نحوه به حقیقت رساندنِ خواسته‌ها | قسمت 2 - صفحه 13

760 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید پورقاز گفته:
    مدت عضویت: 3399 روز

    سلاااام استاد عزیزم و دوستای خوبم

    خدایا هزاران مرتبه شکر به این همه زیبایی و فراوانی

    چقد احساس خوبییه با دیدن این همه فراوانی واقعا از شما استاد تشکر می کنم که زحمت می کشید که این فیلم های ارزشمند رو تهیه می کنید و با عشق تقدیم ما می کنید

    شاد باشییییید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سید محمد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام گرم به استاد و تمامی دوستان.

    این فایل عالی بود. البته کلا فایلای اینجوری خیلی بهم لذت میده. این فایلایی که از زیبایی هاست. اصلا حسم عوض میشه واقعا.

    خیلی زیاد از این فایل لذت بردم.

    استاد تو این فایل گفتین هر خواسته ای داشته باشیم بهش میرسیم فقط باید باور های هماهنگ باهاش رو داشته باشیم. این قسمت رو چجور انجام بدیم. چون خواسته هام خیلی زیاده و تا حدودی هم شرایط سخته البته همیشه به خودم میگم حتما همه چی درست میشه و خودم اروم نگه میدارم. اما دوست دارم سریع تر این اتفاق بیفته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهدی پورعباس گفته:
      مدت عضویت: 3245 روز

      دوست عزیز باید اولا خواسته هات را کاملا واضح و با تمام جزئیات درخواست کنی و سپس با توجه به نمونه های فراوانی که خواسته شما را داشتند و در حال حاضر به اون رسیدند ، باور نرسیدن به خواسته ات ویا سخت و غیر ممکن بودن را از بین ببری. آن زمان اتفاقات زیبا برایت ایجاد می شود و لذت میبری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهدی جودکی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام دوستان . میخواهم تجربم رو براتون بگم . چند وقت پیش با استاد

    اشنا شدم و از سایتشون کلی فایل دانلود کردم و واقعا از در و دیوار برام میومد و ماشینی رو که برام روزی رویا بود به راحتی خریدم و … . بعد از مدتی فکر کردم که دیگه تمومه و اوضاع به همین شکل میمونه فارغ از اینکه از یک جمله استاد غافل شده بودم و بتدریج ورق برگشت و چیزهایی رو که بدست آورده بودم رو از دست دادم . اون جمله استاد که غافل شده بودم این بود . همیشه روی افکار ورودی نظارت داشته باشید و مثل غذا خوردن که همیشه باید انجام داد برای زنده موندن باید مراقب ورودی ذهن هم بود کاری که خود استاد هم همیشه در حال انجام دادنش هستند . لطفا از این موضوع غافل نشید و با رویاهاتون زندگی کنید و حتی یک لحظه هم غافل نشید ازشون و فقط به چیزایی که دوست دارید هر لحظه فکر کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    با سلام به استاد عزیز دوباره خواستم یک مطلب مهمی رو بگم خیلی مهمه

    دوستان همه چیز باور من توی کامنت قبلی گفتم برای من خواسته هام طبیعه اما منطقی نیست از قبلا اینطوری بود

    این موضوع خیلی ربط داره به اون موضوع قبلی – دوستان عزیز و استاد عزیز توی خانواده ما و توی کل فامیل اصلا به هیچ عنوان به هیچ عنوان من نشنیدم که یکی بگه انسان های ثروتمند انسان های بدی هستن یا خون مردم رو توی شیشه کردن یادمه از بچگی مادرم میگفت یا پدرم میگفت نگاه کن ببین چقدر انسان های خوبی هستن انسانهای ثروتمند اقا هستن اقا افرین بهشون ببین چقدر به مردم کمک میکنن اینا رو به من میگفتند

    دیدید میگن گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده – گفتم خواسته هام برای من طبیعی بود اما رسیدن بهشون غیر ممکن – یادمه امید که داشتم به خواسته هام برسم اما خیلی کم بود چون خواسته های خیلی بزرگی داشتم مثل استاد – یادمه وقتی می رفتم توی بالا شهر تهران اصلا اتوماتیک اون فکرهایی که از بچگی به من دادن رو من داشتم هی تکرار میکردم فرق نداره حالا بالاشهر تهران یا ادمای ثروتمند رو یکجای می دیدم – میگفتم توی دلم وقتی یک ثروتمند رو می دیدم – میگفتم افرین دمت گرم عجب ماشینی خریدی تو لیاقتش رو داری و و و اون فکرها همیشه اتوماتیک تکرار میشد – در مورد استاد عباس منش هم همینطوری هست خب من وقتی استاد عباس منش رو مبینم که احسام خوب میشه من از سال 94 با ایشون اشنا هستم دوستان میخوام اصل رو بگم کاری به اینا نداشته باشید تا برسیم به اصل – من با استاد عباس منش از سال 94 اشنا شدم خب استاد ویدیوهای خیلی زیادی رو گذاشتن اما زمانی که استاد یک فایل گذاشت از موتور ماشین اینا من بیشتر از استاد عباس منش خوشحال شدم هی تحسین میکردم به صورت اتوماتیک میگفتم استاد دمت گرم اینا چی هستن تو بیشتر از اینا لیاقت داری افرین هی اون فکرها تکرار میشد

    یا بیاید به اصل بپردازیم – وقتی یک فکری رو از بچگی به شما گفتن در مورد هر چی بوده این فکره در شرایط و موقعیت های خاص خودش تکرار میشه حالا اون می تونه فکر خوب باشه یا بد – گفتم اگر خانواده من فکرشون نسبت به ادمای ثروتمند بد بود قطعا با اون ویدیوهایی که استاد عباس منش میگذاشت خوشحال نمی شدم خشمگین هم میشدم میگفتم اره اینا خون مردم رو توی شیشه کردن یا از این موارد – پس فکرها و باورهای ما در شرایط و موقعیت بخصوص خودشون رو نشون میدن البته از رفتارهای ما هم مشخص هستند رفتارهای ما از باورهای ما میاد – و باورهای ما خودشون رو توی شرایط و موقعیت نشون میدن – مثلا شما وقتی میخواید کاری انجام بدید یک کسب کاری راندازی کنید اگر والدین شما به شما گفته باشن که پول نیست اون فکره توی اون شرایط و موقعیت تکرار میشه و میگید پس بهتر برم یک جا کارمند بشم یک پولی بگیرم چون پول نیست که بخوام کسب کارم رو راندازی کنم – پس باید روی این فکرها خیلی کار کرد که مثل اون مثالی که بالا زدم دیگه خواستید کاری انجام بدید اتوماتیک تکرار بشه و کارتون رو انجام بدید

    همه چیز همین باوره دقیقا ما مثل ربات هستیم که اگاهه باید خودمون رو برنامه ریزی کنیم که اون فکرهای خوب تکرار بشه دقیقا مثل ربات – هیچ فرقی با ربات نداریم ما – وقتی شما به یک ربات یک برنامه رو میدید مگر می تونه مثل اون برنامه عمل نکنه غیر ممکن است – تکه تکه سایت استاد عباس منش هر جا براش یک برنامه نوشتن یک ربات ساختن با برنامه نویسی مثلا توی قسمت نظرات اگر فردی کامنت نزاشت اگر هر چقدر دکمه ارسال بزنه اون فایده نداره و عمل نمیکنه یا جاهای مختلف سایت استاد عباس منش و سایت های دیگر مثل ربات ها و برنامه های تعریف شده هستن که دارن همون طوری عمل میکنن – دقیقا بیاید سایت عباس منش مثل یک انسان ببنید که باورهای مختلفی توش کاشته شده توی قسمت نظرات – توی عقل کن خب تمام این قسمت برنامه ریزی شده است و طبق اون برنامه دارن عمل میکنن مگر میشه غیر از این عمل کن تو بیای یک برنامه رو بنویسی یک چیز دیگه عمل کنه نمیشه کنه

    واقعا این کامنت چقدر به من کمک کرد من این کامنت ها رو برای خودم می نویسم واقعا میخوام به خودم کمک کنم وقتی می نویسم انگار خودم نمی نویسم

    با تشکر از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    با سلام به استاد عزیزم

    استاد از خداوند اول سپاس گذارم برای وجود شما و خواستم بگم این دیدگاه من هست البته نمیخوام بگم درسته یا غلطه اصلا کاری ندارم –

    استاد عزیز به نظر من انچه که مهمه توی زندگی ما باورهاست چرا دارم این حرف رو میزنم – چون داشتن خانه 200 میلیون دلار اصلا بگید کاخ شاه برای من هیچی نیست طبیعی است اما بدست اوردنش برای من منطقی نیست من یادمه رفتم بنگاه ملک یک خانه 60 میلیاردی رفتم پرسیدم انقدر برای من طبیعی بود خیلی طبیعی داشتم صحبت میکردم با اون شخص که بریم ببینم اره فلان – یا نمایشگاه ماشین من کلی نمایشگاه ماشین رفتم ماشینهای چند میلیاردی انقدر من این کارها رو کردم – استاد داشتم میگفتم برای من داشتن خانه های چند میلیون دلاری طبیعی است اصلا هر قیمتی شما بگید اصلا شما توی اون ویدیو هاتون در مورد مالیات خانه های چند میلیون دلار صحبت کردید اصلا برای من طبیعی بود چرا برای اینکه همون جا به خودم گفتم اخه چه ربطی داره خب قانون گذاشتن برای رعایت شه یا میگفتم بابا این خانه چند میلیون دلار واقعا ارزش داره این خیلی باارزش هست مالیات کیلو چنده بگیر بخر استفاده کن حالش ببر – خیلی برای من طبیعی هست اما منطقی نیست که بهش برسم میگم اخه من چطوری میخوام بهش برسم – من رفتم توی نمایشگاه ماشین یک ماشین چند میلیاردی سوار شدم یا اون خانه 60 میلیاردی تعجب نکردم شاخ در نیاوردم مثلا نگفتم یا حضرت پیغمبر نگاه کن یا علی ببین چه ماشینی هست یا خانه ای اصلا برای من تعجب نداشت استاد اما منطق به من میگفت چطوری میخوای بدستش بیاری 60 میلیارد پول رو که بخوای این خانه رو بخری یا ماشین یا غیره ( دوستان من انقدر تجربه کردم فقط روی باروهاتون کار کنید اصلا هم نیازی نیست که برید چیزی ببینید هدایت میشد هدایت میشد میخوام بگم روی این منطق خیلی باید کار کنید منطق همون باورهای خرابی است که میگه پول نیست – تو اعتماد به نفس نداری و غیره

    البته دوستان عزیز و استاد عزیز اینکه میگم طبیعی هست برای اینکه من یادمه از بچگی اون موقعه 16 سالم بود دوستان هر چی ملک توی امریکا و هنگ گنگ – ژاپن – اورپا – تمام سایت های املاک دنیا رو من بلد هستم حالا این برنمیگرده به سایت های املاک فقط —– فروشگاه اینترنتی چینی رو بلد هستم یا هندی سایت های کل چین رو بلد هستم با اینکه زبان چینی بلد نیستم اما از گوگل مترجم کمک میگرفتم و می دونم چون من عاشق زیبایی هستم از بچگی من عاشق زیبایی ها بودم خانه های زیبا ماشین های زیبا من می رفتم توی اینترنت چیزای خیلی زیبا رو نگاه میکردم هر چیزی زیبایی رو مثلا من سایت های طراحی خیلی خفن در حوزه طراجی ماشین موتور هر چیزی رو بلد هستم اصلا من عاشق این چیزا هستم اینکه زیبایی ها رو بیبنم – ( البته تجسم من خیلی قوی هست اینا رو می دیدم خودم رو تجسم میکردم از بچگی اون موقعه یادمه مدرسه میرفتم من درس گوش نمیکردم من تجسم میکردم خودم رو — وقتی شما تجسم میکنید براتون طبیعه میشه اما اگر باورها رو نداشته باشید براتون منطقی نیست که بهش برسید این رو با تک تک سلول های وجودم میگم چون بهش رسیدم به همین دلیل با سایت استاد عباس منش اشنا شدم که خودم رو پیدا کنم پاشنه های اشیلم رو و میشه بهش رسید اگر باورهام رو درست کنم نه اینکه وقت فکر کنم بهشون یا تجسم کنم یا نگاه کنم ) – یادمه دوستان من می رفتن کیلیپ های اشغال و مسخره رو نگاه میکردن من می اومدم این چیزهای زیبا رو نگاه میکردم اصلا علاقه داشتم خب وقتی به دوستانم این چیزا رو نشون میدادم من رو دیوانه خطاب میکردن مسخره میکردن — دوستان فقط فقط روی باورهاتون کار کنید بهتون اعتماد به نفس میده ( وقتی شما فراوانی رو میبنید و توجه می کنید احساس امید احساس خوبی به شما میده اعتماد به نفس بهتون میده به خدا راست میگم ماشین موتور خانه ولش کنید خود به خود هدایت میشد وقتی اعتماد به نفستون میره بالا – البته اینجا جا داره بگم که اگر با دیدگاه فراوانی نگاه کنید به اون خانه ها یا ماشین یا موتور باز بعث فرق داره اگر بشید همینطوری نگاه کنید حسرت بخورید تحسین و تایید نکنید بخت تر هر میشد که خوشبخت نمیشد این خیلی مهمه یادم رفت بگم پس تحسین کنید تایید کنید نگاهم کنید اما با یک دیدگاه خوب نه اینکه حسرت بخورید

    این نکته خیلی مهم هست ( وقتی شما تجسم میکنید براتون طبیعه میشه اما اگر باورها رو نداشته باشید براتون منطقی نیست که بهش برسید این رو با تک تک سلول های وجودم میگم چون بهش رسیدم به همین دلیل با سایت استاد عباس منش اشنا شدم که خودم رو پیدا کنم پاشنه های اشیلم رو و میشه بهش رسید اگر باورهام رو درست کنم نه اینکه وقت فکر کنم بهشون یا تجسم کنم یا نگاه کنم )

    شاد و سلامت پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2928 روز

    درود بر استاد عزیز و همراهان محترم سایت

    باز هم تشکر می کنم که مطالب جدیدی به ما آموختی و حسابی از فیلم برداری قشنگتون لذت بردم و متوجه شدم که من هم مثل شما کسی رو نداشتم که از این جور جاها برای من بگه تا در لیست خواسته های من قرار بگیره ولی شما الان دارین اینکار رو می کنین من یکی که قدر تک تک فایل های شما رو می دونم و همیشه اونها رو در زندگی خودم به کار می گیرم تا از نتاج آنها نهایت بهره را ببرم

    با آرزوی ثروت و شادی در دنیا و آخرت برای شما و هم فرکانسی های عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محمد روشنی گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    سلام استاد

    مث همیشه عالی

    استاد ۲ تا ایده به سرم اومد حسم گفت بهتون بگم

    یک اینکه اگه بشه تو سایت افراد بتونن درکنار کامنت و تکست ،زیر فایل های شما ویس هم ضبط کنن و بفرستن و حسه شوق و خوشحالیشونو به اشتراک بزارن،خیلی سطح انرژی بالاتر میره و من یکی که شاید ۱۰ تا فایل درمیون بیام کامنت بزارم اگه بتونم ویس بدم میام زیر همه فایلاتون نتایجمو میگم و حسمو از طریق صدام به اشتراک میزارم…در نظر داشته باشیم که صحبت کردن از تایپ کردن فرکانس خیلی قوی تری میفرسته …

    و ۲ اینکه محصولی بسازین برای ‘سلامتی’

    تو ایران که مطمئنا خیلی به کار مردم میاد…

    استاد جان دست خُش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    اعظم جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2575 روز

    سلام وصد سلام

    خدمت عزیز بزرگوار جناب آقای عباس منش

    یکسال پیش بود که من در یک گروه تلگرام فایلی از شما دیدم در مورد خانه تان در بندر عباس بود.

    وحدودا شش ماه هست که عضو سایت هستم.

    ودر آستانه پنجاه وچهار سالگی فکر میکنم امروز متولد شدم .

    پس از دیدن فایل های رایگان (که به نوعی هدیه محسوب میشدند)

    امروز دو هدیه خاص گرفتم که نشانگر احساس خاص خداوند به من است.

    اول از خدا ودوم از گروه تشکر میکنم.

    قابل ذکر هست که روزهایی بود که من با دنیایی از غم در خیابان راه میرفتم. چراکه همسرم؛ من ودخترم را رها کرده بود وازدواج مجدد کرده بود.

    من ۴۳ ودخترم ۱۳ سال داشت.

    حساسترین روزهای زندگی.

    حتی به سوپر مارکت محل نیز بدهکار بودم.

    وبا کوهی از غم قدم میزدم. نگاهم به نوشته های رو دیوار افتاد.

    آیه: الیس الله بکاف عبده

    بنده من؛ من برای تو کافی نیستم؟؟؟؟؟

    با تمام وجودم گفتم: بله خدای من توبرایم کافی هستی.

    وجرقه ها در زندگیم ظاهر شد.

    وشرح این ده سال گذشته این است که الان برای خودم یک خانه وماشین خریده ام.

    برای دخترم یک خانه خریده ام.

    البته او دانشجوی شریف هست.

    دبیرستان تیزهوشان درس خوانده ودر رویای کاناداست.

    خدایا با تمام سلول هایم فریاد میزنم.

    تو برای من کافی هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
    • -
      سمیه رازگردانی گفته:
      مدت عضویت: 2546 روز

      بنام پروردگار یکتا

      چقدر براتون خوشحالم عزیزم به خاطر تغییرات مهم زندگیتون با این شرایط خوب و خوشحال تر از اینکه تنها از خداوند یاری خواستید و با تمام وجود خداوند را باور کردید و پاسخ گرفتید من حالم خوب میشه وقتی میبینم اینقدر اعتماد به خداوند را که آدم ها ازش نتیجه میگیرند پس بنابراین سمیه توهم مثل همیشه که از این تفکر نتیجه گرفتی بازم بیشتر میتونی نتیجه بگیری و به راهت ادامه بده و ایمانم قویتر میشه،حال بسیار خوبی گرفتم ازتون،ان شاءالله در اوج موفقیت،آرامش و سلامتی باشید و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: