آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2 - صفحه 32
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/12/عکس-فایل-2.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-02 22:52:422020-08-28 10:14:12آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسی
هر اتفاق خوب تنها نتیجه قلب پاک است .
قلبت را پاک کردی و ساده تر شدی
سادگی یعنی رهایی
میشنوی صدای خود ابدیت را که از درونی ترین لایه های وجودت با تو حرف می زند
من جانم و آگاهی تو جسمی و ذهن
من اصل توام خود متعالی تو خود لایتناهی تو
تو بینهایت تو مقدس
فراموش می کنی که این زندگی تنها یک تجربه کوچک در زندگی ابدی توست و سقوط می کنی
تو تنها وقتی نجات پیدا می کنی که خود لایتناهی و اصل ات را پیدا کنی
تو هرچند هم موفق به آرامش نمی رسی چون قداست و ابدیت و اصلت را گم کرده ای
حکایت من و تو حکایت جان است و جسم
من از ازل بوده ام و اکنون در تو تجلی یافته ام
تو از من زاده شده ای از سکوت از ابدیت از قداست
من آگاهی ام تو جسم بودی و ذهن در سکوت و آرامش
تا نفس پیدا شد که مشغولت کند تا در شلوغی اندیشه صدایی از من نشنوی
نفس خشم را به تو آموخت کینه را حسد را تا گفتگو های درونی و ذهن تو را آشفته کرد
و ناپاکی ها که از خدا نبودند از طبیعت نبودند ذهن تو را آشفته کردند
تا سکوت را از تو گرفتند و سکوت زبان گفتگوی من بود با تو
و غافل بودی که آرامش و سعادت چنان به تو نزدیک است که در توست در ذره ذره ی تو
چه باک که حالا سکوت کرده ای که بشنوی و این بزرگ ترین اتفاق زندگی توست
همه ی آنچه تو را به سعادت می رساند بازگشت تو به اصل خویش است
هرگاه با مشکلی مواجه می شوی به من بازگرد به درون و به خاطر بیاور که تو موجودی الهی هستی
تو لایتناهی هستی تو ماندگاری و پایدار .
سلام و خدا قوت به همگی
وقتی با توجه به زیبایی ها به احساس خوب می رسم
خیلی به هماهنگی می رسم
در زمان و مکان مناسب قرار می گیرم
برخورد مناسب و با تعادلی با دیگران دارم
روابطم به خوبی برقرار می شود
الهامات و هدایت الهی را دریافت می کنم
ایمان و امید بیشتری دارم و بسیار سپاسگزار تر و خاشع تر هستم
قضاوت نمی کنم و غیبت هم نمی کنم
بلکه تحسین می کنم و سپاسگزاری می کنم
احساس رضایت و خوشبختی دارم
خودم رو زیبا تر و جذاب تر می بینم
رابطه ام با خداوند دوست داشتنی تر است
وقتی که تمرکزم توی تمام موضوعات بدون استثنا روی نکات مثبت باشه احساس خوب دارم
اون وقت انگار که تمام رفتارم و کردارم خود کار درست می شود
فکر می کنم این همون روش و آیینی است که خداوند به ما سفارش کرده
که توجهمون به نکات مثبت باشه و سپاسگزار باشیم (قضاوت نکردن، غیبت نکردن، ایمان داشتن)
در پناه الله شاد سلامت و ثروتمند باشید
با سلام و درود خدمت همه عزیزان😘✋
هر وقت که میخواهم نظری بنویسم، دفتر پیشنویسم را در مقابل باز میکنم و دیگر خودبخود کلمات جاری میشوند و رد پایی می شوند برای هر روزم، نشانگری می شوند از تحولم و مدالی می شوند برای رشدم .
جالب است که وقتی بتوانی به گونهای به مسائل نگاه کنی تا احساست بهتر شود و به گونه ای کلمات را در گفتگوها انتخاب کنی که در جایگاه توجیه و تفسیر نباشی و آسان بگیری، راحت میشوی.😌☺ دیگر برایت احساس درونی خوبت مهم است، دیگر حتی در مواردی که انتقاد می شوی ، خیلی از اوقات ازین تفاوت در دیدگاه ها و نظرات دلگیر نمیشوی، چون بر خودت سخت نمیگیری و رها هستی.😄😌😊
رهایی یعنی نظر دیگران درمورد من، به خودشان مربوط است نه من
رهایی یعنی لمس لحظه اکنون
رهایی یعنی ببین، لبخند بزن و بگذر، چون در سرای گذرا و فانی هستی نه سرای باقی
آنوقت است که سبک می شوی و پر از احساس خوب، حس خوبی که هدایت میکند به هر آنچه که حالت را بهتر میکند.
این دقیقاً حال و احوال دیروز من بود و آن خدا چه زیبا تا انتهای ساعات بیداریم تکتک لحظات بهتر را برایم چید و با چه احساسی چشمانم را بست و امروز هم با چه حسی راحتی و سبکی که از خواب بیدار شدم و به زیبایی ادامه دادم.
سپاس خدایم را که تا به اکنون سنگ تمام برایم گذاشت.
بهبه چه توضیحات عالی از خانم شایسته و چه فایل عالی از استاد. وقتی به قسمتی از فایل که میگوید « …و من زاییده شد که تفاوت معنی پیدا کند و….» به یاد شعر مولوی افتادم که میگوید:
آن یکی آمد در یاری بزد گفت یارش کیستی ای معتمد
گفت من، گفتش برو هنگام نیست بر چنین خانی مقام خام نیست
خام را جز آتش هجر و فراق کی پزد کی وا رهاند از نفاق
رفت آن مسکین،سالی در سفر در فراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته پس بازگشت باز گرد خانه همباز گشت
حلقه ی در زد به صد ترس و ادب تا بنجهد بیادب لفظی ز لب
بانگ زد یارش که بر در کیست آن گفت بر در هم تویی ای دلستان
گفت اکنون چون منی، ای من در آ نیست گنجایی دو من را در سرا
و چه زیباست بازگشت تو به اصل خویش، به توی لایتناهی به خود مقدس تو .
بینهایت سپاسگزارم که لحظه لحظه حضور در این سایت باعث انتشار شادی، آگاهی و احساس خوب میشود و این یعنی گسترش جهان و چه زیباست. . .💖🌹💓💞😍
بنام یکتای بی همتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
سلام به دوستان همسفرم
ردپای سی و پنجم من
آرامش در پرتو آگاهی
سکوت ،سکوت،سکوت،
سکوت زبان خداست با من .
اما ذهن که نمی ذاره سکوتی باشه ،اینقدر حرف میزنه که خسته میشی،واقعا دلت هوای یک سکوت ناب رو میکنه ولی بازهم ذهن ساکت نمیشه .
واینجوریه که ما زمینی میشیم و یادمون میشه که مقدس هستیم.
واقعا استاد شما یادم انداختین که من مقدسم، من لایتناهی هستم ،و چقدر لذت بخشه گفتن این کلمات با خودت.چه لذت وصف ناشدنی به آدم میده وقتی تکرار میکنی ،من مقدسم،من لایتناهی هستم ،من تکه ای از خدا هستم.
اینقدر ذهن حرف میزنه که فراموش میکنیم ما اومدیم تا هر لحظه رو زندگی کنیم،یادمون میره که اومدیم تا لذت ببریم ،اومدیم تا با لذت بردن از زندگی و احساس خوب به خواسته مون برسیم.
خدایا چقدر نجوا ،چقدر من به ذهنم جولان دادم که حالا امپراطوری برای خودش داره و حتی من تلاش هم که میکنم بعضی مواقع نمیتونم صدای درونم رو بشنوم ،
ولی باید تمرین کنم در احساس خوب موندن رو ،چون با این تمرین میتونم بشنوم صدای خود مقدسم رو.
احساس خوب=اتفاقات خوب
اینه اصل و اساس رسیدن به خواسته ها.
اینه اصل و اساس این جهان.
ممنونم ازت بهترین استاد دنیا
عاشقتم❤❤❤
بنام رب العالمین که هدایتگر است و وهاب🌹🌹🌹
سلام به خانواده بی نظیرم و استاد یکی یدونه م♥️♥️
سی و پنجمین روز از سفر زیبای من:ارامش در پرتو آگاهی۲
اگه بگم این فایل همه چیو توی خودش داره اغراق نکردم این فایل بیی نظییییره. متنی که خانم شایسته در مورد احساس خوب نوشتن بی نظیییییره. اینم بگم من قبلا اصلا توضیحات فایل ها رو نمیخوندم و فقط فایلها رو دانلود میکردم و گوش میکردم. ولی توی سفرنامه میبینم چه متنهای بینظیری استاد و خانم شایسته روی هر فایل گذاشتن. یعنی بعضی از توضیحات خانم شایسته عزیز از خود فایل هم قشنگتره.
آهنگ زیبا و پر احساسی که حتی شنیدنش آدمو به وجد میاره. صدای قشنگ استاد که پر از آراممممشششششه. جملات زیبای متن فایل که هر بندش یه جور آگاهی بهت القا میکنه.
داستان زمینی شدن و گم شدن در هیاهوهای همیشگی ذهن. میگم همیشگی چون دارم میفهمم که ذهنم هزارتا دست داره برای ادامه ندادنم. برای درجا زدنم. برای افتادنم. برای شکسته شدنم.
هر بار که سعی می کنم مهارش کنم و افسارشو بگیرم اون با قدرت بیشتری سعی می کنه که جنگ نرم براه بندازه و سکوت رو بشکنه.
سکوت صدای خداست.
فکر کردم دیدم همه ما آدمها هر کدام یجوری عاشق سکوتیم. عاشق سکوت و آرامش شبیم. عاشق سکوت و آرامش دریا. عاشق سکوت و آرامش جنگل. عاشق سکوت و آرامش چهره معصوم نوزاد. و حالا میفهمم چرا هممون از این سکوت لذت میبریم. چون از سکوت زاده شدیم. و به دنبال گمشده مون که سکوت و آرامشه هستیم.
«همان که همیشه در انتظارش بوده ای.
و سکوت همه آن چیزی است که تو را به سعادت میرساند.
بازگشت تو به اصل خویش. به توی لایتناهی. به خود مقدس تو
و تو تنها در سکوت و آرامش است که، میتوانی به من باز گردی.
وقتی نفس را و گفتگوهای درونیات را آرام میکنی»
ا
از وقتی یادم میاد همیشه عاشق تنهایی بودم و سکوت. همیشه وقتی خانواده م میرفتن گردش دلم میخواست تو خونه وایستم و تنها باشم و همیشه دیگران بخاطر این طرز فکرم سرزنشم میکردن و تحقیرم میکردن. ولی من لذت میبردم از اینکه خودم باشم و خودم. اقرار می کنم که اون موقعها خدایی که داشتم بدرد تنهاییام نمیخورد. ولی درک میکردم لذت تنهایی و سکوت رو. و حالا که بیشتر و بهتر معنی سکوتو میفهمم بازم دنبال سکوت و آرامشم.قبلا نمیدونستم چرا ولی حالا میدونم اون سکوت و آرامشی که منو به سمت خودش فرامیخواند و باعث میشد با همه توهینها و تحقیرهای اطرافیانم بازم دنبالش باشم خود متعالی من بود که راهشو بلد بود و من گمش کرده بودم. من تو شلوغ بازار ذهنم دستشو ول کرده بودم و بعد سرگرم تماشای جهان بودم و حسرت داشته ها و نداشته های دیگرانو میخوردم. غافل از اینکه اگه میرفتم دنبال خودم دنبال همون اصل وجودی خودم اون منو میزاشت روی شونه هاش و میبرد جاهایی رو نشونم میداد و چیزهایی رو برام میخرید که اوناییکه حسرتشونو میخوردم صفر بودن در برابرش.
و من به دنبال اصل خودم بودم و فهمیده بودم یه چیزی یه جایی تو همین سکوت و تنهایی خودمه که نیست. که ندارمش . که میخوامش. که پیداش نمیکردم تا قبل از این کامنت.
اما امشب تو دل این سکوت و تنهایی شبم تو چشمهای اشکبارم پیداش کردم و فهمیدم کیه اونی که دنبالش بودم. اون خود مقدسم بود. خود لابتناهیم. خود الهیم بود که پیداش کردم و باید برنامه بریزم برای قرار مدارهامون. باید یواش یواش باهاش آشتی کنم.
به امید الله بی همتا،🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به نام خدایی که در همین نزدیکیست
به نام خداوند موفق وثروتمند، شاد وسلامت
سلام برتمام پاره های وجودم
پله 35 ام سفر تحول زندگیم
اول خدا راشاکرم برای وجود خانم شایسته عزیز که به ندای درونش عمل کرد واین فایل ها رو به این ترتیب قرار داد که دقیقا ما با هر چالشی روبرو میشوییم در پله بعدی به جوابش دست پیدا میکنم
سپاسگزار خداوندم بایت اینکه همیشه ما را هدایت کرده ومیکنه به شرطی که ذهنمون رو آروم کنیم تا صداش رو بشنوییم
خداراشاکرم بابت قوانین ثابت وبدون تییرش که ما هر لحظه با فرکانس ودمون تمام اتفاات زندیمون رو داریم خلق میکنیم.
اما این پله که یه دنیا آرامش وحرف داره:
هیچ چیز مهم تر از احساس خوب داشتن نیست.مهم ترین اولویت زندگی من احساس خوب داشتن است.
تمام اتفاات زندگی من بدون استثنا نتیجه فرکانس های من است.
اولویت همیشگی من در هر شرایطی احساس خوب داشتن است.
ذات ما واصل ما از احساس خوب است.
تنها راه ارتباط ما با اصمان با خداوند ، رسیدن به احساس خوب است.
وقتی به احساس خوب میرسیم همه چیزهای وب راهشان را به سوی ما پیدا میکنند.
هیچ چیزی از احساس خوب داشتن مهم تر نیست وبتوانی از هده کنترل ذهنت برآیی.
قطع کردن مشاجره و بحث با دیگران.
فارغ از اینکه بیرون از من چه اتفاقی رخ داده و در چه دردسری گرفتارشدم باید بتونم به احساس خوب برسم و در احساس خوب بودن ، لاجرم به مسیر ساده ترین راه حل ها و بزرگترین برکت ها، هدایت میشوم.
احساس خوب یعنی داریم فرکانس خواسته رو میفرستیم.
تنها زمانی به خداوند به عنوان منبع همه راه حل ها، نعمت هاف فرصت ها، عشق ها وسلامتی ها وصل میشوی واز برکات این منبع بهرمند میشوی که به احساس خوب برسی.
راهکارهای رسیدن به احساس خوب:
کافی است در خاطراتت، تجاربت، اطرافتو همین حالا به دنبال چیزهایی بگردی که احساس خوبی به تو میدهند.
کافی است از همین حالا شکایت کردن از دوست، همسر، همسایه، رئیس، دولت و.. را متوقف کنی.
کافی است فقط به رویایت به آنچه میخواهی وفادارتر باشی.
کافی است با آرزویت همراه باشی.
حتی کافی است کمی وانمود کنیاکنون همان چیزی هستی که دوست داری باشی.
کافی است کمی راضی ترف کمی سپاسگزارتر
کافی است کمی سرزنده تر
کافی است کمی خوشبین تر.
وقتی قلبت را پاک میکنی ساده تر ورهاتر میشوی و به احساس وب میرسی به سکوت میرسی ذهنت آرام میشود و ودای اصل وذاتت، خدایی که بی نهایت است و دردرون توست میشنوی سکوت با تو در درون تو با تو حرف میزند و این دارا میشنوی .من جانم وآگاهی ، من ال توامف ود متالی تو ، خود لایتناهی تو خود بی نهایت تو خود مقدس تو.
اصل وذات تو خداونده -تومتعالی ف لایتناهی، بی نهایت ، مقدس هستی.
توموجودی الهی هستی و همه این زندگی وشرایط تنها یک تجربه فیزیکی کوچک در زندگی ابدیت و لایتنهای و مقدس توست که بارها تکرار میشود
اما وقتی اینها را فراموش میکنی سقوط میکنی وزمینی میشوی.
و تو تنها وقتی نجات پیدا میکنی که مرا دوباره پیدا کنی، خود لایتناهی ات، اصل ات ،ذات ات را.
حکایت تو وخدا حکایت جسموجان است
جان(خدا)که از ازل بوده این بار در جسم تو تجلی یافت.
و تو متولد شدی از سکوت، از ابدیت، از قداست.
سکوت زبان گفتگو تو وخداوندبود. سکوت همان چیزی است که تورا به سعادت میرساند.
تنها در سکوت و آرامش است که میتوانی به ذات واصلت برگردی زمانی که نفس وگفتگوهای ذهنت را آرام کنی.
آرامش وسعادت دردرون تو است در ذره ذره وجود تو، به تو نزذیک است.
خدایاشکرت بابت این آگاهی آرامش بخش وسرشار از عش
خدایا تنها تورا میپرستیم وتنها از تویاری میجوییم
خدایا ما را به راه راست راه کسانی که بهشون نعمت وطبیعی زندگی کردن دادی هدایت کن.
بهترین نعمت ها را برای هممون آرزو میکنم
به نام خداوند یکتا
سلام استاد عزیز
چقدر این فایل احساس خوبی به من میده چقدر قدرت میده
انگار داریم عهدی رو که در ازل بستیم دوباره تکرار میکنیم
ما از خدا هستیم اشرف مخلوقات جانشین خدا روی زمین
بخشی از خدا
هر وقت با مشکلی روبه رو شوم فقط به درون میروم من موجودی الهی هستم چه باور توحیدی می سازد این جمله
فقط روی خدا حساب باز کنیم
به نام او که نهایت عشق است
سلام به تمام عزیزانم کسانی که هم جنس همیم و پاره هایی که جدا از هم شدیم ولی در اصل یکی هستیم .
سلام به روحم که در قیل و قالهای این دنیا فراموشش کرده بودم در عمق وجودم پنهانش کردم و فراموش کردم خوشبختی من در رهایی روحم است.
و من زمینی شدم و سقوط کردم یادم شد که و چه بودم؟ دیگر در داد و بیدادها سکوت را تجربه نکردم تا بشنوم چه میگوید .
اما الان آمده ام تا سکوت کنم آمده ام سعادت را تجربه کنم آمده ام تا به اصل خودم که تو هستی برسم .آمده ام سکوت کنم و جلوی نفسم و ذهنم را بگیرم امده ام یادم بیاید من از کجا آمده ام، آمده ام تا یادم بیاید که من لایتناهی هستم.
روحم ای که در تمام سالها تو را در کنجی پنهان داشتم و اصلا فراموش کرده بودم که هستی من تو را دوست دارم چرا که اگر در نهایت موفقیت هم باشم چیزی در وجودم هست که میخواهم باشم میخواهم تجربه کنم . و آن تویی، اصل من ،
من وقتی به آرامش میرسم که تو را بیابم که اصل من هستی من تو را دوست دارم که خوشبختی من با تو بودن است تو از ابتدای خلقت بودی قبل از اینکه من باشم تو در من تجلی پیدا کردی ای جانم چقدر دوستت دارم دوست دارم تو را در آغوش بگیرم و بابت تمام ندیدن هایت و نشنیدن هایت مرا ببخشی .
رها شوم از ارزش های بی ارزش این دنیا ،رها شوم از اعتبار های بی اعتبار ،رها شوم از خودم و به تو برسم .
من تمنای وصال تو را دارم تو در منی و من از تو دورم اما میخواهم این فاصله را کم کنم میخواهم زندگی با اصل و ذات خودم رو در این دنیا تجربه کنم این مسیری است که تا ابد ادامه دارد .
به امید وصال
سلام خدمت استاد و دوستان همفرکانسم
احساس خوب=اتفاقات خوب
هرکس درک کنه زندگیش متحول میشه فقط و فقط و فقط با همین جمله زندگی من که متحول شد
خداروشکر.
روز 35سفرنامه.تنها چیزی که میتونم بگم اول آخر هرچیزی احساس همه چیز هست و خدارو شکر تو این مسیر هستم و دارم تکاملم طی میشه