آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 36

919 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    بنام پروردگاری که هدایت من را بر خود واجب کرد

    سلام به همپاره های نازنینم که این بهشت رو بهشتی تر میکنن و سلام به استاد عزیزم و مریم نازنینم

    روز سی و‌سوم سفرم:آرامش در پرتو آگاهی

    اومدم کامنتم رو بنویسم اما خواب بدجور چشمامو گرفته بود و هر چی زور زدم به ذهنم چیزی نرسید که بنویسم. به ناچار گوشی رو گذاشتم کنار و رفتم سراغ ظرفشویی تا ظرفهای شام رو بشوررم. یاد کامنت مرضیه جان افتادم و یاد کلمه نذر. و یادم اومد از نذری دادنها.

    بعد همینجور که شیر آب باز بود یاد کامنت یکی از دوستان در مورد اسراف افتادم که چند روز پیش خونده بودم و اتفاقا همین امروز صبح با خواهرم در موردش صحبت کردیم. با خودم گفتم آره هر صرفه جویی کردنی از باور کمبود میاد. و هر بریز و بپاشی از باور به فراوانی. و باز یادم اومد آدمهایی که روز عاشورا نذریهای بزرگ میدادن با کلی بریز و بپاش.. میگفتن پول نذری رو امام حسین خودش میرسونه. گفتم ببین این امام حسین نبوده که میرسونده. این باور اون آدمهاست که طبق قانون جواب میداده براشون. وگرنه که امام حسین که نمیتونه روزی رسون کسی باشه و فهمیدم اینم یکی دیگه از شرکهای ما ملته.

    که نذری میدیم که خونه بخریم. نذری میدیم که سالم بشیم. نذری میدیم که ……….

    غافل از اینکه اون نذریه نیست که کار می کنه بلکه اون باوری که پشتشه داره جواب میده. اون امام نیست که پول نذری رو فراهم می کنه بلکه اون باوری که داری برات کارها رو آسون می کنه.

    نمیدونم چرا با شنیدن این فایل امروز این چیزا اومد به ذهنم و گفت اینا رو بنویسم. با خودم گفتم خب اینا چه ربطی داره به این فایل که بنویسم. گفت مگه قرار نیست که تو هر روز آگاهی رو که دریافت می کنی بنویسی. خب اینا رو دریافت کردی دیگه.

    منم تصمیم گرفتم به هدایتم عمل کنم و اینا رو بنویسم فارغ از اینکه دیگران با خوندن کامنت من چه فکری می کنن.

    استاد من این فایلهای آرامش در پرتو آگاهی رو خیلی دوست دارم و چند وقتی بود هر روز گوش میکردمشون. ولی بعد باز ولشون کردم. راستش تصور این که هر موجود زنده ای رو که میبینم پاره ای از خودم ببینم خیلی سخته مخصوصا در مورد آدمهایی که خیلی ازشون خوشم نمیاد. ولی فکر کنم وقتی اونم قسمتی از خودم ببینم راحتتر میتونم بپذیرم که خودم با افکارم اون شخص رو به اون شکل و اون رفتار خلق کردم. راستش پذیرش اینکه قسمتهای خوب زندگیمو خودم خلق کردم کار راحتیه ولی تو پذیرش اون قسمتهایی که برامون ناگواره کار سخت میشه. و فکر کنم اینم از کمبود عزت نفسه و امیدوارم بتونم کم‌کم روی همه قسمتهای عزت نفسم کار کنم و خودمو ارتقا بدم. چون اگه بخوام نعمتهایی که دارم بهتر و بروز تر بشه باید نسخه بهتری از خودم ارائه بدم………

    در پناه الله یکتا سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    به نام مهربان ترین

    روز ۳۳ام سفر

    سلام به استادم،خانم شایسته ی عزیز و دوستان ارزشمندم.

    آرامش این فایل و رهایی از هر بندی و آزادی و هر حال خوبی رو میشه تجربه کرد .میشه از لفظ خارج شد و به مراقبه ای رسید که هر چه می شنوی تجربه ی تو شود .وقتی بر بال خیالت می نشینی و هر کجا که بخواهی میروی، در نامحدود سیر میکنی .من دوستی را میخواهم که ارزشمندترین و با اهمیت ترین دوستی هاست .دوستی دو وجه از وجودم ذهن فوق العاده و روح نامحدودم .چه قدرتی نهفته است در این دوستی،روحم به یادم میآورد که من کیستم دیگر به دنبال راهی که مال من نیست نمیروم .من برای پرواز آمدم، برای رهایی ،برای به اوج رسیدن آمده ام پس باید دوستی ارزشمند را بسازم تا بتوانم رها از این قیل و قال های دنیا به پیش روم .

    خدایا تو را دوست دارم که وقتی اندکی ایمان از من میبینی صد چندان پاسخم میدهی،چه زیبا مرا شاد میکنی .متشکرم ،متشکرم ،متشکرم

    متشکرم استادم ،خانم شایسته ی عزیز و دوستان ارزشمندم .

    دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    به نام خداوند موفق وثروتمند وشاد وسالم وسرشار از عشق

    سلام بر پاره های وجودم

    پله 33 ام سفرتحول زندگیم

    بیا از پیش داوری وقضاوت ها رهاشوییم

    بیا باور کن همیشه لزومی نداره از ودمون دفاع کنیم. از دفاع کردن از خودمان رهاشوییم.

    بیا قبلت را پاک کن

    من و تو وهمه این جهان پاره ای از خداوندیم

    تو لایتناهی هستی.

    همه ما پاره از خداوندیم همه ما بی نهایتیم

    همه ما در جای درست خودمون هستیم و بیا وقضاوت نکن هر کسی رو میبینی در ذهنت بگو او پاره ای از من است او پاره ای از خداست.

    چقدر زیباست این متن و چقدر الهی

    خدایاشکرت باز که به این فایل نیازداشتم بهم یادآوری کردی قوانین رو .

    چقدر زیبا وراحت ش بی ید وشرط رو در لبم جاری میکنه

    استاد زیزو خانم شایسته و تمام پاره هی وجودم ازبدونتون سپاسگزارم

    خداجونم تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم

    خدایا به راه راست هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2913 روز

    برگ ۳۲

    گوش دادن به این فایل باعث شد دنیا را پیوسته تر ببینم و واحدتر. اینکه همه ما یکی هستیم. همه ما پاره ای از خداییم. چقدر خوبه با این دید به خودمون و دیگران نگاه کنیم و نسبت به خودمون و دیگران مهربان بشم.

    این فایل را خیلی دوست داشتم و دارم. پروردگارا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    هانیه گتمیری گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام استاد عزیزم سلام بانو مریم سلام دوستانم

    چقدر این متن زیبا آرامش بخش و جذاب بود

    حس میکردم در لحظه ازل هستم و خداوند داره منو برای آمدن به دنیا آماده میکنه سبک بال و تهی از هر قضاوت

    آماده برای تجربه کردن

    آماده برای ساختن باورها

    آماده برای دریافت عشق الهی

    آماده برای عشق ورزیدن به دیگران

    آماده برای دست خداوند بودن در زمین

    آماده برای بهتر کردن دنیا برای زندگی

    آماده برای ارزشمند بودن و ارزش آفریدن

    متنی بسیار عالی و آرامش بخش هست روان مثل رود بی توجه به زمان هویت مکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    ۳۳ امین برگ سفرنامه ام

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام

    ” آرامش در پرتو آگاهی _ ۱”

    این روزها که با قوانین جهان هستی آشنا شده ام، و آگاهی های تازه ای بدست آورده ام در مورد هر مسئله ای و در مورد هر اتفاقی در زندگی ام و با درک ِ این آگاهی ها و آشنایی با این قوانین ثابت و بی نقص، خیلی مراقب ورودی های ذهنم هستم، در بسیاری از مواقع آرامش خاص و صبوری ِ زیادی پیدا کرده ام!

    آرامش در وقایعی که قبل ترها که برایم روی میداد، آرامش ام را از دست میدادم و حالم بد میشد و نگرانی و اضطراب و دلشوره و ترس سراغم می آمد!

    ولی این روزها عجیب تغییر کرده ام!

    عجیب آرامش دارم!

    عجیب حس و حال ِ خوبی دارم!

    عجیب صبورم!

    عجیب دلم محکم به نیرویی است که در درونم احساسش میکنم!

    عجیب ایمانی در دلم رسوخ کرده که هر چی نجوا و ترس از آینده و غم و اندوه گذشته را از دلم بیرون کرده است!

    یعنی مصداق ِ آیه ی ” ولا خوف علیهم ولاهم یحزنون” شده ام!

    بدون ِ ترسی از آینده و غمی از گذشته!

    (آیه 62 سوره یونس

    أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ

    آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترسی (از حوادث آینده عالم) و هیچ حسرت و اندوهی (از وقایع گذشته جهان) در دل آنها نیست)

    وقایعی که برام پیش میاد را، قبل از آشنایی و بعد از آشنایی با این قوانین قشنگ، باهم مقایسه میکنم، میبینم عکس العمل ام در وقایع یکسان، تفاوتش زمین تا آسمان است !!!!

    حتی گاهی از این ریلکس بودن و آرامش ام تعجب میکنم! ولی میدانم که این ها همه اثرات ِ ایمان و عمل و تعهد به این قوانین الهی است!

    چقدر به این فایل نیاز داشتم که با همه هستی یکی شوم!

    این فایل را با صدای استاد عزیزم خیلی دوست دارم و خیلی وقتا هدایت میشم به سمت اش!

    که میدونم باید توی اون لحظه بشنوم اش!

    و امروز هم باید میشنیدمش و آگاهی هایش را با تمام وجود مینوشیدم! که با روح و قلبم یکی شود! که با شنیدنش، این اشک های ام هستند که بر دیدگانم جاری میشوند و شفای قلب و روح ام و زلالی ِ درون ام!

    خدایم عااااشقتم

    خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  7. -
    علیرضا جلیل پور گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    روز33سفرنامه.واقعا لذت ببرم واقعا حالمو خوب کرد این 4دیقه فایل خیلی معنی داره که نمی‌دونم ازکجاش بنویسم ولی وقتی عاشق مخلوقات خدا میشی وقتی همه چیز رو جزی از خودت می‌دونی انقدر حالت قشنگه که مست ابدی میشی دیگه برات مهم نیست کسی اشتباه کنه کسی خطا کنه میگی بابا این وجود منه من این یکی هستیم اون موقع هست که زندگی گلستان میشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    لیلا مقدم فر گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    سلام

    سفرنامه روز سی و سوم

    منیت را بگذار کنار

    انقدر نگو من

    من این را می خواهم

    من آن را می خواهم

    انقدر نگو او

    او این کار را کرد

    او این را گفت

    انقدر نگو تو نگو ما نگو شما

    هیچ نگو

    فقط نگاه کن

    فقط بشنو

    آنوقت متوجه می شوی صدای بلبلی که هر روز صبح روی درخت جلوی خانه ات می نشیند و درست بعد از اذان صبح شروع می کند به آواز خواندن،صدای توست، تسبیحی است که تو می گویی و از حنجره بلبل اکو می شود در فضای هستی!

    آنوقت به شعور ساعت روی دیوار آگاه می شوی به معنی تیک تاک کردنش.

    آنوقت به جای مادرت مادر می شوی

    به جای پدرت پدر

    به جای همسایه ات همسایه

    به جای دیوار،دیوار

    به جای پرده پرده

    به جای آواز آواز

    به جای لبخند لبخند می شوی روی لبهای همه کائنات

    این‌گونه تو همه چیز می شوی همه کائنات می شوی هم بخشی از آنها می شوی،هم همه آنها میشوی

    وقتی با همه چیز یکی شدی آنوقت مولکولهای همه اطرافیانت به جنب و جوش می افتند فرکانسی قوی می شوند پر قدرت و ممتد تا تورا به جایی که می خواهی باشی،برسانند.

    به چیزی که می خواهی،به کسی که می خواهی.

    آنوقت کائنات دست به دست هم می دهند تا تو را طی الارض کنند.

    تا به تو قدرت خداگونه ات را برگردانند

    تا آفریدگار شوی

    آفرینشگر هر آنچه که می خواهی….

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد قدرتمندم

    ۳۳روز گذشت از سفر پرخیروبرکتمون

    آرامش و تخیل بزرگترین نعمت های خداوند هستند.

    یادمه از بچگی عاشق ماشین بودم و همیشه خودم رو تو ماشینم تصور میکردم و آهنگ مورد علاقه ام رو گوش میدادم و به جزئیاتش فکر میکردم و در ۲۳ سالگی که اولین ماشینم رو خریدم یه روز ناگهان یاد تخیلاتم افتادم و اشک شوق ریختم چون من پشت همون فرمون بودم با همون آهنگ با همون حالت.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: