چگونه مولد ثروت باشیم - صفحه 21

338 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 238 روز

    به نام خداوند مهربون و غنی که دارای فضل بی انتهاست ، که هر چه دارم از آن اوست خدایا تو هستی همه کاره و من تسلیم تو هستم که فرمانروای کل جهانی و همه ما از آن تو هستیم و به سوی تو بازمیگردیم ، خدایا سپاسگزارم که در این مسیر الهی هستم و پای تعهدم هستم و ادامه میدم . سلام به استاد عشق و خانم شایسته عزیز

    درسی که از این فایل گرفتم اینکه باید دنبال کاری بریم که عشق باشه نه فقط ببینیم چه کاری پول سازه ، من از اول روانشناسی علاقه داشتم و به خاطر حرف دیگران روانشناسی کار نداره رفتم کامپیوتر تا ارشد هم خوندم ولی علاقه ندارم و چون علاقه ندارم فقط مدرک گرفتم ولی در رشته خودم کار نکردم و میشه گفت وقتمو 6 سال هدر دادم ، یادمه منم مثل استاد میرفتم کتابخونه فقط کتابهای موفقیت روانشناسی میخوندم و چقد دفتر مصرف میکردم دوستهام میامدن درس میخوندن بعضی ها مدرک زبان گرفتن ولی من بیشتر کتابخونه کتاب میخوندم نکته مینوشتم و بعضی اوقات به دوست‌هام نمیگفتم من کتاب موفقیت میخونم میگفتم رو پایان نامه م کار میکنم ، چون میدونستم حرف هاشون منو نا امید میکنه ، من الانم علاقه دارم ، البته من دنبال تغییر خودم بودم و خیلی دوره ها هم در زمینه موفقیت شرکت کردم و من از اول دوست داشتم کتاب بنویسم و در این زمینه مشاوره بدم ، درسته حتی در زمینه دیگه کار کردم ولی هنوز این علاقه تو وجودم هست ، من حتی در محل کارم هم یادمه وقت اضافه داشتم کتابهای پی دی اف میخوندم ولی یه کتاب شاید خیلی زمان میبرد من بخونم که باید کلاس های تندخانی شرکت کنم که تمرکزم بالاتر بره ، من در این سایت هم اومدم فقط میخواستم تغییر کنم ، خود آموزش های استاد در این سایت از صد تا کتاب بهتره و خیلی آگاهی خدا رو شکر کسب کردم در این مدت عضویتم ، ولی مطمئنم یک روز این کار مورد علاقه مو انجام میدم و من دارم قدم برمیدارم و حرکت میکنم حتما نتیجه میگیریم ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Mmir- گفته:
    مدت عضویت: 454 روز

    باسلام خدمت دوستان عزیزم

    استاد فرکانس های ما از ورودی های ذهن ماست

    و ما اینجاییم که بتونیم ورودی های خوب به ذهنمون بدیم

    خدایاشکرت برای این مسیرو همراهی خداوندم

    خدایا تنهاتورا میپرستم و تنها ازتو یاری میجویم

    اینکه هدایت بشیم برمیگرده به باورهای ما که خداوند

    هرلحظه داره همرو هدایت میکنه

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    روزشمار تحول زندگی من روز 114هم

    من به خودم تعهد میدم که با ایمان به مسیرم ادامه بدم و پای قدم هام بمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    به نام الله بخشنده و بخشایشگر

    سلام استاد جان

    سلام مریم خانوم عزیز

    استاد استاد استاد چی بگم

    آنقدر هم خوشحالم هم گیج

    نه گیجی نیست هیجان

    میدونید حس رفتن توی رینگو دارم

    یعنی قلبم داره میتپه برای قرار گرفتن در جای درستی که بتونم این عشقو علاقه ی درونیمون که پیدا کردم ارائش کنم عرضه کنم

    استاد گوش دادن مداااااوم به دوره ها کار خودشونو کردن

    باعث شدن که من به خودشناسی برسم

    شما دست منو گذاشتین تو دست منبع الهامات منبع ایده ها

    سرم پر شده از ایده پر شده از فکر در مورد موضوع مورد علاقم

    در حدی که یک ساعت دو ساعت نمی‌نویسم انگار مغذم میخواد بترکه

    یعنی فقط آگاهی ها در من جاری میشه و من دوست دارم بنویسم

    قلبم هم بهم میگه که تو چه مسیری هستما

    یعنی

    از روزی که من حس کردم که به چی موضوعاتی دورونن علاقه دارم

    دییییوانه وار دارم در موردش مطالعه میکنم

    بعد اصلا با قانونی که درک کردم اصلا همش داره بهم گره میخوره یعنی نمی‌دونم داره چه اتفاقی تو وجودم میفته

    اما اییییین قدر هیجان دارم که من فقط می‌خوام بشینم مطالعه کنم بنویسم ولی به دنبال فضایی هم هستم که اینارو بریزم بیرون ازشون استفاده کنم ازشون ارزش ایجاد کنم،

    ببینین من اولش با تضاد با شما آشنا شدم

    یعنی داشتم تازه خدای خودمو از اول میشناختم

    تازه داشتم اصلا یاد می‌گرفتم

    یعنی قشنگ انگار وارد دانشگاه شدم و به مدت 4 سال فقط گوش کردم و اون مسائلی که تو این سه چهار سال داشتم اون خلا هایی که داشتم یه جورایی حل شدن یه جورایی بیشتر ازشون پر شدم

    پرداخت بدهیم

    موفقیت تو ورزشم ،چقدر قهرمانی آوردیم( منو خدا)

    تیک خوردن بازی توی سازمانی که همیشه دوست داشتم توش باشم

    پرداخت بدهیم با افزایش درآمدم از کاری که اون موقع می‌تونستم انجام بدم از هیچ،یعنی آموزش دادن هنرم توی بوکس

    مهاجرت به شهر مورد علاقم تهران

    چقدررررر تو تهران گشتن و تفریح کردن و لذت بردن از شهر مورد علاقم

    چقدرررر شمال رفتم طبیعت رفتم چقدر پر کردم خودمو از اینها

    و انگیزم برای آموزش دادن که تنها راه ممکنی بود که اون موقع تو سرم میومد که بتونم هم تمرین کنم هم تمرکز کنم روی خودم هم پول هم بسازم که بتونم هزینه هامو بدم و بدهیمو هم پرداخت کنم

    از اونجایی که تمرکزم پراکنده بود یعنی هم میخواستم مسابقه بدم هم بدهیمو پرداخت کنم هم تازه هم مهاجرت کرده بودیم تازه باید از اول خودمو جا مینداختم

    و همه ی اینا بود

    برای همین 2 سال زمان برد که من مصمم بشم بدهیم رو پرداخت کنم

    با ساختن انگیزه و باور مناسب به لطف خدا درآمدم افزایش پیدا کرد در حد دو تا سه ماه بدهیم پرداخت شد و اصلا هم خستگی نمیفهمیدما چرا چون انگیزم برای آموزش دادن پرداخت بدهیم و خرج و مخارجم بود اما میدونستم

    و خداروشکر پرداخت شد،

    و به محض اینکه بدهیم پرداخت شد

    انگیزم برای آموزش بسیار کم شد

    حالا انگیزم برای مسابقه تو بوکس حرفه ای بیشتر شد که قبلش هم قهرمان ایران شدم بعدش اولی بازیم تو بوکس حرفه ای هم انجام شد و همه ی اینها با کمک گرفتن از کوچ شما بودا،همش هدایت بود همش قانون بود که داشتم بهش عمل میکردم

    یعنی یک مسیر لذت بخش یادگیری و عمل که منو رسوند به این جایی که الان هستم

    اون موقع تنها رؤیایی که تو سرم داشتم بوکس حرفه ای بود و همش خودمو تو تصوراتم با لامبورگینی خودم تو آمریکا تصور میکردم و قهرمانی تو بوکس حرفه ای

    و میخواستم به دستش بیارم

    اما بعد از اینکه دوره ی روانشناسی ثروت 1 رو خریدم و شروع کردم کار کردن

    که اصلا بازی حرفه ایم بعد از کار کردن روی دوره ی ثروت و آزاد کردن ذهنم از بدهی برام اتفاق افتاد،

    بعد از اون

    حالا به خاطر نمی‌دونم یه آسیببی توی جسمم که تا اون موقع اصلا هیچ وقت اینقدر منو اذیت نکرده بود

    و من دو سه ماه همه چی رو استپ کردم برای درمان،

    بعدش من می‌فهمیدم که هر روز انگیزه ام برای آموزش دادن داشت کمتر میشد،

    حتی بعدش دیدم که انگیزم هم برای مبارزه کردن هم دیگه اونقدر نیست یا ته این هدف برای خودم معنا و مفهومی رو تجسم نمی‌کردم

    از اونجایی هم که من کلن ورودی هارو بستم به روی خودم و تموم تمرکزم روی خودم و دوره ها بود،

    دیگه اون وسوسه های شهرت و محبوبیت دیگه برام اتفاق نیمی افتاد

    و خیلی خیلی با خودم صحبت کردم خیلی با خودم تنها شدم خیلی چیزا رو تموم کردم دیگه

    و تو مسیری قرار گرفتم که وااااقعا اصلا من تازه خودمو شروع کنم به شناختن که ببینم چیم کیم می‌خوام تو این جهان چه کاری انجام بدم

    و خدارو شکر خدارو شکر

    قدم به قدم جواب تک به تک سوالاتمون گرفتم

    چقدر تو سال گذشته رشد کردم از لحاظ شخصیتی از لحاظ خود باوری از لحاظ اعتماد به خداوند

    چقدررررر ترس‌هایی که همیشه داشتم و عاشق این بودم که برم تو دلشون رو رفتم تو دلشون و جیگرم حال اومد واقعا

    چقدر خدا منو تو شهرو کشور غریب حمایت کرد

    چقدر اعتمادم به خدا بیشتر شد واقعا

    چقدر با دیگران با خودم در صلح تر شدم،

    تموم کسانی که ازشون کینه به دل داشتم با فکر میکردم اونا عامل بدبختی من هستم اصلا فهمیدم که اونا کاره ای نبودن مننننن بودم خودم بود خودم

    و نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای ( توحید)

    رسیدم به جایی که من خدارو توی وجودم پیدا کردم

    و هزاران هزار بار همه جای سایت از شما تشکر میکنم

    میدونید جایگاهشو توی قلبم پیدا کردما

    یعنی قشنگ دیگه زبون قلبمو میفهمم

    میفهمم چی درسته چی غلطه یعنی قلم بهم میگه

    میهفمم که ایده ای چه ابهامی ازطرف خداونده و کدوم از طرف شیطانه

    چقدر باهاش گفت و گو داشتم

    چه کارایی رو بهم گفت دیگه انجام نده

    چه کارایی رو بهم گفت برو شروع کن

    و تا جایی که تونستم و ایمانم قد میداد عمل کردم

    چقدر رفتار برخورد با تضاد هارو بیشتر فهمیدم که تضادها موهبتن و چه انگیزه های میتونن در ما بیدار کنن و وقتی به تضادی بر میخوری اگر بتونی آرامش باشی که با تمرین به وجود میاد ایده ای بهت گفته میشه که اصلا اون تضاده موجب رشد و پیشرفت تو میشه

    ،

    و ارزش هامو بهتر شناختم ، خیلی به دنبال این توی وجودم گشتم که این چیه که داره صدا میزند داره فرساد میزنم از درونم اما هنوز من درست درکش نکردم

    و به لطف الله ،یک روز قشنگ واضح و شفاف باهاش صحبت کردم

    چه لحظه ای بود اون لحظات خدای من

    برای اولین بار بود که اینطوری تجربش میکردم

    قبلنم اینکارو کرده بودما

    ولی من فکر نمی‌کردم که این خدا باشه

    خدا واقعا با ما صحبت می‌کنه

    و من واقعا اون روز به یک بیداری رسیدم

    هم بهتر فهمیدم که این نیرو چیه

    و هم خودمو بهتر شناختم و فهمیدم وجود من برای چه چیز های عطش داره چه کارهایی بوده و هست که من بدون اینکه نظر دیگران برام مهم بوده باشه یا توجه کسی به سمتم باشه اون چه کاری بوده؟

    چقدررررر عمیق شدم تو خودم

    و چیزهایی رو از تو وجود خودم کشیدم بیرون تا این لحظه که هررررکر بهش آگاه نبودم،

    به خدا تموم اون توانایی هایی که به صورت ذاتی داشتم و آگاهی هایی که در مورد اون موضوعات فکر میکردم درسته ، بعد رفتم دیدم که شاید یه نفر باید بره براش 6 سال 8 سال دانشگاه تا بتونه یادش بگیره،

    اما به خدا با تجاربی که داشتم و آگاهیی هایی که داشتم، و مطالعاتی که از همون روز شروع کردم و هرچی اومدم جلوتر شدت پیدا کرد،

    تو همین مدت کم من همین الان باور دارم به خودم به به راحتی میتونم یک سازمان بزرگو رهبری کنم یک تیم خیلی بزرگ رو منسجم و هدفمند کنم و رهبری کنم

    حالا به خدا خیلیییی هاشو اصلا انگار خداوند به من گفته بود از قبل یعنی تو وجودم بود بهم گفته بود

    چون ما همون از یک منبع جواب هارو دریافت میکنیم از یک منبع ایده هارو دریافت میکنیم

    و ببینید

    خودشناسی چطور ممکنه مسیر یک انسان رو 180 درجه تغییر بده

    و نتیجش چیه

    نتجیش اینه که من هرررر بار در مورد موضوع مورد علاقم فکر میکنم یا مطالعه میکنم اصلا روحم پرواز می‌کنه یعنی فقط می‌خوام الان این علمو آگاهی رو این توانایی رو یه جوری بروز بدم

    ،

    استاد من الان اصلاااااااا نمیتونم دیگه حتی 1 ثانیه کاری که بهش علاقه ندارم و انجام بدم

    اصلاااااا دیگه نمیتونم یه کاری رو بدون دلیل درست که با ارزشهای من همخونی داشته باشه رو انجام بدم

    اصلا

    یعنی وااااقعا اگر چیزی برای من شورو شوق ایجاد نکنه و حالم تو اون مسیر خوب نباشه اصلا یه جور خیانت می‌دونم به خودم

    از کجا معلوم من فردا زنده باشم از کجا معلوم؟

    می‌خوام تا آخرین لحظه ی عمرم به این موضوع فکر کنم تحقیق کنم مطالعه کنم کار کنم حتی اگر یک ثانیه بعد یا یک روز بعد باشه،

    فقط از خدا هدایت می‌خوام همین جا هم می‌نویسم و مطمئنم که هدایتم می‌کنه همون‌طور که نمیدونستم چطور می‌خوام تو بوکس حرفه ای بازی کنم

    همون‌طور که روز اولی که رزمی رو شروع کردم اصلا نمیدونستم که می‌خوام تخصصی بوکس رو کار کنم و قهرمان WBC بشم

    ولی ادامه دادم خواستم واضح تر شدم،

    این موضوع مدیریت و رهبری و مربیگری و کار تیمی و این داستانا هم خیلی بحث وسیع و گسترده ایه

    و نمی‌دونم قراره چی بشه

    فقط می‌خوام از یه جایی شروع کنم

    و از خداوند هم هدایت می‌طلبم که منو به بهترین مسیر به لذت بخش ترین مسیر هدایت کنه

    از همون اول منو ببره بزاره سر جای درستم،

    ،

    حالا اصلا چرا وارد این مسیری شدم که قلبم می‌گفت

    چون من دیگه شکی نداشتم که تو هرکاری برم ثروتمند میشم

    آخه اصلا فهمیدم که دلیل ثروتمند شدن شغل خاص نیست

    دلیل ثروتمند شدن احساسه خوبه که احساس خوب تو مسیر درسته توعه جایی که تو حالت عالیه جاییه که قلبت براش می‌تونه جایی که حاضری ساعت ها در موردش مطالعه کنی تحقیق کنی چیز یاد بگیری کار کنی ،

    و چه موهبت بزرگیه که آدم بتونه خودشو بشناسه و سر جای درسته خودش قرار بگیره،

    من ثروتمند نشدم هنوز نه به این دلیل که شغل مناسب شهر مناسب خانواده ی مناسب ایده ی مناسب تحصیلات مناسب و … نداشتم

    بلکه من فقط به خاطر باورهام هنوز تو مسیر درست قرار نگرفتم

    که حالا وقتی که باوراتو درست میکنی آروم آروم طی یک روند تکاملی میای و سر جان قرار میگیری وقتی که سر جای درست خودت قرار گرفتی

    براش شورو شوق داری براش خلاقیت داری براش انگیزه داری حااالت خوبه حالا هی بازم باورهای بهتر میکنی

    سوالات خوب برای بهره وری بیشتر از خودت می‌پرسی

    خداوند بهت میگه هدایتت می‌کنه

    و همینطوری طی یک مسیر لذت بخش و تکاملی به صورت طبیعی ثروت میاد خوشبختی میاد سلامتی میاد روابط عاشقانه میاد

    ،

    ولی وقتی آدم تو این مسیر قرار میگیره که وااااقعا ببنده ذهنشو روی رسانه و شبکه های اجتماعیو حرفهای بقیه و بتونه پاک کنه پیشفرض های قبلیشو

    که این باعث میشه صدای قلبتو بشنوی

    وقتی صدای قلبتو می‌شنوی اون بهت میگه که مسیر درست چیه

    بعدش که فرکانسشو ارسال میکنی هداااایتت می‌کنه دستتو میگیره

    وظیفه ی خودش کرده

    برای همین

    منم تو این لحظه به جای اینکه درگیر چگونگی بشم

    فقط روی خودم کار کنم هر ایده ای هر راهکاری با همین شرایط فعلیم دارم انجام بدم

    خداوند منو هدایت می‌کنه

    من به دنبال معنا هستم به دنبال چرایی برای انجام هرکاری هستم

    من به دنبال اینم که بتونم یک پیامی یک ارزشی رو به جهان اضافه کنم،

    من باور دارم که وصلم به آگاهی خداوند

    من باور دارم که خداوند همواره در حال هدایت کردن منه

    تو مرحله ی اول ما شروع میکنیم به یادگیری به آموزش دیدن تو حوضه‌ی مورد علاقمون و از یه جایی به بعد باید بیایم با الهام گرفتن از ایده های قبلی و تجربیات خودت ، وصل شب به منبع و یک تفاوت و این ارزش جدید رو که کارهارو آسون تر کنه راحت تر کنه لذت بخش تر کنه و در کل در جهت رشد و پیشرفت جهان باشه رو به جهان عرضه کنی

    خلاقیت خلاقیت خلاقیت نه کپی کردن

    قلب اصلا کپی رو دوست نداره

    خداوند عاشق خلق کردنه خلق چیزهای جدید

    و همه ی ما تو وجودمون این خلاقیته هست

    کافیه بیدارش کنیم و ازش استفاده کنیم

    چقدررررر مشتاقم که دوره ی ثروت 2 رو شروع کنم و منتظر نشانه هستم ،چون مشتاق تو دوره ی هم جهت هم هستم،

    ،

    استاد انگار هر روز دارم تشنه تر میشم به این مطالب

    قبل فقط گوش میکردم،

    الان نمیتونم ننویسم در موردشون،

    حتی دوست دارم هیچ کار دیگه ای انجام ندم و فقططططط گوش کنم و پشت بندش بنویسم که قشنگ بشینه به جونم

    حالا میفهمم اون موقع که شما می‌گفتین من تشنه ی این مطالبمو چی‌ می‌گفتین ،

    خدارو شکر

    انشاالله خداوند هممونو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده و نه گمراهان هدایت کنه انشاالله ،

    انشاالله هممون سر بلند در کنار هم محشور بشیم روز قیامت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    چگونه از توانمندی های خود ثروت کسب کنیم؟

    افراد به دو دسته تقسیم می شوند:

    دسته ی اول:

    -افرادی که توانمندی ها و استعدادهای فوق العاده داشته اما احساس بی ارزشی و عدم لیاقت دارند

    -احساس می کنند همه ی افراد مهارت ها و استعدادهای شبیه یا بهتر از آنها دارند

    این دسته از افراد:

    -نیاز است بر احساس لیاقت و عزت نفس خود کار کنند

    دسته ی دوم:

    -افرادی هستند که مهارتی کسب نکرده به سمت علایق خود حرکت نمی کنند و در تعجبند که چرا شرایط آنها بهبود نمیابد

    -زمان خود را به بطالت گذرانده بر موضوع واحد تمرکز ندارند علایق خود را نمی شناسند نمی دانند چه خواسته ای دارند ذوق و انگیزه ای برای موضوع مشخص ندارند باری به هر جهت زندگی را ادامه می دهند

    -فکر می کنند صرفا با دانستن قانون جذب و عمل نکردن به آن می توانند خواسته های خود را خلق کنند

    در نظر داشته باشیم:

    -هر مهارتی در هر حوزه ای چه سخت یا آسان متقاضیان زیادی داشته که حاضرند برای داشتن آن بها بپردازند

    -مشاغل بی نهایت شکل گرفته که در گذشته اثری از آن ها وجود نداشت

    -افراد از توانمندی ها و استعدادهای خود در هر حوزه ای ثروت می سازند

    -افراد موفق در هر حوزه ای بر ترس های خود غلبه کرده الگوهای موفق را مشاهده ایده های مختلف را با هم ترکیب کرده مهارت های زیادی آموخته اند و به تدریج از طریق دریافت بازخورد ها و فیدبک ها روند تحقق اهداف خود را طی کرده اند

    -پروسه ی زیادی را باید طی کرده تا به اهداف خود دست یابیم

    -صرف حرکت کردن برای تحقق اهداف بدون دریافت نتیجه تفاوت و تمایزی بین ما و سایر افراد ایجاد می کند

    -قانون تکامل را رعایت کرده و بدانیم تنها با کسب مهارت و تکرار و تمرین مداوم می توانیم اهداف خود را محقق کنیم

    -هدف ما پیش از به دنیا آمدن رشد و گسترش شناخت خودمان و بروز توانمندی هایمان است

    -از احساس خود می توانیم متوجه شویم در مسیر علایق خود هستیم

    -زمانی که به انجام کار مورد علاقه ی خود می پردازیم احساس شور و شعف واقعی و بی نهایت را تجربه می کنیم

    -افراد موفق و ثروتمند تمام ساعات خود را به انجام کار مورد علاقه ی خود می پردازند

    -مسیر مورد علاقه ی خود را بیابیم با تمام وجود آن را انجام داده و از انجام آن لذت ببریم

    -به میزانی که احساس خوب بیشتری داشته باشیم اتفاقات افراد ایده ها شرایط موقعیت های خوب به سمت ما هدایت می شوند

    -بالاترین احساس خوب زمانی است که به انجام کار مورد علاقه ی خود می پردازیم

    -زمانی که شروع به کسب مهارت در حوزه ی مورد علاقه ی خود می کنیم به تدریج با کمک قانون تصاعد به رشد و موفقیت فزاینده دست میابیم

    -بدترین احساس ممکن بلاتکلیفی و گذراندن وقت به بطالت است

    -هیچ زمان بیکار نباشیم همواره برای خود هدف تعیین کنیم

    -انگیزه و اشتیاق برای تحقق اهداف خود داشته باشیم

    -زندگی تنها کسب درآمد و پرداخت هزینه ها نیست هدف اصلی گسترش جهان مادی پرداختن به شغل مورد علاقیمان احساس لذت و شادی است

    -با حرکت در مسیر علایقمان عشق و لذت واقعی را تجربه می کنیم

    -جهان به علایق متنوع پاسخ می دهد

    -جهان به خواسته های ما پاسخ می دهد

    -اولویت خود را داشتن زندگی پر بار قرار دهیم

    -زندگی پر بار زمانی است که در مسیر علایق خود حرکت می کنیم خود را می شناسیم توانمندی کسب می کنیم

    -با یادگیری و درک موضوعات و تحقق نتایج به احساس خوب دست میابیم

    -به جای پرداختن به مشاغلی که درآمد بیشتری دارد از فرصت محدود و گذرای خود استفاده کرده و به علایق خود بپردازیم

    -به سراغ علایق خود رفته در آن مهارت کسب کنیم

    -به میزانی که مهارت های ما افزایش یابد احساس لیاقت و ارزشمندی ما بیشتر می شود

    -در دنیایی زندگی می کنیم که اکثر افراد تمام زمان خود را صرف بودن در شبکه های اجتماعی می کنند به همین دلیل بسیار کار راحتی است که در حوزه ی علایق خود به مهارت و توانمدی دست یابیم و جزء 1 درصد افراد برتر جامعه شویم

    -تنها کافی است در مسیر علایق خود حرکت کرده قدم برداریم و حرف مردم و نظر آنها را نادیده بگیریم

    -با احساس لذت عمیق ناشی از پرداختن به شغل مورد علاقه ثروت لاجرم به سمت ما هدایت می شود

    -اجازه ندهیم ذهن ما از این شاخه به آن شاخه بپرد تمرکز خود را تنها بر حوزه ی علایق خود قرار دهیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام میکنم به همه ی عزیزان

    ما

    دو دسته آدم داریم

    1.ادمایی که توانایی های بسیار زیادی دارن، اما اعتماد به نفس ندارن که باید روی بحث عزت نفس شون کار کنند

    2. دسته ی بعدی آدمایی که هیچ مهارتی بدست نمیارن زندگی باری به هر جهت دارن

    علاقه شون نمیدونن تمرکز ندارن شور و انگیزه هم ندارن و تعجب میکنن که چرا اوضاعشون روز به روز بدتر میشه

    من اگه بخوام با خودم رو راست باشم جز دسته ی دومی قرار میگیرم با این تفاوت که من عشق و علاقه مو میشناسم کاملا میدونم چیو میخوام و چی و دوست دارم اما هنوز اون مهارت های کافی و تو حوزه ی کاریه خودم بدست نیوردم هنوز احساس میکنم نیاز دارم بیشتر تمرکز بزارم بیشتر وقت بزارم براش که واقعا به نقطه ای برسم که هیچ ترسی نداشته باشم که نکنه نتونم از پسش بر بیام در واقع چیزی که باعث شده تقریبا 2 ساله که تو این زمینه مدرک خودم و بگیرم ولی نتونم وارد کار بشم ترسهایی که تو وجودم دارم و میدونم که با ادامه دادن با آموزش دیدن با تمرکز صد درصد گذاشتن میتونم به جایگاهی برسم که با اعتماد به نفس بالا وارد کار بشم و از کاری که عاشقشم پول بسازم هر چند برای پیشرفت ،همیشه آدم باید دنبال یادگیری و آپدیت خودش باشه.

    در حال حاضر تو این زمینه دارم روی خودم کار میکنم اما هنوز اون تمرکزی که استاد دربارش میگن و توی کارم نزاشتم و باید متعهد باشم که خودموهربار بهبود بدم و مهارت های لازمو بدست بیارم نمیدونم بعضی وقتا دچار کمالگرایی میشمو میگم تا وقتی حرفه ای نشم تو کارم کارمو شروع نمیکنم آخه حرفه ای شدن مگه نه اینکه با حرکت کردن با تجربه بدست اوردن با وارد دل ترسها شدنه که حاصل بشه

    از اون ور هم بعضی وقتا این افکار میاد به سرم که چقدر من باید تلاش کنم چقدر باید وقت بزارم برای اینکه کامل به کارم مسلط بشم و به توانایی هام شک نکنم

    میدونم همه ی اینها بر میگرده به عزت نفس پایین من

    که خداروشکر با دوره ی بی نظیر عزت نفس دارم رو خودم کار میکنم

    بزرگترین پاشنه ی آشیل من ترسهامه که این ترسها و تردید ها فقط با بهبود همیشگی و کار کردن و تمرکز گذاشتن و متخصص شدن تو زمینه ی کاریمه که کم و کمتر میشه

    و همیشه باید برای خودم مرور کنم که باید ادامه بدم شاید در شروع یه سری بالا پایین ها اتفاق بیفته ولی همه ی اینها جزئی از مسیره که باید طی بشه و ایمان بیارم که با ادامه دادن و تسلیم نشدنه که هر بار مسیر راحت تر و لذت بخش تر میشه

    هر چقدر که احساس بهتری داشته باشم،احساس عشق، توانمندی و کنجکاوی شدید داشته باشم توی کارم طبق قانون خداوند نعمت و ثروت بیشتری وارد زندگیم میشه

    همین جا متعهد میشم که هرروز برای یادگیری و کسب مهارت توی حوزه ی کاری خودم وقت بزارم و تمرکز و انرژی خودم و برای بالا بردن مهارت هام و توانایی هام صرف کنم

    خدایا از تو میخوام تو این مسیر مثل همیشه یار و یاور من باشی

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی و نازنینم بخاطر این فایل بی نهایت ارزشمند و نابی که در اختیار ما قرار گذاشتید

    در پناه رب العالمین شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    بنام خدا

    سلام

    روز 115

    خداروشکر میکنم برای این فایل خوب

    به من لزوم داشتن خود باوری رو مجدد یادآوری کرد و من باز هم این پیام رو دریافت کردم که من باید خودم و فعالیتم رو خیلی بیشتر باور کنم .

    من میدونم که خیلی کارم خوبه و خیلی هم توانایی دارم ولی خیلی زود ذهنم میاد منو اذیت میکنه و میگه اینایی که تو داری چیزی نیست و خیلی عادیه در صورتی که واقعا توانایی هام خاص هستند .

    من این فایل رو که مکمل فایل دیروز بود رو باید بارها و بارها گوش بدم و روش تمرکز کنم و روی خودم و بهبود افکار و باورهام تلاش بیشتری داشته باشم .

    ممنونم از شما استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    به نام خدا وسلام به خدا 114مین گام به سوی هدایت الله.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.

    خدایاسپاسگذارم که به مانی نی سالم،قدرتمندوثروتمنددادی متشکرم.

    استادگام 113و114روقبلاگوش کرده بودم ولی اینجاحکم تمرین کلاسی روداره!!¡الان2شبه دردمعده شدم وکل اعضای بدنم دردگرفته!¡

    بی رمق شدم پریشب گفتم: سرمعده ام حتماگیرداره!!آخه توایران به خصوص مشهدازاین خانمهایی که سرمعده روبازمیکنندبه شکرانه خدافراونه!!

    ساعت9ونیم شب بودباحاج خانم تماس گرفتم که من میخوام بیام گفت:تاساعت10شب بیشترکارنمیکنم!!!

    گفتم مسیرماخیلی به شمادوره وکارِخودته بایدشبی بیام تاساعت10/15 پسربزرگم منورسوند اون درمونشوانجام داد!!!!!

    ولی الان3شبه واقعا نه چایی نه غذانمیتونم بخورم ازبس که نجواهای ذهن آزارم داد.

    ومیگه ببین به قول استادحتی کارروناخن انجام میدن پول میگیرن!اگه پول میداشتی خوردوخوراکِ توبهترمیکردی

    اماهاواگرهاشروع شدوهنوزدارم نتیجه ی عملشوخودم میبینم!!!!!

    دیگه راستش اصلا دوست نداشتم این دوتافایل روگوش بدم ولی ازفایلهای دیگه استفاده میکردم.

    راستش شب بعد باعروسم میخواستم برم براپسردومی دخترببینیم بنده خدامادردخترخانم گفت: تانصف شب خبربده که میاین تاآدرس بدم.

    اونقدرحالم بدشدکه گفتم انشاالله هرچی خیره همون میشه وازخدابابت این حالم تشکرمیکنم ومیگم:الخیروفی ماوقع حتماخیریت توکاره که اینجوری شدم الهی شکرت.

    والان کامنت ناعمه ی عزیزروخوندم که میگه مثل انسانهای اولیه میمونم!!!!!!!!!!

    والامن که ماقبل انسانهای اولیه هستم!!!!!!!!!!

    غیرازکارهای ساده که کارهای خانه روانجام بدم هیچی بلدنیستم!!!!

    توافکارم اینه مردهابایدکارکنن منم کارخانه داری روانجام میدم اونم باعشق!!!!!!!

    حالامثلایک کارساده تر بگن انجام بده هرروزبرویک درخت روآب بده بیاخونه واین مستمرباشه واقعاذهنم پس میزنه!!!!! میگه نه!!¡ توخانه داری توبکن .

    بلاخره هنوزنمیتونم غذابخورم ودکترهم نرفتم بیشترکارهای آشپزخونه روعزیزدلم انجام میده البته بانظارت خودم وگرنه بنده خدابلدنیست!!!!!!

    ومیگه بچه‌ها کاش مامان همیشه سالم باشه واقعاشغل مامان ازهمه سختره!!!!!!

    خدایاسلامتی به همه بده وآرامش روبه همه ومنهم بده. آمین

    دیروزعروس گلم رفته دکترتومسیربرگشت به خانه چون پسرم شب کاربودگفتیم:شمابروسرکارمابراخانمت اسنپ میگیریم.

    قرارشدخودش اسنپ بگیره داداشاش پول اسنپ روبدن هم عروسم وهم پسرم باپسردومی خیلی راحتن تماس گرفت شماره کارت اسنپ روبگیره پول واریزکنه دیدیم گریه میکنه!!!!

    خودمم واقعاحالم ناخوبه نمیدونم چکارکنم خدایامنوببخش کمکم کن. پرسیدم چراگریه میکنی!!!؟

    گفت:باشه بیام خونه میگم .

    رسیدخونه گفت:دکترگفته یک لکه ی خون پشت جفت نمیدونم من همچین چیزی گفت: قرارگرفته!

    ولی داروداده باداروانشاالله رفع میشه. انشاالله درمشیت الهی.

    گفت: میخوام تماس بگیرم من شغلم فروشندگیه برم یااستراحت وکنم؟

    گفتم :بپرس کارهای خونه رومیتونی انجام بدی!!!؟؟؟همون لحظه گفتم: خدایامن حتی مریض داری هم بلدنیستم خداکنه بگه نیازی نیست.

    رفت بیرون باپسرم داروگرفت برگشت گفت: دکترم گفته مسئله ای پیش نمیادکارهای روزمره وفروشندگیتوادامه بده.

    وای،وای، وای انگارخدادنیاروبه من داد.

    گفتم ببین خدااینجابه نفع ماکارکردالهی شکرت.

    ودیشب دخترخواهرم پیام دادکه فرداشب ساعت8شب میام دنبالت بریم پارک ملت پیاده روی

    گفتم نه من فقط تاسرویس میرم میام تو رختخوابم!!!!

    گفت کارت دارم !!!

    پرسیدم چی کاری!!؟؟گفت: فرداشب میگم ولی بچه‌ها نفهمندبیاتوماشین!!

    چون داداش کوچکش با3تاپسرای من مدام باهم هستن. گفتم :نکنه بچه ها شاهکاری کردن.

    گفت: نه! باباجان نترس من باهات مشورت دارم .

    بهشون گفتم به پسرهام اگه دوست دختر دارن به منم بگن .

    ایموجی خنده فرستادم.

    الان هم منتظرم که بیادبریم بیرون انشاالله که خیره.

    عاشق همه شماهستم.یاحق باسعادت وسلامتی لبخندون وجیب پرپول براهمه آرزودارم.آمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوندی که هر لحظه در حال هدایت ما است.

    خدایی که اجازه و فرصت تجربه زندگی دنیایی را به ما داد که ما رشد کنیم لذت ببریم خودمون رو شکوفا کنیم جهان که در هر صورت گسترده می‌شد ما لذت دخیل بودن تو این گسترده شدن رو به دست بیاریم ما فرصت بروز توانایی‌هامون و شناخت خودمون و لذت بردن از رشد رو تو این گسترده شدن جهان بچشیم.

    خدا هدایتم کرد کامنتی رو از آقای حمیدرضا ثانی خوندم در متن کامنت اشاره کرده بودند که اعتیاد اعتیاده فرقی نمی‌کنه چه به مسائل مذهبی معتاد باشی چه به سایت و فایل شنیدن معتاد باشی. منم فهمیدم توهم توهمه فرقی نمی‌کنه توهم کسب ثواب داشته باشی و گوشه خونه بشینی و فقط عبادت کنی یا توهم کسب ثروت داشته باشی و گوشه خونه بشینی و فایل گوش کنی.

    حرکت کن قدم بردار مهارت کسب کن آزمون و خطا کن دلسرد نشو برو توی دل ترس‌هات از مسخره شدن از نادیده گرفته شدن نترس ناامید نشو کم نیار ادامه بده ادامه بده رشد بده. شاید اولش کند باشه اولش انرژی بر باشه اما برنامه‌ریزی کن انگیزه براش داشته باش ،انگیزه رو توش حفظ کن به دور تصاعد می‌رسه به دور کسب ثروت.

    اولویت ما زندگی پربار از هر لحاظ است زندگی پربار وقتیه که با انگیزه حرکت می‌کنی وقتی که داری پیش میری خودتو درک می‌کنی توانمندی هایت را بالا می‌بری احساس قدرت می‌کنی ناخودآگاه احساس لیاقت و عزت و نفست رو بیشتر و بیشتر می‌کنی . این کار کردن باعث میشه احساس سرزندگی کنی احساس مفید بودن ارزشمند بودن بهت دست میده و هر چقدر احساس بهتری داشته باشم طبق قانون بی تغییر خدا اتفاقات بهتری برام میفته آدم‌های بهتری سر راهم قرار می‌گیرند ایده‌های بهتری به ذهنم می‌رسه نتیجه‌اش میشه ورود ثروت و نعمت فراوان به زندگیم. نتیجه‌اش میشه احساس توکل احساس ایمان قوی به قدرت خدا داشتن احساس وصل بودن به خدا

    شاید اولش نتونی توانایی و علاقه و استعدادت رو خوب ترکیب کنی و خوب بروز بدی اما ناامید نشو ادامه بده فارغ از اینکه چقدر بقیه بشناسنت چقدر معروف بشی چقدر درآمد داشته باشی با لذت ادامه بده بالاترین تجربه لذت دنباله هدف بودنه بزرگ شدن و رشد کردن است

    خدایا شکرت که منو با هدفم از اومدن به این زمین و با اولویت‌های زندگیم آشنا می‌کنی خدایا شکرت که منو توی این مسیر قرار دادی که خودم رو بروز بدم خودم رو رشد بدم عاشق خودم بشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام ب استاد عزیزم

    استاد شما تو این فایل گفتین: تو این هیاهویی ک تو جامعه هست ک میگن بریم ببینیم پول تو چی هست، ب این فکر کنید یک فرصت کوتاهی خداوند ب شما داده ک زندگی رو زندگی کنید، برای اینکه از این فرصت لذت ببرید.

    کل این حرفایی ک جامعه میزنه، کل این دری وری هایی ک میگن رو بزارید کنار، برید سراغ چیزی ک عاشق شید.

    آخییییش خیالم راحت شد، چه به موقع بود هدایت الله، مقایسه داشت خفه ام میکرد، فقط با یه مصاحبه دیروز، با یه 5 دقیقه نشون دادن یه خانم فریلنسر ک خواهرم گفت مثلا اینو ببین از کجا ب کجا رسیده ووو

    حالا میگم چی شد، دیروز مصاحبه ای رفتم در حوزه دیجیتال مارکتینگ، 2 دختر دیگر هم بودن حداقل 6 سال بزرگتر بودم ازشون، سوالات مصاحبه سمت چطور تبلیغات کنیم، چطور مشتری جذب کنیم، چه پستی رو کی بزاریم چه زمانی بزاریم، تولید محتوا کنیم، ادمین بگیریم، و تمام مدت این سوالات میشد و من فقط وفقط شما رو تو ذهنم می اوردم

    من در جواب میگفتم بنظرم من باید سمت خودمو خوب انجام بدم، اصلا نیازی ب این کارا نیست، من محصولم رو باکیفیت میکنم، بازخورد می گیرم خودم رو بهبود میدم و اجازه میدم مشتری ها از تبلیغ دهان ب دهان بیان، شاید روندش کند پیش بره و از هفته اول ده کایی نشی ولی این اصول بنظرم درسته.

    اونا از چت جی بی تی استفاده میکردن و حرفه ای بودن و وقتی از من سوال شد گفتم من تابحال اصلا نرفتم سراغش، مدیرش گفت ینی اصلا ؟ گفتم خیر علاقه ای ندارم، اونا اسم های عجیب غریب می اوردن ک من اصن نمی دونستم اسم آدم عه یا برنامه است، اونا اسم بلاگرها رو می اوردن و میگفتن ایشون رو میشناسین و اون دوتا خانم تایید میکردن، بعد من مثل چی بگم هههه فقط نگاه شون میکردم،میگفتم خدایا اینا چی میگن، من زبان اینا رو بلد نیستم، من فقط یه راهو بلدم.

    مدیر مارکتینگ بهم گفتن اگر این روزا نری سراغ چت جی بیتی واقعا عقب میمونی، حرفشون رو تا الان ذهنم هی میزد تو سرم، تو عقبی از همه جامعه، ببین الان جامعه داره میره ب چه سمتی، حتی اگه علاقه نداری هم باید بری سراغش دست تو نیست، حتی با عموم بعدش صحبت کردم و کلی خندیدیم و ب من گفت شما لطفا اصلا وارد این حیطه نشو، گفتم عمو من حتی اینستا هم نمیدونم چی ب چیه اینا چی میگن، گفت از پشت کوه اومدی تو عزیزم، مثل انسان های اولیه هستی.

    خدا چرا من تا الان از چت جی بیتی لازمم نشده استفاده کنم؟ خدا مگه تو همیشه در دسترس نیستی؟ حتی تو آموزش ها تو پشتیبان آنلاینم بودی جوابمو میدادی، خدا من بین چت جی بیتی و تو، تو رو انتخاب کردم، اصن وایستا انتخابی در کار نبوده، من اصن فکرشم نکردم ک کسی جز تو بتونه منو راهنمایی کنه، اصن مگه جز تو گزینه ی دیگه ای هم هست ک جواب سوالامو بدونه؟ من اصن پلن بی نداشتم ک بگم خب اگه خدا جواب مو نداد خوابش برده بود من میرم سراغ چت جی بیتی.

    خدا من تحمل گمراهی و حاشیه رو ندارم، من حوصله ندارم مغزمو پر چرت و پرت کنم، من نمیخوام کل عمرم دنبال نخودسیاه برم، مگه تو منو ب اون راه اصلیِ نمیبری؟ مگه تو خدای ایده ها نیستی؟ مگه تو کافی نیستی؟

    افتخار میکنم ک هیچی از هیچی نمیدونم، چون فقط خودمو خودت تو این جهان هست، اینکه بقیه دارن چیکار میکنن ب من ربطی نداره، بقیه شدن مثل ربات هایی ک دقیقا بخدا الان دقیقا خودش بهم گفت مثل این فیلما رو دیدین؟ طبق یه سری برنامه ای ک با چیت ب مغزشون میدن عمل میکنن، اونا هیچ حس سرزندگی ای ندارن، من می دیدم ک اون دخترها مثل ربات پشت سیستم نشسته بودن و هیچ احساس سرزندگی و شور و شوقی در چشم هاشون نبود، من از کوه اسنپ زده بودم رفتم مصاحبه، قبلش با کل انرژی و حال خوب و ذوووق.

    استاد بخدا داریم با جامعه معلول مسابقه میدیم،اصن ناعمه مسابقه ای درکار نیست، بقیه فقط دارن از اون الگوهایی ک تو اینستا دیدن ک اره این آدم داره اینجوری پول درمیاره پس منم برم، اونا اصن تو ذهن شونم خطور نکرده ک باید برن دنبال کاری ک عشق شونه، اصن سرزندگی تو قلب هاشون نیست، اصن خدا تو قلب هاشون نیست. مقایسه چی میکنی ناعمه؟؟؟؟؟

    پاشنه آشیل رهایی ام، باز ب من یادآوری کردی خدا، رها باش، تو سمت خودت رو انجام بده، انقدر نرو مصاحبه، انقدر مقاومت ایجاد نکن، استاد بهم برمیخوره وقتی میگین باید ورودی مالی داشته باشید و من خودمو یه فرد بی عمل می بینم، حالا بماند ک خیلی جاها اصن جهان فرکانسی ب من اجازه نمیده ک برم، حتی اگر من دلم بخواد.

    اون روز خدا بهم گفت موسی تو چندین سال در مدین توقف کردی، من تو را پرورش دادم، حالا زمان رسالتت هست.

    و یا امروز تو یه سایتی دنبال چیزی میگشتم دیدم نوشته:  من همانم ک بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند وابرهای پاره پاره را بهم فشرده میکنم

    تا قطره ای باران از خلال آنهابیرون بیاید و به خواست من به تو اصابت کند

    تا تو فقط لبخند بزنی، و این درحالی بود ک پیش از فرو افتادن آن قطره باران،

    ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم)

    مرا به یاد می آوری؟

    تو جامعه ای ک همه و همه از مغز و هوش شون استفاده میکنن، همه ب استعداد هاشون افتخار میکنن، همه میگن خودددم اینکارو کردم. و اصلا خدایی میون کلام شون نیست، و ذهن من میگه عقبی ناعمه از همه شون عقبی، ذهنم منو مقایسه میکنه و میگه بیکاری ینی چی ک دارم رو خودم کار میکنم؟؟ اینم شد کار؟ پاشو یه حرکتی بزن.

    استاد کسی ب من از بچگی تا الان نگفت تو هدایت میشی، خدا تو قلب ته، شما اومدی و با ما حرف عاشقی زدی، شما گفتی دلت رو بزن ب دریا، گفتی باید پارو نزد واو داد باید دل رو ب دریا داد، ب همیت خاطر فراموش میکنم هدایت الله رو.

    استاد این جامعه داره تقلا میکنه و ذهن منم میگه پس راهش اینه، ولی من دست شو می گیرم و میچسبم ب سایت و نتایج بچه ها، واقعیت جامعه برا خودشون. واقعیتی ک من باور میکنم واقعیت زندگی هدایتی شماست.

    خدایا منو ببخش ک فراموشت میکنم، منو ببخش ک میگم باید رزومه ات قوی تر از این حرفا باشه، باید مهارت هات بیشتر باشه، باید یه جا کارمند شی، خدا فقط تو باشی و تو باشی و تو باشی، اگه من تو یه جزیره با تو باشم دیگه مقایسه ای در کاره؟؟ دیگه کسی از من بالاتره درکاره؟؟ مگه نمی بینم معجزات هر روزه ات رو؟ این حسارو من تا ب الان داشتم ؟ این حس نزدیکی ب تو؟ این همزمانی ها این روان شدن چرخ زندگی ام، این حس ذوق زندگی، شوق زیستن، حس امید، آرامششش. اینکه تو تو قلبم جا کردی. خدااا چی بگم من

    جامعه دارن گاری میشکن، همش بدو بدو، بجنگ، حق تو بگیر، عجله کن، حرص بزن. فک میکنی تو عقبی، یه لحظه شک میکنی انگار افتادی تو یه سیاره دیگه، واقعا گاهی حس میکنم من از یه سیاره دیگه اومدم، یه حسی بهم میگه آدم فضایی. بعد میگم ینی من اشتباه میکنم؟ ینی مسیر من اشتباهه؟ شیطان میگه از خواب بیدار شو خودتو نزن ب خواب واقعیت اینه درست اش اینه همه دارن این راهو میرن همه دارن زجرررر میکشن تلاششش میکنن درستش اینه

    استاد واقعا گاهی حس میکنم دارم اشتب میزنم، اگه اجازه بدم شیطان ادامه بده جهنم میکنه، ولی من میام برمیگردم ب قلبم، قلب من میگه زندگی نباید سخت پیش بره، قلبم سختی و تلاش و بدو بدو رو پس میزنه، قلبم سختی رو نمیخواد، میگه مگه تو اومدی این دنیا سختی بکشی؟ رنج بکشی؟ قلبم میگه چیزی ک بهش علاقه نداری رو نرو، واردش نشو.

    حتی دیروز عموم گفت ببین بری تو فضای چت جی بیتی عاشقش میشی، یه سر برو حالا، گفتم آها باشه میرم ببینم چی میشه، گفت چرا مقاومت داری میترسی معتادش بشی؟

    ب خودم گفتم ناعمه بجاش بریم قرآن بخونیم، بجاش میرم 4 تا کامنت میخونم حالم جا بیاد، من کلی فایل دارم ک باید ببینم، چت جی بیتیِ چی؟ میخواد چی بهم اضافه کنه؟ قلبم بهم اجازه نمیده وارد حاشیه بشم حتی اگه 99 درصد دور و برم تو حاشیه باشن من ب حرف قلبم گوش میدم.

    دیروز نمیدونم چی شد ب آبجیم گفتم چرا باید تو ذهنت ب آدما قدرت بدی؟ تو زندگی من فقط یه قدرت وجود داره، اونم خداست. گفت ینی میخوای بگی دولت رو زندگی تو تاثیر نداره؟ هرچیم بگی من رو باورام کار میکنم ولی این چیزا دست تو نیست، سکوت کردم و اصلا ادامه اش ندادم، اون حرفم ناخودآگاه ب زبونم اومد.

    گفتم من تو زندگیم اصلا ب آدما قدرت نمیدم، پدر و مادرمم بودن، اینو ک گفتم بعدش یادم اومد آهان من دیشب تو اقامتگاه کوه خوابیدم و خونه نرفتم، بابام 2 روزه باهام حرف نمیزنه، ایشون خودخواه هستن ک میخوان من طبق معیارش رفتار کنم، و چون خودشون خداهای زیادی تو زندگی اش هست حرصش میگیره ک ناعمه هرکاری بخواد میکنه و هیچ کس هم جلودارش نیست، البته حق هم میدم ک بخواد ناراحت بشه :)

    اصن از قصد رفتم تو دل این ترسم، ک ب ناعمه ثابت کنم قدرت از آن خداست و لاغیر، ک پاشنه آشیل بت کردن بنده ها و ترسیدن از بابا رو هرس کنه نزاره رشد کنه باز، بزار خوششون نیاد از سبک زندگی تو، نگران نباش زمان همه چیو درست میکنه، حق آشکار میشه، آدما سر خم میکنن جلوی کسی ک تو ذهنش فقط و فقط یه قدرته.

    استا جان دوستتون دارم و افتخار میکنم بابت افکار متضاد 99 درصد جامعه.

    تمام مردم دنیا بگن این راه توهم عه، اشتباه هه، من آرامش قلبم رو می کوبونم تو صورت شون، سلامتی و حال خوبم رو می کوبونم تو صورت شون، عشق خدا تو قلبم، احساس شادی و امیدم رو ب رخ ذهنم ذهنم میکشم ک یه وقت نخواد بره سراغ مقایسه. بچسبم ب این ریسمان الهی ک گسستنی درِش نیست. خدایا شکرت ک منو از بدنه ی جامعه جدا کردی، تنها در زیرزمین خونه مون عشق هاااا باهات میکنم، عاشق تنهایی ام و روی خودم کار کردن هستم و اجازه میدهم ک در زمان مناسبش کارها رو راست و ریس کنی. خدایا قلبم را باز کن برای تسلیم بودن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    زهرا بهنام گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    منو هدایت کن به راه راست به راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا من هر انچه که دارم ازآن توعه

    سلام به دلبر ترین استاد جهان

    این فایل منو نجات داد از نجواهای ذهنی

    مطمئن وقتی این فایل اپلود شده بود روی سایت

    من جزو اون دسته از آدمایی بودم که هیچ هدفی نداشتم و توهم اینو داشتم که با گفتن چهار جمله یه کیسه پول از آسمون میوفته بغلم

    اما الان به لطف الله مهربان علاقم رو پیدا کردم و دارم تمرین و تکرار میکنم

    قضیه نجوا ها از این جا شروع شد که من همینطور که داشتم تمرین میکردم

    صداها تو ذهنم شروع شد

    خب که چی؟

    چطور میتونی از این راه پول بسازی؟

    کسی اصن تو رو نمیشناسه!

    و این حرفا همینجوری داشت تکرار میشد

    که یادم اومد تو گام 21 پروژه یک مدار بالاتر

    مریم جان یه فایل دانلودی معرفی کردن

    که دیشب دانلود کردم و که امروز گوش بدم

    (اینو تو پرانتز بگم که خیلی دوست دارم دوره های روانشناسی رو بخرم، و مطمئن هستم به آسون ترین شکل ممکن این دوره ها رو میخرم،همون شکلی که به طرز معجزه آسایی پول دوره هایی که خریدم جور شد)

    خلاصه وقتی فایل و گوش میدادم

    اول خودمو خیلی تحسین کردم که متعهد شدم تاپیگیر علاقم بشم

    دوم اینکه واقعا وقتی دارم تمرین میکنم و یه پیشرفت کوچیک میکنم خیلی حالم خوب میشه

    همون حسی که شما توضیح دادین روبا بند بند وجودم حس میکنم

    فقط باید ادامه بدم

    و ایمان دارم که موفق میشم

    این رد پا رو نوشتم

    چون وقتی میگذره و اتفاق های عالی میوفته،برمیگردم و دیدگاهمو میخونم خیلی حالم خوب میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: