داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد رضا شرفی گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    با سلام به استادارجمند و گرامی

    استادی در حد فراتر از استاد که با نگرشش به جهان هستی وتحت کنترل قرار دادن ذهن وبا توجه به قوانین جهان هستی دنیایی بهشتی برای خود خلق کرد

    وبا این جهان بینی را ه را برای دیگران هموار کرده و میکند

    من از خداوند سپاسگزارم که

    در این مسیر قرار گرفته ام

    واین لطف خدا وند به بند گان خاصش است که خود این افراد با عشق و علاقه و یا قلبی پاک وبا تمام وجود مسیر را طی میکنند

    و خداوند را شاکرم که فردی چون استاد عباس منش در سرراهم قرار کرفت تا از میان هزاران استاد در این زمینه فردی راه هدایت رابر من روشن و هموار کرد که

    کمتر کسی به این درجه از اگاهی وخالض بودن با خود و خداوند رسیده است

    و برای همه عزیزان خانواده صمیمی استاد عباس منش ارزوی رسیدن به خواسته هایشان را دارم

    و راز در ماندگاریست

    سعادت ثروت ارامش و نیک بختی برای همه عزیزان ارزومندم

    با سپاس شرفی محمد رضا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    کالی انگشتان گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و خانواده بزرگ عباس منش .از بابت کمک های بزرگی که سایت عباس منش در زندگی ام به من کرده و از بابت هدایت شدنم توسط این سایت و آشنایی ام با استاد عباس منش و خانم شایسته هزاران بار خداوند را سپاس میگویم .از آن جایی که من در مسیر هدایت قرار گرفتم هر طور که میشد هدایت میشدم اماخیلی خوش وقتم که توسط این سایت و این افراد فوق العاده صورت گرفت از بابت لحظاتی کهبا تمام وجودم امید و آرامش را در اینسایت تجربه کردم و آرزوهای که با تمرینات عالی به دست آمد و احساس لمس خواسته ها هزاران بار شکر میگویم البته که من مفصل در مورد داشته ها صحبت نکردم اما صرفا جهت تشکر و شکر گزاری بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    وحید بابایی گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    سلام بر استاد عزیز و موفق و عالی

    معرفی خانواده عباسمنش بسیار عالی بود

    هر فردی که ذره ای تشنه تغییر و پیشرفت باشه همین معرفی نامه رو بخونه میتونه استارت رو بزنه

    مخصوصا اونجایی که استاد میگه:

    شروع تغییر و محکم برداشتنِ اولین قدمی که بارها به تأخیر افتاده بود، کاری دشوار بود. مخصوصاً برای من که فقط یک راننده تاکسی بودم‌ و ذهنم مملو از باورهای محدودکننده و فقر آلودی بود که‌، اجازه دیدن فراوانی نعمت و ثروت را به من نمی‌داد‌‌؛

    اونجابی که میگه بارها به تاخیر افتاد اولین قدم

    من خودم پاشنه آشیلم همین جاست

    باید دوباره حرکت کرد و اولین قدم رو شروع کرد حتی برای هزارمین بارررر

    و در انتها خیلی دوست دارم اعضایی که در این عکس ها کنار استاد هستن در سمینارها و کارگاه ها و همایش ها یکی یکی بیان حال الانذخودشون رو هم از لحاظ روحی هم مالی هم زندگی با سند و مدرک یعنی تصویر عکس برای بقیه اعضا عنوان کنند که همون شاگرد اون روز الان مثلا مالک فلان کارخانه مالک فلان ملک در طول این چند ساله شده

    این میتونه بهترین و بالاترین الگو برای بقبه اعضا این خانواده بزرگ باشه

    و اینو بگم که خودم وحیدبابایی کلرود از استان گیلان یک روزی میام با سندو مدرک و تصویر دست آوردهایی که از شاگردی استاد عباسمنش بدست آوردم رو ارائه میدم

    در پناه یزدان پاک

    شاد سالم و ثروتمند باشید

    و میخوام هر کدوممون راه و مسیر موفقیت خودمون رو خلق کنیم و صفت خالق بودن خداوند رو در این دنیای زمینی بر خودمون کاملا اثبات کنیم

    دوستتتتون دارررررم😘😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    کامران جباری گفته:
    مدت عضویت: 1091 روز

    با نام خداوندخداوندمهربان که همیشه محافظ من بوده و هست استاد عزیزم کامران جباری هستم که توسط یه لایو که به استاد عرشیانفر داشتید باشما آشنا شدم و با شنیدن و گوش دادن به فایلهای رایگان و خواندن بعضی مطالب روز به روز تشنه تر میشوم که بتوانم سهم خودم را از این بیداری معنوی بردارم ولی با اینکه خیلی خیلی از خداوند سپاسگذارم که استاد عزیز عباسمنش را به من معرفی کردولی هنوز اول خط هستم و به رهنمودهای استاد عزیز نیازمندم و پدر آسمانی درخواست دارم من را هدایت کند به خوبیها چون دیگر توان برگشتن به زندگی روزمره گی گذشته را کندارن و من باید تعقییر کنم ممنونم که گوش فرا دادید و خواندید چون اولین باری هست دیدگاه خودم را میفرستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    درود براستاد بزرگوار مریم عزیز ودوست داشتنی وخانواده بزرگ ودانا عباس منش

    باتوکل بخداوراهنمایی استادوتلاش خودم گام درجاده ای گذاشتم که مطمئنا ویقینا برایم سلامتی وبرکت وتکامل وشادی بدنبال داره،خیلی فکرم در مورد پیشرفت مشغول بودکه خوشبختانه از امروز 15 تیرماه زندگی نویی رو پایه ریزی میکنم ودراین راه تلاش میکنم خداوند دری تازه بروی من گشوده وبا توکل به او وسعی خود وهمراهی استاد ومریم جون ودوستان موفی وپیروز میشوم،خدارو شکر،سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    مجید انصاری شیری گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    سلام استاد حال خوش و رفاه و آسایش و عشق رو برای شما و این خانواده می‌خوام .من حدودا دوسالی هست که کلیپ شما رو دیده بودم و ایمان رو در دلم زنده کرد که هیچ چیز بیرون از ما وجود نداره اما درگیر تضاد های مختلف بودم و دروغ نگم هنوزم هستم تا حدودی .سردرگمی من ازین جهت بوده که خیلی از افراد موفق سرشناس میگن عوامل بیرونی هم تاثیر زیادی تو موفقیت داره و بعبارتی بغیر از شما که مطلقا عوامل بیرونی رو دخیل در موفقیت نمی‌دونید بقیه هر چند که پنهان می‌کنند اما بازهم تعداد خیلی زیادی میگن موفقیت تو کار سخت کردن و بیشتر کار کردن و مهارت فروش و بازاریابی و تبلیغات و کلا تو یکسری شغل های خاص هست و باوری ایجاد شده که نود و نه درصد ریشه رقابت داره و باصطلاح باید گرگ باشی.من ذهنم چون پر شده با این چیزا و چیزایی هم که میبینم همیناست اما وجدانم درموندست و قلبم منو به سمت صحبت های شما میکشونه اما چون نمی‌دونم ابتدای کارم شاید اینجوریه مدام بین ذهن و قلبم درگیریه.و این متن که الان می‌نویسم زمانیه که از خدا خواستم بیشتر و شفاف تر هدایتم کنه.امیدوارم به هر طریقی این پیام من به شما برسه و شما به لطف خدای مهربون بهم آگاهی بدید چون من نمی‌دونم تو چه شغلی فعالیت داشته باشم تنها چیزی که تو بچگی یادمه اینه که تدریس رو دوست داشتم و خیلی وقته با خودم کلنجار میرم .من دوست دارم درامدم رو خودم تعیین کنم . آزاد باشم با تلاش ذهنی . خیلی بلند شد اما احساس نکردم چون غرق در بیان احساسات خودم بودم مطمئنم یه روزی من در وضعیت فوق‌العاده بهتر در همه زمینه ها و شما همدیگه رو ملاقات خواهیم کرد و من اشک شوق میریزم و خدارو بابتش شکر میکنم.این پیام یاد آور همه چیز خواهد شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 476 روز

    سلامی دوباره به استادعزیزودوستانم بازم مثل بقیه فایلها

    خیلی لذت بردم ازاین فایل،وآگاهیهایی که بیان شد

    عکسهایی که آخرفایل باآهنگ زیبای خواننده مورد علاقم پخش شد عالی بود،واحساس میکردم که همشون مال خودمه،واین حس برام لذتبخشه

    الهی در پناه خداباشیداستادموحدوبزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    وحید گلباف گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    سلام استادِ استادان فرستاده ی هدایت گر من مصداق بنده ای نادم پشیمانی هستم که به درگاه خداوند برای توبه میرود (همین الان ساعت 19:51به درگاه خداوند توبه کردم )انگار به اندازه یه دنیا سبک شدم وبا انرژی بالایی به اما نادم وپشیمان به خانواده ام (سایت عباسمنش)برگشتم که بگم بابا ایول همه ی حرفاتون راست ودرست هست.تمام چیزهایی که درمورد تکرار تمرینات ;قوانین هستی; باورهای درست درمورد ثروت .سلامتی.روابط. عزت نفس وتمام چیزهای خوب گفتین واموزش دادین صدرصد عالی هستن . خلاصه کلام دوستان اومدم بگم که از این لحظه متعهد میشوم به خودم (فقط وفقط به خودم) که تا پای جانم و باتمام وجود ومثل یک مرید برای عارف (استادعباسمنش) سراپا گوش باشم به تمام اموزشهای استاد عمل کنم با تمام قوا البته باانتخاب خودم اماده ی هدایت هستم تا با سرعت تمام به تمام رویاهای شخصی ام برسم(بارعایت قانون تکامل) استاد خالصانه وعاشقانه دوستتان دارم

    یه توصیه کوچولو برای دوستان تازه وارد(( خواهشا هر چی را از استاد به عنوان فایل یا متن میخونید باور وبه اون حتما عمل کنید تا خیلی زود به رویاهاتون برسید)) ممنون از شما که به من احترام گذاشتید و تا اخر متن باهام همراهی کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2796 روز

    سلام،

    سلامی ازصمیم قلب، سلامی از جنس سپاسگذاری خدا برای این همه محبت ونعمت سلام به همه ی اعضای خانواده عباس منش وسلامی گرم خدمت استاد سید حسین عباس منش،

    واقعا باورم نمیشه دقیقا نمیدونم از کجا و چجوری خدمت استاد ودوستان بیان کنم که چندین ساله همیشه از خدا خواستم که کمکم کنه راهمو پیدا کنم برای رسیدن به انچه که رویاهامو به واقعیت برسونه من حدود دو سه هفته ای با این خانواده اشنا شدم و تو همین مدت کوتاه به نتایجی کوچک رسیدم ولی با این اطلاعاتی که کسب کردم پی بردم من واقا به این نکته از ده سال پیش پی بردم که به هر انچه فکر میکنم میرسم ولی باورم محکم نبود لذا باورهامو کوچک کردم و به همون باورهای کوچیکم رسیدم ولی هیچ موقع دست از فکر کردن درباره ی رویاهام برنداشتم ، تا الانم شکر خدا به جاهای خوبی رسیدم. اما من همیشه متفاوت با دیگران فکر میکنم و امیدوارم به یاری خدا و کمک های استاد گرامی ودوستان عزیز به رویاهای بزرگم دست پیدا کنم رویاهایی که دنیا رو متحول کنه رویاهایی که کشورمو اباد کنه با این طرز فکر هزار محدودیت وجود داره ولی از عهده خدا که خارج نیست استاد گرامی رویاها واهداف من غیر از رسیدن به املاک ومال وسفرهای مختلف و ملیاردها دلار پول در حسابم و ثروت عظیمه رویاهای من حتما میرسه به اونجایی که تکنولژی من همه جای دنیا رو فرا بگیره تکنولوژی که بزگترین و پیشرفته ترین شرکت های دنیا رو انگشت به دهن بزاره من امیدوارم به یاری خدا و با راهنمایی استادم برسم به انجایی که فکرشو مدام میکنم و یقین دارم اشنایی با این گروه ،جرقه واستارت این موفقیت بزرگ وعظیم هستش…

    خیلی حرف برا گفتن دارم انشااله بتونم پیگیر باشم و همراه خانواده عباس منش باشم .

    تشکر از همه ی دوستان واستاد بزرگم که من رو به شاگردی قبول کرد.

    شادی الهی داشته باشید فعلا خداحافظ .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سید مصطفی سیدی گفته:
    مدت عضویت: 2823 روز

    باسلام خدمت خانواده صمیمی ودوست داشتنی عباس منش.بنده درحین اینکه با چندین کانال انگیزشی در رابطه با قانون جذب آشنا ودر حال مطالعه وگوش کردن به سخنرانی استادان دیگربودم خداوند مهربان وجهان هستی بنده را با کانال وخانواده صمیمی عباس منش آشناکردوباگوش دادن به فایلهای رایگان استادحس کردم درسخنان وکلام استادیک صداقت راستینی وجود داردکه درکلام دیگراستادن حس نکرده بودم واحساس کردم استادعباس منش عزیزچقدر باتمام وجود دوست دارند که مردم شهرش مردم کشور وحتی تمام مردم جهان ثروتمند وسعادتمند شوند وبه نظر بنده چون کلامشان ازدل بر میامدلاجرم بردل می نشست‌ وبا اینکه بنده از کودکی وتوجوانی درجلسات قران بزرگ شده وبا قران این کتاب آسمانی این راهنمای بزرگ بشر انس داشتم هیچ وقت وهیچ کجا ندیده ونشنیده بودم اینقدر زیبا واز این دید قران را معنی وتفسیر کرده باشند نمیدانم نمیدانستند یا نمیخواستند آنچه از معانی قران گفته بودند ومن شنیده بودم از بهشت وبیشتر ازجهنم بود.بابیشتر گوش دادن به فایلهای رایگان استادعزیز چقدر حسرت وافسوس خوردم حسرت از این جهت که خداوند مهربان چقدر ثروت وسلامتی آسایش وآرامش سعادت دنیا وآخرت را راحت در اختیار ما بنده ها قرار داده میدهد وخواهد داد اما نود درصد مردم جهان وبنده به خاطر نا آگاهی از این قانون راحتی که خداوند مهربان دراختیار ما قرار داده چقدر سخت زندگی میکنی حسرت وافسوس به خاطر اینکه پنجاه سال هرچه به دست آوردم به سختی به دست آوردم افسوس به خاطر اینکه بیشتر فقرها ومریضیها بخصوص مریضیهای پدرها پدربزرگها مادرها ومادر بزرگها به خاطر جلب توجه و نا آگاهی از قانون جهان هستی میباشد اینک که شما دوستان با این قانون آشنا شدین میدانید چه میگویم.بگذریم سخن کوتاه کنم که از حوصله شما عزیزان خارج نشود.اما به نظر بنده بهترین راه برای نگه داشتن حال خوب این است که اول از همه سپاس گذاری به خاطر نعمتهایی که اکنون داریم وقتی بنده وهمسرم بیست هشت روز سپاسگذاری را انجام میدادیم متوجه شدم که وای خدای من چه نعمتهای خوب وفراوانی خداوند به ما داده که تا حالا حتی یک مرتبه به خاطرشان یک شکر هم نکرده بودیم ونعمتهای به این خوبی را چقدر کوچک میپنداشتیم وچقدر حال انسان راخوب وبه قول استاد فرکانس بالایی دارد نوشتن وگفتن جملات کلیدی بخصوص روبروی آینه قبل از خواب وصبح بعداز بیدارشدن گفتگودرباره خواسته ها با دیگران یا باخوت.جمع کردن عکس از خواسته ها گوش کردن به سخنان استادکه واقعا بعضی از فایلهای استادخیلی شارژکننده است باخانواده رفتن بیرون ازشهر وجاهایی که دوست دارین بخصوص رفتن به یک باغی که دور از هیاهو باشد وچند روز اونجا ماندن که بهش میگن اعتکاف وباخداوند مهربان گفتگو درباره خواسته ها بین نمازها دعا کردن وشکر کردن حذف کردن آدمهای منفی باف تجسم کردن خواسته ها.با آرزوی توفیق روز افزون برای استاد عزیز وخانواده صمیمی عباس منشیها خداوند پشت وپناه همه عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: