نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران - صفحه 33

614 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رسول سواری گفته:
    مدت عضویت: 819 روز

    سلام به استادعباسمنش وتمام دوستان عزیز.من وقتی این فایل راگوش کردم دیدم دقیقآ منم توکارم انسان بدقولی هستم ووقتی به مشتری قول میدم که لباسارافلان موقع تحویل میدم حتی بااینکه اگه لباس هم اماده داشته باشم وفقط بایدبفرستم یاببرم وقت کشی میکنم ودیربیدارمیشم وطبق معمول بدقول میشم واقعامیخوام بدقول نباشم والان چندروزی هست دارم روی این باورکارمیکنم که من فردخوش قولی هستم وخداوندوتمام کائنات هم برای اینکه من خوش قول باشم کمکم میکنن شایدباورتون نشه ولی همین الان که دارم مینویسم قراربودچندروزقبل شرکت ماشین بفرسته وبیادسفارشش راتحویل بگیره ولی من چندتاازلباسش رابسته بندی نکرده بودم تاالان که دارم براش آماده میکنم هنوزراننده شرکت نیومده منظورم اینه که وقتی من تصمیم گرفتم تغییر کنم وازخداوند هم کمک خواستم واطمینان دارم که من میتونم واطمینان دارم خداوند هم کمک میکنه همه چیزدست به دست هم میده مثل دیرتراومدن ماشین شرکت که اول کارش آماده بشه نه اینکه بیادمعطل بشه یانیمه کاره بفرستم لباسشو.اطمینان دارم میتونم خوش قول باشم وتعهدمیدم که خوش قولباشم توهمه مسائل کاروزندگی واطمینان دارم خداوندهم کمکم میکنه.ازهمه دوستان وسیدعزیزسپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مينا غفوري گفته:
    مدت عضویت: 1124 روز

    سلام به دوستان و استادعزیزم و خانم شایسته مهربان

    این موضوع رو من با تمام وجودم حس کردم یه موردش پارتنری که وابستش بودم بارها کار اشتباه کرد و 3 بار هم متوجه شدم خیانت میکنه و هربار هم بهانه های بی خود و قول الکی و معذرت خواهیو گریه و من به خاطر وابستگی بیخود چسبیده بودم به این رابطه و دل کندن برایم سخت بود

    امااااا

    یه روزی بعد 5 سال وقتی باز متوجه شیطونیش شدم دیگه نزاشتم حتی بفهمه که مشکل از کجاست که به قول های بی خود برسه، یه شب وقتی اومدم خونه از پیشش جلوی اینه اسانسور گفتم پشت گوشتو میبینی منم باز میبینی من لایق بهتراز تو هستم

    و از اون شب 1 سال و 4 ماه میگذره

    خلاصه گذشت و برام راحتم نبود امااا الان از هر چیزی راحت میگذرم اون اتفاق قوی ترم کرده از دوستام از هر چیزی که بخواد ناراحتم کنه

    از کاری که برام سخت باشه براحتی میگذرم

    واقعا درس گرفتن از گذشته زندگی در اینده رو راحت تر میکنه

    شادو پیروز و ثروتمند باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    بنام الله مهربان و هدایتگر به نعمت‌ها به آسانی با لذت

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بزرگوار و دوستان

    خوشحالم که امروز با دیدن این فایل چندین الگو و اتفاق در ذهنم پیدا و آشکار شد که نشون داد در ذهنم چه باورها و نگرش هایی نسبت به خودم و جهان پیرامون و آدم ها و الگوهای تکرار شونده ای دارم.. و دلیلی هم نداره که من نتایجم چیزی غیر از شرایط الانم باشه.. استاد ممنونم

    توی کار قبلیم صاحب کارم خیلی راحت صورت وضعیت رو امضا می‌کرد و حقوق رو بعد از کمتر یک هفته پرداخت می‌کرد.. این مورد تا قبل از فهمیدن الگوهای کاری مهندسی که باهاش کار رو شروع کردم بخوبی انجام می‌شد و الگوی صاحب کارم بود چون مهندس هایی که قبلا باهاش کار می‌کردند اینو می‌گفتند..

    کار قبلترمم که تنهایی کار میکردم کمتر از دوروز حقوقم رو هفتگی پرداخت می‌کردند..

    تا اینکه با یه مهندس از تهران شروع بکار کردم برای همون صاحب کار..

    این مهندس توی کار قبلیش، صاحب کار، صورت وضعیتش رو دیر امضا می‌کرد و توی پروژه آخرش بعد از سه ماه که نمی‌خواست حقوقش رو پرداخت کنه و بزور و دعوا تونسته بود از بگیره برام حرف زد..

    الان که اینارو میفهمم متوجه میشم که داستان از چه قراره..

    این مهندسه کلا روی یک پروژه تمرکز نمی‌کرد و همزمان چندین پروژه رو باهم برمی‌داشت و منم باهاش کار میگرفتم.. بنظرم چون الگوش این بوده که اگه مثل صاحب کار قبلی اگه پولم رو نخواد بده لااقل از جای دیگه پول بدستم برسه.. تا اینکه این روال طی شد و همون مهندسی که راحت پول رو پرداخت می‌کرد شروع کرد به دیرپرداخت کردن حقوق.. اوایل سه روز طول می‌کشید بعد شد یک هفته بعد دو هفته.. تا الان که پول من و مهندس رو حدود سه ماهه که بهمون نداده با همون پروژه هایی که همزمان می‌گرفتیم، اونا هم پول رو هنوز پرداخت نکرده اند..

    من هربار که حقوق رو دیر پرداخت می‌کرد یا تاریخ میداد ولی واریز نمی‌کرد خیلی عصبی میشدم و دقیقا دیگه سر تایم سرکار نمی‌رفتم یا حوصله کار کردن نداشتم..

    توی فایل اول الگوهای تکرار شونده، تونستم بالای هشتاد مورد الگویی که توی کارم برخورد میکردم رو بنویسم.. همینطور توی روابط، الگوهای مسافرت، الگوهای آموزش و یادگیری یه مبحث، الگوی سلامتی، ورزش، روابط اجتماعی و همه اینهارو لیست کردم که از هرکدوم تعدادی رو یاداشت کردم و توی این چند روز همه رو کامنت میکنم..

    توی کاری که الان میخام برم دوبار بدقولی کردم و نرفتم.. انگار این بدقولی الگوی کاری منه و داره خودش رو توی شرایط به شکل های مختلف نشون میده و هربار هم اذیت میشم.. و بدرستی استاد گفتند که “می‌خواهیم تغیر کنیم ولی نمیتونیم” منم هربار که میخوام سر قولم وایسم یه شرایطی پیش میاد که نشه..

    اینو هم خوب متوجه نشدم که اگه من الگوی تکرار شونده برای کسی دیگه باشم، من چکار باید بکنم؟

    یعنی اون باور هم در من هست؟

    انگار منم که مشترکم توی این وضعیت و کاری که میشه کرد خودم رو از این چرخه رها کنم و خارج بشم.. ممکنه دیگران توی اون چرخه بمونن ولی منی که میخام این الگو رو در خودم درست کنم حتما به شرایط بهتر هدایت میشم..

    اینا هم نشونه هست که در چه وضعیت و فرکانسی هستم و الگوها و باورهام دارن چه فرکانسی رو ناآگاهانه میرفتن و منم خیره به نتایج و متعجب نشستم!!!

    یه مورد دیگه هم که الان یادم آمد اینکه

    من با آدمهایی رابطه خوب دارم که ضعیفن

    یعنی توی زندگیشون از لحاظ احساسی ضربه میخورن یا بقیه بهشون زور میگن یا نمیتونن کاری رو تا آخر پیش ببرن یا بی پولن یا از عهده وظایفشان بخوبی بر نمیان یا خیلی احساسی ان و کنترلی رو عواطف و احساساتشون ندارن یا کوچیک تر ها بهشون بی احترامی میکنن.. ودر مقابل از آدم های قوی خیلی خوشم نمیاد و اصلا باهاشون رابطه خوبی ندارم یا قهرم.. با اونایی که مستقل هستند و درآمد خوب دارند یا آزادی مالی دارند مخصوصا اعضای خانوادم( اینو الان متوجه شدم)یا اونایی که راحت حرفشون رو جلو جمع میزنن یا قدرت کلام دارند یا با خیلی ها در رابطه هستند در اجتماع..

    حس میکنم دقیقا باورهای بدی نسبت به آدم های موفق و مستقل و ثروتمند و توحیدی و آزاد و زیبا و شاد و.. اینا دارم.. غیر از اینم نمیتونه باشه چون الان بیکارم و فقط دویست هزار تومن توی کارتم دارم.. دوره عزت نفسرو بهش نوک میزنم.. قدم اول رو فقط دوبار توی ماه دیدم.. انگار خودم شبیه همون الگوهایی شدم که توی زندگیم میبینم..

    قانون واقعا درست عمل میکنه..

    استاد هم درست میگه

    ظرف عزت نفس ارزشش خیلی سنگین تر و بالاتر از هر عامل موفقیت دیگه ای هست..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    راحله زرین ابادی گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    سلام و سپاسگزار بی نهایت هستم به استاد عباس منش عزیز و همه دوستان واقعا از اینکه الان این فایل نگاه کردم و کلی ازش درس بردم و لزت بردم حد نداره البته من همین فایل چند وقت پیش چند دفعه دیدم ولی دیدگاهی و لذت و درسی ک من الان از این فایل گرفتم در مقایسه با دفعه های قبل دیدم قابل مقایسه نیست واقعاا الان معنای این حرف پی بردم ک برای ابنکه متوجه فایل ها بشی باید در مدار درستش باشی یعنی چ.بینهایت از استاد عزیزمون عباس منش بخاطر این درس و عبرتی ک بهمون میده سپاسگزارم و ممنونم از بقیه بچه های سایت بخاطر نظر هاشون ک با ما درمیان میزارن.انشالله هرکجا هستین شاد وسالم و خوشبخت باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    سلام استاد عزیزم

    از زمانی که با استاد اشنا شدم الگوها تکرار شونده تو زندگی ام خیلی خیلی کمتر شده ولی تو بحث مالی هر چند وقت یکبار یک استپ میکنم ولی با هدایت خداوند ورفع یک سری موانع باعث میشه یک قدم جلوتر برم

    اما الگوهای تکرار شونده خوبی که قبلا و الان برام اتفاق می افته این که بیشتر با افرادی بر میخورم که بخشنده هستند

    اما جواب،سوال

    من خیلی بهم میریزم از افرادی که مسئولیت خودشون را انجام نمیدن و باعذر بهانه میگذارن به عهده من و بدتر اینکه یکی دایه مهربان تر از مادر براشون میشه و دلسوزی میکنه و میخواد من مسئولیتشو انجام بدم

    این الگو قبلا خیلی برام تکرار میشد و من سر دلسوزی نادیده میگرفتم ولی ان افراد این کارشون رو دوباره و دوباره تکرار میکردند

    اما خدا را شکر خیلی وقته با این مورد برخورد نکردم ولی اگر بینم با دیگران هم این جور برخورد میشه بهم میریزم

    2-افرادی که راحت از مسائل شخصی دیگران سوال میپرسن و اگر طرف جواب نداد میگن حتما ریگی به کفشش بوده که نگفته

    3-افرادی که مسائل شخصی دیگران را هزار جا بازگو میکنند وقتی میگیم چرا مسئله خصوصی زندگی فلانی رو به دیگران گفتی در حالی که خواسته بود به کسی نگیم میگه اخه من نمیتونم دروغ بگم ازم سوال کردن که میدونی ماجرافلانی چی بوده منم راستشو گفتم

    4افرادی که برای انجام یک سری کاراهاشون دنبال پایه و یا انگیزه دهنده میگردن

    5- کسی که بدون اجازه به دفتر و کتابهام دست بزنه

    6-افرادی که ازم راهنمایی میخوان اما عمل نمیکنند کلی حرص میخورم

    من متوجه شدم که نگرانی از حرف و قضاوت مردم تو وجودم کمی پررنگه

    فایل بسیار عالی بود واقعا تا به حال نمیدونستم با افرادی که الگوی تکرار شونده دارند چطوری رفتار کنم ممنون از راهنمایی عالی تون

    مشتاق دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سیف الله خالقی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    استاد.سلام

    خانوم.شایسته.سلام

    به خودم میگم بیشتر

    تو فایل مصاحبه گفته بودید که بیس عزت نفس.وبچهایی که از عزت نفس استفاده

    کردن بیشتر متوجه میشن که این فایل وکلا فایلهای الگوها تو دوتا کفه ترازو هستند.که واقعا الگوها سنگینی میکنن

    استاد چه قدر ظرفتون بزرگ شده وچه

    قدرما صفا میکنیم.با شما دوست داشتنی

    الگوهارا اصلا نمیشه قیمت روش گذاشت

    خودش یه دوره کامل.ایشاله بتونیم بیشتر

    درک کنیم.

    شاد ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    خداوند را هزاران بار شاکرم که امروز هم در مداری هستم که بتوانم در سایت فعالیت کنم.

    انسان ها به راحتی تغییر نمی کنند، این جمله را من حدود یک سال است که در ذهنم دارم مرور می کنم و هر وقت تصمیم به تغییر کسی می گیرم این جمله را به یاد می اندازم، اخیرا هم وقتی خودم از رفتار های ناشایست خودم خسته می شوم و به خودم می گویم که دیگر هرگز همچین کاری را نخواهم کرد آن جمله به یادم می افتد و متوجه می شوم که در یک لحظه هیچ چیز نمی تواند تغییر کند و با مرور زمان و با رعایت قانون تکامل همچین اتفاقی می تواند رخ دهد.

    یکی از اخلاق هایی که من دارم این است که اگر در رابطه ای جدی باشم و طرف مقابل حرف های منفی بزند..) نمی توانم رفتار او را تحمل کنم، شرایطم را به او توضیح می دهم و می گویم یا باید پیش من آدم مثبتی باشی و یا من دیگر نیستم. سر این مسئله از چند نفر به من تضمین کرده اند که “قول می دهم دیگر همچین اتفاقی رخ ندهد” و من از سر دلسوزی قبول کرده ام، ولی همان طور که استاد فرمودند، معمولا طرف به قول خودش عمل نمی کند و بعد از مدتی باز هم همان مسئله پیش می آید. دلسوز من برای دیگران ضربه های زیادی را به زندگی شخصی من وارد کرده است، مطمئن هستم این مسئله برای دوستان عزیزم هم صادق است، خداوند را هزاران بار شاکرم که حرف های استاد روی من تاثیر می گذارد و باعث می شود تا با مرور زمان این گونه حرکت ها را که اول به خودم ضربه می زنند را تشخیص دهم.

    در کامنتی که دیروز در قسمت اول الگو های تکرار شونده نوشته بودم، گفته بودم که من با بعضی از رفتار های خانواه ام مشکل دارم، قضیه امروز درباره آن ها نیز صادق است، الان سال هاست که بعد از گله و شکایتی که از مادر و خواهرم بابت سر و صدای آنها می کنم، ان ها به من قول می دهند که دیگر همچین اتفاقی رخ نخواهد داد ولی به راحتی عین همان اتفاق رخ می دهد، البته درباره مسئله آن ها مشکل از من است، مشکل از من است که از آن ها همی خواهم جروبحث نکنند و به آن ها توجه می کنم، و ظیفه من این است که خون سرد به کار خودم برسم و حدالامکان در اتفاقات بین آن ها دخالت نکنم.

    خداوند را شاکرم که متوجه این موضوع شده ام و دارم تلاش می کنم که خودم را تغییر دهم. خدایا هزاران بار شاکرت هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2020 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر

    یعنی من هرچقدر این فایل رو گوش بدم بازم کمه !

    آنقدر ریشه داره عین ریشه های درخت تو تمام تار و پودم پیچیده این الگوها و واقعا تغییرش سخته

    یه جاهایی اون ترس ها و تردیدها و شرک ها یقم رو میگیره که خودم باورم نمیشه !!

    خب از الگوهای تکرار شونده خودم اول بگم !!

    بسیار باگذشت و مهربونم و ساده و زودباور که باعث میشد همیشه دیگران ازم سواستفاده کنن و همسر که لم منو دستش اومده بود هرجور می‌تونست ازم سواستفاده میکرد و من مثال همون دختر خانم و همسرشم !!

    گذشت مالی بسیار زیاد داشتم و قدر پولم و نعمتهای زندگیم رو نمی‌دونستم

    مدام پول قرض میدادم و خرج دیگران میکردم و به نظر خودم گذشت و انسانیت داشتم !!

    اینها همه از پدرم بهم رسیده

    اصل و اساس باورها و ریشه ایراد داره !!

    زمان جدایی همسرم همه مال و زندگی و خونه و ماشین منو جارو کرد و برد !! بازم گذشت میکردم و میگفتم برمی‌گردم !!

    یعنی عملا حماقت محض بود اما من خودمو گول میزنم

    شدیدترین احساسات منفی در حدی که جامه میدرم و هرچی از دهنم درمیاد میگم وقتی هست که پدرم و خانوادم ، بهم تهمت ناموسی میزنن !! به راست یا به دروغ نقل دهنشون بود !!

    اینهمه عزت نفس نابودشده و تهمتها و نادیده گرفتن ها از بچگی تا الان باعث شد خودم قدر خودمو ندونم و استانداردهام بیاد پایین !!

    درد و دل کردن و صحبت با دوستانم آرومم میکرد اما عملا مشکل سرجاش بود !

    وقتی استاد از ریشه میگن !

    ریشه ش : عدم عزت نفس و خودباوری و عدم احساس لیاقت بود که باعث قربانی شدن و مظلوم واقع شدن میشد

    اینها الگوهای تکرار شونده منفی من هست !

    بخشش و کوتاه اومدن و از خودم کندن به دیگران دادن، و به فکر خود نبودن و خواسته های دیگران رو ترجیح دادن و فداکاری و آخرش هم بدترین رفتارها با خودم شدن و درس جهان که بابااااا به خودت بیا قدر خودتو بدون استانداردهات رو بالا ببر و عزت نفس از دست رفتت رو خودت برگردون به خودت که دنیا ، آینه ای از درونته و هرچیزی میبینی همون چیزیه که تو ذهنت ساختی و بعد تجربش کردی

    همیشه دوست داشتم خودم زندگیم رو بسازم و دستان خدا رو رد میکردم !

    الگوی تکرار شونده بعدیم ، خوبی کردن بیش از حد ، بیش از حد ، به دیگران بود !!

    با باور اینکه من بذار خوب باشم من بذار از خودم بکنم انگار که من مهم نبودم و تایید دیگران و اینکه من آدم خوبه م مهم بود !

    به حق که ظلم فرد به خودش که توی قرآن هست همینه !

    ایکاش خودخواه بودم و خودمو بیشتر میدیدم و مهربون تر با خودم بودم نه با دیگران !!

    اول با خودم

    اول خودم

    اول خودم

    بعد دیگران

    بعد عزیزان و دوستان

    الگوی تکرار شونده من وقتی بود که تصمیم مهمی میخواستم بگیرم و سردرگم میشدم و پر از ترس جوریکه چهار ساله قنادی رو شروع نمیکنم !

    شدیدترین احساساتم از طرد شدن و نشنیده گرفتن من میاد که از بچگی همیشه طرد میشدم و مهم نبودم و مرغ همسایه غاز بود و همیشه من مقصر بودم و الان بعد 32 سال حتی تو زندگی زناشویی ، حتی تو روابطم یقه م رو بدجور می‌گرفت و خلایی ایجاد میکرد برای سواستفاده دیگران !!!

    ولی وحشتناک ترین احساساتم وقتی میاد سراغم که ظلم از خونوادم میبینم و زور می‌شنوم

    باورها و ریشه ش تایید پدر که خداروشکر هیچوقت نداشتم !

    شرک که قدرت دست اوناست !

    دختر که نمیتونه مستقل باشه نمیذارنم بعد جداییم هم تنها زندگی کنم ! با بچم !

    و معلومه کجاها پام رو گازه و کجا رو ترمز !!

    استاد وقتی ریز میشم تو خودم میترسم !

    چیا که ازم درنمیاد!

    دلیل همه اتفاقات زندگیم داره پیدا میشه !

    خدا هدایتم کنه به باورها و زیروکردن خودم و مغزم و فکرم ….

    ممنونم ازتون….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    میثم معصومی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    به نام خدوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز وخانم شایسه مهربان ودوستان گلم

    استاد عزیزم بی نهایت ازتون تشکر میکنم که این فایل اماده کردین و باورهای را گفتین که 99درصد نه 100 درصد من توشون مشکل دارم وتعجب میکردم چرا رابطه ی خوبی تجربه نمیکنم وارد رابطه میشم هفته اول رابطه خوبه هفته دوم متلاشی میشه خودم تعجب میکردم که چرا اینجوری میشه اما حالا که شما استاد عزیز این ترمزها را گفتین به عمق فاجعه پی بردم که مثلا همین احساس لیاقت چه با من کرده بود

    یه مدت بود که روی دورها تمرکز چندانی نداشتم اما یکماهی هست که خیلی محکم جدی دارم روی دورها کار میکنم چندتا دوره از شما دارم روانشناسی ثروت ،عشق مودت ،عذت نفس،قانون سلامتی،ارزش تضاد،

    این دفعه که خواستم شروع کنم یه حسی بهم گفت از عشق مودت در روابط شروع کن با تعهد خیلی بالا شروع کردم روزانه 5یا6 ساعت وقت میزارم براش

    و این تعهد بالا باعث شده این فایلها بیاد روی سایت وهمه هم درمورد روابط بیس کار باشه 100 درصد این کار خدا هسته که این فایلها برای من داره میاد روی سایت وخدایا هزاران مرتبه شکرت وهزارن مرتبه شکر که از زبان شما استاد عزیز دارم این صحبتا را میشنوم

    شما گفتین که رابطه های که با عشق هستن ببینین وتحسین کنین من پیش خودم میگفتم همه رابطه ها خرابن همه دارن مینالن از شریک رابطه عاطفیشون به خودم امدم گفتم این مدار قبلی من بوده که این ادمارا میدیدم مدارم عوض کنم این ادمام عوض میشن ادمای با عشق میان جلو از سریال زندگی دربهشت وسریال سفر به دور امریکا شروع کردم وشروع کردم به تحسین کردن دیشب داشتم یه مسیر طولانی رانندگی میکردم اهنگ هم داشت میخوند امدم اهنگ قطع کردم شروع کردم به سپاسگذاری از خداوند وتحسین کردن یه لحظه یه نفر که زندگی با عشقی دارن امد توی ذهنم که فلانی در نزدیکی ما چه رابطه خوبی دارن تو روابط دیگه همینجور شروع شد به امدن که فلانی هم هست فلانی هم هست چرا من اینا را نمیدیدم تا حالا رسیدم در خونمون دیدم همسایه خودمون چقد اینا رابطه عاشقانه ای دارن من تویی 32 سال همسایگی اینا رو ندیدم و دلیلش این بود من توجهم روی اونا که زندگی داغونی دارن بود واونا را میدیدم والان تغییر کانون توجه من باعث شده که نشونه ها بیان تو زندگیم و چون به استاد وقانون ایمان دارم اگه تویی این مسیر ادامه بدم صددرصد رابطه با عشق را هم تجربه خواهم کرد

    و در اینده نزدیک نتیجه این کار کردن روی خودم دوباره کامنت خواهم کرد در همین فایل

    دراخر بی نهایت سپاگذارم ازت استاد امیدوارم همیشه شادو سلامت وپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام عزیزای دلم خدا رو هزار با شکر بخاطر قوی بودن خودم بخاطر یافتن این مسیر

    من طاهره

    صحبتاتون عالی بود استاد بی نظیر من که خداوند من رو لایق دونسته که استادی چون شما داشته باشم

    من بخاطر همین اخلاقی که گفتین که عادت به بخشیدن راحت افراد رو دارم خیلی راحت نادیده میگیرم سریع میبخشم

    من بارها از یکسال بعد عقدم شوهرم با روش های مختلف بهم خیانت کرد هر دفه ی توضیحی داشت که اخریا دیگه من محکوم شدم به بیمار بودن که من زیادی شکاکم و اخرش شد که ایشون گفتن میخان ازدواج کنن و من اسم کار خودم رو گذاشته بودم تلاش برای زندگی و نگه داشتن زندگیم

    آخه به چه قیمتی و در آخرطلاق گرفتم و هر چند دوباره قبل طلاق ایشون حتی با گریه اصرار میکردن درس میشم و… دیگه بالاخره بگفته خودم عاقل شدم

    بارها بهم دروغ میگفتن و هر دفه به ی روشی توجیح میکرد و بارها میشد اصلا شنونده خوبی نبود من از احساساتم میگفتم ولی اصلا متوجه نمیشد نادیده میگرفت کلا انگار نه انگار من حرف میزدم

    هرکار دلش میخاست میکرد..

    واقعا ضربه ها خوردم.

    در مورد قرض دادن و یا ماشین دادن من بهتر شدم ولی هنوز کامل نمیتونم بگم نه.

    و هزار هزار بار شکر با تغییراتی که کردم شخصیت درب و داغونمو درست کردم خداوند بهم ایمان داد بهم قدرت داد و خودش در قالب یک فرد به باورهای من جان داد و ی شخصی سرراه من قرار گرفت

    که دروغ و خیانت خط قرمزشه ی ساله با همیم اصلا لازم نیست من از خودم بگذرم

    جوری این رابطه تو این ی سال پیش رفته که طرف مقابلم و خودم کامل خودمونیم اصلا فیلم بازی کردن نداریم.

    و الان فقط میمونه دوتا بچه داریم من ی پسر و ایشون ی دختر

    الان در مورد بچه هامون نمیدونیم چکار کنیمواقعا نیاز بههدایت خدواند دارم و همین جا از خدا میخام همین طور رشد من رو با اشنا شدن با این فرد بهم نشون داد همین طور واضح به من نشون بده در مورد بچه ها چه تصمیمی بگیریم.

    خدایا توکل به خودت من بدون وابستگی به این شخص و باور اینکه ایشون دستی از هزار دست دست خودته برای من

    من رو هدایت کن مهربانترین.

    باعشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: