نحوه به حقیقت رساندنِ خواستهها | قسمت 3 - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-72.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-14 03:44:492024-07-17 16:54:37نحوه به حقیقت رساندنِ خواستهها | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر مریم همنام مادر تمام عشق در روی کره خاکی . خیلی خیلی خوش آمدی مریم مقدس . شما هم باور کنید که مثل مریم مقدس وعزیز هستی پیش آن واحد .خیلی خوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووش آمدی
سلام برمحمد آرام : میدانی محمد جان بگذار از تجربه بزرگ زندگیم برایت بگویم
مادر اصل وهسته خانواده است واگرزیباتر بگویم مادر شریک آفرینش است چون واقعا می آفریند .به طول تاریخ نگاه کن هرجامردی موفق بوده ، زنی بزرگ همراهیش میکرده .محمد ص خدیجه علی ع فاطمه و….. مادر تاج سر آفرینش است خداوند هم به حضرت آدم میگوید هر وقت دلت برای من تنک شد به زن نگاه کن تا به یاد معبودت بیفتی محمد ص هم چنین بوده . او میگوید هر وقت زن را می بینم به یاد خالقم می افتم
وقتی مادر در خانه است انگار همه چی هست . تا مادر “ره” من در خانه بود همه دور هم جمع میشدیم انکار که هیچ اتفاقی برایمان نیفتاده بود ( پدر به معراج رفته بود ) ولی وقتی مادر هم پرواز کرد انگار تمام خوشیها وحتی خود خداوند از خانه امان رفته بود .
اصلا به دست انسان نیست من الان استاد را خیلی خوب درک میکنم مثل یک قطره آب یا یک دونه ذرت بر روی تابه داغ است برای مادرش . چون این مراحل را من پشت سر گذاشته ام .
اصلا ندایی از درون فریاد میزند که مادر سلام کجایی تا پاتو ببوسم . شما جایی امنتر از پیش مادر سراغ داری ؟ شما جایی امنتر از بغل مادر برای کودکی همه ی ماها سراغ داری ؟ دامان مادر دبستان اولیه تمام بشریت است و…..
مادر عزیز است وفقط وفقط مثل خداوند یک دونه است پس عزیزش دریم که عزیز خداست
سلام بر رضا عزیز :
رضا جان من یک کمی سن وسالم از شما بیشتر است هرچند به سن وسال اعتقادی ندارم من یک انرژی هستم
استاد در بیشتر فایلها توضیح میدن حتی در فایلی میگوید که من نمیخواهم این اسباب بازیها را به شما نشان بدم که بگم چی دارم میخواهم بگویم من یک کارگر ساده بودم که از کجا به اینجا رسیدم که شما ؛ هم ؛ شما ؛ هم ؛ باور وباور کنید که میتونید مثل من خوب زندگی کنید همین
در ضمن اگر قرآن را همین معنی فارسیش رابخوانید متوجه میشوید که خداوند هم در بیشتر آیاتش تکرار میکند داستان موسی . داستان ابراهیم . داستان آدم . داستان یوسف . و… وهمیشه تکرار وتکرار وتکرار . خدا غفور است خدا رحیم است واینجور سخنان …. نمی پرسی چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
دلیلش این است که ما باور کنیم دلیلش این است که با تکرار وتکرار ما هم باور کنیم که یک کارگر ساده از کجا به کجا رسیده پس من نوعی هم میتوانم . من خودم وقتی این امکانات را دیدم ایمانم نسبت به خداوند واین راه بیشتر شد که بله عباسمنش تونسته ؛ پس من هم میتونم زندگیم را هر طور که میخام داشته باشم .
در ثانی مگر بندگان خدا برای شما فرق دارند ؟ به نظر من آدم هر جایی که راحت تر زندگی کند باید همان جا باشد
برادر جان زود قضاوت نکنید من به ایشان ایمان دارم هر چند ایشان به این تایید من اصلا احتیاج ندارند . ومطمئن هستم خود ایشان اگر با فایل هایش ارتباط وحال نکند هیچ وقت روی سایت نمی گذارد
بهر حال ببخشید که یک کوچلوی کوچلو نصیحت کردم شما آزادید که هر جور دوست دارید زندگی کنید واین از زیباییهای این جهان است
بیشتر روی خودتان کار کنید کتابی بسیار بسیار بزرگ در درون من وشماست وهر خود را شناخت خدای خودش را هم شناخت
خدا نگهدار ویاریگرت باشد
سلام برسید عزیز کلی هم خندیدیم ای شیطون بلا ( بلانسبت ) تقصیر اون همسر عزیزت است که بهت سخت نگرفته . بزار تلفنش پیدا کنم . میگم یه کتک حسابی بزنه ویه دو هفته ای باشما قهر کنه . آبجی حسابش را برس
سلام من که سلام آن یگانه پادشاه هستی است بر برادر عزیزم امیر خدایگونه شده .
امیر جان ؛ چه باغ ورضه ای داری به به از این باغ که بوی عطر خدای عزیزم از آن به دلم میرسد . اشکان آغشته به نسیم روح افزای خدایم را جاری کردی آفرین وهزاران آفرین از طرف ربم وصاحبم بر شما جاریست .
برادر جان غ روضه ی رضوان میسرایی دلم اینو گفت
بعد از باغ سید ؛ آمدم به باغت سر زدم دیدم به به چقدر این باغ هم به زیباترین گلها وبزرگترین نسیم های مرده زنده کن آراسته است
آری برادر عزیزم ؛ در این دوباغ بود که احساس کردم بهشت همیجاست در یان دو باغ بود که یادم از شعر لسان الغیب آمد .
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود
در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
برادر جان همیشه این گفته ی خودم جلوی نظرم است .که چرا بعضی انسانها با گذشت قرنها ؛ هنوز نامشان ویادشان ورد زبانها است . جزاین جوابی پیدا نکردم ؛ که آنها با اون عزیز ومهربان یکی شدند وکسی که به خانه ی آن پیر عاشق پیشه برود در خانه این پیر ؛ هیچ ناراحتی وحزن وحراسی نیست همش نور وشادی وجاودانی وزندگی ابدیست
خداوند تمام وجودت را غرق در شادی ونعمت وثروت کند که چه آهنگ دلنوازی وچه بوی خوش آن یار را با کلام شیرینت ؛ مهمان دلم کردی .
چه باغ زیبایی داری به به . میدانم که خداوند وفرشته هایش به خاطر این دو باغ ؛ در آسمانها در رقص وسماعند
با آرزوی زیباترینها برای شما وخانواده ات
رحیم