شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-03 00:47:452024-02-14 07:27:00شیوه مدیریت انتقاداتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند توانا و مهربان
درود به شما آقا ایمان عزیز
من دیدگاه سید علی عزیز رو کامل خواندم
همیشه دیدگاه های ایشون رو میخوانم
درس ها یاد میگیرم و فوقالعاده از شیوه نگارش خودمونی و هر از گاهی همراه با طنز ایشون لذت می برم
ولی….
بین تمام پاسخ هایی که تا این لحظه به دیدگاه سید علی ارسال شده
پاسخ شما از همه تأثیر گذار تر بود
چقدر خوب و زیبا ریشهی کلمهی عزت رو پیدا کردید و نوشتید
چقدر شیوه نگارش شما رو دوست دارم
چقدر شما خودتی ؟؟ چقدر بی آلایشی ؟؟
بهت تبریک میگم به خاطر اعتماد به نفست
راستی قبلاً هم دیدگاه های شما رو مطالعه کرده بودم و لذت برده بودم
باز هم برامون بنویس آقا ایمان که خیلی زیبا می نویسی
راستی عکس پروفایلت هم خیلی شیک و با کلاسه
یه جذبه خاصی داری
البته که خودت هم خیلی زیبا و خوشتیپی
من خودم دارم برای عکاسی می خوانم هدفم و رسالتم رو عکاسی قرار دادم
به همین خاطر به عکس پروفایل هم خیلی دقت می کنم
و اون هایی که زیبا باشند هم از نظر ژست هم از نظر قواعد عکاسی به صورت درست اون عکس ثبت شده باشه
خیلی تحسین می کنم
در پناه خداوند مهربان و توانا باشی دوست عزیز و هم فرکانسی من
دوستت دارم
به نام خداوند توانا و مهربان
سلام عرض می کنم خدمت شما دوست عزیزم سعیده خانم
آقا من دیگه دارم دیوانه میشم
چقدر شما دوستان شگفت انگیزید؟؟…
شما علم و توانایی های حمید جان رو تحسین می کنی
من خودم یه آدمی ام که ادعای قوه تخیل قوی و داستان سرایی دارم
ولی انصافاً سوپرایز شدم؟!
یعنی به خدا همین الان که دارم می نویسم اشک شوق توی چشمامه
سعیده جان ؟!
چطوری اینقدر خلاقانه تجسم می کنی؟!!!
چطوری اینقدررررر خلاقانه داستان سرایی می کنی؟؟؟!!!!
چطوری اینقدرررررر خوب می نویسی که منِ مطالعه کنندهی مطلب می توانم با جزییات اون چیزی که شما تجسم کردی رو تجسم کنم؟؟؟
به خدا دارم دیوانه میشم از خوشحالی
یه چیزی حمید توی صحبت هاش آخرهای حرفاش گفت در مورد دوستی و این ها…
مطمئنم باورتون میشه که…
من شما و حمید رو به جرعت میگم اینقدر دوستتون دارم که دوست هایی که از نردیک باهاشون در ارتباطم رو دوست ندارم
یه ویژگی شخصیتی ای که من مشترک با استاد دارم اینه که
خیلی دوست دارم آدم های ارزشمند زندگیم رو در آغوش بکشم:)
و به این شکل ازشون تشکر کنم
یه ویژگی فوق العاده ارزشمند دیگه ای هم که دارم اینه که همیشه از دوستانی که خیلی ازشون چیز یاد گرفتم به نیکی یاد می کنم
باورت میشه تاحالا چندین و چند بار از توانایی هایت
مثلاً همین قلم روان و شیوا و جذابی که داری پیش دوست ها و همکار هام
چه دختر چه پسر تعریف کردم؟؟
اصلاً من کارم اینه یعنی احساس می کنم این عادت داره خیلی خوب در وجودم ریشه میزنه و شکل میگیره که از آدم ها پشت سرشون و جلوی خودشون به نیکی یاد کنم :) و از این بابت بی نهایت خوشحالم و سپاسگزار خداوندم
به نظرم ایجاد این عادت در درونم یکی از با ارزش ترین سرمایه گذاری هایی هست که دارم انجام میدهم
خود استاد هم به این سرمایه گذاری در لایو شماره 34 اشاره می کنه…
اصلاً می دونی چیه دارم کمکم به این نتیجهی منطقی میرسم که دلیل اینکه میگم شما ، حمید و چند تا از دوستان دیگمون در سایت رو خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم اینه که… بسیار از شما درس ها یاد گرفتم و زمان هایی که دست و پاهام می لرزید و داشتم روانه میشدم به سمت ناسپاس شدن و شرک ورزیدن با خوندن کامنت های شما یا داستان هدایتت قلبم آروم شده و به مسیر درست برگشتم
آره…
دلیلش همینه
به همین دلیله که اینقدر به نیکی پشت سرت ازت یاد می کنم :)
نمیدونم توی دیدگاه های قبلیم گفتم یا نه
ولی توی این عکس بی نهایت زیبا شدی خواهر عزیزم
به دستان توانمند خداوند مهربان می سپارمت (ایموجی قلب)
به نام خداوند مهربان و توانا و قدرتمند
سلام عرض می کنم خدمت شما آقای احمدی عزیز
شما فوق العاده ای
قبلاً دیدگاه های شما رو مطالعه کردم
خیلی زیبا و روان و قابل فهم می نویسی
خیلی هم مطالب ارزشمندی مینویسی
سپاسگزارم
اینجا هم من از این دل نوشتهی شما بی نهایت لذت بردم
اینکه اینقدر عالی می توانی جملات رو کنار هم قرار بدهی و متن های تاثیر گذار بنویسی
و اینکه اینقدر عالی آقا حمید رو تحسین کردی و به ایشون وعدهی بهشت رو دادی
واقعاً من رو منقلب کرد
به حدی که وادارم کرد بنویسم
و ازتون به این شکل قدردانی کنم
به دستان قدرتمند خداوند مهربان می سپارتمون
به نام خداوند قدرتمند و توانا و مهربان
سلام به شما سعیده خانم عزیز
سپاسگزارم به خاطر دیدگاه ارزشمندتون
توضیحش یه کمی برام سخته که بگم چه درکی از دیدگاه شما داشتم
ولی برای من دیدگاه شما تکمیل کنندهی دیدگاه آقا حمید بود
و خیلی خیلی بهم کمک کرد که یه سری رفتار های نامناسب دیگران با خودم رو
که اتفاقاً همیشه هم اون ها رو مقصر میدونستم!!
ریشه هاش رو در خودم پیدا کنم!!
چندین بار تجربه این رو داشتم که سر کلاس درسی بودم و استاد ازم خواسته آقای تجلی شما که با تجربه تری و قدیمی تر صحبت کن
یا خودم کلاس درس برگزار کردم و یه سری بازخورد ها اون چیزهایی نبوده که خودم دوست داشتم…
(منظورم تمسخر و گارد گرفتن افراد هستش)
دلیل این بازخورد های بر میگرده به احساس عدم لیاقتی که در درونم بود
مدتی هست که من دارم روی احساس لیاقت و ارزشمندیم کار می کنم و پاسخ های خیلی خوبی هم از جهان گرفتم
ولی یه بخش دیگه اش که آقا حمید و بعد از ایشون هم شما به خوبی اشاره کردید
و موضوع برای من شیر فهم شد اینه که اگر من می خواهم
یه کلاس درسی رو برگزار کنم و آموزش بدهم
گارد نداشته باشم و نگاه از بالا به پایین نسبت به اون دانشجو ها نداشته باشم و …
بقیه موارد که شما و آقا حمید به خوبی توضیح دادید
البته برای اون زمان ها هم که گارد داشتم یا نگاه اشتباه و… خودم رو سرزنش نمی کنم ها…!!!
بلاخره اولین بارهای من بوده که داشتم آموزش میدادم و کاملاً در این امر بی تجربه بودم :) طبیعیه
ولی
پس از گذشت چندین ماه از این موضوعات که من به غیر از کارکردن روی احساس لیاقتم
میدونستم که انگار یه جای دیگه کارم هم می لنگه
امروز با خواندن کامنت آقا حمید و بعدش هم خواندن کامنت شما
یه چراغ؟؟ که نه…. یه پرژکتور تو ذهنم روشن شد (ایموجی خنده به مقدار لازم)
واقعاً ازتون سپاسگزار و قدردانم
خواهش می کنم اگر باز هم تجربهی ارزشمند دارید بنویسید
من با عشق مطالعه می کنم
و
البته که عکس پروفایلتون هم بی نهایت زیبا و دلنشیه
من خیلی کیف می کنم وقتی از بچه های سایت می بینم دوستان عکس پروفایلشون عکس خانوادگی هستش
کانون خانوادتون گرم
دلتون شاد
به دستان توانمند خداوند مهربان می سپارمتون
درود به شما دوست عزیزم سعیده جان خوشبخت
چقدر معنی اسمت رو دوست دارم خوشبحت
امیدوارم در کنار کانون گرم خانواده حال دلت فوقالعاده عالی باشه و شاد باشی و غرق در نعمت های بی نهایت خداوند مهربونی ها
چقدر چقدرررر چقدرررر شما فوقالعاده و دلنشین حرف میزنی
اتفاقاً پیامت رو بهترین موقع دریافت کردم
همین الان توی یکی از شیک ترین و مثبت ترین کافی شاپ های قم بوک گاردن
یه عاشقانه آروم (اسم نوشیدنیش تو منو بود ، ایموجی خنده با اشک) خودمو تنهایی مهمون کردم
در حالی که داشت یه ریمیکس خیلی خیلیییی شاد از شادمهر پخش میشد
صدای خنده و غه غه دختر و پسر ها هم تو محیط پیچیده بود
خود کافه من (یه آقای جوون فوق العاده خوش اخلاق و با خوش فرکانس) هم نشسته بود داشت با دوتا از دوست های دخترش پاسور بازی می کرد
داشتم نوشیدنی می خوردم و با عشق دیدگاه شما و حمید عزیز رو می خواندم
اونقدر اونقدر خواندن دل نوشته های شما دو نفر برای من شیرین و لذت بخشه که اشک توی چشمام جمع شده بود
مرررررسی ، مرسی که هستی
مرسی که با قلب زلال و پاکت اینقدر دعاهای قشنگ برای من می کنی
اونجایی که نوشتی: میدونی از دیروز که نقطه ی آبیتو دریافت کردم،چقدر بی قرار بودم زودتر جوابتو بدم..؟
بی نهایت خوشحال شدم و خدا رو شکر می کنم که اینقدر پیام های من برای شما فرکانس مثبت داره
دوباره
اونجایی که نوشتی:
من عاشق این شخصیتت و این صلح درونتونم که انقدر قششنگی هاش رو با تحسین دیگران منعکس میکنی…
خیلی به خودم امیدوارم شدم و خودمو با عشق تحسین می کنم که یه همچین شخصیت فوقالعاده ای از خودم ساختم
صحبت های شما برای من خیلی با ارزشه
وقتی شما اینجوری میگی خیلی به خودم تبریک میگم و قدرت میگیرم و انرژی میگیرم برای ادامه دادن این مسیر زیبا
اونجایی که گفتی:
آبی لاجوردی دریای آروم شمال رو همراه نسیم خنک …با عشق برات میفرستم …
اینقدرررر خوشحال شدم و اشک توی چشمام اومد همینجوری که توی کافی شاپ بودم چند ثانیه کاملا حس کردم توی ساحل نشستم
من صدای موج ها رو شنیدم :)
من نسیم خنک رو و اون بوی خوب ساحل و دریا رو استشمام کردم :)
خداااااااایاااااا شکرت
امیدوارم به زودی زود از نزدیک ببینمت
و کلی راجع به اتفاقات خوب و زیبایی ها صحبت کنیم
و یک عالم آگاهی کسب کنیم
خیلی دوستت دارم خواهر عزیزم
به دستان مهربان پروردگار یکتا می سپارمت
درود خدای مهربونم به شما دوست عزیز و ارزشمندم حمید عزیز
ممنونم به خاطر پیام پر مهرت
بهت تبریک میگم پسر
بهت تبریک میگم که اینقدر خوب روی خودت کار کردی… یه شخصیت تحسین کننده و زیبا بین و زیبا ایندیش از خودت ساختی
آره من دارم به لطف الله مهربون رشد می کنم و این رشد رو خودم هم به وضوح درکش می کنم
ولی
اینکه از شما که از دانشجو های ممتاز استاد هستی بشنوم یه چیز دیگست
شمایی که اینقدر ارزشمندی و هر بار که دیدگاه می نویسی افراد مختلف به شما پاسخ میدهند و تشکر می کنند و اذآن می کنند که چقدر در دیدگاه های شما آگاهی هست…
که البته یکی از اون افراد هم خودم هستم
وقتی از زبان شما این رشد و پیشرفت خودم رو می شنوم بی نهایت خوشحال میشم و انرژی می گیرم و انگیزه میگیرم و قدرت می گیرم برای ادامه دادن این مسیر زیبا و کسب نتایج بزرگ تر و شگفت انگیز تر
سپاسگزارم که برای من نوشتی
چند روز پیش هم این موضوع رشد من رو در یه دیدگاه دیگه مطرح کردی
بابت اون هم سپاسگزارم
خیلی خوشحالم و افتخار می کنم در کنار آدم های ارزشمندی همچون شما دارم در بهترین دانشگاه توحید و موفقیت درس می خوانم
راستی این هم بگم
این نقطهی آبی از شما
در بهترین زمان و مکان به دستم رسید و کلی از خواندنش به وجد اومدم
اومدم مجتمع تجاری تفریحی بازار شهر
بازار شهر در جاده قدیدم قم اصفهان و چسبیده به پردیسان هستش
یکی از لوکس ترین و گران قیمت ترین و مدرن ترین و خفن ترین بازارهای کل ایرانه
معماری این مجتمع تجاری آب نماهایی که داخلش هست و … مثل یه سری از مجتمع های کیش و تهران و … است
اومده بودم طبقهی بالا
Book Garden
(بوک گاردن در عین حال که کتاب فروشیه یه سری مبل و میز و صندلی هم داره و کافی شاپ هم هست)
همینجوری غرق حال خوب بودم و خودم یه عاشقانهی آروم تنهایی مهمون کرده بودم داشتم پاسخ های شما عزیز های دلم رو می خواندم
شما، سعیده خانم، آقای رضا احمدی و جالبه همه توی کافی شاپ دو یا سه نفری اومده بودن و البته میان :)
من به خاطر تمرین های دوره عزت نفس به خودم قول دادم خودم تنهایی با خودم عشق کنم
خودم تنهایی برم مسافرت رستوران و کافی شاپ و استخر و…
خودم با تنهایی خودم حال کنم و ببینم چه نتایج شگفت انگیزی برام رخ میده چقدر همه عاشقم میشن و بهم پیشنهاد مختلف برای بیرون رفتن میدهند و دعوتم می کنند به مهمونی و پارتی های مختلف
خلاصه اینکه وقتی نشسته بودم داشتم نوشیدنی فوق العاده ام (که اسمش یه عاشقانه آروم بود) رو نوش جان می کردم احساس می کردم با شما و سعیده خانم نشستیم پای میز (آخه میزش هم دقیقاً سه تا صندلی داشت) داریم گپ می زنیم و راجع به زیبایی ها و آگاهی های کیهانی صحبت می کنیم
خیلی دوستت دارم و به دستان قدرتمند و مهربانِ پروردگارِ یکتا می سپارتم ایموجی قلب و لبخند به مقدار لازم :)
درود بر تو دوست عزیزم آقا حمید عزیز
حمید جان امشب دوباره رفتم پروفایل شما رو باز کردم و داستان هدایتت رو خواندم
چقدررر چقدر برای من درس داره این داستان
هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر علاقه مند به مطالعه داستان زندگی افراد باشم و اینقدر برای من این مدل مطالعه کردن ها جذاب باشه
ولی موضوع اینجاست
من هدفم از مطالعهی داستان هدایت شما وقت گذروندن به صورت مفید نیست!!
هر وقت سست و دل سرد میشم
صفحهی داستان هدایت شما و چند تا از دوستای دیگمون میشه خونهی امن من
من درس توحید ازت یاد میگیرم
درس اخلاق
مفید بودن و ارزش خلق کردن
با امید و شور و اشتیاق زندگی کردن…
سپاسگزاری و قدرشناسی در وجودم رخنه کرده
من احساس خوبی دارم یا تشکر و قدردانی
باور کن
اگه قوانین سایت اجازه بده
صد بار دیگه هم بیام پروفایلت رو بخوانم دوست دارم بیام و به یه شکل متفاوتی ازت تشکر کنم
چقدر بهت تبریک میگم که بیش از 520 روز هستش که عاشقانه تک تک روزهایت رو با استاد عباس منش و آموزش هایش گذروندی
این تعهد و استمرار شما که حتی 1 روز هم تعلل نکردی و با وجود بالا پایین شدن احساساتت ادامه دادی و حا نزدی
جای تحسین و تشویق داره
دمت گرم
به خودت افتخار کن ، جدی میگم…
چقدر ازت یاد میگیرم حمید جان
چقدر تحسینت می کنم که میگی قدردانی اون دکتر x هستی و به نیکی ازش یاد می کنی
همچنین اون علی آقا که شما استاد صداش می کردی
از ایشون هم به نیکی یاد می کنی
این شخصیت سپاسگزاری که ساختی
این شخصیت مسؤلیت پذیری که ساختی
واقعاً جای تبریک و تحسین داره
سپاسگزارم که اینقدر صادقانه و با نیت پاک داستان هدایتت رو نوشتی
به دستان قدرتمند خداوند مهربانی ها می سپارمت
درود مجدد به شما دوست عزیز و ارزشمندم
بی نهایت بی نهایت خداوند رو شاکرم و احساس خوشبختی عمیقی دارم
چرا که در بهترین دانشگاه توحید و موفقیت در حال تحصیل هستم
اینجا آگاهی هایی که نمونش رو در هیچ کتاب و هیچ دانشگاه و هیچ وب سایتی نمی توانم ببینم و کسب و کنم ، نوش جان می کنم
کجای این دنیا آدم هایی اینقدرررر با اخلاق اینقدرررر خوش فرکانس اینقدرررر مثبت اندیش اینقدرررر دوست داشتنی و خوش قلب و مهربان مثل شما هست
افتخار می کنم به خودم که این مسیر رو در کنار آدم های ارزشمندی همچون شما با عشق طی می کنم
آقای احمدی
دل نوشته ی شما وجود من رو زیر و رو کرد
قلبم سرشار از عشق و نور و امید شد
این زیبا ترین شرح حال و تعریفی بود که در کل زندگیم خواندم
بی نهایت سپاسگزارم
به دستان قدرتمند و مهربانِ پروردگارِ یکتا می سپارتمون
به نام خداوند توانا و مهربان
درود به شما خانم کوشککی
دوست هم مدار
بهتون تبریک میگم که اینقدر خوب با شجاعت دارید میرید تو دل مسائل و به جای فرار کردن و رد کردن
می پذیرید و با خودتون گفتگوهای مثبت دارید تا احساس خود سرزنشی رو از خودتون دور کنید و در آرامش الهامات رو برای بهبود خودتون دریافت کنید
فقط یه شخص قوی و شجاع می توانه انتقاد های سازنده رو بپذیره و شروع کنه به اصلاح کردن رفتارها و باورهاش و پیشرفت کنه
خانم کوشککی عزیز به شما تبریک میگم بابت این حد از عزت نفسی که برای خودتون ساختید
خیلی از دیدگاه های شما درس یاد میگیرم سپاسگزارم
شیوه نگارشتون هم خیلی خوبه و مختصر و مفید نوشتن شما هم تأثیر مثبتی داره برای اینکه من بیشتر ترغیب بشم به خواندن
سپاسگزارم
و باز هم به خاطر این شجاعت و شهامتی که برای پذیرش انتقاد های سازنده دارید بهتون تبریک میگم
خیلی ها جرعتش رو ندارند…
قدر خودتون رو بدونید :)
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
«این عبارت تاکییدی که تصمیم گرفتم پایین تمام دیدگاه هام بنویسم تا جزیی از وجودم بشه»
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوست موحد و عزیزم سعیده خانم گرامی
الهی هر جا که هستی بی نهایت حال دلت خوب باشه ساز دلت کوک باشه و غرق در آرامش الهی باشی
چقدر این عکس پروفایلت زیبا و خودمونیه
چقدر من بارها از دیدگاهیت حس خوب گرفتم ، الهام گرفتم برای انجام کاری قوت قلب گرفتم برای اینکه مسیرم درسته باید ادامه بدهم
خدا خیر و دنیا آخرت رو بهت بده ، ممنونم :)
چند روز پیش یه کامنتی داشتم می نوشتم یه جایی توی کامنتم نوشتم به قول سعیده خانم شهریاری فلان… اصلا یادم نیست موضوع چی بود کامنتِ کجا بود :))) ولی می خواهم بگم من در این حد یه ویژگی های مثبت شما و چیزهایی که ازت یاد گرفتم فکر می کنم
و واقعاً خوشحالم که با حضورت در این خانواده ، جمعمون رو صمیمی تر و زیبا تر کردی :)) خدا برا نیکا و نیلا حفظت کنه
سعیده جان امروز هدایت شدم اومدم این فایل رو دیدم و بعدشم گفتم بیام چند تا از کامنت ها رو بخوانم و اگه یه حسی بهم گفت بنویس ، می نویسم
حسم گفت بیام برای شما از تغییرات چند وقت اخیر بنویسم
احساس می کنم به طرز چسم گیر و ملموسی موحد تر شدم:)
چرا
چون ترس های و دغدغه های ذهنیم کمتر شده
یعنی نگرانی ام از آینده کمتر شده و بیشتر می توانم در لحظهی اکنون زندگی کنم
خیلی کمتر روی آدم ها حساب باز می کنم
بیشتر سپاسگزاری می کنم و نام خدا روی لب هایم جاریه و بیشتر خودم رو به خدا محتاج و نیازمند می دونم
و به طور کلی آرامشم یه کمی بیشتر شده و فکر می کنم این آرامش بیشتر به این دلیله که بیشتر در مسیر هدایت الهی قرار گرفتم
راستی یادم اومدم چه دیدگاهی بود که یه نقل قول از شما داشتم ، اون مورد هم در مورد توحید بود
لینکش رو می گذارم اگه دوست داشتی برو بخوان
abasmanesh.com
فعلاً خدا نگهدار