چقدر راحت خود را از ثروت محروم میکنیم! - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-05 11:16:072024-06-08 21:04:28چقدر راحت خود را از ثروت محروم میکنیم!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
شما چه الگوی فوق العاده ای هستید برای من. وقتی از شما درباره هر موضوعی میشنوم خیلی بهم قدرت میده.
وقتی گفتید یه بارم ازم تعریف نکردن انگار دفعه اول بود میشنیدمش.تازه بهتر درکش کردم.واقعا همینه.وقتی از بیرون به موفقیت های یه آدم نگاه میکنیم فکر میکنیم به خاطر استعدادی که داشته اینطور شده ولی مگه اون خدا بین ما انسانها فرق گذاشته و یکی رو قدرتمند تر یا با استعداد تر از دیگری خلق کرده؟ نه خداوند از روح خودش در همه ما دمیده و این قدرت رو داده که بهشت رو بسازیم یا جهنم رو.دستمون رو باز گذاشته و خودشم عاشقانه تو هر مسیری بریم هدایتمون میکنه.خداوند به بندگانش هیچ ظلمی نمیکند بلکه اونها خودشان به خودشان ظلم میکنند.کل نمد.
این فایل بسیار توحیدی و زیبا بود.
سپاسگزارم.
سلام استاد گرانقدرم
عاشقتم استاد کلی خندیدم خیلی باحال میخونیش متنه خیلی جالب بود جالبتر از اون خوندن شما بود
سلام
با تشکر از راهنمائی های استاد عباسمنش و دیدگاه ارزشمند دوستان به نظر من عوامل بیرونی تاثیر دارن ولی همه اونها بر اساس باورهای ما و ارتعاشاتمان در زندگی ما نقش بازی میکنن ودر واقع وسیلهای برای رساندن جواب ارتعاشات و باورهای ما به ما هستن.
سلام استاد عزیز
خیلی عالی هم خندیدم هم به فکر فرو رفتم
سلام استاد من تمام حرف های شما را مثل غذای روح میدانم و همیشه تشنه و گرسنه شنیدن صحبت های شما هستم ، استاد من زندگینامه شما را تا جایی که راننده تاکسی بودید را میدانم اما واقعا بعدش چی شد ؟ قبول دارم شما در اون شرایط باورهاتون را تغییر دادید بعدش چه اتفاقی افتاد که شما به پول رسیدید و تاکسی را از چه زمانی کنار گذاشتید ؟
با سلام خدمت استاد عزیزم
من حسین امیدی بیرگانی هستم 35 سال سن دارم متولد شهرستان مسجد سلیمان و ساکن اهواز هستم در یک شرکت فولادی مشغول به کار هستم با توجه به اینکه من در خانواده روستایی متولد شدم که متاسفانه دیدگاه خانواده ام و بستگانم در مورد پرورش فکری ما اشتباه بوده و متاسفانه اینقدر این بحثهای پوچ و مخرب را توی مغز ما فرو کرده اند که الان به سختی دارم اینها را از مغزم خارج میکنم مثال اینکه من وقتی میخواستم به رختخواب بروم خیلی بچه بودم از جن و از مرده ها برای من صحبت می کردند چقدر من می ترسیدم و بعد هم خوابم میبرد واقعا ازتون ممنونم بابت این روشها و باوررهای خوبی که در اختیار من گذاشته ایدخدا وکیلی خیلی منتظر چنین فایلهایی بودم تا یک روزی یکی از دوستانم به من گفت یک سایتی هست در مورد تغییر باورها و موفقیت فرد در تمام مراحل زندگی سریع ادرس سایت را ازش گرفتم و تو اینترنت سرچ کردم الان دو هفته است که من با سایت شما اشنا شدم و تمام کلیپهای رایگان شما را دانلود کردم خدا وکیلی هر کدوم از فایلهاتون را بیست مرتبه گوش دادم ولی احساس میکنم باز هم کم گوش دادم نمی دونم چرا دارم به سختی تغییر میکنم؟ من الان ساکن اهواز هستم و در یک شرکت فولادی مشغول به کار هستم خیلی ازتون ممنونم بابت این فایلها و تغییر باورهایی که در اختیار من قرار دادید واقعا دوستتون دارم هر جا هستید در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید خدا نگهدار.
سلام خدمت استاد عزیز
من ایرج حدود50 سال سن دارم که تقریبا حدود سه هفته پیش توسط همسرم که یکی از فایل های صوتی شما رو برام فرستاد با سایت شما آشنا شدم و باور کنید که همانند نیمه گمشده ایی که سالیان سال در پی آن بودم و آرامشی از اینکه پیدایتان کرده ام در من بوجود آمده تا حدودی از زندگی خودم خدمتتان عرض میکنم تا دلیل آرامشم رو بدانید
بعد از گذراندن دوران تحصیلات 12ساله در ارومیه بعلت قبول نشدن از کنکور سربازی رفتم و بمحض اتمام دوران سربازی شش ماه تمام منزل نشستم و با استفاده از کتابهای دیگر دوستان که ریاضی خوانده بودند در رشته ریاضی (رشته تحصیلیم علوم تجربی بود)کنکور دادم و از مهندسی الکترونیک هواپیمایی قبول شدم ولی مثل خیلیها از مصاحبه های نمایشی رد و کنار گذاشته شدم و از آنجا ادامه تحصیل نداده و وارد بازار کار شدم مدتی تو مغازه سیم کشی ساختمان بعد تعمیرات رادیو و تلویزیون بعدا خودم مغازه اجاره کردم و لوازم آشپزخانه میفروختم کارم بسیار گرفت و حدود 10سالی مشغول اینکار بودم( و بغل دست اینکار با یکی که شرکت گاز رسانی داشت شریک و سرمایه گذاری کردم ولی کلی ضرر روحی و مالی کردم و خرمو کنار کشیدم) و تو این مدت نصف مغازه را خریدم ولی اواخر کار دیدم دست زیاد شدو میزان فروشم پایین اومد و از اینکه منتظر مشتری باشم ب ای فروش کالا خسته شدم نوع کاری رو عوض کردم تایپ و زیراکس دانشجویی کردم ولی بعد از کمتر از یکسال لوازم رو فروختم و راهی ترکیه شدم آنجا با یکی از دوستان که تو کار بیزبنس پارچه و پوشاک بود شروع بکار کردم و بعد از مدتی همسرم و فرزند کوچکم هم به من ملحق شدند و منزل گرفتم و حدود سه سال ساکن آنجا بودم شرکت تاسیس کردم و مغازه ایی اجاره کردم و پوشاک میفروختم کارم ضعیف بود و سر در گم بودم و نگران آینده خانواده ام ، ایران برگشتیم و مستقیم آمدم کرج ، و با برادرم که شرکت نمایندگی بیمه ایی داشت شریک شدم و شروع بکار بازاریابی بیمه ایی کردم البته چند ماهی هم یاد میگرفتم و هم کار میکردم و پای پیاده تقریبا 80 درصد کرج رو گشتم تا مشتری جذب کنم حدود و سال بعد بصوزت لیزینگی ماشینی خریدم سال بعدمنزلی رو با وام بانکی و سال بعد ماشین دوم سال پنجم ماشین سوم (البته ماشین اولی رو فروختم) رو خریدم خلاصه رو برشد خوبی داشتم تا دو سال قبل احساس کردم کارم ضعیف میشه دنبال چیزی بودم که خودم هم نمیدونستم چیه ولی همش میگفتم باید رشد کنم ولی نمیدونستم چه طوری تا اینکه اتفاقی یکی از دوستان که موسسه فرهنگی داشت دعوتم کرد برای کلاسهای خودباوری و از اینجور کلاسها چندین ماه میرفتم و از ایشان هم مشاوره میگرفتم ولی نمیدونستم دنبال چی هستم و هدف رو پیدا نمیکردم حتی پارسال مزون لباس زدم و بعد از یکسال جمع کردم بعد مدیر فروش کارخانه ایی شدم باز بدلم ننشست (البته شغل اولم که شرکت بیمه هست رو دارم و اینها به عنوان شغل دوم برایم هستند) خلاصه غرص از زیاده گویی ، با شنیدن تمامی دانلودهای رایگان شما روحی تازه در من دمیده شده و الان احساس میکنم به منظور و خواسته ایی که سالیان سال دنبالش بودم ولی نمیدونستم چجوری میتونم بدست بیاورم رسیدم تمام گروههای تلگرامی رو همون اولین روز خودخواسته حذف کردم روزی نهایتا نیم ساعت بیشتر تلویزیون نگاه نمیکم دایما فایلهای صوتی و تصویری شما چه تو منزل و چه تو ماشین گوش میدم و باور کنید آرامش پیدا کردم و شروع کردم قرآن رو خواندن (فقط ترجمه) و روی حرفها و اندیشهام کار کردن که موج منفی نداشته باشند و بتصور اینکه باید کم و تو ذهنم از خداوند درخواست داشته باشم ، جالا با صدای بلند و بسیار زیاد خواسته هایم رو میخوام و احساس سبکی از تلنبار شدن اینهمه گفته ها و درخواستها طی این همه سال ، که بهم گفته بودند تقدیر و سرنوشت همین است که میبینی و کاری نمیشه کرد ازتون متشکرم و صد در صد یقین و ایمان دارم که در مدت بسیار کوتاهی به باورهای قلبی ام خواهم رسید و رو رشد فزاینده ایی خواهم داشت و در کشتی کروز( دو سال بعد ) شما رو ملاقات خواهم کرد من هیچ وقت از تغییرات در زندگیم نترسیدم و همیشه در فکر بهتر شدن بودم ولی راه و روشش را نمیدانستم ، الان فکر میکنم تقدیر بر این بوده که تجربه کسب کنم و بعد با شما برای رشد و تغییر مدار آشنا شوم
متشکرم و هزار شاخه گل سرخ برای استاد عزیز
سلام خدمت همه دوستان
امیدوارم همیشه موفق باشید
من همیشه شنیدم که خدا گفته حرکت از شما برکت از من
و اگه قرار بود همه چیه ما از قبل مشخص باشه که باید به هدفمند بودن این دنیا و خالق شک کنیم
باور های هر کس مهمترین دلیل موفقیت یا عدم موفقیت اون شخصه
باید رو باور هایمان کار کنیم
سلام استاد وقت بخیر
از شما به خاطر اطلاعات بی نظیرتون بی نهایت سپاسگزارم
من تو نتورک فعالیت میکنم و به این سیستم ایمان دارم وخیلی از همکارام هم به درامد خوبی رسیدن البته که زحمتشو کشیدن من یکی از دوستانم پیامی فرستاد که شما نتورک مارکتینگ رو نقض کردین و خیلی تعجب کردم در صورتی که افراد بزرگی مثل اقای جیم ران از این طریق به جایگاه بزرگی رسیدن پس امکان موفقیت تو این شغل وجود داره البته نه دید کوتاه مدت …
با تشکر فراوان از استاد که اینقدر انرژی مثبت با فایلهایشان میفرستند.خیلی خیلی بی اندازه عالی بود…. کلمات قابل توصیف نیستند برای سپاسگزاری از این فایل بخصوص، استاد این فایل منو یاد اون خاطره ای انداخت که شما تعریف کردین درباره ی روزی که آگهی تبلیغاتی همایش خودتان را در خیابان نصب کردین، واقعا اگه اون روز شما این باور را نداشتین آیا موفق میشدین…و چقدر باور و ایمان در ذهن و قلب مومن رابطه ی تنگانگ دارند و مکمل هم هستند. وجود یکی بی دیگری بی معناست.چه خوب بود که این دوست عزیز واقعا یک بار قرآن را خوب مطالعه میکردند …با آرزوی تغییر باورهای غلط به درست ، و ساختن ایمانی قوی برای تک تک ایرانی ها.
سلام
استاد این خاطره رو کجا گفتن؟
ممنون میشم جواب بدید
سلام بر شما، من در دوره های استاد سال 87 شرکت داشتم و فایل هر جلسه فروخته میشد ، در جلسه( اهرم رنج و کلید لذت تغییر) استاد این خاطره را گفتند . از اینکه دیر پاسخ میدم پوزش، چون تازه الان پیام شما را دیدم.