مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • تحقق خواسته ها ترکیبی است از انجام اعمال هماهنگ با خواسته یا به قول قرآن (اعمال صالح) + ترک یک اعمال ناهماهنگ با خواسته؛
  • رسیدن به خواسته ها معنوی ترین کار دنیاست؛
  • وقتی به هر خواسته ای می رسی، جهان پیرامون خود را در ابعاد زیادی رشد می دهی؛
  • تئوری مدارها
  • رابطه مستقیم میان “تحقق یک خواسته” و ” معنویت”
  • چگونه از مدار فعلی به مدار بالاتر صعود کنیم
  • باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته ها
  • امکان پذیری رسیدن به خواسته ات را با محدودیت های شرایط کنونی ات نسنج
  • چگونه از مسیر تحقق خواسته هایم لذت ببرم؛

تمرین دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”:

با توجه به آگاهی های این قسمت، چه راهکاری شخصی را می توانید برای صعود از مدار فعلی به مدار، برای خود لیست کنید؟


منابع کامل درباره محتوای این قسمت: دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

آگاهی های این دوره در یک کلام، ردّ پاهای استاد عباس منش در مسیر تغییر شرایط نادلخواه، خلق شرایط دلخواه و تحقق خواسته ها یکی پس از دیگری است.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

323 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه سليمى» در این صفحه: 6
  1. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمد لله رب العالمین

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    اهدنا الصراط المستقیم

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به استاد مریم جان شایسته تحسینم

    و سلام به دوستان عزیزم در این مکان مقدس

    الهی که حال همه جوره عالی عالی باشید

    رد پای امروزم از یک روز بسیار زیبا و زندگی به سبک عباسمنشی

    دیروز چند بار این فایل رو با دقت و تمرکز گوش کردم و مابینش کارهای روزانه خونه رو انجام دادم، و نتبرداری در دفترم حدود ساعت 20 تموم شد، و بعد از اون با دخترام و لیلین کوچولوی  قند عسلم سکایپ(تماس تصویری) داشتیم و کلی لذت بردیم

    و کارهای دیگری هم بود که انجام دادم، و بعد نشستم سر کامنت نوشتن، و بعد که دیدم وقت خوابم داره خیلی دیر میشه نیمه کاره ولش کردم و رفتم خوابیدم، گوشه چشمی هم به سایت داشتم و خوشحال بودم که کامنتا هنوز منتشر نشده! چون وقتی منتشر میشه من مثل آهنربا کشیده میشم بسمت خوندن کامنتهای بسیار زیبا و مفید دوستانم و بازم کامنت نوشتن خودم به تاخیر می افته

    با احساس خوب و با سپاسگزاری و گفتگوهای زیبا و دلنشین با خداوند بینهایت هدایتگر و مهربونم بخواب رفتم، و صبح شاداب و با انگیزه و احساس عالی برای نماز صبح بیدار شدم( با اینکه دو سه ساعت بیشتر نخوابیده بودم)، و باز هم  با نام خداوند و آیات زیبای سوره حمد و سپاسگزاریها از جام بلند شدم و گفتم امروز یکی از بهترین و زیباترین روزهای زندگی منه! یعنی با ایمان و اطمینان گفتم،برخلاف روزهای قبل که می گفتم یکی از زیباترین روزهای زندگیم خواهد شد، یعنی همین الانم هست، و بعد از نماز کامنت نیمه کاره مو تموم کردم و ارسال کردم خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    بعد رفتم حمام که دوش بگیرم، اینم بگم که چند وقتی هست ما با دوش حمام داستان داریم، برای خودش هی سرد میشه هی گرم میشه و  بعضی وقتها دو سه دقیقه یکسره آب سرد میاد، و من با کنترل ذهن احساسمو خوب نگه میداشتم،

    احتمالاً دوستان هم شنیدن از دیگران که میگن خونه هایی که سیستم شوفاژ با پکیج دیواری دارن همه شون همینجوریه!

    همینکه وارد حمام شدم شروع کردم به گفتن باورهای قدرتمند کننده هماهنگ با خواسته ام(هر دقیقه آب سرد و گرم نشه)

    منم که تمام اتفاقات زندگی خودم رو خلق می کنم، و من امروز میبینم که آب هی سرد و گرم نمیشه

    خداوند زمین و آسمونها رو مسخر من کرده، و…

    و اینجوری شد که هفتاد هشتاد در صد آب سرد و گرم نشد، چند بار هم از فرمان من سرپیچی کرد که اونهم تکامل رو به خودم یادآوری کردم

    خلاصه که نیاز به کنترل ذهن نداشت دوش گرفتن امروزم

    بعد هم با همسرم وسائلو گذاشتیم ماشین و بسمت طالقان حرکت کردیم، و از قبل هم توی تمرین ستاره قطبی صبحم گفته بودم که توی راه همه اش زیبایی می بینم و شکارچی نکات مثبت خواهم بود،  و توی راه اتوبان کلی چیزهای زیبا دیدم و تحسین کردم، با همسری صحبتهای قشنگی داشتیم، و بعد رسیدیم به جاده زیبای طالقان و بعد از نیمساعت رسیدیم به جاهایی که برف بیشتری روی دامنه کوهها بود و در جاهای مختلف مردم ماشیناشونو پارک کرده بودن و مشغول برف بازی و سر خوردن با تیوب روی برفها بودن، به همسر جان گفتم ما هم پیاده شیم، اونم سریع ماشینو کنار جاده پارک کرد، و پیاده شدیم، ایشون شال گردن همراهش نیاورده بود، من ژاکتشو دادم بهش و اونم روی سر و دور گردنش گذاشت، و من نگران قضاوت مردم نشدم که بگن این دیگه چیه دور گردنش پیچیده،از یکی از ماشینها هم یک آهنگ و ترانه شادی پخش میشد که آدم هوس رقصیدن میکرد، بعضیها صندلی گذاشته بودن و آتیش روشن کرده بودن بعضیها با تیوب رو برفها سر میخوردن بعضیها عکس می گرفتن و خلاصه هر کسی به یه شکلی مشغول لذت و تفریح بود، من و همسری هم رفتیم تو برفها من چند تا گل برفی درست کردم و به همسرم پرتاب کردم کلی خندیدیم همسرم سرپا نشست روی برفها و گفت منو هل بده تا سر بخورم منم هلش دادم یه کمی سر  خورد و بعد چپه شد بازم یه عالمه خندیدیم مردم هم بما نگاه می کردند و لبخند میزدند، همسرم همیشه اینجوری نبود بیشتر وقتها یه جا می نشست و تماشا میکرد 

    خلاصه حسابی کودک درونمونو آزاد کردیم عکس گرفتیم، من رعایت همسرمو کردم و گرنه می رقصیدم! البته باز هم یه تکونهایی بخودم دادم!

    و بعد هم سوار شدیم و اومدیم و رسیدیم طالقان و چون وقت ناهار بود  رفتیم رستوران و خودمونو مهمون کباب کوبیده مشتی کردیم و اونجا هم یه موسیقی سنتی و آواز خیلی زیبایی در حال پخش بود،

    بعد از ناهار سوار ماشین شدیم همسرم گفت چه قیمتش مناسب بود، گفتم امروز همه چیز ساز موافق میزنه!

    بعد هم رسیدیم خونه باغمون که من بهش میگم پارادایس کوچیک من و بعد همسرم میخواست بخاری رو روشن کنه بمن گفت شما بیا روشنش کن شما فرکانسهات معجزه می کنه! (چون بخاطر سردی هوا خیلی وقتها دیر روشن میشه) و من کلی لذت بردم از این حرفش! و با یه بار روشنش کردم !

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    این هم رد پای امروز من

    بهترین ها رو برای همه تون آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ“15” سوره ذاریات

    همانا اهل تقوا در باغ‌ها و (کنار)چشمه‌ها (جاى دارند)

    آخِذِینَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُحْسِنِینَ «16»

    آنچه را پروردگارشان به آنان عطا کرده دریافت می کنند؛ زیرا که آنان پیش از این همواره نیکوکار بودند.

    کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ «17»

    آنان اندکی از شب را می خوابیدند [و بیشتر آن را

    به عبادت و بندگی می گذراندند.]

    وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ «18»

    و در سحرگاهان، استغفار مى‌کردند.

    وَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»

    و در اموالشان، براى سائل و محروم حقى بود.

    وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ «20»

    و در زمین براى اهل یقین نشانه‌هایى (بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا) است.

    وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21»

    و در (آفرینش) خودتان (نیز نشانه‌هایى از قدرت، عظمت و حکمت الهى است.) پس چرا (به چشم بصیرت) نمى‌نگرید؟

    وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22»

    و رزق شما و آنچه  به آن وعده داده مى‌شوید، در آسمان و عالم بالاست.

    فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ «23»

    پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، این سخن ما حق است همچنان که شما سخن مى‌گویید. (همان طور که در سخن گفتن خود شک نمى‌کنید، در گفته‌هاى ما نیز شک نکنید.)

    ===============================

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانوی نازنین و دوستان عزیزم

    الهی که حال دلتون عالی عالی باشه

    سپاسگزار خداوندم که آگاهیهای این فایل ارزشمند  رو بگوش جان میشنوم

    آخی یادش بخیر عکس مامان استادو دیدم با لباس احرام یاد خاطرات شیرین سفرهای مکه من و همسرم و دخترام و پدر و مادرم افتادم، زمانی که ما 9 سال بخاطر ماموریت کاری همسرم در قطر زندگی می کردیم، که با عربستان سعودی هم مرزه، و مکه رفتن از اونجا خیلی راحت بود و ما چند بار رفتیم   یه بارشو هم با ماشین خودمون رفتیم…

    سعی بین صفا و مروه، نماز درمقام ابراهیم، رفتن به عرفات سنگ زدن به شیطان، قربانی کردن، بالا رفتن از کوه و رسیدن به غار حرا…

    مثلاً اومده بودم کامنت بنویسم! فرو رفتم تو خاطرات و تجربه های شیرین

    خدایا شکرت هزاران بار شکرت

    ——-

    استاد با رسیدن به آزادی مالی دستی از دستان خداوند شد و تونست مادرشو بفرسته مکه که یکی از بزرگترین آرزوهای خودش و مادرش بود

    و به عقیده استاد شرایط رفتن مادرش به مکه زمانی فراهم شد که ایشون تغییر کرد، ترسهایی رو گذاشت کنار، ایمان و شجاعتهایی نشون داد و کارهای زیادی انجام داد

    یعنی باز میرسیم به این قانون که هر کسی خالق زندگی خودشه

    وقتی که ما به خواسته مون میرسیم

    رسیدن به خواسته ها یک امر مقدسه

    وقتی که ما به خواسته مون میرسیم جهان پیشرفت می کنه

    وقتی که ما به خواسته هامون میرسیم، چه در زمینه مادی و ثروت باشه یا معنوی، یا سلامتی یا روابط؛ افراد زیادی رو تحت تاثیر خودمون قرار میدیم، از جمله همسر، فرزند، پدرو مادر، دوست، همکار، جهان

    برای رسیدن به خواسته هامون یه سری کارهایی رو باید انجام بدیم که هماهنگ با خواسته باشه

    و یه سری کارهایی رو که ناهماهنگ با خواسته هست نباید انجام بدیم

    باید بتونیم ورودیهامونو کنترل کنیم، هدفهامونو مشخص کنیم، و در جهت اهدافمون حرکت کنیم

    تمام اتفاقات زندگی ما رو کانون توجهمون و  باورهامون بوجود میاره

    ما با افکار و باورهامون در مدار خاصی قرار میگیریم

    جهان رو بصورت مدارهای متحد المرکزی ببینیم که بی انتها هستند

    از  پائین ترین و بدترین و تاریک ترین مدار  اسفل السافلین، تا بالاترین و بهترین و روشن ترین مدار که بهشته

    درجه درجه از تاریکی به روشنایی تغییر می کنن

    هر چقدر به مدار بالاتر و روشن تر بریم

    اتفاقات بهتر و نعمتهای بیشتری رو تجربه می کنیم، ایده های بهتری رو تجربه می کنیم، آدمای بهتری وارد زندگیمون میشن، درآمدمون بالاتر میره، همه چیز در اون مدارها ساده تر و راحتتره

    کاری که باید انجام بدیم اینه که بیاییم با افکارمون با باورهامون خودمونو به مدار بالاتر برسونیم،

    با(کنترل ورودی ها، چیزهای نامناسب رو نشنویم و در موردش صحبت نکنیم، با کنترل تمرکز و ایجاد باورهایی که بما احساس قدرت میده ایمان میده،احساس توکل میده، احساس خوب میده، با دیدن نعمتهامون، با سپاسگزار خداوند بودن، با تغییر زاویه دیدمون به هر مسئله جوری که ازش انرژی و قدرت بگیریم بجای اینکه مایوس و ناراحتمون کنه

    بحث تکامل رو هم کاملاً باید درک کنیم و در نظر بگیریم که تغییر مدارها یکشبه اتفاق نمی افته

    ابتدا ذهن مقاومت می کنه، باید ادامه بدیم تمرین کنیم  روی خودمون کار کنیم

    و رویاها به حقیقت می پیونده

    هیچ آرزویی اونقدر بزرگ نیست که بهش نرسیم

    خیلی وقتها رویاهامونو بعلت اینکه باور نداشتیم که بهش میرسیم،چنان فراموش کردیم که کلاً از مدارش خارج شدیم

    ولی می بینیم استاد که یه آدم کاملاً معمولی و بدون هیچ مقام و موقعیت خاصی بوده تونسته به خواسته هایی برسه که خیلیها در رویاهاشونم نمی تونن تصور کنن، باور می کنیم که میشود، میشود

    استاد هم با نتایجش بما میگه میشود میشود، و هم در فایلهای هدیه و دوره ها باعشق و با صداقت راهش رو بما آموزش میده

    مواظب باشیم شرایط فعلی ما رو وادار به تسلیم نکنه، ما رو از اهدافمون دور نکنه

    باید بتونیم رویاهامونو توی ذهنمون نگهداریم، بهش بال و پر بدیم، تغذیه اش کنیم، خدا رو باور کنیم، از تواناییهامون استفاده کنیم

    باید حرکت کنیم، در مسیر درست

    اگر در مسیر نادرست یعنی ناهماهنگ با خواسته حرکت کنیم هرچقدر بدویم هی دورتر میشیم

    باید توقف کنیم، فکر کنیم، باورهامونو درست کنیم، و بعد در مسیر درست حرکت کنیم

    اگر در مسیر علایقمون حرکت کنیم، با باورهای درست، با ایمان و توکل، نه خسته میشیم نه مایوس میشیم وسط کار،مسیر رو با عشق میریم و لذت میبریم، و خود مسیر میشه نتیجه

    فایلها روبارها و بارها باید گوش کنیم و نت برداری کنیم تا خوب جابیوفته تو ذهنمون، و هربار چیزهای جدیدی میشنویم بخاطر اینکه مدار ما تغییر می کنه و کمی بالاتر میره، و در مدار جدید درک ما بهتر میشه و لامپهای جدید تو ذهنمون روشن میشه

    و مسیر انتهایی نداره، تا وقتی که زنده ایم باید حرکت کنیم، توقف در دنیای مادی وجود نداره، ما یا در حال سقوط هستیم یا در حال صعود

    اگر رو خودمون کار نکنیم سقوط می کنیم

    با عشق در مسیر درست حرکت کنیم، خوب زندگی کنیم، لذت ببریم از زندگی، و با این روش میتونیم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن بکنیم

    —–

    خدا رو شکر که با حضور متعهدانه در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر، تمام صحبتهای استاد در این فایل بصورت عملی دارم تجربه می کنم

    تنها کاری که باید بکنم اینه که پر قدرت همین مسیر رو ادامه بدم

    از خدای مهربان درخواست می کنم که خودم و همه شما دوستان عزیزم در این مسیر ثابت قدم باشیم

     

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام به پسر عزیزم آقا رضا

    سپاسگزارم که برام پاسخ نوشتی

    ممنونم از لطف و تحسینت

    و متشکرم که منو مامان فاطمه خطاب کردی، باعث افتخار منه

    منم پارسال رفتم آبشار کرکبود خیلی حس خوبی داشت

    کلاً توی طبیعت انگار آدم بیشتر عظمت خداوند رو احساس می کنه و با فرکانس خداوند هماهنگ میشه و حال روحانی و معنوی بیشتری پیدا می کنه، و در قرآن هم آیاتی داریم که میگه در زمین بگردید سفر کنید و نشانه های خداوند رو ببینید

    من یکی از سپاسگزاریهام برای همین طالقان و جاده طالقانه که هر وقت از تهران به طالقان میاییم یا از طالقان به تهران میریم از اونجا رد میشیم، و اتفاقاً دیروز که تو همون جاده بودیم تو ماشین به همسرم میگفتم که همه کسانی که اینجا میان حالشون خوبه، میان برای لذت و تفریح، اهمیت میدن به تفریح و خودشونو لایق لذت و شادی میدونن

    باز هم از شما سپاسگزارم که با پاسخت اینها رو بیاد آوردم

    شاد و سلامت باشی، خوشبخت و ثروتمند باشی، و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام عزیزم سلام زینب دلبر

    فدای محبتت، چقدر شما نازنینی چقدر مهربونی تحسینت می کنم

    سپاسگزارم که برام پاسخ نوشتی

    خدا رو شکر که کامنتم به شما و دوستان دیگه حس خوبی داده

    خدا رو شکر برای این رابطه های زیبا در خانواده صمیمی عباسمنش

    خیلی خوشحال شدم از خوندن پاسخت و انرژی مثبت بالایی که در نوشته ات جاری بود و احساسمو عالیتر کرد

    متشکرم متشکرم متشکرم

    خیلی دوست دارم و روی ماهتو می بوسم

    در پناه الله یکتا هر روز شادتر سالمتر خوشبخت تر و موفقتر باشی

    سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام به بهار جانم

    سپاسگزارم دختر زیبا و نازنینم که بکامنتم پاسخ دادی

    ممنونم از محبتت و تحسینت

    چه عکس پروفایل قشنگی داری

    چه لبخند دلنشینی روی لباته

    الهی که همیشه خندان باشی

    داستان هدایتت رو هم خوندم خیلی زیبا بود، هم پاسخت و هم داستان هدایتت حس خیلی خوبی بمن داد

    تحسینت می کنم که خوب روی خودت کار می کنی

    چقدر عالیه که اینجا همه همدیگه رو تحسین تشویق می کنیم، عشق نثار همدیگه می کنیم، به هم انگیزه میدیم و انگیزه میگیریم

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    دوست دارم و روی ماهتو می بوسم

    الهی که هر روزت زیباتر و بهتر از دیروزت باشه موفقیتهات روز افزون باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام و درود به زهرا خانم عزیزم

    لطف کردین که به کامنتم پاسخ دادین، سپاسگزار محبت و تحسینتون هستم

    زهرا جان گفتن اسمتون چه حس خوبی بمن داد چونکه همنام خواهرم هستین که 13 سال از من کوچیکتره

    من این مدتی که دارم بیشتر کامنت میزارم و تو کامنتام درباره تغییراتم و اتفاقات خوبی که برام رخ میده مینویسم هم برای خودم یادآوری میشه و بیشتر سپاسگزاری میکنم احساس خوشایندتری بمن میده و هم اینکه بازخوردهای زیبایی از جهان و از دوستان سایت میگیرم، بقول استاد شایسته جونم همه اش سوده و سوده و سود

    انشالله تو همین هفته برف بازی رو تجربه کنین و لذت ببرین و بعد هم با شوق برای ما تعریف کنین

    دوستون دارم و بوسه بر روی ماهتون میزنم

    الهی که شاد و سلامت باشین خوشبخت و ثروتمند باشین موفقیتهاتون روز افزون باشه

    و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: