چگونه با کشف قوانین زندگی خواسته هایم را خلق کردم - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

325 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فريبا کامیابی گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی ،عباسمنش عزیز وخانم شایسته عزیز که این روزها تمام مدت توی گوشم صدای شما ،صحبتهای شما ،راهکارهایی که برای زندگی بهتر میدین ،هست ولذت میبرم وتمام سعیم بر این است که بجای گوش دادن به اخبار منفی ودیدن فیلمهایی که نه تنها بدرد من نمیخوره بلکه باعث ناراحتیم میشه ،فقط فایلهای شمارو گوش کنم.دخترم چهار قدم از دوره دوازده قدم رو خریداری کرده وباهم گوش میکنیم ونکته برداری میکنیم ،به تازگی هم خودم دو فصل از کتاب الکترونیکی استاد ( رویاهایی که رویا نیستند ) رو خریدم ومشغول خوندن هستم ،هربار که صحبتهای استاد رو گوش میکنم پیش خودم میگم چقدر خوبه که با استاد آشنا شدم واین چیزهارو میشنوم ،خدارو شکر میکنم به سریال زندگی در بهشت نگاه میکنم ولذت میبرم ،ضمن اینکه الان شبیه شاگرد مدرسه ای شدم که تازه ریاضی یاد گرفته وبا توجه به آموزه هاش سعی در حل مسایل جدید ریاضی داره .چون فرمول رو یاد گرفته ومسایل جدید رو طبق فرمول به راحتی حل میکنه ،خیلی خوشحالم .وقتی نزدیکانم از زندگیشون میگن وشکایت دارند میفهمم علتش چیه ولی چون در مدار درست نیستند من نمیتونم کمکی کنم واگر چیزی هم بگم جز اینکه در دلشون من رو مسخره کنند فایده ای نداره ،پس فقط گوش میکنم واز خدا میخوام شرایطی براشون فراهم بشه که اونها هم این آگاهیها رو پیدا کنند وزندگی بهتری داشته باشند ،همون طور که من از وقتی قوانین رو فهمیدم وبهشون عمل کردم زندگی خیلی بهتری دارم از هر لحاظ .باز هم ممنون وسپاسگزار شما هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    به نام الله

    به نام خالق پاک

    به نام رب العالمین

    ….

    استاد چرا فایل هاتون این جور یه

    استاد چرا اینقدر خوبید

    مگه داریم

    مگه میشه

    اینقدر یک انسان شریف

    اینقدر به عهد خودش وفادار

    اینقدر پاک و مخلص بیاد و بگه خواسته داری بیا این کد برو اجراش کن

    الله اکبر

    خدا بهتون برکت بده

    خدا بهتون عنایت بده

    دوره کشف قوانین پلی به سوی بهشته

    من دوره را دارم خدا را بی نهایت شکر و خیلی از سوالات خانم عزیز دل تون را یاد داشت کردم و با جواب دادن به اونها به دوره روانشناسی ثروت یک هدایت شدم

    خدا را شکر در این مسیر هستم

    خدا را شکر برای وجودتون

    خدا بهتون اجر بده

    هر چی شما به خواسته هاتون می رسید برای ما شاگرد هاتون بهتره چون بیشتر باور می کنیم که میشه مریم جلو

    عاشقتونم

    اینقدر که عاشق شما هستم عاشق خودم نیستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مینا تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1137 روز

    سلام ب استاد عزیزم مرد عمل ک از هیکلش و اندام زیباش میشه پی برد ب دقت ودرستی تمام اموزش هاش

    این فایل نشانه من بود امروز

    از خداوند می خوام ک هرروز و هرروز تعهد و انرژی ایمان من روبیشتر کنه برای عمل کردن ودرک این قانون بدون تغییر تاازاون تووخلق زندگی دلخواهم ب کاربگیرم هر لحظه

    زندگی بهشتی استادم نمود عینی از عمل کردن ب این قانونه

    همان طور زندگی گذشته شما هیچ بهانه ای برای نشدن وحرکت نکردن باقی نمیمونه استادجانم ازت ممنونم ک با خودافشایی ایمان مارو قویتر میکنی برای حرکت برای ادامه دادن

    ازخداوند می خوام همون طور ک من رو ب این مسیر زیبا و سر راست هدایت کرد همون طورهم سد ها و مقاومت های ذهنی ک مانع از دریافت خواسته هام هست رو بشکنم چون اول و اخر تویی پروردگارم شکرررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    ما می توانیم مانند زبان برنامه نویس به جهان نگاه کنیم :

    کد بنویسیم وخواسته های خود را خلق کنیم

    ما می توانیم از قوانین جهان: برای خلق خواسته های خود استفاده کنیم

    جهان:

    بر پایه ی قوانین اداره می شود

    به همین دلیل ما می توانیم:

    از الکتریسته استفاده کنیم به اختراعات و اکتشافات در زمینه ها و حوزه های گوناگون بپردازیم

    تمام دانشمندان:

    بر پایه ی قوانین دستگاه هایی را اختراع کرده و کارهایی به واسطه ی آن انجام داده اند

    هر چیزی که از آن استفاده می کنیم: به دلیل درک و استفاده از قوانین شکل گرفته است

    همان گونه که قانون فیزیک جاذبه چسبندگی وجود دارد:

    اتفاقات شرایط افرادی که وارد زندگی ما می شوند هم تابع قانونی است

    اگر قانون را به درستی درک کنیم می توانیم:

    دلیل رخ دادن اتفاقات زندگی خود را متوجه شده و هر انچه که دوست داریم برای مان در آینده رخ دهد را کد نویسی کنیم

    بررسی کنیم:

    دوست داریم در آینده چه اتفاقاتی برای ما رخ دهد؟

    قانون را به درستی درک و به آن عمل کنیم تا: هر رویدادی را که دوست داریم برای ما انجام پذیرد

    به میزانی که قوانین را درک می کنیم: بهتر می توانیم به آن عمل کرده و نتایج راحت تر لذت بخش تر و سریع تر وارد زندگی ما می شود

    خواسته های ما که داریم:

    در مدارهای متفاوت قرار دارند اگر ذهن خود را با فرکانس و مدار خواسته های خود هماهنگ کنیم خواسته هایمان وارد زندگی ما خواهند شد

    آن چیزی که در زندگی ما رخ می دهد در تمام ابعاد و به هر شکلی:

    توسط خودمان به صورت ناآگاهانه خلق می شود

    یادگیری قوانین 4 مرحله دارد:

    باید قوانین را بشنویم آن را درک کرده به آن عمل کنیم و عمل را به قدری تکرار کنیم تا تبدیل به عادات و شخصیت ما شود نتایج به تدریج خواهد آمد و با ادامه ی این روند:

    نتایج بیشتر و بیشتر و بزرگ و بزرگتر خواهد شد

    زمانی که در مسیر درست حرکت می کنیم: نتایج به صورت پایدار در زندگی ما رخ خواهد داد

    هر بهایی که برای محصولات استاد پرداخت می کنیم:

    بی نهایت برابر نتایج بهتر وارد زندگی ما خواهد شد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سعید مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 207 روز

    با سلام و درود

    امروز که من تو مغازم نشستم و برق طبق معمول رفته هر روز و 2 ساعت خاموشی هست اینترنتها ضعیف میشه شاید اگه 2 ماه پیش این اتفاق میافتاد من به زمین و زمان ناسزا میگفتم اما الان سپاسگذاری رو بجا آوردم و چون کاری از دستم بر نمیومد در کار کردن و کارم سپر سازی هست گفتم بشینم چند تا فایل استادو گوش کنم اما نت ضعیف بود و جواب نداد و من شروع کردم به خوندن کامنتها و چند تا کامنت خوندم و اشک از چشمانم جاری شد از خوشحالی که خدای من چقدر خوبه چقدر بزرگه که منو هدایت کرد به سمت استاد و من الان نزدیک به دو ماهه حالم خوبه حالم خوبه خدایا سپاسگذارم و فقط اتفاقات خوب برام میفته و فقط زیبایی هارو دارم میبینم شبکه های اجتماعی رو به شدت کم کردم و غذای روحم و ذهنم رو فقط گوش دادن به فایلاهی استاد و تمرین کردن و شکر گذاری رابطم با همسرم فوق العاده شده با اطرافیان بهتر شده و هدفم فعلا روی باورهام هست ‌که به بهترین شکل تغییر پیدا کنه و اگر تغییر کنه یقین دارم که به اهداف دیگمم میرسم فقط خواستم بگم من این راهی که خداوند من رو هدایت کرده درونش هیچ وقت خارج نمیشم و با عمل گرایی و باور به قانون جهان هستی و الله با قدرت ادامه میدم.

    خدایا سپاسگذارم

    استاد عباس منش دمت گرم نمیدونم چرا ولی همش بغض میکنم از ای لطف پروردگار

    دمتون گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم شایسته وهمه شما دوستان عزیزم.من هنوز نتونستم

    فایلو ببینم اما یه حسی بهم میگه بنویسم یادمه همیشه حتی قبل ازاینکه با این قانون اشنا باشم دوسداشتم به بقیه کمک کنم و ادم مفیدی باشم خداوند بهم لطف کرد ومنو گذاشت تو مسیری که به خواستم برسم. دوسدارم راجبه همین نتیجه های کوچیکی که گرفتم بگم تا انگیزه ی باشه برا بقیه من همیشه به قران علاقه ی زیادی داشتم ازهمون بچگی اما نمیتونستم براش قدمی بردارم چون بینهایت باور های اشتباه داشتم دوسال پیش طلاق گرفتم وبایه بچه اومدم خونه ی بابا م هرچقد که فک کنین از جهان تو اون رابطه چک و لگد خورده بودم دراخرم جهان مجبورم کرد که بیام بیرون حال خوبی نداشتم وبا تک تک سلولهای بدنم دوسداشتم تعقیر کنم اما بلد نبود یه ادم ضعیف بودم که همیشه مهتاج توجه دیگران بودم وقتی ازخدا چیزی میخواستم انقد خودمو از خدای خودم دور میدیدم که حتما باید چنتا واسطه میاوردم وبعضی وقتا انقد به واسطه ها دلبسته میشدم که از خدا یادم میرفت اما خداوند نجاتم داد یه همسایه‌ی بابام اینا داشتن که فامیل دور مون میشد واز شرایط من خبر داشت یهشب که حالم بد بود بهش پیام دادم بهشت گفتم یه چیزی برام بفرسته اصلا نمیدونم چرا این وگفتم انگار یکی بهم میگفت اینکار بکن اونم یه فایل صوتی از عباسمنش برام فرستاد واز اون شب به بعد فایلهای عباسمنش شد همدم شب وروز من والان آدمی که نمیدونست هدف چی هست تبدیل شدم که برای خودم اهدافی دارم که مطمئنم بهشون میرسم هر روز سپاسگذاریامو مینویسم خواسته هامو واگه چیزی میخوام فقط ازخود خدا میخوام چون احساس میکنم خیلی بهش نزدیکم حس میکنم اون داره منو میبره جلو اون داره منو حرکت میده دروغ تهمت زدن غیبت مسخره کردن تو زندگیم جایی نداره خودمو دوسدارم توجه دیگران به اندازه ارزنی برام اهمیت نداره کوچیکترین پیشرفتمو میبینم وکلی خودمو تحسین میکنم اعتماد به نفسم خیلی عالی شده توکلم به خداوند بیشتر شده به تازگی گواهینامه گرفتم براماشین وفردا اولین روزیه که قرار برم اموزش قران روشروع کنم اول یاد گیری زبان عربی وبعد حفظش. دوسدارم کلام خداوند روباجان ودلم حفظش کنم وهمیشه توذهنن توذهنم باشه.مقاومتم بینهایت کم شده وبیشتر تسلیم امر خداوندم والبته هنوز نتونستم دوره بخرم ولی تو برناممه که امسال حداقل دوره عشق و مودت وعزت نفس رو بخرم. میخوام بگم قانون جواب میده بچه ها خداوند پاسخ میدهد خداوند عاشقمونه بدجور عاشقمونه اونقد که حتی نمیتونیم فکرشوبکنیم این ومیگم چون باور دارم هوامو داره هوای هممونو. ممنونم استاد عزیزم ممنونم خانوم شایسته عزیزم. عاشقتونم بچه ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    به نام خدای هدایتگر و اجابت کننده ها خاسته ها

    سلام به استاد عزیز و مریم عزیز چه بهشت سرسبز زیبایی چه اندام فوق العاده ای و حرکت در مسیر درست و بهبود همیشگی و همیشگی خداروهزاران بار شاکرم بهترین بهترین هارو فالو کردن و هر روز ازتون یاد میگیرم

    خوشحال در مسیر درست هستم ی فایل دیگه میبینم و خبر خوش دیگه خداوند هدایت کنه در زمان مناسب دوره رو بخرم و نکات مهم فایل

    =مثل برنامه نویسی به جهان نگاه کنیم و برنامه که از زندگی میخاییم بنوسیم تا اتفاغات رخ بده و به خواسته هامون برسیم

    =جهان بر پایه قوانین در همه نقاط جهان و اکتشافات با استفاده از قوانین به وجود امده و جهان قانون داره که باید به قانون عمل کرد درک کرد تا زندگی طبق چیزی که میخاییم بسازیم

    =و اگر بتونیم این قانون درک کنیم درست اجرا کنیم میتونیم به تمام خواسته هامون برسیم

    =هر چقد بیشتر قانون درک کنیم و عمل کنیم نتایج به راحتی وارد زندگیمون میشه

    =همه جنبه ها ثروت سلامتی شادی ارامش قانون فرکانس داره و اگه بتونیم مدارمون تنظیم کنیم نتیجه درست میگیریم

    =وقتی قانونو به درستی بتونیم باد بگیریم میتونیم تمام اتفاغات زندگی خودمون خلق کنیم

    =همه چیز تغییر میکنه وقتی قانون درک کنیم و عمل کنیم بهش

    =باید قوانین زندگی بشناسیم درک کنیم و عمل کنیم بهش تا بتونیم در همه جنبه ها نتیجه بگیریم

    =زندگی در تمام جنبه ها تغییر میکنه با عمل به این قوانین عمل واقعی در زندگی

    تحسین میکنم سلامتی که دارید

    تحسین میکنم ازادی زمانی مالی که دارین

    تحسین میکنم برای داشتن این ثروت معنوی و نزدیک شدن به خدا

    تحسین میکنم این قدرت و کنترل ذهنی که دارین

    تحسین میکنم روابط عاطفی عالی که دارین

    چه حرف زیبایی خداروشکر اینقد بی نیاز هست که چیزی نیست که الان نداشته باشید واقعن سلامتی هزاران میلیارد می ارزه

    سپاسگذارم برای این فایل

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    هێژا مەهتابی گفته:
    مدت عضویت: 3180 روز

    داستان از این قراره که چند سال پیش که من ورزش حرفه ای رو شروع کرده بودم یک همباشگاهی داشتم که ثروتمند بود و شرکت داشت و خب همکار هم بودیم اما من جای دیگه کار میکردم در یک شرکت دیگه و رابطه خوبی با من برقرار کرده بود و همیشه شجاعت و جنگاوری من رو تحسین میکرد چون کیوکشین کار میکردم که سنگین ترین سبک کاراته هست و در کنار موتای کیک بوکسینگ جز سه رشته سنگین رزمی حساب میشه چنیدن تا مقام در سطح استان و کشور و بین الملل به دست آوردم و من مرتب سر تمرین حاضر میشدم و ازش میپرسیم فلانی واسه چی شما هفته ای یک جلسه میای در هفته میگفت من وقتم کمه دوست دارم بیام چون مدت زمان طولانی میدیدمش که هفته ای یک جلسه میاد باشگاه و یک تمرین خیلی خیلی مبتدی انجام میده و از طرفی هم ثروت و نعمت فروان برای من جایگاه بسیار بسیار ویژه ای داره و همیشه دوست دارم رشد کنم از لحاظ مالی حتی اگه به استقلال مالی رسیده باشم خلاصه این باور نامناسب در ذهنم شکل گرفت که اگه میخوای ثروت مند شی باید ورزش نکنی و یا مثل این هم باشگاهی ات باشی بعدش دیگه رفتم توی مداری که هرچقدر آدم ثروتمند میدیدم اضافه وزن داشتند و آمادگی جسمانی پایینی داشتم و روی من تاثیر گذاشت خلاصه این که امشب خیلی فکر کردم خدایا من چرا انقدر کم ورزش میکنم با این که لذت زیادی میبرم از ورزش سنگین و حس فوق العاده نابی بهم میده انگار روی ابر ها هستم خیلی خیلی فکر کردم و این تجربه یادم اومد البته دیگه قصد اینو ندارم که حرفه ای ورزش کنم چون میدونم که چقدر باید بدن آماده ای داشته باشم و چقدر روی تکنیک کار کنم درسته که هفته ای سه جلسه میرفتم تمرین میکردم اما خب به دلیل علاقه زیاد به این ورزش شب تا صبح ذهنم درگیر تکینیک هام بود و همش توی ذهنم داشتم تصور میکردم که فلان حرکت پا رو باید با چرخش کامل کمر انجام بدم و یا فلان حرکت دست رو باید از زیر روی جناخ سینه حریف بشینه

    فقط میخوام آماتور ورزش کنم اما سنگین البته حداقل هفته ای یک جلسه دو جلسه میرم اما باز منو راضی نمیکرد و اون حس چابکی رو نداشتم نه به دلیل آماتور ورزش کردن به دلیل این که ورزش کردن رو مقایر ثروتمند شدن میدونستم اما از امشب این روند تغییر میکنه

    در مورد زبان انگلیسی هم همین طور هرچی ثروتمند میدیدم زبان انگلیسیشون بسیار ضعیف بود و این باور هم در من شکل گرفته بود که بله فقط باید کار کنی و تمرکزت روی کار باشه الان زبان میخونم اما باز اونقدری که میخوام وقت نمیذارم اما این روند هم تغییر میدم از امشب چون وقتی کمکاری میکنم بهم سیخ میزنه باید بهترین خودمو ارائه بدم که وجدان آسوده ای داشته باشم و اون حس رشد و پیشرفت کافی بهم دست بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زری شیخی گفته:
    مدت عضویت: 281 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین و همه دانشجویان و هم فرکانس های عزیز

    نشانه امروزم این فایل بود مدتهاست حتی قبل ازینکه با استاد عزیزم آشنا بشم همیشه حسم این بود این جهان بر اساس قوانین داره اداره میشه و همیشه از خدای خودم میخواستم کمکم کنه تا قوانین جهانو بشناسم و تو زندگیم به کار ببرم بعد از آشنایی با استاد این حس در من خیلی قوی‌تر شده و امیدوارم بتونم به زودی این دوره رو تهیه کنم و با اموزش دیدن و بکار بستن این قوانین تو زندگیم یه دنیای دیگه برای خودم خلق کنم به امید رسیدن هر چه زودتر آنروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2619 روز

    سلام استاد عزیز

    من در شرایطی این متن رو مینویسم که هنوز این فایل رو گوش نکردم اما جدیدا یه سری مسایل برام پیش اومده که دلم میخواست از بچه های سایت کمک بگیرم

    من شغلم نمایندگی جنرال بیمه هست وحدود ده سال هست که در این کار مشغول هستم اما به نظر خودم این شغل شغلی هست که احساس منفی زیادی برای آدم درست میکنه مثلا وقتی بیمه ای میزنی اگر به خسارت بخوره زحمت یکسالت به هدر میره وتو میمونی ورییسهات که همش بهت گیر میدن که باید کار بیشتری ببری تا بتونی آمار منفیفت رو مثبت کنی ودوم اینکه زدو بند وحق خوری توی این شغل زیاد هست یعنی کاری نیست که همه چیزش دست خودت باشه وتو یه جورایی چون بازاریابی انگار بازیچه هستی بین دست مشتری ها وروسا هرچند به نظرم این افکار باورهای منفی هست که نباید داشته باشم اما نمیدونم چرا هر چی تلاش میکنم این باورها رو از بین ببرم یه حادثه پیش میاد که بگه نه همون باور قبلی درسته مثلا یه خسارت پیش میاد که تمام زحمت یکسالم به هدر میره ومن هرچقدر هم تلاش کنم نمیتونم درستش کنم باوجودی که من اصلا اون موقع به خسارت فکر نمیکردم البته چند مورد خسارتی که چند روز اخیر برام پیش اومده رو وقتی تجزیه وتحلیل کردم متوجه یه سری مسایل شدم که میخوام صادقانه درموردشون صحبت کنم.سه مورد خسارت اخیر من هر سه مورد قسطی صادر شده وهرسه مورد با سختی وعذاب قسطهاشون رو دادن ودرواقع درمن احساس منفی ایجاد کردن وهرسه چند روز قبل از اتمام بیمه هاشون به خسارت خوردن که من دیگه انگیزه ای بهشون نداشته باشم واین مصداق حرفهای استاد هست وقتی میگن قسطی کارنکن به خاطر اون احساس منفی هست که در آدم ایجاد میشه.دوم اینکه چون این اشخاص اقساطشون رو نمیدادن من هر دفعه مجبور می شدم که بهشون بگم اگه به خسارت بخورین چه طوری میشه وهمش از خسارت بترسونمشون ویه جورایی خودم اینکه بخوان به خسارت بخورن رو به جهان فرستادم.واینکه استاد میگه راجبه هرچی صحبت کنید اون رو به سمت خودتون میکشونید همین هست.به خاطر این میگم این شغل شغل خوبی برای این نیست که من بتونم ذهنم رو کنترل کنم چون مجبورم وقتی میخوام بیمه ای رو بفروشم درمورد خسارت دادن وشرایط پرداختش صحبت کنم.ویه جورایی درخودم احساس ترس ومنفی پیش میاد ومن فکر میکنم اینکه استاد یه مدتی وارد بازار بیمه عمر شدن ونخواستن ادامه بدن همین بوده که بازاریابی بیمه شغلی هست که نیاز به کنترل ذهن بالایی هست هر چند کار استاد بیمه عمر بوده وخب بحث خسارت توی بیمه عمر یه جورایی کنترل شده است اما وقتی مثلا بیمه آتش سوزی انجام میدی ممکنه صد هزار تومن حق بیمه بگیری ولی یک میلیارد خسارت داشته باشی وتومیمونی که چندتا بیمه دیگه باید بزنی که این خسارت جبران بشه. در آخر از شما استاد عزیز بسیار سپاسگذارم که قانون ها رو به ما میگین ولی وقتی رعایت نمیکنیم به قول شما دنیا باچک ولگد بهمون میفهمونه ودر آخر بگم اینکه میگین که برای همه آرزوی موفقیت داشته باشین رو من فهمیدم که وقتی ازدست کسی ناراحت میشم درسته ممکنه یه بلایی سرش بیاد اما اون بلا در اصل باعث ناراحتی خودم میشه وبه من ضربه میزنه مثلا اگه من از مشتریم ناراحت باشم که چرا قسطش رو نمیده واحساس بدی بهش داشته باشم این احساس بد باعث میشه که اون به خسارت بخوره ولی در واقع خسارت خوردن اون ضرر به خود من میشه انگار کاردنیا کلا همینه به خاطر همین برای اینکه دیگه این احساس منفی در من پیش نیاد باید سعی کنم که دیگه اقساطی نزنم یا اگر طرف پولش را نداد به خودم بگم زود قضاوت نکنم وشاید مشکلی هست که من نمیدونم تا احساسم بد نشه سوم اینکه دنبال عوض کردن شغلم باشم ودنبال شغلی باشم که صفر تا صدش دست خودم باشه ونخوام بابت هر چیزی جواب پس بدم.سپاسگذارم از شما استاد بزرگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ولی الله علوی گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      درود برشما ….پیام کامل خوندم به نظر من یک فایل ازعبارات تاکیدی مثبت باصدای خودتان ضبط کنید وهمیشه حتی موقعی که سرکارهستید گوش دهید ‌وهمزمان تکرار کنید مطمئنا بعدازمدتی شرایط کاری وزندگی شما کاملا تغییر میکنید به نحوی که باور نمیکنید منتها عجله نباید کرد چون تغییرات آهسته وکوچک اتفاق می‌افتد ولی ادامه دادن وتکرار باعث تغییر بزرگ درزندگی می‌شود ‌‌‌..روشی که زندگی من را تغییر داد همین بود وبا قدرت ادامه می‌دهم تاروزی که زنده ام …..خدایا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش. که قوانین الهی را به ما یاد داد ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی حامدی کیا گفته:
      مدت عضویت: 3601 روز

      سلام دوست عزیزم

      کامنتتون رو خوندم و با تمام وجود درک میکنم چی میگید چون من هم 2 سالی کار بیمه انجام میدادم.

      با وجود اینکه خودم مدیر بودم و تیم فروش داشتم اما از اینکه همش مجبور بودم درباره اتفاقات بد و حوادث صحبت کنم برای فروش بیمه، همیشه با خودم در تضاد بودم و درونم راضی نمیشد اون کار رو با تمام وجود انجام بدم.

      بعد از تقریبا 2 سال کشمکش با خودم، وقتی که امسال عید روی آگاهی های دوره کشف قوانین کار کردم، با کمک از جلسه 6 ایمانم رو قوی کردم، ترمزهام رو برداشتم و با وجودی که خیلی تصمیم سختی بود برام، بخاطر سابقه ی کاری که تو تیم فروش داشتم، درآمد و هرینه های زندگی و هزاران نگرانی دیگه، اما قدرت رو به خدا دادم و رفتم تو دل ترسم و از اون کار اومدم بیرون و وارد مسیر مورد علاقم شدم. چیزی که عشقش رو دارم و با تمام وجود انجامش میدم، نه با حس بد و اجبار و نگرانی هزینه ها و….

      الان تقریبا دو ماه از تصمیمم میگذره و هرروز خدارو شکر میکنم که این شجاعت رو بم داد که این تصمیم رو بگیرم و یک تجربه ی جدید برای خودم بسازم.

      دوست خوبم من تجربه ی خودم رو گفتم، امیدوارم به شما کمک کنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: