نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1 - صفحه 8

سلام وسلام وسلامتی و سلامتی به همه مخلوقات

و امید و باور به نیرویی که این جهان رو خلق میکنه با قانونی غیر قابل تغییر که هر روز اگاهی من نسبت بهش بیشتر میشه

???

ممنونم و ممنون و سپاسگزارم و سپاسگزار و ……..سپاسگزارم بخاطر این همه خوبی بینهایت شادی و باز هم خوبی که بمن میرسه

???

از شما هم واقعا ممنونم بخاطر این همه ذوق و سلیقه و حسن انتخاب

???

امروز وقتی بیدار شدم پیامی رو دیدم که فایلی از شما روی سایت قرار گرفته و خوشحال شدم و بفال نیک گرفتمش

???

من خیلی چیزا از شما یاد گرفتم ولی توی یکی از فایلهاتون جمله ای از شما شنیدم که خیلی برام ارزشمند بود و باعث شد که مطالب زیادی رو که درک نمیکردم رو بفهمم.بقیه رو نمیدونم اما من به شنیدن یه سری کلمات مثل ایمان و شبیه این حساسیت داشتم اما وقتی شما گفتید (((مگه ایمان چیه ؟؟

باور به چیزهایی که نمیبینی!!!

مگه توکل چیه؟؟؟

اعتماد به چیزی یا کسی که نمیبین!!!)))

برای من این ساده ترین و کاملترین تعریف از ایمان و توکل به خداوند محسوب شد و بهتر بقیه حرفها رو درک کردم و اینکه چگونه (خداوند پدر میشود یتیمان را و برادر میشود بی برادران را و ….) درک کردم

باز هم سپاسگزارم

???

میخوام چیزی بگم که میخواستم توی دفترم بنویسم دیروز از صبح نجواها خیلی سعی میکردند که منو نگران و ناامید کنند و من سعی میکردم که جلوشون وایستم ولی دیروز خیلی مقاومت میکردند ولی من تسلیم نشدم تا بالاخره اخرشب موفق شدم با یاداوری اینکه باید به چیزی که نمیبینم باور داشته باشم و موفقیتهایی رو که در گذشته بدست اوردم دیدم که برای بدست اوردنشون هیچ تلاشی نکردم و فقط در مسیری که بهم نشون داده میشد حرکت میکردم و لذت میبردم و پیروزی و موفقیت خودش ایجاد میشد و هر وقت تلاش زیادی انجام میدادم و بزور میخواستم چیزی رو بدست بیارم یا بدست نمی اوردم و فقط خستگی و نا امیدی برام میموند یا اگر هم بدست میاوردم بعداز مدتی از دست میدادمش و اینکه وظیفه من درخواست کردنه و طی کردن مسیری که بهم الهام میشه و از طی کردن مسیر لذت بردنه و ایمان به این خداونده منو کاملا اروم کرد و نجواها جاشون به امید دادند

خواستم اینارو بگم که هم تشکر کرده باشم و هم شاید برای دوستان دیگه مفید باشه

باز هم بخاطر این و همه دیگر مطالب سپاسگزاری میکنم

شاد و پیروز باشید??????????????