داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه خادمی گفته:
    مدت عضویت: 2330 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان عزیز

    من از سال ۹۴ کسی در مورد استاد باهام صحبت می کرد و می گفت که بیا ما در خانه ای جلسه داریم و فایل های عباسمنش رو می ذارن و بعد از گوش دادن اون زندگیت بی نظیر میشه‌ بهش گفتم این عباسمنشی که ازش صحبت می کنی کی هس گفت کسی هس از راننده تاکسی الان به خوشبختی و سعادت رسیده منم بهش گفتم برو بابا این بابا شانس بهش رو کرده من و تو که شانسی نداریم ولش کن وقتتو نگیر اون داره عشق ‌حالش رو می کنه تو به زندگیت بچسب خیلی بهم می گفت به بهانه های مختلف خواست منو تو اون جلسه خانوادگی ببره ولی آنقدر این ذهنم من پر از باورهای مخرب بود قبول نمی کردم گفتم این ی بازیه و بعد از اون مدت من دوستی ام با این شخصت تموم شد ی نامزدی کردم که خیلی اوضاع بهم ریخته شد ی دوست داشتن الکی یک طرفه تا سال ۹۶ با شخصی از طریق بی تالک آشنا شدم حالم خیلی بد بود فقط دنبال راه نجات بودم که حالم خوب بشه بهم ریخته بودم عجیب تا این شخص گفت من سی دی هایی دارم بخری حالت خوب میشه اونجا دیگه فکر نکردم چی می گه گفتم اوکی هر چی هس درسته تا این که با سی دی های استاد که همش الان فهمیدم کپی هس آشنا شدم دنبال استاد عباسمنش بودم این کجاست شرکتش کجاست اصلا فکرم به سایت نمی رفت یا این که چه جوری می تونم با استاد حضوری صحبت کنم تا تو یکی از کانال ها دوباره عباسمنش رو دیدم و دیدم استاد آمریکاست و امسال سال ۹۸ من استاد رو پیدا کردم و وارد سایتش شدم و استاد تو همه این مدت شاید باورتون نشه آنقدر بهتون فکر می کردم خوابتون رو می دیدم تو خوابتون مسایلی رو برام حل می کردید حتی می گفتی برو جلو خدا پشتت هس هنوز من از اون نامزدی ام جدا نشدم ولی وقتی وارد سایت استاد شدم آرامشی دارم که خدا می دونه

    اول از استاد می خوام که جلوی فروش سی دی های خودش رو بگیره یا به اسم استاد کانال میزنن و الان‌ تمام فکر و ذکرم این است که سی دی ثروت ۳ استاد رو تهیه کنم چه می شود اون روز عاااااالی تر از امروز

    از خدام و استاد عزیزم که خیلی دنبالش گشتم تا پیدایش کردم سپاسگزارم

    اینم در انتها بگم خودم بودم جلوی آشنایی با استاد رو گرفتم اون شخص سال ۹۴ می خواست منو با سایت و خود استاد آشنا کنه من خودم نمی خواستم اصلا قبول نمی کردم حتی به من می گفت ده دقیقه می گفتم ن ولش کن

    باز هم از خدا شاکرم که منو به راه سعادت و خیر خودش رهنمون ساخت

    استاد عزیزم بی نهایت دوستت دارم چون خیلی دنبالت گشتم تا پیدایت کردم

    از خدا هم سپاسگزارم که تو این مدت منو در آغوش گرفت تا با استاد آشنا شوم تا راه درست زندگی کردن رو یاد بگیرم

    منی که حتی تابستون هم سرما داشتم می گفتن ارثیه

    الان سالم سرحال سرمست باعشق با خدا پیش میرم و حالم خیلی خوش شده

    خدایا سپاسگزارم

    استاد عباسمنش بی نهایت دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    شهرام الموتی گفته:
    مدت عضویت: 2323 روز

    خدایا خوش به حالت که بنده ای مثل عباس منش داری٫بهت حسودیم میشه خدا٫مگه میشه کسی ایمانش در این حد باشه و عجیب و غریب٫سالها دنبال عرفان و دراویش بودیم و عجایبی ازشون دیدیم اما اونها فقط در جنبه عرفانی رشد داشتند مگه میشه کسی اعتقادش به خدا اینقدر عرفانی باشه اون هم در امور مادی و ثروت و جسم و سلامتی ٫مگه میشه این همه تضاد رو جمع کنی و هضم کنی و طوری بیان کنی که دیگران هم کاملا باور کنند و درک کنند و تضادی نبینند در حالیکه همیشه تاریخ همه کسانی که به این حد از ایمان و باور و اعتماد به خدا رسیده بودند و داستانهاشون به ما رسیده فقط در جنبه عرفانی رشد کرده بودند و اصولا نه تنها به قسمت مادی و جسمی و ثروت کاری نداشتند بلکه مخالف بودند٫چه کردی شما با عرفانی که به ما معرفی کرده بودند عرفانی سخت و دیر بازده که در اکثر مواقع بدون پیر واقعی به هیچ منجر میشد و به کفر چرا که جوابی نمیگرفت آدمی و به تناقض میرسید ٫خدا نگهدارت باشه استاد بخاطر خودتون و بخاطر شاگردانت و بخاطر اینکه دنیارو جای بهتری برای زندگی میلیونها نفر کردی٫گرچه شنیدم معتقدید دعای کسی در حق دیگری اجابت نمیشه ؟؟ اما شما دعا کن با همین عشق و علاقه که ماههاست تمرین میکنم و روی خودم کار میکنم بتونم ادامه بدم تا به گرد شما برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    اکرم شاه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    به نام رب مهربانم

    سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و مهربانم استاد عباس منش بزرگوار و سلام مخصوص خدمت خانم شایسته عزیز

    خیلی وقت بود که تو سایت چیزی ننوشته بودم،تا امشب که شب تولد 40سالگیم.اما فقط تو شناسنامه.درسته که یه احساس عجیب و غریب تو وجودم غلیان کرده از ورود به یه دهه باشکوه و قدرتمند اما…

    به واقع من2سالم.من دو سال که با استاد عزیزم و افکار ناب و باور توحیدی و نگاه زیباشون به دنیا آشنا شدم.38 سال فقط زنده بودم و عمرم و سپری کردم اما الان دو ساله که به معنای واقعی دارم تمام تلاشم و میکنم که زنددددددگی کنم

    خدا رو شاکرم که تو این دو سال تقریبا بیشتر لحظاتم قلبم لبریز از ارامش بوده چون تمام حجم قلبم و باز گذاشتم برای رب مهربونم.دستام همیشه گرمای مطبوع دستاشو حس میکنه،نگاهم و سعی میکنم از نگاهش نگیرم

    هر وقت هر جا احساس میکنم دارم به خطا میرم به یادحرفهای استاد عزیز میفتم و غرق مهربونی و توانایی و قدرت اون قدرت لایزال و بی نهایت میشم

    استاد عزیزم میدونی کدوم فایلتو به تمام کارها ترجیح میدم و با گوشت و خونم آمیخته شده؟

    …بینهایت است و لازمان و بی مکان…

    نمیدونم چند هزار بار گوشش کردم

    اما همه عمرم قدردانتونم…سر تعظیم فرود میارم در مقابل مهرتون و مهربونیتون .چرا که خدا رو به من نشون دادین.حلقه گم شده روحم و زندگیم رو به من نشون دادین

    تمام این سالهی عمرم نماز میخوندم…به خدا ایمان داشتم

    اما اینا برام فقط حرف بود…چند تا جمله عربی بود و شایدم رفع تکلیف یا وظیفه

    اما الان فقططططط عشقه

    الان باور بی چون و چرا به یه قدرت لایزال و فنا ناپذیر

    الان یه رفاقه صمیمی و دو طرفه ست

    الان نمازم سراسر شوق…ذوق…هیجان

    الان حرف زدنم با ربم مثل دل دادن و روح دادن به خود خود خودشه

    درست اینجوری که ضربان قلبم تند و تندتر میشه…قلبم میلرزه و هیجان همه وجودمو میگیره

    استاد تمام عمر سپاسگزارتونم که خدای مهربونم و به من شناسوندین

    که به من یاد دادین که خدا یعنی عشققققققق

    نگاه خدا همیشه و همه جا همراه دل مهربونتون

    تولد دوسالگیم کنار شما مبارک شد

    دوستون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فاطمه شجا گفته:
      مدت عضویت: 2132 روز

      عرض سلام خدمت دوستان

      درقرآن یه موضوعی داریم به اسم تاویل ویکی به اسم تفسیر.

      تاویل فقط مربوط به ائمه هست و تفسیر رو علمایی که بسیار دراین باب آموخته اند میتونن انجام بدن.

      باید مواظب باشیم ازمسیر خارج نشیم.و اگر قرآن میخونیم،هر برداشتی که خودمون میخوایم نداشته باشیم.چرا که خدا درآیه ۱۱۶ بقره میفرماید:عسی عن تکرهو شیءً وهو خیرا لکم.چه بسا چیزی را دوست ندارید وخیرشمادرآنست.تسلیم بودن،موحد بودن ،شکر گزاروراضی بودن بودن وخواستن ازما،واجابت از دوست.اما عشق به خدا باید فقط برای عشق باشد نه به دست آوردن…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    هانیکا گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    سلام وقت ارزشمندتون بخیر

    درود و کلی عشق میفرستم به بهترین استاد دنیا واقعا به شما دس مریزاد میگم و (به عنوان فکر میکنم یکی از جوان ترین عضو سایت شما) ازتون صمیمانه و خالصانه تشکر میکنم

    و خدای مهربونم را صدهزار بار تشکر میکنم که فرشته ای مثل شما در غالب یک انسان در مسیر زندگی من قرار داد بخاطر اینکه از تجربه های بسیار ارزشمند شما استفاده کنم و همیشه برعکس مواقع قبل توی این مسیر درست و عالی بمانم برای رسیدن به تک تک خواسته هام

    درود بر شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    حامد زرگر گفته:
    مدت عضویت: 2235 روز

    سلام من با گوش دادن فایل های رایگان و خوندن مطالب عقل کل خیلی اتفاقات خوب برام افتاد خداروشکر

    شکرگذاری رو یاد گرفتم معجزه میکنه واقعا

    افکارم و فرکانس هامو عوض کردم آروم آروم دیدم زندگی من داره تغییر میکنه باور کنید میشه

    امروزم یاد گرفتم جهان هستی به خواسته های ما سریع پاسخ میده اگر ما نمبینیم مانع و دیوار از باورهای ماست وگرنه قانونش اینه بخواهی زود داده میشه مرسی از آقای عباسمنش خدا شما و پسر و همسرتون رو حفظ کنه الله پشتوپناهتون باشه

    مرسی از همه کسانی که در این سایت زحمت میکشن

    دوستان باور کنید میشه حتما میشه

    دوستون دارم

    یاعلی مدد

    ❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2045 روز

    با سلام خدمت دوستان ، استاد و خانم شایسته محترم

    هر زمان که احساس میکنم حالم خوب نیست با ورود به این سایت بینظیر و شنیدن حرف های الهی استاد دوباره انرژی و انگیزه پیدا میکنم،خیلی خوشحالم که یک انسان ارزشمند (استاد)از کشور خودم تونسته بهترین نسخه ی خودش رو پیدا و اجرا کنه تا ما هم بتوانیم باالگو برداری از ایشان در مسیر درست قرار بگیریم،ارزوی سلامتی،سربلندی،سعادت و شادی رو برای تک تک انسان های روی زمین دارم🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    سلام استاد عزیزم، هر چند روز یکبار به این قسمت سایت میام و داستان زندگی شما را مطالعه می کنم. وهر بار متوجه تکامل وتغییرات بنیادین در وجودم میشم. الان که دارم این کلمات را می نویسم اشک از چشمانم جاری شده وحس عالی را تجربه می کنم. خداوند مهربان را بی نهایت سپاسگزارم از اینکه تو این مسیر زیبا هستم و ان شااله بتونم با صبر مسیر تکاملم را طی کنم. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    استاد عباس‌منش عزیزم سلام. بعد از مدت‌ها عضویت در سایت، تازه به خوندن داستان تحول شما هدایت شدم. چه انگیزه قوی و پولادین و چه کنترل ذهنی داشتید شما. هزاران بار تحسینتون می‌کنم.

    و از خدا می‌خوام این غیرت و همت و انگیزه رو به من هم بده. و هدایتم کنه.

    البته استاد، این داستان رو قبلاً بارها در فایل‌های مختلف ازتون شنیدم ولی الان خوندنش در اینجا حس دیگه‌ای در من ایجاد کرد.

    می‌دونید؟ خیلی عجیبه که گاهی مثل الان موقع خوندن این حرف‌ها و شنیدن فایل‌ها یه حالت خاصی در من ایجاد می‌شه که توضیحش سخته. انگار رفتم پیش روانکاو و روان‌شناس. کلی حرف زدم و همه اونچه رو که سال‌ها در درونم بوده زیر و رو کردم و بیرون ریختم و حالا سرم صد برابر سنگین‌تر شده. منقلب شدم و می‌خوام کلی چیز بگم ولی نمی‌تونم و احساس خستگی می‌کنم. الان هم با خوندن اون قسمت‌ها که نوشتید «به خاطر همه آرزوهایی که بر دلش مانده، هدیه‌هایی که نگرفته، اسباب‌بازی‌هایی‌ که نخریده و…» دگرگون شدم. همه اینها در مورد من هم صدق می‌کنه و علاوه بر اینها، آرامشی که هرگز نداشتم، شادی‌ای که بلد نبودم و زندگی‌ای که تجربه‌اش نکردم.

    اما امروز می‌خوام باورهام رو تغییر بدم. می‌خوام حتی اگه برای یک روز هم شده یاد بگیرم و بتونم واقعاً زندگی کنم. از خدا می‌خوام من رو هدایت کنه.

    از شما بارها و بارها سپاسگزارم و خدا رو بی‌نهایت شاکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مجید فخار گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      دروداستادمعظم وفرستاده خداوند برزمین🤲🙏🌹من مجید ازاندیشه کرج ویکی ازهمکارای شغل سابق شما هستم(البته راننده تریلربا۳۰سال سابقه البته بدون هیچ گونه خدمات یا انواع بیمه ها😔البته به لطف خودم خودم ۱۵سال بیمه موریختم ولی شرکت نفتی که حدود۳۰سال ازمن بیگاری گرفت حتی یه ریال هم بیمه منوندادند🙏)بماند….فرستاده هوشمندی کل عباسمنش برگزیده کمتراز۸ماهه واردزندگی من شده🤲ومن حدودا ۲سال است ازشرکت نفت اومدم بیرون ودیگه کولی ندادم🤲🙏ولی درکل این سالها سابقه باداشتن بیشتراز۲۰سال اطلاعات فیزیک کوانتوم وتمامی قانون قواعد جذب درجهان وکارکردن باتمامی استادان‌موفقیت جهان وایران زمین اعم ازدکترشاهین فرهنگ دکتر حلت…..ووووو…..که تمامی شان‌معرف حضورتون هستندوتمامی استادان موفقیت خارجی؟؟فقط تونستم ۱۰سال پیش خانه ای واسه زن بچم بخرم وتونستم موادمخدررو۱۵سال تابه امروز ترک‌کنم؟؟ولی درطی این‌مدت که باجسارت ازحقوق ماهیانه ۳تومن گذشتم وازوسط ۱۲۰۰راننده سنگین وحاشیه امن خودم ۲سال پیش اومدم بیرون…..همه ترور کردن منو وگفتن بروآژانس….برو مسافرکشی بروسیب پیازبفروش😔😔برو کنارخیابون جگرکی بزن جگربفروش😔ولی من صبوری کردم تاحدود۸یا۹ماه پیش زیارت وویسهای شماکه توسط خریدکردن خاهرم صورت گرفت نصیبم شدودرکل شبانه چه وویسهای پولی چه رایگان شمارو شاید درحدود۱۵ساعت درروز گوش میکردم به حدی خانوادم‌میگفتند ما شبانه روز خواب استاد رومیبینیم😊حتی تااین ثانیه اسپیکر دلره صدای قدرتمندترین مردجهان روپخش میکنه واسم🤲🤲🤲مطلب کوتاه کنم تااینکه باانجام دادن موبه موودقیقا موبه موانجام دادن ورعایت کردن اصول بزرگ مرد سیارره زمین سه۴ماه پیش یکی از ارزهای دیجیتال بهم معرفی شد(شک نداشتم این پیشنهادازطرف نگهبانان وفرستادگان بود😭)(البته باکمک ارتعاشات صدای قدرتمند سیدحسین عباسمنش)🤲🤲🤲🤲🤲🤲به خدای یکتا وبروح کوروش کبیر قسم من با۲میلیون تومان ارزکه خریدم(البته ۲تومنم قرض کردم خودم ۱۰۰۰تومنم نداشتم😔)شروع به کارجدیدم کردم ودرطی این مدت حدود۲۰۰میلیون تومن پول نقددرآوردم🤲🤲🤲😭😔😓وهنوزهم درمسیرهدف جدیدم دارم تلاش میکنم البته باهفته ای ۱۵الی ۲۰ساعت کار(که اونم مثل مهندس ها فقط مشاوره ارز ها روبه دوستان تقدیم‌میکنم وچقدررررررررکسانی که من اوردم تواین‌مسیر دعامیکنندبرای من ومن همشوتقدیم استادخوشتیپم میکنم🤲این درآمد سه ۴ماهه من برابر ه با۶سال بیگاری باسنگین ترین دیزل های جهان وحدااقل ماهیانه ۲۵۰۰۰هزارکیلیومتر رانندگی درجاده های بندرعباس وبندر شاپور😔😭)استادم من شوفرم وسوادم‌واسه ۳۰سال پیشه🙏فرق تجربه یانظریه یادیدگاه رونمیدونم بخدا😞الان چندماهه دارم منت این اون‌میکشم‌تاواسم ایمیل ورمز فلان فلان درست کردن البته بیشترباکمک مرجان فخار عشق داداش😍تاتونستم وارداین قسمت کادر بشم ودست توپول شمارو ببوسم😭والان هم استرس دلرم که ایا این متن روفرستاده جهان میبینندیاخیر😔😭😢؟؟!!!!!ای برگزیده خداوند وجهان هستی نمیدونم به جبرانه کدام امر خیری که درزندگی انجام دادم که جهان بجبرانه دردهای من شماروبهم‌هدیه داد🤲🤲🤲🤲🤲🤲؟؟!!!!فقط کلام‌کوتاه کنم….یکی اینکه زبانم قاصره مثل بقیه طرفداران عزیزشما قربون صدقه کرامات وجمالات وانسانیت شمابرم(البته البته هیییییییچ کس نمیتونه وهیچ زبانی که بتونه ازشماقدردانی وسپاسگزاری کنه🙏🙏🤲🤲🤲🤲🤲)دوم اینکه من تنها مشکل وبزرگترین مشکلی که فقط وفقط درزندگیم‌دارم اینه‌که حدودا بخاطریه ورشکستگی مالی وروحی که مربوط به ۲۰سال قبله وشدیدا باعث نابود شدن روح ابرقدرت من شد😔من هنوز باافکارخودبیمارگونه وخودبیمارانگاری درگیرم ونمیدونم ازکدامین تکنیک قدرتمندشمااستفاده کنم😭😭😭😭😭آرزودارم روحیه زمانی که سال ۶۸سربازبودم رودوباره بدست بیارم😔دیگه ام سررسیدی نمونده که ازشکرگزاری وتمام‌تکنیکهای جهان اللخصوص تکنیکهای ابرقدرت بزرگ مردسیاره زمین عباسمنش ماهم پرکنم؟؟شاید۱۰یا۱۲تاسررسید پرکرده باشم😔😭فازمنفی لعنتی اجازه نمیده احساسمو سوق بدم به سمت روحیه ای که ۲۵یا۳۰سال پیش داشتم‌وتمامی ترسم ازاینه مبادا به همین روحیه تسخیرشده ماموریتم درزمین روزی به پایان برسه😔😔😔😔البته ناگفته ماند؟؟نسبت به تمامی سالهای قبل خییییییلی عالیترم🤲ولی من اون‌روحیه ه مجیدرومیخام که مثل اسفندروآتیش دنبال هدفهای قدرتمندی بودم وکسی جلودارم‌نبود🤲💚💛🧡🧡💜ببخشیدبخدا از ذوقم نمیدونم چندسطر تایپ کردم استاد م ای فرستاده وبرگزیده جهان برروی زمین💝💞💟❣💌دوستت دارم سپاسگزارم لطفا مراببخش مچکرم(توخوده منی )قابل ستایشیدشما وآبجی زیبای خودم👑👑👑👑👑👑👑👑بدرودیگانه آفریده هستی🧡💝

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    اصغر بشیری گفته:
    مدت عضویت: 2900 روز

    سلام استاد عباس منش خیلی دوستون دارم من بیش از سه ساله با قانون جذب آشنا شدم من وقتی به گذشته خودم نگاه میکنم چی بودم الان چی شدم و باور دارم که قانون جذب قانون لایزال الهی است و وقتی ما باورهایمان و فرکانس هایمان رو تغییر میدیم خداوند چطور قدم به قدم ما رو به سمت خوشبختی هدایت میکنه انگار تمام آدما فرشته های میشن از طرف خدا میان بهمون خدمت میکنن ومن هر لحظه خداوند رو شاکر و سپاسگزارم خدا شاهده وقتی به سمت هدفم حرکت میکنم میخوام کارم رو گسترش بدم درآمدم رو بالا ببرم نمیدونم باید چیکار کنم اما خودم میبینم که آدما خودشون با پای خودشون میان در مغازه م میگن بیا‌فلان کار بکن این کار بکن ومن میگم ای خدا شکرت این دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم ومن میرم و الان هیچ فرقی با‌گذشته م‌ندارم استاد خیلی دوستون دارم و رسالت من اینه تا چن سال آینده آنچنان به استقلال مالی میرسم که هزاران کودک سرطانی کلیوی msرو به سرپرستی خودم قبول میکنم خدایا شکرت شکرت و یک فرزند پسر رو از بهزیستی به فرزند خواندگی خودم قبول میکنم خدایا شکرت من اولین بار با کتاب راز را ندا برن آشنا شدم بعدش با استاد عباس منش آشنا شدم و وقتی شبها قبل از خواب با فرشته نگهبان ارتباط برقرار میکنم از شوق خوشحالی میخوام پرواز‌کنم و فقط از فرط خوشحالی گریه میکنم با خودم میگم ای‌خدا تو چقدر خوبی مهربونی بین آدما تا خود پیامبر خدا گرفته هیچ فرقی نذاشتی و همه میتونن به یه اندازه با خدای خودشون ارتباط برقرار کنن همین خدا کاری میکنه تمام‌آدمهای به درد نخور از زندگیت خودشون با پای خودشون میرن و زندگیت پر میشه از آدمهای خوب که بهت عشق می ورزند بهت خدمت میکنن زندگی‌دنیا برات بهشت میشه خانواده صمیمی عباس منش همتون رو دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    شیما ولیان گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    سلام خدمت خدای جانم ودستان نابش

    اینکه خیلی اتفاقی باسایت آشنا شدم بعد به سمت فایلایرایگانی که تو تلگرام واینستا بود کشیده شدم وبعد فهمیدم اینا دوره های استادن وراه رو اشتباه رفتم واول مقاومت کردم وبعد فهمیدم من از اساس اشتباه رفتم وباحذف تمام فایلااا وارد سایت شدم وحسم هرروز بهتر از دیروز شد ومعنای درست درلحظخ بودن روبهم اموخت یعنی خدا همیشه با ماست اگر خودمونو گول نزنیم با باورهای غلط،من نزدیک یکسال واردسایت شم پستی بلندی داشتم ولی امیدم بخدا زیاد بوده ومن شای از لحاظ شغل شغلی نداشته باشم ولی قوانین خدا بی نظیر ومن روبه سمت ثروت هدایت کردد وبا گذشته تفاوت فراوان دارم وذات انسانیت رو در من پی ریزی کرده که بتونم خود واقعیم باشم وبا شرک های مخفی درونم بجای مقاومت مقابله کنم خدایاشکرت دراین خانواده صمیمی قرار گرفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: