داستان تحول من

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • به رؤیاهایت باور داشته باش 1
    377MB
    32 دقیقه

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جلیل سیستانی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3139 روز

    سلام ، سلام به من ،سلام به خدای مهربان ،سلام به خدایی که فکر میکردیم از ما دور است ،سلام،سلام به تمام انسانهای نیک سرشت ،سلام به استاد عزیزم که دریچه ای از خوشبختی را بروی ما باز کرد.

    پریروز صبح یه ایمیل از گروه تحقیقاتی استاد عزیز برام اومد که بلافاصله رفتم سراغش ، بهتره بگم که باورم میشد ، باورم میشد که برنده میشم تو قرعه کشیه هفتگی بین اعضای سایت ، میدونستم برنده میشم یه روز ولی اینقد خوشحال شدم که اشک از چشام سرازیر شد اصلا نمیدونستم چقد تخفیف داره این قرعه کشی، مهم برام این بود که قرعه به نام من خورده ، میدونم که باورتون میشه ،الان که دارم اینو مینویسم چشام پر اشکه از خوشحالی، میدونم که باورتون میشه،بلافاصله به یکی از دوستام که فرانسه بودو از طریق اون با استاد آشنا شده بودم پیام دادم و با کلی شوقو ذوق بهش گفتم که تو قرعه کشی برنده شدم ،ولی متاسفانه پول کافی واسه خرید دوره روانشناسی ثروت یکو ندارم هر چی داشتمو چند روز پیشش خرج کردم .گفتم که میخوام قرض بگیرم و دوررو بخرم ، جالب بود اول بهم تبریک گفت و بعد بهم گفت عجله تو از باور کمبود فراوانی میاد بنظر من صبر کن و قرض نگیر(اخه خودشم دوره روانشناسی ثروت یکو قرضی گرفته بود و میگفت اگه دوباره تو اون موقعیت قرار بگیرم نمیخرم دوررو) تعجب کردم ، حرفش منو به فکر وا داشت دو سه ساعت با خودم فکر کردم، با اینکه میتونم قرض بگیرم و اخر ماه قرضامو صاف کنم و دو تومن به نفعم میشه ، به این نتیجه رسیدم که این کارو انجام ندم .تصمیم گرفتم که با قرض نگرفتن و قرضی نخریدن دوره و منتظر فراوانی های بیشتر موندن باورمو از پیش قوی تر کنم .باور به اینکه دنیای اطراف ما پر از فراوانیه پر از موقعیت های پولساز و عالی ، پر از لحظه های خوش، بی نهایت از این تصمیم راضی و خوشحالم و مطمعنم ،مطمعنم که دنیای اطراف من مملو از فراوانیه و موقعیت های بهتر و بیشتری نصیبم خواهد شد. از این تصمیم خوشحالم.در آخر فقط میتونم بگم از صمیم قلب و خالصانه که ممنونتم استاد عزیزم بهترین هارو براتون آرزو میکنم چون لایق بهترینها هستید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    اميد راوند گفته:
    مدت عضویت: 3143 روز

    باسلام وخسته نباشیدبه تمامی اعضای گروه تحقیقاتی استادعزیزم عباس منش خداونداسپاس گذارم هرروزکه زنده ام تابتوانم زندگی جدیددرعصرنورامیبینم یعنی زندگی دوباره خداراشکرازروزی که باقوانین آشناشدم وفایلهای استادروگوش میکنم !!!!نشانه های رومیبینم که تاالان توزندگیم نمیدیم اصلاباورنکردنی هست که زمانی که موفق شدم خودم روبشناسم وزندگی درعرصه نوآغازکنم وخانواده رامیبینم که درسلامت زندگی میکنن وسلامتی وبرکت خداوندرادرزندگیم وخداراشکرش که پدرومادرم زنده هستن هرچقدرقدردانی کنم کمه !!!!نشانه های که باورنمیکردم پداکردن پولنشانه های انسانهاموفقزندگی عالیبرکتجذب هرچیزی که فکرش هم نمیکردم_یابه جرات بگم همش خوشی به سمت سوی من میادهرجامیرم بدون هیج مشکلی کارم رامیفته اصلاهرجه بگم کم گفتم …..فقط میتونم اینوبگم که خداراسپاس گذارم وهرچه خداراشکرگذارباشم کمه ازاستادعزیزم تشکرمیکنم ممنونم اصلازندگیم داره متحول میشه واقعاخانوادهام تقریباازمنفی دارن به سمت مثبت میرن هرچه بگم کم کفتم خداراروزی صدهزاربارشکرش فقط میکنم که دوباره دنیاروشناختم خودم رودیدم هرجامیرم حرف وصحبت ازثروت هست بادوستانی اشنامیشم که همش ثروت ثروت انسانهای منفی واقعاازم دورشدن خداراشکرمیکنم روزی هزارهزاران شکر????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ملیحه توان گفته:
    مدت عضویت: 3496 روز

    سلام. استاد عزیزززم .

    وای استاد نمی دونید چقدر خوشحال شدم کلیپ جدیدتون رو دیدم .از اینکه از فضای خونه فیلم گرفتین خیلی احساس خوبی داشتم .مثل داداشی که برای خواهرش فیلم میفرسته .

    استاد عزززیزم خیلی دوست دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    وحید رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 3134 روز

    سلام استاد نازنینم از خداوندم بابت این لطف الهی که من رو در مسیر بینهایت لذت بخش خودش از طریق دستهای بینظیرش قرار داد ممنون و سپاسگزارم

    چند جمله از خداوندم هر روز برایم تکرار میشود که دوست داشتم با شما به اشتراک بگزارم

    در درونت از مرگ نمیترسی در بیرون شهامت رویارویی نداری

    در درون ارام و خونسردی در بیرون در حال جنگ

    در درون تمام زیباییها وجود دارد در بیرون جز زشتی نمیبینی

    در درون یک معبود داری در بیرون هزاران معبود

    در درون ساکت میشوی تا بشنوی در بیرون هراسان و گیج داد میزنی

    در درون فقط لذت داری در بیرون دنبال بدبختی هستی

    در درون هرچقدر میخواهی هست در بیرون بر سر تکه‌ای میجنگی

    در درون عشق است عشق و عشق در بیرون از عشقت متنفر میشوی

    نه عمری وجود دارد نه سنی

    همه از خدایم و به خدا برمیگردیم

    مرگ برای ادمهای ترسو وجود دارد

    خدا همیشه زنده است

    نشانه‌ها روی بدن ادم وجود دارند

    ادم اشرف مخلوقاتست

    جهان بر پایه‌ی خیر بنا‌نهاده شده

    زندگی پر از زیباییست

    وقتی میخواهی موجود میشود

    نمیدانم با کدامین زبان از خدای درونم تشکر کنم که اینهارو به من امروز یاد داد و نمیدانم با کدامین زبان از خدای بیرونم تشکر کنم که منو به درونم وصل کرد

    نمیدانم من غرق در خدا شده‌ام یا خدا غرق در من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    براتعلی محبوب خویرد گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    باسلام خدمت دوستان

    خوشحالم که با معرفی یکی از دوستان به خانواده عباس منش بپیوندم .واز اینکه با تماشای ویدیوها وفایل های استاد هر روز حالم بهتر و بهتر میشود و باورهایم داره شکل میگیره خداوند متعال را بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که هر چه زودتر به روحیه ، عزت نفس و اعتماد به نفس و ثروت فراوان با تغییر ورودیهای ذهنم دست یابم .

    باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سرور دانشمندپور گفته:
    مدت عضویت: 2450 روز

    باسلام وخدا قوت خدمت استاد گرامی

    حدود چهار سال پیش بود که برادرم تعدادی از فایل های استاد را به من داد ولی چون در فرکانسش نبودم متاسفانه انها نادیده گرفته شد ؛من ان روزها دوران سخت افسردگی را می گذراندم وروز به روز حالم بدتر میشد تا این که یک روزکه بی نهایت احساس تنهایی وغم گلویم را می فشرد در ماشین برادرم یکی از فایلها را شنیدم…..انگار صحبت های ایشان پاسخی بود به پرسشهای مبهم درونی من ….ومن مشتاقانه مثل فردی که تشنه است واب را می طلبد بیشتر وبیشتر میخواستم …به خانه که رسیدم در یکی از کانالهای تلگرام ،فایل های رایگانی از استاد گذاشته میشد سریعا انها را دانلود می کردم ودر یک پوشه به نام ایشان ذخیره کردم والان شاید بیشتر از یکسال است که فایل ها را موقع پیاده روی،کار در منزل در ماشین وهرجا مجال شود گوش میدهم .تلویزیون واهنگهای محزون را ترک کردم وهر موقع از فرکانس خارج میشوم میفهمم ودوباره سعی میکنم در مسیر درست قرار بگیرم دیگر از افسردگی خبری نیست وبه لطف الله یکتا میتوانم شاد باشم وزیبایی های زندگی را ببینم. مدتی است دارم سعی میکنم میگرنم را نیز توسط نیروی حیات بخش درونی درمان کنم والبته تا حدودی هم بهتر شده وخیلی از حملات میگرن با کمی ریلکسیشن وعبارات تاکیدی واقعا بهبود می یابد واین برای خودم واقعاجای تعجب دارد.

    استاد عزیز من از شما واقعا سپاسگزارم که تجارب خود را با ما در میان می گذارید ؛امیدوارم همواره شاد وسلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    سلام استاااااااااااااااااااااد…….من تازه واردسایتتون شدم……….ولیییییییییییییییی کلییییییییییییییییی انگیزه گرفتمممممممممممممممممممممم…………واااااااااااایییییییییییییییییی…….مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    عبدالحمید حق جو گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    با سلام :ودرود فراوان : ضمن آرزوی سلامتی وتوفیق برای همه دست اندر کاران سایت بخصوص آقای سید حسن عباس منش منهم تمایل دارم که علاوه بر استفاده مناسب از تجربیات شما عزیزان اطلاعات وتجربیات وکشفیات قرآنی خود را با گروه درمیان بگذارم .لطفآ راهنمایی فرمائید.واین اولین پیام بنده می باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    amir hosin abolfathi گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    سلام خسته نباشید ابوالفتحی هستم یک فوتبالیست به نظر من بهترین باور درمورد خداوند اینه که اون رو همیشه توی وجود خودمون ببینیم و اصل تمامی تغیرات توحیدی و پیشرفت همن جاست به قول گاندی که می گفت ؛ من سعی می کنم خدارو توی خدمت کردن به مردم ببینم چون می دونم خدا نه توی آسمون هست نه رو زمین بلکه خدا تویوجود تک تک آدم هاست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    میترا کیانی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    سلام استاد گرام

    مدتیست که توسط یکی از دوستانم که در ایران زندگی میکنه باشماآشنا شدم و جالبه بدونید دراین مدت کوتاه خیلی چیزا از شما یاد گرفتم اکثر ما عادت داریم که موقع رانندگی آهنگ گوش کنیم و از آن لذت ببریم ولی شاید باور نکنید که من الان در طول مدتی که میخوام سر کار برم و رانندگی میکنم فقط و فقط سی دی های شمارو گوش میکنم و با یک دنیا انرژی کارمو شروع میکنم خوشبختانه آدم موفقی بودم و هستم و مطمئنم که با راهنمایی های شما موفق تر هم میشم و آرزو دارم یک روز شما رو ملاقات کنم که قطعاآن زمان خیلی دیر نیست .

    ولی یک سوالی که همیشه با آن درگیر بودم باور داشتن به عدالت خدا و چرا اینکه نعمت های خدا برای همه یکسان نیست و هیچوقت جوابی براش نداشتم ولی با سخنرانی های شما کاملا جواب گرفتم و فهمیدم که نعمت های خدا جلو دستمون هست ولی اغلب ما نه میبینیم و نه دست دراز کرده و بر میداریم و حالابه یک آرامش درونی رسیدم واین آرامش را مدیون شما هستم وبسیار سپاسگزارم.

    و اکنون سی دی شما را در مورد غذا دادن به پرندگان گوش کردم و کاملا با نظر شما موافقم یه ضرب المثل هم در فرهنگ چینی ها هست و ما هم میگم ماهیگیری یادبده ولی ماهی نده حالا سوال من از شما اینه که دراین ما میگه که ببخش که خدا بهت بیشتر بده دست نیازمند رو بگیر‌میشه در این مورد هم ما رو‌راهنمایی کنید و بگید که سخاوت را چگونه در زندگی‌هامون بالانس کنیم ؟

    خدا را شاکری که همیشه رهنایم بوده و اکنون شما استاد گرامی را سر راهم قرار داده

    ممنون با یک دنیا سپاس

    زنده و پا برجا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 3013 روز

      سلام دوست خوبم میترا جان

      امیدوارم همچنان موفق تر از قبل باشی

      خوشحالم که سعادت برخورد با کامنت شما دوست عزیز را داشتم که بتونم پاسخ بدم

      استاد در دوره روانشناسی ثروت یک بطور کامل در مورد این موضوع توضیح دادند که بخشش یا انفاق طبق قانون و طبق وعده الهی ، راه ورود نعمت و ثروت را باز و باز تر میکنه و هدف ما و نیت درونی ما از بخشش بهیچ وجه نباید دستگیری از نیازمند یا کمک کردن باشه که این خودش شرکه که ما فکر کنیم با بخششمون داریم به دیگران کمک میکنیم ، ما فقط بخاطر خودمون می بخشیم و کاری نداریم که اون طرفی که بهش بخشیدیم با پول ما چکار میکنه ، اصلا وارد این موضوع نمی شیم ، ما می بخشیم که از خدا ده برابرش را بگیریم و به این ترتیب جریانی از ثروت و چشمه الهی همواره در زندگی ما برقرار میشه و انفاق هم به همین معنیه چراکه تنها کسی که دستگیر نیازمندان میشه خداست که البته اونهم فقط به قانون فرکانس ربط داره وگرنه خداوند دست همه را میگیره و پولی که ما میدیم آثارش فقط به زندگی خودمون وارد میشه به شرط اینکه هرگز بخاطر انفاقی که میکنیم حتی اگر مبلغش خیلی هم زیاد بشه ، منت حتی در درون خودمون ، روی طرف مقابل نگذاریم و همواره این نیت را حفظ کنیم که من بخاطر خودم و افزایش ورودیم می بخشم …. موفق باشی دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا طرفدار گفته:
      مدت عضویت: 2288 روز

      سلام من زهرا هستم اول شاکر خدای عزیزم هستم که شما رو استاد عزیزم سرراه من که معجزه شده قرار داد و در مه مبارک رمضان به من ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنه صراط المستقیم الهام شد که عین معجزه در یک کانال آموزشی تلگرامی با شما آشنا و از زبان شما این آیه رو شنیدم و یه الهام تو قلبم به من نوید شما رو میده ودر این چن خواب آموزش و گفته های شما رو مبینم واز خدا خواستم که مرا در راه خودش و قوانینش ثبت قدم بدارد از شما و گروه بینظیرتان واقعا سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: