آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2 - صفحه 41
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/12/عکس-فایل-2.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-02 22:52:422020-08-28 10:14:12آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
خدای من تو چقد خوبی…
چقدر نیاز داشتم به این فایل چقدر قانون جواب میده ، خدایا ازت سپاسگزارم چقد اشک ریختم بااین فایل ،چقد ارومتر شدم این جمله عین حقیقته:دست و پا زدنهای بی نتیجه، روابط آزرده، تحقیرها، خشمها، کینهها، حسادت ها، پریشانیها، بیشتر خواهی ها، فرافکنیها و مشکلاتی که به آنها عادت کرده بودی و فکر میکردی که زندگی همین است، برای همه تلخ است، همه رنج میبرند، همه به مشکلات سرگرماند زمین و زندگی زمینی.
و غافل بودی که آرامش و سعادت چنان به تو نزدیک است که در توست. در ذره ذره تو.
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدا رو شکر که من از بچگی آدمی بودم که اکثر اوقات شاد و بی خیال بودم و احساس خوبی داشتم. وقتی به گذشتم فکر میکنم میبینم که واقعا زمان های زیادی نبوده که تو حال بد بمونم، حتی موقعی که با این قوانین آشنا نبودم هم انگار یه چیزی تو وجودم منو به سمت احساس خوب میکشوند. و واقعا هم درون ما اون حس و حال خدایی وجود داره، ولی این خود ما هستیم که وقتی درگیر روزمرگی میشیم و به خاطر چیزهایی که داریم شکرگزار نیستیم و توجه مون رو به سمت ناخواسته ها و چیزهای منفی میبریم، درگیر احساس بد میشیم و از خدا و اصل مون دور میشیم. احساس خوب داشتن یه مهارته که باید هر روز و هر روز تمرینش کنیم، با توجه به نکات مثبت هر چیز، با سپاسگزاری به خاطر داشته ها و هر چیز مثبتی که تو زندگی مون هست، با حرف زدن و مناجات کردن با الله، با به یادآوردن خاطرات و نکاتی در گذشته که حال مون رو خوب میکنه، با لبخند زدن و محبت کردن به همه موجودات و در صلح بودن با همه جهان، و البته که ایجاد احساس خوب یه کار شخصی و منحصر به فرده، و هر فردی خودش میتونه راه هایی رو پیدا کنه که تو شرایط مختلف حالش رو بهتر کنه. در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی
چه حس خوب و آرامشی داره این فایل،انگار میگه یه لحظه وایسا ببین کجا داری میری؟؟ و بازم یاد آوری میکنه که این جهان یه مرحله زودگذره،اینقد جدیش نگیر…
از صبح اینقد ذهنم حرفای منفی زده بود و جسمی و روحی توان و انرژی ام رو گرفته،خیلی جاها تلاش کردم بهش مسلط بشم و کار اشتباهی نکنم ولی انگار پیروزی های من موقتی بود و دوباره اون نجواها میومد که نکنه اینطوری بشه،نکنه اونطوری باشه …؟!؟!
اومدم سراغ این فایل و برای چندمین بار گوشش دادم و هر بار انگار خیلی عمیق تر منو به آرامش میرسونه،رها و سبک شدم،اشک ریختم و حتی انگار انقباض عضلاتم که بخاطر شرایط بد روحی ام بود سبک و رها شد…
و بعد تونستم تصمیمی بگیرم که خودمو به حس و حال خوب برسونم….خدایا شکرت
در پناه خدا هستید💚
بنام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی
روز 35 سفرنامه، خدایا شکرت
دنیا موقعی برام معنای زیبایی پیدا کرد که من قانون رو فهمیدم، در واقع وقتیکه من به یاد آوردم قانون رو، خدا رو، چیزی که فراموش کرده بودم رو
اونجا بود که زندگی واقعا معنا پیدا کرد و حال خوب برگشت
من چندین و چند بار قانون احساس خوب= اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد رو با تموم وجود حس کردم و بخاطر همین سعی میکنم هر وقت دیدم حالم رو به بد شدن میره فوری ذهنم رو از اون موضوع ناراحت کننده پرت کنم تا اتفاقات بعدی اتفاقات خوبی باشن برام، تا توی زندگی چیزایی رو تجربه کنم که دوس دارم
خدایا شکرت که همه چی دست خودمونه
خدایا شکرت که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی
خیلی دوستتون دارم، در پناه حق
بسم الله الرحمن الرحیم
روزشمار روز سی و پنجم
وقتی که غم نداشته باشیم و ترس هم نداشته باشیم یعنی در احساس خوب هستیم و این همان چیزی است که دوستان خدا باید داشته باشند که خدای بلندمرتبه در کتاب آسمان خود اینگونه می فرماید که:
آگاه باشید که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمی
(آیه ۶۲ سوره یونس)
میزان دوستی ما با خدا را میشه از احساس خوبمان فهمید ، هر چه احساس خوب بیشتر باشه این رابطه دوستی قوی تره چون ترس و غم که دو دشمن احساس خوب هستند زمانی در وجود انسان نفوذ میکنند که وجود خدا در زندگی ما کم رنگ تر بشه حال برای همینه که مهمترین اولویت زندگی مان باید ماندن در احساس خوب باشه چون که احساس خوب داشتن یعنی بودن در فرکانس الهی
در احساس خوب است که ندای قلبمان را که همان ندای خداست بهتر می شنویم
در احساس خوب است که به اصل خود که همان ذات خداوندی است نزدیکیم
خلاصه که
حس خوب معجزه میکنه
استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار از شما سپاسگزارم که این قانون بزرگ این جهان را به من آموختید
24 شهریور 1400
سلااام استاد قشنگم
عاشقتونم
و این فایلای ارامش در پرتوی اگاهی چقد خوبن
چقد دوسشون دارم
و البته چقد مقاومت دارم
سکوت
سکوت راهیه که میتونیم با اون به اصل خودمون برگردیم
ما این جسم نیستیم
ما این ذهن نیستیم
ما روحیم
وقتی غرق دنیای مادی شدیم همه پیز تغییر کرد
و از اصل خودمون دور شدیم
حالا که میخایم دوباره برگردیم به اصل خددمون
باید سکوت کنیم
گفتگوهای درونی را خاموش کنیم
ذهن مون رو با روح مون هماهنگ کنیم
ممنونم ازتون برای این اگاهی های ناب
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و دوستان 🌹
ردپای روز سی و پنجم …
کوچیک ترین عضو خانواده ی ما پسر داییمه که ۴ سالشه ، یه مدته که سعی میکنم بیشتر باهاش ارتباط برقرار کنم چون بچه ها انرژی مثبت دارن و وقتی باهاش بازی میکنم کلی انرژیم مثبت میشه، حالم خوب میشه و کلی درس گرفتم ازش
بچها همیشه شادن ، آرامش دارن ، در لحظه زندگی میکنن و نگران فردا و آینده هم نیستن
برعکس ما که همش نگران فرداییم
بچها وقتی ناراحت میشن بعدش زود فراموش میکنن و دوباره حالشون خوب میشه و میخندن .
اما ما ها از هرچی و هرکی که دلگیر میشیم تا مدت ها ناراحتیم و بهش فکر میکنیم و حسمون بده .
بچها رها هستن ، ارام هستن و جاری .
با خدا هماهنگ هستن .
با خودشون در صلح هستن .
باید بیشتر روی خودم کار کنم تا بتونم احساسمو خوب نگه دارم همیشه .
تا بتونم …
ارام باشم و رها.
با خودم در صلح باشم .
با خدا هماهنگ باشم.
سپاسگزارم 🙏
با آرزوی بهترینها برای شما.
دوستون دارم 💖
سلام خدمت همه دوستان…..
یک سوال داشتم .
اینکه استاد تو این فایل میگه ((زندگی بار ها و بار ها تکرار میشود)) منظورش چیه؟؟؟؟؟
ایا منظورش تناسخ هست یا چیزه دیگه؟؟؟
ممنون میشم اگه جواب بدین؟؟؟؟؟
🙏🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️❤️
بنام خداوند هدایتگر
سلام دوستان هم فرکانس
من یه چیزی کم داشتم بله من خدارو تو زندگیم کم داشتم
خدا بود ولی نه خدای مهربان
خدای که فقط عذاب میداد
این خدا خیلی خوب
چقدر با خدا بودن راحت
چقدر آرامش هست
من وقتی به دنیا اومدم فقط من بودم و تو
رفته رفته تو کمرنگ شدی و نفس پیداش شد
منم تمام آلودگیها رو به ذهنم دادم ….
خدایا مرسی که دوباره دستم گرفتی و تنهام نگذاشتی🌹🌹🌹🌹
به نام خداوندی که اصل و ذات من است ، با من است :)
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه ی همسفرهای عزیزم
روز سی و پنجم سفرنامه
من همه ی آن چیزی که میخواهم باشم هستم تمام آنچه در تمنای آن هستم اکنون در درون من است ، با من است ، از من است
من همان لحظه هایی هستم که پُر از حس خوبم ، پُر از خدا هستم
نه دیر است و نه زود من در درستترین زمان ممکن ایستاده ام ، در زمان حال
من همه ی آنچه میخواهم را دارم تمام آن خوشبختی و شادی و آرامش در درون من است همین حالا
هر زمان من سکوت کنم تو جاری میشوی ، ابدیت جاری میشود
هر زمان که من خود را از قبل و قال زمین رها کنم آسمانی میشوم
هر گاه ذهنم را خاموش کنم زندگی ام آغاز میشود
هر گاه من کودکی ساده و ساکت و آرام شوم تو متجلی میشوی
هر گاه من هر خوبی و زیبایی را با خوشبینی فراوان باور کنم و از نبودن از عدم از نیستی نترسم تو را سخاوتمند ترین خواهم یافت
هر گاه قلبم را ، تو را در قلبم لمس کنم خود را خوشبخت ترین می یابم.
تو همین جایی! همیشه بوده ایی . فقط من خود را دور دیدم از تو از تمام خوبی ها . تو همیشه صدایم کردی با تمام طبیعت ، با قلبم …
و من چقدر عزیزم که حالا اینجا هستم و ندای بازگشت تو را آگاهانه به جان می خرم و خرسند از دیدار دوباره و چقدر دلتنگم ؛ دلتنگ خودم و حضور تو . دلتنگ نوازش تو ، دلتنگ مهربانیت و… اشک میریزم و بغض گلویم را چنگ میزند …اشک میریزم
مهمانی عزیز ، عزیز کرده ایی دردانه ، جانم، باز می گردد یا نه “من” باز می گردم و تو آغوش باز کرده ایی به وسعت آسمان و به نرمی و لطافت نور خورشیدِ غروب روی تن ابرها … و من برای داشتن دوباره ی تو سر از پا نمی شناسم و با شوق آغوشت را میفشارم …اشک میریزم …بغض کرده ام …
میخواهم سالهای دوری را کوتاه کنم آنقدر کوتاه که تمام شود و فراموش کنم هر آنچه پیش از این بوده و از نو بسازم خودم را ، زندگی ام را و هر روز را با تو بگذرانم ، با تو سخن بگویم ، با تو به دیدن زیبایی های جهان برویم به سراغ هرآنچه که تو مرا به آن دعوت میکنی ، میخوام لبخند بزنم و لبخندت را ببینم … میخواهم “هر روز” را با تو بگذرانم.
تو عشق میدهی و من خریدار عشق
تو ساحل هستی ومن همان موج شوخ طبع دریا
تو آسمانی و من ابر ، که هر کجا برم تو هستی ، تا تو هستی من اوج میگیرم و بالا میروم و بالاتر…تا آنجا که من باشم و تو و سکوت محض …و در سکوت یکی میشویم …
خدایا شکرت