نحوه به حقیقت رساندنِ خواستهها | قسمت 2 - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-71.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-11-30 08:00:492024-07-17 16:38:51نحوه به حقیقت رساندنِ خواستهها | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای یگانه
روز63سفرنامه من
سلام…
واقعا نمیدونم چی بگم…خیلی الان احساس خوبی دارم…بعضی وقت ها اون احساسی که داری رو نمیشه در کلام گنجوند…من شاید قبلا جاهای زیبایی رو دیده باشم…ولی هیچوقت این احساسو نداشتم که من هم میخواهم درچنین جایی باشم ولذت بیشتری ببرم…خودم اینطور احساس میکنم که کم کم اون محدودیته داره ترک برمیداره و شکسته میشه….که من هم میتونم چنین چیرهایی رو تجربه کنم…همینطور که هزاران نفر دارند این چیزها رو تجربه میکنن ولذت میبرند…از ته دلم استاد شما وعزیز دلتون رو تحسین میکنم…وهمه افرادی که در این مسیر قدم برمیدارند تا به خواسته هاشون برسند…
درپناه حق
خدانگهدار…
به نام تنها قدرت جهان
سلام برتمام پاره هایوجودم پله 63 ام تحول زندگیم
واقعا این ک چدر حرف داره این پارک وچمن زیبا وتمیز این نل ها این لباس ها این ساختمان ها این برج ها این ونه های زیبا کنار رودخونه، این ایق ها این خونه هایی که یک طرف به آب راه دارن یک طرف به خشکی واقعاهمه این ها نمود فراوانی نعمت وثروت خداونده که هر لجظه بیشتر وبیشتر میشه خدایاشکرت خدایاشکرت بابت این سایت این استاد وخانم شایستهوبچه فتی سایت وتمام د.ستانی که در سایت حضور دارن . خیلی خوشحالم که اینجام . خدایاشکرت
خدایاشکرت بابت نعمت قایق و جت اسکی
خدایاشکرت بابت استادی که کشورهای زیبای جهان رو سفر کرده خدابیشتر وبیشتر نعمت وثروت بهت بده استاد که حرف هایی که ما قبلا شنیدیم رو شکستی.
منم شنیده بودم از اساتید موفق این حرف ها و… سپاسگزارم بابت نشون دادن این فیلم هایی که ما بهتر درک کنیم وبهتر ببینیم. بهتر بخواهیم بهتر شجاع باشیم.
خدایاشکرت بابت این رودخونه دوست داشتنی که من عاشقشم.
رسیدن به خواسته:
وقتی خواسته ای داریم باید باورهم جهت با آن خواسته رو داشته باشیم تا وارد زندگیم بشه.
باورهم جهت باخواسته یعنی اینکه بپذیریم ویقین داشته باشم خواسته من دردسترس ودست یافتنی هست. یعنی همین که خواسته ای در من بوجود میاد یعنی خداوند برام مهیاش کرده فقط باید پام رو از روی ترمز ها بردارم تا به راحتی وآسونی وارد زندگیم بشه وتجربه اش کنم.
ترمزها:
شک وتردید
بایدبرخلافش 100% مطمعن باشی که میرسی یا همین الان داریش وخدا بهت دادش از قبل اگر 99% مطمعن باشی باز بهش نمیرسی باید 100% مطمعن باشی
حسادت ونگاه حسرت بار=احساس بد ونرسیدن به خواسته
باید بتونیم خوشحال بشیم وتحسین کنیم نعمت های دیگران و آرزوی موفقیت وداشته های بیشتری براشون بکنیم وباور داشتهباشیم اگه اون تونسته منم میتونم
عدم احساس لیاقت
باید بتونیم احساس لیاقت برای داشتن خواسته مون رو در خودمون احساس کنیم وباورکنیم همین که موجودی فرکانسی هستم یعنی من لیاقتش رو دارم وخداهم من رو لایق داشتنش دونسته که منو موجودی فرکانسی خلق کرده
باور کمبود=احساس بد=عدم انگیزه=اتفاق بد=
باید باور فراوانی رو در خودمون ایجاد کنیم واین باور کمک میکنه بهترین رو بخوایم وباج به کسی ندیم واحساس آرامشداشتهباشیم. وتمرکزمون روی خواستههامون باشه.
هرروز نعمت ها فرصت ها ثروت ها وموفقیت ها برای من بیشتر وبیشتر میشود
خدایاشکرت خدایاشکرت
ممنون خداجون هدایت کردی کهبنویسم سپاسگزارموخودمم از کامنتم کلی یاد گرفتم ومرور شد مطلب و آگاهی های استاد خدایاشکرت که همیشه هدایتم میکنی وهمیشه همراه منیوبامنی .
خدایا کمکم کن که بیشتر توحیدی باشم.و توحیدی عمل کنم
خدایاهدایتم کن که همواره در راه مستقیم باشم.
بهترین ها رو برای هممون آرزو میکنم.
روز 63 ام سفر تحول فردی
از وقتی اومدم سایت خواسته هام خیلی واضح تر شدنو شاید جسته گریخته و به صورت مبهم تصاویری در ذهنم بود مثلا تو دوران راهنمایی همیشه عشق کارمند ناسا بودن داشتیم اما خودمون هم نمی دونستیم چرا یه چیزایی تصوراتی کوچیکی تو ذهنمون نقش بسته بود و وقتی رفتم دبیرستان و تو یکی از کلاس های زبان استاد زبانمون نیومد و به جاش پدرش اومد که چندسالی در امریکا زندگی کرده بود و عکسی از ناسا را و پر از کامپیوتر بهم نشون داد و خیلی دلم خواست منم اونجا کار کنم ولی به عنوان هدف نبود یک خیال و تصور بود گاهی جسته گریخته دنبال بورسیه تحصیلی بودم اما خودم هم نمی دونستم چرا همه چیز مثل حرکت کردن تو یک خواب بودو خیلی اگاهانه و هدفمند نبود. گذشت تا من ارشد هم گرفتم با فایل های که دیدم شناختم خیلی بیشتر شد و دلم خواست جدی به مهاجرت فکر کنم اما تضادهایی جلوم اومد. اینکه من متوجه شدم بشدت وابستگی دارم مخصوصا به خانوادم و اون ها هم به من وابسته هستند اما بعدها متوجه شدم وابستگی خانودم ارتباط مستقیمی با ترس ها و وابستگی ها خودم داره و من باید روی قانع کردن خودم کار کنم. و به ترمز دیگه که پیدا کردم این بود که من از اینکه برم امریکا اون رو یک سفر بی بازگشت می دونم به خاطر اختلافات دو کشور و تصور می کنم که وای دیگه هرگز نمی تونم خانواده م را ببینم یا هیچ وقت ایران برگردم و….. یک مورد ترمز دیگه بهش برخوردم اینه و هنوز باید درباره ش به وضوح بیشتری برسم اینه من تا ارشد خوندم و طبق الگوهایی که اطرافم دیدم تنها و راحت ترین راه مهاجرت تحصیلی هست و رشته من هم خیلی طرفدار داره اما متاسفانه من اصلا علاقه ای به رشته م ندارم و علاقه اصلیم که برعکس مهندسی نقاشی و هنر هست رو دوست دارم و ذهنم میگه یا نمیشه یا سالیان سال طول خواهد کشید که از مسیر موردعلاقه ت بخوای به خواسته ت برسی و آسان و با عزت مهاجرت کنی و تنها راه اینه که تقلا کنی درس بخونی و تو یه شرکت معتبر کارمند شی.
این کامنت را نوشتم اگرچه ظاهرا پر از ترمز و محدودیت ذهنی هست اما دوست دارم حالا که می خوام رو باورهام کار کنم و باورهای هم جهت با خواستم بسازم یه روزی که دوباره برمیگردم به این فایل تفاوت باورهای قبل و بعد خودم و البته تفاوت نتایج را ببینم. من با دیدن این فایل شروع کردم و به خودم گفتم که خواسته های من دستیافتنی هستند و اولش ذهنم مقاومت می کرد و میخواست مسخره کنه و یا هرکاری تا مانع من در تکرار و زمزمه این جمله بشه اما من به نجواهای ذهنم اهمیت ندادم و قشنگ احساس می کردم اون یخ تو ذهنم داره اب میشه یا اون زنگار داره برداشته میشه و فکر من داره باز تر میشه و دیگه اون مقاومت را حتی کمتر از چندثانیه قبل حس می کردم. راستی موقع دیدن این فایل یک ایده بهم رسید اینکه از همین جایی که هستم هرجا منظره زیبایی دیدم عکس بگیرم و نقاشی کنم تا به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشم. البته فعلا فقط یک ایده است و من به نقاشی معماری های زیبا هم علاقه دارم و باید کمی صبر کنم تا اون هیجانه بشینه و هدف رو به درستی تشخیص بدم و در مسیر درست و رسالتم حرکت کنم و البته چه رسالتی بالاتر از تحسین زیبایی ها و سپاسگزاری و من با نقاشی این رسالت را انجام میدم و اگر این رسالت خودم را معنوی ترین کار دنیا بدون چه ها که نمیکنه. من در این فایل یاد گرفتم کار من در این مرحله ساختن باورهای هم جهت با خواسته م و قدم برداشتن هست.
سلام خدمت استادعزیز
قبل تر ها من اصلا این مباحث رو درک و احساس نمیکردم . که یعنی چی وقتی نعمت ها و داشته های دیگران و میبینی تحسین کن براشون از خدا برکت بیشتر بطلب سپاسگزاری کن و…. میگفتم خب این چه فرقی به حال من میکنه . اینو بگم که حس حسادت هیچوقت نداشتم دربرابر پول و ثروت و کلا داشته های بقیه ولی همیشه میگفتم خدا به فلانی داده نوش جونش ولی چرا به بقیه نمیده که اوناهم لذت ببرن . یعنی باورم این بود سرنوشت یه عده ثروتمند بودنه و یه عده فقر و خدا به هرکی دلش میخواد نعمت میده و یه عده رو محروم میکنه از نعمتاش ….اصلا اطلاع نداشتم که انسان خالق صدرصدی زندگی خودشه حتی شرایط بدش رو هم خودش خلق کرده با افکارو باوراش. الان کاملا درک میکنم که همین فکرا منو دور میکرده از خواستم…
با تکرار فایل ها و دیدن اینهمه ثروت و زیبایی ،امکانات ،محصولات باکیفیت و…. دارم احساس راحتی میکنم با آرزوهام. اوایل برای خودم دریم برد که درست کرده بودم اصلا نمیتونستم ارتباط بگیرم .ولی انقدر تمرکز کردم روی فایل های بینظیر شما،تو قسمت عقل کل از جواب دوستان خیلی استفاده کردم و متوجه شدم بیشتر باید رو دوتا باور لیاقت و فراوانی دارم کار کنم که بعد یمدت برام عادی شده،ذهنم پذیرفته که میشه به همه چیزایی که میخوام برسم چون کلی آدم همین الان اونارو دارن .به شرط ساخت باورای هماهنگ با خواستم و فقط روی خدا حساب باز کردن میتونم زندگیمو همونجوری که میخوام بسازم💫
سپاسگزارم استاد همیشه شاد و سلامت و ثروتمند در پناه خدای مهربان باشید🌹🌹🌹
به نام خداوند بخشدنده مهربان
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ودوستا ن سایت .
استاد مثل همیشه عالی بودید
امروز روز 63 از سفر نامه من است
آنچه که از این فایل یاد گرفتم دیدن یک چیز = شکل گرفتن رویای به دست آوردن آن = داشتن انگیزه = حرکت به سوی هدف وخواسته
متشکرم استاد عالی هستید
به نام خدا
سلام به استاد عباس منش
سلام به خانم شایسته و همه دوستان هم سفر عزیز
سفر نامه روز ۶۳
اول خداروشکر این آگاهی ها رو روزی ام قرار داد.
من به چند سال پیش خودم نگاه میکنم میبینم واقعا خواسته درونم به وجود می آمد با تمام وجودبه سمت حرکت میکردم و با کمی مشکل به دست میاوردم
اما امشب متوجه شدم من با دونستن قسمتی از این قوانین ذهنم من را گول زده چطور میگم حالا
من چند ماه پیش ذهنم میگفت اگه به فضا باشه. بدون مزاحم خیلی سریع من رشد میکنم این درخواست دادم به جهان و الان تقریبا یک ماه من شرایط دارم دور از آدم منفی خیلی مدارم تغییر کرده اما حالا ذهن داره از یه راه دیگه وارد میشه چون من متاهل هستم نگرانی مخارج برام بلد کرده اما چون دوره تضاد استاد خریدم آمدم نگاه به این نجوا عوض کردم گفتم خدایا من درآمد میخوام بدون حضور فیزیکی خودم که خداروشکر تا حدود ایده هاش برام آمده
این مدت خیلی بهتر تونستم ذهنم کنترل کنم جون ورودی هام کنترل کردم نمیگم خیلی عالی بودم اما به مدت دارم. کار میکنم خوب بودم
من خودشناسی این مدت پیدا کردم از خودم این. بیشتر که روی توحید و باور توحیدی بیشتر کار کنم به امید خدا
تمام تمرکز دارم میزارم بتونم آرامش درون خودم هر روز زمان بیشتری حفظ کنم
چون تو ارامش ایده به انسان گفته میشود
از خدا میخوام نیرو بهم بده بتونم این نجوا ها هر روز راحت تر شکست بدم
من خواسته درونم شکل گرفته باور مورد نیاز میسازم انشاالله
خدایاشکرت من خالق زندگی خودم قرار دادی
ادامه دارد…
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم که متعهدانه ردپای شصت و سوم سفرنامم رو می نویسم
الان مجددا دارم به این فکر می کنم ک در اکثر مواقع شاگردایی ک تو بازار پادویی تاجرهای پولدار رو می کنن خودشون یه روز از تاجرای سرشناس میشن…این دلیلش همینه…ک اونا در مجاورت این آدم های ثروتمند انواع خواسته ها به واسطه دیدن رفاه و ثروتی که مشاهده می کنن به وجود میاد…
منم می خوام به جای اینکه چشمامو روی نعمتها و رفاه بقیه ببندم اجازه بدم ببینه و از میون اونها خواسته هام رو پیدا کنم…اما باید یک نکته ای رو در نظر بگیرم ک بعد از ایجاد خواسته هام باید روی باورهام کار بکنم
چقدر این باور خوبه ک هر چیزی قابل دست یافتن هستش و اگه کسی تونسته بهش دست پیدا کنه منم میتونم…
الان این مدت فهمیدم بعد از دیدن چیزی نباید فرکانس حسرت و فقدان ارسال کنم…باید خواسته ام هم جهت با باور باشه..یعنی باید باور داشته باشم به خواستم میرسم…
خدایا سپاسگزارم…خدایا در ساختن باورهایی در جهت خواسته هام هدایتم کن
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان همسفر
خداوند رو بینهایت سپاسگزارم که من رو هر لحظه هدایت میکنه و اینکه منو به این مسیر زیبا و پر از آگاهی هدایت کرد . خداروشکر پس از آشنایی با این آگاهی ها خواسته های زیادی در من شکل گرفت و باورهای خوبی هم در من ایجاد کرد در زمینه آرامش،سلامتی ، عزت نفس اعتماد به نفس ، کنترل ذهن و ایمان و توکل بیشتر به خداوند یکتا و خیلی چیزهای خوب دیگه که واقعا میتونم خیلی خوب ببینمشون. در زمینه ی شکل گیری خواسته ها مخصوصا خواسته هایی که جنبه ی مادی دارن هنوز ذهنم مقاومت هایی داره با اینکه آگاهانه باورهای فراوانی و ثروت رو دارم به ذهنممیدم ولی هنوز گاهی وقتی به یک خواسته ای که بحث مادی رو در برمیگیره ذهنم مقاومت میکنه و نجواهای شیطانی شروع میشه ، با اینکه یاد گرفتماینها نجواهای شیطانی هستن ولی گاهی واقعا کنترل ذهن و توجه رو قرار دادن بر روی نکات مثبت یکم سخت میشه و همش به خودم میگم من که هیچ ایده ای ندارم هیچ شغلی و در آمدی ندارم نمیدونم کلا میرسم به این مقاومت اما خب تهش میرسم به اینکه خب خدا خودش کمکم میکنه و هدایتممیکنه و اینکه فهمیدم باید روی خودمحساب کنم اما واقعا وقتی میرسم به اینکه هیچ ایده ای ندارم یکم میخواد منو به عقب ببره شایدم به این خاطر هست که شرایط الانمو میبینم و میگم چجوری همین باعث میشه مقاومت ذهنیم بیاد و تو مسیر راهمقرار بگیره .نمیدونم واقعا فقط میگم خدای مهربانم من این خواسته ها رو دارم خودت راهشو بهمنشون بده خودت هدایتمکن و کاری که لازمه انجامبدمرو بهم بگو و منو تو مسیر انجامش قرار بده و قدمهای منو به سمت اون خواسته ها برام بردار . یک مثال مثلا در مورد خریدن محصولات شرایطشو ندارم میگم خدایا خودت نشانه ای برام بفرست خودت هدایتم کن شرایطمو تغییر بده بتونم از محصولات استفاده کنم . خدایا سپاسگزارم ازت که با قرار دادن من در این شرایط مطمئنم و ایمان دارم که میخوای یک درس خیلی بزرگبهمیاد بدی خودت یکاری کن که بفهمم درسمچیه و ازش بهره ببرم .
بینهایت سپاسگزارم خداوند مهربانم که منو در مسیر پر ازآگاهی قرار دادی و هر لحظه هدایتم میکنی
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
سلام
روز شصت و سوم سفرم رو دارم ادامه میدم بدون وقفه خداروشکر
استاد من خیلی خدارو شکر از گذشته شما وضعم بهتره
تعهد شما خیلی برام تحسین برانگیزه خیلی ارادتون قویه
🛑خیلی فرق میکنه که با این نگاه به خواسته فکر کنی که دستیافتنی است
یا نگاهی که من اینو میخوام ولی مگه تو خواب ببینمش🛑
🛑استاد شما ایمان به خدایی داری که همه چیز براش راحته
اما تو ذهن امثال من خدا خیلی بزرگه و وقت نداره که اصلا به حرف من گوش بده چه برسه اجابت کنه🛑
🛑تو ذهن شما خدای ایران عباس منش با خدای آمریکا فرقی نداره
تو ذهن امثال من خدا برای یه عده خاسته🛑
🖍️تو ذهن شما ترس مترادفه با رنج
🖍️تو ذهن من ترس مترادفه با لذت تشویق شدن (از بس که شنیدم بچسب به همین درآمدی که داری وگرنه همینم از دست میدی)
♦️فرق من و شما تفاوت اولویتهاست تو ذهنم
♦️تفاوت در ارزش و ضد ارزشهاست تو ذهنم
🏵️وقتی چیزی رو بفهمم که وجود داره که قبلش نمیدونیم
وقتی به چیزی توجه و زوم کنیم ترمزهارو دربارش برداریم اونوقت آرام آرام نشانه ها و میبینیم و وقتی این نشانه ها رو تایید کنم و بابتش سپاسگزاری باشم اونوقت به سمتش از جایی که فکر نمیکنم هدایت میشم
♥️استاد مرسی که الگویی هستی برای امثال من که بفهمیم جهان فقط شهر کوچیکی که توش هستم نیست
الان که اسم این کشورها رو آوردی با خودم گفتم من تو ایران سه تا شهر نرفتم تو سی سالگی اونوقت ماشاالله شما این همه کشور رفتی♥️
از خدا میخوام همیشه سالم و سلامت باشید
سلام به استادعباس منش ودوستان عزیزم خیلی خوشحال هستم که درجمع شماهستم خداراهرروزسپاسگذارم که چنین قوانین راگذاشتی بدون تغییر ودرست خدایاشکرت من دفترپیک دارم دربالاشهراصفهان وهرروزچندساعت خطدفترم رادایورت میکنم وخودم سرویس میرم وتمام نعمت وثروت وماشین های مدل بالا وساختمان های قشنگ وزبیا عکس میگرم وتحسین میکنم وازاین موقعیت که خداوندبه راحتی دراختیارمن گذاشته شکرگذارهستم وباورفراوانیم قوی ترمیشود تا کامنت بعدی بای