داستان تحول من

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساره پاکروان گفته:
    مدت عضویت: 1159 روز

    به نام حضرت دوست که هرچه داریم ازاوست

    عرض ادب خدمت استادوهمه هم نوردان عزیز درراه خودشناسی وخداشناسی

    استادمطالبی که ازشما خواندم خیلی به داستان زندگی من شبیه هست با این تفاوت که من از یه راه دیگه ای متوجه اسارت خودم درچنگال نفسانیات شدم وفهمیدم چقدر ذهنم درگیرافکارمنفی وبارهای اشتباه

    ومخرب شده وبه خواست خدای بزرگ به این موفقیت رسیدم که تمام سدهای ذهنی خودم روباقدرت ایمان وامید وتلاش مستمر شکستم و به یاری خداولطف یکی ازبستگانم وارد سایت شماشدم وامیدوارم بامطالعه واستفاده عملی از راهکارها وراهنمایی های شمابتونم مراحل موفقیت رو بیش ازپیش طی کنم وبه بهترین نسخه ازخودم تبدیل بشم وبرنفسم پیروزبشم وبه گوهردرونم وعشق الهی برسم وسعی کنم وجودم مایه خیروبرکت برای دیگران باشه انشاالله باتشکرازشما برای فرصتی که دراختیارم گذاشتین به امیدموفقیت همه دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مینا میری گفته:
    مدت عضویت: 858 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    خیلی ممنونم ازتون که اینقدر زیبا یاد کردید از نیروی برتری که پیدا کردید و درون خودتان که آیینه جهان اطراف شماست و تاثیرگزاری شما از خودتان شروع میشود . و نتیجه این دومفهوم باهم بیانگر حضور خداوند در تمام لحظه های ما انسان هاست و یادآوری این ارزش رو به شما تبریک میگم دوست عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Darya گفته:
    مدت عضویت: 2518 روز

    دریا ازت خواهش میکنم حاشیه رو ول کن تو رو جون اون خدای که تو وجودته حاشیه رو حذف کن وقتی میگم حذف کن یعنی حذف کن باشه جدی باش باشه عزیزم باشه قربونت برم من خیلی دوست دارم دریا

    دریا تو الان میدونی که داستان داره از کجا رقم میخوره توروخدا بس کن

    دیگه میخوای خداوند چجوری بهت بگه که تو فرق داری

    از طریق هزاران راه داره بهت عملی میگه که تو میتونی خیلی راحت به آرزوهات و رویاهای که بخاطر شون متولد شدی برسی

    حاشیه رو ول کن دختر زیبا آفرین

    دریا … باید تعهد بدی قول بدی که حاشیه رو ول کنی

    از امروز به بعد بچسبی به رویاهات تا از جوانیت لذت ببری

    هر چیزی که بهت حس خوب میده و تورو نزدیک می‌کنه به اون چیزی که میخوای رو پرستش کن

    دریا خواهشاً اجازه نده هیچ چیزی تورو از مسیرت دور کنه

    یه راه حلی براش پیدا کن که حستو عالیترکنه تا همیشه شاد سرحال و با انرژی قدرتمند بتونی به هر آنچه که دوست داری و عاشقشی برسی براحتی براحتی

    فقط کافیه در مسیر قرار بگیری تو مدارش باشی

    دریا اینجا چکار می‌کنی اینجایی چرا …

    وقتی میگم فرق داری مکانتم هم باید فرق داشته باشه

    تو هر روز بنویس چی رو میخوای

    دریا تو بارها بهت ثابت شده که فقط کافیه بخوای تو هر چی خواستی این مدت بهش رسیدی به شکل کاملا طبیعی زجر نکشیدی

    خدا مثل کوه پشتته دنبال چی می‌گردی

    دریا.

    وقتی افکارت، روحت، جسمت ،حست درونت و نوع نگاهت با بقیه فرق داره چرا الان کنار بقیه ی

    توروجون دریا حاشیه رو ول کن نزار ساعت های طلایی نسبت بهش بی توجه باشی

    تو الان بهترین موقعیت زندگیتو داری که برنامه ریزی کنی و قدمهاتو برداری هر روز قدهای کوچک ولی متوالی

    دریا من عاشقتم تو بهترین حسی

    تو بهترین جسم روی زمینی

    تو فرشته ی

    دریا تو خیلییییی زیبای من خیلی عاشقتم عشقمی

    دریا من باورت دارم

    تو روحت برای یه چیز دیگه ساخته شده اینجا نباش

    وقت تلفی هم نکن

    دریا من کنارتم من عاشقتم من دوستت دارم ️

    خداهم هست … اون یه نگاه خاصی بهت داره حواسش بهت هست اینو بفهم و جلو برو

    آروم باش ….

    قوی باش …

    دریای نازنینم امروز هدفهاتو با جزئیات بنویس و قدمهاتو شروع کن من خیلی عاشقتم دریا چون بارها ثابت کردی که تو به نیروی که کل این دنیا رو خلق کرده وصلی

    و اون نیرو بهت میگه که هر لحظه چکار کن

    خدا عاشقته ️

    دریا پاشو به رویاهات ایمان بیار

    و هر چیزی یا هر حسی که تورو به خواسته ت نزدیک می‌کنه بهش توجه کن و پرستشش کن

    دریای عزیزم

    من خیلی بهت ایمان دارم ایمانی بارها بهت ثابت شده

    از همین الان شروع و زمان بزار برای خواسته و اهدافت

    تو الان جز 1درصدی هستی بهت تبریک میگم

    پاشو دختر زیبا خیلیا هستن که الان منتظرتن که از طریق راهکارات به رویاهاشون برسن

    پاشو قربونت برم ️

    دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم

    عادی رفتار کن

    ولی در خلوتت خودتو بساز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    علی ثالثی گفته:
    مدت عضویت: 808 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی

    من این بخشو بعد مدت زیادی که توی سایت بودم تازه الان دیدم

    چقدر زیبا نوشتین از داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش

    واقعا از ته قلبم بهتون خداقوت میگم و تحسین تون میکنم بابت جسارت ها و شجاعت ها و ایمانی که این همه سال در خودتون ایجاد کردین و مستمر ادامه دادین و ورق زندگی تون رو کامل برگردوندید

    اصن تصاویر رو که دیدم و سیر تکاملی این چندین ساله تون رو مرور میکنم یاد همه فایل ها و قوانینی میافتم که در تک تک آموزش های سایت بیان کردین و چقدر متعهدانه به تک تک گفته هاتون عمل کردین و همه چیز رو به بهترین شکل که تونستین ساختین

    چقدر ایمانم قوی تر شد که ببین میشود،باورها جواب میده،قوانین جهان دقیقه،ایمان و توکل نتیجه میده،احساس خوب میشه اتفاقات خوب،ببین خدا چقدر قشنگ هدایت میکنه،ببین احساس لیاقت چیکارا میکنه و … همین جوری قوانین داره برام مرور میشه

    خداروشکر که این بخش رو دیدم و کلی انرژی گرفتم و ایمان و امید بیشتری درونم زنده شده

    خدا حفظتون کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مارال ناروئی گفته:
    مدت عضویت: 201 روز

    سلام

    امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    من تازه به جمع پراز مهر خانواده شما پیوستم البته چندسالی هست با دوستانم که از خانواده شما هستند با شما آشنا هستم و همیشه دلم میخواست وارد جمع شما بشم بارها به سایت شما وارد میشدم به گزینه ورود و عضویت که میرسیدم یه فکر و حسی که نمیدونم چیه سریع منو خارج میکرد، تا اینکه از یکی از دوستان اسم دوره اخیر شما رو شنیدم اینجا بود که تصمیم گرفتم که عضو سایت شما بشم اینم بگم که من دو ماهه دارم رو خودم کار میکنم که بتونم بیزینس خودم رو راه بندازم بیزینسی که سالها دلم میخواست ولی اون باورهای محدود کننده به من اجازه شو نمیداد

    بالاخره وارد سایت شما شدم صحبت های شمارو شنیدم و تو بیست وچهار ساعت اول منتظر یه نشونه بودم که الحمدلله نشونه برام آشکار شد سریع اومدم و دوره جدید رو خریدم خیلی خیلی خیلی خوشحالم از اینکه بالاخره تونستم به این جمع بپیوندم و خدارو هزاران بار شاکرم که منو به این مسیر هدایت کرد.

    از خداوند منان خیر و برکت در سلامتی ،رزق وروزی، عمر و… برای شما خواهانم. در پناه حق سرافراز و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رامش فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 757 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند رحمتگر مهربان وبنام خدای مهربانم

    اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ مُعْرِضُونَ ﴿1﴾

    براى مردم [وقت] حسابشان نزدیک شده است و آنان در بى‏ خبرى رویگردانند (1)

    مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿2﴾

    هیچ پند تازه‏ اى از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازى‏ کنان آن را شنیدند (2)

    لَاهِیَهً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿3﴾

    در حالى که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانى به نجوا برخاستند که آیا این [مرد] جز بشرى مانند شماست آیا دیده و دانسته به سوى سحر مى ‏روید (3)

    قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿4﴾

    [پیامبر] گفت پروردگارم [هر] گفتار[ى] را در آسمان و زمین مى‏ داند و اوست‏ شنواى دانا (4)

    بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَهٍ کَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ ﴿5﴾

    بلکه گفتند خوابهاى شوریده است [نه] بلکه آن را بربافته بلکه او شاعرى است پس همان گونه که براى پیشینیان هم عرضه شد باید براى ما نشانه‏ اى بیاورد (5)

    سلام بر شما استاد عمل ، استاد توانا ، استاد توحیدی ، استاد خلاق ، استاد پشت کار ، استاد با اراده و استاد که امروز الگوی مناسب هستین برای میلیون ها افراد در جهان هستی

    همین قسم هدایتی به این صفحه سر خوردم و این همه عکس ها را دیدم چقدر انرژی برایم داد

    خدا را بی نهایت شکر برای این حد از تعهد

    یک درس بزرگی میشه ازین عکس ها گرفت

    همین که مسیر درست همیشه وقت درست است

    در چندین عکس دیدم که چقدر با اعتماد بالای حرکت داشتین

    و همانجا ها بوده که امروز در زمان مناسب و مکان مناسب هستین

    و یکبار دیگر برای من یاد آوری شد که

    قوانین کاملا درست است !

    در حفظ الله باشید استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی یزدی گفته:
    مدت عضویت: 3030 روز

    باسلام خدمت استادعباس منش

    ودیگردوستان وهمراهان عزیز

    با دیدن این فایل وتصاویرخیلی مشتاق. شدم که سفرهایی را بدین شکل انجام دهم من بینهایت سفر وطبیعت گردی دوست دارم چون انسان در طبیعت حس نزدیکی به خدا بیشتراحساس میکنه اونقدر نزدیک که میخاد خدارو بغل کنه.

    باتوجه به نکاتی هرکس درسفرتجربه میکنه ومصادق بیت

    بسیارسفرباید

    تا پخته شود خامی

    پیشنهاد اسم محصول جدید رو

    همسفر تا خدا

    مناسب میدونم چون همه ما که این راه رو دنبال میکنیم دقیقا حس میکنیم که با استاد. عباس منش همسفرهستیم ودرتجربه ایشون شریک هستیم ولذت میبریم

    ودرهمسفر بودن با استاد میخواهیم که با شناخت بیشتر زیباییها وقوانین جهان به خدا برسیم

    سپاسگزام از همه

    مهدی یزدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    شادی گفته:
    مدت عضویت: 2353 روز

    خدا رو هزار مرتبه شکر که وارد سایت شدم٫ آخه شما چقدر صادقانه صحبت می کنید استاد عزیز٫ اینقدر که از فایلای رایگان شما یاد گرفتم از هیچ کدوم از کلاسایی که قبلا شرکت کرده بودم یاد نگرفتم٫ خدا رو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1833 روز

    استاد عزیزم ازخداوندسپاسگزارم که شماروبرای ارامش و هدایت من فرستادبرای روزهایی که خیلی باگذشته ی شمافاصله نداره تابتونیم اروم باشیم وتوکل کنیم باورنمیکنیدکه چندین سال تمام فایل های شمادوست وهمراه من بوده قدم به قدم توی هربرهه من روپیش برده وبهم صبر وشجاعت داده امیدوارم درپناه خداوندهمیشه سلامت باشیدوچراغ راه انسان های بیشمار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    معصومه دره لو گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز ‌ و خانم شایسته

    استاد میخوام تغییراتی که از زمان آشنایی با شما در زندگیم رخ داده شما رو در جریان بزارم استاد با گوش دادن به فایل هاتون به این باور رسیدم که منم میتونم زندگیمو تغییر بدم اولا که به هدایت خداوند مهربان که شما رو جلوی راهم گذاشت و تونستم با شما آشنا بشم به ارامش رسیدم و تونستم دو تا از مشکلات بزرگ جسمو با باور به گفته های شما و عمل به آنها کاملا مثل آب خوردن حل کنم ‌

    و دوما به شغلی که بتونم در آمد داشته باشم فکر کردم و تجسم کردم چون چهل و پنچ سالمه نا امید بودم

    به شغل و در آمد اصلا فکر هم نمیکردم بعد که شما گفتید که سن و موقعیت مهم نیس فقط باید باور داشته باشید روی خودم کار کردم و یه رشته از ارایشگری رو یاد گرفتم و خیلی خیلی خوشحالم ، درسته که تا حالا از اون راه یه در آمد کم صد تومنی به دست آوردم ولی ایمان دارم که در آمد میلیونی هم میتونم داشته باشم و بتونم محصولات شما رو خریداری کنم خیلی ممنونم که با کمک شما تا این مرحله اومدم امیدوارم روزی بتونم با خرید محصولاتتون جبران کنم

    سپاس گزارم از شما و خانم شایسته ی عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: