آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 2 - صفحه 43

787 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیده راضیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 1983 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم …

    35 روز سفر نامه ….

    چقدر خودمونو محروم کردیم از خدا …

    از وجودش …

    چقدر خودمونو دور کردیم از خودمون …

    چقدر خودمون رو درگیر مادیات دنیا کردیم و زندگی رو برای خودمون سخت کردیم …

    چقدر حریص تر شدیم …

    خود خواه …

    حسود ….

    کینه ای …

    چقدر میتونیم راحت به خودمون این اجازه رو بدیم که ذات پاکمون رو آلوده کنیم ….

    چقدر میتونیم راحت این کارهارو نادیده بگیریم و به زندگی ادامه بدیم …

    چقدر راحت از خودمون دور شدیم …

    از خدای خودمون …

    خدا رو فقط تو جایی که به مشکلی برمیخوریم رمیخواییم …

    خدایی خیلی خب خدایی داریم که باز هم ستمون رو میگیره …

    با این همه شرک …

    با این همه بی ایمانی …

    با این همه دوری اش …

    چقدر خوب میشه که خودمونو پیدا کنیم …

    اون چیز که خدا بهش میگه اشـــــــــــــــــــــــرف مخلوقـــــــــــــــــــــــــات…

    اون ذات پاک از دست رفتمون …

    فکر های آلوده ای که داریم …

    دید منفی که به هر چیزی داریم …

    ما تکه ای از خداییم …

    ما همونیم که خدا از روح خودش توی ما قرار داده ….

    ما همونیم که قدرت همه چیز رو بهمون داده …

    ما همونیم که خدا مارو آفریده تا روزها و ماه ها و سال ها زندگیمون رو خلق کنیم …

    ما همون لایتناهی هستیم …

    “… سکوت همه آن چیزی است که تو را به سعادت می‌رساند…”

    روزه سکوت بگیریم برای رسیدن به خودشناسی …

    برای رسیدن به اصـــــــــــــــــــــــــل خودمون …

    برای رسیدن به آرامـــــــــــــــــــــــــــــــش …

    برای رسیدن به خــــــــــــــــــــــــــــــــــدا …

    برای رسیدن به خوشبختـــــــــــــــــــــــــــی و سعــــــــــــــــــــــــادت …

    روز سکوت بگیریم تا خدا رو بهتر و بیشتر بشناسیم ….

    روزه سکوت بگیریم تا شرک نگیم …

    تا بی ایمانی توی ما ایجاد نشه …

    آره باید روزه گرفت و کمی فکر کرد …

    کمی توی خودمون رو زیر و رو کنیم که بببینیم مشکل از کجاست …

    تا ببینیم کی بودیم و چی شدیم …

    تا چی باعث شد …

    اصلا چ شد که اینطوری شد …

    روزه سکوت بگیریم …

    .

    .

    .

    .

    .

    دوستتون دارم …. موفق باشید ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    به نام خدا مهربون

    روز ۳۵ام سفرنامه

    صلح بودن با خود کلید اصلی نوشته مریم خانوم و این فایل بود نجنگیدن با دیگران نجنگیدن با خود

    و اهمیت زیاد داشتن احساس خوب در همیشه و همه حال که واقعا تمرین مهمیه

    یکی از مهم ترین اصل هایی که باید سعی کنم همیشه رعایتش کنم همینه داشتن احساس خوب حتی در مواقعی که به ظاهر اتفاق ناراحت کننده ای افتاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Fariba t گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی

    سفرنامه روز سی و پنجم

    این روزا خیلی زیاد یاد روزهایی می افتم که دنیا با چک و لگد خواست بیدارم کنه. وقتی به اون روزهای سخت فکر میکنم دلم میگیره اما به اون خاطرات میگم اشکال نداره. شما خدا رو به من برگردوندید. دنیا یه تضاد خیلی بزرگ ایجاد کرد که حمایت خدا رو بیشتر حس کنم. چه حال خوبیه وقتی آهنگ های عاشقانه رو نه برای کسی و فقط برای خدای خودم میخونم. این روزها بیشتر از هر زمان دیگه مطمئنم که به زودی به خواسته هام خواهم رسید و روز به روز از زندگی لذت بیشتری خواهم برد.

    یه دوره ای به خودم قول داده بودم نکات مثبت زندگیم رو ببینم و به زبون بیارم. فکر میکنم از اون روز مدارم از افرادی که تو زندگیم بودن جدا شد و شاید دلیل رفتن اون آدم ها از زندگیم همین بود. با اینکه اصلا بیشتر از دو سه مورد به ذهنم نمیرسید اما حس میکنم مدار من داشت تغییر میکرد. الان که خودم رو با اون روزها مقایسه میکنم میبینم چقدر پیشرفت کردم و چه بسیار نکات مثبتی میتونم در طول روز پیدا کنم.

    خدایا سپاسگزارم. بی نهااایت

    دوستتون دارم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1581 روز

    سلام به همه همسفران و عزیزانم و استاد عزیز و مریم جونم

    روز ۳۵ سفرنامه

    من+ احساس خوب و لذت بردن=رسیدن به خواسته هامون.

    این جمله نکته برداری از کامنت غزل جونم هست که از دوره راهنمایی دست یابی عملی نوشته بودن. واقعااا این جمله خیلییی نااابه استاد، البته که همه گفته های شما رو من وحی منزل میدونم و سعی میکنم تا با دقت بیشتر گوش بدم و بخونم و نکته ها رو یاد داشت کنم و در زندگیم به کار ببرم اما این ذهن من اییینققققد چموشه که کافیه ی ثانیه به حال خودش بذارم چنان افسار گسیخته میشه و عنان از کفم میده که انگار نه انگار من قانونی میدونم!!!!!! “تو حتی فراموش کردی که لایتناهی هستی، مقدسی، ابدی هستی. زمینی شدی و سقوط کردی؛” دقیقا به محض اینکه فراموش میکنیم و برمیگردیم به زندگی قبلیمون، چیزی جز ناراحتی و اشفتگی و استرس نصیبمون نمیشه و اون لحظه هایی که به خدا و انرژی وصل هستیم دیگه زمینی نیستیم، هروقت بهش وصل شدم انگار روح از جسمم خارج میشه و به سمت بالایی در حرکته! زیاد تو مواقع مدیتیشن به این موضوع توجه کردم وقتی دراز میکشم در یک جای ساااکت و ارام و ذهنم رو از هر فکر بیهوده ای پااک میکنم و تمرکزم رو زمان حال هست انگار که روح از جسمم خارج میشه و ارااااامش غیرقابل وصفی رو تجربه میکنم که همون وصل شدن به خود منبع هست. “و تو تنها در سکوت و آرامش است که‌، می‌توانی به من باز گردی” حالا متوجه میشم که چرا باید موقع مدیتیشن در یک جای ارام و ساکت باشیم!

    من تمام دیروز رو سعی کردم خودم را در حال خوب نگه دارم و سپاسگزار باشم و در همین یک روز من ۴ کار مفیدی انجام دادم که قبلا شاید در یک هفته زمان میبرد. وقتی وصل میشم به منبع، حتی زمان هم برای من متوقف میشه و باعث میشه که من کارهام رو به بهترین نحو و در اسرع وقت و بااا حااال خوب انجام بدم…دیروز تونستم هم مقالم رو تکمیل کنم و برای استادم بفرستم و از قانون درخواست استفاده کردم برای اینکه با دانشجوییش که مهاجرت کرده، بتونم صحبت کنم که اون هم هدایت خود خدا بوده چون من هفته قبل بدون اینکه در مورد مهاجرت صحبت کنم و حتی از استادم کمکی بخوام، خود استادم در این مورد صحبت کردن و گفتن اگه کمکی خواستی میتونم فلانی رو معرفی کنم تو اون لحظه درخواست نکردم اما بعد که برگشتم و فکر کردم متوجه شدم خدا از زبان استادم خواسته هدایتم کنه و منم باید عمل کنم و از اونجاییی که خدا همه برنامه ریزی هاش دقیقههه و درست در زمانی من پیام دادم که در انگلیس روز بود و اینجا شب! و گفتن الان وقتم خااالیه و هر چقد خواستین سوال بپرسین تا من راهنماییتون کنم. خداااایااا شکرت که من رو در بهترین زمان ممکن قرار دادی. و علاوه بر این ها تونستم به کلاس مکرومه بافی برم و هنر جدیدی رو بیاموزم و تو همون دو ساعت هم اثری رو خلق کردم و هم از فضا و هوا لذت بردم و با استاد هنرمم چایی داااغ تو یک فضای سنتی نوشیدم که جااای همگی خااالی. این فصل از سال، جنوب وااقعا هوای خنک و بهاری داره برخلاف جاهای دیگه که سرده و خداااا رو هزااران باار شاکرم که در همچین شهر زیبایی زندگی میکنم ک هم دریا و ساحل نزدیکمه و هم کلی بافت قدیم و سنتی داره که من از فضاش خوشم میاد و هم در این فصل هوایی عااالی داره خدااایاااا شکرت.

    استااااد عزیزم واااقعاااا ممنونم و سپاسگزارم برای تک تک جملات نابی که بر زبانتون جاری میکنید و به ما از اگاهی هایی که دریافت کردین با ما به اشتراک میذارین خدااا روو هزاارااان بار شاااکرم برای خلق شما و مریم جون عزیزم باا مقااله های فوق العادشون… فایل های شما و مقاله های مریوم جون کلمه به کلمش درسه …عااااشقتووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش

    روز سی وپنجم

    بهترین فرکانس به خداوند سپاسگزاری است بهترین حالت زمان حال زیستن واز لحظه لذت بردن وداشتن حال واحساس خوب است.

    هیچ چیز ارزشمندت تر از داشتن حال واحساس خوب نیست .

    وقتی خود واقعی ت هستی وایمان داشته باشی که موجودی الهی هستی وهمه کاره اوست واو از مشکلات .قرضهای تو بزرگتر است فقط کافیست باور کنی که برای خدا کاری ندارد که مشکلاتت را حل کند.

    وتمام تلاشت این باشد که رابطه ات با او را مستحکمتر کنی .

    دعا زبان من به خداست وسکوت زبان خدا با من است .

    در قیل وقال های روزانه که ذهن ت غوغاست زمانی بگزاری که حال دلت را به خدا بگویی واز او یاری بطلبی ذهن را خاموش کنی در سکوت خدا جواب تو را بهت میرساند.

    از جایی میرساند که به ذهنت هم نرسد اوست مالک وفرمانروای اسمانها وزمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حمیدرضا جمالی فر گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عباس منش عزیز

    سلام به خانم شایسته گرامی

    سلام به همه دوستان هم سفر خودم

    سفرنامه روز ۳۵

    دوباره یه ارامش درونی یه خودشناسی واقعی

    این فایل من تا به حال گوش نداده بودم خیلی درونم اتفاقات رخ داد

    صفات خدایی خودمون که تو وجودم داریم بهم یاد اور شد این که من مقدس هستم ابدی هستم

    خیلی عزت نفس و احساس لیاقت بالا رفت

    توحیدی بودن چند بار تکرار شد قلب خیلی ارامش گرفت

    حالا میفهم چرا کامنت میخوندم بیشتری با این فایل ارامش در پرتوی آگاهی ارتباط خوب گرفتن

    قلب آدم صاف میکنه عوامل درونی خیلی توجه میکنه بهشون

    من اسم گذاشتم غذای روح چون افکار امشب یه مقدار احساس خوب نداشت نتونستم کنترل کنم تا که آمدم تو سایت این فایل چند بار گوش دادم کلا ارامش خوبی درونم حس می‌کنم

    دوست داشتن خودمون خیلی زیبا بیان شد

    و نجواهای شیطانی خیلی واضح تو خودش باز گو کرد خدایاشکرت هر چه به درون خودمون بیشتر ورود می‌کنیم به اصل نزدیک تر میشیم

    خیلی خداروشکر می‌کنم هدایت شدم به این سایت الهی چون واقعا اینجا چیزهای یادگرفتم که سال‌های زیبا تر و درخواست های واضح تر از جهان پیدا کردم

    خدایاشکرت این آگاهی را روزی ام قرار دادی

    ادامه دارد…

    ❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1415 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان گرامی سایت عباسمنش

    ادمی، را میگویم که روز اول پای بر جهان هستی میگزارد پر از شوق واحساس شادمانی برای افریدن وتجربه کردن وسفر به ناشناخته ها در مسیر بزرگ شدن جسم ش ،شنیده ها ،دیده ها،تجربه ها ،محیط ،اطرافیان ،نزدیکان به او می اموزد برای امنیت ولذت بردن چهار چوبی وجود دارد که بازد طبق ان رفتار کند وبیندیشد هر اندیشه اش غوغایی در درون او بوجود می اورد که نمیداند چه کند وبه کجا برود .بابت تجربه هایش تاوان میدهد ،خسته میشود ناراحت میشود خشم ونفرت می اموزد اما همچنان در درونش صدایی بی صدایی او را فریاد میزند دوست دارد همه وهمه چیز را رها کند وفقط به دنبال ان صدای بی صدا برود

    اما در میانه راه منصرف میشود چون ان صدا را نمیشناسد نامعلوم است زمین میخورد وبلند میشود فریاد میزند نمیداند کیست نمیداند چیست فریادش میزند و صدای بی صدا ارام ش میکند وکمی نزدیکتر میشود و میگوید تو را میشناسم بیا با من باش او راد اغوش میکشد و میگوید بیا اخر کجا، او به پشت سر نگاه میکند چنگی بدل نمیزند وفقط ویرانی است وویرانی به حرفش گوش میدهد وبه دنبالش میرود،نمیشناسد اما میرود، ارام میگیرد خوشحال میشود کودک میشود و میگوید یافتم یافتم یافتم.

    وقتی خوشحال هست همه چیز خوب است حتی همانی که بد تصورش میکرد ،بارش سبک شده ،همه چیز زیباتر شده ،خود را دوست دارد قدرتی یافته که تمامی ندارد و او را میکشاند صدای بی صدا،

    حرکت میکند ولبخند میزند و دوست دارد به همه بگوید

    در این سکوت ان شلوغ پلوغ به کمکش میاید ومیگوید هر کاری هست تا برات انجام دهم فرمانبردارم

    سکوت وشلوغ یکی میشوند وهمه سکوت است وفریادسکوت.

    فک کنم شاعر شدم اولین بار است اینگونه مینویسم امیدوارم درکم کنید تو سکوت شلوغ شدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2822 روز

    سلام و درود به همه دوستان و استاد عزیزم

    نمیدونم چرا ولی مدتهاست که عضو سایت هستم ولی تا حالا این فایلها رو ندیده بودم چند روز پیش ارامش در پرتو الهی 9 رو دیدم و هدایت شدم به بقیه فایلها و الان دارم از اول گوش میدم و رونویسی میکنم این فایلهای باارزش رو .و چقدر لذت بخش و دلنشینن و چقدر کمک کننده برای بازگشت به اصل .

    حتما زمان دیدن و شنیدن این فایلها الان بود .

    از خداوند بهترینها رو برای همه ی عزیزان خواهانم 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Ferial گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون…

    خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه سی و پنجمین ردپای سفرنامم رو مینویسم

    بله من این جا هستم و مشتاق تو…مشتاق آگاهی

    مشتاق دیدن وجود لایتتاهی خودم

    بله من سکوت می کنم…

    من می خواهم با تمام وجود تو را تجربه کنم..

    در من تجلی پیدا کن

    دوست دارم و می خواهم هر بار به مشکلی برخوردم به تو پناه بیاورم..دست از محاسبه عقلی بردارم..و به یادبیاورم من از وجود الهی توام…من از سکوتم و از آگاهی…

    پس وجود لایتناهی ای آگاهی مطلق اکنون سکوت کردم تا بشنوم …مرا در میان سکوتم به هدایت واقعی رهنمون کن…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    بااینکه من فایلهای آرامش درپرتو رو بار هاوبارهاوماها گوش دادم اما الان برام یه معنی دیگ دلرن قشنگ میفهممشون اصن خیلی عمیق باهاشون ارتباط میگیرم ووقتی غرق درگوش دادنشون میشم فراموش میکنم ک استاد داره حرف میزنه انگار یه چیزدیگس صدامیپیچه توسرم اصن یه حس عجیب یه حال جدید یه حس خاص بم دست میده وخوشحالم خیلی خوشحالم میخوام بیشترتجربش کنم تانفس میکشم این ینی دارم خداموبهترمیشناسم دارم خودموبهترمیشناسم ودرک میکنم خدایاشکرت چ آرامش درپرتوآگاهی 😍

    استادنمیدونم چجوری ازت تشکرکنم ک این فایلهای زیباروساختین تازه دارم لذت واقعی ازشنیدشون روحس میکنم قبلنم خوب بود خیلی بهم کمک کردن ولی الان اصن جنس حرفاتون یه جوردیگ شده نمیدونم چجوری بگم فقط میتونم بگم خدایاشکرت😍

    درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید🥰😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: