چقدر راحت خود را از ثروت محروم میکنیم! - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-05 11:16:072024-06-08 21:04:28چقدر راحت خود را از ثروت محروم میکنیم!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
⚛️به نام خداوندی قدرت مطلق تمام جهانیان است ⚛️
یکی از باور های مخرب و مضحکی که من داشتم این بود که فک میکردم اگه درآمد خیلی بالایی داشته باشم یا پول خیلی زیادی بسازم ، منو میگیرن و میگن این همه پولو از کجا آوردم بعدشم همه رو مصادره میکنن 😐
نمیدونم این باور از کجا درون من شکل گرفته بود ولی یه ترسی همیشه تو وجودم داشتم و سعی میکردم یه جورایی گردش حسابمو ببرم بالا ، عدد های بالا وارد حسابم کنم تا یه جورایی این پیش زمینه رو ایجاد کنم که یه روزی اگه پول خیلی زیادی وارد حسابم شد ، دارایی هامو ازم نگیرن🤦🏻♂️
خنده دار تر از این داریم مگه آخه ؟
فک میکردم کسی میتونه چیزی که متعلق به منه رو ازم بگیره.
سال ها همینجوری گذشت و این ترمزو داشتم و اعتراف میکنم واقعا پول خوبی هم نمیساختم ، حتی زمانی که با استاد آشنا شده بودم.
تا اینکه یه میکس به دستم رسید که مربوط به فایل های دانلودی بود ، اولش مربوط به این فایل بود ، شاید من اونو چند صدبار گوش کردم و کم کم این ترمز برداشته شد ، کم کم خودم خندم گرفت که چقدر مضحک بود این فکر و چقد شرک آلود.
بعد از مدت ها دوباره یه نکته ی دیگه ازش فهمیدم و اومدم باور هایی مرتبط با کسب و کارم و ثروت ساختم و اونجا دوباره فهمیدم که چقدر خودم خالقم.
فهمیدم که واقعا مهم نیس که دیگران چی میگن و چی میخوان ، اون چیزی که من تو ذهنم میسازم اتفاق میوفته.
فهمیدم که خدا برای من هیچ چیز خاصی در نظر نگرفته و کاری نداره به صلاحم هست یا نه ؛ همه چی به من بستگی داره ، اگه یه جایی یه چیزی میخوام نمیشه ، با یه سری باور های دیگه ام در تضاده و خدا فقط داره اتفاقاتو طبق باورام میچینه کنار هم.
وقتی رو باورای ثروتساز کار کردم دیدم که از دل کوچکترین منابع درآمد ، چطور پول های درست و حسابی درآوردم ، دیدم که چطور کار تو کار برام پیدا شد و پشت سر هم نعمت و ثروت وارد زندگیم شد ، واقعا تضمین هست که دست به خاک بزنی طلا میشه ، چون با باورهای پولساز تبدیل به یه کیمیاگر میشی.
فقط به اندازه ای که باور داشته باشیم خودمون خالق هستیم ،
به اندازه ای که باور داشته باشیم فرکانس ها و باور هامون هستند که شرایط و اتفاقات رو بوجود میارن ،
به اندازه ای که باور داشته باشیم که هیچ عامل بیرونی تاثیر گذار نیست ،
و در نهایت به اندازه ی عمل کردن ما و به اندازه ی ظرفمون نتیجه میگیریم.
این فایل در گذشته خیلی به من کمک کرده ، الان هم کمک کرد تا بیاد بیارم و ایمانمو قوی تر کنم.
ممنونم ازت استاد جان ❤️
خدارو صد هزار مرتبه شکر که در مسیر تکامل خود هستیم.
💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸
از خدا میخوام کمک کنه فقط خودشو باور کنیم.
از خدا میخوام کمک کنه تا فقط خودشو بپرستیم و از خودش یاری بجوییم.
از خدا میخوام کمکمون کنه تا ایمانمون قوی تر بشه.
سلام به استاد عزیزم و همینطور دوستان خوبم
چقدر فایل فوق العاده ای بود واقعا لذت بردم
چقدر احساس خوبی دارم
باورتون نمیشه چقدر زندگی من عالی شده تو تمام جنبه های زندگی ، به قول استاد دارم با تمام وجود زندگی رو زندگی میکنم
نمیدونم از کدوم اتفاق خوب زندگیم بگم ، باور کنید وقتی میخوام تو دفتر سپاسگزاریم از خدا تشکر کنم اینقدر اتفاقات عالی واسم افتاده که نمیدونم کدوم رو بنویسم هر روز کلی از این اتفاقات خوب رو مینویسم و کلی از اون هارو هم با کلامم از خدا تشکر میکنم ، واقعا اینقدر حجم اتفاقات خوب تو زندگیم زیاده که فرصت نمیکنم همشون رو بنویسم :)
اینقدر روابطم با خونوادم عالی شده که وقتی به گذشته خودم فکر میکنم واقعا خندم میگیره که چه افکاری داشتم ، یه زمانی اینقدر رابطم با پدرم بد بود که فقط دعا میکردم سربازی رو یه شهرستان دور افتاده بیفتم تا یه مدت ازش دور باشم ، الان هر روز کلی با هم صحبت میکنیم کلی ایده های عالی بهم میده و از بودن با خونوادم واقعا لذت میبرم
یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث میشد من از نظر مالی اونقدر پیشرفت نکنم همین بحث ایمان نداشتن به قدرت خدا بود و این که قدرت رو به افراد دیگه میدادم ، به شرایط به تصمیمات دولت و …
من خیلی رو باور هام کار کرده بودم و تو تمام جنبه های زندگی نتایج فوق العاده ای رو میگرفتم و حتی تو زمینه ی مالی ام اتفاقات عالی واسم میفتاد و خدا من رو به هر چی که میخواستم میرسوند ، به اون گوشی خاصی که میخواسم به اون ساعت هوشمندی که میخواستم به اون ماشینی که میخواستم و کلی چیزای دیگه … تمام این ها به روش های خیلی جالبی وارد زندگیم میشد ، مثلا همین ماشین به این صورت وارد زندگیم شد که پدرم خیلی به صورت ناگهانی یه ماشین دیگه ای خرید و اون ماشین قبلیش رو داد به من
ولی یه باور مخربی داشتم که باعث میشد فروش مغازه ای که دارم هر روز بیاد پایین تر ( من در حال حاظر دانشجو ام و خودمم هفته ای بیشتر از یکی دو روز مغازه نمیرم ) این بود که باور داشتم که چند تا مجتمع تجاری که اطرف مغازه ما میزنن رو فروش ما تاثیر داره و این اتفاق هم افتاد تا جایی که مایی که تو روز 30 قلم میفروختیم رسیده بود به روزی 2 تا .این رو هم تاکید میکنم که من به خواسته هام خیلی راحت میرسیدم ولی تو این زمینه خیلی باور های اشتباهی داشتم
تا همین دیروز … قبل از این فایل ، که خیلی به روش جالبی خدا این باور محدود کننده رو به من نشون داد ، با این که بار ها استاد گفته بودن این موضوع رو ولی من درکش نمیکردم ، من با تمام وجودم باور نمیکردم، دیروز تصمیم گرفتم 1 بار برای همیشه قدرت رو بدم به خدا نه به افراد و بهش اعتماد کنم با تمام وجودم
الان هر چقدر بگم باورتون نمیشه که همین 1 باور چقدر سد ایجاد کرده بود و چقدر جلوی ورود ثروت به زندگی من رو گرفته بود
فقط 1 روز گذشته ولی نتایج شگفت انگیزش همینجوری داره وارد زندگیم میشه
منی که تا دیروز روزی 1 یا 2 قلم جنس میفروختم امروز تا این ساعتی که دارم این پیام رو میذارم بیش از 10 قلم فروختم
این موضوع اتفاقی نیست ، چون من دیدم که با باور های محدود کننده خودم تو این زمنیه چطور روز به روز درامدم رو کمتر کردم و این باور مثل یه سد بود که وقتی برداشتمش سیل نعمت و ثروت داره میاد تو زندگیم و نتایج باور های قبلی که درست کرده بودم دارن خودشون رو نشون میدن :)
واقعا از خدای خودم ممنونم که اینقدر زیبا من رو هدایت میکنه
ازتون ممنونم استاد عزیزم به خاطر آگاهی های فوق العاده ای که بهمون میدین :)
سلام آقا سعید عزیز
با خوندن مطلبت و اینکه یکی دیگه از باورهای محدود کننده ات رو پیدا کرده و اصلاحش کردی بسیار بسیار خشنود شدم و امیدوارم در کوتاهترین زمان ممکن به بالاترین اهدافت برسی .
برای من بسی جای خوشحالیه که دوستانی چون شما رو دارم ، انسانهای با عزم و اراده ای که میدونید عنان زندگیتون دست خودتونه
برای شما دوست نازنین و همه ی دوستان عزیز دیگه آرزوی بهترینها رو دارم
شاد و ثروتمند و تندرست باشید .
ارادتمند شما
شکراله زاده
سلام دوست عزیز ، ممنونم از لطف شما :)
منم خیلی خوشحالم که دوستان خیلی خوبی مثل شما دارم
منم نظر شما رو خوندم واقعا لذت بردم مخصوصا اون قسمتیش که از ملاصدرا نوشته بودین
ممنونم از وقتی که میذارین و نظرات ارزشمندتونو برامون مینویسین
واقعا نظرات همه دوستان ارزشمنده و خوندن هر کدومش ذهنم رو بیشتر باز میکنه و باور های بهتری رو درونم ایجاد میکنه
امیدوارم شما ام روز به روز موفق تر بشین و به هر جایگاهی که میخواین برسین.
سلام
موارد مهم
باورهای محدود کننده اجازه نمیدهد که ثروت را خلق کنیم و به موقعیتهایی دست پیدا کنیم که بتوانیم پیشرفت کنیم.
وقتی ولی را استفاده میکنیم و می گوییم، آن موقعی است که باورهای محدود کننده داریم و باید آن را بررسی کنیم.
ما قدرت داریم که زندگی خودمان دست خودمان باشد. و هیچ کسی قدرتی ندارد که تاثیری در زندگی ما بگذارد مگر اینکه ما این را باور کنیم.
باورهای ایجاد کنیم که ثروتمند واقعی باشیم و این دست خودمان است که این باورها را بسازیم.
عوامل بیرونی در ثروتمند شدن ما تاثیری ندارد
با ایمان به موفقیتت نگاه کن و با باورهای درست انجامش بده؛ باور کنیم که خدا با من است و با ایمان حرکت کنیم و عمل کنیم و وقتی که باورهای ثروت آفرین و درست ایجاد کنیم؛ میتوانیم تضمین کنیم که به موفقیت میرسیم
چیزی از قبل مشخص نیست؛ همه چیز به ما بستگی دارد هر باور و هر توجه ای که داریم نتیجه اش را خودمان می بینیم اگر نتیجه کارمان خوب نیست برویم سراغ باورهایمان که چه باوری داریم که داریم این طوری عمل میکنیم.
عمل ما هست که ایمان ما را نشان میدهد
خدا برای هر کس بهترین را می خواهد و شرایط را برای ما ایجاد کرده است و این ما هستیم که استفاده کنیم یا نه.
موارد کمک کننده
یکسره این جمله تکرار میکنم؛ من خالق شرایط خودم هستم. راضیم یا نه خودم کرده ام و این نتیجه کارم است.
هر چی که باور کنیم همانطوری میشود پس چرا باور خوب نداشته باشم انتخاب با من است این را یکسره به خودم میگویم خدایا شکرت برای این همه یادگیری
همشه تا میگویم ولی اگر زود به خودم میگویم که اینجا داری اشتباه می کنی چون داری این کلمه را می گویم.
اما اگر ولی … را از فرهنگ لغت زندگیم حذف کردم؛ گاهی اشتباه می کنم ولی زود بر میگردم به مسیر درست.
بدبیاری و خوش بیاری من به کسی مربوط نیست و کاری هم نمی تواند انجام دهد این من هستم که دارم انتخاب می کنم که خوش بیار باشم یا نه. این خیلی احساس مسئولیت به من داده است و ارزش خودم را پیدا کردم و این مسیر همیشگی است اگر همیشه روی خودم کار کنم که کار می کنم و این مسیر لذت بخش را ادامه میدهد.
همیشه تا می خواهم هر کاری را انجام بدم زود به خودم میگویم وابسته شدم به عوامل بیرونی یا نه و این طوری مسیر درست را انتخاب می کنم.
موفقیتی را که می خواهم باورش را بسازم و عمل کنم این کار من در این روزهاست و نتیجه اش هم عالی است.
اقدامات و برنامه هایم
با توجه به کاری که می خواهم انجام بدهم با آگاهیهای این دوره راهکارش را پیدا میکنم خدایا شکرت
بیشتر روی باورهای فراوانی کار کنم.
JUST DO IT NOW
با سلام خدمت استاد گرانقدر
این باور که شانسی اتفاقات میفته منم داشتم ولی با آموزش های شما متوجه شدم اگه یک نفر تونسته پس منم میتونم چون اونم همین هوا نفس میکشه همین خاک قدم میذاره پس تفاوت تو نگرش و نوع باورهاشه پس به جای اینکه بگم شانسیه بیام الگوبرداری درست از باورهای مفیدش کنم و خودمم همونو انجام بدم.
این شرک درون منم خیلی وجود داشت که عوامل بیرونی تاثیر گذار تو زندگی من هستن حتی خیلی خیلی بیشتر از خودم ولی وقتی دانلودهای اجرای توحید در عمل شما گوش دادم کلی تمرین کردم الان خیلی خیلی بهتر شدم و دارم تلاش میکنم که هر روز بهتر شم و واقعا با تغییر کوچولو در باورام نتایج شگرفی تو زندگیم ایجاد شد که هیچ کسی و چیزی و شرایطی تاثیری تو زندگیم نداره اگه تاثیر داره چون من اون شرایط باور کردم من ترجیح میدم چیزای عالی توجه کنم و هیچ عامل بیرونی تاثیری در خوشبختی من نداره دلار رفت بالا اوکی ایا منم هم درامدم بیشتر کردم؟ این نگرش خیلی کمک کرده بهم چون ذهن من از حاشیه امن اورد بیرون و درهای جدیدی از موفقیت برام باز کرد اولش یکم این سوئیچ کردن سخت بود مثل حالت قندسوزی بدن تبدیل به چربی سوزی بشه اولش یک انرژی مضاعف میخواد ولی بعدش بهترینا اتفاق میفته.
اینکه در کتاب فکر خدا بخوانیم شما خیلی عالی این موضوع باز کردید که همه چی بواسطه چیزایی که خودمون ارسال کردیم اتفاق میفته بطور مثال کلمه Present که از ترکیب کلمه pre و sent ایجاد شده که معنی پرزنت (حال) میشه از قبل ارسال شده یعنی حال ما براساس چیزایی که از قبل ارسال شده.
در هیچ جای قرآن خدا نگفته از روی عصبانیت سزای کسی میده
» آیات قران در این مورد:
» چون به انسان رحمتی بچشانیم شادی میکند و اگر مصیبتی به ایشان برسد با اینکه اثر کارهای خودش است ناگهان نومید میگردد (روم 36)
» هر رنجی به شما میرسد دست خود شماست درصورتیکه خدا بسیاری از اعمال بد عفو میکند (شوری 30)
از این ایات نتیجه میگیریم که اگه هر اتفاقی میفته بواسطه خودمونه اگه عذابی میبینیم خودمون درخواست دادیم( مثال : تخلف رانندگی برابر است با جریمه پس تخلف کردم که جریمه شدم پس اگه چراغ قرمز رد نمیشدم که جریمه نمیشدم)
» پس عذاب یا رحمتی که تو زندگیمون میاد بواسطه اعمال خودمونه نه اینکه خدا بخواد اذیتمون کنه یا لطف کنه
» نگاه قران به مشیت الهی (و لو شا ٕ الله):
» اگر خدا میخواست تمام زمینیان ایمان می آوردند آیا تو میخواهی مردم مجبور کنی ایمان بیاورند؟ (یونس 99)
» یضل من یشا یهدی من یشا ( خداست که هر که بخواد بیراهه هدایت میکند هر که بخواهد راه درست)
پس متوجه میشم که خدا مارو آزاد گذاشته که خودمون دوست داریم به کدوم سمت بریم ( مثال: چاقو کاربرد فراوان داره یکی قتل میکنه یکی نجات میده آیا چاقو ایراد داره؟)
پس هر اتفاقی که ما داریم میبینم بواسطه عملمون به قانون جهان هستیه
پس خیالمون راحته که کسی دخیل نیست تو اتفاقات زندگی حالا بیایم شرایط تغییر بدیم با تغییر باورها که بواسطه کنترل ورودی ها میاد
در انتها باید عنوان کنم 1 سال پیش که خیلی جدی شروع کردم به تغییر زندگیم فقط فقط بواسطه تضادی بود که بهش برخوردم باور کردم پس اگه تضادی میاد بپذیر خدا دوست داره
سلام به همه همسفران عزیز
چقدر من باور غلط و باور درست از این فایل ۲۰ دقیقه ای نوشتم
ممنون استاد
چند تا باور که الگوهای زیادی براشون پیدا کرده بودم رو اینجا مینویسم:
1. باور غلط: “ما میخوایم یه حرکتی بزنیم، یه کاری کنیم ولی یه سری آدم درد و کلاهبردار نمیزارن”
به نظرم این تفکر غالب خیلی از ماهاست که مثلا من فلان ایده خفن رو دارم حیف که توی ایرانم اگر یه کشور دیگه بودم من رو روی دست میبردن….
و یا خیلی عامل بیرونی مثل شرایط مملکت و رئیس جمهور و دولت رو بزرگ میکنیم که اینا نمیزارن ما به فلان چیز برسیم وگرنه ما پتانسیلش رو داریم و این جبر جغرافیاست
2. باور درست: “هیچ کسی نمیتونه اون چیزی که من توی زندگیم خلق کردم رو ازم بگیره مگر اینکه من باور کنم که میتونه”
یاد یک شخصی افتادم که ایشون میگفتن پدرش توی زمان شاه شرکت پخش نوشابه داشت و خیلی پولدار بود و چند تا بیزینس داشت ولی بعد انقلاب اومدن اموالش رو مصادره کردن و الان چیزی نداره و همش از گذشته حرف میزدن که فلان بودیم و بلان بودیم و خدم و هشم داشتیم
یا خود من چند سال پیش توی یه شرایطی بودم که برای خودم آدم ها رو خیلی بزرگ کرده بودم و میترسیدم که اونا بهم ضرر بزنن و زندگیم رو خراب کنن…
انگار هیچ قدرتی برای خودم و خدا قائل نبودم و بهشون باج میدادم
3. باور غلط: “همیشه چیزهایی که داری رو کمتر نشون بده که مردم چشمت نزن”
این باور، پاشنه آشیل مادرم بود که یادمه مثلا میگفت اگه ۴ تا وسیله خونه رو عوض کردیم ۲ تا رو نشون بدیم که مردم نگن چه خبره و اینا حتما گنج گرفتن😂و یا پول داشتیم ماشین بهتر بخریم ولی یه ماشین معمولی میخریدیم که مردم چشممون نزن
از اون طرف خانواده شوهر عمه ام اینا چشم و هم چشمی مثبت 😂داشتن یعنی فلانی اگه میدید خواهرش سرویس خواب شیک خریده اونم میرفت یه بهتر میخرید یا میدید داداشش ماشین عوض کرده اون میرفت یه دونه بهتر میخرید و اینا اینجوری دست جمعی وضعیت زندگیشون بهتر شد😂
4. باور غلط: “خدا سرنوشت انسان ها رو از قبل مشخص کرده”
هر کسی پیشونی بلند داره یعنی بخت بلند داره
بماند که من چقدر پیشونی خودم رو اندازه گرفتم که ببینم بلنده یا کوتاه و چقدر برای برادرم غصه خوردم که پیشونیش کوتاهه 😂
و تمام مدت یه الگو جلوی چشمم بود که این باور اشتباه رو درست کنم ولی ندیدم
مثلا دایی من پیشونی بلندی داره و مادرم پیشونی کوتاه
و وضعیت زندگی مادر من به مراتب بهتر از داییم هست
ولی من قبول نمیکردم و میگفتم قدیمیا حتما یه چیزی میدونستن که اینجوری گفتن
نمیدونستم که قدیمیا بر اساس باور خودشون اینو گفتن…
سلااااام استاد
ممنوووونم
خییییلی عااااالی بود ، عالی بود ، عالی
حرف نداری استاد ( :
واقعا هر روز دارم از لذت پیشرفتم خدا را شکر میکنم ، هر روز دارم حس میکنم که پله به پله دارم پیشرفت میکنم ، هرچند که میدونم بازم باید سرعتم بیشتر بشه !!
واقعا ممنونم و خدا را شاکرم که تو این مدار قرار گرفتم ، و با خواستن من شما یکی از بزرگترین نعمت های خداوند برای من و بقیه دوستان و همینطور دست خداوند برای پیشرفت من و دوستان دیگه بودید و هستید . : )
از پیشرفت هاتون که داخل فایلها میگید بی نهایت خوشحال میشم ، واقعاااا
و روز به روز خدا را با نعمتاش دارم بیشتر درک میکنم ، و همینطور میخوام از خدا که این راهو البته با اختیار خودم و خواسته خودم قوی تر ، شادتر و سریعتر برم و از لحظه لحظش لذت ببرم .
از بس وقت های خودمو برای گوش کردن فایلها میزارم ( چه فایلهای الان و چه گذشته ) وقت نمیکنم توی سایت بیام و اتفاقا دوست دارم بیشتر داخل سایت باشم و در قسمت عقل کل فعال باشم و نظر بگذارم .
از خداوند هر لحظه ممنونم و بعد از خودم ممنونم که این راهو انتخاب کردم و بعد از شما استاد عزیز که این مسیرو به ما نشون میدید و راهنمایی میکنید تا سریعتر بیایم و به شما و بالاتر برسیم .
یدونه باشی استاد : ))
در پناه حق !
سلام
بسیار بسیار فایل زیبایی بود. خیلی درست همون باورهای محدود کننده ی سابق خود من رو نشونه گرفته بود.
باورتون نمی شه که زمانی که داشتین توضیح می دادین چقدر به خودم و باورهایی که در گذشته داشتم می خندیدم!!!
یه زمانی چقد برام بدیهی بود که اگه شرایط جور نشد چی؟ اگه کسی قدرت داشت و تونست من رو زمین بزنه چی (که الان میدونم که این یه باور شرک آمیزه.)، همه چی دست خداست ولی ماهم باید تلاش کنیم! پس دقیقا جایگاه ما کجاست؟!!!
اما امروز می فهمم که وقتی خدا در سوره اسرا میگه که ما همه رو یاری می کنیم “کلا نمدهولاء و هولاء و ما کان عطاء ربک محظورا” یعنی خداوند مثل همون پدری می مونه که برای همه داره شرایط رو جور می کنه. هر کسی این خودشه که می تونه استعداد و علاقه ی خودش رو پیش ببره یا از روند گسترش جهان عقب بمونه.
و یادم میاد که چقدر استادانه خودم رو محدود می کردم با این آرزو برای خودم و دیگران که هرچی خدا بخواد و به صلاحت هست برات پیش بیاد!
و تن در می دادم به شکست و فکر می کردم که خدا این رو برای من خواسته!
:)
چقدر خنده داره!
:)
از خدای بزرگ و مهربون برای آشنا شدن با شما بی نهایت سپاس گزاری می کنم. مخصوصا برای اینکه من رو بسیار عالی با مفهوم توحید آشنا کردین و امیدوارم که مثل سابق برنامه های قرآنی تون ادامه داشته باشه.
در پناه تنها رب العالمین شاد ، پیروز و تن درست باشید…
به نام خداوند زیبایی ها
به نام خدایی که مرا آگاه کرد به قوانین بدون تغییرش و بی نهایت سپاسگزارم برای هر لحظه بودن در این مسیر الهی
استاد و مریم نازنین سلام
دوستان نازنین سلام
اولا که تازه آشنا شده بودم با شما ، استاد و مریم نازنین ، همیشه میشنیدم که میگفتین باورها همه چیز است، نشانه هاش را میدیدم،میدیم که آدم ها با باورهای متفاوت تجربه های متفاوتی دارن از زندگی ،از رسیدن به خواسته هاشون ، از درآمد، از نعمت و ثروت ،از سلامتی، از روابط،
دیدم که باور یک چیز عجیب و غریب نیست بلکه افکار و تجربه هایی بودن که بارها و بارها اونقدر تکرار شده بودن اونقدر دیده بودم که شده بودن شکل طبیعی زندگیم،
دیدم که جهان مثل آینه ای است که هر آنچه که من باور دارم را بهم نشان میده
دیدم ک چقدر باورهای من شبیه خانواده و دوست و اشنا بود و تجربه های یکسان این را داشت نشان میداد ، هرچه که بیشتر روی خودم کار میکردم بیشتر و بیشتر درک میکردم که باورها همه چیز است و تجربه آنچه که در زندگی داشتم نشان از وجود هم باورهای قدرتمندکننده بود هم محدود کننده.
دیدم که این باورها هستند که برنامه ریزی میکنن زندگی مارو، باورهایی که چنان رخنه کرده اند تو جان و وجود ما که آنها را نمیدیدم و همه شرایط و اتفاقات را به نوعی طبیعی در زندگی میدونستم و تجربه ناخواسته ها را به دولت و شانس و آدم های دیگه و . . .(هر عامل بیرونی ) وابسته میدونستم،فک میکردم فلانی شانس داشته ثروتمند شده یا خدا براش میخواد یا پارتی داشته و . . . ، در صورتی که اینها همه باورهای محدود کننده بودن که فقط و فقط من را از تجربه نعمت های بسیار دور میکرد
مهم نبود چه قدر تلاش فیزیکی میکردم ،مهم باورهایی بود که تو در هر زمینه داشتم ،مهم نبود علاقه و خواسته من چی بود مهم باورهای من تو اون زمینه بود
وقتی باورهای محدود کننده داری، محدودیت هارو بیشتر و بیشتر تجربه میکنی که مثل سد میمونن ،سدی که آنقدر بهش بال و پر دادی که نمیتونی انجام شدن کارت رو بدون آن تصور کنی، خواسته هایی که خیلی دوست داری تجربشون کنی اما باورهات اونقدر قدرتمند عمل میکنن که مانع از رسیدن تو به آنها میشن و به این نتیجه میرسی که زندگی یعنی نرسیدن به خواسته ها! و چه باور محدودکننده ای ! و این باور آنقدر قدرتمند هست که مدام در چرخه معیوب اتفاقات قرار میگیری و مدام این نتیجه را مرور میکنی
باورهای قدرتمند کننده باورهایی هستند که مارو در مسیر درست قرار میدن در مسیر اتفاق های عالی و رسیدن به خواسته ها، هدایت میشیم به افراد و شرایط درست،فرصت ها و نعمتها ،باورهایی هستند که احساس خوب را در ما ایجاد میکنن
از کجا میشه فهمید باورهای من چی هستند؟ از نتایجی که الان تجربه میکنم ،تجربه های من ناشی از فرکانس هایی است که ارسال میکنم به جهان، از چیزهایی که بیشتر میبینم و میشنوم و بهشون توجه میکنم ،از اماها و اگرهایی که میارم که مثل زنجیر فولادی به پای ما بسته شده و ما را در محدودیت ها نگه میداره
اولین قدم این است که باورهای قدرتمندکننده بسازی، باورهایی که هماهنگ با خواسته ات است،در هر چیزی که میخواهی، با ایمان و توکل به خداوند، این که باور داشته باشی میشه و با احساس خوب آن کار را انجام بدی، اصلا جنس باورهای قدرتمندکننده همینه
این ساز و کار جهان است این قانون خداونده برای رسیدن تو به خواسته هات، به محض اینکه میخواهی، باورهای مناسب آن خواسته را می سازی، و بقیه اش دیگه کار جهان است که تورو در مسیر خواسته هات قرار بده و با شرایط و اتفاقات و ایده ها و راهکارها و آدمهایی مواجه کنه که شما را به خواسته است برساند
باور حاصل تکرار بی نهایت بار یک فکر است، پس وقتی باورهای قدرتمندکننده را میسازی باید آنها را اونقدر تکرار کنی تا باورهای محدودکننده ذهنت را کم رنگ و کم رنگ تر کنه، از وقتی که تصمیم میگیری و باورهای درست را میسازی نشانه ها را ببین اونا تاییدی از بودن در این مسیر الهی است
باورهای قدرتمند کننده تو این فایل :
ما خالق زندگی خود هستیم و هیچ قدرتی بیرون از ما تاثیری بر ما ندارد
دست به خاک بزنی طلا میشه
من قدم به قدم هدایت میشم
هیچ چیزی به اسم شانس وجود ندارد
تضادها را انگیزه ببین برای بهتر شدن و رسیدن به خواسته هات
من باور دارم که به افراد و شرایط و مسیرهایی هدایت میشم که بیزینسم صد در صد موفق و عالی میشه
روند صعودی در وضعیت مالی من تا ابد ادامه دارد
هیچ چیز از قبل تعیین نشده ،فقط و فقط ما خالق زندگی مان هستیم
استاد و مریم نازنین برای همه چیز از شما بی نهایت سپاسگزارم ،
فایل های جدید زندگی در بهشت و فیلم های که با درون گرفتین فوق العاده زیبا است و پر از احساس عالیه
در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین
به نام خدا
سلام دوست عزیزم شایسته
بسیار متن عالی و خوبی نوشته بودید من بسیار لذت بردم
باورهاتون را خوندم و اونها را برای خودم در گوشی ام یادداشت کردم و حالم خوب شد و می خواهم روی باورهای ثروت آفرین به لطف حق کار کنم یعنی یکی از آرزوهای من هست که ثروتمند شوم حالام که فهمیدم خودم خالق هستم و خودم می تونم خلق کنم بسیار عالی شد و چی از این بهتر و بالاتر
براتون بهترین ها را از خداوند می خواهم
همیشه شاد و سعادتمند باشی در دنیا و آخرت
امیدوارم همه دوستان به هرآن چیزی که می خواهند و دوست دارن بالذت وشادی برسن الهی آمین
یا حق
بنام نامی یزدان
ساعت 5:55 صبح سه شنبه17 اسفند 1401
نمیدونم چرا بیخود بی جهت از ساعت 4 صبح از خواب بیدار شدم با یه حس عالی،آهان یادم اومد بیخود و بی جهت نبوده!!!! امروز یه ایده راجب کسب و کارم بهم الهام شده ،نه یه ایده ی شاخ و دم دار ها!!!!نه دقیقا ایده ی انجام کاری که قبل ها و خیلی قبل ها هم انجامش میدادم فقط با این تفاوت که از قبل نتیجه اون عملو با باور محدود کنندم مشخص کرده بودم شکست
حالا بعد از یکسال کار کردن روی توحید روی خودم روی احساس لیاقتم روی فراوانی روی بی نهایت بودن فرصت ها روی نیم پر لیوان کارکردن خیلی ساده امروز بهم گفته شد همان کاری که قبلن انجام میدادی انجام بده،و حالا با این باورها ببین چه نتیجه ای رقم میخورد!!ته دلم انگار میدونم موفقیت این سری دیگ لاجرم باید نتیجه ی اعمال من باشه با دلیل و منطق میخوام بگم
اولین دلیل که خیلی هم برای خودم مهم و دوس داشتنیه اون صدای شیرین و مهربون الهام درونیمه که الان تقریبا 10 15 روزه فقط داره بهم میگه که بزودی خداوند به تو روزی خواهد داد که نمیتونی حسابش کنی اولین بار که اینو شنیدم مقاومت کردم گفتم این نجوای شیطونه که به من امید الکی بده تا منو ثابت سر جام نگه داره!!! بعد خودم گفتم چی؟؟؟؟؟مگه شیطان کارش امید دادنه؟بعد تو چی پیش خودت فکر کردی؟؟کسی که امید بهش داده میشه اصن میتونه سرجاش بشینه؟ کدوم امید و انرژیه که تورو ثابت سرجات نگه میداره؟هرچی این سوالات رو با صدای بلند توی ذهنم تکرار میکردم برام باور پذیر تر شد این وعده خداوند تا به همین امروز که بهم گفته شد یه سری کارها انجام بدم و واقعا تَه دلم روشن و گرم به انجامش هم توانایی انجامشو دارم چون قبلا خیلی انجامش دادم هم الان انقدر نشونه و باور خوب پشت پس زمینه ذهنم هست که یاد جمله شما تو دوره ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها توی فایل مصاحبتون با عرشیای عزیز از دهان عرشیا شنیدم:
ما هستیم که با باورهامون نتیجه کارمونرو از قبل مشخص میکنیم،ما میتونیم یک قدمی رسیدن به نتیجه بایستیم و برگردیم و یه سمت دیگه حرکت کنیم و نتیجه کار رو عوض کنیم
اصن یه مهری خورد توی قلبم که این سری دیگ میشه چون منم که دارم نتیجه رو تعیین میکنم با باورهام با فرکانسم
از بعدازظهر این جمله شما داره توی ذهنمو گوشم زمزمه میشه
یک عمل یکسان با باورهای متفاوت،نتیجه متفاوت خواهد داشت این یک قانون است
چرا من تا الان ازین دید نگاه نمیکردم یک انسان با ذهن فقیر هم یک مغازه میزنه،یک انسان با ذهن ثروتمند هم مغازه میزنه و هر دوتاشون یه عمل ثابت انجام میدن هرروز صبح بلند میشن میرن محل کارشون ،هر دوشون برای تهیه جنس بازار میرن،تو مغازه جفتشون مشتری میره،هر دوشون یه جنسی رو میفروشن چی اینجا فرق داره که یکیشون هررور ثروتمند تر و یکیشون هرروز فقیر تر و ناتوان تر میشه؟؟؟واقعا من که هرچی فکر کردم دیگ نتونستم بهونه الکی بیارم فقط بلند گفتم باور پشت انجام کارشون
یکی از روی ترس و باور محدودکننده یه جنسی رو میخره انبار میکنه فرداش قیمت هاش میریزه ،فروش اون جنس ممنوع میشه،انبارش آتیش میگیره بیچاره میشه بدبخت میشه، یکی از روی باور خوب از روی اینکه هرروز فرصت ها بیشتر میشه ،منهر لحظه دارم هدایت میشم به سمت ثروت و فرصت بهش گفته میشه یه جنسی رو بخره به تعداد زیاد شبش میخوابه فرداش بلند میشه میبینه کل جهان دنبال اون جنسیه که بهاینگفته شده بود بخر ،بخدا به همینراحتی!
یه روز یه شخصی میره پیش بهلول بهش میگه شنیده ام تو بسیار فرد عاقل و با دانشی هستی و الکی خودت رو به دیوانگی زدی،محض رضای خدا بمن بگو چیکار کنم که ازین رنج و سختی بیام بیرون و ثروتی بهم بزنم ،بهلول بهش میگه هرچی که داری و نداری رو نقد کن و آهن و میلگرد بخر! طرف این کار رو میکنه فردای همون روز حاکم شهر اعلام میکنه راهزن ها به کاروانی که قرار بود مایحتاج ساخت و ساز شهر رو بیارن حمله کردند این ماه چیزی نداریم و قیمت آهن و میلگرد و میبره بالا و مردم میریزن ازین بنده خدا هرچی آهن و میلگرد داشته میخرن و طرف به نون و نوا میرسه،بعد مدتی بهلول میره پیش طرف و بهش میگه دیدی به حرفم گوش کردی الان چقدر اوضاعت خوب شد! طرف به بهلول میگه برو بابا تو یه دیوونه ای مگه میشه با حرف یه دیوونه این همه پولدار شد همش از ابتکار عمل خودم و بودم چاشنی شانس!
بهلولم میگه:حالا که اینجوری شد یه ایده دیگه داشتم که وضعت رو ده برابر الان میکرد ولی اونو دیگ بهت نمیگم!
بنده خدا میفته به پای بهلول و به غلط کردن میفته میگه اشتباه کردم تورو خدا بگو چیکار کنم
بهلول بهش میگه هرچی داری رو نقد کن پیاز بخر انبار کن ،اونم اینکار رو میکنه فردای همون روز حاکم شهر میاد میگه بار پیازی که برای حاکم کشور همسایه فرستاده بودیم برگشت خورده قیمت پیاز میاد پایین و اون طرف هم بیچاره میشه
طرف با عصبانیت میره پیش بهلول میگه این چکاری بود با من کردی به خاک سیاه منو نشوندی ،بهلولم میگه من کاری نکردم دفعه اول تو بمن با این دید که من عاقل و با اندیشم درخواست کمک کردی ولی دفعه بعدش به من گفتی که دیوانه ام ،پس از یه دیوانه انتظار ایده ی ثروتساز نداشته باش
کل این داستان فقط بمن این پیام داد که منم با دیدگاهم و با باورم نتیجه کارم رو رقم میزنه نه هیچ عامل بیرون از من ، جهان بیرون از من،بازتابی از درون خودم هست
بزودی زود با نتایج پر بار مالی میام اینجا استاد عزیزم
بی نهایت بابت وجود شما و این سایت بی نظیر سپاسگزار خداوندم
سلام پوریا جان ،
امیدوارم خوب باشید و هر روز ایده های ثروت ساز بیشتر و بیشتر دریافت کنید و ثروت و نعمت بی حساب برای شما وارد بشه .
این مثال بهلول دقیقا مشابه ایه قران أست که به وقت سختی از خدا گله و شکایت می کنند و نعمتها را از جانب هوش و حرکت خودشان می دانند .
اعراف ١٣١
اما نهتنها عبرت نگرفتند، بلکه هر زمان خوشی و نعمت سراغشان آمد، گفتند: «این نتیجۀ لیاقت خودمان است.» اما اگر احیاناً سختی و بلایی دامنگیرشان میشد، آن را از نحسیِ قدم موسی و همراهانش میدانستند! بدانید از نظر خدا علت نحسیشان کارهای زشتِ خودشان بود؛ ولی بیشترشان نمیدانستند.
شورا ۴٨:
پس اگر رو بگردانند، مسئولیتش با خودشان است؛ تو را نفرستادهایم تا مراقبشان باشی! وظیفهات رساندن پیام الهی است و بس. وقتی از طرف خودمان راحتی و رفاهی به مردم بچشانیم، به آن سرخوش میشوند و اگر در نتیجۀ کارهای زشتشان سختی و بلایی دامنگیرشان شود، کفر میگویند! بله، انسان معمولاً ناشکر است.
امیدوارم که همه ما در گروه شکر گذاران باشیم که شکر گذاری بالاترین فرکانس را دارد.
شاد و ثروتمند باشید
با عرض سلام خدمت خانواده ی بزرگ عباس منش
بدون شک و تردید این من هستم که تمام اتفاقات زندگی ام رو رقم میزنم و الان هر جایی هستم جای درستی قرار دارم چون خودم خواستم،
یکم طول کشید تا این مطلب یا این قانون رو درک کنم،ماجرا از چند ماه پیش شروع شد ،سخت تصمیم بر خودکشی گرفته بودم و هر آن امکان داشت خودکشی کنم،قبلا خیلی تلاش کرده بودم خیلی فایل انگیزشی گوش کرده بودم اما همه انرژی ها موقتی بودن حتی یک روز هم دوام نمی آوردن تا این که اشتباهی تو گوگل کلمه عباس رو تایپ کردم و بعد از جستجو سایت عباس منش رو اول از همه نشون داد
با توضیحات پایینش فهمیدم سایت خوبیه ،خلاصه کنم اومدم وثبت نام کردم ،بله من هدایت شدم،و خشبختانه با استاد آشنا شدم ،الان ۷ ماه از اون روز میگذره نمیخوام بگم میلیاردر شدم ولی دارم شغلمو عوض میکنم ،استرس ندارم ،و هیچ وقت دیگه ب خودکشی فکر نمیکنم،هر روز صب با لبخند بیدار میشم،با خانواده مهربانترم واقعا زندگی که الان دارم آرزوی همست ،زندگی بدون نگرانی ،بدون استرس،چون خودم میخوام،اگه برید قسمت نظرات عقل کل اولین سوال منو ببینید میفهمید چی میگم،واقعا باورم نمیشه ۷ ماه پیش تو وضعیت بودم خدایا شکرت،و دوم ممنون از استاد که زندگیمو متحول کرد و اینو بگم چون خودم خواستم این اتفاق افتاد،
شاد باشید