داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «گروه تحقیقاتی عباس‌منش» در این صفحه: 2
  1. -
    گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
    مدت عضویت: 4058 روز

    سلام دوست گرامی

    استاد عباس منش دوره های زیادی آماده کرده که با کمک هر کدام از این دوره ها می توانید پایه و اساس و فونداسیون زندگی تان از اول بصورت اساسی بچینید و با این کار به نتایجی برسید که در همه ی این سالها آرویش را داشته اید

    زیرا تمام آموزش های این دوره ها، بر اساس بزرگترین قانون جهان یعنی قانون فرکانس ، آماده شده و تمریناتش بر این اساس طراحی شده است

    اگر بخواهم قانون فرکانس را به سادگی برای شما توضیح دهم، می توانم بگویم

    شما مثل یک دستگاه تولید کننده فرکانس هستید

    و جهان یک دستگاه ترجمه فرکانس به شکل اتفاقات، شرایط و آدمهایی که وارد زندگی شما می شوند.

    یعنی اگر می خواهید ببینید که چه فرکانس هایی ارسال می کنید، نگاهی به اتفاقات زندگی تان بیندازید و اگر از نتایج تان راضی نیستید ، تنها راه این است که فرکانس ها را تغییر دهید

    و تنها راه تغییر فرکانس ها نیز این است که باورهای خود را تغییر دهید

    آموزش های هر کدام از این دوره ها و تمرینات آن ، به شما کمک می کند تا باورهای مناسب در آن جنبه را ایجاد کنید و سپس نتایج شما تغییر می کند

    یعنی اگر هنوز درگیر مشکلات مالی هستی،

    هنوز بعد از اینهمه کار و تلاش مستأجری،

    هنوز نگران هزینه های آخر ماه و قسط و قرض و بدهی هستی

    هنوز در آروزی این هستی که به ویلای زیبای خودت در یک جای خوش آب و هوا سفر کنی

    بتوانی با خانواده ات ،یک سفر درست و حسابی داشته باشی، در یک رستوان خوب غذا بخوری، از بهترین پاساژها خرید کنی، رفاه مناسبی برای خانواده ات آماده کنی

    و می خواهی خودروی مورد علاقه ات را سوار شوی و … لازم است با استفاده از دوره روانشناسی ثروت، یک بار برای همیشه، فونداسیون جدیدی برای وضعیت مالی ات بچنیی

    و باورهایی ایجاد کنی که موجب شود، فرکانس هایی به جهان اراسل کنی تا جهان نیز اتفاقات را به شکل یک خانه ی مجلل، یک خودوری زیبا، یک ویلای ساحلی در یک شهر خوش آب و هوا، یک پس انداز قابل توجه،

    یک سفر زیبا و … در زندگی ات نشان دهد

    اگر مشکل شما این است که هنوز ازدواج نکرده ای زیرا هنوز با فرد مناسبی آشنا نشده ای؟

    اگر درگیر مشکلات ناشی از یک ازدواج نامناسب هستی.

    از درگیری ها و مشاجرات تمام نشدنی، خسته شدی و آروزی تجربه آرامش و رابطه ای توام با عشق و مودت را داری

    اگر هنوز نتوانسته ای یک رابطه عالی را تجربه کنی

    اگر از ترس طرد شدن، هرگز جرات برقراری ارتباط را نداری

    اگر رفتار اطرافتیانت با شما رفتار مناسبی نیست در حالیکه همان افراد با دیگران رفتار خوبی دارند، اگر نمی توانی با فردی که عاشقش هستی، ازداج کنی و …

    باید باورهایی را در خود ایجاد نمایی که در دوره عشق و مودت در روابط آموزش داده شده و آن تمریناتش را انجام دهی

    اگر اهداف زیادی داری که نمی دانی چگونه باید به آنها برسی، نمی دانی باید چگونه می توانی در خانه مورد علاقه ات زندگی کنی،

    سالهاست دوست داری مهاجرت کنی، اما نمی دانی چگونه

    چندین سال است که می خواهی در دانشگاه مورد علاقه ات قبول شوی، اما چندین سال است که با وجود مطالعه بی وقفه همچنان پشت کنکوری

    مدتهاست می خواهی کسب و کارت را راه بیندازی یا گسترشش دهی، اما هنوز موفق نشده ای

    مدتهاست می خواهی به جای نگرانی برای بدهی، برای سرمایه گذاری هایت ایده پردازی کنی

    می خواهی به استقلال مالی ای برسی که آزادانه به کارهای مورد علاقه ات بپردازی و … بهتر است از آموزش ها و تمرین های دوره راهنمای عملی رسیدن به آرزوها استفاده کنی

    اگر احاسس می کنی اعتماد به نفس نداری

    خودت را یک قربانی می دانی که رئیس، کارفرما، همسر، والدین و … به شما ظلم کرده اند یا حق تان را ضایع کرده اند، اینها نشانه هایی هستندکه می گوید باید عزت نفس ات را از نو بسازی

    اگر احساس گناه می کنی

    اگر از برقراری ارتباط می ترسی

    اگر خودت را لایق داشتن زندگی خوب، لایق تحصیل و زندگی در بهترین کشور دنیا، لایق داشتن خودرویی مجلل، لایق داشتن بهترین همسر، لایق تجربه بهترین سفرها ، بهترین تفریحات و آزادی پولی و زمانی برای تجربه اینها نمی دانی

    جرأت ارتباط برقرار کردن با آدمهایی که دوست داریم را نداریم

    قدرت تصمیم گیری نداری. امروز یک تصمیم گرفته و با جدیت متعهد به اجرایش می شوی، اما فردا هیچ خبری از آنهمه جدیت نیست. هیچ برنامه ای برای اجرایش نداری زیرا اصلا توانایی ای در خود برای اجرایش نمی بینی.

    قدرت نه گفتن به خواسته های نامعقول دیگران را نداری

    همواره برای هر کاری منتظر تایید دیگران هستی انگار که دیگران اند موجودت ات را مشخص می کنند

    مرتباً برای جلب توجه دیگران کارهای عجیب و غریب می کنی

    قدرت شروع هیچ کاری را نداری زیرا خود را لایق نمی دانی

    اینها همه نشانه هایی است که می گوید باید پایه های عزت نفس تان را از نو بچینید و شما می توانید این کار را با دوره عزت نفس انجام دهید

    اگر نمی دانی هدف ات از زندگی چیست؟ نمی دانی اصلا چی از زندگی ات می خواهی؟ نمی دانی علائقت چیست؟ نمی دانی رسالتت چیست؟ نمی دانی باید چکار کنی؟ یا اینکه هدفت را می شناسی اما نمی دانی باید از کجا شروع کنی؟

    چگونه اولین قدم را برداری ؟

    یا اینکه هدفتهای متفاوتی را در زندگی شروع کردی که هیچکدام را به انتها نرسانده ای؟

    هر بار فردی را موفق دیدی، تصمیم گرفتی تو هم هدف او را دنبال کنی. اول با ذوق و شوق شروع کردی، اما بعد دیدی اصلا علاقه ای به آن نداشتی و فهمیدی یک هوس بوده تا هدف؟

    یعنی حتما دوره هدفگذاری را تهیه و چون وحی منزل آنچه را که استاد در این دوره به شما می آموزد، بپذیر و تمریناتش را انجام بده

    زیرا تمامی مراحل مربوط به شناسایی اهداف و حرکت به سمت انها را استاد عباس منش با ریزبینی و نگاهی کامل به قوانین کیهانی، در دوره “چگونه هدفگذاری کنیم و به آن برسیم” توضیح داده و شما را قدم به قدم در این مسیر پیش برده است

    تمرینات این دوره موجب می شود شما قدم به قدم علاقه مندی های تان را شناسایی نموده و با توجه به آنها بتوانیدهدف اصلی تان را از هوس های زودگذری خلاص کند که موجب شده امروز با اشتیاق بخواهید این کاره شوید وفردا سرخورده و بی هدف آن را رها کنید، امرور مملو از اشتیاق برای انجام این کار هستید اما فردا هیچ خبری از آن اشتیاق نیست بلکه کاملا نسب به آن دلسرد شده اید.

    تمرینات این دوره موجب می شود به سمت اهداف واقعی تان هدایت شوید و باورهای مناسب و هم جهت با اهداف تان را نیز در خود بسازید تا بتوانید اهداف تان را تبدیل به تجربه ی زندگی تان نمایید

    در این دوره استاد عباس منش با آموزش قوانین کیهانی و نگاه به هدفگذاری و راههای رسیدن به آن از دیدگاه قوانین کیهانی، به شما کمک می کند

    تا با ساختنِ باورهای قدرتمندکننده درذهن تان، انگیزه ای دائمی و درونی در خود برای حرکت در مسیر اهداف تان و ماندن در این مسیر تا تحقق اهداف تان، در ناخودآگاه خود بسازید.

    و با قدرت همه انرژی و توان تان را صرف حرکت در مسیر اهداف تان نموده و با باورهای مناسبی که در این دوره برای خود می سازید، که شما را به هدف تان می رساند.

    تمامی این دوره ها، باورهایی که در هر کدام یاد می گیرید و میسازید، درکی که از قوانین کیهانی به دست می آورید، تمریناتی که انجام می دهید و … موجب می شود نهایتا فرکانسی به جهان ارسال کنید که

    جهان آن را به شکل یک موفقیت

    به شکل یک رابطه زیبا

    به شکل عشقی که همیشه می خواستی

    به شکل تفریحات لذت بخش در سواحل زیبای دنیا و سفرهای توریستی جذاب

    به شکل یک خانه و ویلای زیبا

    به شکل یا شغل پرسود

    به شکل مشتری های زیاد

    به شکل یک ایده سود آور

    به شکل مسافرت به نقاط زیبای جهان

    به شکل آشنایی با فردی که همیشه منتظرش بودید

    به شکل ارتقاء شغلی

    به شکل آدمهایی که به شما در این مسیر کمک می کنند

    به شکل پس اندازها و سرمایه گذاری های بسیار

    و به شکل هزاران نتیجه ای که همیشه به دنبالش هستید و یا حتی الان باورش برایتان سخت است، به زندگی تان وارد می کند

    باید اول از همه مهم ترین خواسته ات را مشخص کنی و از آن شروع کنی

    هر کمکی که بتوانم انجام دهم، با اشتیاق انجام می دهم

    موفق و سلامت باشید

    منتظر خبرهای خوبتان هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: