آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 3 - صفحه 11

674 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3002 روز

    به نام خداوند زیباییها خوبیها

    خدایا سپاسگزارم که ماندم تا در دفتر زندگیم نوشته های به یادگار بگذارم برای درک واگاهی بیشترم نسبت به تو .

    همین لحظه در اتاقم نشسته ام و با آرامشی دوست داشتنی ورق سفر دیگری را می نویسم و باران رحمت الهی آرام بر بام خانه ما میزند و گرمای اتاقم و احساسی که دارم مرا آرامتر میکند وشاکرتر.

    عجب منظره ای داره این ایالت های آمریکا واقعا چشم نواز است ودل انگیز وقتی کیفیت HDهم باشد عالیست.?????

    این فایل آگاهی های خوبی به من داد …ذهن میخواهد دلیل های بی منطقی بیاورد که در این شرایط باید چگونه احساس را خوب کرد ؟وقتی فکرت در جاییست که نگرانش هستی .

    من به خودم میگویم ان بارها که از پس اتفاقاتی که برایم اتفاق افتادچگونه از پیش برامدم من توانستم کنترل ذهنم را در دست بگیرم و دوباره با ایمان و توکل حرکت کنم و شاااد باشم بی نگاه به اینکه چه اتفاقی افتاده از درون ارامش پیدا کنم .وقتی توکل کردم و نگاهی خیریت دار داشتم آره هرکس که خوب به اتفاقات به ظاهر بدش نگاه کن دست خیر خداوند در آن اتفاق را به وضوح میبیند و ارامش وتوکلش راه و مسیر را برایش باز کرده است .

    همه ی ما در برابر خدا واقعا هیچ هستیم من هم از نگاه ها وباورهایی که نگاه توحیدی نیست درآن خوشم نمی آید .

    اگر از دید بزرگتری نگاه کنیم همیشه انگاه تمامی نگرانی و ترس ها به شادی و ارامش و توکل مبدل میشه .نکته کوچکی دیدگاهمان به اتفاقات است که زود به هم میریزیم و غر میزنیم و نالان هستیم.

    وقتی ارتعاش یک ملتی نامناسب باشد پاسخ این سیستم مطمئنا همان است که خودشان پیشاپیش فرستادند.وقتی میخواهی جامعه ات را خوبتر کنی کاری واسه ی خوب تر شدن خودت انجام بده خوشحال وثروتمند زندگی کن تا تاثیرات تو زنجیر وار در جهانت بپیچد .

    آیه ی که خداوند میگه ما حال هیچ قومی را تغییر ندهیم مگر آنچه خودشان در ضمیرشان هست تغییر دهند .

    نقطه وکانون منم .تغییر را از خودم شروع کنم با عملم با تغییر نگاهم به هر جنبه زندگیم با شااد و خوشبخت وثروتمند زندگی کردنم با باورهای درست و نگاه سالم داشتن.

    وقتی تکیه میکنی بر خدا تکیه الهیست محکم که هیچ وقت نه جا میزند و نه خراب میشود جایت همیشه پیش او امن است .

    من هم درس هایی یاد گرفتم از مهربانی و عشق و انسانیتم .وخداگونه تر شدنم با باور خالق بودنم و لذت بردن از شرایطم در هر جایی که هستم با باورهای فراوانی نعمت وثروت ..

    واقعا به این دید نگاه نکرده بودم که چقدر با همین بلایای طبیعی وفور ثروت و فرصت وزیبایی جهان بیشتر میشود و چه هوش برتری دارد خود به خود جهان را رهبری و مدیریت میکند .واقعا باید به هوشش اطمینان وایمان داشت و با عزت نفس و احساس فروتنی و ارامش نسبت به خدای قادرم حرکت کنم.

    مثل همیشه در سهای خوبی گرفتم میخوام شاگردی خوبی باشم وزرنگ که همیشه در حال یادگیری باشم و موفقیت.

    تعهد میدهم نگاهم را با نگاهی بزرگتر با نیروی هوش برتر خداوند عظیم خود م گره بزنم تا ارامش به نام خدای نوشته های پر معنا

    خدایا سپاسگزارم که فرصت همسفر بودنم را با این جمع خدایی پیدا کردم تا درونم را برای ورود آگاهی هایت و درک عملش باز تر کنم .

    آگاهی در پرتو ارامش 3

    وقتی فهمیدم که آنچه در این دنیاست واقعیتی ندارد و همه حقیقت را من معنا میدهم و هرکس دارد معنایی به این واقعیتی که خودش میسازد را درک کردم جهانم زیرو رو شد .

    حقایقی که قبل از تولدم به آن آگاه بودم واما فراموشی زمین وزندگی در آن مجال فکر کردن را از من گرفته بود .

    واقعیت من هستم وافکار وباورهایم هنوز میخواهم ببینم وبشنوم ودر ک کنم حقایق خود ساخته را تا بدانم هر کس معنایی دارد برای خویش و هرکس خدای زندگی خویش است .

    ارامش را بازگشت به خودم به اصلم معنا میکنم که تمامی نگرانی‌هایم را ازمن گرفت وبجایش شربتی گوارا بنام ارامش را به من نوشانید.

    صدای ذهنم را باید با دکمه خاموش کنم و صدای قلبم را با بلندگوی واضح تا درجه 100برسانم و همه بشود آگاهی روح تا ذهنم هم تسخیر روح شود واگاهی نابش.

    ارامش خود را زمانی یافتم که زمین خوردنم وتوگوشی خداییم را دیدم که مانند کودکی بی دفاع بر روی زمین مانده بودم و حتی قادر به حرکت هم نبودم فقط مرا به آرامشی درونی میبرد زمان و مکان را یاد ندارم فقط میدانم روحم به خودش وصل بود .یاد کتاب در آغوش نور افتادم وقتی مرده بودم انگار کالبد سنگینم را رها کرده بودم و ازادی بی نهایتی در من شکل می‌گرفت .تصاویر ش به یاد ندارم اما اتفاقی که در این کتاب نوشته شده بود خاطراتی از مرگم را برایم تداعی کرد .

    انگار در اغوش نور بودم و نمیخواستم برگردم اما برگشتم و زمانی که برگشتم همش گریه میکردم که خدایا چرا برگشتم ؟

    همان لحظات هم از یاد خدایم نتوانست غافل شوم و سجده شکر بجا آوردم .گفتم خدایا نمیتوانم بر تو سجده نکنم به بزرگیست ناسپاسی مرا ببخش.

    همان روزها در اغوش گرما بودم ومن نمی دیدم که چگونه داری هدایت میکنی .و حالا اینجایم خانه ام عباس منش ونوشتن من در این لحظه شکر گذاری عظیمی دارد که اگر با غفلت میمردم نمیدانستم چه جوابی به پروردگارم بدهم ….

    همه ی آنچه نوشته شد فقط حرف های دلم بود .آگاهی امروزم را مقدس میدانم تا برکتی دیگر در این سفر پر بار معنوی بر کوله و توشه ی دنیایم بردارم و بگذارم.

    سپاسگزارم خدای من و تمامی دستانش که اینجا جمع شده اند .

    در پناه اله یکتا ومهربان باشید ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2745 روز

      سلام طیبه جان

      مثل همیشه عالی، البته عالی تر از همیشه

      خوندن دیدگاه های زیبات حالم رو خیلی خوبتر می کنه دوست گلم.

      بابت دیدگاه هایی که برای سفرنامه هایم در قسمت سفرنامه عقل کل می فرستی سپاسگزارم. من چند روزه توی اون قسمت نمی تونم دیدگاه ها رو ببینم. و از طریق ایمیلم متوجه محبتت به خودم میشم. به خاطرشون ازت سپاسگزارم.

      مرسی که هستی.

      برایت بهترین‌ها را آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3002 روز

        با نام خدای جان

        اووووو مای گاد من خدایا ببین چه گل زیبایی برام پیغام عشق ودوستی گذاشته بانو دوست داشتنی مرضیه جان .

        سپاسگزارم از لطف و محبت خداییتون .خیلی برام جالب بود بعد چند ماه دوباره به این قسمت برگشتم و کامنت شمارو دیدم خدایا شکرت .

        برات بهترین ها آرزومه لیاقت بهترین ها رو داری عشق جان .

        در پناه خدای ثروت وقدرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3002 روز

        به نام جانان دلها

        سلام آقای فریدون عزیز

        ممنون از کامنت پر مهر شمابراتون دنیای از خیر و برکت های فراوان آرزو دارم .

        با تاخیر پاسخ دادم 😊❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

        خداروشکر که تصویری از ذهن شما کامنت روشن کرد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3002 روز

        به نام عاشق ترین عاشق دنیا

        سلام آذر جان

        دوست ارزشمندم خداروشکر که برات مفید بوده

        هیچ گونه اعتباری برای نوشته های خداییم نیست که به خودم بدم

        لذتی که جاری شد عشقی که زنده شد منجر شد به اومدن آگاهی های ارزشمند ی که منتشر شد

        خداروصد هزار مرتبه شکر 😊❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

        زندگی تون سراسر زیبایی و ثروت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      میترا خالدیان گفته:
      مدت عضویت: 1954 روز

      سلام طیبه جان، دوست خوب، نحوه ی آشناییتون رو با استاد و این سایت خوندم خیلی حیرت آور بود چقدر تغییرات خوبی داشتین در تمام جنبه های زندگیتون واقعا با خوندن کامنتتون کلی انرژی گرفتم و خیلی خوشحال شدم 😍امیدوارم هر روز بیشتر بدرخشید، و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی😊♥️♥️♥️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طیبه مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3002 روز

        به نام خدایی نزدیک تر از رگ گردن

        سلام میترای عزیزم

        نمیدونم کی این کامنت رو برام گذاشتی عزیزم اما امروز هدایت شدم به خوندنش .

        خدارو صد هزار مرتبه شکر عاشقتم مهربانم ❤️❤️❤️❤️😊

        وجود شما دوستان نعمت بزرگی هست که با عشق الهی و صلح درونی با هم دیگه هم فرکانس شدیم .

        سپاسگزارم از محبت خدایی شما

        😊❤️😙😙😙😙😙

        وجودتون پر از سلامتی شادی آرامش و عشق الهی

        مانا باشید و در عشق خدا غرق 😇🌺❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    بهنام چالاکی گفته:
    مدت عضویت: 2655 روز

    درودر به استاد عزیزم، به همه ی همفرکانسی های بزرگ این خونواده ی بی انتها.

    فقط میتونم بگم خدارو سپاسگزارم، همین…

    روز 38 سفر با خونوادمه و من هیچ انتظار نداشتم که امروز قرار صحبت از چی باشه.

    هیچ انتظار نداشتم که خداوند استاد بودن خودش رو در برنامه ریزی، اینقدر واضح و ساده قرار بهم ثابت کنه. بزرگی و عظمتش، بخشندگی و وهابیتش تا آموزش دادن خود این باور ها هم ثابت شده. اینقدر زیبایی، اینقدر آرامش که از سخنانی که از سوی خودش، از طریق دستانش گفته میشه. اینقدر زیبا استاد عزیزم الهامات رو دریفات میکنه و با به اشتراک گذاشتنش، اینقدر زیبا آرامش خداگونه رو در وجودمون جاری میکنه. به راستی که خداوند همیشه پناه ماست. همیشه با ما و برای ماست. ما همیشه برای او و همیشه با او هستیم. همه ما یکی هستیم و همه ما لایتناهی…

    این خالق را با تمام وجود سپاس میگم که فرشته هایی در این جهان قرار داده همچون مریم شایسته، که اینگونه خارق العاده، وجود زیبای درونیش رو گسترش میده و چنین جمله هایی روحانی رو مینویسه. ممنونم برای همه چیز خونواده ی عزیزم. از تک تکتون سپاسگزارم برای اینکه تصمیم گرفتید تا تغییر کنید و بهتر زندگی کنید. چون همین تصمیم به خودیه خود باعث کمک کردن به بقیه برای بهتر زندگی کردن شده. همین تصمیم باعث هدیات به سمت چنین حجمی از آرامش و اتصال به خداوندی که اینگونه خدایی میکند و اینگونه با ما حرف میزند…

    به راستی که همه چیز اوست و تمام…

    همه چیز در دستان اوست و تمام…

    این حجم از نعمت که اینقدر ساده و زیبا وارد زندگیمان میکند. این سرعت و کیفیت در اجابت های درخواست های ما… این همه عشق به بنده و این همه عشق به خالق… به راستی که بهشت از همین زندگی شروع میشود و بهشت در دستان خداوند است که اینگونه آزادی به ما داده تا هر چقدر که میخواهیم درخواست کنیم و فراتر از انتظار، اجابت میکند و مار در آغوش فراوانی و نعمت، برکت و ثروت، سعادت و خوشبختی میگیرد و خودش مسیر را برای ما میسازد و ما تنها کاری که باید بکنیم، نفس کشیدن است…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2745 روز

    به نام هدایتگر وهاب

    سلام به همه همسفران عزیزم

    سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به بهترین مسیر هدایت کرد مسیر کسانی که به آنها نعمت داده است.

    سی و هشتمین برگ سفرنامه من:

    «آرامش در پرتو آگاهی، قسمت ۳»

    ?????????????

    ?امروز روز رحمت الهی است.?

    ? امروز روز رحمت الهی است.?

    این از آغاز صبحش که خدا بر کلام خانم شایسته عزیزم جاری شد و به زیباترین شکل باران این رحمت الهی را توصیف کرد، مهر تایید خورد. در شهر ما هم موسیقی باران از دیروز در حال نواختن است با این تفاوت که آهنگش سبک آهنگ های راک با کوبش محکم باد همراه است.

    و چقدر صدای آرامش بخش استاد با واژه های زیبای خانم شایسته هماهنگی فوق‌العاده ای ایجاد کردند تا ما را به بزم زیبای ملاقات با خود لایتناهی مان ببرند.

    خود لایتناهی که از ذات خداست. که خود خداست، که برایم بهترین و ساده ترین برنامه ریزی ها را می کند. و این بزم و این هماهنگی چقدر همه چیز را امروز عاشقانه تر و شاعرانه تر کرده.

    که این عشق خود خداست که امروز همه چیز را زیباتر کرده.

    بله ، امروز روز رحمت الهی است.

    امروز انجام کارهای خانه و نظافت و مرتب کردن خانه هم با حضور حضرت عشق، عاشقانه تر است.

    امروز تمام صحبت ها هم خداگونه است.

    امروز همه چیز بر مبنای فراوانی است. هیچ محدودیت و کمبودی نیست همه چیز بی نهایت و لایتناهی است.

    امروز ورودی های ذهنم چه دیداری ، چه شنیداری، همه و همه پر از عشق است.

    چه روز فوق‌العاده ای برایمان ساخت خدای وهابم بوسیله دستان توحیدی اش، استاد عزیزم و خانم شایسته گلم.

    بله استاد عزیزم هر جمله ات می تواند پریشانی هایش بی پایانم که به خاطر باورهای محدود کننده ذهنم درگیرش می شوم را به پروازی آرام و شادمانه در رحمت الهی و باورهای توحیدی بدل کند.

    امروز گردگیری خانه همراه شد با گردگیری ذهنم از باورهای محدود کننده.

    امروز غذا درست کردم همراه شد با درست کردن و ساختن باور فراوانی و ثروت.

    امروز تمام روابطم شکل عاشقانه تری گرفت.

    امروز خودم را بیشتر دوست دارم، خودم را لایق تر و ارزشمندتر یافتم.

    امروز بیشتر از هر روز موفقیت دیگران را تحسین کردم.

    امروز روز رحمت الهی است. چون احساس خوبم از دیروز بیشتر است، چون ایمانم قوی تر است، چون عاشق ترم، چون آرام‌ترم، تسلیم ترم.

    امروز واژه ها هم عاشق ترند.

    ??????????????

    همسفران عزیزم هر روزتان عاشقانه تر از دیروز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 85 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1115 روز

      چقدر زیبا نوشتید مثل همه ی کامنتهای دیگتون پر بود از حس عالی

      چقد قشنگ کارهای ساده و روزمره رو با عشق همراه کردین

      چقد نگاهتون به همه چیز زیباست

      از وقتی اون کامنتتون درمورد زایمانتون رو خوندم ارادتم بهتون بیشتر شد

      انشاالله همیشه در مسیر هدایت خداوند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهری حیدرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2704 روز

    سلام به استاد گرانقدرم

    سلام به خانم شایسته گرامی

    سلام به دوستان پر تلاشم

    (( فقط از سرِ راه خودت کنار برو!))

    توضیحات استاد

    سی و هشتمین روز سفر

    از روز سی و هفتم سفر قرار گذاشتم هر روز سفر برایم تمرینی مرتبط با فایل مربوطه داشته باشد .

    امروز دیدن خدای بی شریک در هر لحظه از زندگیم تمرین من است ( توضیحات خانم شایسته موتور محرک من شد) . ??

    – وقتی اشعه ی تابان خورشید از میان ابر ها سرک می کشد می گویم خداجانم سلام!

    وقتی گنجشک کوچک لبه ی پنجره ورجه ورجه می کند می گویم خداجانم سلام!

    وقتی کنار دوستم می نشینم تا برایم چای بریزد، با بوی عطر چای می گویم خداجانم سلام!

    وقتی کلید را پیدا نمی کنم و گیج می شوم ، به شتاب بلند می شوم برم دنبال کلید ساز ، صدای شیرین دسته ی کلید که به نوک پایم می خورد و لبخند می زنم ، می گویم خداجانم سلام!

    – وقتی در سوپر محله خرید می کنم و تخفیف چند درصدی کوچولویی نصیبم می شود می گویم خداجانم سلام!

    – وقتی اسکناس ده هزار تومانی را به راننده می دهم می گوید( پول خرد ندارم بفرما قابل نداره) می گویم خداجانم سلام!

    – وقتی گوشی زنگ می خورد و ناهار به خانه ی خواهرم دعوت می شوم ، می گویم خداجانم سلام !

    – وقتی نقل بادامی را کنار دستم می گذارد و می گوید ( می دونستم دوست داشتی خریدم)

    می گویم خداجانم سلام !

    – وقتی چتر را فراموش کردم و مجبور شدم چند کوچه را تا سر خیابان بروم ، قطره ی باران سرازیر شد روی لب هایم و مزه مزه کردم گفتم خداجانم سلام!

    – وقتی پیام واریز سود سپرده ای را روی گوشی ام دیدم گفتم خداجانم سلام !

    – وقتی پیام سی و هشتمین روز سفر از طرف شایسته عزیز را دیدم گفتم خداجانم سلام!

    – وقتی پرده ها را به خشکشویی بردم ، هنگام پرداخت وجه ، متصدی با مهربانی گفت امروز به خاطر نو رسیده ( تولد اولین فرزندش) رایگانه، گفتم خداجانم سلام !

    چرا قبلن این طور خدایم را در چهره ی آدم ها ، و هر چه دور و برِ من است ندیده بودم ؟؟؟؟

    امروز دلم گرفت به خاطر عشقی که از سوی خدایم هر لحظه به سمت ما جاری است و من با عجله و شتاب برای رسیدن به نمی دانم کجا!!!! آن را در ک نکردم و از کنارش بی تفاوت گذشته ام . آیا این حسی که در من جاری شده پایدار خواهد ماند ؟ آیا همین تمرین های ریز به ریز چشم دلم را بینا تر و بیناتر می کند؟ دلم گرم است به هدایت آن ذات لایزال.

    استاد گرامی و شایسته عزیز

    مصمم هستم که از سرِ راه ِ خودم کنار بروم و این فقط زمانی میسر است که ” فقط به زندگی و زیبایی هایش نگاه کنم و از نعمت هایی که در اختیارم گذاشته لذت ببرم و با دخالت هایی مثل نگرانی، استرس، نجواهای منفی ، باورهای محدود کننده و ترمزی مانع نباشم. به قدرتش که در همه جای زندگیم جاری است فقط نگاه کنم و لذت ببرم حتی به قدر یک جرعه چای داغ در روز برفی زمستانی!

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 78 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2745 روز

        سلام سیده ملیحه جان

        این از لطف خدا بوده که کامنت زیبای دوست خوبم مهری جان بعد از کامنت من قرار بگیره،

        منم مثل شما از همسفر گلم مهری جان ممنونم که به این نکات ریز ولی مهم اشاره کردن، که خوشبختی دیدن و زندگی کردن و سپاسگزاری همین لحظات ساده ولی زیباست . مجموع این لحظات یک روز خوب رو می سازه، و مجموع روزهای خوب یک زندگی عالی رو بوجود میاره.

        تک تک لحظاتت پر از حس زیبای خداجونم سلام

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2745 روز

      مهری جان سلام

      ممنونم بابت کامنت زیبات، ایده فوق‌العاده ای کاری که شروع کردی و عملی تمرینات رو انجام میدی. دست خدا شدی برایم که درس های خوبی ازت یاد بگیرم.

      خدا جونم سلام، خیلی خیلی عالی بود ، امروز بعد از ظهر بعد از خوندن کامنتت، چند بار با خودم تکرار کردم ، خدا جونم​ سلام

      جالبه که تجربیات عالی هم داشتم.

      دیشب خدا جونم ساعت چهار صبح بیدارم کرد و یادم انداخت که کتابی که از کتابخانه توی حوزه تخصصی خودم گرفته بودم رو ببرم پس بدم. هر چی فکر می کردم یادم نمی اومد کی گرفتم و کی باید تحویل می‌دادم. چون بقیه خواب بودن نمی‌شد پاشم پیداش کنم ، با یه حساب کتابی که با خودم کردم ، فهمیدم کلی از زمان تحویلش گذشته و من یادم رفته، گفتم ای بابا حالا باید اندازه پول کتابه جریمه بدم.(نجوای ذهن) با خودم گفتم بابا خدا جونم من و چهار صبح بیدار نمی‌کنه که بگه برو جریمه بده، (الهام قلب) دوباره گفتم ، بابا سیستم کامپیوتریه، اون جریمه رو تعیین می کنه، دست متصدی کتابخانه نیست که خدا دلشو نرم بکنه(نجوای ذهن) گفتم سیستم خدا از سیستم کامپیوتر که خیلی قوی تره، اصلا هکش می کنه. خخخخخ(الهام قلب)

      خلاصه بعد از ظهر کتاب رو برداشتم ببرم دیدم رو برگه صفحه آخرش تاریخ برگشت نزده، از خونه اومدم بیرون برم کتابخانه، جلوی در خانم همسایه مون گفت بیا برسونمت، به یاد کامنت شما گفتم خدا جونم سلام.

      رفتم پیش متصدی کتابخانه، کتاب رو دادم و بابت تاخیر عذر خواهی کردم و گفتم هر چقدر جریمه دیرکردش میشه بگین.

      وقتی کامپیوتر رو نگاه کرد ، گفت هیچی، برو خدا به همرات، گفتم یعنی چی هیچی؟ گفت اصلا یادم رفته بوده این کتاب رو به اسم شما بزنم توی سیستم، بلند توی دلم گفتم خداااااااا جونم سلام ?

      واقعاً ایده فوق‌العاده ایه دوست خوبم، مطمئناً این هدایت خداست که داره روز به روز توحیدی ترمون می کنه،

      برایت بهترین‌ها را آرزومندم، دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 65 رای:
      • -
        مهری حیدرزاده گفته:
        مدت عضویت: 2704 روز

        سلام به خانم پری پور عزیز

        سلام به خانم موسوی گرامی

        کامنت های پُر مهر شما عزیزانم را که دیدم گفتم خدا جانم سلام!!!!

        وقتی استاد گرامی ام می گوید ما همگی تکه ای از خداییم یعنی چه؟؟؟

        من تکه ای از خدا!

        پری پور تکه ای از خدا!

        موسوی تکه ای از خدا!

        شایسته جانم تکه ای از خدا!

        عباسمنش گرامی تکه ای از خدا!

        همسایه تکه ای از خدا!

        متصدی خشکشویی تکه ای از خدا!

        نقل بادامی کنار چای من تکاه ای از خدا !

        کتابی که به کتابخانه باز می گردد تکه ای از خدا!

        چشمم تکه ای از خدا!

        دستم،پایم، قلبم، تکه ای از خدا!

        منِ من تکه ای از خدا !

        منی وجود ندارد هر چه هست اوست!

        (که همه ظاهرند و باطن یار

        لَیسَ فی الدار، غیرهُ دیّار)

        سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
        • -
          مرضیه پری پور گفته:
          مدت عضویت: 2745 روز

          بنویس دوست خوبم

          بیشتر بنویس، بیشتتتتتتتتر

          همین جور کلام خدا را برقلبمان بباران.

          گوش کن و عمل کن به الهام قلبت، به خدای درونت.

          که خدا با کلام تو زیباتر، نزدیک‌تر و ساده تر خودش را به من می نمایاند.

          دوست دارم تکه ای از خدا، تکه ای از من.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        محیا گفته:
        مدت عضویت: 2005 روز

        چقدر حس خوبی گرفتم ⁦❤️⁩

        چقدر اونجا که نوشتید خدا بیدارم نمیکنه که یادم بندازه باید جریمه بدم فوق العاده بود💙

        چقدر خدا رو نزدیک دیدم

        ممنون از اینکه متن قشنگی نوشتید و حال دلم قشنگتر شد💕

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علیرضا گفته:
      مدت عضویت: 2639 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر لذت بردم از کامنت زیبایی نوشتین و چقدر با خوندن کامنتتون انرژی گرفتم و چقدر زیبا هدایت شدم به این کامنت ک هر لحظه خدای خودم رو حس کنم خدا جوونم سلام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Abby گفته:
      مدت عضویت: 1794 روز

      سلام به دوست عزیز مهری

      چقدر زیبا و عالی یادآوری کردین برای سپاسگزاری از تمام لحظه لحظه داشتن نعمت های خدای مهربانم .

      چند سالی از نوشتن این متن زیبا تون میگذره ولی من امروز هدایت شدم برای خوندن این متن زیبا.

      خدا رو هزاران بار سپاسگزارم از این یادآوری توسط شما دوست عزیز.

      من همیشه این نوع سپاسگزاری رو در اول صبح و آخر شب را می نویسم ولی این که هر لحظه با داشتن حتی کرچکترین نعمت و برکت خداوند و از او تشکر کردن را ، من گاهی اوقات فراموش میکنم و یا آنقدر با عجله و شتاب کارها رو انجام میدم که فرصت دیدن آن را از خودم محروم میکنم .

      امید اینکه هر کجای هستید همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید.🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سپیده گفته:
      مدت عضویت: 1383 روز

      خدایا جانم سلام…

      مهری عزیزم چقققدر این حرف های شما منو تکون داد

      چقدر خوب بود چققققدر…

      اوه خدای من چقدر حسم خوب شد…

      خدا از طریق کامنت شما با من حرف زد مرسی ک دستی از دستان خدا بودین برای من….

      خدایا چقدددر دوست دارم..

      خدا جانم سلام…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 917 روز

      سلام به دوست عزیزم مهری جان

      وای که چقدر زیبا نوشتی

      دوبار کامنتتو خوندم خیلی زیبا بود

      این کارهای روزمره رو که همیشه ماهم انجام میدهیم اما بدون سپاسگزاری از خالقمون بدون اینکه بدونیم هر قدم ما کار خداست

      اگه خدا و قدرتش رو همیشه در رندگیمون ببینیم

      همه گارهامون به آسونی و آرامش انجام میشود

      ممنونم از شما دوست عزیزم‌

      به خواسته هات برسی

      هر جا هستی شاد سلامت و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1041 روز

      سلام دوست عزیزم خداروشکر که هدایت شما به کامنت شما و وجودم لبریز از عشق شد ،چقدر ایده ی فوق العاده ای

      من هر بار به جمله خدا جونم سلام می‌رسیدم مو به تنم سیخ میشد و وجودم غرق در آرامش و توحید و احساس وصف ناپذیری داشتم ،اه خدای من چقدر همه مون تو زندگیمون از این خدا جونم سلاما داریم و شاید بی تفاوت باشیم بهش !!! خدایا کمکمان کن تا در مسیر شناخت خودمان و تو ثابت قدم باشیم ،خدایا قلبمان را به نور این آگاهی ها و نور قرآن منور گردان،خدایا وجودمان را از ناپاکی ها و ناخالصی ها پاک گردان و کمک کن تا عطر تو را و وجود تو را در هر لحظه و در چهره ی انسان های نازنین و هر موجودی ببینیم و حس کنیم ،الهی آمین

      سپاس گزارم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    هوتن بشری گفته:
    مدت عضویت: 3208 روز

    سلام به دوستان گرامی واستاد عباس منش عزیز من راجب فروانی خواستم یک نظر بدم که به این فایل بی ربط نیست دوستان دنیا روز به روز رو به رشد است وخداوند جهان را به زیبایی بر پایه خیر افریده همان خدایی که خیر مطلق هست و تمام جهانیان حتی خود شیطان را او افریده واین انرژی به زیبایی در تمام جهان و کاینات جاری شده و به کار خودش که همان خیر و رشد و فراوانی است ادامه میده و هر روز نعمتها بیشتر و بیشتر میشود چه تو خواهی یا نخواهی دنیا رو به رشد است و این وسط هر کس این را درک کند میبیند و در مسیرش قرار میگیرد و دریافت میکند به همین راحتی و همه چیز اسان انجام میشود مثل زنبور عسل که در زندگی طبیعی خود غذا میخورد و هم عسل تولید میکند و هم گلها بارور میشود یا در مورد فراوانی انسانها در علم جدید از یک هکتار زمین دهها برابر بیشتر از گذشته گندم اون هم با کیفیت بیشتر برداشت میکنند به طوری که با یک ماشین کمباین به راحتی کاشت و برداشت انجام میشود حالا بماند که خود تولید این دستگاه چقدر انسان را درگیر کرده و ثروت ساخته و ان گندم برداشتی چقدر پول ساخته وو و غیره بله دوستان حالا انتخاب با شماست که این فراوانی را ببین و در یافتش کن یا نه در فقر قهطی بمان دنیا کار خودش را میکند وبه سوی خیر و فراوانیست و این انرژی خیر در تمام کاینات جاریست که نامش خداست ممنون از توجه شما این به من الهام شد که بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نازنین گفته:
      مدت عضویت: 1240 روز

      سلام دوست عزیزم

      چه زیبا یادآوری کردی

      که دنیا رو به رشد است چه تو بخواهی چه نخواهی

      این انرژی سراسر خیر و ثروته و زیبایی و نعمت است هر لحظه بیشتر و بیشتر

      و هر کس این را درک کند در مسیرش قرار میگید و دریافت میکند به آسانی

      چند روز قبل از دوستان عزیزم در این سایت زیبا نوشته ی بسیار جالبی در مورد فراوانی خوندم که دقیقا “در ارتباط با متن شماست

      من که حس بسیار عالی ازش دریافت کردم

      می نویسم تا بخودم و دوستانم یادآور شوم:

      بر اساس تحقیقات علمی منتشر شده

      هر دقیقه هزاران هزار کیلومتر بر وسعت جهان داره اضافه میشه

      و این گسترش در تمامی ابعاد هست

      فکرشو بکنید

      هر دقیقه چقدر داره به منابع و ثروتها و نعمتها و زیبایی ها و فرصتها و… داره اضافه میشه

      حساب کنید در یک شبانه روز

      در یک هفته

      در یک ماه و همینطور….

      یعنی این انرژی سراسر خیر و نعمت و برکت و ثروت هر لحظه در حال اضافه شد نه

      و به همین دلیل باید با نگاهت را با خداوند گره بزنی وجهان رو از چشم او ببینی نه با ذهن محدودت

      آیه ای که می فرماید اگر نعمت های خداوند رو بخواهید بشماره در آورید هرگز حساب آن را نتوانید کرد

      براستی که همینطوره

      وقتی هر لحظه داره بر بینهایت ثروت

      بینهایت ثروت و نعمت دیگر اضافه میشود

      چه کسی قادر است آن را بشماره دراورد؟

      جهان بینهایت ثروت داره

      بینهایت نعمت داره

      بینهایت زیبایی داره

      بینهایت فرصتهای شغلی

      جهان پر از فراوانیه در همه ی ابعاد

      فقط اینو باید باور کنیم

      زیبایی ها رو ببینیم و تصدیق کنیم

      نعمتها رو ببینیم و تصدیق کنیم

      ثروتها رو ببینیم و شکرگزار باشیم

      از چشم خداوند جهان رو ببینیم

      انرژی که در تمام کائنات جاری ست و در حال گسترش

      سپاسگزارم از یادآوری درست و زیباتون

      الهی برکت و فراوانی و ثروت و نعمت به آسانی هر لحظه در زندگی تون جاری باشه

      انرژی که نامش خداست

      امین یا رب العالمین

      و به همین دلیله که در عبارات ت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    یاسمین ساسان گفته:
    مدت عضویت: 2942 روز

    سلام شایسته ی نازنین ،خداقوت.میخواهم بگویم نامت نکوست،کلامت،قلمت،وجودت نکوست.کاملاعطرخداراپراکنده میسازند.همیشه دلنشین وزیبامینویسی.ولی ایندفعه اشک شوقم جاری شد.خودت اقرارکردی که همه چیزخداگونه است.بهت تبریک میگم که اینقدرخالص شده ای،دستی مبارک ازطرف معبودیکتایم هستی که مراهمسفرخودکردی.ازروزی که باعشق تقدیم کردی خدارادرکلامت حس کردم.دوستت دارم ولحظات آرام وپربرکت رابرایت آرزومندم.???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سمیه رازگردانی گفته:
    مدت عضویت: 2552 روز

    بنام پروردگار یکتا

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم در این خانواده صمیمی

    اصل همون چیزی که سالها ازش دور بودم، تازه پیداش کردم، فکر می کردم زندگی همینی که هست، تازه همیشه می گفتم چون خدا خیلی چیزها را بهم نداده اون دنیا حتما جایگاه من بهشته، ناراحت میشدم، افسرده می شدم، عصبانی می شدم،در طول شبانه روز با خودم درگیر بودم، آرزوم هاما سراب می دیدم، گاهی اوقات از شدت ناراحت گریه می کردم ولی گاهی اوقات درونم می گفت سمیه این تو نیستی که باید اینطور زندگی کنی، خلاصه برخلاف ظاهرم که خیلی ها فکر می کردند من آدم شاد و با ایمان و معتقدی هستم و همچنین پولدار، اینطور نبودم، هر چی بود ظاهر بود، چون روحم را، قلبم را، درونم را….. فراموش کرده‌ بودم، زندگی برام لذت بخش نبود و وابسته بود به جایگاه شغلی، خونه، ماشین، همسر و…… ،ی سری از این چیزها را بدست آوردم، ولی دیدم نه اون آرامش واقعی را ندارم، اون ایمان واقعی به خدا را ندارم، اون توکل نیست، چون هرروز ذهن منطقیم بیشتر می خواست بهم بگه سمیه دنیا اومدی که چی، اضطراب تمام وجودم را می گرفت و احساس بی هدفی می کردم و با خودم می گفتم هر چه بادا باد آخرش مرگ، خلاص میشیم از دنیا بلاخره، تا اینکه فروردین 97 آغاز شد، با خانواده رفتیم مسافرت از همون مسافرت هایی که آشپزخانه خونه پشت صندوق عقبه ?من تو ماشین داداشم بودم، فایل های استاد را گذاشت، دیدم نه ی چیزهایی را در درون منا داره بیدار میکنه، گفتم دمش گرم چه آدم باحالیه، چقدر قشنگ حرف می زنه، داداشم فایل گذاشت از استاد منم درونم غوغایی شد، بخدا نمی دونستم چیه، فقط تمام اون حس های بد، بی هدفی، بی ارزشی، بی ایمانی داشت می رفت،حالم را به شدت خوب کرد، رفتم بیو تلگرامم را نوشتم که در سال 97 معجزه های بزرگی به خواست خداوند برای من اتفاق می افتد، نگو این همون درون خداییم بود، این همون اصلم بود، این همون ذاتم بود که به یاد آورد برای من که سمیه برو بگرد خوشبختی دقیقا کنار خودت هست، حالم خوب بود، ولی گاهی اوقات نه، چون تغذیه روحی نمی شدم، نمی دونستم باید چکار کنم، خیلی کم فایل های استاد را گوش می کردم، ولی نمی دونستم از کجا باید شروع کنم، تا اینکه دوره کشف قوانین زندگی اومد، و رفتم محصول را تهیه کردم، هی گوش کردم و پیش رفتم، وای انفجارهای درونی در من شروع شد، دیدم روز به روز حالم داره بهتر میشه، می گفتم عباس منش تو فوق العاده ای، سمیه تو خودت هم فوق العاده ای، آروم تر شدم، متوکل تر شدم، تا جلسه ده که پیوند روح و ذهن که دیگه فهمیدم سمیه کجا بودی تا حالا، چه کردی با خودت، و بخدا زندگی برام شد بهشت

    هیچ کسی نمی تونست اینقدر منا به درون زیبام هدایت کنه، جز این مرد بزرگ که خودش هدایت یافته بود که تمام حرفهاش به تک تک سلول های بدنم رسوخ کرد و جریانی از زلالی، هدفمندی و قشنگی وارد زندگیم کرد، من تا عمر دارم دعاگوی شما هستم و ان شاءالله در دنیا و آخرت سعادتمند و عاقبت بخیر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2694 روز

    سلام رفقا

    “بازگشت به اصل خود ” همه چیزه . اگه من بتونم اصل خودمو درک کنم و برگردم به اصل خودم ، همه ی زندگیم و این دنیا و اون دنیا همون بهشتی برام میشه که خدا تو قرآنش بهم وعده داده . کی گفته بهشت یه مکانیه؟ بهشت به نظر من اصلا مکان خاصی نیست ، همینطور که جهنم هم مکان خاصی نیست . دیدگاه من خوده همون بهشت و جهنمه ، نگاه من به یک چیز در آن واحد هم میتونه بهشت باشه هم جهنم . آتش جهنم چی میتونه باشه جز نگاه منفی من به زندگی ؟ اصلا مگه عذاب از این بالاتر هم هست که خودت برای خودت جهنم باشی ، یا پاداش و رستگاری از این بالاتر که خودت بهشت خودت باشی ؟ ، بهشت یه مکان نیست ، من میگم بهشت همه ی دیدگاه من به یه چیز خاصه که در لحظه هم میتونه بهشت باشه هم جهنم ، خودمم که تعیینش میکنم . این همه ترسیدم از اینکه خدا منو ببره جهنم غافل از اینکه خدا کلید همینم دست خودمم داده و اینجا یه وقت اضافه داده بهم که تمرین کنم و غلطامو بگیرم و خودمو پاک نویس کنم ، خالص شم . و تفاوت دیدگاه یعنی اینکه یکی به یه طوفان نگاه میکنه و خرابی و ویرانی رو میبینه و یکی دیگه قدرت بی انتهای الهی ، اولی میشینه و تو سرش خودش میزنه که چرا خدا سر من این بلا رو اورد و دومی میگه خدایی که این قدرت عظیم رو داره همه ی خواسته هامو با یه اشاره به وجود میاره . بهشت و جهنم چیه غیر اینا .

    من تصمیمو گرفتم از این به بعد توی هر جایی بهشتو ببینم چون منم که بهشتو بوجود میارم . این دقیقا همون قانونه که ” من هر لحظه با فرکانسم بهشت و جهنممو میسازم ” .

    امیدوارم ههمون و همیشه بهشت دنیا و آخرتمونو ببینیم .

    عاشقتونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به استاد عزیزم و همسفرانم

    امروز همزمان با خواندن سفرنامه و.گوش دادن به فایل آرامش در پرتو اگاهی به سمت کتاب گفتگو با خدا و یه بند از ان هدایت شدم .و گفتم اینجا در میان بزارم:« زمانی که تو از پیش از خداوند برای چیزی که مورد ارزوی تو است تشکر میکنی در واقع بدین معنا است که آن ارزو تحقق یافته است ..اعتراف به این واقعیت است که خداوند قبل از اینکه چیزی بخواهی آن را به تو عطا کرده.»

    و چقدر این جمله خانم شایسته در متن سفرنامه خوب و ارامش بخش بود «باید بیشتر بر خودمان ساده بگیریم، باید بیش از پیش «احساس خوب داشتن» را مهمتر از همه چیز بدانیم. باید بیشتر باور کنیم که طبیعیه خوشبخت باشیم طبیعیه عشق تو زندگیمون جاری باشه». و بقول استاد تمام نگرانی های من وقتی اغاز میشود که فراموش میکنم لایتناهی هستم. آنچه تورا به سعادت میرساند بازگشت تو به خویش است .» خدیاا شکررررت

    شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3357 روز

    سلام

    چه متن عالی و فوق العاده و به جایی.

    زندگی را با راحتی و آسایش می خواهم، میخواهم جزئی از دسته کسانی باشم که راحتی وآرامش را دست یافتنی دیده اند.

    من آرامش آسایش مثبت نگری خوش بینی و ثروت و سلامتی و موفقیت را برای همیشه خواهانم.

    اصل من و ریشه من راحتی است خوبی است من همیشه اصل خود را می خواهم.

    در پناه خداوند مالک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: