مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-16 06:24:212025-01-19 00:57:40مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت – قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
فایل بینظییییر از طرف خدا وند هدیه ای به جمع خانواده فوقالعاده عالی استاد عباس منش عزیز
خدایا شکرت که چشممون رو در این صبح سرد زمستانی باز کردی و همین اول صبح هدایت ای ناب بهمون داده شد برای تقوا و پرهیزکاری
برای استمرار داشتن در مسیر توحید
در جاده آسفالته سرسبز پراز نعمت و ثروت و فراوانی
خدایا شکرت
سوره فصلت
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ﴿34﴾
نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است. (34)
وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ ﴿35﴾
این بهترین شیوه را جز کسانی که [در زمینه خودسازی و تزکیه] پایداری کردند، نمی یابند، و جز کسانی که بهره بزرگی [از ایمان و تقوا] دارند به آن نمی رسند؛ (35)
وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿36﴾
و اگر وسوسه ای از سوی شیطان تو را تحریک کند [که از این بهترین شیوه دست برداری] به خدا پناه ببر؛ بی تردید او شنوا و داناست. (36)
خدای مهربانم شکرررررررررت
الله و اکبر
همزمانی با فایلهای دوره 12قدم و قدم نهم با جملات تاکیدی مثبت
الله و اکبر همه چیز توحید ه
کسی قدرتی نداره در زندگی من
خداوند میخواهد من صاحب همه چیزهای خوب باشم
خدایا به تو وعدالت تو ایمان دارم میدونم که آنچه که به من تعلق دارد ازان من است و نمیتواند از من گرفته شود پس من آرام و آسوده خاطر هستم.
خداوند قدرت بالای همه است .هیچ عامل بیرونی وجود ندارد.
خدایا شکرت من آسوده خاطر هستم.
شما منتظر باشید منم منتظرم.
از این همه زیبایی و نعمت و ثروت و فراوانی و رحمت و برکت الهی که همه یکجا در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط بهم رسیده و با استمرار و ثابت قدم بودنم بیشتر هم میشود
این فضل خداوند است
خدا یا شکرررررررررت تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و ثروت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت من به هر خیری از جانب تو بهم برسد فقیر ترینم .
استاد با این فایل بینظییییر تون و این آیاتی که خداوند به چشمان زیبا بینم هدیه داد
سخت در مقابل خداوند تسلیمم
هیچی نمیدووووونم هیچی حالیم نیست و فقط متواضع و فروتن و خاشع تر هستم در مقابل خداوند
که هر چقدر خود را بیشتر بهش وصل کنم
هر لحظه حضور دارد و مرا به راه راست هدایت میکند.
قانون کلی جهان: به هر چیزی توجه کنم از همان جنس بیشتر وارد زندگی ام میشود.
استاد وقتی به فایل بینظییییر گوش میدادم
یاد دوتا از اتفاقاتی که قشنگ اومدن جلو چشمم
افتادم
و همون لحظه گفتم ببین عزیزم از این زاویه نگاه که میکنی تماماً اتفاقات را خودت خلق کرده بودی
چون تو به اون اتفاقات بها دادی بهشون توجه کردی و داشتی با دست خودت ،خودتو به دردسر می انداختی
و استاد اتفاقات زیادی بیادم اومد و که فقط میتونم بگم برام بیشتر از این زاویه واضح تر شد که خودم هستم که تمام اتفاقات را خلق میکنم با چی ؟با کانون توجهم با فکرهای مکرری که راجع به اتفاقات دارم و بهشون بها میدهم قدرت میدهم و به جهان هم دستور میدهم که از همین جنس اتفاقات بیشتر میخواهم
خب درسته باید از گذشته ام درس بگیرم
چون اون زمان در دوران جاهلیت بودم و با قانون آشنایی نداشتم و دیگران همیشه مقصر بودند
و من قربانی شرایط
و قانون نمیگه بخوای احساست رابه هر دلیل منطقی بد کنی چه آگاهانه چه ناآگاهانه
تو داری اتفاقات بدتر را به زندگی ات دعوت میکنی قانون مثله یک مادر مهربان رفتار نمیکند
بگه عزیزم آخیییی طفلی ندونست دستش کرد تو آتیش
تو دست بزنی به آتیش دستت میسوزه تموم شد و رفت.
استاد بلطف خداوند که هدایتم کرد به مسیر درست و مستقیم منت گذاشت و مرا از گمراهی وشرک به نور توحید هدایتم کرد
و هر روز دارم یه ذره بهتر عمل میکنم
و آخر شب هنگام نوشتن تمرینم راضی ترم از خودم
چون هر کجا که در طول روز به تضادی برخوردم به نسبت قبل نزاشتم طولی بکشه و از جاده خاکی آوردمش بلطف خداوند به جاده آسفالت
و امروز هم خواسته ای در من شکل گرفت
که مدتها بود داشتم روی این موضوع کار میکردم
که چرا من به خواسته ها م
واضح نیستم
چرا دارم روی خودم کار میکنم ولی خواسته هامو نمیدونم
با اینکه خواسته های زیادی دارم
ولی نمیدونستم باید چطور شروع کنم و چطور درخواستم را شفاف تر کنم
بخدا که تا در مدار درکش نباشی عمرا اگه دریافت کنی
من هدایت شدم به کامنت دوستان در گام قبلی بعد از دیدن فایل
و با چندتا کامنت که خوندم یک خواسته جدید در من شکل گرفت
استاد میدونم باور میکنین چنان شوق و اشتیاقی در من بوحود اومده که میخوام برم بالا و فقط با صدای بلند بگم خدایا شکرت
بالاخره من تونستم
با واضح کردن یک خواسته بخودم افتخار کنم
و این زمانی داره برام محقق میشود که اولا استمرارم در مسیر الهی محکمتر باشد و دوم لذت بیشتری ببرم از لحظاتم و رها تر باشم
چون مدتها این خواسته وجودی من بود که بفهمم من چی رو میخوام
و امروز با افتخار بدور از کمالگرایی من متوجه شدم که باید این خواسته من به حقیقت بپیوندد
چون در من بوده یعنی هست و وجود دارد
پس گام اولم واضح کردن خواسته ام بود
و با وضوح بیشتری شروع کردم به نوشتن و البته قلبی سرشار از احساس خوب و آرامش وذوق داشتن
و شکر گذاری کردن و باورهای مناسب هم جهت باهاش ساختن و در نهایت رها کردن آن و گفتم من تسلیمم و نمیدونم هیچی نمیدووووونم چطور و کجا و کی من نمیدونم من نمیفهمم
خودت مرا هدایت کردی به داشتن خواسته چون با برآورده شدن خواسته های من جهان بینهایت زیباتر و شکوفاتر و ثروتمند تر میشود
چقدر من اعتماد به نفسم بیشتر میشود
چقدر بیشتر لذت میبرم از روابط و نعمتها و ثروتهاو فراوانی های که در زندگی ام به جریان میافتد و تو بیشتر از من دوست داری که من به خواسته هایم برسم
چون زیباترین کار دنیا همینه
معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدن است
و استاد این خواسته در من شکل گرفت که با محقق شدن این همین خواسته ها باعث بوجود آمدن خواسته ها ی بیشتر در تو میشود
و من بلطف خداوند سرشار از حس ناب الهی شده ام و نشانه اش را هم در همینجا تو سایت با دیدن نشانه روزم دیدم که من در مسیر رسیدن به خواسته ام هستم
پس بیشتر لذت میبرم و رهاترم
که خداوند مرا روی دوش خودش گذاشته و بهم گفت دردانه من تو فقط لذت ببر و بندگی خدا را بجا بیاور
بقیه کارها ت با من
تو آرام باش و لذت ببر من هستم من هواتو دارم
خدایا شکرت که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
خدایا شکرت که با تمام وجودم خودم را بتو سپرده ام و تمام امورات زندگی ام را بتو سپرده ام و آرامم
خدایا شکرت
استاد عزیزم تو کامنت های قبلی قبلا گفته بودم
که وقتی متوجه شخصیت درونگرای خودم با مار کردن روی دوره احساس لیاقت متوجه شدم
و واقعا با تمام وجودم تا آخر عمرم به گوش دادن و عمل کردن به فایلهای اون دوره بینظییییر نیاز دارم
خیلی مورد قضاوت و تحقیر و تهمت های بقیه اطرافیانم قرار میگرفتم و
اون موقع به کنترل ذهن واقعا نیاز داشتم
و اصلا الان که نگاه میکنم به پارسالم
میبینم که اععع دختر چقدر رشد کردی
استاد یعنی از نزدیکترین افراد فامیل به رحمت خدا میرفت
من حضور م کمرنگ شده بود تا
حتی مهمانی های طبقه پایین که خانواده همسرم هستند
و من فقط تمرکزم روی بهبود شخصیتم بود چون هدف سال جدید م هم بود
و هر وقت میدیدم افراد در حال قضاوت و توهین به من هستند
در 9(درصد مواقع عالی عمل میکردم
فقط نه که بگم کامل وای تا جایی که میتونستم با کسی راجع بهش حرف نمیزدم
حتی خانواده خودم هم وقتی دیگران راجع به من میگفتند دیگه میدونستند که صدا از دیوار میشنون از من نمیشنون
و استاد اتفاقا همون آدمها الان شدن فرشته های زندگی من
بخدا تبلیغ برا کارهام میکنن
تو جمع های بزرگ از خوبی های من صحبت میکنن
مشتری برای کارم شدند
دستانی از طرف خداوند متعال هستند که نعمت بزندگی ام جاری میشود
اصلا هر چی بگم کم گفتم و
البته من همون موقع که باید ذهنم را کنترل میکردم میآمدم از نکات مثبت اون عزیزان هم مینوشتم
و فقط سعی میکردم
به حرفهای بیهوده دیگران گوش ندهم
بخدا قشنگ الان میفهمم همون کم محلی هایی که بلطف خداوند میکردم
نه که خدایی نکرده بی احترامی کنم
فقط در سکوت مطلق میموندم
تو خونه خودم بودم و فقط میگفتم هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است.
همین بخدا
و الان اون تضاد ها شده موهبت الهی در زندگی ام
بخدا که دوست دارن با من باشند
بدون اینکه من براشون کاری انجام بدم
بخدا همون افراد منو با عشق به خونه هامون دعوت میکنندو دوست دارند با من باشند
بدون اینکه کاری انجام بدهم فقط با توجه نکردن به نازیبای ها و توجه کردن به نکات مثبت و اعراض کردن از ناخواسته ها
و بلطف خداوند همین مسیر را با استقامت بیشتر و تمرکز لیزری گذاشتن روی شخص خودم و بهبود دادن شخصیت توحیدی تر
با خودم بیشتر به صلح برسم
بخودشناسی و خدا شناسی برسم .
خدایا شکرت
تو قادر مطلق هستی
من تسلیمم تو همواره در حال هدایت من هستی میخواهم هر لحظه مرا به راه راست هدایت کنی
خدایا شکرت کمکم کن که همواره در مسیر درست و پاکی و صداقت و درستکاری باشم
تکاملم را بدرستی طی کنم
خدا یا شکرررررررررت که زندگی ام وجودم را پر از نور هدایت و رحمت خودت کرده ای
بخدا که همه کنترل ذهنه
اگر بتوانیم در هر شرایطی با تغییر زاویه دید به اتفاقات نگاه کنیم
بخدا همه چی به نفع ما میشود
من بارها و بارها لطف خداوند را قشنگ چشیده ام لمس کرده و بوییده ام و دیده ام
و باید بیشتر سعی کنم در مدار سپاسگزاری این خوان و وفور نعمت در زندگی ام باشم
هزاران بار موهبت های الهی را با خودم تکرار کنم
همانطور که قبلاً در دیدن نازیبایی ها دستی بر آتش داشتیم
پس الان هم باید به همان اندازه و حتی بیشتر از دیدن زیبایی ها قدرتمند شویم
خدایا شکرت
که من دارم رشد میکنم زیر سایه خودت
با اراده تر با اعتماد به نفس تر با توکل بیشتر با شجاعت بیشتر با ایمان قوی تر با اعتماد داشتن بیشتر بخداوند
خدایا شکرت که امروز هم از جایی که فکرشو نمیکردم بهم رزق بیحساب دادی
همسرم میخواست یک ظرف برای در مغازه داشته باشن تا باهاش شلغم بپزن
با من تماس گرفت گفتم یه ظرف داریم ازش استفاده نمیکنیم بیا ببر گفت اون کوچیک شاید باشه گفتم بیا ببین اگه خواستی ببرش
رفته بود یک قابلمه نو گرفته بود اوردش در حیاط
منم اونی تو خونه بود بردم
گفت این نو برای تو
اونم من میبرم در مغازه کارمون باهاش راه میوفته
من مدتها بود از اون طرف استفاده نمیکردم و بفکر تعویضش بودم تو ذهنم فقط
هیچ ایده ای براش نداشتم
ولی امروز خداجونم این خواسته منو به حقیقت پیوست اون کارکرده رفت و یه نو جاشو گرفت به همین راحتی بدون اینکه من کار خاصی انجام داده باشم
و همین نعمت باعث خیرو برکت بیشتر در زندگی ام شد که خواسته ی واضح تر ی در من بوجود بیاید و اینقدر منو خوشحال کنه و پر از حس خوب الهی و لذت بشوم
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم.
سلام به همه دوستان و استاد و خانم شایسته
عزت نفس چقدر مهمه
چقدر با ارزش
چقدر با اهمیت
استاد یجای فایل میگن که آدما هرچی میخوان درموردت بگن
تهمت بزنن ولی من که خودمو میشناسم میدونم چه ویژگی های مثبتی دارم به ویژگی های مثبتم توجه میکنم بجای اینکه بیام هرچی اونا میگن گوش بدم بعد بترسم بعد بخوام به بقیه ثابت کنم که این چیزی که اینا میگن من نیستم
این واکنش ها از ترس و ضعیف بودن میاد وقتی من به عزت نفس بالا برسم و ارزش خودمو بدونم و به خودشناسی برسم
که هروقت ذهنم گفت فلانی فلان حرفو پشت سرت زده من بجای اینکه باهاش همکاری کنم، بگم نه بابا من اونی که اون تفسیر میکنه من نیستم من این ویژگی و این ویژگی عالی رو دارم پس اصلا در شأن خودم نمیبینم که همچین رفتاری که اون آدم بهم میچسبونه باشم من در شأن خودم نمیبینم که انقدر به او ن تهمتی که بهم زده شده توجه کنم که خشم درونیمو برانگیخته کنم این چیزا در شأن من نیست اون موقعست که ذهن آروم میشه و عزت نفس به دادت میرسه و از قانون رهایی استفاده میکنی
رها میکنی هر فکری را که بهت احساس ناکافی بودن میده و توجه میکنی به اتفاقات و شرایط دلخواه ...
لذت بردیم از حرفای شما استاد ممنون که یادم دادید چطور مچ ذهنمو بگیرم که ترس هام منو احاطه نکنه
سپاس فراوان
سلام وعرض ادب خدمت استادعزیزم ودوستان عزیزم وخانم شایسته عزیز
سوره نحل
112)ورسولی ازخودانها برانها امد وجودان نعمت بزرگ را کفران نمودند واروراتکذیب کردند وچون ظلم کردند عذاب برانها فرارسید
113)پس شمامومنان ازحال انها عبرت گیرید واز آنچه خدا روزی حلال و طیب شماقرار داده تناول کنید وشکرنعمتش به جای ارید اگرحقیقتا خدا رامی پرستید تا به نعمت شما بیفزاید
استادبافایل بالا چقدربخودم افتخارمیکنم که یادم نمیاد غیبت کسی را کرده باشم وفقط چون سایت شماروخیلی قبول دارم چندتا سوال راجب به مسایل شخصی زندگیم پرسیدم که ذهنم بازبشه وراه حلش روپیداکنم شماهم صدهزاربارشکر سلسله فایلهای جدید رو درست کردی ومنومتوجه اشتباهاتم کردی خداروشکر .
من پاکتروباصداقترازخودم ندیدم خیلی بخودم افتخارمیکنم تابحال بدکسی رونخواستم ازته دلم برای اطرافیانم ارزوی بهترینهارو دارم خداوقتی توقران بامن صحبت میکنه راجب حضرت ابراهیم صحبت میکنه واین نشاندهنده هست که خدا ازمن راضیه تابحال نگران حرف مردم وقضاوت شدن نبودم چون اگرنگران بودم براحتی سوالاتم ونگرانیهامو مطرح نمیکردم .
یادم نمیاد ازبالا به کسی نگاه کرده باشم یا غروربیجاداشته باشم به هرچیزی که اراده کنم میرسم چون حرفم وعملم یکیه وخداپشتمه وحمایتم میکنه مگه بقول شما پیامبر کم مسخره کردن کم بهش تهمت زدن .
گاهی وقتا سوالات وکامنتهایی پرسبدم ودلیل ترسها ونگرانیهامو مطرح کردم وبا اموزشهای سلسله فایلهای جدید جوابموگرفتم وتلاش میکنم شخصیتم روبه بهبودی باشه .نمیگم من عقل کلم و همه چی رومیدونم ونیازبه تغییرندارم .هروز روبه بهبودی هستم .
همیشه راجب ویژگیهای مثبت افراد صحبت میکنم و تحسبن میکنم ودرمورد نظام کشورم همیشه از ویژگیهای مثبت یادمیکنم وکارهایی که برای کشورمون انجام دادن و کشورو ارتفا دادن .
همیشه افرادمشهورتحسین کردم وازشون درس یادگرفتم وبه اطلاعاتم اضافه کردم .
ازحاشیه نفرت داشتم فقط تمرکزم به خواسته هام هست ودنبال زندگی ارام وثروت وخوشبختی وشهرت بامحبوبیت هستم .
من در دوستان وفامیل به صداقت وبا اراده بودن وبلندپروازی و شفاف سازی مشهورم .
خدا درقران قدمهارومیگه ومن عمل میکنم که من سمت خودمو عالی انجام داده باشم وبقیشم بخدامیسپرم .
دنبال جواب دادن به دری بریها و متلکها و ….نیستم چون نجیبم
جایی که احساس کنم دلی رو ناخواسته شکوندم اعصابی روناخواسته خوردکردم اونجاجواب میدهم ورفع سوتفاهم میکنم وسعی میکنم شفاف سازی کنم وحلالیت بطلبم .
ازپیشرفت دیگران خوشحال میشم و هیچوفت چوب لای چرخ دیگران نذاشتم در راه رضای خدا تاجایی که ازدستم براومده کمک عمومی کردم مثل این سایت که شما بااموزشهای رایگان چندصدمیلیاردیتون کمک رایگان به بندگان خدامیکنی .
وقتی 5سال قبل پدرم فوت شد دقیقا 3ماه قبل ازفوت پدرم خدا شماروبامن اشناکرد استادبا اینکه فقط 4سال ازمن بزرگتری ولی اینقدرپخته واموزش دیده هستین که مثل یک پدر خیلی چیزازتون یادگرفتم دراین 5سال .ایه ای که اول کامنتم مثال زدم چون خدابمن گفت شاکر این نعمت بزرگ باش که بهت دادم وقدراستادت روبدون .
دقیقا بعدازگوش کردن فایل شما گفتم یه جادلی شکسته ومن الان وظیفمه کامنت بنویسم و رفع سوتفاهم کنم . شایدنتونم درست منظورمو برسونم به دلایل زیاد وشما به بزرگواری خودتون ببخشید .
اگردلی شکسته من عذرخواهی میکنم همین جا جلوی جمع .
همیشه برای استاد واعتبارش وشهرتش دعای خیرکردم چون خیلی برامون زحمت میکشن وخداروشاکرم که این انسان پاک را سر راهم گذاشته .من به شخصه نتایج خوبی گرفتم ازاموزشهاشون
ازاول من نمیتونستم با ادمهایی که بیرون ازاین سایت متفاوت فکرمیکنن وعمل میکنن درست ارتباط بگیرم اینجا راحتترصحبت میکنم چون همه اموزش دیده هستن وقدرت درک بالا دارن .
هیچوقت ماه پشت ابرنمیمونه زمان همه چیز راحل میکنه وحقیفت مشخص میشه .
مسیر که درست باشه من که دنباله رو خدا هستم و حضرت ابراهیم راتعقیب میکنم نگران هیچی نیستم نگران حرف مردم نیستم که مشغول دفاع کردن ازخودم باشم .وبرم توحاشیه فقط به اصل میچسبم وشکرگزاری میکنم . استاد سپاسگزارم ازتون .
گام چهاردهم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر – نحوه برخورد با تهمت
به نام خداوندی که حامی و هدایتگر همه ی ماست.
سلام استاد عزیز و مریم جان و دوستان هم پروژه ای :)
خداروشکر میکنم که در گام چهاردهم از این پروژه با یه فایلی که داغ داغه و تازه به دستمون رسیده داریم این پروژه رو باهم پیش میریم.
به رسم و تعهدی که با خودم دارم درکم رو از آگاهی های این فایل مینویسم تا این آگاهی های ناب رو در ذهن خودم تثبیت کنم.
الهی به امید تو
سوال اول-نحوه ی برخورد با تهمت ها و تهدیدها و باورهای قدرتمند کننده در این راستا
————–
این باور که ما همیشه باید طوری رفتار کنیم که مورد پسند و تایید مردم باشه ریشه در گذشته و کودکی همه ی ما داره و به خاطر فرهنگی که در اون بزرگ شدیم این مورد احتمالا در خیلی از ما پررنگه و پاشنه ی آشیل ماست.
اما با آشنا شدن با این مباحث و قدم گذاشتن در مسیر رشد و تغییر شخصیتمون باید این رو بپذیریم که هرچقدر حرف مردم برامون کم اهمیت تر باشه آزاد تر و رهاتر هستیم و در مسیری که داریم طی میکنیم مقاومت کمتری ایجاد میکنیم.(گاری به خودمون نمی بندیم.)
اما اینطور هم نباید باشه که اصطلاحا از اون ور خر بیفتیم و بیایم عمدا برای اینکه نشون بدیم حرف هیچ کس برای ما اهمیتی نداره رفتارهای خارج از عرف جامعه نشون بدیم و تابو شکنی کنیم.
در این مسیر هر دو سر این طیف میتونه مسیری خارج از اعتدال باشه و در نهایت به ضرر خود ما باشه .
با آگاهی به این موضوع که نه میخوایم عامدانه جلب توجه کنیم و نه میخوایم حرف مردم رو ارزشمند بدونیم باید در زندگی خودمون رفتار متعادل رو داشته باشیم.
در مسیری که داریم روی خودمون کار میکنیم تا اثر حرف مردم رو برای خودمون کم رنگ تر کنیم ، حواسمون باید به کارکرد ذهنمون هم باشه که ذهنمون میاد یه صحبت نامناسب رو از جنس تهمت یا تهدید در ذهن ما خیلی پررنگ جلوه میده و به کل تعمیمش میده .
دیگه دست ذهن باید برامون رو شده باشه و وارد بازی ش نشیم و مدام آگاهانه هزاران هزار صحبت دیگه ای که از این جنس نبوده و حتی بار مثبتی در زندگی ما از جنس تحسین و تعریف داشته رو به یاد بیاریم و اینطوری ذهنمون رو خلع سلاح کنیم.
باور قدرتمند کننده ای که باعث میشه نظرات افراد دیگه برامون کم اهمیت تر باشه اینه که من بارها اصل قانون رو با خودم مرور کنم که این من هستم که خالق اتفاقات زندگی خودم هستم ، با افکار و فرکانس هایی که دارم به جهان میفرستم و اگر بتونم صد در صد این جمله رو بپذیرم و باورش رو در خودم تقویت کنم اونوقت به هیچ حرفی از مردم اهمیتی قائل نمی شم و اجازه نمیدم که اون حرفها تاثیر خودشون رو در زندگی من بگذارن.
اگر باورهام هنوز به اندازه کافی قوی نشده باشه این حرف ها در زندگی من تاثیر گذار خواهد بود نه به این خاطر که واقعا این قدرت رو داره ، به این خاطر که من باور کردم که میتونه در زندگیم تاثیر داشته باشه.
افرادی که به هر شکلی حرف های نامرتبط میزنن و در مورد بقیه غیبت میکنن یا بهشون تهمت میزنن افراد ضعیفی هستن که با این کار تلاش دارن ضعف و ناتوانی خودشون رو روش سرپوش بگذارن.و صحبتهایی از این جنس نشانه ی خلا در ذهن و روح اون فرد هست.
من در اوایل مسیرم اگر با تقویت باورهای درست که من هستم که دارم شرایط زندگیم رو خلق میکنم اجازه ندم این صحبت ها روم تاثیری بگذاره و مسیرم رو با تمرکز ادامه بدم ، کم کم میبینم که آدم قوی تری شدم و راحت تر میتونم به این جنس صحبت ها اعتنایی نداشته باشم و حتی در نهایت میبینم که صحبت هایی که بر علیه من بوده به نفع من ختم میشه که شرط این اتفاق حفظ احساس خوبمون در این مسیره.
و خواهیم دید که حتی رفتار اون افراد هم کم کم در مورد ما تغیر پیدا میکنه.
مثال خیلی بارز در این زمینه مثال انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکاست ، با وجود همه ی تهمت هایی که در موردش وجود داشت.
باید این باور رو مدام با خودم تکرار کنم که اگر من توجهی به صحبت های بیهوده در مورد خودم نداشته باشم و در مسیر درستم پیش برم ، در نهایت حقیقت هم آشکار میشه و ماه پشت ابر نمیمونه و همه چیز در نهایت به نفع من خاتمه پیدا میکنه.
یه نکته ی خیلی مهم اینه که باید حواس جمع باشیم که هرگونه عکس العمل من به صحبت های ناروا در مورد خودم ، از جنس دفاع کردن ، توضیح دادن و رفع اتهام کردن ، در واقع رسمیت بخشیدن به اون صحبت هاست و از جنس توجه کردن محسوب میشه و مطابق با اصل قانون هم چون کانون تمرکز ما متوجه دفاع کردن از خودمون شده بیشتر از اون جنس صحبت ها و اتفاقات رو به زندگی خودمون دعوت میکنیم و این پیغام رو به اون فرد مقابل میدیم که تو تونستی رو من تاثیر بگذاری و صدات به گوش من رسیده و من این صحبت ها رو شنیدم.
اما برعکس ، اگر انقدر شخصیت قوی داشته باشیم که به صحبتهای نامربوط بی توجهی کنیم و هیچ واکنشی نشون ندیم اون فرد مقابل هم به هدفی که میخواد نرسیده و کم کم متوجه میشه که تلاش هاش برای اینکه بتونه آرامش ما رو به هم بزنه تلاش بیهوده ای بوده بالاخره تسلیم اون قدرت و اراده ی ما میشه و از زندگی ما خارج میشه.
چطور این اتفاق می افته ؟ مطابق با اصل قانون اگر ما در موردش فرکانسی ارسال نکنیم در واقع داریم از دایره ی تجربیات زندگیمون اون فرد و صحبت هاش رو خارج میکنیم و این قدرت ما در خلق اتفاقات زندگیمونه.
باید بپذیریم که صحبت های دیگران تحت کنترل من نیست و من فقط میتونم واکنش خودم رو نسبت به اون اتفاق مدیریت و کنترل کنم.
هرچقدر بیشتر در این مسیر ثابت قدم باشیم و این طرز فکر و باور رو تمرین کنیم کار هم برامون راحت تر میشه و با تلاش کمتری میتونیم رهاتر از اون شنیده ها باشیم.
لازمه در مسیر زندگی مون اصولی رو برای خودمون تعریف کنیم و دیگه طبق اون اصول حرکت کنیم فارغ از اینکه مردم خوششون میاد یا خوششون نمیاد.
این باور که در مسیری که هستم خداوند هم از من محافظت میکنه و همواره حامی منه و در نهایت اتفاقات رو به نفع من تغییر میده هم خیلی میتونه به ما کمک کنه.
حواسمون باشه در مورد صحبت های نادلخواهی که میشنویم حتی با خدا هم در موردش نباید صحبت کنیم چون باز طبق قانون این هم توجه کردن و مقاومت داشتن در مورد اون صحبت ها محسوب میشه.
تمرکزمون روی ویژگی های مثبت خودمون باشه و این رو از اعماق قلبمون باور داشته باشیم که در نهایت این تقوا و کنترل ذهن نتیجه ی خودش رو نشون میده و شرایط به نفع من تغییر پیدا میکنه.
ممنونم از توجهتون به کامنتم دوستان
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
سلام استاد عباسمنش عزیز
سلام مخصوص به استاد شایسته که نمی دانم چه طورواز چه واژه ای برای توصیفش استفاده کنم .مثلا بگویم خانم باهوش ،خانم بسیار دانا،خانمی که به شدت با خودش در صلح هست خانومی که به شدت مراقب شاگرد های عزیزش هست یهو حواسشون پرت نشه در روزمرگی های زندگیشان جاده خاکی برن سریع حس میکند کدام موضوع برای اکنون راه گشاست وبهترین ،بهترینها را مهیا می کند ،خانمی از هر لحاظ فوقالعاده وبی نظیر
یاد حضرت موسی افتادم که از خداوند یار وهمراهی خواست و خداوند برادربزرگش هامون رافرستاد براش وبسیار جالب هست که خیلی ،خیلی اسم این معاون یا وزیر بالای 19 بار در قرآن ذکر شده و من الان درک میکنم وقتی خانم شایسته را می بینم کنار استاد و یک آن تصور کنم اگر نمی بود کدام بخشها ومقاله هاآگاهی ها اصلا نبود درک میکنم که چقدر یک معاون ،وزیر
چقدرررر ارزشمند هست.
خواسته ای که الان پر رنگ در من شکل گرفت؛
( خدایا به من هم یک معاون ،وزیر عالی بده
به حضرت موسی دادی ،به استاد عباسمنش دادی به من هم بده)
● در موضوع فایل ارزشمند
چند روزی بود تهمتی که چند سال پیش به من و خانواده ام زدند بسیار ،بسیار اذیت شدیم و حتی الان هم عوارض کم رنگش هست ذهنم را یه کوچولو مشغول می کرد ،آمدم فایل قانون آفرینش را گوش کردم دیروز اما ذهنم باز هم زیرآبی می رفت تلاش هم کردم که کنترل کنم اما کامل موفق نشدم.
در ذهنم هنوز حل نشده بعد سالها البته که همیشه وقبل ها که با استاد وقانون آشنا نبودم عبادت می کردم و میگفتم خدایا من نمی دانم چه خیر بزرگی توش هست آلان نمی دونم اما بهم صبر بده تحمل کنم .توضیح ( با آگاهی الانم دیگر می دانم که دعا کردنی درست در خواست کنم) صبح یه جزئی ذهنم درگیرش بود گفتم بروم سایت حواسم جمع باشد به ناخواسته توجه نکنم
خدایا چی بگم انگار خداوند دو فرشته نازنین را برایم فرستاده بود مرا هدایت کنند.
استاد عزیز با توضیح و مثال آموختند چگونه باید باشم و رفتار کنم و اینکه من تنها نیستم که تهمت زدند.
من چون خالق شرایط خودم هستم نگران نباشم
باور درست خداوند محافظ و نگهبان من است همیشه و همه جا و مرا هدایت و حمایت می کند.
به نام خالق جهان
سلام خدمت استاد جانم ومریم دوست داشتنی که هدایتگر استاد بودند برای ساخت این فایل زیبا
سلام به دوستان اصحاب کهف خودم در این سایت بهشتی که بعد از سال ها از خواب غفلت بیدار شدیم
این فایل دقیقا زمانی پخش شد که همسرم سوالاتی در ذهنش درباره تهمت افراد به خودش شکل گرفته بود ونحوه برخورد باهاش نمی دونست ایشون تقریبا 6ماه پیش مدیر ساختمان بودند که توش زندگی می کنیم و با اینکه واقعا از دل وجان پایه کارهای ساختمان بودند ولی دو نفر از همسایگان به بهانه های واهی ایراداتی گرفتند وبه نوعی تهمت زدند وهمسرم کار مدیریت رو به یکی از اون دونفر انتقال داد درحالی که در ساختمان ما 12 واحد هست که یک واحد خودمون وبه غیر از اون دونفر یعنی 9نفر واقعا دوست داشتند همسرم مدیر باقی بماند چون عملکردش دیده بودند ولی همسرم دیکه بعد از اتفاق علارغم تمایل اون 9نفر مدیریت نپذیرفت .
حال بعد از گذشت 6ماه از مدیریت آقای که ایراد گرفتند صدای کل ساختمان در آمده این درحالی هست که بر ای کارهای نظافت هماهنگی ها را گاهی بنده وبرای سرویس کاری همسرم انجام میده ودلش طاقت نمی آورد بی تفاوت باشد واقایی که مدیریت گرفت به نوعی به غلط کردن افتاده ولی هیچ کس این کار نمی پذیرد .این حالی است که چندین بار از همسرم حلالیت طلبیده وخواسته که دوباره مدیریت بپذیرد .
نفر دیگری که همچنان با مدیر تهمت زده بودند البته در لفافه گاهی درگیریهای لفظی با همسرم داشتند ودیشب همسرم دنبال راهکاری در برخورد با این آقا بود واین سوال در ذهن داشت که استاد جان فایل قشنگ شما از راه رسید (هدایت الله) حتی دیشب به این فکر کرد که خونه بفروشیم بریم جای دیگه ولی من براساس آموزش های شما یاد گرفتم که هر جا بری تا خودت وشخصیتت عوض نشه چیزی بیرون عوض نمیشه شاید از آقای x دور بشی ولی آدمی شبیه اون به نام yجاش می گیره ونقش اونو برات ایفا میکنه .
از این فایل قشنگ آموختم از تهدیدات وتهمت نباید ترسید کل زندگی ما دست خودمون وافکار مون هست وخداوند وهیچ کس حتی ذره ای در زندگی ما تاثیر نداره اگر ما در مدار درست باشیم هیچ کس نمی تونه زندگی مارو تغییر بده ودر زندگی ما تاثیری بگذاره تازه اگر حتی تمام دنیا بر علیه ما باشند به نفع ما خواهد شد .
یک مثال هم از خودم بزنم که در سن نوجوانی یک اختلافی پیش آمد با یکی از اقوام نزدیک ویادم به من گفت میرم به همسرت میگم بدونه چه اخلاقی داری این درحالی بودکه رفتار خودشون درست نبود ومن تازه با همسرم نامزد کرده بودم وبه نوعی شناخت کاملی از من نداشت با این حال در سن 17 سالگی یادم دقیقا این جمله گفتم بهش (برو بگو هر چی دوست داری بگو کسی که با حرف تو بخواهد برود بهتر همین اول کار بره ونباشه ) واون رفت پشت سر من بدگویی کرد نتیجه چی شد اینکه نامزدم ازم توضیح خواست ومن اصل ماجرا گفتم والان 26 سال من دارم باهاش زندگی می کنم در سعادت وخوشبختی عالی .
چی شد هیچی وجالب اون بنده خدا زندگی خانوادگیش داغون و روابطش با فرزندانش نابه سامان وخودش در بستر بیماری و…….
تمام این مثال ها رو زدم که مهر تایید بزنم به حرف های استاد عزیزم وقوانین بی نقص خدا که به هرچه توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت می کنی.
استاد عزیزم یکی از بزرگ ترین خوشبختی های من که هر روز براش سپاسگزارم حضور شما در زندگیم وحضور م در سایت ارزشمند وتوحیدی تون هست .
بهترین ها نصیب قلب مهربان شما ومریم جانم ودوستان اصحاب کهف خودم دوستتون دارم بی نهایت .
در پناه الله یکتا سعادتمند در دنیا وآخرت باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چگونه ذهن خود را در مقابل توهین تهمت غیبت تهدیدهای دیگران کنترل می کنید؟
اغلب ما در جامعه ای بزرگ شده ایم که:
-حرف مردم همیشه برایمان حائز اهمیت بوده و هست
-تمام کارهای خود را به شکلی برنامه ریزی کرده که مردم پشت سر ما حرف نزنند
-تنها برای حرف مردم و تایید و تحسین آنها اقدام به تصمیم گیری در تمام زمینه ها از طرز پوشش گرفته تا ازدواج کرده ایم
-به گونه ای عمل و رفتار کرده که افراد پشت سر ما حرف نزنند
به همین دلیل حرف مردم و تایید آنها:
*تبدیل به باوری مخرب ریشه ای و اساسی در ذهنمان شده است
برخی دیگر:
تنها برای جلب توجه بیشتر کمبود احساس ارزشمندی و عدم عزت نفس اقدام به تابو و هنجار شکنی می کنند
انجام هر دو این رفتارها:
-مخرب و نامناسب است تنها باید فارغ از حرف مردم به سبک و شیوه ی شخصی خود عمل کنیم
ذهن ما همواره:
-در حال فریب ما به دنبال تمرکز بر نازیبایی ها تهمت ها توهین ها و مسائل نامناسب است و تعاریف و تحسین افراد را نادیده می گیرد
باورهایی که به ما کمک می کند بتوانیم نگران تهمت ها و توهین های افراد نباشیم عبارتند از:
*ما خالق زندگی خود هستیم
*ما اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم
*مهم نیست دیگران در مورد ما چگونه فکر می کنند
*حرف مردم در صورتی در زندگی ما تاثیرگذار است که به آن ها توجه کرده یا قدرت دهیم
*افرادی که اقدام به توهین و تهمت زدن به ما می کنند دارای شخصیتی ضعیف هستند که می خواهند بی عرضگی و ناتوانایی خود را به این شکل پوشش دهند
*می خواهند به دیگران ثابت کنند بسیار خوب و عالی هستند و اشخاص موفق دزد کلاهبردار و نامناسب اند
*مکانیزم دفاعی افراد ضعیف و ناتوان از عدم دستیابی به خوشبختی و موفقیت برای اثبات بی مصرف نبودنشان توهین غیبت و تهمت به دیگران است
*خلاء احساسی افراد ناموفق توهین تهمت و تمسخر افراد موفق است
*تهمت هایی که دیگران به ما می زنند نه تنها تاثیرگذار نیستند بلکه باعث رشد و پیشرفت بیشتر ما می شود
*لازم نیست با انجام کارهای احمقانه بخواهیم توجه افراد را نسبت به خود برانگیخته کنیم
*سبک شخصی خود را داشته و حرف مردم در مورد خود را نادیده بگیریم
*نیاز به دفاع کردن در مقابل توهین و تهمت های افراد نیست حقیقت خود به خود آشکار و برملا می شود
*نیاز به شنیدن توهین تهمت و غیبت دیگران نیست
*اگر در مقابل تهمت و توهین دیگران بخواهیم به آنها پاسخ داده و از خود دفاع کنیم این پیام را به افراد می دهیم که تحت تاثیر آنها قرار داریم
و آنها توانستند با اعمال خود احساس بد را در درون ما برانگیخته کنند
*زمانی که در مقابل توهین و تحقیر دیگران بی محلی کنیم این پیام را به افراد می دهیم که صحبت های آنها به هیچ وجه ارزش پاسخ گویی ندارد
*افراد با چندین بار توهین و تحقیر در صورت عدم پاسخگویی ما انجام این کار را متوقف می کنند
*با توجه نکردن و پاسخ ندادن به توهین و غیبت های دیگران در واقع به آنها ضربه می زنیم
*قصد افراد از توهین و غیبت تاثیر گذاری منفی بر ما و بد کردن احساسمان است اما با عدم پاسخگویی می توانیم آنها را خنثی کنیم
*توهین و غیبت افراد را در ذهن خود به شیوه ای تفسیر و تعبیر کنیم که در نهایت به نفع مان تمام شود
*با داشتن باورهای مناسب در نهایت توهین و غیبت دیگران به نفع ما تمام خواهد شد
*اگر دیگران خواستند به ما به هر دلیل تهمت و ضربه بزنند آنها را تشویق به انجام این کار کنیم
*شخصیت قوی داشته باشیم و نگران خراب شدن تصویر مان نزد افراد نباشیم
*اگر قانون را به درستی درک کرده باشیم متوجه می شویم دیگرانی در زندگی ما وجود ندارند ما با باورها و افکار خود زندگیمان را رقم می زنیم
*نگران حرف مردم نباشیم ما نمی توانیم عوامل بیرونی را تغییر داده کنترل و تعیین کنیم دیگران چه رفتار و عملکردی با ما داشته باشند
*ما تنها می توانیم واکنش خود را در مقابل توهین ها و غیبت های افراد کنترل کنیم
*حتی در صورتی که شغل ما وابسته به انتخاب مردم باشد با عدم توجه به توهین ها می توانیم نتیجه را به نفع خود تغییر دهیم
*اگر شغل ما وابسته به انتخاب افراد نباشد راحت تر می توانیم حرف مردم را نادیده گرفته و به سبک و شیوه ی شخصی خود عمل کنیم
*همواره برای خود اصول و سبک شخصی داشته باشیم در مسیر صحیح حرکت کنیم تا ویژگی های مثبت ما دیده شود
*به هیچ وجه کامنت های نامناسب بر علیه خود را نخوانیم و اجازه ندهیم ذهن ما به نکات منفی توجه کند
*اگر خود را به درستی بشناسیم و بدانیم چه شخصیتی داریم از تهمت ها و توهین های افراد نمی ترسیم
*خداوند همواره در حال هدایت و حمایت ماست و دیگران و حرف مردم در صورت عدم توجه هیچ تاثیری در زندگی ما ندارد
*به میزانی که تلاش کنیم و حرف مردم را نادیده بگیریم در آینده انجام این کار برای ما راحت تر خواهد شد
*همواره سعی کنیم ذهن خود را در مقابل توهین و غیبت های افراد کنترل کنیم و به تعاریف و تحسین های دیگران توجه کنیم
*با هر عنوانی چه بحث یا نفرین در مقابل غیبت ها و تهمت ها توجه کردن محسوب می شود
*با تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت مدار ما به تدریج از افراد نامناسب جدا می شود
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام الله مهربان
سلام بر اساتید عزیزم
سلام به دوستان گلم
خدایا شکرت که مریم عزیزم رو هدایت کردی به این مسیر و چقدر چراغ برای ما روشن شده
مریم جان عزیزم از شما هم بسیار سپاسگزارم ک فوق العاده عالی به ندای قلبتون گوش میدید و باعث میشید این فایلهای ارزشمند و گرانبها برای ما ضبط بشه
خدایا شکرت ک در مسیر شنیدن این فایل ها هستم
استاد عزیزم از شما هم سپاسگزارم ک این فایل رو گرفتید
کلی احساس خوب کلی انرژی و کلی عشق تقدیم به شما
من همراه هستم برای فایل های مهاجرت به مدار بالاتر ولی باتوجه به شرایطی ک این مدت داشتم نمیتونستم کامنت بذارم .
و امروز چقدر خوشحال شدم برای دیدن این کلیپ
استاد چند مدتی هست توی وجود خودم ی پاشنه آشیل پیدا کردم که دارم روش کار میکنم اینم همین هست ک من وقتی کسی بهم حرفی میزند مثلاً یک تهمتی یا غیبتی من ناراحت میشم
استاد طبق صحبت شما من خودم رو می شناسم میدونم چطور آدمی هستم اما چیزی ک باعث میشه من ناراحت بشم اینکه انتظار ندارم از طرف مقابلم چنین صحبتی رو انجام بده
حالا جالب اینکه توی آدمهای اطراف من آدمهایی که غریبه هستن یا دورتر هستن و… هیچ وقت هیچ تهمت یا حرف و حدیثی پشت سر من نداشتند و هر آنچه گفتند فقط تعریف و تمجید بوده
اما کسانی ممکن بوده کلامی بهم بگن یا تهمتی بزنن ک نزدیک من هستند و بیشترین خدمات و مهربانی رو از من دریافت میکنن.
و این موضوع فقط نشان دهنده این هست ک من خودم خالق هستم من خودم اون حرف و اون اتفاق رو دارم رقم میزنم
یعنی همیشه میگم اگر روی عزت نفسم هر روز کار کنم اگر احساس لیاقت خودم رو هر روز قوی تر کنم این اتفاقات نمی افته و در مدار این گونه صحبتها هم نخواهم بود.
و از سوی دیگ من باید اونقدر خودم رو قوی کنم ک ناراحت نشم به قول شما استاد باید یادبگیرم سگ محلشون کنم.
من باید هر زمان از هر کسی مهم نیست اون شخص کیه صحبتی شنیدم قضاوتی شنیدم تهمتی شنیدم باید سگ محلش کنم و بی تفاوت به مسیر خودم ادامه بدم و سعی کنم خودم رو قوی تر کنم باید سعی کنم از هیچ کس انتظار نداشته باشم
من باید یادبگیرم حتی از فرزندم انتظار نداشته باشم
من زمانی انتظار برام ایجاد میشه ک میام و از خودم کم میذارم و به بقیه و شخص اهمیت بیشتری میدم و اون زمان هست ک اگر چیزی بشنوم ک انتظارش رو ندارم ناراحت میشم و این ناراحت شدنه و درگیر شدن ذهن از همون جنس اتفاق بیشتر توی زندگیم میاره
مثلاً اگر همسرم حرفی زد ک من ناراحت بشم و توی اون ناراحتی بمونم میبینم فرزندمم همون برخورد رو میکنه و من همه اینها رو پایه و اساسش رو عزت نفس میدونم
من به خودم میگم فقط قوی تر شو فقط خودت رو بیشتر دوست داشته باش
فقط نیازهای خودت رو خواسته های خودت رو بیشتر بشناس
فقط احساس لیاقت رو توی وجود خودت بیشتر کن.
استاد دیشب رفتم سراغ قرآن و گفتم خدایا هدایتم کن و خداوند چقدر زیبا منو هدایت کرد :
ــــــــــــــــــــــــ
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَیْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ
«و ما را چه عذر و بهانه ای است که بر خدا توکل نکنیم، در حالی که ما را به راه هایِ [خوشبختی و سعادت] مان هدایت کرد، و قطعاً بر آزاری که [در راه دعوت به توحید] از ناحیه شما به ما می رسد، شکیبایی می ورزیم، پس باید توکل کنندگان فقط بر خدا توکل کنند»
ـــــــــــــ
و امروزم این فایل ارزشمند شما که بر قلبم نشست خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم ک منو هدایت میکنی و هر لحظه کنار من هستی .
استاد مهم نیست که یک سری از فایلها و آموزشها برای چند سال پیش هستند تمام فایلها و آموزشهایی ک به خود شناسی و شخصیت سازی مربوط میشن توی هر لحظه از زمان ارزشمند هستن
چون ما انسان هستیم چون ما هر روز احساسات مختلفی رو تجربه میکنیم حتی برخی احساسات هر بار تکرار میشن و فقط قوی تر شدن ما هست ک میتونه باعث رشد بیشتر ما و قرار گرفتن ما در مداری بشه ک دیگ ناخواسته ها حداقل باشن و فقط اتفاقات خوب رو تجربه کنیم.
خدایا شکرت سپاسگزارم که هدایت میکنی و من مینویسم.
من بنده تو هستم از خودم هیچ ندارم و هر چه هست تویی
تسلیمم یا رب العالمین
و هیچ چیزی توی زندگیم زیباتر از این نیست ک تسلیم تو باشم بگم بنده تو ام و تو ارباب منی
چون من اگر رسم بندگی ندانم تو رسم اربابی و خدایی رو خوب میدانی
تویی ک وهابی تویی ک رحمانی تویی ک کریمی تویی ک رحیمی
همه تویی یانور الانور یا منورالانور
سپاسگزارم
در پناه الله مهربان باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت رب العالمین یا رب العالمین خدایا عاشقتم
سلام خدمت استاد عزیزم استاد عباس منش سلام خدمت مریم شایسته عزیزم و سلام خدمت تمام دوستانم در سایت عباس منش
استاد عزیزم موضوعی را مطرح کردید که خیلی مفید هست که بدانیم در این جور مواقع چگونه کنترل ذهن کنیم و از همه مهم تر موضوع تهمت زدن و غیبت کردن را اگر عواقب بدش را بدانیم بیشتر متوجه میشویم که خودمون اصلا جزء این اشخاص نباشیم
به نظر من خیلی مهم هست رفتارهای نامناسب و گناه آلود را اول در خودمان حذف کنیم و بعد راه اینکه اگر مورد تهمت یا غیبت یا تهدید قرار گرفتیم چگونه کنترل ذهن کنیم
من یه متال از خودم دارم حدودا 10سال پیش در اقوام پدریم دختر عموهایم غیبت من و کرده بودند و به من تهمت میزدند من وقتی شنیدم در همان چند لحظه اول کمی ناراحت شدم و بعد اصلا عین خیالم نبود به خودم گفتم من که اینطور نیستم حالا چه اهمیتی داره کی چی میگه
درست چند روز بعد خواهرم اومد پیشم به من گفت بیا برو از خودت دفاع کن بگو این حرفها صحت نداره من به خواهرم گفتم برام اصلا مهم نیست من این کارو نمیکنم
باز دوباره خواهرم خیلی شاکی بود گفت تو باید بری از خودت دفاع کنی چرا تو اینطوری هستی من به خواهرم گفتم ببین مگه اینا به من تهمت نزدند خوب شما چرا انقدر عصبانی هستی من اصلا دوست ندارم باهاشون هم کلام بشم چون فکر میکنم این نشانه ضعف منه
خلاصه از اون به بعد چقدر خود دختر عموهام شرمنده من شدند و دیگه هیچ وقت به من کاری نداشتند
و حتی من مثالهای زیادی دارم از زمانهایی که نوجوان بودم و سن من کم بود اگر کسی غیبتم میکرد یا تهمت به من میزد کاری بهش نداشتم سعی میکردم اعراض کنم و همیشه چقدر به نفعم میشد
حالا اون موقع قوانین را خوب نمیدونستم حالا که خیلی بهتر دارم کنترل ذهن میکنم
یادمه دوسال پیش من رفته بودم خارج از کشور همون جا یکی از نزدیکانم من و مسخره کرد حالا موضوع چی بود اون میخواست به من بفهمونه که تو زبان انگلیسیت خوب نیست
یه موضوع مهم پیش آمد ما وسایلمون را جا گذاشته بودیم و نیاز داشت کسی که زبان انگلیسیش خوبه با رزرویشن هتل صحبت کنه من هم پسرم و با خودم بردم که اگه من بعضی کلمات نتونستم انگلیسی بگم اون کمکم کنه و یکی از نزدیکانم من و مسخره کرد و غیبتم میکرد که اره بلد نیست نتونستی و از این حرفها من هم که ادعایی نداشتم ولی بعضی اوقات از خودم ناراحت میشدم که چرا نگفتم آخه مگه من ادعای این و داشتم که زبان انگلیسی ام عالیه چون خدا میدونه من اصلا اینطور نیستم و من اون موقع اینطور خودم و آروم کردم و به خودم گفتم این نشان دهنده ضعف شدید در اعتماد به نفس اون شخص هست و اینکه واقعا متوجه شدم من چقدر قوی شدم و چقدر پیشرفت کردم که اون شخص از حسادتش این رفتارها را با من داره و چقدر این کنترل ذهن مهم هست و مهم تر از اون اینکه واقعا برات حل شده باشه نه اینکه هر چند وقت یکبار یادت بیاد و غصه بخوری و افسوس بخوری که چرا با من این رفتار شده
و به قول استاد که در این فایل گفتند. من که خودم و میشناسم حالا مگه مهمه مردم چی میگویند
من از این فایل بیشتر این درس را میگیرم که بیشتر و بیشتر در خودم و ودر وجودم پیاده کنم که غیبت به هیچ عنوان نکنم چون خود غیبت دنبال خودش تهمت می یاره قضاوت میاره و کلا با کلاممون نباید غیبت کنیم یا تهمت بزنیم که همه معصیت است
و حتی در ذهنمون غیبت نکنیم تهمت نزنیم تهدید نکنیم چون همه اینا فرکانس داره ممکنه من با کسی حرفی نزنم ولی در ذهنم غیبت کنم یا قضاوت کنم فرقی نداره همه اینا فرکانس داره و بر میگرده به خودمون
و در اخر جمله طلایی که همیشه استاد گفته اند و در این فایل هم چندین بار تکرا کردند
((( این من هستم که شرایطم را رقم میزنم ))))
(( دیگرانی وجود ندارند))
(( ما کنترلی نداریم روی بیرون از خودمون ولی کنترل صد در صدی روی خودمون داریم ))
(( ما نیاز داریم اصولی برای خودمون داشته باشیم و روی همان اصول حرکت کنیم ))
اینا باورهای طلایی هستند
خدایا من از خودت بیشتر و بیشتر هدایت میخواهم
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای.
در پناه الله یکتا باشید
به نام خدای رزاق و وهاب
درود به استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز
اول از همه بگم استاد این فایل های اخیر چقدر با کیفیت و فوق العاده بودن به شخصه خیلی عشق کردم و دارم الگو میگیرم برای کار خودم و چقدر نکته میشه ازشون درآورد و متوجه شد قانون داره کار میکنه
در رابطه با تهمت ها که صحبت کردید مهران مدیری یه حرف خوبی زده: توضیح دادن نشونه ضعفه
این دیدگاه واقعا درستیه و از مثال هایی که زدید راجب ترامپ،حضرت محمد و….. مشخصه همونطور که به ما گفتید رفتید نمونه های واقعی که باورتون رو تایید میکنن رو پیدا کردید و این باور انقدر قوی شده که نتایجتون اینه
من کلا عادت دارم انقدر ریز بین باشم و میبینم که استاد چقدر عالی دارن به چیزهایی که به ما درس میدن عمل میکنن
به شخصه تو یه دوره ای از زندگیم جز آدم هایی بودم که خیلی درگیر حاشیه بودم و خیلی سریع هم میتونستم حواشی رو پیدا کنم در این حد که میدونم یه سری تهمت ها راجب شما از طرف کیاست اما توی همون دوره از زندگیم هم وقتی میشنیدمشون خندم میگرفت و بیشتر به حرفاتون ایمان میاوردم
چون میدیدم این طرف از یه جایی سوخته یا دردش گرفته یا دنبال توجهه و هیچ کدوم از آدم حسابی هایی که میشناسم و قبولشون دارم همچین کاری نکردن نمیکنن و احتمالا نخواهند کرد چون این تهمت زدن ها کار افراد ضعیفه
خداروشکر خیلی وقته درگیر حواشی و اخبار زرد نیستم به دلیل کانون توجه و ارزش وقتم که بیشتر درکش کردم
این باور که فقط افراد ضعیف تهمت میزنن واقعا باور درستیه،فردی که تمرکزش روی خودشه اصلا وقت نداره بخواد راجب دیگران نظر بده چه برسه به اینکه تمرکز کنه یه نفر دیگه رو خراب کنه در نظر بقیه
عقل سلیم اینجا میتونه تشخیص بده دقیقا راه کی درسته و باید به کی اعتماد کنه
دمتون گرم استاد بابت این فایل فوق العاده