بد…

    در صورتی ک از وقتی روی خودم کار میکنم ،از خودم میپرسم این یه تیکه شال ،اذیتت میکنه یا فرقی واست نداره؟؟ جوابش این بوده ک فرقی نداره

    در مقابل هم ،نشنیدم پدرم بهم گوشزد کنه و گاها وقتی بیرون هم بودیم من ازادو راحت بودم

    همه چی به اون مسیر درست و نیت قلبمون و فرکانس خودمون بر میگرده

    و خیلی واضحو روشنه که برای امنیت خودم،کجا چیو بپوشم

    بدون مقاومت

    اینم باز چسبیدن به فرع و فرار از اصل داستانه،ک قران به وضوح طبق فرامین استاد،اشاره کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سارا بختیار گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته ی عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه و در دایره ی عشق و محبت خداباشید …

    من قسمت اول و دوم و سوم بررسی حجاب در قرآن رو گوش کردم و بعد از اون رفتم و یه نگاهی دوباره به آیه ها انداختم تا ذهنم باز تر بشه … استاد یه چیز که ذهن منو به خودش مشغول کرده اینه، الان که ریشه کلمه زینت رو در قرآن سرچ کردم و تمام آیاتی که مربوط به این کلمه میشد خوندم و فکر کردم در موردش به یه نتیجه ای رسیدم که زینت به چیزی در قرآن گفته میشه که وقتی خدا یه چیزی رو برای یک انسان آراسته می‌کنه و یا شیطان یک مسیری رو برای یک انسان خوب جلوه میده از کلمه زینت استفاده می‌کنه … مثلا خداوند میفرماید ما برای شما الماس یاقوت و مرجان را آراسته کردیم … و این شبیح همون اهرم رنج و لذته که الماس از نظر ما زیبا است و وقتی خدا میفرماید آسمان از منظر شما آراسته است این مث یه حسه که در انسانه که مایل میشه ادم به الماس به زیبایی و دقیقا فکر میکنم تا اونجایی که من بررسی کردم اینکه خداوند وقتی میگه ای رسول ما به مردان باایمان بگو از نگاه شأن(هنگام توجه هوس آلود به نامحرمان) بکاهند و هفت خویش حفظ کنند (این تسلط بر نفس برای آنها بهتر است) اینجا در مورد مسائل جنسی خداوند سخن گفته که به مردان بگو نگاهشان و کوتاه کنن (غٓضّ) توی قرآن کوتاه کردن صدا یا پایین آوردن نگاهه همینطور که صدا بالا و پایین میشه نگاه هم بر حسب نیاز حالت میگیره و معنی پیدا می‌کنه منظور از (غٓضٌ ابصار) به معنی بستن چشم یا ندیدن نامحرم نیست به معنی نگاهی ساده و کوتاه و پرهیز از کنجکاوی در نگاهه ، و در آیه ۳۱ سوره نور دقیقا همین آیه رو به خانم ها هم خداوند خطاب کرده… و منظور از زینت یعنی همون اندام های جنسیه ، و این که خداوند میفرماید به چه کسانی زینت های خودتون رو نشون بدید وقتی اطفال رو میگه به این دلیله که اطفال به مسائل جنسی آگاه نیستن و بعد از این آیه ها رفتم کتاب انجیل رو دانلود کردم و آیه های که مربوط به خلقت آدم و هوا بود رو خوندم اونجا خیلی دقیق آورده وقتی هنوز آدم و حوا به درخت ممنوعه دست نزده بودن و از میوه اش نخوردن اونا هنوز چشماشون دید نداشت و وقتی میوه رو خوردن دریافتن که عریانن و بعد با برگ ها شرمگاهاشون (زینت هاشون) رو پوشوندن و همینطور در قرآن هم دقیقا همینطور آمده ، من همینقدر درک کردم نمی‌دونم درسته یا نه ولی فکر میکنم شاید درست باشه اینکه وقتی خدا میفرماید : زینت هاشون رو آشکار نسازند جز آنچه به طور طبیعی آشکاره و روسری هاشون رو بر گریبان شون بیاندازند … استاد من همینار‌و درک کردم از صحبت های شما و رفتن و بررسی کردن آیه ها نمی‌دونم درکم درسته یا نه ولی جالب اینه اینقد باورای من در مورد حجاب ریشته ای هستش که وقتی حتی یکم درک میکنم خدا در مورد حجاب چی گفته حرفایی که بهم گفته شده رو باور دارم تا اونی که خودِ خدا گفته چون یه عمر بهمون گفتن خدا اینو گفته ، ما در اصل دوتا خدا داریم خدایی که مردم درستش کردن و خدایی که رب ماست پروردگار عالم ولی متاسفانه خدایی که مردم درست کردن بیشتر قدرت داره چون هی گفتن خدا اینو گفته مردم هرچی به نفعشان بوده رو گفتن خدا اینو گفته هرچی به ضررشون بوده گفتن خدا اینو نگفته و خدارو برای ما جور دیگه ای معرفی کردن … که حتی وقتی می‌خواهیم خدای واقعی رو پیدا کنیم و به سمتش بریم با خودمون میگیم نکنه خدایی که مردم میگن اون خدای واقعی باشه و اون خدایی که الان دارم در موردش می‌شنوم درست نباشه در این حد … مشتاقانه منتظر قسمت چهارم بررسی حجاب در قرآن هستم استاد 👑 آرزوی سلامتی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت شاد و سالم باشید در دایره ی عشق و محبت الله ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ستاره عظمتی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلام

    ممنون از توضیحات خوبتون و زحمتی که کشیدید و حاصل زحماتتونو با ما به اشتراک گذاشتین

    اون قسمت از صحبتتون که راجع به نگاهتون به قرآن صحبت میکنید من سوالی برام ایجاد میشه که اجازه نمیده بتونم به باقی صحبتتون گوش کنم و اون اینه که خداوند در همین قرآن گفته که از رسول اطاعت کنید و از اولی الامر . و حدیث موثق و بدون رد خوری از رسول خدا داریم که مومنان رو سفارش به ثقلین میکنند که همان قرآن و عترت هست. و مگه قرار نیست رسول خدا و کسانی که از طرف رسول خدا تعیین شدن مبین احکام خداوند باشند و ما اونچه از قرآن رو متوجه نمیشیم لز روی دست امامانمون نگاه کنیم و یاد بگیریم؟

    آیا دیدگاه شما این هست که خداوند قرآن رو فرستاده و هیچ الگویی برای پیروی از قرآن قرار نداده که ما از روی دست اون نگاه کنیم که چطور انجام میده ما هم به همون صورت انجام بدیم؟ آیا خدا با فرستادن ی کتاب ما رو به حال خودمون رها کرده ؟ همین حالا دستگاه های برقی علاوه بر کتابچه راهنمای نصب و استفاده ، سی دی تصویری داره، بعضا کسی رو دارن که میفرستن که نصب و نحوه استفاده از اون دستگاه رو حضوری آموزش بده، آیا خداوند به همون کتابچه اکتفا کرده و الگویی برای استفاده از کتاب نفرستاده؟؟؟

    آیا حجاب و نوع پوشش فاطمه زهرا الگوی همه زنان مسلمان نیست؟ شما بارها در صحبتهاتون اشاره به نوع رفتار علی ع کرده و ناخواسته به الگو برداری از سکنات و کلمات ایشون کردین. چطور هرجا دلتون خواست الگو برداری خوب و هرجا دلتون نخواست الگوبرداری تعطیل؟ لطفا درست تفکر کنید و همونطور که خود قرآن گفته از همه قرآن اطاعت کنید نه اینکه بعضی از آیات رو بخونین و بعضی رو مثل آیه اطاعت از رسول و اولی الامر نادیده بگیرین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ستاره عظمتی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلام مجدد. یک مساله دیگه هم وجود داره که اینه که شما میفرمایین از کلمه خمر منظور روسری یا چادر و غیره نیست بلکه منظور پارچه به صورت عام هست. اما این در حالی هست که خداوند با قراردادن ضمیر هُنّ در کنار خمر این کلمه رو معرفه کرده و از حالت نکره بودن و ناشناخته بودن در آمده و کامل خمر رو شناسانده. به این صورت که گفته خمرِ آن زنان، خمری که متعلق به آن زنان است (ترجمه خمرهنّ).بنابراین در مورد خمری که زنان زمان پیغمبر قبل از نزول آیه استفاده میکردند داره صحبت میکنه و نه خمر به معنای نکره که معلوم نیست چجور پارچه با چه نوع کاربردی باشه. طبق تاریخ زنان و مردان عرب از خمر بر روی سر شون استفاده میکردند برای جلوگیری از گرمای آفتاب. خالا خداوند فرموده زنان خمر شان را بر گریبان و سینه هایشان بیفکنند. پس موضوع استفاده از چیزی شبیه روسری و یا مقنعه کاملا در ابن آیه مشهود هست مگر اینکه بخواهیم خودمان را به خواب بزنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      Only God گفته:
      مدت عضویت: 2486 روز

      عزیز این دستور زبان عربی هم و هن گرامر عربی ربطی به چیزی که شما گفتید نداره. مانند پسوند (شان) برای مثال کتاب من کتاب آنها(خانم) کتاب ان ها (آقایون). جون کتاب آن خانم دو گفتم یعنی کتابه دخترانس؟ اخه مالکیت چه ربطی به چیزی که گفتید داره. خمار به معنی پوشش و خمار مردانه یا زنانه نداریم اصلا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نگار رادمهر گفته:
    مدت عضویت: 1398 روز

    در قرآن بارها و بارها اطاعت از خدا و اطاعت از رسول سفارش شده بسیاری از احکام را که در قرآن نیامده به دلیل اینکه اگر قرار بود قرآن همه احکام را می‌آورد هزاران صفحه می شد و هیچ کس تاب خواندن آن را نداشت پس جزئیات احکام را باید از رسول پرسیدو از سیره او سرمشق گرفت.شما در یکی از فایلهای آموزشی فرمودید چون شیوه نماز خواندن در قرآن نیامده پس هرکس به هر روشی که دوست می دارد باید صلات را به جای آورد اما این نظر به هیچ عنوان پسندیده و مقبول نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    عمران گفته:
    مدت عضویت: 2308 روز

    سلام استاد عزیز و همه دوستان.

    استاد در تفسیر آیات قرآن کمی بیشتر دقت کنید و کاربرد عامه کلمات عربی را در خود ممالک عربی هم بپرسید. در تفسیر کلمه الخمار شما فرمودید تکه پارچه روی سینه کافیه اما استاد الان کلمه الخمار در عربی به معنی پارچه ای که سر تا سینه را میپوشاند اگر الان از عرب ها بپرسید به شما همین رو میگند و معنی کلمه را اشتباه فرمودید الخمار یک پارچه ای بوده که عرب ها بر روی سر میگذاشتند مثل الان که اگر بپرسید عمامه در فارسی چی میشه میشه پارچه ای که روی سر میبندند. این تحقیق چندین ساله من هم هست برای فهم مسئله ای حجاب کتاب حجاب نویسنده مودوی را بخوانید. اما منظور از حجاب یعنی پوشیدن و پوشش پس کلمه جلباب هم همین معنی را میده و بروید آیه 59سوره احزاب را هم بررسی کنید معنی کلمه جلباب برای عرب ها میشود پارچه ای بزرگ که سر را تا پایین پاها میپوشاند. در سوره احزاب دقیقا دستور بر حجاب داده. شده است و استاد عزیز قران بر پیامبر نازل شده است و بدون سنت و روش او که تببین کننده آیات قران است بی فایده و جز انحرافات است که قبل ها هم افرادی مانند طباطبایی مانند کلهر که مذهب قرانی یا قرانیسم داشتند و هنوز در ایران هم طرفدار دارند می باشد انها سنت و روش رسول الله صلی الله را قبول نمیکندو این انحراف است باتوجه به( ایه 29سوره توبه خداوند دقیقا میفرماید قاتلو الذین لا یومنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله) دقیقا خداوند میفرماید آنچه که خدا حرام کرده و رسولش و دقیقا بعد از کلمه الله کلمه رسول آمده است پس باید به حکم رسول خدا هم عمل شود. متاسفانه افراد سودجو این ایه را نمیگویند تا بنام قرآن و اسلام انحرافات فکری ایجاد کنند که ریشه این افکار از 500سال پیش بوده است و الان یهود و فراماسونری هم پشتیبان چنین افرادی هستند. من نمیخوام به کسی اتهام بزنم اما تفسیر ایات خیلی مهم است. در مورد محکمات و متشابهات در ایه 7ال عمران این نکته را یباد داشته باشید ایات احکام در قران جز محکمات هستند نه متشابهات و این آیات جز اصول اسلام هستند مانند حرام و حلال های که قران گفته است اگر ملاک قران است این را بدانید هیچ عملی و تاویلی از قران بهتر از عمل و تاویل خود رسول خدا نیست و با تمسک به شیوه زندگی او باید روش ز اسلامی خوبی داشته باشیم. در ضمن استاد عزیز تمام مطالب شما در زمینه موفقیت درست هستند اما 1500سال علما نفهمیدند که تاویل محکملت در قران و متشابهات چه هستند علمای و امامانی که با یاران رسول همراه بودند ایا همه اشتباه کردند این یعنی غرور. و نکته دیگری که فرمودید درباره اینکه در یه جزیره تنها به ما قران بدند چجوری ازش استفاده کنیم جواب این نیازی به قران نیست وقتی شما در یه جزیره تنها هستید هیچ نیازی به روابط اجتماعی ندارید و هیچ نیازی به هیچ عملی ندارید این مثال تا حدی انحرافی و سفسطه است. باز هم میگویم افکار در زمینه اعتماد بنفس یا ثروت شما مسایل جالبی را میگویید که نیازی به قران نیست فقط جنبه روانی و روحی دارند و دانشمندان هم این را گفته اند که هر شخصی جال خوبی داشته باشد عکس العملی خوبی خواهد داشت و خود بهتر عمل میکند و این هم زمانی است که شخص فکری متمرکز داشته باشد. مذهب قرانی که به آنها قرانیون گفته میشود هم چنین تفاسیری را دارند. امیدوارم که دیدگاه من شما را بهتر در این زمینه کمک بکند در پناه الله همیشه سالم و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: