نحوه به حقیقت رساندنِ خواسته‌ها | قسمت 3 - صفحه 52

بنام خداوند بخشنده مهربان

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

سلام به تمام دوستان همفرکانسی

استاد عزیزم چقققدر این فایل عالیه

چقدر نکات مهمی توش میگین .

چطور میشه برای انتقال این آگاهی ها از شما تشکر کرد .

ممنونم ازت استاد عزیزم .

متن اول فایل عالیه عالی

یعنی هر بار که می‌خونی یه چیز جدید یاد میگیری

هربار که یادداشت می‌کنی یه کلمه جدید میبینی که دفعه قبل ندیدی .

استاد من قبلاً فقط یکبار متن اول فایل رو می‌خوندم و دفعه های بعدی که میومدم کامنتها رو بخونم دیگه متن اول رو نمیخوندم .

ولی الان دارم میفهمم هر بار خواندن همون متن باعث میشه چیزهای بهتری از فایل رو بفهمی و برات نهادینه بشه.

می‌دونی استادجان واقعا کنترل ذهن کار سختیه .

و واقعا انسانهای موفق خیلی عالی تونستن ذهنشونو کنترل کنند .

خیلی خوب تونستن از پس نجواهای ذهنشون بربیان .

چون همانطور که شما فرمودین سیستم مغزی و عصبی همه ما انسانها یک شکل عمل می‌کنه

و شیطان هم دقیقا از همون جایی وارد میشه که تو توش ضعیفی .و از همونجا می‌تونه ضربه نهایی رو بزنه اگر تو یاد نگیری ذهنتو کنترل کنی و افسارش از دستت خارج بشه.

در آنی می‌تونه تو رو از عرش به فرش برسونه

می‌تونه نابودت کنه.ولی اگر یاد گرفته باشی که ذهنتو کنترل کنی شاید اولش سخت باشه برات ولی از یه جایی به بعد دیگه کار برات اسونتر میشه و اون جهنمی که شیطان درست کرده از زندگی تو ،از بین میره.

حالا چطور میشه به خواسته ها رسید .

با توجه به خواسته ها .

تحقیق در موردشون

تجسم کردنشون

تمرکز بر نکات مثبت زندگی

با تحسین و تایید کردن نعمتهای خدا که به خیلی ها داده شده و اگر الان اون می‌تونه از این نعمت استفاده کنه پس خدا این توانایی رو در وجود من هم قرار داده که زندگی مو خلق کنم پس من هم میتونم اون خواسته رو داشته باشم .

استاد می‌دونی اگر فقط همین تیکه آخر رو که نوشتم باور کنم چقدر میتونم زندگی مو کن فیکون کنم .

ولی مشکل از جایی شروع میشه که ما آگاهی ها رو میشنویم تایید هم میکنیم لذت هم می‌بریم وللللللی باورشون نمی‌کنیم .

باور نمی‌کنیم که اگر اون تونسته پس من هم میتونم .

به همین دلیل هست که نتایج مون کوچیکن .

اما من تصمیم گرفتم که خیلی متعهدتر از قبل باشم و متعهدتر عمل کنم تا نتایج زندگیم بزرگتر بشن .

البته بگم که من خیلی نتیجه های کوچیک و بزرگ دیدم ولی ایراد از اونجاست که نتیجه برای من شده پول .حساب بانکی .

و هر چقدر تو اون حوزه بیشتر دست و پا می زنم کمتر نتیجه میگیرم .

ولی دارم تمرین میکنم که بیشتر ببینم زیبایی ها رو .بیشتر خودمو به خدا بسپارم ،بیشتر به نکات مثبت توجه کنم و رهاتر باشم و می‌دونم که از این مسیر حتما نتیجه میگیرم .همین امروز وقتی توی کار خودم تلاشم رو کردم تا بتونم پول بسازم و نتیجه نگرفتم خیلی حالم بد شد و چند دقیقه ای با خودم کلنجار میرفتم

اتفاقا همون موقع انوار طلایی خورشید از لای ابرها به زیبایی هر چه تمام‌تر زده بود بیرون و یک صحنه خیلی زیبا درست شده بود .

همون موقع که نجواهای ذهنی داشت خسته ام میکرد و می‌گفت بسه دیگه تا کی میخوای دست و پا بزنی و نتیجه نگیری و واقعا هر لحظه حالم بدتر میشد

یه صدای آرام اومد و بهم گفت نگران نباش اینهمه سال با این شرایط زندگی کردی الان هم همون‌جوری .اتفاق بدی نمیفته ولی باز ذهنم می‌گفت بسه دیگه حالم بهم خورد از اینهمه نتیجه نگرفتن .

ولی باز اون صدا گفت حالا فکر کن اگر تا شب هم به این چیزا فکر کنی حالت هر لحظه بدتر میشه ولی اگر به زیبایی های خورشید نگاه کنی اگر نکات مثبت الان رو ببینی حداقلش اینه که حالت خوبه دیگه .

نتیجه در هر دو مورد یکیه ولی با توجه به نکات مثبت حالت خوب میشه و تا شب از زندگیت لذت میبری و با توجه به نکات منفی از همین الان تا شب با خودت و بچه هات و جهان جنگ داری و طبق قانون احساس بد =اتفاقات بد

و من تصمیم گرفتم از دیدن خورشید ،اسمون، ابرها لذت ببرم و از لحظه ای که توش هستم لذت ببرم

و اینجوری بود که اون صدای آرامبخش باعث شد من حالم خوب بشه و الان با آرامش خاطر این کامنت رو بنویسم و نتیجه زحمت هامو واگذار کنم و رها باشم چون می‌دونم که خدا هوامو داره همون‌جوری که اینهمه سال هوامو داشته .

استاد عزیزم ازت ممنونم برای حرفهای آگاهی دهنده ات

ازت ممنونم برای سایت بی نظیرت

ازت ممنونم برای اینکه به ما این فرصت رو دادی که کامنت بنویسیم .حرف دلمونو بنویسیم .

چون اینا حرفایی هست که هیچ جا نمیشه زد .

استاد عزیزم بی نهایت از شما و مریم جان سپاسگزارم

خدایا شکرت که منو به مسیر راست هدایتم کردی .

خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم هدایتم کن الله مهربانم .