داستان تحول من

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • به رؤیاهایت باور داشته باش 1
    377MB
    32 دقیقه

شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سال‌ها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:

  • تغییر شهری که سال‌ها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را می‌شناختم؛
  • تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهم‌ترین سرگرمی زندگی‌ام بودند.
  • تغییر شغلی که تصور می‌کردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
  • و مهم‌تر از همه تغییر باورهای محدودکننده‌ای که، بعداً فهمیدم منشأ همه‌ی این ناخواسته‌ها بودند؛

زیرا “نشانه‌ها” به وضوح فریاد می‌زدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواسته‌ها را برایت تکرار می‌کند.

آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش داده‌ام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه می‌کنم را نمی‌دیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواسته‌هایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی می‌کردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آن‌ها نشان می‌داد و باعث شک کردن من به پیش فرض‌های ذهنم می‌شد.
همه‌ی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایده‌ای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بی‌آنکه نگران هزینه‌های آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم می‌آید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالی‌ام نگاه می‌کردم و به خودم می‌گفتم:

  • “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و می‌توانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”

دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آن‌ها بود، این رویا را هر روز قوی‌تر می‌کرد. مشاهده‌ی زندگی آن‌ها، این ایمان را در دلم رشد می‌داد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.

همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر می‌شناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر می‌رسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطق‌تر می‌شد.

رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمی‌بینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمت‌ها را به من نمی‌داد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامه‌نویسی شده بود که نمی‌توانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکننده‌ام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.

اما می‌دانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع می‌شود.

قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگی‌ات را خودت با باورهایت ایجاد کرده‌ای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدن‌ها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیان‌ات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگی‌ات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیایی‌ای که در آن به دنیا آمده‌ای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجه‌ی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛

من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایت‌کننده” را به وضوح می‌دیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را می‌کند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سخت‌ترین کار دنیا می‌شود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباس‌منش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم  تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.

  • زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهی‌های خالص، می‌توانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
  • محیطی که هر بار به آن وارد می‌شوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودی‌های قدرتمند‌کننده تغذیه کند؛
  • محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایه‌گذاری در زندگی‌ام است؛
  • کنترل ورودی‌های ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.

اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه می‌کرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد می‌آوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدم‌هایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خم‌هایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:

  • دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
  • دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگی‌ام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
  • دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرک‌های مخفی ذهنم را بشناسم؛
  • شرک‌هایی که تلاش می‌کنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کننده‌ی شرایط زندگی‌ام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگی‌ام را به عهده نگیرم؛
  • دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛

دانشگاهی که با آموزه‌هایی چون دوره جهان‌بینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونه‌ای که: آرامش را جایگزین نگرانی‌هایم کند؛ ایمان را جایگزین ترس‌هایم کند؛ توحید را جایگزین شرک‌های مخفی وجودم نماید؛

دانشگاهی که با آگاهی‌هایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطق‌هایی قوی درباره‌ی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهی‌هایی که در یک فرایند لذت‌بخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکننده‌ای نماید که در تمام این سال‌ها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛

دانشگاهی که تا با آگاهی‌های خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروت‌آفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایت‌های خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛

نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی می‌رساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛

به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعه‌ام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.

آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذت‌بخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکننده‌ام، به مسیر هموار و لذت‌بخش باورهای قدرتمند‌کننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانی‌ها.

چقدر خوب می‌شد اگر آن روزها می‌دانستم خداوند چگونه فکر می‌کند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کرده‌است؟!

چگونه می‌توانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگی‌ام را در دست بگیرم.

چقدر خوب می‌شد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من می‌فهماند مهم‌ترین اصل در رسیدن به خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواسته‌هایم را به من می‌شناساند و چگونگی ایجاد آن‌ها را در عمل با من تمرین می‌کرد.

آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی می‌توانست آگاهی‌های فراموش شده‌ی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهی‌هایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده می‌شد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کننده‌ای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آن‌ها نمی‌دانند.

در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آن‌ها را به من یاد می‌داد تا بدون تقلا، خواسته‌هایم به صورت طبیعی وارد زندگی‌ام شوند.

آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.

به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگی‌ام با آن‌ها مواجه شدم، خواسته‌های بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزش‌ترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربه‌ی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.

داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:

آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همه‌ی افرادی که آماده‌اند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباس‌منش، چقدر می‌توانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکی‌اش در فقر و کمبود،  به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازی‌های که نخریده،  تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازی‌هایی که تجربه نکرده است، می‌خواهد بهترینِ همه‌ی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالی‌اش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباس‌منش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آماده‌ی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛

بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شده‌ایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت می‌کند و تنها منبع قدرت و ثروت است،  مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانس‌های خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازه‌ی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل می‌شویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه می‌کنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگی‌مان را در دست خودمان می‌گذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش می‌دهد که احساس کنی کنترل زندگی‌ات در دست خودت است.

این جنس از آرامش، رمز جاری شدن همواره‌ی نعمت‌ها به زندگی است.

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نادیا امیدی گفته:
    مدت عضویت: 2483 روز

    سلام استاد عزیز

    آشنایی من با شما و سایتتون خودش یه معجزه ست واقعا زندگیم پر از اتفاقای خوب شده هر لحظه از زندگیم پر از معجزه ست

    سپاسگزارم استاد عزیزم که من رو با قوانین آشنا کردید

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فرشته هاشمخانی گفته:
    مدت عضویت: 2482 روز

    سلام به این گروه موفق و پر انرژی زمان خیلی کوتاهی ست که با شماها آشناشدم ودقیقا کامل کننده راههایی که تاحالا رفتم می باشد این روشی که قرار دادین که اگر نظری یا صحبتی ارائه نشود عضویت لغو میگردد خیلی عالی ست برای من که تازه واردم یک نیروی محرکیه ای ست که بیشتر تلاش کنم و بادقت بیشتری ادامه بدهم .

    ممنون از همه بخصوص استاد و همکارانش وشمادوستان که همه را در لذت این فهم شریک می کنید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    شیوا شیدا گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام.خداوندرو واقعا سپاسگزارم بابت حضورم دراین جمع دوست داشتنی ومثبت .لطف خداشامل حال من شده ومن از فروردین ماه ۹۷ بااین سایت آشنا شدم.وازطریق خواهرم بانام کاربری رویاادیب بعنوان دستی از دستهای خدای خووووبم دوره فوق العاده زیبای کشف قوانین زندگی به دستم رسید بینهایت ازخدایم واز استاد دلپاک ومهربونم و همه دوستان خوووبم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ساناز جدیدی گفته:
    مدت عضویت: 2587 روز

    سلام به استاد عباس منش و یاران عزیز.

    من همین الان ی نکته ای رو متوجه شدم و دوست داشتم با شما در میان بزارم

    من الان فهمیدم که ما تازه متولد شده ایم واز لحضه ای که متولد شدم زندگی من شروع میشه

    پس اگر من الان متولد شدم

    میدونم خودم سازنده زندگی ام هستم

    هیچ کس و هیچ چیز نقشی در زندگی من نداره

    بعد وقتی که من متولد میشم

    دیگه بدهکار نیستم

    دیگه احساس گناه ندارم

    دیگه عصبانی نیستم

    دیگه بی پول نیستم

    دیگه احساس کمبود ندارم

    هیچ کسی رو مقصر نمیدونی

    دیگه ارتباط م با دیگران مشکل نداره

    …‌

    وقتی متولد میشی ..دیگه هیچ ربطی به گذشته نداری

    احساس خوب داری

    با خدا یکی هستی

    شکر گزار نعمت هایی که داری و میخوای داشته باشی هستی

    شکر میکنی نداشته هایت رو

    غر نمیزنی

    ورودی های ذهنت تغییر میکنه

    کلا با گذشته فرق میکنی

    از الان برای فردا برنامه داری

    شکر گزاری

    حس خوب داری

    با خواسته ات هم فرکانس وهم راهی

    وای از این حس قشنگ

    تمام حرف همینه

    شاد باش و لذت ببر و شکر گزار باش

    در نعمت به سویت باز میشود

    و این سد شکسته میشود

    سدی که پر از اشتباه بود شکست ?

    الان رودی هستم نزدیک اقیانوس ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 3816 روز

      من تو مسیر شکستن باورهای اشتباه ناهشیارم هستم. یه کودک لجباز قوی. ولی باخودم تکرار میکنم اگر همه تونستن منم میتونم. کودکی که میخواست منو نابود کنه ولی به لطف الله باور دارم که میتونم. گاهی حالم رو بد میکنه بدنم رو به لرزش میندازه. اما میدونم که میتونم لطفا بهم امید بدید و کمکم کنید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    اخگر شمس گفته:
    مدت عضویت: 3175 روز

    سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و اعضاى خانه وادى بزرک عالى و انشاالله هدایت شدگانى شیرین دلان خوب همه شما انشاالله جور صحتمند. خوش و سرى حال باشین

    استاد میخواستم براى شما بگویم که فائل هاى کشف قوانین زندگى بسیار اتشى شده باور کنید البته هفت هشت و نهم خوایش من از خودت این خواهد بود که ادامه بدهید بهتر خواهد بود و انشاالله قدرت مندتر میشود. من فائل هاى اوشو را هم شنیده ام هر سه کتاب گفتگو با خدا را هم و زیاتر فائل هاى سوتى که نمیخواهم نام ببرم وقتم را به نام ها ضایع کنم. و این همه را هم درک تا جاى توانستم کرده ام مگر باور کنید که برگشت من به سخنان شما و قدرت کلام شما انقدر است که انها را تحت پوشش گرفته بخصوص حال روشناى هاى 7-8-9 چون من همه را مى فهمم و درک میکنم شما ان قدر با فهم و قدرت تشریع میکنید که نمیشه نفهمى گفتنى زیاد دارم و معرفت من با شما ان قدر جالب است که باور کردنى نخواهد بود براى بیشتر أعضاء و شخص حتا شما. ریشه و شروع گام هاى من به وصلت با شما از طریق همسایه و دوستم که روسى بود و خداوند بیامورز بعد از شناخت با شما او هم فوت کرد و هر گاه شکر گذارى میکنم که به این راه هدایت شده ام اول ولادیمیر یادم میاید که ببین خداوند از چى دستان که به فکر هفت پشتد هم نبیاید ترا هدایت میکند راستى که داناى از ان اوست و تنها قدرت مطلق تو استى یا رب العلمین بخواهى نخواهى کار خود را میکنى از هر طریق باشد خوب در این مورد بعداً

    خواهم نوشت یک خواهش دیگر هم دارم است مدیر سایت چون من برادر افغانى شما استم و ماه هاى سال نام گذاریش فرق میکند و من اشنا نیستم با ماه هاى ایران زیبا درخواست داشتم تا اگر امکان باشد در پهلو از تاریخ عسوى هم باشد خوب خواهد بود چون به کسانى که خارج استند کمى تیز کار تر میشود تشکر به امید موفقیت هاى بیشتر همه مایان دو فهم قوانین و عملى کردنش در این جهان زیبا باور م این است که است جنت همین است و اگر از این بهتر هم باشد براى ما است انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Samira .r گفته:
    مدت عضویت: 3214 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و اعضای خانواده ی خوب و صمیمی خودم…

    میخاستم از خانم شایسته ی عزیز که با عشق هر روز یک جلسه از دوره های استاد رو مرور میکنند تشکر کنم و با یه عالمه عشق براشون ارزوی بهترین ها رو داشته باشم…‌

    این مرور مطالب فوق العاده عالی و خوبه….بینهایت سپاس??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ابوالفضل عبدلی گفته:
    مدت عضویت: 2429 روز

    سلام استادعزیزم

    نمیدونم سال۹۱یا۹۲بودکه بعدازده دوازده سال مطالعه وسمیناررفتن وپیگیری اساتیدمختلف وان ال پی کارکردن و………خسته ازتمام آزمون وخطاها پای کامپیوترنشسته بودم واسم یه استاددیگه که شبیه اسم شمابودروسرچ میکردم ولی همش اسم شما میومدبالاواسم عجیب بودوکفری شده بودم که یه ندایی به من گفت حالابرو ببین این بنده خداچی میگه

    بابی میلی حرفاونوشته ها وفایلای رایگانتون روپیگیری کردم

    ازهمون دقیقه اول یه چیزی تودلم فروریخت وفهمیدم جای درستی اومدم.ازفایل یک اون موقع تاالان تمام فایلای رایگان روزندگی کردم

    روزی نیست که باشماسرنکرده باشم

    خوشحالم وناراحت

    خوشحال ازاینکه اون روزگوگل منظورمنونمیفهمیدوشیرینترین اشتباه رو درحق من کرد

    وناراحت ازاینکه دیرفهمیدمت وازاول شماروپیگیری نکردم

    ناراحت ازاینکه به جای صدتا سمیناردیگه یکبارنشدسمینارشمابیام

    ازخدا میخوام یایکباردیگه بیای ایران وسمینارت بیاموازنزدیک بغلت کنم وبگم باتمام وجوددوستت دارم یااینقدرباورام قوی بشه که من بیام اونجا وببینمت هرچندکه بارها توخواب دیدمت وسواراتاکسیت هم شدم.زیاده گویی نکنم نتایج مالی خیلی غولی نگرفتم ولی آرامش حاصل ازدوستی باخدابزرگترین هدیه رایگان شما به من بوده

    همیشه دوستت دارم معلم عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2560 روز

    با سلام دیروز قسمت پنجم فایل توحیدی را با تمرکز گوش دادم و از آن نت برداشتم با وجودیکه این فایل را چند بار دیگر گوش داده بودم ولی این سری مثل این بود که تازه این مطالب را میشنوم و خواستم احساس خوشحالی ام را با شما دوستان شریک بشم و بهتون بگم در این راه اصلا ناامید نشیم و حتما محصولات و فایلها را چندین و چند بار گوش بدید و عملیش کنین بگم که چقدر این فایل به دلم نشست و چه ذوق و شوقی دارم از درک قانون خواسته ها که از دل تضادها به وجود می آید و ساختن باورهای قدرتمند کننده که آنها را هم می توانیم از دل باورهای محدود ذهنمان بسازیم رسیدم و صبح نشستم خواسته هایم را نوشتم و بعد باورهای قدرتمند کننده تا حدی که می دانستم مثل (خداوند خریداران ثروتمند را به سمتم هدایت می کند که توانایی خرید نقدی داشته باشند، لیاقت ثروتمند شدن را دارم، فراوانی در جهان بسیار زیاد است، خداوند در راستای گسترش جهان مرا هدایت می کند، ….) و با اینکه برای اولین بار آنها را برای خود می گفتم چنان قدرت و شور و ذوقی در دلم گذاشت که وصف ناشدنی بود و مطمین هستم که جواب می ده چرا که در این مدته با وجود نگرانی هایی که بعضا داشته ام و نجواهای شیطانی که به سراغم می آمدند و اینکه من در کارهایم تصمیم گیری کردن برایم سخت بوده ولی اولین قدم خود را در خرید محصولی که برای صادرات در ذهنم بود را عملی کردم و بدنبال الهامات بعدی برای برداشتن قدمهای بعدی هستم و از این بابت خیلی خوشحالم چرا که خودم با پول خودم آنرا خریدم و خدا را شکر می کنم که قدم در مسیری که میخواستم گذاشتم و به قول استاد عزیزمون دستان خداوند نیز در سر راهم قرار گرفتن و در این مسیر دارند کمک می کنند. الان که فایل به رویاهایت باور داشته باش 1 را گوش دادم و فیلم خانه قدیمیون را دیدم برام ثروتمند شدن و رسیدن به خواسته ها در دسترستر شد و چقدر از این فایل و فیلم خانه قدیمیتون لذت بردم .

    ممنون از شما که هستید و ممنون از خداوند که مرا هم جزو این خانواده قرار داد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    اميد راوند گفته:
    مدت عضویت: 3142 روز

    باسلام اعضای کروه عباس منش عزیزوخدمت دوستان عزیزمحشره این فایل دانلودی این فایلهای که استادروی سایت میذاره اصلازندگی متحول میکنه فقط بایدروس باورهایت کارکنی فایلهای که استادروی سایت میذارن وقتی دانلودمیکنم شروع که میکنم کوش کنم انکاریه حسی منوتکان میده نمیدونم خداااایااین حرفهای استادکه میزنه این فایلهای استادمن روزی نیست که کوش نمیکنم فقط هندزفری توگوشم هست ازصبح تاشب دارم کوش میکنم هروروزهرروزروزی ده باربیشترشب وروزاحساسم خیلی خوب شده حالم حوب شده زندکیم تعغیرکرده کجابوده این باورهای درست که من نمیدونستم ازبجه کی فقط ماراترساندن وبهمون کفتن نری اونجاکه تنهایی خطرداره مواظب باش تنهایی جای نری همش ترس ترس ترس وای خداداره زندکیم شکل جدیدی میگیره اون ادمهاکجارفتن که دورورمن بودن منفی همه رفتن ادمهای امدن که مثل من دارن فکرمیکنن اصلاخدایاااااشکرت بخاطراین باورهای من سپاسگزارم ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: