داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    درود بر دست خدا بر روی زمین و افتخار خلقت جناب آقای استاد عباس منش عزیز

    نمیدونید چه انرژی از شما گرفته ام و از زمانی که روی باورهام کار کرده ام سیر عظیمی از برکت و سلامتی وارد زندگی من شده

    امیدوارم طول عمر با عزت خداوند به شما عطا کنه تا بتونید این رسالت عظیم را هر چه بیشتر گسترش دهید

    با آروزی بهترین ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    استاد عزیز جناب عباس منش گرامی ، من حدود دو سال از شما بزرگتر هستم و قائدتا باید چنتا پیرهن بیشتر از شما پاره کرده باشم ، ولی امروز متوجه شدم این ضرب المثل اشکال اساسی دارد و هر چند من پیرهن بیشتری پاره کرده ام ولی هرگز مصداق ضرب المثل نیست و من در مقابل تجارب شما طفلی را میمانم و بس ‌.

    من امروز با شما آشنا شدم یعنی روز سه شنبه نهم بهمن ماه سال ۹۷ و در همین یک روز چهار فایل صوتی شما را گوش کردم ، عضو سایت شدم و سه فایل تصویری در سایت دیدم و احساس میکنم دوباره زاده شدم .

    میگن چهل سالگی یه تولد دوباره است و من دقیقا چهل سالمه اما تولد دوباره من آشنایی با شما و ورود به خونواده بزرگتون و همراهی با گروه فعالتونه .

    نمیدونید چه حالی دارم و چه انگیزه ای و چه اشتیاقی واسه شروع تغییر . و نمیدونید بارها با خودم فکر کردم و تصمیم و تصمیم واسه تغییر زندگی ، ولی افسوس و دریغ که نه راهش رو بلد بودم و نه ایمان و انگیزه کافی داشتم واسش .

    ولی امروز یه حس ویگه ای دارم و علت این تاریخی که بالاتر آوردم همین بود تا این تاریخ ثبت بشه و بتونم تغییرم رو وزن کنم و ببینم .

    خوشا به صفا و دل پاکتون و به همت والاتون که هر چی دارید خدا به دل پاکتون داده که دست گیری میکنید از هموطنانتون تا تو این شرایط سخت همت کنن و دست به زانوهاشون بزارن و بلند شن .

    سید جان ، حسین عزیزم ، عباس منش عباس صفت و عباس مرام ، دست خدا به همراهت و سلامتی و سعادت توشه ی راهت مرد که باعث بیداری و تولد دوباره انسانهای زیادی مثل من میشی .

    منم از همین لحظه اومدم تو راهتون و با دعای خیر شما و حمایتهاتون میمونم و تا آخرش میرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حسن خدایی گفته:
      مدت عضویت: 2409 روز

      به نام یکتا پادشاه هستی.

      چی بگم عزیزان که زبان قاصره از توصیف …

      بت های درونم یکی پس از دیگری در حال شکستن و نابود شدنه…

      سد ها شکسته .

      زلزله ایی عظیم، بنای من قدیم رو خراب کرد.

      چه حس و حالیه …

      بعد از انهدام و پاکسازی ،

      حالا، برای همیشه .

      کلمه مبارک

      لا اله الا الله در من نقش بست .

      نوری همیشگی و بی نهایت.

      هر روز در حال رشد .

      در اوج زیبایی، در جشنواره فضل الهی،

      ذالک الفوض العظیم.

      اقا زبان الکنه …

      من به بهترین اگاهی رسیدم که پدرانم و خیلی از ادمهای دیگه نرسیدن.

      وقتی کتاب مبارک قران رو چند بار دوره کردم منظور استاد رو تا اندازه ایی درک کردم .

      استاد عزیز من از صمیم قلبم برای شما بهترین حالت در بهترین حالت رو دعا و ارزومندم.

      داستان بیگ بنگ من از فایل رسالت من شروع شد. اونجایی که داستان همکاران روس و کتاب قران رو گفتید که میخواستین کتاب رو تو دریا بندازین بعد تصمیم گرفتین تا یک بار حداقل بخونیدش…

      چی بگم …

      و من خوندم و فکر کردم و انفجار شد اقا .تولد راستین من شکل گرفت. رضا و لبخند خدا گوارای وجودت استاد که از کلام شیرین شما ،خدا با من سخن گفت…

      و برای همه اعضای خانواده ارزوی بهترین حالت میکنم. انشالله هر کسی ارزویی داره زود بهش برسه. و در اخر اینکه انشالله تو راه بهشت ببینمتون.?????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    اميد راوند گفته:
    مدت عضویت: 3124 روز

    باسلام اعضای کروه عباس منش عزیزوخدمت دوستان عزیزمحشره این فایل دانلودی این فایلهای که استادروی سایت میذاره اصلازندگی متحول میکنه فقط بایدروس باورهایت کارکنی فایلهای که استادروی سایت میذارن وقتی دانلودمیکنم شروع که میکنم کوش کنم انکاریه حسی منوتکان میده نمیدونم خداااایااین حرفهای استادکه میزنه این فایلهای استادمن روزی نیست که کوش نمیکنم فقط هندزفری توگوشم هست ازصبح تاشب دارم کوش میکنم هروروزهرروزروزی ده باربیشترشب وروزاحساسم خیلی خوب شده حالم حوب شده زندکیم تعغیرکرده کجابوده این باورهای درست که من نمیدونستم ازبجه کی فقط ماراترساندن وبهمون کفتن نری اونجاکه تنهایی خطرداره مواظب باش تنهایی جای نری همش ترس ترس ترس وای خداداره زندکیم شکل جدیدی میگیره اون ادمهاکجارفتن که دورورمن بودن منفی همه رفتن ادمهای امدن که مثل من دارن فکرمیکنن اصلاخدایاااااشکرت بخاطراین باورهای من سپاسگزارم ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2542 روز

    با سلام دیروز قسمت پنجم فایل توحیدی را با تمرکز گوش دادم و از آن نت برداشتم با وجودیکه این فایل را چند بار دیگر گوش داده بودم ولی این سری مثل این بود که تازه این مطالب را میشنوم و خواستم احساس خوشحالی ام را با شما دوستان شریک بشم و بهتون بگم در این راه اصلا ناامید نشیم و حتما محصولات و فایلها را چندین و چند بار گوش بدید و عملیش کنین بگم که چقدر این فایل به دلم نشست و چه ذوق و شوقی دارم از درک قانون خواسته ها که از دل تضادها به وجود می آید و ساختن باورهای قدرتمند کننده که آنها را هم می توانیم از دل باورهای محدود ذهنمان بسازیم رسیدم و صبح نشستم خواسته هایم را نوشتم و بعد باورهای قدرتمند کننده تا حدی که می دانستم مثل (خداوند خریداران ثروتمند را به سمتم هدایت می کند که توانایی خرید نقدی داشته باشند، لیاقت ثروتمند شدن را دارم، فراوانی در جهان بسیار زیاد است، خداوند در راستای گسترش جهان مرا هدایت می کند، ….) و با اینکه برای اولین بار آنها را برای خود می گفتم چنان قدرت و شور و ذوقی در دلم گذاشت که وصف ناشدنی بود و مطمین هستم که جواب می ده چرا که در این مدته با وجود نگرانی هایی که بعضا داشته ام و نجواهای شیطانی که به سراغم می آمدند و اینکه من در کارهایم تصمیم گیری کردن برایم سخت بوده ولی اولین قدم خود را در خرید محصولی که برای صادرات در ذهنم بود را عملی کردم و بدنبال الهامات بعدی برای برداشتن قدمهای بعدی هستم و از این بابت خیلی خوشحالم چرا که خودم با پول خودم آنرا خریدم و خدا را شکر می کنم که قدم در مسیری که میخواستم گذاشتم و به قول استاد عزیزمون دستان خداوند نیز در سر راهم قرار گرفتن و در این مسیر دارند کمک می کنند. الان که فایل به رویاهایت باور داشته باش 1 را گوش دادم و فیلم خانه قدیمیون را دیدم برام ثروتمند شدن و رسیدن به خواسته ها در دسترستر شد و چقدر از این فایل و فیلم خانه قدیمیتون لذت بردم .

    ممنون از شما که هستید و ممنون از خداوند که مرا هم جزو این خانواده قرار داد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سرور دانشمندپور گفته:
    مدت عضویت: 2430 روز

    باسلام وخدا قوت خدمت استاد گرامی

    حدود چهار سال پیش بود که برادرم تعدادی از فایل های استاد را به من داد ولی چون در فرکانسش نبودم متاسفانه انها نادیده گرفته شد ؛من ان روزها دوران سخت افسردگی را می گذراندم وروز به روز حالم بدتر میشد تا این که یک روزکه بی نهایت احساس تنهایی وغم گلویم را می فشرد در ماشین برادرم یکی از فایلها را شنیدم…..انگار صحبت های ایشان پاسخی بود به پرسشهای مبهم درونی من ….ومن مشتاقانه مثل فردی که تشنه است واب را می طلبد بیشتر وبیشتر میخواستم …به خانه که رسیدم در یکی از کانالهای تلگرام ،فایل های رایگانی از استاد گذاشته میشد سریعا انها را دانلود می کردم ودر یک پوشه به نام ایشان ذخیره کردم والان شاید بیشتر از یکسال است که فایل ها را موقع پیاده روی،کار در منزل در ماشین وهرجا مجال شود گوش میدهم .تلویزیون واهنگهای محزون را ترک کردم وهر موقع از فرکانس خارج میشوم میفهمم ودوباره سعی میکنم در مسیر درست قرار بگیرم دیگر از افسردگی خبری نیست وبه لطف الله یکتا میتوانم شاد باشم وزیبایی های زندگی را ببینم. مدتی است دارم سعی میکنم میگرنم را نیز توسط نیروی حیات بخش درونی درمان کنم والبته تا حدودی هم بهتر شده وخیلی از حملات میگرن با کمی ریلکسیشن وعبارات تاکیدی واقعا بهبود می یابد واین برای خودم واقعاجای تعجب دارد.

    استاد عزیز من از شما واقعا سپاسگزارم که تجارب خود را با ما در میان می گذارید ؛امیدوارم همواره شاد وسلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ابوالفضل عبدلی گفته:
    مدت عضویت: 2410 روز

    سلام استادعزیزم

    نمیدونم سال۹۱یا۹۲بودکه بعدازده دوازده سال مطالعه وسمیناررفتن وپیگیری اساتیدمختلف وان ال پی کارکردن و………خسته ازتمام آزمون وخطاها پای کامپیوترنشسته بودم واسم یه استاددیگه که شبیه اسم شمابودروسرچ میکردم ولی همش اسم شما میومدبالاواسم عجیب بودوکفری شده بودم که یه ندایی به من گفت حالابرو ببین این بنده خداچی میگه

    بابی میلی حرفاونوشته ها وفایلای رایگانتون روپیگیری کردم

    ازهمون دقیقه اول یه چیزی تودلم فروریخت وفهمیدم جای درستی اومدم.ازفایل یک اون موقع تاالان تمام فایلای رایگان روزندگی کردم

    روزی نیست که باشماسرنکرده باشم

    خوشحالم وناراحت

    خوشحال ازاینکه اون روزگوگل منظورمنونمیفهمیدوشیرینترین اشتباه رو درحق من کرد

    وناراحت ازاینکه دیرفهمیدمت وازاول شماروپیگیری نکردم

    ناراحت ازاینکه به جای صدتا سمیناردیگه یکبارنشدسمینارشمابیام

    ازخدا میخوام یایکباردیگه بیای ایران وسمینارت بیاموازنزدیک بغلت کنم وبگم باتمام وجوددوستت دارم یااینقدرباورام قوی بشه که من بیام اونجا وببینمت هرچندکه بارها توخواب دیدمت وسواراتاکسیت هم شدم.زیاده گویی نکنم نتایج مالی خیلی غولی نگرفتم ولی آرامش حاصل ازدوستی باخدابزرگترین هدیه رایگان شما به من بوده

    همیشه دوستت دارم معلم عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مژگان لادانی گفته:
    مدت عضویت: 2515 روز

    سلام ب استاد عزیز.

    من ازروزی ک بافایلهای شما اشنا شدم.

    تنوستم درمیسردرست زندگیم قراربگیریم .بعدهم ازمحصول کشف قوانین تهیه کردم.

    لزروزبه بعد هرروز بهترازروز قبل دارم زندگی میکنم .ودارم سعی میکنم ب قول استاد با درست کردن باورهای نادرست با باورهای درست زندگی رویای را برای خودم خلق کنم .

    وب این ایمان دارم ک اگر شما تونستید .به هرچیزهای ک خواستید برسید منم هم میتونم ب شرط اینکه بهتر روی باورها کارکنم تا نتیجه بهتری بگیریم ..من زیاددرنوشتن خوب نیستم به همین خاطر است ک زیاد نطر نمیزارم .

    ولی بیشتر نطرهارا میخونم ونتیجه های خیلی خوبی هم ازش می گیرم ..

    وازخداسپاسگزارم ک مرا به راه هدایت کرد. تا من به خواستایم برسم ..

    واستاد یکی ازدستان خداوند هس برای من .. ک تواین مسیر ب من کمک کنتد تا من راحتتربه خواستم برسم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    امید گفته:
    مدت عضویت: 2428 روز

    سلام استاد من مدت کوتاهی هست که از طریق دوستم با شما آشنا شدم حدود 2 هفته میشه.تو این مدت کوتاه از نظر مالی و روحی خیلی بهتر شدم با وجود اینکه به تازگی همسرم ازم طلاق گرفته و از نظر روحی اذیت شدم ولی به لطف خدا از روزی که شروع کردم فایلهاتون رو گوش دادم خیلی خیلی بهتر شدم و از خداوند آرزوی موفقیتهای بیشتر و بیشتر براتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آفرینش گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام.وقتتون بخیر.ببخشید من هم تازه با این سایت آشنا شدم.میتونم بپرسم برای شروع از کجا شما شروع کردین؟اولین فایلهایی که گوش دادین کدوم بود؟ممنون میشم من رو به عنوان یک عضو جدید الورود راهنمایی کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امید گفته:
        مدت عضویت: 2428 روز

        سلام دوست عزیز اول بابت تاخیر در پاسخ دادن عذر خواهی میکنم. من دقیق یادم نیست که اول کدوم فایل و گوش دادم اول کار هر فایلی که دوستم برام میفرستآد گوش میدادم.تا اینکه اروم اروم با استاد آشنا شدم و الانم فک میکنم بعد از دو ماه تقریبا همه فایلهای رایگان و گوش دادم و از فایلهای تصویری لذت بردم.و خدا رو شکر بعد از 2 ماه الان خیلی عالی شدم.مخصوصا الان که دوره 12 قدم و خریداری کردم و منتظر نتایج عالی تر هستم.به نظر من شما از فایلهای رایگان که به ترتیب گذاشته شده استفاده کنید تا برای خرید محصولات آماده بشید.موفقیت شما رو ارزومندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: