آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/12/عکس-فایل-2.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-02 22:52:422020-08-28 10:14:12آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
الهی و ربی من لی غیرک
روز 35 سفرنامه
حکایت ما حکایت جسم است و جاان
حکایت ما فراموشی است و نسیان
حکایت ما غرق شدن توی روزمرگی هاست
حکایت ما قطع شدن با منبع قدرت و خالقمونه
حکایت ما ،حکایت کسی که ماشینش خراب شده ،اما به جای اینکه ببره پیش اون کسی که خودش این ماشین را با عشق وبا بکارگیری تموم مهارتهاش و علاقه اش واسش درست کرده، و از تک تک مسائل و مشکلات و عملکرد اون ماشین ،آگاه و مطلعِ ،
ما ماشین خرابمون را دست گرفتیم، میبریم پیش بقال سرکوچه، پیش رییس مان، پیش همسرمان،مادرمان،و……
چقدر زود یادم رفت آدم بالغ 90 کیلویی که الان خودش را مسئول همه چی میدونه و میخاد خودش همه کارهارا انجام بده و خودش درست کنه
تا همین چند سال پیش فقط یک نطفه 1 گرمی بوده
همونی که وقتی امد تو این دنیا حتی قدرت این را نداشت که گردن خودش را هم صاف بگیرد
اون قدر ضعیف و ناتوان بودی که برای زنده ماندن نیاز به اطرافیانت داشتی ،تو حتی اگر دستت را هم نمیگرفتن توی صورت خودت هم خنج میزدی.
حالا چی شده که خودت شدی و خودت….
چی شده که الان احساس قدرت میکنی؟؟؟
مگه خدای الانت با خدای اون موقعه که نوزاد بودی فرقی کرده؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی اون موقعه خدا حواسش بهت بوده الان که بزرگشدی دیگه نیست؟؟؟؟
اون موقعه خدا همه دل هارا واست نرم کرده که، پدر و مادرت و اطرافیانت با عشق تو را بزرگ کنن و به تو خدمت کنن، اما الان دیگه نمیتونه این کارا بکنه، الان دیگه این قدرتا نداره واست توی کارت توی روابطتت دل ها را برایت نرم کند؟؟؟؟
اونموقعه خدا حواست بهت بوده و روزی تا میرسونده و بدون اینکه نگران غذا یا پوشاک یا هرچی دیگه بوده باشی ،بزرگ شدی و لذتشا بردی، الان چی؟؟؟ الان دیگه اون قدرت را نداره؟؟؟؟؟
دوستان وقتی 1 گوشی شارژش کم میشه و داره رو به خاموشی میره، تنها راه حلش اینه که بری بزنیش به شارژ ،به اون کابلی که مخصوص شارژ اون گوشیه
اما اگه به جای زدن به شارژ بری، تمیزش کنی، بری واسش گارد جدید بخری، بشینی ساعت ها باهاش حرف بزنی، بری قطعات رم و گرافیکشا ،عوض کنی و نو کنی….
باز هیچ فایده ای نداره
اگه نزنیش تو شارژ هیچکدوم اینها تاثیری نداره.
بچه ها ما اکثرمون داریم Low battrey میزنییم
و به جای وصل شدن به منبع انرژی و اون کسی که مارا آفریده ، داریم فقط با روزمرگی های زندگی و دست پا زدن و تقلا کردن و این در و اون در زدن، دنبال 1 راه برای شارژ کردنمون میگردیم….
خدایا منا ببخش بخاطر اون همه درهایی که زدم و تو پشت اون نبودی….
نمیخام طولانی بشه و اینکه زیاد اهل شعر نیستم اما 1 شعر داره مولانا خیلی زیباست و مربوط به همین فاصله ما و دوری ما با خداوند است، واستون میزارمش
بیا بیا که نیابی چو ما دگر یاری
چو ما به هر دو جهان خود کجاست دلداری
بیا بیا و به هر سوی روزگار مبر
که نیست نقد تو را پیش غیر بازاری
تو همچو وادی خشکی و ما چو بارانی
تو همچو شهر خرابی و ما چو معماری
به غیر خدمت ما که مشارق شادیست
ندید خلق و نبیند ز شادی آثاری
هزار صورت جنبان به خواب میبینی
چو خواب رفت نبینی ز خلق دیاری
ببند چشم خر و برگشای چشم خرد
که نفس همچو خر افتاد و حرص افساری
ز باغ عشق طلب کن عقیده شیرین
که طبع سرکه فروشست و غوره افشاری
بیا به جانب دارالشفای خالق خویش
کز آن طبیب ندارد گریز بیماری
جهان مثال تن بیسرست بیآن شاه
بپیچ گرد چنان سر مثال دستاری
اگر سیاه نهای آینه مده از دست
که روح آینه توست و جسم زنگاری
کجاست تاجر مسعود مشتری طالع
که گرمدار منش باشم و خریداری
بیا و فکرت من کن که فکرتت دادم
چو لعل میخری از کان من بخر باری
به پای جانب آن کس برو که پایت داد
بدو نگر به دو دیده که داد دیداری
دو کف به شادی او زن که کف ز بحر ویست
که نیست شادی او را غمی و تیماری
تو بیز گوش شنو بیزبان بگو با او
که نیست گفت زبان بیخلاف و آزادی
سلام امیر جان.
واقعا عالی بیان کردید، و اون شعر ناب از شاعر معاصرمون مولانا که چقدر معنی داشت و داره برا من که چقدر به خدای درونم پی ببرم. باید بدونم چی بوده ام؟واز کجا آومدم و بوجود اومده ام؟ودلیل بوجود اومدنم توی این دنیای مادی چه بوده است؟
و از خدای خودم تشکر کنم برای خلق کردن من و لایق دونستن من به این دنیای مادی.
به خدای درون خودم پی ببرم و هر لحظه به الهاماتم گوش فرا دهم. چون توی دنیایی هستم که اگه هواسم به خود خودم و خدای درونم نباشه به باطلاق نادانی و خرافه و بیراهه کشانده میشم و گم میشم توی دنیای نادانی.
خداوندا… من را در پرتو آرامشی که عطا کردی قرارده و همبشه من رو هدایت کن به مسیر الهی وخدایی که خودت برای من محیا کردی..
ودر آخر… خداوندا ما را به راه راست هدایت فرما، به راه کسانی که نعمت بهشون دادی، نه کسانی که بهشون غضب کردی و نه گمراهان.
خدا رو هزار بار شکر میکنم بابت همچین استاد فوق العادع ایی
استاد یه چیزی بگم چقد قشنگ و با احساس خوندین واقعا هر دیقه به دیقش قلبم یه جوری جدید میتپید و حالم دگرگون میشد !:)) خدای من
استاد بزارین یه چیزی رو تعریف کنم من امروز تو فکر این بودم که کمی باید تمرکزم رو از حرکات و رفتار پارتنرم بردارم باید تمرکزم رو بدم به خودم به زندگیم به بهتر شدن زندگیم …
خدای من وقتی بخشیدم پارتنرم رو و یه بار دیگه بهش گفتم عاشقتم و دیگه پیامی ندادم
یهو هدایت شدم به این فایل اومدم اولش گوش بدم گفتم بزار اول بخونم … متنی که بالای صفحه نوشتید
یک آن تا خوندم دیدم نوشته
.
.
.
کمی راضیتر باشی، کمی سپاسگزارتر.
کمی سرزندهتر.
کمی پرذوق و شوق تر
کمی خوشبین تر .
کافی است از همین حالا شکایت کردن از دوست، همسر، همسایه، رئیس، دولت و … را متوقف نمایی.
وای خدای من اصلا انگار خدا داشت با من حرف میزد وای
دیدم نوشته کافیع دست از شکایت برداری رو خودت رو خواسته هاا رو هدفت رو رویاهات و … تمرکز کنی یه جرقه تو ذهنم بود انگاری
استاد قشنگم ممنون … نمیدونم چجوری تشکر کنم
امروز خدا از طریق شما از زبون شما باز به من فهموند که حواسش به من هست …:)
مخصوصا اونجاش که گفتین
دیدی که هر اتفاق خوب تنها نتیجه قلبی پاک بوده است و خواهد بود
و قلبت را پاک کردی و ساده تر شدی و سادگی یعنی رهایی.
خدای قشنگم اولش که ممنون که از طریق استاد مهربون ترم با من صحبت کردی
خدایاشکرت خدایاشکرت بابت این که میبینی میفهمی و داری کم کم درک این موضوع رو برام اسون تر میکنه
خدایا خیلی زیاد شکرت
به امید هدایتی بیشتر
بعد از شنیدن فایل یک و دو تصمیم گرفتم که وقتی صدام و سرفه هام خوب شد
منم مثل استاد این مطالب رو با صدای زیبای خودم دکلمه کنم و یک موزیک زیبا بزارم بک گراند
دکلمه هام…
آری سکوت…
با ارزش ترین کلمه ای که باید هر انسانی یاد بگیره
درک کنه و در بیشتر مواقع ازش استفاده کنه…
سکوت درست و زیبا
قبل از هر واکنش و حرف هیجانی
قبل از هر حرکت و اقدامی
سکوت کن تا صدای قلبت را بشنوی…
تنها در سکوت و آرامش است در ساکت بودن ذهن است که میتوانی صدای پرودگار رو بشنوی…
شکوه سکوت را به ارزانی کلام مفروش.
سالها پیش در اوج بی اعتقادی من فایل های آرمش در پرتو آگاهی استاد عباس منش را شنیدم و حالا بعد از شاید 12 یا 14 سال در سایت عباس منش هستم و دارم آرامش در پرتو آگاهی را گوش می کنم.
خدای من تو گفتی که حکایت منو تو حکایت جان است و جسم…
مرا ببخش که خود را دور از تو یافتم
خدای من چگونه توانستی اینهمه دوری مرا تحمل کنی
چگونه توانستم دوری تو را تحمل کنم.
روزی قرآن از اتاقم بیرون انداختم و امروز جایی بدون خواندن آیه ای از قرآن نمی روم.
خدایا در فقر چگونه توانستی شاهد باشی مگر حکایت منو تو حکایت جسم و جان نبوده است…
این سوال اکنون قلاب به ذهن من است چگونه توانستی چگونه این همه دوری را تحمل کردی؟
چگونه تحمل کردم؟
خدایا شاهدی و میدانی در چه شرایطی هستم.
چگونه باور کنم. چگونه باورم شود که تو رهایم کرده بوده
نمیدانم ولی اکنون که برگشتم به راه ،،، تک و تنها بی پناه خدایا کمکم کن من فقط تو رو دارم.
با خودم حرف زدم حال دلم خوب نبود
غیر من مقصرِ حال دلم هیچ نبود
پرسشی کردم ز دلدارِ درون سینه ام
گفتمش ازچه چنین آشفته ام
گفت بر گوش وجودم این سخن
تو مرا ول کردی و دوری زِ من
گفتمش اکنون که برگشتم بجا
تک و تنها، بی پناه دنبال راه
راه نشانم می دهی همراه و یارم میشوی
باز با مهر خودت تا آرزو ها میبری
گفت جانا جان به قربانت کنم
در ره ایزد هدایت میکنم
صبر دار بر هرچه می آید به پیش
خیر باشد در پس هر زهر و نیش
از تو من دلتنگ تر بر حال تو
هر دمی جویا منم احوال تو
قدر اکنون و همین لحظه بدان
در تمام حال و احوال خدا را تو بخوان
اوست از هرکه به ما نزدیک تر
حال ما از دوری او در خطر
تو بیا با من بشو همراه و یار
می دهم من قول به تو از سوی یار
که تو را نعمت دهد او بیشمار
در زمین و آسمان هرچه بخواهی تو زِ یار
دست در دست منو، دست من و تو دست او
تا رسد بر حال و احول منو تو رزق او
خدایا دمت گرم، باهم حرف زدی منم شدم مولانای عاشقت که به زبان شعر با او سخن گفتی،،
خدایا مرا اجاز مده که از تو دور شوم. تسلیم امر توام یا رب العالمین دری از تو تمامش رنج و رنج و رنج بود من دور از تو را تجربه کردم از تو میخواهم خدای من هیچکس را اجازه دور شدن از خودت را ندهی که هرکسی رفت برگشتش فقط به اراده توست که اراده تو حاکم بر همه اراده هاست.
خدایا خوشحالم خوشحال خوشحال و در حین نوشتن فقط اشک میریزم. از شوق ، شوقِ داشتنت شوق خود به تو سپردنم و هدایت کردنت شوقِ با تو بودنت
خدایا خاضعانه و خاشعانه از تو می خواهم مرا دریابی و دیگر حتی آنی برای آنی به حال خود وا نگذاری
استاد عباسمنش عزیزم، از تو سپاسگزارم که سر نخی بودی از هدایت خدا در قعر چاه ظلمت در سالهای دور و خدا مرا هدایت کرد تا همچون تو که قصد انداختن قرآن را در دریا داشتی و خواندی من هم برگردم و بخوانم و بدانم که دین و باوری که عمری به ما گفته شده بود چیزی بود بجز دین حق پرستی و تسلیم بودن امرِ پروردگار،،،
اولین باری که بعد از سالها صدایت را شنیدم شاید یکسال پیش بود، آنجا که گفتی قرآن آبی رنگ که مادرت به تو داده بود خواستی به دریل بیندازی و همین باعث شد حلقه مشترک زندگیمان باشد و فایلها را از دوستم گرفتم و گوش کردم. تا امشب که در سایت با فایل دوم آرامش در پرتو آگاهی رفتم به سالها قبل که کلماتی که بیان کردی را میدانستم پیش از هرکلمه میدانستم که جمله و کلمه بعدی چیست…
خدایا تو را سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم و بی نهایت سپاسگزارم. در پیامم نمیدانم چگونه ولی نوشتم نمی خواهم برگردم و بخوانم تا ویرایشش کنم. بگذار بنشیند بر روح و قلبی که میخواند. چون از دل برآمد لاجرم بر دل نشست.
در پرتو الله مهربان شاد پیروز و سربلند باشید
خدا شکر برای این لحظه قشنگ. از اینکه یادم افتاد باید شکرگزار خیلی چیزها باشم. نفسم، چشمهای زیبام، روح لطیفم. زندگی پر از ارامشم تدر یکی از بهشتهای زمین. برای روزخانه هر روز جلوی چشمم. برای همکارهای خوبم و ریس بامعرفت و همسر مهربان و همراهش. برای پسر قشنگ و پر حرفم که یادم میندازه کلی میشه حرف زد و قدران بود . برای خونه قشنگم که واقعا عاشقانه دوستش دارم. برای کارم که حس قدرت میده بهم. برای لحظه ای که توش هستم و اینده ای که دارم برای لحظه لحظه اش نقشه میکشم.
خدا شکر برای پدر و مادرم و فرصتهایی که بهم میدی تا ببینمشون و برای خانواده ای که دارم. تو منی و من هم منم و باز هم بیا بیشتر نزدیکم شو تا از رگ گردن حتی نزدیکتر. خدایا من خیلی وقته سراغت را میگرفتم و غافل از اینکه تو من هستی همین وجود. بعضی وقتها ترسها دلم را میلرزونه ولی مدام میاد از وجودم صدام میکنی که نترس باهاتم و پیشتم، نگران نباش. میگی تو رو دوشم سوار شدی و حواسم بهت هست. حله همه چیز . خدایا خلق خواسته هام ، هدایتم میکنه به مسیری که الان هیچ ایده ای ندارم و تو مطمینن کمارمی و پس ترسی نیست برای طی کردن و صبوری کردن تو این مسیر. بار الها میدونی خواستن من توانستنه، یعنی کافیه یچیزی را بخواهم و قطعا بدستش میارم. خدای من منشکرم برای همه این اگاهی ها و ارامشی که تو وجودم انداختی .
درودبه استادعزیزم ومریم جونم
وهمه دوستان عالیم
خداروشکرازاین فایل زیباوسراسرآرامشی که به جانم نشست وهرچقدرگوش کنم کم است دراین صبح دل انگیز که روزتولدم هم هست واین دومین سالی است که به لطف خداوندکنارشمامتولدشده ام وآرام آرام متحول وچه سعادتی بالاترازاین می توانست برایم رقم بخورد دراین مسیرسراسررویایی ولبریزازپرتوآگاهی درمحضرشمابیاموزم واینطوراحساسم دگرگون شودوخداوندرادرهمه امورم جاری کرده تابه زیباترین شکل ممکن آرامش رابرایم به ارمغان بیاوردوبشودارزشمندترین کادوی تولدم .
استادعزیزم واقعاآرامش وسعادت دریک قدمی من بودولی همان افکاروباورهای مخرب گذشته سدی درمقابل شان ومن بایدخودم این سدرامی شکستم وشماقدرت واقعی شکستن آن رابه من آموختیدوکم کم ولی مستمرمن تمام آنهاراخراب کردم وازآن یک سرزمین بهشتی ساختم وامروزبه لطف شما وخداوندیکتایم همه چیزدردنیای من عالیست،خدایاشکرت.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام به استاد عزیزم
بابت فایل های رایگانی که تاثیر عمیقی در ما میگذارند سپاسگزارم
سلام استاد، واقعا عالی بود ، 1 ساعت بصورت تکرار گوش کردم و حقیقتش کل آفرینش ام از جلو چشمانم رد می شد بچگیهام نشاط ام شادی دلخوشی ام و هرچه بزرگتر شدم نگرانی ها را به خوردمان دادند، ترس ها و استرس ها را به خوردمان دادند دغدغه مان شد پول توجیبی، پولی که از کار کردن پدری که فقط روزهای جمعه می دیدمش، قبل از همه بیدار میشد و میرفت پی پول، و شب هنگام از انتظار دیدن پدر به خواب میرفتیم ولی او نمی آمد….
ولی من اینگونه نیستم من آگاه هستم، من به آسانی پول میسازم
بزرگتر که شدیم پدر گرفتار و گرفتار تر میشد و مدرکی می شد برای دلیل سخت بودن زندگی دلیل استرس های تحمیلی ولی دیگر من آگاه هستم موجودی الهی هستم بار دیگر کودک میشود کودکی که دیگر بار مثل 1 سالگی ام زبان این دنیا را نمی فهمم و دنیا هم زبان من را نمی فهمد مگر مثل من آگاه باشد بلز که بزرگتر شدم همان پدر کمیاب زحمتکش به زندگی ابدی اش باز گشت و نا امیدتر از قبل هرلحظه منتظر مرگ بودیم و زندگی را بی معنی ولی هرچه گذشت بزرگتر شدیم و مرگ نیامد و بزرگتر شدیم و بزرگتر خودمان شدیم پدر، اما الان که آگاهم قرار. است پدری شوم که فرزندانی آگاه داشته باشد، پدری باشم پدری که دلیل آسان بودن پول سازی، دلیل لذت بخش بودن زندگی، دلیل شاد و پرنشاط بودن زندگی و هنگام مرگ ام فرزندانم بخندند و خوشحال و بگویند پدرم به سوی زندگی ابدی و بحقیقت واقعی بازگشت و امیدوار تر شوند و به زندگی پر از آگاهی شان ادامه دهند
سلام و عرض ادب به استاد عباس منش انگیزشى و مشوّق براى طى طریق وخانم شایسته دل آرام وچراغ راه رو به جلو و خانواده ى صمیمى عباس منش هدایت شده براى رسیدن به قلّه ى هرم که همگى وصل به اقیانوس بیکران الهى و لایزال با دستان نیرومند و پرتوان ربّ العالمین ؛ احد و صمد با گامهاى استوار ؛ رهرو آن ست که پیوسته و آهسته رود در مسیر رشد و تکامل گام به گام ………
خانم شایسته نازنین سى و پنجمین سفرنامه ….دنیایى از آرامش و حال خوب پیدا کردن بود ، سپاس خداى را که شما عزیزان را به لطف الهى دارم و روز به روز حالم بهتر و بهتر مى شود با خوندن این دل نوشته ها ?
پرارزش ترین ثروت : آرامش و حال خوب و در فرکانس انرژى مثبت قرار گرفتن ست ؛ اگر به این موهبت الهى دست یابى تمام ثروت هاى دنیا ( سلامتى جسم وروح ؛ معنویت پربار ، ارتباطات بینظیر و امکانات و پول و ثروت در تمام زمینه ها به سراغت مى آیند بدون چون و چرا ! ! ) چون این جزو قوانین کیهانى ست
این تجربه ى شخصى من ست که وقتى این مطالب ارزنده رو مى خونم و گوش مى کنم چقدر حالم خوب میشه همچون پرواز پرنده اى سبکبال بسوى نور و روشنایى و انرژى لایتناهى ………. خداجون سپاس ?
من عاشق یادگیرى و تحوّل و نوآورى از اوّل بودم و هستم و خواهم بود به لطف و مشیّت الهى ……..
١-من اوّل روزم را با صوت قرآن و ترجمه ى آن شروع مى کنم و کلى لذّت مى برم از این که ربّ العالمین با من سخن مى گوید نه غم و حزنى از گذشته دارم و نه ترسى از آینده !! چون قبول دارم که خدایى خودش برایم کافى ست و روزم را با نام و عشق بخودش شروع مى کنم و از زمانى هم که استاد فرمودند : قرآن زیاد بخوانید ، انگیزه و اشتیاقى وصف ناپذیر ، همراهِ درک بالاتر وشوق به عمل بهتر و نتیجه ى زیباتر در من ایجاد شده و بعد از نماز هم( ۵٠ ) آیه باترجمه هاى قرآن هاى مختلف با حضور ذهن و چشم انداختن به آیات وحى الهى چشم و دلم رو روشن و بینا مى کند .
٢- در ضمنِ کار در خونه مطالب صوتى استاد رو ساعت ها گوش مى کنم و کلّى انرژى و حال خوب پیدا مى کنم بطورى که گذر زمان را احساس نمى کنم .
٣- و گوش کردن مطالب ارزشمند دیگرى که براى ارتقا و پیشرفتم لازم ست حتماً استفاده مى نمایم .
۴- در روز حتماً مثنوى مولانا و حافظ و سعدى و فردوسى ویک کتاب لذّتبخش دیگرى هم در کنار آنها انتخاب مى کنم و مطالعه دارم البتّه مقدارى با روش تند خوانى اساتیدى که در دسترس دارم ، دکتر الهى قمشه اى مى فرمایند : روز تون رو براى آرامش و حال خوب پیدا کردن با اشعار شاعران ما به بالا و
به بالا مى رویم پربار نمایید تا خوش سخن و خوش خُلق گردید …… چه بشود !!
حال خوب = اتّفاقات خوب ……
۵-گوش دادن پخش زنده به تفسیر قرآن و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه توسّط اساتید بزرگوار و فرهیخته و آگاه در منزل در زمانهاى خاص و معیّن که بقول استاد نعمت و فراوانى و برکت روز به روز رو به افزایش …که با یک زدن دکمه دنیا به رویت باز مى شود
۶- این چکیده مطالب را براى این خدمت بزرگواران عرض نمودم که نتیجه ى این حال خوب را مخصوصاً بیشتر از زمانى که با فایل ها و محصولات استاد آشنا شدم پیدا کردم ، چو من حدود سه سال پیش دکتر معالجم براى پوکى استخوان آمپولى تجویز نمودندبعد از مدّت ها پیدا کردن آن و تزریق ، بدنم واکنش نشان داد به بیمارى واسکولیت که نه درمان و دارویى دارد و کشنده ست مبتلا شدم بهترین دکتراى ایران را رفتم و چقدر درد و هزینه و ناراحتى تا این که توسّط یکى از پزشکان حاذق و دلسوز به لطف الله یکتا استفاده از چسب هاى لایف ویو که در کالیفرنیاى امریکا تولید مى شو د و نوعى نور درمانى ست که سموم بدن و درد را مى کشد رو به بهبود م خدا رو شکر…. و بیشتر از آن کارکردن روى باورهایم و استفاده از محصولات استاد که هرچه بیشتر گوش مى کنم با توّکل( تو و کُل بهم وصل شدن ) به خداى حکیم و کریم روز به روز
نتایج بهترى حاصل مى شود و حالم بهتر و بهتر ، به نوعى عمرى دوباره و تولّدى جدید با تغییرباورها و فرکانس هاى مثبت گسترده تر ……..
پس حال خوب = اتّفاقات خوب
سپاس فراوان از ایزد منّان و دستان بینهایتش که در مسیر زندگى من قرار گرفت ، مخصوصاً استاد عباس منش عزیز که همه اتّفاقى بود ولى من در این مدار الهى قرار داشتم و خداوند خودش به این مسیر هدایت کرد بقول استاد تو پاى در ره بنه و هیچ مپرس و همچنین خانم شایسته نازنین و این خانواده صمیمى مهربان ……..
زنده و پاینده در مسیر احساس حال خوب با تمام وجود ( ثروتمند ، سعادتمند در دنیا و آخرت در پناه الله یکتا )
سلام به خانواده ی مهربونم
هر روز که میگذره و این سفر به پیش میره چراغ های بیشتر و رنگارنگتری توی ذهنم روشن میشه . چراغایی که بعضا دیده بودمشون ولی هیچوقت متوجهشون نبودم . حالا بهتر میتونم این حرف استاد که میگن کسی که با داشتن آگاهی سعی داره حالشو خوب نگه داره جلوتر از کسیه که کلا خودش الکی خوشه یعنی چی . این آگاهیا خودش حال خوبی میده به ادم . متوجه شدم خود این آگاهیا حال خوب میده بهم و نیازی به عوامل بیرونی برای شادی و حال خوب ندارم .
وقتی دقیق نگاه میکنم میبینم کل چیزایی من دنبالشم برای رسیدن به لذت و حس خوبه ، در صورتی که در هر لحظه میتونم حس خوبی داشته باشم بدون هیچ دلیل و بهونه ای و جالبه رسیدن به این نقطه و این درجه از حال خوش خودش پاداش های زیادی داره که خواسته های ما قسمتی از پاداشن .
دریافت هر کدوم از این آگاهیا برای من دارای آرامش وصف ناپذیریه .
وقتی بتونم این آرامش و لذت های حاصل از این آگاهیا رو توی لحظات بیشتر و طولانی تر و کلا به صورت دائم داشته باشمش رسیدن به سایر خواسته ها بدیهیه . وقتی بتونم این حس لذت رو به طور دائم تجربه کنم دیگه به اون درجه ی رهایی میرسم و دقیقا همین موقع هستش که خواسته ها یکی یکی توی زندگیم میاد و میشه از بدیهیات زندگی و بودنشون طبیعی ترین حالت زندگیم میشه .
بی نهایت سپاس گزارم بابت تک تک آگاهی های نابی که ازتون دریافت میکنم .
شاد باشیم .