این فایل صوتی حاوی مکالمه ی استاد عباس منش با مدیر فنی سایت است. در این مکامله مدیر فنی سایت سوالاتی اساسی از استاد پرسیده است که گوش دادن به آن به ما کمک می کند تا:
قوانین بدون تغییر خداوند را بهتر بشناسیم و چگونگی به هماهنگی رسیدن با این قوانین در عمل را بهتر درک کنیم.
اصل را از فرع تشخیص دهیم
تمرکزمان از از روی حاشیه های به ظاهر قشنگ اما بی حاصل برداریم و بر اصل و اساسی بگذاریم که نتیجه اش شادی و رضایت بیشتر در زندگی مان است
تا اصلی ترین نشتی های فرکانسی مان را بشناسیم و برای بهبودشان تصمیمات اساسی بگیریم و قدم های عملی برداریم
زیرا در جهانی که سیستم آن فقط و فقط بازتاباندن فرکانس های ماست و برای موجود خالقی که تنها ابزارش برای خلق، فرکانس ها و باورهایش است، هیچ کاری اساسی تر از هماهنگ شدن با قوانین این سیستم و مهارت در ارسال فرکانس های هم-جهت با خواسته هایش نیست.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل صوتی «قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم19MB110 دقیقه
بی هده جان می کنم خون جگر می خورم//این منم آخر چنین دوست کجا من کجا
مهر تو با جان من در ازل آمیختند//هجر ، مرا و تو را کی کند از هم جدا
آری اگر حاسدان تعبیه ای ساختند//شکر که نومید نیست بنده ز فضل خدا
ور بستاند ز من دنیی و دین باک نیست//بر همه چیز دگر غیر تو دارم رضا
یوسف جانم تویی زنده به بوی تو ام//چند کنم پیرهن در غم هجرت قبا
به نام خدایی که جدا از ما نیست، سلام خدمت اعضاء خانواده ی عزیزم.
برداشت من تا به این جا از قوانین الهی،
دوستان شاکله ی تمام دوره های استاد و تمام قرآن روی این قانون بسیار ساده استوار است، مابقی تمام سخنان در تفسیر این قانون بسیار ساده است.
قانون اینه = احساسات ما خاصیت بزرگ شونده دارند، یعنی هر احساسی که داریم چه خوب چه بد تمایل داره به جذب احساسات مشابه، حالا احساسات چه طوری شکل میگیرند؟با اتفاقات برای همینه که استاد همیشه میگن احساس خوب مساوی اتفاقات خوب،
این اصلأ به این معنی نیست که به یک ماشین فکر کنیم وارد زندگیمون بشه، یا به یک دختر یا پسر خاص فکر کنیم وارد زندگیمون بشه، نه اصلا اینطوری نیست و این کژ فهمیه بزرگی است.
زمانی که ما احساسمون به هر دلیلی(حالا دلایل مختلفش رو پایین تر توضیح میدم) بد یا خوب میشه، فرکانس هایی میفرستیم که ما از اون احساس بیشتر و بیشتر میخواهیم، حالا این اتفاقاتی که قراره پیش بیاد پرسونال و شخصی هست و برای هر کس تفاوت داره.برای همینه که نتایج همه ی ما متفاوت هست.
این مهم ترین قانونه که باید با گوشت و پوست و روح و روانمون درک کنیم.
این قانون رو هر کسی که میشه روش اسم انسان گذاشت ازش استفاده میکنه چه آگاهانه و چه غیر آگاهانه،فارغ از هر دین و مذهب و زبان و رنگ پوستی، هر کسی که میشه اسم انسان روش گذاشت فارغ از این که فلجه یا ورزشکاره یا سفید پوسته از بدو تولدش این فرکانس هارو داره میفرسته.مثل تنفس کردنه.
خیلی از افراد دنیا به طور نا آگاهانه از این قانون استفاده میکنند، مثل استفاده از اینترنت میمونه تغریبا همه از اینترنت استفاده میکنند ولی بعضی ها فرضا مهندس مخابرات هستند(مثل اعضاء این سایت) و دقیقا میدونند که ساز و کار اینترنت چیه،و به طور آگاهانه ای ازش استفاده میکنند.
پس تا اینجا به این درک رسیدیم که تمام اتفاقات و شرایط ما به ما قَدَمَت ایدیهم هست یعنی بستگی به افکار و شرایط و طرز نگاهی که قبلا داشتیم و موجب شده که احساس به خصوصی داشته باشیم ،هست.
تمام احساسات ما به دو دسته تقسیم میشن:
۱، احساسات خوب
۲، احساسات بد
فرقی نمیکنه ترس باشه یا غم یا شکرگذاری باشه یا دوست داشتن
تمام احساسات ما تو این دو دسته تقسیم بندی میشن،
اصلا برای همینه که تو قرآن میبینیم تمام کارهایی که ازشون نفی شدیم اعمالی هستند که احساس بد ایجاد میکنند و یا این احساس رو تشدید میکنند، مثل،غیبت،دروغ گفتن، دزدی کردن
و از اون طرف به دلیل همین قانون هست که قرآن مارو به سمت کار هایی که احساس خوبی به ما میده تشویق میکنه ، مثل برشمردن نعمت ها ، انفاق کردن، پرداختن زکات ، شکرگذاری کردن.
یعنی خیلی آگاهانه و به زیبایی قرآن به ما می آموزه که کار ها و رفتار هایی رو انجام بدیم و ورودی هایی رو به ذهنمون بدیم که احساس خوبی به ما میدهند.
این مطلب عصاره ای از درکی هست که من تو این مدت از قانون پیدا کردم که استاد عزیزم این قوانین رو به یاد من آورده.
حتی تو بعضی از دوره ها که استاد میگن تغییر کردن شما و بهبود فرکانس های شما باعث این میشه که افراد خانواده تون هم تغییر کنند دلیلش پیروی از همین قانونه،برای مثال:
وقتی من به شکل صحیح روی خودم کار میکنم و لاجرم نتایجی تو زندگیم میاد، مادرم که همخونه ی من هست از دیدن این نتایج احساسش خوب میشه و این احساس خوبشه که باعث میشه اتفاقات خوب برای اون هم رخ بده. پس با این حساب هر کدام از ما با تغییر کردن و بهتر کردن فرکانس هامون و خوب نگه داشتن احساسمون باعث میشیم که جریانی از خوشبختی و سعادت تو دنیا راه بیافته.
اما نقش باور ها اینجا چیه؟
باور ها نقش اساسی تو تعیین احساس ما دارند.
فرض کنید تو جامعه ای بزرگ شدیم که از بچگی به ما گفتند پول داشتن و ثروتمند بودن و مصرف گرایی باعث نزدیکی به خدا میشه، پول خیلی خوبه و ثروتمندان آدم های شریفی هستند،
با این دیدگاه ما از ثروت مند شدن احساس خوبی کسب میکنیم و این احساس طبق قانون جهان باعث بیشتر شدن اتفاقاتی میشه که برامون لذت بخشه و از اون جایی که ذهن ما ثروت رو با لذت عجین کرده هر روز ثروتمند تر میشیم.
اما اگه از بچگی تو جامعه ای و یا خانواده ای بزرگ شده باشیم که نگاه تمیزی به پول نداشته باشه ذهن ما داشتن پول رو با رنج متصل و عجین میکنه و همین نگاه ناتمیز به پول که منجر به احساس بد میشه، باعث دور ماندن از نعمت ها و ثروت ها میشه.
و ما تو روند باور سازی سعی داریم که اون باور های محدود کننده رو تغییر بدیم تا منجر بشه به داشتن احساس خوب و این احساس خوب شرایط و اتفاقات هم سنگ با خودش رو جذبمون کنه.
برای تقویت باور هام و مرور کردن قانون بنده از امروز به بعد این تصمیم رو گرفتم (یعنی بهم الهام شده) قرآن پژوهی کنم و در ابتدا میخوام دنبال دو گروه که تو قرآن بهمون معرفی میشن تحقیق و تدبر کنم:
اولی ) محسنین
دومی) متقین
میخوام بدونم که این افراد کیا هستن،چه کارهایی انجام میدن و اراده ی الهی برای این اعمال و این قبیل افراد چه پیش آمد هایی رو به وجود میاره.
و حاصل این تحقیقات رو تو کامنت های آینده ام با شما عزیزان به اشتراک میزارم که هم رد پایی باشه برام و هم درکم از قانون رو در معرض دید قرار بدم.
ممنون از شما و استاد و خانوم شایسته و ابراهیم جان مدیر فنی این سایت دقیق و زیبا
🌹❤️❤️