داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
سلام و درود فراوان خدمت استاد سید حسین عباسمنش و تمام گروه
دل نوشته های شما را مطالعه کردم بسیار آموزنده است
انتقادی دارم استاد
نوشته بودید مانند پدری که بخاطر نداری چه و چه کشیده ، حال میخواهد برای فرزندانش زندگی بهتری بسازد
تا اینجای صحبت شما درست
ولی شما که خودت در دل سختی ها رشد کرده ای ، مبلغ هایی برای دوره ها گذاشتین که هیچ تناسبی به جمله پدر سختی کشیده نداره برای فرزندانتون
که ما باشیم
اخه سیدجان واسه خرید یه دوره مثه ثروت3
بچه هایی که واقعا نیاز دارن بهش باید برن وام بردارن بتوتن فقط و فقط یک دوره ی شما رو بخرن
شکی نیست زحمت فراوان و…کشیدین واسش
ولی در این هم شکی نیستش که پول کلانی هستش واسه اونی که شما بحساب حکم پدری دلسوز رو براش مثال زدی
خواهشا این انتقاد را به استاد برسانید
سلام به شما دوست عزیز
به عنوان کسی که تقریبا همه دوره های استاد رو تهیه کردم میگم تا از فایل های رایگان نتیجه نگیرید اصلا دوره به کارتون نمیاد من هم اوایل پول تهیه دوره ها برام زیاد بود و اصلا هیچ جوره قبول نمیکردم اینهمه پول بدم برای دوره!!! ولی کم کم که نتیجه دیدم متوجه شدم ارزشمندترین سرمایه گذاری عمرم است
شکر خدا به مرور که من کار کردم روی خودم راه های ورود نعمت به زندگیم باز شد چیزی که خیلی طبیعی بود ولی قبلش برام غیر قابل باور بود!! ولی دوره ها چیز عجیب و جادویی ندارند استاد انقدر بزرگ منش هستند که کیفیت و محتوای فایل های رایگان یا بهتره بگیم فایل های هدیه برابری میکنه با محصولات برعکس خیلی از اساتید دیگه !!! امیدوارم بمونید در مسیر و ادامه بدید این که دوره ندارم نمیشه رو خودم کار کنم، همش کارش شیطانه که شما رو بدبین کنه و دورتون کنه از این فضا شما فقط،یک هفته از دسته بندی های سایت شروع کنید و تحول رو حس میکنید و حتی کتاب ها که فوق العاده هستند و هزینه زیادی نداره ولی محتوای بسیار بسیار عالی داره که من خودم هرچند مدت میخونمش دوباره
در پناه حق باشید
سلام و خداقوت خدمت شما زهرا خانم
ماشالله خیلی خوب تو این مدت که عضو سایت هستین زحمت کشیید
لطفا اگه امکانش هست کمی از نتیجه های خودتون بنویسید که من و دوستان تو سایتت بخونن هم انگیزه بگیرن هم به تجربیاتمون اصافه بشه
در پناه الله یکتا باشید
سلام به شما دوست عزیز
من نتایج زیادی توی این مدت در زمینه اعتماد به نفس و پا گذاشتن به ترس هام گرفتم البته من خیلی مقاومت داشتم و هنوزم دارم ولی تا الان از یه دختر خجالتی و کمرو و سر به زیر و کم حرف تبدیل شدم به دختری که خواسته هاش داره دونه دونه تیک میخوره و سرشار از اعتماد به نفس و خودباوریه و چارچوب شخصیتی داره
توی این مدت مدرک زبانم رو گرفتم به راحتی در جمع و کارم انگلیسی صحبت میکنم به طوری قبلا حتی فارسی هم در جمع نمیتونستم صحبت کنم چه برسه انگلیسی و همیشه خجالت میکشیدم سرخ و سفید میشدم تو جمع:)))
قدرت ارتباطیم با انسانها و خانوادم بسیار بالاتر رفته به طوری که قلبها برام نرم میشه و کاری که برای همه هزار و یک گره و کور گره داره برای من انجام میشه و آدما احساس میکنن پارتی دارم جایی
خودم رو مسئول زندگیم میدونم و توقعم از آدما خیلی به مراتب کم شده
قبلا قربانی بودم مخصوصا در روابط الان کیفیت روابطم و انسانهایی که وارد زندگیم میشن حتی از جنس مخالف انقدر بالاست که اصلا نمیتونم تصور کنم قبلا چقدر تو دیوار بودم و در جهنم خودساخته ام بودم و چقدر برای خودم ارزش قائل نبودم!!
محبوبیتی که در دل افراد پیدا کردم که قبلا بزور دنبالش بودم ولی انگار هرچی تلاش میکردم نداشتم ولی الان 180درجه متفاوته و دوست داشتنی هستم و هزاربار شنیدم بهم میگن این رو و هرجا میرن من حتما دعوتم
سحرخیزی که هر روز صبح زود بیدار میشم میرم پیاده روی و ورزش شده بخشی از زندگیم در صورتی که قبلا تا ظهر، خواب بود و بی هدف و در فضای مجازی سیر میکردم و هیچ برنامه ای نداشتم
رسیدن به اندام دلخواهم که قبلا حسرت بازیگران هالیوودی رو داشتم ولی الان حتی از اونها خوش اندام تر و پر انرژی ترم و پوست صورتم بشاش شده و هیچکس باورش نمیشه من چندسالم باشه:)))))
انرژی و امید به آینده که اصلا قبلا در من نبود و اصلا هدف نداشتم نمیدونستم هدف چی چی هست!! همیشه در حال دویدن بودم ولی خودمم نمیدونستم چی میخوام از زتدگیم برای همین با وجود تلاش زیاد نتیجه ها اتفاقا کمرنگ تر میشد و فقط،خستگیش به تنم میموند!!
شناخت خدا که بزرگترین دستاورد زندگیمه چون آرامش دارم حتی در دل طوفانهایی که گاهی پیش میاد و هیچ چیزی نمیتونه منو متوقف کنه دیگه ضدضربه شدم انگار
سفر تنهایی چند روزه بدون تور و همسفری تک و تنها به جنوب ایران که قبلا حتی میترسیدم شب بیرون خونه باشم چه برسه به یه شهر دیگه برم
هیچ وام و قرض و بدهی ندارم همه چی نقدددد خرید میکنم:))))
و کلی تجربیات دیگه که واقعا تا قبل از این سه سال حتی خودم رو در ذهنم لایقش نمیدونستم چه برسه بخوام تجربه اش کنم
در حال حاضر در حال راه اندازی بیزنس شخصیمم و پول قابل توجهی ازش ساختم در عرض سه ماه:)))) بدون هیچ گونه سرمایه اولیه ای که البته بعد از رسیدن به بالاترین کیفیت در شغل کارمندیم و ارتقاهای پی در پی و افزایش حقوق های چندبرابری که به راحتی هزینه میکنم و ترس بی پولیم خیلی به مراتب کم شده در صورتی که همه غر میزدن ولی من به توصیه استاد عزیز تو همون محیط کارمندیم نگاهم رو تغییر دادم و مهارتهام رو افزایش دادم و رشد کردم از همه جهت هم جایگاه هم حقوق بالاتر
الان خواستم بیزنس شخصیه که در این مورد انشالا دارم تمرکزی پیش میرم تا تیکش بخوره در این مورد نتایجم فعلا اولیه است و پایدار نشده ولی به عنوان اولین تجربه برای خودم و اطرافیانم کاملا شگفت انگیزه و برای افراد نزدیکم حتی غیرقابل باور:))))
در کل اتفاقی که برای من افتاده اینه هیچ دو سالم شبیه هم نیست
به نظر من اگر ذره ای به کلام استاد شک کنید براتون جواب نمیده مثل خودمم که ابتدا خیلی مقاومت داشتم البته هنوزم مقاومت ها هست مخصوصا در مورد مسائل مالی ولی هرچقدر باورش کردم و مثل وحی منزل دونستم نتیجه ها بیش از،حد تصورم بوده
پیشنهادم اینه از اقدامات کوچک ساده نگذرید از ابتدا دنبال نتایج خیلی بزرگتر از جایگاه فعلیتون نباشید تا ناامید نشید و بتونید ادامه بدید چون همون نتایج کوچکه که سوخت رسیدن به اهداف بزرگ رو تامین میکنه و به خودتون میاید می بینید کلا یه انسان دیگری شدید که خیلی استانداردهای بالاتری در همه جهت داره و داره خواسته هاش دونه دونه تیک میخوره و البته که این مسیر انتهایی نداره:)
سلام دوست عزیزم به جمع خانواده صمیمی استاد عباس منش خوش امدی
قبل از خرید دوره شما اول باید فایلهای رایگان استاد را بارها بارها گوش بدهی تا متوجه اصل مطلب شوی یعنی شما برای خرید دوره نباید دست وپا وسختی بکشی اول باید با ذهنت با این مطالب خو بگیرد بعد مدتی نه چندان دور فرکانست تنظیم شود در مدار اتفاقات خوب قرار بگیری هزینه دوره راحت به دستت برسد وشما خرید انجام دهی باید تکامل طی شود تا نتایج نمتیان شود بهقول استادرمز تغییر این است که ر شروع کار ثابت قدم بمانی ومسیر درست راادامه دهی حتی اگر ظاهرٱ نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی
امیدوارم در پناه الله یکتا سلامت ثروتمند باشی
سلام دوست عزیزم به جمع خانواده صمیمی استاد عباس منش خوش امدی
قبل از خرید دوره شما اول باید فایلهای رایگان استاد را بارها بارها گوش بدهی تا متوجه اصل مطلب شوی یعنی شما برای خرید دوره نباید دست وپا وسختی بکشی اول باید با ذهنت با این مطالب خو بگیرد بعد مدتی نه چندان دور فرکانست تنظیم شود در مدار اتفاقات خوب قرار بگیری هزینه دوره راحت به دستت برسد وشما خرید انجام دهی باید تکامل طی شود تا نتایج نمتیان شود به قول استادرمز تغییر این است که ر شروع کار ثابت قدم بمانی ومسیر درست راادامه دهی حتی اگر ظاهرٱ نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی
امیدوارم در پناه الله یکتا سلامت ثروتمند باشی
با سلام به دوستان عزیز و استاد عباس منش نازنین.
می خواستم کمی در مورد استفاده از بسته های آموزشی بگم.
من معلمی بازنشسته هستم که البته سالها در ضمن معلمی عکاسی هم می کردم. بعد از بیست و چند سال تدریس در سال 81 از معلمی بازنشسته و در سال 91 هم از کارعکاسی خودم رو بازنشسته کردم و چون از کودکی عاشق موسیقی و آواز بودم بعد از پنجاه و چند سالگی تازه شروع کردم به یادگیری آواز ایرانی و نواختن تار و بعدا در همان آموزشگاه موسیقی مشغول به کار شدم.
یادم نیست چجوری با این سایت آشنا شدم ولی از همون اولین فایل های رایگان که گوش کردم یک نوع صداقت و بی شیله و پیلگی در کلام استاد عباسمنش احساس کردم که مهمترین فاکتور برای باورپذیری من نسبت به آموزشهای ایشون بود.
من خودم بیست و چند سال تدریس کرده بودم و پای صحبت سخنرانان زیادی نشسته ام ولی صمیمیت و نوع کلام و سادگی بیان و مثالها و نتایج ملموسی که در صحبت های ایشان بود آن قدر متفاوت و حقیقی بود که من بی اختیار چنان جذب آن شدم که هر آنچه فایل رایگان در سایت بود رو بدون معطلی دانلود و بارها گوش کردم. چنان مجذوب این فایلها شده بودم که از صبح تا شب هندزفری در گوشم بود و در حال دانلود و گوش کردن بودم. جالب بود که هیچگونه مقاومت ذهنی در مقابل صحبت های استاد نداشتم. البته بگویم که من از نوجوانی عاشق کتاب خواندن بودم و تحقیق و مطالعات قرآنی هم داشتم و خودم هم سالها بینش دینی تدریس می کردم و بعدها از حوزه عرفان اسلامی و مولانا شناسی تا عرفان در مکاتب دیگر گرفته تا عرفان های شرقی و اکنکار و آثار اُشو و سای بابا و نیز از کتابهای کارلوس کاستاندا و شمنیسم و عرفان سرخپوستی و تولتکها و…….. گرفته تا آثار پال توئیچل و کریشنامورتی و….. مطالعه کرده ام. خلاصه هر چه پول می گرفتم فقط کتاب می خریدم و بالاترین تفریحم مطالعه کتاب در این زمینه ها بود.
و شاید به همین دلیل بود که مثل تشنه ای که به آب رسیده و به سرعت برق و باد فایل های رایگان سایت رو گوش میکردم و جلو میرفتم و هر چه از ایشان شنیدم تاییدی بود بر تمامی آنچه تا امروز با روح و قلب خود از خداوند در درونم احساس می کردم و آنچه برای اولین بار از ایشان و دریافت هاشون می شنیدم که بدیع و در نوع خود بی نظیر بود.
کم کم شروع کردم به عمل کردن به آموزه ها. از تمرین های ساده تر و کوچکی که ذهنم مقاومت کمتری در برابر آنها داشت شروع کردم ولی خیلی دلم می خواست که بتونم حداقل یکی از بسته های آموزشی استاد رو هم بخرم ولی حرف استاد که با قرض و وام بسته ها رو نخرید در گوشم بود.
از کتاب رویاهایی که رویا نیستند شروع کردم که ارزان بود و هر هفته یک قسمت رو تهیه و گوش می کردم و بلافاصله شروع کردم به انجام تمرین ها.
تا اینکه درست در نزدیکی شب عید و در حالی که اصلا پولی در حسابم نداشتم نمی دونم چطور شد که از چند جای مختلف پول به کارتم واریز شد . از مطالبات فرهنگیان که طلب داشتم تا پورسانت سازهایی که در آموزشگاه فروخته بودم و عیدی و خلاصه نزدیک 6 میلیون پول اومد به حسابم. همون شبها هم بود که تخفیف 40 درصدی بسته های آموزشی استاد عباسمنش اعلام شد و من مثل بچه ها با ذوق و شوق و بدون کوچکترین تردیدی شروع کردم به خرید بسته ها.
از فایل های تکی قانون آفرینش شروع کردم و به ترتیب همه شون رو تهیه کردم و بعد پشت سرش روانشناسی ثروت یک و دوره عز ت نفس و هدف گذاری و راهنمای عملی رو در طی چند روز خریدم.
خدایی برای من مثل یک خواب و رویا بود ولی من تمام حرفهای استاد رو با پوست و گوشت و استخوانم باور می کردم و ایمان دارم که هر آنچه ایشون میگن حقیقت و اتفاق افتادنی و میشه.
از اون روز به بعد دیگه کارم دراومد، اگر بگویم روزی 20 ساعت دارم صوتی ها رو گوش می کنم اغراق نکرده ام چون اصلا خواب ندارم من و تا نزدیک صبح بیدارم . چندین بار خواسته ام که نظر بنویسم در سایت ولی واقعا وقت پیدا نمیکردم تا الان که دیدم واقعا بی انصافیه که از این همه حظ و لذتی که میبرم شما رو با خبر نکنم.
یک کلاسور تهیه کرده ام و به چند بخش تقسیم کرده ام و بعد از اینکه دهها بار یک فایل رو گوش می کنم نکته های طلایی، قانونها، تمرین ها و اقدامات عملی، عبارات تاکیدی و خلاصه همه کارهایی رو که باید انجام بدم در قسمتی از دفتر که به آن اختصاص داده ام یادداشت می کنم تا چیزی از قلم نیفته.
دلم میخواد دفترم رو ببینید. وقتی می نشینم پای نوشتن دفتر انگار وارد باغ و گلشنی میشم که دیگه دلم نمیخواد بیرون بیام.
نمی دونید استاد عزیز که چقدر کیف می کنم و لذت میبرم. احساس می کنم 30 سال جوانتر شده ام. هدفهایی رو برای خودم نوشته ام و صحنه هایی رو از لحظه رسیدن به قله هدفم در دفترم تجسم و ترسیم کرده ام که شاید اگر برای کسی بگویم به من و رویاهایم بخندد. شوهرم که میگوید خانم انگار سن و سال مبارک تون رو فراموش کرده اید و به نوه ام میگوید مادربزرگت عقلش رو از دست داده!!!! ? ? ? ? ولی من مطمئنم که به تمام اهدافی که برای خود تعیین کرده ام به یاری الله یکتا میرسم.
ببخشید طولانی شد فقط خواستم کمی از حال و هوای این روزهایم که احساسی شبیه به پرواز در عمق آسمانهاست براتون بگم و از استاد عباسمنش عزیز سپاسگزاری کنم و براشون عزت و سربلندی و سعادت ابدی از خداوند بزرگ طلب کنم.
سلام خانم قربانی
بسیار عالی . من هم عاشق کلام استاد شده ام . امیدوارم بتوانم به درجات عالی موفقیت و سلامتی برسم
با توکل بر ایزد منان
درود به شما بانو قربانی. نظرات شما را مطالعه کردم و لذت بردم. بخش نگارش و خلاصه نویسی درک شما از مطالب استاد عباس منش و جمع آوری آنها در یک کلاسور، بسیار ایدهٔ جالب و قابل تحسینی بود که بسیار در ارتقأ فرکانس ذهنی شما، مؤثر خواهد بود. برایتان آرزوی دستیابی به اهداف و رویاهایتان را، توأم با سلامتی و شادمانی در کنار خانواده عزیز تان دارم. در پناه خداوند منان.
با سلام، سپاسگزارم جناب بازرگان عزیز. ما دیگه همه یک خانواده بزرگ هستیم که میتونیم با مطالعه نظرات و ایده ها مسیر تغییر باورها و قرار گرفتن در مدار و فرکانس مثبت را با انگیزه بیشتر ادامه بدیم و امیدوارم که همگی موفق شویم. با سپاس از شما ?
واقعن به شما تبریک می گویم
واقعا با صحبت هاتون به اون انرژی من ک مثل اتیش زیر خاکستر بود هیزم اضافه کردید تا نترسم از رشد دادن و پروروندن اون باور هایی ک با گفتنش مسخره و با فکر کردن بهش به بن بست میرسیدم حالا دارم اون دیوار ته بن بستمو خراب میکنم تا به ازادی برسم
با سلام و وقت به خیر … من حدود دو ساله که از طریق عموم با استاد عباس منش آشنا شدم و دوره هاشونا دیدم و یه تحول کاملی تو ی زندگیم ایجاد شده.وفهمیدم که خیلی وقتا شریایط براورده شدن آرزو بارها و بار ها برامون فراهم میشه و ما اونا دریافت نمیکنیم. واقعا سپاسگذارم که ما را آگاه برای رسیدن به آرزوهامون کردید.این قانون از همه آموزش ها وکتاب هایی که تا حالا خوندم واقعا بهتر بوده چون اونا فقط تا یه حدی انسانا به موفقیت نزدیک میکنند.باسپاس از اینکه موفقیت واقیعی را به ما یاد دادید وبا نشان دادن زندگی خود به ما باورمونا نسبت به قانون افزایش دادین.
با سلام مدت کوتاهیه که با قانون جذب آشنا شدم و سایت استاد عباس منش هم چند روزیه که بهم معرفی شده با وجود اینکه درآمد خوبی ندارم اما آرزو داشتم که به درآمد ماهی ده میلیون تومان برسم جالبه با دیدن این ویدیو به این باور رسیدم که درآمد ماهی 200 میلیون خیلی راحت و سریع بدست میاد نمیدونم این متنی که نوشتم دیدگاه به حساب میاد یا نه ولی میدونم که تو آینده نزدیک براتون یه متن دیگه خواهم فرستاد مبنی بر اینکه درآمد ماهانه 200 میلیونی رو بدست آوردم😍
باسلام به استاد و پیامبر عشقم و دوستان خوبم
من رویا ۴۰ساله هستم و تازه وارد به مسیر هدایت و سایت.شدم
راستش تا توی سایت گزینه داستان تحول من استاد رو خوندم دوست داشتم از تحول ناگهانی خودم براتون بنویسم
ازونجایی که خیلی منزجر از شرایط زندگیم شده بودم و پذیرش اوضاع برام خیلی سخت شده بود و واقعا نیاز به تغییر خودم و زندگیم داشتم تا اینکه برای سال تحویل امسال من ۲ساعت زودتر بیدار شدم و رفتم توی تراس نشستم و به تکرار و تکرار تا لحظه سال تحویل دعای یا مقلب القلوب رو خوندم و در حین خواندن دعا حس خیلی خوبی داشتم تا اینکه ۳روز بعد برای تبریک سال نو به یکی از دوستان قدیمی که چندین ماه از هم اطلاعی نداشتیم تماس گرفتم ومن از شرایط زندگیم که خسته شدم براش گفتم و اونم یکسری از فایلهای
رایگان استاد رو برام فرستاد و من هم با اشتیاق شروع کردم به گوش دادن و از همون روزهای اول سال یه حال خیلی خوبی پیدا کردم و کم کم آرامش در من جاری میشد تا اینکه در همین روزها که با حال خیلی عالی که مشغول پیگیری و گوش دادن به فایلها بودم متوجه شدم چشمم دیدش مختل داره میشه و تا اینکه شب سیزده شد و همون شب چشمم سوزش شدید پیدا کرد و چون اوایل شیوع کرونا و تعطیلات بود پزشکی نبود که برم معاینه تا رفتم داروخانه که یه قطره ای بگیرم که گفت امکانش نیست و باید حتما معاینه بشی که فقط اورژانس چشم میتونستم برم که اونم فقط رزیدنت بود و پزشک نبود که شب تعطیل بود و گفتم صبر میکنم شنبه میرم اورژانس که پزشک باشه که همون روز عصر جمعه متاسفانه یکدفعه جلوی چشمم تاریک شد و بینائیم از بین رفت البته یکی از چشمم
که خودم رو تنها رسوندم به اورژانس و همون رزدینت معاینه کرد و گفت شبکیه چشمم پاره شده!
وقتی شنیدم یکدفعه بهم ریختم ولی ازونجایی که این چندروز همش فایلها رو گوش میدادم از درونم یه حسی میگفت آروم باش…
تا اینکه صبح که دکترها اومدن رفتم و با امید اینکه رزیدنت اشتباه کرده و به خبر بهتر میگیرم
که بعداز معاینه پزشک تایید شد که شبکیه به شکل بدی جدا شده و باید سریعا عمل بشم که گفت بعداز عمل هم احتمال پارکی مجددش هست و بینایی چشمت فقط ۲۰درصد میتونی ببینی
من حتی وقتی این خبر رو شنیدم ولی یه ندایی میگفت آروم باش که من فقط خودم رو به شکل واقعی به خدا سپردم و با حال خوب مهیا عمل اولم شدم چون گفته بودن اگرعمل اول موفق بود ۳ماه دیگه باید عمل دوم انجام بشه
خلاصه اینکه عمل اولم انجام شد و من همچنان با ایمان قوی و حال خوب و پیگیری فایلهای استاد این ۳ماه رو گذروندم و چندروز پیش برای عمل دومم رفتم معاینه که دکترم فقط حرفهای منفی میزد که احتمالا توی اتاق عمل احتمالا مجددا شبکیت پاره میشه و اگر نشد بعد از عمل این اتفاق میفته و من در جواب بهش گفتم دکترجان خدای من قبل از من در اتاق عمل حضور داره و پارتی من فقط اونه و اومدم بیرون و فرداش نوبت عمل داد
دوستان نمیدونم چجوری توصیف کنم من ۶ساعت توی نوبت عمل بودم و اینقدر با آرامش عجیب و حس تسلیم و حال خوب در انتظار عملم بودم که این تجربه واقعا برام شعف انگیز بود و هر لحظه بخاطرش خدارو شکر میکردم تا اینکه صدام زدن و آخرین نفر بودم که وارد اتاق عمل شدم و دکترم قبل از بیهوشبم وارد شد و به دکتر بیهوشی گفت که برای استرسش فلان تزریق هم داشته باشید که برگشتم گفتم دکتر اصلا اینکارو نکنید و من بخاطر ایمانی که دارم خیلی خیلی خونسردم و حالم خوبه و خوشحالم هستم که قراره معجزه ببینم که دکتر لبخندی زد و گفت پس بابت کار منم خیالت راحت و بعدش بیهوش شدم
و نشانه های معجزه رو از ریکاوری دیدم که من قبلاً خیلی بد بهوش میومدم تا حدی که داد میزدن سرم… ولی این سری خیلی سرحال چشمام باز شد بدون اینکه صدام بزنن و شروع کردم تو ریکاوری با بقیه صحبت کنم و چشمم هم اصلا درد نداشت طوری عالی بودم که اصلا حس نمیکردم عمل شدم و واقعا احساس خیلی خوبی داشتم با اینکه نمیدونستم توی اتاق عمل چه اتفاقهای افتاده تا اینکه از ریکاوری به بخش منتقل شدم و پرستار گفت عملت خیلی عالی بود و این معجزه اول که دکتر گفته بود در اتاق عمل پارگی مجدد شبکیه هست و در بیمارستان فقط شکر میکردم و حالم عالی بود تا اینکه مرخص شدم و امرور بعد از ۵روز عملم باید برای معاینه میرفتم که وقتی دکترم معاینم کرد واقعا دیدم که چجوری به وجد اومد و گفت خیلی عالی و فوق العاده شبکیت چسبیده و دیگه خطر رفع شده و به روال زندگی عادیت برگرد و لازم نیست هیچ مراقبتی داشته باشی و بیناییم هم در همین چند روز داره بهتر میشه بایاری و عنایت خدا
من توی این مدت شاید ده ها بار از خودم پرسیدم که چرا همینکه وارد این مسیر شدی این اتفاق عجیب برای چشمم افتاد ولی هیچ جوابی دریافت نکردم فقط روی خودم کار کردم و با توکل به پروردگارم پیش رفتم
دوستان من در این مدت کوتاه دوره ای نتونستم بخرم فقط فایلهای رایگان رو گوش میدادم ولی واقعا حال روحیم عالی بود و چیزی که توی این مدت خوب به درکش رسیدم و در این بحران بهش عمل کردم حس تسلیم بود و واقعا در اینکه خودم رو تسلیم اراده خدا کردم و خودم رفتم کنار و نگران هیچ چیز نبودم این معجزه بزرگ رو تجربه کردم و لطف خدا شامل حالم شد.
از استاد عشقم که با تجارب و کلامش که در اون وجود خدارو میشه حس کرد یک دنیا کمال تشکر رو دارم
دوستان گلم واقعا ممنونم که وقت گذاشتید و تحول و تجربه منو خوندید
نظر خدا شامل حال همه ما باشد. آمین
دوست عزیزم سلام
میخواستم یک موضوعی رو بهتون بگم که جواب سوال شماست و جواب سوال خیلی از دوستان دیگه هم میتونه باشه
یه آگاهی قوی میخوام بدم به کسانی که تازه با این قوانین آشنا شدن حتی دوستانی که آشنایی دیرینه دارند
یه قانونی وجود داره به اسم قانون مقاومت
زمانی که شما تصمیم به انجام دادن کاری میکنید کلی مقاومت سر راهتون سبز میشه
مثلا شما میخواید رژیم بگیرید و لاغر شید
مقاومت سر راهتون سبز میشه
مثلا هوس یه غذای خاصی رو میکنید
یا دوستتون براتون خوراکی میگیره
یا به مهمونی مفصلی دعوت میشید و مجبور میشید رژیمتون رو بشکنید
و اگه چند وقت بگذره و شما جلوی قانون مقاومت کم نیارید جهان به جای اینکه با شما مقاومت کنه به شما کمک میکنه
برای وارد شدن به مسیری متافیزیک و پر از رمز و راز قانون مقاومت قویتر از همیشه جلوی راهتون سبز میشه
و جهان قراره ببینه که واقعا میتونی تحملش کنی و آیا لیقاتش رو داری یا نه؟
چون اگر مقاومتی نبود همه الان ثروتمند و موفق و عالی بودن
خیلی ها کم میارن
خیلی ها اول راه نا امید میشن و میگن همش داره اتفاقای بد برام میوفته بهتره ولش کنم تا بد تر از این نشده
ولی اگر بتونید ادامه بدید جهان به شما کمک میکنه و خودش مشکلات رو از سر راهتون بر میداره
قانون مقاومت برای هر کسی به یه نوعی ایجاد میشه
مهم اینه که خدارو قبول دارید یا نه؟
ایمان داری که میتونه کمکت کنه یا نه؟
وقتی بهش ایمان داشته باشی بدون ترس و شک مسیرتو ادامه میدی
هیچ تلاش شما در این عالم از بین نمیره
اگه شما در شرایط سخت اعتماد بی قید و شرط به خدا داشتی و پاداشی نگرفتی ناراحت نشو بدون که در بهترین زمان و موقعی که تو آمادگی کاملش رو داشتی پاداشی به تو میده که صدها برابر خواسته هاته
فقط باید اعتماد بی قید و شرط به خدا داشته باشی و هرگز کم نیاری
امیدوارم تونسته باشم بهتون بگم که دلیل اتفاق بدی که اول مسیر براتون میوفته چیه
💙💚💛🧡💜❤
سلام،دوست گرامی،
حرفهاتون واقعا تاثیر گذار هستند و با خووندتشون حس خوبی به من دست داد تا با انگیزه بیشتربتوونم به مسیرم ادامه بدم.متشکرم از شما،استاد عبلس منش و عوامل سایتشون و از همه مهمتر از خدای مهربان و کارگشایم ممنون
سلامی دوباره خدمت این گروه بی نظیر
استاد عزیزم، من علی منصوری 4سال پیش ،اولین قدمم رو با روانشناسی ثروت 1شروع کردم و حدود 2سال اول به خوبی تمرین ها و مطالعه هارو انجام دادم،،. 2سال دوم شروع نعمت و فراوانی در زندگی ام بود،که تمرین هام کم شد اما ادامه دار بود،،، استاد عزیز و آرامش بخشم،شما کمکم کردین که از اون فردی که آزادی مالی نداشت،افسردگی داشت، اعتیاد داشت و……. تبدیل بشم به یک فردی که درحال حاظر درشادی و آرامش کامله، بهترین ماشین رو داره، بهترین خونه رو داره، بهترین کسب وکار به سود عالی رو داره و بهترین زندگی رو داره……… نعمت هایه زیاد تمرین ها و مطالعاتم رو کم کرده بود،اما از امروز بازهم میشم همون علی22ساله،4سال
پیش و همونجوری تمرین ها و مطالعه هارو ادامه میدم،،،،،،،،،،،،،، استاد خیلی دوست دارم باهاتون صحبت کنم و باتمام وجودم بگم هزاران بار ممنونم، سپاسگزارم
دوستتون دارم
به امید روزی که همه انسان ها این قانون اسرار آمیز رو درک کنن و لذت ببرن از این همه عظمت
ه نام خدای مهربان. سلام خدمت استاد عباس منش عزیزوخانواده صمیمی استاد. من خانم لیلا امینی هستم. بابت قرار گرفتن دراین مسیر از خداوندخیلی سپاس گذارم مسیری که مارو در مرکز قلب خداوند میبرد تا راه های ورود به قلب خداوند رابشناسیم این یعنی عالی ترین زندگی کردن دراین دنیا وآخرت. نزدیک سه ماهه که باسایت شما ها آشنا شدم من خیلی دنبال جمله ها فایل هایی بودم که درباره چرای زندگی کردن واحساس خوب بودم همیشه یه زنگی تو دلم میزد که باید همش دنبال یه چیزایی باشی که طبق اون زندگی تو ادامه بدی اصلا دوست نداشتم زندگی روهمینجوری عادی ادامه بدم حس خوبی نداشتم اگه میخواستم هم احساس خوبی هم داشته باشم اونم به اجبار بود یعنی وقتی که تو این حسو حال بودم فقط احساس خوب داشتم بعد چند لحظه تموم میشد هیچ معنایی نداشت با خودم میگفتم این چه دنیاییه چه معنی داره که ما هستیم چرا هستیم. ولی از اون زمان هم بااینکه شناخت واقعی از خداوند نداشتم بازم ولی خداوند که ماها نیستیم اون هر طور شده زنگ خودشو در دل ما میزنه من متوجه این زنگش میشدم هرروز ازش میخواستم هدایتم کنه. یه روز ازطرف یه شرکت نتوورک وارد این فضا شدم برای به راه انداختن این شرکت بارها فایل ها فیلم های انگیزشی اینا به ما ها آموزش میدادن از اون موقع دیگه زندگی کردن برام جالب شد یه چیزایی از مثبت فکردن، درآمد بیشترو… ولی بازم ذهنم چیزی درک نمیکرد چون چیزی که میخواستم نبود چون یه چیز قاطی بود برنامه نداشت نمیتونستم جواب سوال هایم رو پیدا کنم ذهنم درگیر بود ولی این باعث شد بیشتر دنبال یه راهی باشم یعنی از اون شرکت هیچ سود مالی نبردم هنوز پسرفت هم کردم شرکتو ترک کردم دوباره زندگی عادی قبلی ترجیه دادم ولی اون حرفامثبت انگیزشی امید به زندگی کردن بهم میداد همش توسرم بود خلاصه بعد دوسه سال دوباره یه روزداداشم یه پیج از استاد عرشیانفر بهم معرفی کرد چند بار بود بهش هی میگفتم باشه باشه به پیجش سر میزنم ولی هی تنبلی میکردم یه روز تصمیم گرفتم به پیجش سربزنم چند فایلشو نگاه کردم گوش دادم خیلی علاقه مند شدم از حرفای استاد عرشیانفر شناخت بهتری از خدا پیدا کردم خیلی حس عالی بود به روز دیدن استادعرشیانفر با استاد عباسمنش یه لایو گذاشت از اون لایو من استاد عباسمنش شناختم خیلی حرفاش به دلم نشست یعنی خیلی واضح روشن باقدرت سخن میگفت در آخر من پیجشو پیدا کردم البته از داداشم کمک گرفتم بعداز طریق سخن های استادعباس منش تونستم سایتش روپیدا کردم الان هم خیلی خوش حالم یعنی اینا همش یه وحی بود از طرف خداوند هنوزم که هنوزه نمیگم کاملا دیگه همه چیزو متوجه شدم ولی از خداوند خیلی شکر گزارم که من را دراین مسیر الهی خودش قرارداد اونم با روش های عالی این خودش موفقیت عالی هست که قدم اول برداشتم خیلی خیلی خوش حالم و خیلی خودمو تحسین میکنم وباید قدم های بعدی که استاد عباس منش از خودش به جا گذاشته برای رسیدن به مرکز قلب خداوند که سرشار از موفقیت، شادی، سلامتی، سعادت دنیا وآخرت و… است ماهم نیز این قدم هارو برداریم. 👍🏻👍🏻 از خداوند بابت آشنا کردن مارو با خودش از این مسیر خیلی سپازگزارم وبا ادامه دادن در این مسیر با قدرت متعهدم. هممون در پناه الله یکتا شاد سرحال سلامت سعادتمند دردنیا آخرت باشیم خداقوت خدانگهدار🌹🌹🌹
سلام برخودم سلام براستادعزیز سلام بردوستان توحیدیم چند کلمه از احساس الانم بگم بعد از تجربه گذشته که جهنمی بیش نبود و ورودمدم به این سایت که میشود عاشق خودم باشم و خودم را تجربه کنم میشود زاویه نگاه زیباتری را از زندگی را داشت میشود امید را تجربه کرد میشود حال واحساس بی نظیر را تجربه کرد میشود حقیقت خودم را دریابم و آن را بچشم میشود لحظه را تجربه کنم میشود خودم باشم و ماسک زدن راکنار زد میشود عشق را تجربه کرد میشود زیبا تفکر کرد زیبا زندگی کرد زیبا عمل کرد و درآخر میشود خدا را تجربه کرد خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت عاشقتم خداجان
سلام وسپاس بیکران به احد یکتا و خانواده ارزشمندعباس منش
من حدود3ماه پیش بطور کاملا هدایت شده با شما آشنا شدم وبابت این موضوع از خداوند سپاس گذارم
یکی از دوستان که بهتر بگم یه مشتری مغازه که من کاهش وزنش و دیده بودم وبرام عجیب بود که تو این مدت کوتاه چطوری وزن کم کرده واینقدر سرحاله نظر من و جلب کرد.
ازش پرسیدم از قانون سلامتی و وسایت شما گفت….حدود ساعت 10صبح بود
خیلی ها بهم پیشنهاد انواع رژیم غذایی برای کاهش وزن داده بودن ولی هیچ اعتنایی نمیکردم.بعداز ورود به سایت ودیدن یکسری از فایلها میتونم بگم یه انقلابی در درونم هویدا شد تصمیم گرفتم وزن کم کنم نه از فردا بلکه از الان این برای خودم هم عجیب بود چون معمولا آدمی هستم که کارهام و به فردا یا شنبه یا بعدا موکول میکردم..برا خرید محصول قانون سلامتی به سایت مراجعه کردم ولی دیدم توان مالیش و ندارم و چون تصمیم به کاهش وزن گرفته بودم برام مهم نبود و از همون لحظه با آموخته هایی(من چندساله که عطاری دارم) که از قبل داشتم رژیم غذایی رو شروع کردم.
ولی مطالب و فایلهای سایت و کم کم دانلود مطالعه و گوش میکردم
بقدری این فایلها ومطالب برای من تاثیر گذار بود که خیلی از ذهنیتهای بد, تشویش و استرس رو از من دور کرد و من و وارد یه مسیر دیگه ای از زندگیم کرد الان بیشتر از 3ماه است که با خانواده ارزش مند شما آشنا شدم و از این بابت از خداون سپاس گذارم وبرای شما آرزوی بهترین از بهترینها رو دارم
واز خداوند میخام که من و با شما دوستان هم فرکانس کنه وکمکم کنه به درک بهتری از جهان زندگی ارتباط و خود شناسی و خدا شناسی برسونه..
شاد,ثروتمندوسلامت باشید