داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    سلام ، به نام خدایی که همین نزدیکی است،خسته نباشید دوست عزیز آ قای عباس منش،، من سه چهارماهی که شما رو شناختم، و فایلهای صوتی شما رو گوش کردم، اول زیاد جدی نمیگرفتم، چون مذهب رو قاطی صحبتهایتان می کردین،ومن تا دوسال پیش مذهبی بودم،شرایطی پیش اومد مذهب گذاشتم کناروالان راحت زندگی میکنم خدایی که من قبلا پرستش میکردم،با خدایی که الان شناختم خیلی فرق کرده، خدا برای من الان یک انرژی مثبت و من از منفی بازی و خدایی که ازت انتقام میگیره راحت شدم،ومن به غیر از خدا هیچ کس و هیچ چیز روقبول ندارم، و درمورد فایلهای صوتی شما رو گوش کردم. انرژی بهم میده لازم بود چون گم شده ای داشتم و شما با انرژی مثبت که تو صحبتهایتان دارین من حالم خوب میشه و امیدوارم بتونم خودمو اصلاح کنم وبه آ رامش بیشتری برسم،چون وقتی آرامش داشته باشم به همچی میرسم ،در مورد کارم ، برای بچه هام پدری خوبی باشم،وبرای همسرم بتونم همسری خوبی باشم ، واز شما ممنون بابت انرژی مثبت ،به امید روزهای بهتر،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    جواد بهادری گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم

    مدت ۲ساله که در درونم احساسی دارم و به دنبال راهی هستم برای تغییر شرایط .راههای مختلفی رو تست کردم و تا حدود کمی ی سری نتایج گرفتم ولی برایم راضی کننده نیست تا اینکه چند روزی هست که با اسم و سایت شما خیلی به صورت تصادفی آشنا شدم .تو این دو سه روز اصلا خواب و خوراک ازم گرفته شده .کوچکترین فرصتی که پیدا میکنم میرم سراغ فایلهای شما و اونها رو گوش میکنم اصلا نمیتونم بخوابم و خیلی دوس دارم خیلی سریع همه فایلهاتون رو گوش کنم.واقعا عالیه .ی حسی بهم میگه اون تغییری که منتظرش بودم داره اتفاق میافته.تو این چند روز این ایده به ذهنم رسیده که شروع به خواندن قران هم بکنم و استارتش روهم زدم.خیلی دوس داشتم فایل روانشناسی ثروتتون رو گوش کنم که متاسفانه فعلا توانایی پرداخت هزینش رو ندارم.به هر حال خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم و از تمام زحماتتون کمال تشکر رو دارم.یاعلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زهرا رازپرور گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    سلام من واقعا از شما سپاسگزارم باکمک خدا واموزش های شما دارم جرات میکنم تا مهاجرت کنم کاری که چند سال بود هی میگفتیم ولی جرات نداشتیم الان فقط با باور ایمان به خدا نمیدونم چطوری ولی انجامش میدیم

    واقعا سپاسگزارم وخدارو شکرمیکنم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی محرمی گفته:
    مدت عضویت: 3056 روز

    سلام به استاد عزیز هر بار وارد سایت پربارتون شدم اعتراف میکنم پر از غرور شدم به خاطر چنین جهانی با چنین خداوندی به خاطر موجودیت خودم به عنوان انسان که خداوند بینهایت بهش قدرت بخشیده که میتونه اتفاقات زندگیش رو خودش خلق کنه که انسانهای ساده و صادقی چون شما که هیچ فرقی با من و هیچ کس دیگه ای در جهان نداره جز باورهایش. و تنها با تغییر نوع نگاه به همه چیز از ضعف بسیار به قدرت بینهایت میرسه . من از خدای خودم بینهایت سپاسگزارم و از شما که ادامه دادید این مسیر رو تا به خودمون و همه وجود این قوانین و درست بودنشون ثابت بشه واقعا ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سادات راد گفته:
      مدت عضویت: 2157 روز

      باسلام وادب خدمت استاد گرامی وسرشاد از انرژی مثبت

      بادیدن این فایل های شما واقعاتصمیم جدی گرفتم که باورهایم راتغییربدم وب آنچه که دوست دارم تمرکز کنم

      وشماراواقعاتحسین میکنم بخاطر این باور زیبا ومثبت واین پشتکار وپیشرفت

      وقتی شماتونستین حتماماهم میتونیم درپناه حق

      انشالاهمیشه شادوسلامت وسعادتمندباثروت بیشترباشید استادگرامی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    موسی الرضا شادنام گفته:
    مدت عضویت: 2006 روز

    سلام به استاد عزیز

    تازه با شما آشنا شدم دوستت دارم. منهم خیلی علاقه دارم که پیشرفت و ترقی کنم.خیلی وقت است که چنین فکری توی ذهنم بوده ولی به علت نداشتن یک راهنمای خوب هنوز به خواسته های خودم نرسیدم امیدوارم از شما الگو بگیرم و به تمام خواسته هایم به لطف پروردگار و راهنمایی شما استاد عزیزدر زندگی برسم با تشکر فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ازاده اله بخشي گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    سلام خدمت استادعزیز من به تازگی با شما اشناشدم و صحبتهای شمارو خیلی دوست دارم چون فوق العاده ارامش و انگیزه میگیرم مخصوصا فایل صوتی تلگرام که گفته بودین تا زمانی که روی باورها کار میکنین نتیجه میگیرین من هرروز گوش میدادم و نتیجه های خوبی گرفتم مثل گرفتن لب تابی که همیشه ارزوم بود و الان با همون دارم کار میکنم خدارو هزاربارشکربه خاطر بنده های شاکر و صالحی که سرراهم قرار داده در پناه خداوند بی همتا سلامت پیروز وشاد باشید التماس دعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    اشک رو در چشم هام جمع کرد

    من نمی‌دونستم به تصاویر باید توجه کنم یا به صحبت ها و قانون های مهمی که داشتید می‌گفتید

    میدونین،داره بیشتر باور میشه که خدا چه قدر من رو دوست داره و مشتاق پیشرفت من و لذت بردن منه که من رو با شما آشنا کرد،با این کار های قشنگ و خدا پسندانه ای که میکنین

    واقعا اون زمانی که رویای یک نفر زنده میشه و باور می‌کنه که آره،میشه رسید و بی‌شک انتهای مسیر به این خواسته ها و آزادی مالی میرسه

    هر بار یاد آور میشم ببین الناز این مسیر توحیدی و چیزی که درش پا میزاری،به این چیز ها میرسه

    واقعا خدارو شکر که الگوی زنده دارم،که هر بار میتونم با بهترین کیفیت دقیق بفهمم که آره،منم میتونم و امکان پذیره و شکی درش نیست.

    خداروشکر،

    استاد ممنونم که هستی و شدی الگو و این سایت رو ساختی و داری هر بار با گسترش خودت و بهتر کردن و بروز کردن نسخه خودت،جهان رو پیشرفت میدی و به ما،به من کمک میکنی

    ممنونم ازت استاد قشنگم

    ممنونم از این خانواده عباس منش که دارن به رشد و شکوفایی هم دیگه کمک میکنیم و با انگیزه در مسیری قدم بر میداریم که به این میرسیم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت و هر بار یاد آوری میکنم که این مسیر به چی میرسه

    این مسیر پر از لذت و توحید

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت❤ از این نعمت هات و فراوانی بی حد و اندازه و واقعا ساده میشه رسید

    با کنترل ذهن و تغییر باور با با تکرار و تکرار و تکرار باور های درست و توحیدی

    خدارو صد هزار مرتبه شکر

    واقعا این آرامش رو راست میگین که ‌‌‌‌‌‌‌قتی سرم رو میزارم،با آرامش می‌خوابم و حسی میگه آره،زندگی من در دست باور و فرکانس های کنه و خدا این قدرت رو به من داده تا زندگیم رو همون جور که باید و قشنگ میسازمش با ساختن باور های توحیدی و قدرتمند💞

    استاد برات آروزی پیشرفت و ثروت و نعمت بیشتر و لذت بیشتر رو میکنم

    استادم همیشه از این زندگی قشنگ لذت ببر و همیشه در حال لذت خودت باش،خدایا شکررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Sos گفته:
      مدت عضویت: 2394 روز

      خدایا سپاسگزار تو هستم…😀

      سلام به استادگلم که پیام آوره توحید ،ثروت خوشبختی، سلامتی، در عصر جدید هستند.🥰🥰

      سلام بر بانو بزرگ خانم شایسته عزیز.

      من میلاد هستم متعهد می شوم در این مسیر سراسر عشق،ثروت، تا ابد ادامه بدهم و از تضادهای زندگی که آنها آمدن تا من رشد کنم…

      تا در فرکانس بالاتر قرار بگیرم خدا عزیزم ای خالق من سزاوار پرستش هستی چون تو در قرآن فرمودی من بپرسید بدون شرک با اخلاص ایمان من هدایت میکنم بندگام به راه راست ،با باورهای توحید …😍😍

      وقتی انسانی آماده تغییر از درون شد خداوند بزرگ،رب من، استادی را جلو راهش قرار میدهد.

      خدای من به ندای قلبم پاسخ داد در اوج ناامیدی تعقیرها از طرف خانواده تو بدبختی تو عریضه ندادی و از این حرفها،، استاد عباس منش جلو راهم قرار داد که الگوی من در زندگیم است .

      خدای مهربان متعالی من از بابت استاد مرسی…😁😁😁

      و از شرک های خودم که سالهای سال مثل بار سنگینی بر دوش خودم حمل میکردم و در گرمای خودم داشتم غرق می شودم و از درون تاریکی خودم دارم رها میشوم امید همیشه زنده است.

      به شرط دوری از ابلیس که تمام سعی خود میکنید تا انسان از راه درست زندگی منحرف کند.

      خدایا مهربان بزرگی از توست به تو پناه میبرم که پناه تو آرامش، عشق،ثروت،سلامتی، چون تو گفتی بر من توکل کنید من کافی هستم .😘😘

      برای شما بهترین آرزوها دارم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زهرا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام من تازه با شما اشناشدم نمیخوام بگم که باورهام یک شبه عوض شد بلکه با این سایت و فایل ها این تعهد که باید تغییر کنم و روی باورهام کار کنم در من بوجود اومد امیدوارم با هر روز تغییراتم احساس بد رو از خودم دور کنم و نتایج این تغییرات رو برای شما عزیزانم به اشتراک بگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    سلام استاد.من تقریبا کمتر از دوهفته هست که با سایت شما اشنا شدم.وقتی فایل های شمارو میبینم هربار کلی انرژی میگیرم.البته که بعضی وقت ها ترس از تغییر کردن یا پیشرفت کردن میاد سراغم،ولی سعی میکنم که به خودم بگم که شجاعت بدون ترس معنا نداره.پس ترس همیشه با ادما هست.مهم اینکه چجور به اون غلبه کنیم.به لطف خدا از وقتی با سایت شما اشنا شدم(داستان اشنا شدن من با سایت شما از طریق خرید یه پکیج اموزشی از پسری تقریبا هم سن خودم بود،بعدا ها به مرور زمان رابطه ام با ایشون بیشتر شد تا جایی که مثل دوتا برادر بودیم.اصلا انگار دوتا روح در یک بدن بودیم:)خلاصه که این دوست ما علاقه شدیدی به شما داشت.و برای همین هم مدام از شما تعریف میکرد به من.اما من اهمیتی نمیدادم.حتی یک بار هم تو اون دوسالی که با ایشون دوست بودم به سایت شما سرنزدم.اما الان تقریبا یک ماهی هست که با ایشون قطع ارتباط کردم.نیمدونم چرا اما از وقتی با ایشون قطع ارتباط کردم یه حسی بهم گفت ک بیام همین جوری به سایت شما سر بزنم.اولش برام اهمیت زیادی نداشت.اما الان یه جورایی به شما و همون خدایی که از اون شرایط شمارو به این شرایط رسونده ایمان اوردم.و مطمعن هستم که من وهمه ی ادم ها میتونن به هرچی که بهش بخوان برسن.این باور رو واقعا واقعا وااااقعا از ته دل بهش ایمان دارم.استاد باورتون نمیشه از وقتی اولین فایل از شما رو گوش دادم و دیدم.کلی نشونه از طرف خداوند بهم شد که توی مسیر درستی هستم.مثلا دوستی که باهاش چند ماه بود قطع ارتباط کرده بودم یهو اومد جلوی خونمون:)و دقیقا همون چیزی رو از من خواست که من همون روز بهش فکر کرده بوده:):)اصلا خشکم زد واقعا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: