چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    به نام خداوند مهربان

    من از اون دسته هستم تو هر دوره کار کردن رو خودم و اجرای قوانین به نتایجی رسیدم ولی نمی دونم چی باعث می شه وسط راه کار رو رها می کنم.یا اون نتایجی که می خواهم نمی رسم باعثش هست یا باورهای مخربی که دارم و نتایج برام کمرنگ می شه یا ناسپاسی و فراموش کردن خدا ؟یا درک درست نداشتن از قوانین و متعهد صددرصد بودن به این مسیر؟

    دیروز تضادی بدی تو رابطه پیدا کردم و هرچه سعی کردم طبق قانون پیش برم نشد که نشد و اتفاقی نباید می افتاد افتاد نمی دونم این بهمن خرابی از کی شروع شده بود که نتوستم برای وقوع این تضاد جلوش بگیرم.از عصر که نگران شروع این تضاد بودم نشستم با خدا حرف زدم ازش هدایت خواستم ولی هیچ دری برام باز نشد و چیزی که نگرانش بودم اتفاق افتاد به این خاطر هنوز نمی فهمم که چی بود علت این اتفاق بود؟!.به احساس عدم لیاقت من در دریافت نعمت شادی رسیدن به خواسته در روابط و آدمها برمی گشت؟.به عدم توکلم تو روزهای گذشته به خدا؟به ناسپاسی و فراموش کردن شکرگزاری طی روزهای گذشته؟یا تمرکز بر نازیبای ها هرچند که تمام تمرکزم بر نازیبایی ها نبود (50درصدی تمرکزم به دیدن زیبای ها بود ولی 50درصد به نازیبای هابود)؟اما چیزی که متوجه اش هستم اینکه اون حس سپاسگزاری که در این دوره از شروع داشتم در طی مسیر مثل روزهای اول با اون حس عمیق شور و شادی اولیه سپاسگزاری نداشتم .کاملا می فهمم تفاوت حال الآنم با روزهای اول که تمرکز عمیقی به شکرگزاری داشتم کاملا حس می کنم.احتمالا همینه و مسأله بعدی تمرکزصدردرصد نداشتن به زیبای ها و اجازه دادن به نجواهای ذهن که حالم بد کنه و نتونستم کنترل این نجواها به دست بگیرم.

    انشالله خدا کمکم کنه متعهدتر باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    آرزو حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    بنام خدا مهربان تارخ 31. 3 1403

    باسلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستان خوبم

    من از اون افرادی هستم که خیلی زودفراموش میکنم که از کجا به کجا رسیدم مدتی 2سال هست با استاد آشنا شدم اول مدتی 2 تا3 ماهی از فایل های رایگان استفاده می کردم قبلش از دوره یکی از استادان قانون جذب استفاده می‌کردم که به لطف خدا به سایت استاد عباس منش هدایت شدم خب با 2 3تا از استاد قبل حالم خوب میشد ولی خیلی زود برمیگشتم سر همون خونه اول پراز استرس بودم وترس شرک و ووو خب من هدایت شدم به این سایت میخوام بگم که چه چیزی در من هست که همه دوره ها تا چند مدتی کار میکنم ودوباره ول میکنم میام سر خونه قبلیم داشتم میگفتم من به لطف خدا دوره عزت نفس رو خریداری کردم خیلی حالم خوب بود من فقط گوش می دادم فقط نه تمرینی انجام می‌دادم نه کامنتی میخوندم با 3 ماهی وکمتر باز دوباره گفتم بیام 12 قدم رو بخرم 12 قدم رو خریداری کردم مدتی یک سال گوش میدادم گه گاهی کامنت می‌نوشتم خیلی کم فعال بودم ولی حالم خوب بود وهدایت شدم به یک شغل خانگی کار در منزل راه انداختم خوبه خرجی خودم در میارم به لطف خداوند وبعد برام نشونه میومد که ثروت یک رو بخرم خریدم الان مدتی 2 ماه هست به خودم تهد دادم که باید این جلسه اول دوم وسوم رو خوب گوش کنم درک کنم ونتیجه بگیرم بعد برم سراغ جلسه های بعدی ولی بازم متوقف شدم درکی ندارم انگیزه ای ندارم نمی دونم چی اسمی بزارم روی این جور حالم من عاجزانه از خدا میخوام که آقا بیا به من درکی بالایی بده تا با قدرت روی خودم اقلان با دوره ثروت کار کنم با تهد وبا قدرت ولی باز نمیتونم نت برداری کنم باز نمی تونم درک کنم وباز هم روی خودم نمی تونم اونطوری که باید کار کنم من در مانده وکیچ ماندم که ای خدا اگه من در مدار این آگاهیها نیستم پس اینجا چکار میکنم توی این سایت از نظرم سایت خدایی وتوحیدی وایمان معنوی رسیدن به خدا همون واقعیت همان راه راست راه سعادت ودنیای وآخرت هست همین سایت استادم هست این باور رو با تمام وجودم دارم

    استاد میگه اگه که شما دارین این آگاهیها رو می شنوی آمادگی داری احتمالا اگه من آمادگی ندارم پس چرا این چنتا محصولات استاد رو خریداری کردم گوش میدم اگه دارم گوش میدم باید به درکی بالایی برسم اگه آمادگی دارم باید توانای انجام دادن تمرینها رو داشته باشم دوستان امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم اگه دوست داریم منو راهنمایی کنید من سخت نیاز دارم که باید تا که رسیدم به این فایل رایگان من هروز که نه هفته ای 3 تا چهار بار تمرین شکر گذاری رو انجام میدم ودایم ذهنم در گیر قانون هست آدمهای منفی ازم دور میشن باز سر کله شون پیدا میشه ورودیهای منفی به ذهنم داده میشه باعث میشه که من همون اتفاقها وشرایت واوضا تکراری نا بسامان داشته باشم چون من در غرق در آدمهای منفی هستم خودم رو حس میکنم که گیر افتادم تمام اطرافیانم بسیار مزحبی هستن خودم هم بسیار منفی بودم حالا با تلاش فراوان خیلی خیلی کم به سختی در مدار مثبت قرار میدم که نتیجش هم مشخصه دوره فوق العاده 12 قدم حسم خوب بود با خدایم نزدیک بودم تا دوره ثروت رو شروع کردم از دوره 12قدم فاصله گرفتم بشدت وارد مدار منفی شدم تا اومدم خودم رو جم جور کنم اتفاقها ی بدی رو تجربه کردم با همسرم خیلی وحشناک در گیر شدم بسیار رابطم خراب شد من دو باره وارده مدار منفی شدم مشکلم کجا هست خدا من در مانده شدم دوست دارم با قدرت روی دوره ثروت کار کنم ذهنم میاد میگه خب چند وقت دیگ زنده هستم می خوای چکار پس هست تو همین قدر که داری پس تو اعه منو متوقف می کنه خدای سیستمی من تو را باور دارم وایمان دارم به تو دوست دارم نشانه های تو برام وضع باشه من توی مدار ثروت ونعمت قرار بده دوستان من منتظر نظرات تون هستم در پنای حق رستگار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    سلام استاد عزیزم

    این فایل رو قبلا دیده بودم ولی امروز به نیت نشانه ای برای قدم بعدی اومد . و عجب فایل عالی بود خدا روصدهزار باز شکر . چقدر درست به نکته ای اشاره ای کردید که کلید همه شکست و پیروزی های ماست . واقعا چرا نمیتونیم ادامه بدیم و برمیگردیم درسته چون نمیبینیم مسیر رو چطوری بوده با چه احساسی چه ایمانی اومدیم . و نتایج رو باید داءم مقایسه کرد با قبلا و شکر گزار باشم . بنابراین من فهمیدم که باید برگردم به عقب ببینم چطوری با تسلیم و شکرگزاری تونستم حالم رو خوب نگه دارم بازم ادامه بدم ؛ نگم اینا که چیز مهمی نیست . که اگه برگردم خدا هم برمیگردنه ! آرررره برمیگرده و ان عدتم عدنا ! پس بمون مریم توی مسیرت و ادامه بده تا برسی به آخرش تا برسی به یقین به خدا

    ممنونم ازت ای قدرتمتمند اجابت کننده و ای نزدیک و مهربان .برای این سایت و استاد بی نظیر و این همه قوانین که در کتاب هدایت بخشت برای ما آوردی .

    دوستون دارم استاد عزیز و مریم جانم

    سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 743 روز

    1403/8/30روز137

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد ومریم عزیز ودوستان‌گل

    خدایا شکرت بخاطر یک روز بی نظیر دیگه وکلی آگاهی های ناب

    چقدر مهمه که هم مسیر و یادمون بمونه و فراموش نکنیم هم اینکه بتونیم ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم

    اینکه فقط فراموش نکنیم اما ادامه ندیم هم فایده ایی نداره

    اولش سخته که بتونیم ادامه بدیم اما بعدش که مسیر و ادامه دادیم و نتایج اومد اگر یزره از مسیر خارج بشیم اگر زود مسیر و به یاد بیاریم دوباره برمیگردیم به مسیر

    دقیقا مثل بدنسازی اگر رژیم و حواست نباشه هرچقدر هم ورزش کنی اون شیپی که مدنظرت هم به وجود نمیاد

    چیزی که من خودم اون موقع ها که میخواستم ورزش کنم منو توی مسیر نگه میداشت فقط ایمان بود که مطمعن بودم نتیجه میده

    الانم که دارم مهارت های جدید یاد می‌گیرم هی سعی می‌کنم مثال ورزش برای خودم بزنم و میگم فقط ادامه بده تا عضلات این مهارتت قوی بشه درسته الان نتایج به اون اندازه ایی که میخوای معلوم نیست اما ادامه بده اینقدر ادامه بده تا عضلات از زیر پوست بیاد بیرون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مسعود نیکبخت گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خداروشکر بابت این فایل عالی

    استاد درست میگه من تاحالا چند دفع این اتفاق برای من افتاده وقتی که توی مسیرم روی خودم کار میکنم از لحاظ مالی وروابط شرایط عالی رو تجربه میکنم و وقتی که به خواسته هام میرسم ذهنم در گیر اون شرایطی میشه که بدست اوردم میرم توی حاشیه غرور میگیره منو دوست دارم که به بقیه بگم که من چقدر تونستم موفق بشم دوست دارم از طرف نزدیکترین افراد خانواده تشویق بشم اینم بخاطر اینه که از بچگی بیشتر تخریب شدیم تا تشویق بخاطر همین الان دوست دارم از طرف خانواده تشویق بشم که تو چقدر موفق شدی

    واز مسیری که منو به این شرایط رسونده به راحتی دور میشم وکنترل ذهنم رو از دست میدم ودوباره برمیگردم به شرایط قبل با همون احساس های بدی که داشتم

    تاحال چند دفع این اتفاق برام افتاده وبه خودم میگم که دیگه نباید از مسیر خارج بشم وشروع به کار کردن روی خودم میکنم وشرایط دوباره خوب میشه

    اینم بگم بنظر من خیلی مهمه که من هر موقع از مسیر خارج میشیم ذهن ما اجازه ورود به مسیر قبل رو به ما به همین سادگی نمیده وخیلی مقاومت میکنه تا بتونی برگردی به مسیر وفکرمیکنم به همین خاطر خیلی ها دیگه به مسیر بر نمیگردن

    من فکر میکنم اگه هر روز شکرگذاری رو بنویسیم این کار باعث میشه که توی مسیر بمونیم

    خدایا شکر که امروز توی مسیر هستم واین پست رو دیدم وااین کامنت رو نوشتم

    در اخر از دوستان میخوام نظرشون رو بگن که چطوری ذهنشون رو کنترل میکنن که بتونن بعد موفقیت باز. هم توی بمونن باتشکراز همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 239 روز

    به نام خداوند مهربون که هر چه دارم از آن اوست

    سلام خدمت استاد عزیز ‌ و خانم شایسته نازنین

    خدا رو شاکرم بابت روز شمار تحول زندگی م که در مسیر هستم و ادامه میدم

    البته چند روزی به خاطر فرکانس های قبلم که دچار بدهی شدم و خودم خلق کردم نتونستم بیام سایت شیطان همون نجواها مدام بهم میگه ببین تاریخ چک اول خرداده و هنوز هیچ دستی از سوی خدا نیومده و ببین قانون جواب نمیده و من بهم ریختم ،

    ولی همین بهمن ماه بود خدای مهربون نصف بدهیم داد از جایی که من فکرشو نمیکردم ولی الان که 4 روز مونده به تاریخ چک من نمی‌دونم چیکار کنم و مدام از خدا هدایت میخوام ولی نجواها مدام بهم حمله میکنه که وقتی نداری ،

    میدونم همون خدایی که همیشه به دادم رسیده از راه درست و راحت خودش بازم به دادم میرسه نمی‌دونم با همه اینکه دارم بهم میریزم ولی ته دلم امید دارم که

    خدا به موم میرسونه ولی پاره نمیکنه من بهش اعتماد کردم و میدونم کمکم میکنه از مسیر و این سایت دور نشم و ابرومو حفظ میکنه

    خدا رو شکر میکنم بابت این تضادها و این بدهی ها درسته خودم قبلا با فرکانس هام خلق کردم اما منو وارد مسیر جدید میکنه این باعث شد بیشتر بفهمم چی میخوام و این هدفمو ادامه بدم بدونم اگر من از لحاظ معنوی و هم مادی پیشرفت نکردم نمیتونم به خدا هم نزدیک بشم ، میبینم همین بدهی و اینکه چطور بدهی م پرداخت کنم و به عقلم دیگه نمیرسه همه راه هایی که خودم میدونستم و داشت جور می‌شد دقیقه نود بهم خورد نمی‌دونم چرا ایراد کار کجاست اما بازم میگفتم خیریتی داره ولی واقعیت هست نمیتونم سر خودمو کلاه بزارم من تا 31 اردیبهشت ماه باید پول واریز کنم و همین تلاطم فکری منو این چند روز از خدا دور کرده

    حالا میرسم استاد میگید ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان هست با ثروتمند شدن به خدا نزدیک تر میشیم

    و از خداوند میخوام بهم کمک کنه چون من فقط روی خودش حساب باز کردم و توکلم به اوست و مثل همیشه برام معجزه کنه و من واقعا تسلیمم نمی‌دونم چیکار کنم

    و در آخر میگم به نفع من و خیریت من باشه

    خدا رو شکر میکنم که کنارمه و هوای منو داره

    و از نیازهای من آگاهه و به سادگی برطرف میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    هستی محمدی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1188 روز

    سلام استاد جونم و مریم عزیزم

    استاد جان کاملا تمام چیزهایی که توی این فایل گفتید در مورد من درسته.

    6 ماه پیش تارگتم یه گوشی خوب و یه لب تاپ بود‌.ازکارمندی توی یک کارفرهنگی در یک شهر دیگه شروع کردم

    کار طاقت فرسایی بود.فقط 5 ساعت در 24 ساعت می خوابیدم.

    تلاش و کوشش شبانه روزی کردم فقط 6 ماه‌

    دوری از عزیزانم،سختی کار،و همفرکانس نبودن باافراد اونجا،باعث شد که ترک کنم اونجا رو و برگردم به شهرخودم.

    وقتی برگشتم دیدم پخته شدم رشد کردم ولی عزت نفسم له شده.

    حالا اون گوشی و لب تاپ رو دارمشون و علاوه بر اونا خط تولید یه محصول خوراکی رو باتمام تجهیزاتش دارم.اما یکبار هم باهاش تولید نکردم…

    اما هر روز میگم آرامش مهمترین مولفه س.

    چون با آرامش آدم خلاق میشه و پول و ثروت خلق می کنه.

    خودمو غرق درسایت کردم تا عزت نفس تخریب شدمو برگردونم .

    الان شدم همون یویو که می گید.

    خیلی سخته از مدیریت یه مجموعه بشی بیکار و بی اعتماد بنفس و بی عزت نفس…پناه میبرم به خدا.

    الان که فکرشو میکنم می بینم توی این شش ماه هم دستاوردهای زیادی کسب کردم

    وقتی به این مسیر شش ماهه نگاه میکنم می بینم سحرخیز و منظم بودم ،شکرگزار بودم ،صبور و متواضع بودم،فعال و کوشا بودم ….

    از این رو الان سپاسگزارتر شدم.

    و دنبال هدایت الهی هستم…

    جریان تکامل همه جای زندگیم بوده و هنوزهم جاریه.

    اگر تکامل نباشه هیچ تغییری صورت نمی گیره.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    140. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    من رد پای روز 30 ام اردیبهشت رو مینویسم

    تا نبخشی بخشیده نمیشی

    امروز برای من خدا این درس رو داد و ازم خواست تا عمل کنم

    صبح بیدار شدم و رفتم دفتر خدمات قضایی تا نشر آگهی بدم و گفتن برو بهت زنگ میزنیم

    خانمی که کار من رو انجام داده بود گفت که به اون آقا زنگ نزدی که برای نقاشیات میخواست باهات حرف بزنه ؟ گفتم نه گفتم این کارم حل بشه بعد زنگ بزنم

    گفت بهش زنگ بزن گفته بود حتما زنگ بزنی و گفتم باشه چشم و برگشتم خونه

    تو راه پرسیدم خدا اجازه دارم زنگ بزنم و حسی که کردم گفته شد آره الان اجازه زنگ زدن رو داری

    بعد من رفتم خونه و ساعت 10:30 بود که رفتم جلو در مدرسه دخترونه گفته بودن تعطیل میشن

    بعد من رفتم به خواهر و خانمی که دست فروش بود زنگ زدم و گفتن میان و بعد وایسادیم و ساعت 12 شد دیدم نیومدن برگشتیم خونه و 1:30 تعطیل میشدن

    بعد من دوباره رفتم دفتر خدمات قضایی

    اونجا که منتظر بودم نوبتم بشه

    دیدم چند نفر رفتن و کارشونو بدون نوبت انجام دادن رفتن

    گفتم یعنی چی و یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفتن

    اگر دیدی کسی جلو میزنه از صف یا نوبت تو باید اصولت باشه که جلو نزنی

    اصولت باید اونی باشه که وقتی چیزی ناراحتت میکنه اون دقیقا اصول تو هست

    و من اینو برای خودم تکرار کردم و وقتی گفت شماره منو رفتم وایسادم تا نفرات قبلی برن

    یه نفر قبل من بود رفت کاراشو انجام داد و رفت و اومد کنارم و گفت کار دارم و وقت کارمند رو گرفت و بعدش من تو خودم درونم حس خشم داشتم و سعی میکردم که بگم به خودم که طیبه آروم باش

    بعد که قبل من یه آقا بود که کارش تموم نشده بود ، بعدش که رفت بشینه تا کاراش رو تکمیل کنه ،من نشستم

    و باز دو نفر میخواستن بدون نوبت که شماره هاشون بعد من بود بشینن

    من گفتم نوبت منه و نشستم بعد دوباره همون آقا رو صدا کرد تا بیاد باقی کاراشو بکنه تا بعد به کار من برسه

    یهویی یه خانم که بعد من بود اومد و برگه شو داد بعدش بهش گفتم ببینین الان خودتون اعتراض میکردین که بعد شما یه نفر اومد رفت الان شما میبینین من اینجا وایسادم و کار من و این آقا رو دارن انجام میدن ولی کار خودتونو دادین تا انجام بشه

    کارتون درست نبود

    و بعد با توجه کردن هی حس میکردم داره از درون حسم بد میشه

    بعد با یه معذرت خواهی ساده گفت حلال کن هیچی نگفتم ،قبلش گفتم شما باید صبر میکردین اول کار من انجام میشد بعد

    تو همون لحظات داشتم فکر میکردم که چند وقته که سعی میکنم اصولم باشه که تو نوبت نزنم و تا جایی که یادمه سعی کردم عمل کنم

    و بعد یه صدایی بهم گفت کارمند باجه دیگه بهت گفت بیا کارتو انجام بدم ولی تو همون کارمندی رو وایسادی که میخواستی فقط اون کارتو انجام بده

    بقیه هم میتونستن کارتو انجام بدن

    خودت نرفتی وگرنه کارت یک ساعت زودتر حل میشد و برمیگشتی خونه

    همه اینا گفتگوهایی بود که اون چند لحظه شنیدم و حس کردم که گفته شد خودت خواستی

    الان که دارم مینویسم گفته شد شرک ورزیدی

    فکر کردی فقط همون کارمنده که کارتو میتونست انجام بده و جوری شد که اومدن زدن تو نوبتت و جلو تر از تو حل کردن کارشونو و رفتن

    وقتی به رفتارام فکر میکنم و دلیلشو پیدا میکنم یه وقتایی میگم خدایا با اینکه بارها شده شرک ورزیدم ولی تو همیشه خواستی کمکم کنی و بهم بگی چیکار کنم

    بعد من برگشتم خونه و دیدم مادرم اینا 110 هزار تمن از کارام فروش داشتن و آینه و جاکلیدی فروختم

    بعد شروع کردم به کشیده چهره دختری که مادرش جلو مدرسه غیر انتفاعی بهم سفارش داده بود

    قبلنا من با رنگ اکریلیک نمیتونستم چهره واقعی رو خوب در بیارم ولی دیروز فهمیدم که پیشرفت کردم

    از وقتی کلاس رنگ روغن رفتم متوجه شدم که چجوری باید نقاشی کشید خیلی پیشرفت داشتم تو کارم

    بعد از ظهر مادرم که اومد خونه دیدم تلویزیونو روشن گفت کفت ای وای چرا

    داشت با خواهرم صحبت میکرد گفت طیبه ،رئیس جمهور براش یه اتفاقی افتاده

    من همین که شنیدم گفتم خدایا هرآنچه خیر هست برای رئیس جمهور باشه و خودت بهتر میدونی چی براش خوبه و گفتم ولی خدا من دعامو میکنم

    و براش آرزوی سلامتی خواستم از خدا

    و بعد گفتم ببین طیبه همه چیز تو یه لحظه رخ میده ببین دنیا زود گذره ،یه روزم نوبت تو میشه

    حالا تصمیم با خودته که خوب باشی که مثل گفته استاد عباس منش وقتی فرشته مرگ اومد خیلی راحت بگی بریم من آماده ام

    و همه اینا برای تو این رو میخواد بگه که بیشتر تلاش کن مطمئننا خدا کمکت میکنه و اگر سعی کنی خدا گونه رفتار کنی خدا پاداششو بهت میده

    و از خدا درخواست کردم که کمکم کنه تا رفتارم و عملم و نیستم همه در راه خدا و خوبی باشه

    و بعد دوباره اومدم تا نقاشی بکشم و بعد خوابیدم تا صبح دوباره نقاشیامو رنگ کنم و اگر خدا بخواد برم مدرسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    نیکی گفته:
    مدت عضویت: 2245 روز

    چقدر جالب که وقتی توی مسیر زندگی دچار سردرگمی میشم به سایت هدایت میشم و یه فایل گوش میدم که جواب سوالمه، یه مدتی بود دچار افسردگی شده بودم، که این چه زندگیه، چرا رابطه م این شکلیه ، چرا رابطه م به مقصد نمیرسه ، چندشب پیش اتفاقی وارد قسمت آرشیو اینستاگرامم شدم و استوری های چندسال پیشم رو دیدم که اون زمان انقدر غرق در افسردگی و حال بد بودم ، انقدر درگیر رابطه ی اشتباهی بودم که حتی مرور اون خاطرات هم حالم رو بد کرد ، یادم افتاد که چقدر مسیر سختی رو پشت سر گذاشتم و یه رابطه درست با یه آدم حسابی رو شروع کردم اوایل رابطه م چقدر خدارو شاکر بودم و چقدر حالم خوب بوده ، به مرور که زمان گذشت انگار یادم رفته که چه شبا و روزای سختی رو گذروندم تا مدار زندگیم عوض شده و این شخص وارد زندگیم شده و چقدر راحت آرامش این رابطه باعث شده این رابطه برام عادی بشه. بعد از دیدن آرشیو اینستاگرامم که خلاصه ای از حال اونروزام بود به خودم اومدم و تصمیم گرفتم دوباره شکرگزاری رو شروع کنم، یادم نره آشنایی با این آدم برام یه روزی معجزه بود و الانم باید بابت بودنش سپاسگزار خداوند باشم تا انشالله روز به روز شرایط بهتر بشه و بتونم به اون چیزی که میخوام برسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 531 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    روز 140 ام

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها شکر بابت این بهشت زیبا وای استاد همون لحظه که از در خونه حرکت کردین چشمم افتاد به ابر بالای سرتون دقیقا شکل قلبه چقدر زیبا خدایا شکرت آسمون پارادایسم قلبی شده از این همه زیبایی

    ما متاسفانه بعد یه مدت فراموش میکنیم که این نعمت ها قبلا تو زندگیمون نبوده هروقت میبینم انرژیم داره پایین میاد میفهمم بخاطر ناسپاس بودنه بخاطر ناشکریه این فایلا باعث میشه ما دوباره به یاد بیاریم و سپاسگزاری کنیم

    استاد عکس قبلتون رو که گذاشتین انگار داداش بزرگترتونه الان ماشالله خیلی جوونتر شدین شما بینظیرین استاد همیشه تو خونه میگم ندیدم کسی تا این حد به قوانین عمل کنه متعهد باشه

    تحسینتون میکنم

    من قبلا هیچ درآمدی نداشتم اما الان به لطف خداوند یه شغلی دارم یه منبع درآمدی دارم خدا رو هزاران بار شکر میکنم

    شکر بابت خونه 2 خوابه زیبایی که داریم شکر بابت حیاط قشنگمون شکر بابت گل های قشنگم شکر بابت گلامون که شکوفه های زیبایی دادن امسال توی حیامون شکر بابت ماشینی که دارم

    شکر بابت بدن سالمی که دارم

    خدایا مارو به راه راست هدایت کن خدایا کمک کن هرروز سپاسگزارتر باشم و این مسیر زیبا رو متعهدانه ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: