آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/11/عکس-فایل-1.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-11-26 21:06:122020-08-28 10:15:06آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
با سلام به همه عزیزان
تلگرام رو که باز کردم و کامنت مرضیه خانم رو خوندم ” تخیل و تصٌوری ” که راجب زنده موندن فرزندشون رو تجسم کردن، رو با خوندن کلماتشون ، با تمام وجود حس کردم و کلی خدا رو شکر کردم که این مادر تونست در لحظات حساس زندگیش ذهنش رو کنترل کنه و قانون چقدر قشنگ پاسخ میده. یاد اون آیه ای می افتادم که خداوند به مادر موسی وحی می کنه “وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ”.
ترجمه : و ما به مادر موسى وحی کردیم که او را شیر بده، پس هرگاه بر جان او بیمناک شدى، او را بهدریا بیفکن و مترس و غمگین مباش ، ما او را به تو بازمىگردانیم و او را از پیامبران قرار مىدهیم.
وقتی از ” ما ” استفاده میشه منظور همون قوانین ثابت الهی است . پس اگر مادر موسی غمگین میشد طبق قانون دیگه موسی رو نمیدی.
دیروز که این فایل سی و سومین روز سفر رو دیدم هرچی خواستم بیام مطلبی بنویسم که نکته ای داشته باش ، حرفی برای گفتن نداشتم . تمام روز رو داشتم با خودم فکر می کردم چرا با این فایل ” آرامش در پرتو الهی ” من ارتباط برقرار نکردم و بجز یکی دوباری بیشتر این فایل ارزشمند رو گوش ندادم و طبیعی هم هست که آلان نتونم کامنتی بنویسم . وقتی بیشتر فکر کردم دیدن هر موقعه من می خواستم بیام این فایل رو گوش بدم ( بخدا مو به تنم سیخ شده آلان که دارم مینویسم چون فلدر آرامش در پرتوی الهی روی دسکتاپ م بود) ، شیطان ذهن هر بار به طریقی گوش دادن فایل رو به عقب می نداخت تا جایی که یادم می رفت.
حرفی برای گفتن ندارم جز اینکه دوره” کشف قوانین زندگی ” عالیه ، بی نظیریه . دقیقا” متوجه شدم با آگاهی های این دوره تونستم مچ شیطان رو بگیرم.
نتیجه گیری وقتی الهامی از طرف خدا دریافت می کنی و مطمئنی از طرف خداست درجا بش عمل کن ، شیطان تو ذهنته با کارهای بیهوده می خواد حواست رو پرت کنه که تو به اون الهام عمل نکنی . شیطان دشمن قسم خورده ماست.
“در تاخیر عافت ها نهفته است.”
اگه اول این مسیری و هنوز آموزه های این سایت رو عُمقی باور نکردی ، نمی خوای از کارای بزرگ شروع کنی مثل استفاء از شغل فعلیت ، بلکه الهامی که بت میگه صبح ، زودتر از خواب بیدار شو ، برو نون تازه و داغ بگیر ، سفره خونه ات رو زیبا تر بچین و ….. با عمل کردن به این الهام بظاهر ساده و آسون طبق قانون جذب بیشتر بت الهام میشه بیشتر بفرمان خدا میشی. چی از این بهتره بخودت نیومدی میبنی 6 ماه گذشته و اطرافیانت از تغییرات تو در هر زمینه ای متعجب و حیرانن.
امیدوارم استاد عزیز و دوست داشتنی ام ، شاگرد لایقی بوده باشم.
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
دوستان در تمام دوران بشری فقط کمتر از 3 درصد از هر جامعه ای این قوانین رو درک کردن . شایدم قسمتی از قوانین رو درک کردن که موفقان جامعه شون شدن .
ولی ما ( دستان خداوند برای گسترش جهان ) با داشتن استاد ، خانم شایسته و خیلی از دوستانی که در این سایت نتیجه گرفتند و نظر میزارن خیلی سریع تر و راحت تر می تونیم مسیر موفقیت و خوشبختی رو طی کنیم که اینم از فضل پروردگار یکتای ماست .
لامصب این ذهن هم می تونه انسان رو خوشبخت کنه هم بدبخت افسارش رو بدست بگیرید.
قدر بدونیم و پایبند به تعهدی که اول سفر دادیم تا آخرش باشیم .
خوشبخت ، ثروتمند ، سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام خدمت اسباد عزیز خانوم شایسته و همسفران عزیز
از وقتی که تعهد دادم و روی باورام کار کردم همه چیز عوض شد زندگیم عوض شد البته من قبلا نماز و قران میخوندم ولی از روی ترس از اخرت چون اینجوری خدا رو برای ما جلوه داده بودن که انتقام گیر سخت ولی الان با اگاهیهای که استاد بهمون داده اصلا یه جور دیگست واقعا با خدا بودن بهم ارامش میده یه جور دیگه به زندگیم نگاه میکنم همه چیز زیباست با خودم میگم چرا من تا حالا ندیده بودمشون و جوبشم میدونم چون دیدم متفاوت بود هر جا میرم کارم درست میشه دیگه ترافیک ندارم هر روز زیبایهای بیشتری میبینم خدا رو شکر که تو این مسیرم و دارم لذت میبرم مرسی از استاد عزیز
سلام به انسانهای آرامی که آرامش در پرتو آگاهی یافته اند…
امروز یه اتصال عجیب اتفاق افتاد .یه اتصال بین من وخدا. خیلی کوتاه بود اما عمیق و غیر منتظره…
پاسخی بود از جانب خدا برای تناقضی که در آن گیر کرده بود .انگار آبی بود روی آتش
و درست شبیح رمزگشایی از یک معما بود.معمایی که شاید برای بعضی ها ساده و راحت اما برای من شده بود لاینحل…
ماجرا از آنجایی آغاز میشود که من با شروع سالهای جوانیم علاقمند به موضوع عرفان و خودسازی شدم و هرکتابی در این مورد بود توجه ام رو جلب می کرد و بدون راهنما و استادی تلاش میکردم دوره هایی از خودسازی رو انجام بدم.یه مثالش اینه ماه رمضان ها برام حال و هوای عجیبی داشت تقریبا همه شبها را تا سحر بیدار بودم و از مناجات با خدا لذت میبردم. احساس می کردم عشق واقعی رو یافتم و کاملا حس بی نیازی داشتم.خواب هام صادقانه تر شده بود …
و بعد اون دوران ها تمام شدند و دوره هایی از غفلت و شک و تردید به همه چیز آغاز شد.
دیگه کم کم داشتم وجود خدا رو هم زیر سوال میبردم..و روزگارمم هم سخت شده بود انگار همه عوامل مادی و غیر مادی بر علیه من بود..
تا اینکه تابستان امسال نسیمی از الطاف خداوندی روحم رو نوازش نمود و من با این سایت آشنا شدم و احساس کردم این نوع نگاه و نگرش به خدا چقدر دلنشینه و چقدر آشنا و البته کمیاب و غریب هم هست انگار.
دوباره شروع کردم به خودسازی و از ورودی های ذهنم شروع کردم و همینطور کنترل کلامم
اما اون من ذهنی گهگاهی میومد و یه ایرادی میگرفت و میگفت
این راهش نیست
اون راهی که قبلا می رفتی بهتر بود.. یادته چهل روز چهل روز میرفتی حرم امام رضا.یادته
چه اراده محکمی داشتی
یادته چقدر به مال و منال دنیا بی تفاوت شده بودی..
و من دچار تردید میشدم که آره من این بار به قصد ثروتمند شدن دارم خودسازی میکنم
نیت من از کنترل ذهنم اینه که به پول برسم...
و این یه جورایی منو اذیت می کرد ، تا اینکه مریم عزیزم ما رو به سفر دعوت کرد و من دوباره متعهد تر شدم و کار روی سه باور مهم رو شروع کردم که یکی از این باورها اینه:
ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
هرصبح و هرشب راجع به این باورها می نویسم و حرف میزنم و صدای خودم رو گوش میکنم.
ولی باز هم نجوایی زمزمه میکرد نه نه نه
این خودسازی به درد نمیخوره
تو بخاطر پول داری زبانت رو از غیبت منع میکنی
بخاطر پول مهربون تر شدی
بخاطر پول حرف های منفی رو نمی شنوی…
اما من ادامه دادم تا اینکه از اول هفته نشانه ها به وضوح پدیدار شدند خواسته هایی برای این هفته داشتم که به سرعت برآورده شدند
و من با شادی بسیار زیاد از خداوند سپاس گزاری میکردم…
تا اینکه سر ظهر یک مرتبه به شدت خوابم گرفت بطوری که مجبور شدم برای لحظاتی روی تخت دراز بکشم و برای اینکه از وقت استفاده هم بکنم یه فایل با موضوع عرفان رو هم پلی کردم که پیرامون نزکیه نفس بود از یه عارف هندی…
و باز نجوا شروع شد که ببین زهرا
این روشت درست نیست
محبت خدا و محبت پول باهم توی دل جا نمیشه…
درست تو همین لحظه ناگهان یه اتفاق افتاد
مدتش کوتاه بود
اما به شدت تاثیر گزار
ندایی بهم گفت
تو سالها پیش خودسازی رو به نیت نزدیکی به خدا شروع کردی و تجربیات نابی رو داشتی ولی ادامه که ندادی! و حالا دوباره شروع کردی این ادامه همون راهه ولی بهتر شفاف تر و مستقیم تر و تو داری باورهای منفی راجع به خدا رو اصلاح می کنی. بنابرین با قدرت پیش برو
اگر همون سالها پیش هم ادامه میدادی مطمئن باش حتما به اینجایی که اللن هسنی می رسیدی ..و
دیگه نمی تونم توضیح بدم و از شادی اون لحظه ناب بگم….
ببخشید دوستان
سلام به استادعزیزم وهمه همفرکانسی های مهربانم درسایت بی نظیر استاد عباسمنش
برگ سبزی از سی وسومین روزسفرنامه:
نمیدانم چه بگویم بیشترنمیدانم چگونه بگویم این روزها چقدرر ردپای خدارادرتک تک جوانب زندگی ام میبینم .چه لذت بخش است این نزدیکی چه ارامشی دارد این خدای مهربانیها.خدایی که این روزها عجیب میگوید عزیزم چه میخواهی خدایی که همه چیز میشودنمیدانستم که این خدا انقدررر نزدیک است و در اسمانها دنبالش میگشتم چقدر این جمله این فایل را دوست دارم که میگوید تو پاره ای از خدایی .چقدر بی نظیراست این خداگونه بودن این خدایی بودن .این دید خدایی که دیگر نمیتوانی وقتی اگاه شدی مانند قبل ببینی مانند قبل بشنوی مانند قبل قضاوت کنی .چقدرر این تنهایی هایم را دوست دارم .چقدرحالم خوب است .خدایا شکرت بابت این مسیر سبز .ممنونم خانم شایسته عزیزم ممنونم استاد عزیزم .ممنونم دوستان عزیزم که خواندن دیدگاههایتان جزیی از برنامه ارامبخش زندگی من شده است .
دوستتون دارم
سلام به خانواده گرم وبزرگ عباس منش
سلام به استادبینهایت خوبم وخانم شایسته عزیز
امروزمنم خواستم دیدگاه بزارم نظرچندنفرازدوستان روخوندم ومنم مشتاق شدم که من هم تحربه بزارم
چندسال قبل که هنوزباقانون آشنایی نداشتم ی مشکل به ظاهربزرگ برام افتادفرزند۱۵ساله ام بطورمخفیانه ازخونه به سمت ترکیه وبعداروپا هجرت کرده بود بادست خالی وهیچ پولی وبعدازی شب من متوجه شدم که به مرزترکیه رسیده به ماگفته بودکه میخوادامشب بادوستاش ی جایی زیارتی بوداونجابره
وبرا باراول بودکه بدون خانواده چنین تصمیمی گرفته بودمن رضایت نمیدادم ولی پدرش گفت بزاربره بچه بزرگ شده دیگه خوب نیست تومحدودیت بزاریمش
ومن هم اجازه این ی شب دورازخونه رو دادم
که فرداش باهامتماس گرفت که نزدیک مرزترکیه هست با دوستش ومیخوادبره سمت اروپااول باورم نشدولی بعدچنددقیقه زنگیدم دیدم گوشبش خاموشه دنیاروسرم خراب شدداشتم سکته میکردم فرزندم که تا اون روزتنهاجایی نرفته بود فرسنگهاازمن دورشده بود گریه وناله وداد وبیدا
پدرش هم میگفت فک نمیکردم چنین کاری بکنه گوشیش دوروز خاموش بود وبه محض روشن شدن بهم زنگ زد که اون دوروز حال من واقعا توصیف شدنی نبود جایی خالی فرزندم ودوری یک دفعه اش.
زنگ زد که استاتبول هست ومقداری پول خواست که قاچاقی ازترکیه به یونان بره
خیلی پیشش التماس کردم که برگرده ولی اون تصمیمشوگرفته بودکه ن من یادورازجون میمیرم یام میرم جلو
باز باخواستش موافقت کردیم پولی که خواسته بود وریختیم به حساب قاچاق بر
وتوی شب پاییزیی فرزندم ازدریا باقایقهایی که بعداتعریف کردواقعا تواون قایقهامگرمعحزه خداباشه که زنده بمون ردمیشد ومن درایران داشت قلبم ازکارمیافتاددرهمون لحظات سخت سجادموپهن کردم ومتوصل شدم به خدا ودعاکردم گفتم خدایازورم به این پیشامدنمیرسه نمیتونم کاری بکنم من فرزندموپاره وجودمو به توامانت میکنم ازت صیح وسلامت میخوام مواظبش باش ازمن دوره ولی ازتودورنیست درهمین رازونیازباخدابودم که ی آرامشی سراسروجودمودربرگرفت اونقدرکه روسجاده خوابم برد وقتی بیدارشدم که فرزتدم ازدریا گذشته بودوبه جزیره یونان رسیده بودومن این توکل وآرامش روهمیشه به یادخواهم داشت وبارها تاپسرم رسیدبه مقصدمن ازهمین روش توکل ودعا استفاده کردم ودراین میان من به طورخیلی معجزه آسا کربلا دعوت شدم وقتی فرزندم یونان بودباپولی که قراربودقاچاق چی بگیره تاپسرم وببره ازجزیره یونان تا آتن ونتونسته بود ردش کنه وپسرم به طورقانونی ردشد وبه آتن رسید واون پول ودوباره ازقاجاق چی گرفتیم با اون پول من وهمسرم کربلا رفتیم وتابازگشتمون پسرم آتن بوداونم قانونی ومن معنی واقعی توکل روفهمیدم وباز مسیرهای خطرناک وی پسر۱۵ساله وآدمهای ناجورکه البته هیچ آدم بدی به پست بچه من نخوردچون خدابا اوبودوتعریفهایی که میکردکه چجورکاراش آسون وراحت جورمیشد داستان بعدی بود پسرم واقعا توآغوش خدابودتارسیدبلژیک والعان آلمان هست دوستانش هنوزیونان هستن ونتونستن جلوتربرن درحالیکه بزرگتروزرنگترازپسرمن هستن ولی پسربچه من خداوندباهاش بودوکاراشوجورمیکرد که العان اونم اوردم تواین مسیرقشنگ الهی وتوسایت عضوهستوازمحصولات استفاده میکنه به خداوندایمان دارم وازش خواستم که به زودی زودی هموبیبینم العان که این دیدگاه وتجربه مومیزارم ۳سال ازاون روزهایی سخت میگزره البته به ظاهرسخت بودولی خداهمجابامابودوسختیها روآسون کرد دلم براش خیلی تنگ هست انشالله درهمین حوالیها میبینم همو واین دوری بعدازسه سال واتفاقهایی قشنگی که برامن وپسرم افتاد واقعا معجزه وقدرت خداروبرامون به نمایشگذاشت دوستان به خداتوکل کنیدواقعا خداوندخیلی تواناوقدرتمتدومهربونه من واقعا باتک تک سلولهایی بدنم این حس آرامش وتوکل ورهاکردن مشکلم به دستان قدرتمندش وروتجربه کردم اگرخداکمکم نمیکردمعلوم نبود العان فرزندم دورازجون بودیانبود خدایاشکرت که مواظب بندهات هستی همیشه مواظبمون باش ای خالق توانا مهربون خودم مواظب پسرمم باش وهمیشه سایه گرم ومهربونت روروسرش و وجودش حفظ کن الهی آمین یارب العامین
استادجونم ممنون از همه آگاهی که عاشقانه میگذاریدخانم شایسته عزیز ممنون بخاطراین سفرنامه قشنگ
سلام چقدر خدا رو در کلمات شما دیدم…… عالی بود اون قسمت که گفتین قاچاقچی پول و پس داد جالب بود مردم به برادشون قرض میدن پس نمیده
اماباورها درست باشه قاچاقچی هم پس میده
سلام عزیزان ??????آرامش میتونه اون لحظه ای باشه که بعد از کلی دست و پا زدن ها خسته میشی و میگی خدایا دیگه نمیدونم باید چکار کنم و دست از همه چیز میکشی و مییییری برای خودت دوچرخه بازی یا هر کار دیگه ای که تو رو از همه چیز دور میکنه و ذهنت رو آزاد میگذاری و یهویی میبینی خدا از یه طریقی که میتونه یه فایل از استادت باشه یا…یه چراغ برای ادامه ی راهت جلوی پات روشن کنه، من برم ? بازی
سلام بر خانواده بزرگ و پر مهر عباسمنش.و سلام بر مردی که بهترین تکنیکهای خدا شناسی را در این مدت کم گام به گام از او و همسفرانش می اموزم.اکنون سپاسگذار خداوندم که مرا در مسیری قرار داد که بتوانم خودم و تواناییهایم را بشناسم وبه کمک یک انسان یکتا پرست و راستگو مثل اقای عباسمنش راهم را پیدا کنم.
من نزدیک به سه سال هست که به جرات میگم با کانالها و گروه های مختلف جذب اشنا شدم ولی همیشه در تمام اونها به بن بست میخوردم چرا که دقیق و واضح نحوه جذب رو بیان نمیکردن و یه جایی قضیه دیگه مغزم قفل میکرد .اما به لطف خدا از روزی که با این گروه بزرگ و صحبتهای استاد روبرو شدم اتفاقات خوب یکی یکی در زندگیم ظهور میکنه و مثل معجزه منو شگفت زده میکنه.
یک روز فایلی که استاد برای بچه های دانشگاه شریف در مورد سناریو نویسی داشتن.به دستم رسید.گوش کردم و همون لحظه هم حس خیلی خوبی به من داد.وبه طرز حارق العاده ای بعد از سه روز از انجام تمرین سناریو نویسی مبلمانی رو که دوستش داشتم واصلا فکر نمیکردم همسرم تهیه کنه رو تو خونه ام داشتم واین اولین و یکی از لذت بخش ترین خاطرات اشنایی من با صدای اقای عباسمنش بود.وبعده اون هم پیگیر شدم تا اطلاعات که ایشون میدن رو بیشتر پیگیری کنم و به فضل خدا .خدای رزاق. و لطف ومحبت پروردگار رو هر روز بیشتر وبیشتر دریافت میکنم.
و امیدوارم که یک روز که زیاد هم دور نیست از سیدنی استرالیا برای اقای عباسمنش پیام بفرستم.چون ارزویه بزرگی دارم که میدونم بهش میرسم.چرا که پروردگارم میگه بخواه تا به تو داده شود.من هم میخوام فقط وفقط بندگی کنم و شک ندارم که اوهم همه انچه دوست دارم را به من از فضلش عنایت میکند.
الان ایران هستم ودر جوار امام هشتم علیه السلام.ونایب الزیاره اقای عباسنش عزیز و هم سفران مهربانم که هروز از انها و نکات خوبشان درس میگیرم متشکرم.و سپاسگذار خداوندم که منو به این اگاهی بزرگ دعوت کرد.
اقای عباسمنش عزیز امیدوارم در پناه پروردگار عالم.پر روزی سربلند و سعادتمند باشید در دنیا واخرت.
سلام روزتون پُر از حس خوب و شادی . از این صوت و متن هم استفاده کردم . واقعا وقتی عمیق میشم به جهان به آفرینش ، حسم یه جور دیگه میشه ، به خدا نزدیکتر میشم با بنده های خدا یکی میشم . ربِ اِنی ظلمتُ نفسی فاغفرلی . حقیقتا عدم شناخت به هستیمون ، باعث شده که خیلی به خودمون ظلم کنیم. خدا خودش ببخشه . آهنگِ زیر صِداش هم که عالی و پُر از آرامش بود .
سلام دوستان عزیز و هم فرکانسی باتشکر از استاد عزیز و بهترین راهنمای زندگیم استاد عزیزم به تمام حرف هایت ایمان دارم و آنها را با جان دل و تک تک سلولهایم می پذیرم . به قول خودتان اگر تمام دنیا یک طرف و شما یک طرف باشید شما نتیجه ای در دست دارید که می تواند برای ما از روز آشکارا تر باشد . متشکرم که ما را با خود واقعی یمان آشتی دادی سالها بود خود را فراموش کرده و در منجلاب زندگی دست و پا می زدیم . همه صاحب اختیار بودند به جز خودمان و خدای خودمان ولی تو دست مرا گرفتی و مرا با سرزمین توحید و یکتا آشنا کردی سرزمین آمیالها و آرزوها سرزمین عشق و سرمستی وتو بهشت را دراین دنیا به ما نشان دادی . این خانم شایشته دیگر کیست ؟عزیز دل استاد چه غوغایی به پا کرده و چه جشن بزرگی راه انداخته چه سفره ی قشنگی چیده ، دست مریزاد???? فایل در پرتو آگاهی رو دانلود کردم. تو پاره ای از من هستی پاره ای از خدا، چه حس قشنگی داشت این فایل پرواز درملکوت الهی، احساس عشق ،هماهنگی با خود واقعی، و چه تجربه خوبی بود. بارها و باره گوشش خواهم داد عالی عالی عالی بو استاد عزیزم متشکرم که در کنار ما هستی خدا به شما عمر طولانی وسلامتی بدهد.
تقدیم به استاد عزیزم و خانم شایسته و تمامی دوستان هم فرکانسیم خبر های خوبی در راه است.انشاءالله به زودی میام و براتون می نویسم.
به نام رب
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همداری ها.چند ساعت پیش داشتم در عقل کل چرخی میزدم که یک متنی از یکی از دوستان خوندم اون هم این بود که^اگر خواسته ای داری باید خودت درحد ان خواسته بشوی تا به تو داده شود^ودر مورد روابط بود که اگر کسی را دوست داری یا هر خواسته ای داری باید رابطه بین خودت و قلبت را درست کنی و رابطه بین خودت و خدای خودت ،و در همین لحضات از زیبایی ها لذت ببری و به آن ها توجه کنی و به خواسته هایمان نچسبیم و وابسته به آن ها نشویم که زندگی یک جهنم خود ساخته میشود و تکاملمان را طی کنیم و خواسته در زمان مناسب خودش رخ میدهد باید محلت بدهیم.و فقط به خداوند توکل کنیم که همه چیز است یکی دو دقیقه پیش داشتم فایل بهترین باور در مورد خداوند را می دیدم.هرموقع من این فایل را نگاه کرده ام محو ان شده ام و آگاهی هایی در مورد خدا در این فایل است که با خودم گفتم که این فایل میتوانست یک محصول باشد و قیمت داشته باشد و استاد خیلی لطف کردن که این فایل را رایگان در دسترس ما قرار داده اند. خدا یک انرژی است که نه به وجود میاید و نه از بین میرود فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر میکند خدا همه چیز است که ما با باور هایمان به او شکل میدهیم خدا مثل بینهایت رنگی است که ما انتخاب میکنیم که در زندگی ما به چه رنگی باشد.خدا همه چیز است و هیج چیز نیست.خدا هم عشق است و هم نفرت هم خوبیست و هم بدی و…. به قول قران نمیشود که دو نفر با هم صحبت کنند و خدا نفر سوم نباشد یا سه نفر و خدا نفر چهارم نباشد و….
خدا را ما در زندگیمان بهش شکل میدهیم مثل ابی که در هر ظرفی بریزیم به همان شکل در می آید.هر خواسته ای که داریم خدا همان است اگر ثروت میخواهی خدا ثروت است سلامتی میخواهی خدا سلامتی است قد بلند میخواهی …
خدا تویی خدا منم خدا همه چیز است فقط باید با ایجاد باور های درست به ان شکلی بدهیم که به ما کمک کند.(خدا همه چیز است همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل)? خداوند به شکل ظرفی در میاید که من برایش درست میکنم.?ممنون از شما که وقط گذاشتید و کامنت را خواندید.وشکر خدای بزرگ