داستان تحول من

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • به رؤیاهایت باور داشته باش 1
    377MB
    32 دقیقه

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فیروزه گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    سلام استاد عزیز و محترم .

    من تقریبا سه هفته پیش با کانال تلگرامی شما آشنا شدم و از همان ابتدا به لطف خدا حس خوب را از شما گرفتم و ارتباط بر قرار کردم الان هم یک هفته ایی میشه وارد سایت شدم و مدام دارم توش می چرخم و بیشتر لذت میبرم و از فایلهای رایگان شما استفاده میکردم ، دو روزی بود که شدیدا وسوسه خرید محصول بودم حداقل خرید فایل عزت نفس که قیمت کمتری داشت وحس خوبی بهش داشتم، منتهی قیمتها برای من خصوصا در شرایط فعلی که این مهمون ناخوانده آمده وبه دلیل تعطیلی کارم درآمدی نداشتم خرید محصول برایم سخت بود و این منو ناراحت میکرد و می گفتم چه فایده وقتی نتونم محصول اصلی شما رو خریداری کنم. که یه پیام‌ رو صفحه اینستا من اومد با عکس شما که فروش فایلها با قیمت هر کدام ۲۹۹ هزار تومان در زمان محدود ، آنچنان ذوق کرده بودم که لحظه اول صفحه خوب نگاه نکردم و سریع پست رو برای دوستم فرستادم و داشتم فکر میکردم چه شانسی آوردم و شروع کردم به پیام دادن که من این فایل رو میخوام و بلافاصله هم به من پاسخ داده شد که یکدفعه یه چیزی از درون به من گفت یه چیزی اشتباست و متوجه فیک بودن صفحه شدم و منصرف شدم ، خوشحالم از اینکه همین مدت کوتاه باعث شد که من حتی لحظه ایی وسوسه خرید با قیمت کم نشم و فقط چهره شما مد نظرم بود و رضایت شما و اعتمادی که به شما کردم و مطمئنم که حتما با کمک شما و ساختن باورهای درست در شرایطی قرار میگیرم که فایلها رو بتونم خریداری کنم .

    به امید خدای مهربان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    خسرو رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 1715 روز

    سپاسگزار خداوندم که درهر زمانی فردی را هدایت کرده واورا چراغ هدایت دیگران قرار میدهد سپاسگزارم بابت وجود استاد عباسمنش که با محصولاتی همچون رویاهایی که رویا نیستن وغیره باعث شدند آگاهیهای بالقوه ما شکوفا شده و از اسارت نفس و باورهای کهنه وپوسیده رهایی یابم و راه درست زندگی کردن را با ساختن باورهای جدید پیدا کنم استاد عزیز پاینده باشی و برقرار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    هادی اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    با سلام و سپاس از استاد عباس منش عزیز و گرامی و خانم شایسته عزیز و قدر دانی از زحمات بی دریقتان برای تولید این سایت پر محتوا و تاثیر گذار خدا رو شکر گذارم برای آشنایی با این مجموعه بزرگ و کامل برای به کار گیری آموزه ها در تمام دوران زندگیم

    و افتخار میکنم که عضوی از این خانواده بزرگ هستم با سپاس فراوان از گروه تحقیقاتی استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعید قائمی راد گفته:
    مدت عضویت: 2057 روز

    سلام

    تو تنها کسی هستی که خودت هستی استاد عزیزتر از جان

    بهت قول می دم که به جایگاهی برسم که با هم دیدار و همکاری کنیم

    من هنوز باورهام مشکل دارد

    دوباره با کمک شما می سازمشان

    از خداوند به خاطر خلقت پیامبری چون تو سپاسگزارم

    همیشه ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مژده فاتحی گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    سلام استاد عزیزو گرامی من نمیدونم باید چی بگم از کجا باید شروع کنم فقط اومدم اینجا بهت بگم شما بینظیری استاد شما فوق العاده ای کاش زودتر باهاتون اشنا میشدم اما بازم میگم پرودگارا شکر و سپاس که منو به سیستم استاد منش هدایت کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سامیار شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای خانواده بزرگ و دوست داشتنی سایت عباسمنش من وقتی که دلم میگیره و افکار بد سراغم میاد چندتا از فایلهای رایگان استاد رو گوش میکنم و ارامش عجیبی میگیرم و خدارو از صمیم قلب سپاسگزارم که استاد رو سر راهم قرار داد تا بیشتر خدا و قوانین کیهانی رو درک کنم من فایلهای زیادی از افراد دیگه گوش کردم ولی بدون اغراق میگم که صدای استاد عباسمنش به من ارامش خاصی میده و به حرفاش کاملا اعتماد و اعتقاد صدرصد دارم و اینکه در سال 1401 اهداف جدیدی رو نوشتم و انشاالله با عمل به حرفای استاد و توکل به خدا به اونها خواهم رسید و برای تمام دوستان تنی سالم زندگی خوب و ثروت فروان از خدای بزرگم میطلبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    غلامرضا گلرخ گفته:
    مدت عضویت: 697 روز

    با سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز مهربان که وقت می گذارد برای من و امسال من .. ما همه دعا گو هستیم استاد عزیز از زمان آشنای با فایلهای شما من آن غلامرضایی قبل نیستم و از خدای مهربان از صمیم قلب خواستم کمکم کنه این راه زیبا را ادامه دهم وسپاسگذارم از لطف ومهربانی خالق مهربانم و سوال من از شما بنده خوب خداوند این که باز می توانم کامنت برای شما بگذارم راهنمای کنید لطفا متشکرم. غلامرضا گلرخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 476 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    خیلی خوشحالم که با این فضای بسیار صمیمی وهمچین استاد توانمندی اشنا شدم و از اینکه بعداز سالهای سالی که ازعمرم گذشته بالاخره یکی پیدا شد وبه تمام سوالاتی که هیچ کس برای انها پاسخ درستی که من رو متقاعد کنه بده ‌نداشت. واستاد با یاد دادن قانون ها به سوالات من پاسخ میده خدارو شکر میکنم

    استاد عزیز من قبل از اینکه با سایت شما اشنا بشم همیشه فکر میکردم من در زندگیم هیچ نقشی ندارم و همه ی اتفاقات زندگی من به شرایط خانوادگی و دولت و در نهایت این خداست که برای من همچین زندگی رو میخواسته و هیچ وقتم دنبال این نبودم که بخوام تغییرش بدم چون اصلا نمیفهمیدم که خودم میتونم اتفاقات زندگی خودمو بسازم و از وقتی که کلی از این اموزش ها رو در اینجا یاد گرفتم خیلی خیلی افکارم و باورهام وزندگیم تغییر کرده و ازاینکه هدایت شدم به سمت این سایت خیلی خوشحالم ومطمین هستم خدایی که منو به اینجا هدایت کرده پس حتما برای اینکه بازهم بهتراز قبلم بشوم هدایتم میکنه

    استاد عزیزم بسیار ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار و خانواده دوست داشتنی و توحیدی ام

    الهی شکرت و آفرین به شما استاد که خوب تونستید از دل تضاد هاتون به خواسته هاتون برسید و انید داشتید به ربّ و استقامت ورزیدید و با ایمان و توحید و صبر و توکل و درک قوانین استفاده ی بی چون چرا در انجام الهاماتی که خداوند به قلبتون وحی کرد که این نتایج مالی فقط گوشه ای از پاداش ربّ به شماست و هرکس دیگه ای که اقدام و انجام بدهد.

    کلا امروز یک روز بی نظیر بود واسم.

    از تمرکز لیزری روی جلسه دوم عزت نفس و نوشتن فایل ها و تمرینات و هدایت شدنم به فایل و نوشتن کامنت ..و تماسی که یک دوست الهی با من داشت دقیقا وسط دیدن فایل..

    و الان که توی پارک نشستم و دارم تایپ میکنم تا ردپایی بشه برام که ببین استاد تونست ..استاد هم در شرایط بد بوده ..استاد هم تضاد داشته حتی خیلی خیلی بیشتر از من ..ولی حرکت کرد ..شکرگزار داشته هاش بود..به رویایی که داشت ایمان واقعی و قلبی داشت ..

    پس هرکسی دیگه ای هم که مثل استاد رفتار کنه و به چیزایی که میگه گوش کنه و عمل کنه ..اونم به رویاهاش میرسه..

    من تابلو دریم بورد ندارم ولی توی دفتر خوشگلی اون چیزایی که ارزوم هست رو و رویاشو دارم با دست خودم که خداوند حرکت میداد کشیدم و هنوز بهشون فکر میکنم .

    و از خدا هدایت میخوام

    هدایت میخوام که اسونم کنه برای رسیدن به هرانچه که حق منه..و باید داشته باشم

    و استاد که با سند و فیلم نشون داد که میشه و شده پس برای منم میشه کافیه باور کنم..

    خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم ..مارا به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن.

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Darya گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    دریا عزیزدلم ..

    . به خودت قول بده که هر چی برات جذاب و لذت بخش بود فقط برای خودت باشه

    چون تو اون لحظه مستی و فقط برای خودت معنا داره

    کسی درکش نمیکنه

    آفربن دختر خوب … دوستت دارم ️

    تجربیات زندگیت رو فقط برای خودت تعریف کن و ازشون عکس و فیلم بگیر تا هر لحظه که نگاش می‌کنی ببینی کی بودی و الان چی شدی

    من بهت ایمان دارم دریا .. ازت سپاسگزارم که کنترل ذهنت عالییییه و داری کانون توجه و تمرکزت رو میزاری روی چیزی که میخوای ….

    من میپرستمت دختر زیبا و جذاب …

    می‌خوام بهت بگم که فقط خودت و خدای خودت …

    شروع کن و رشد کن دریا تو خیلی راحت میتونی یه میلیاردر کامل بشی

    سابقه شو داری تو تونستی و میتونی

    ازت سپاسگزارم که حالت خوبه و همیشه به اتفاقات زندگیت جوری نگاه می‌کنی که بهت حس خوب بده…

    عاشقتم من واقعا ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: