آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 3 - صفحه 20

674 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2098 روز

    خدا منو ب این قسمت هدایت کرد. خدایا دوست دارم . و میبوسمت محکم و چسبنده . خدا عاشقمه . عاشق و شیفته ی منه . خدا دیونه ی منه . منم دیونشم .‌ خدایا فقط دوس دارم داد بزنم عشقت اتیش انداخته ب جونم ، کلمات پتانسیلی ندارن برای توصیف تجربه احساسی من از ذات خدا. ممنونم از سایتتون . ممنونم از تلاشتون . ما زیباترین و خوشکلترینیم . دوس دارم همه ما ادما ی روز هممون همدیگرو بغل کنیم و دوباره یکی بشیم ‌و عاشق هم باشیم و ی جشن جهانی ی صلح جهانی ‌هم شاد و خوشحال هم باهم داد بزنیم یک صدا خدایا عاشقتیم . باور کنین خیلی سادن . خیلی سادن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    روح انگیز پورمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    به نام خدای هدایتگر

    ۳۸مین برگ سفرنامه

    ازاول این سفر که قدم برداشتم شاهد همزمانی های خیلی شیرین ودلچسب بودم جوری که اتفاقات وماجراهای مرتبط بااین سفر داشتن به زبانی کاملا واضح وقابل وفهم باهام حرف میزدن

    من میدونم افرادی بیشماری این سفر وقبل وبعد من شروع کردن وادامه میدن ولی این حس که این سفر برای من حکم اثرانگشت که مختص اون فرده رو داشت واقعا منو شگفت زده وتسلیم وشکر گزار کرده

    نمیدونم چی بگم نمیدونم واقعا باچه ادبیاتی بیان کنم این حجم از اگاهی وخوشحالی وشکر گزاری رو

    خیلی خوشحالم وسپاسگزار بخاطر این همزمانی ها خدایا شکرت

    همزمانی روز تولدم با این برگ ازسفرنامه ارامش درپرتو اگاهی

    امروز اولین سالی بود که اولین نفر خودم به خودم تبریک گفتم اولین سالی بود که توپروفایل شخصیم ازخداوند بخاطر خلق خودم تشکر کردم

    اولین سالی بود که ازهیچ کسی انتظار نداشتم اصلا انگار انقدر خودم برای خودم کافی بودم که یادم رفته بود دیگران تبریک گفتن یانگفتن

    برای خودم کادو خریدم خودم رو دراغوش گرفتم وازخدا به خاطر افریدن خودم تشکر کردم خالص وناب

    بهترین همزمانی ها رو داشتم امروز حتی یه پوشه دارم توگوشیم برای فایلهای استاد به صورت رندم گوش میدم و وقتی تا پلی کردم اون فایل استاد که به خاطر روز تولدشون ظبط کرده بودن و اونجا گفتن که روزهایی بوده درکودکی وبزرگسالی که حتی نه تنها تولدنگرفته بودن براشون بلکه حتی کسی یادش هم نبود ولی وقتی خداوند روتنها منبع مهر تنها منبع عزت تنها منبع عشق شناختن همه مهروعشق نازنین سرازیر شدن به سمتشون ازشوق وذوق روپا بند نبودم دوست داشتم فریاد بزنم وبگم خدایا من دارم درک میکنم اگاهی های لحظه رو فریادبزنم واشک بریزم که من دارم زبان خداوند رو که زبان عشق وتسلیمه درک میکنم من دارم نشونه هارو میبینم خدایا شکرت

    نمیدونم چرا حس میکنم اونجوری که خدا منو دوست داره اونجوری که من خودمو دوس دارم الان

    هیچکس نداده اون عشق رو بهم

    چرا قبلا ازاین جنس عشق رو فکر میکردم میتونه دیگران به من بدن واقعا چرا قبلا تو همچین سرابی بودم

    الان رهاتر شدم انسانهارو بیشتر دوست دارم

    حس میکنم وقتی اینجوری ازعشق خداوند وعشق به خودم پرم هرجا پا میزارم عشق ومهر رو پخش میکنم

    مثال یک عطر که وقتی سرشاره ومعطر همه جا عطرش پراکنده اس بدون اینکه از خودش چیزی کم بشه وخاصیت عشق به خود وخدای خودت پراکندن عشق ومهر سرشاره

    خدایا شکرت من تابه امروز ازاین جنس عشق نچشیده بودم وهمش درطول سالها انگاریه جدال وجنگ درونی داشتم برای برطرف کردن خلعی که ازبیرون قرار نیست پربشه

    یادم گرفتم امروز که تمرین کنم

    هرروزیه کم رهاتر

    هرروز یه کم بی الایشتر ساده تر

    هرروزیه کم متوکلتر

    هر روزیه کم شادتر

    هرروزیه کم در سکوت تر

    هرروز یه کم شاکرتر

    باشم

    فقط یه کم نه زیاد پله پله قدم به قدم

    حس میکنم تمام سلولهای تنم این حجم از ارامش رو فریاد میزنه خدایاشکرت

    خداییییییا شکررررررت چجوری میتونم شکرت وبجا بیارم معبود من

    تو بهترین استادبهترین سایت وخانواده صمیمی رو بهم هدیه دادی خدایا بی نهایت وبی شمار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2427 روز

    به نام تو💕

    روز ۳۸ ام سفرنامه

    امروز به این فکر میکردم که ما آدما گاهی اوقات برای مسائلی ناراحت و نگران میشیم که خیلی کوچیک و بی اهمیت هستن.گفتم حالا چطور میشه اون مسئله ی به ظاهر بزرگ رو کوچیک دید؟

    اینکه بیام و از یه دیدِبالاتر بهش نگاه کنم.

    وقتی به خداوند این جهان و رسالت و هدفم در زندگی که شاد زیستن و کمک به رشد خودم هست فکر میکنم،دیگه اون ناراحتی ها خیلی کم اهمیت و مسخره میشه برام.

    آره.آفرین نگینِ من💕

    از نوشته های بیی نظیر خانم شایسته فهمیدم که:

    باید ساده بگیرم.و این قانون رو قبول کنم که خداوند به هرشکلی که من در ذهنم باورش میکنم و نگهش میدارم ،خودش رو در زندگیم متجلی میکنه.

    و یادم باشه که چیزای خوب ،ساده به دست میان!!

    چون قانون طبیعتِ.

    بدست آوردن سلامتی و ثروت و عشق و…آسونه این حق مسلم و طبیعی منه.

    موندن در بیماری و فقر و نفرت و..سخته چون با اصل و اساسِ من در تضادِ.

    اینو باور کنم.باورش کنم..

    رها کنم این باور محدودی رو که میگه دنیا جای رنج و سختیه..فقر داره ،بیماری داره.نههههه

    هیچکدوم از اینا خواست خداوند برای من نیست!

    یاد مناجات امام حسین توی دعای عرفه افتادم.پارسال توی حرم امام رضا وقتی خوندمش خیلی به دلم نشست.

    مضمونش این بود که خدایا شکر که نعمتت رو بر من تمام کردی..و نخواستی از نعمتی برخودار و از نعمتی دیگر بی بهره باشم!

    پس چیشده که ما انقد دست کشیدیم از حقمون..خودمونو دور کردیم از لطف پروردگارمون؟؟

    الهی شکرت خدای بزرگم

    استاداین جملتون رو مدام تکرار میکنم با خودم که

    از سر راه خودت برو کنار!💚

    رو برمیگردونم از هرچیز نادلخواه تا خداوند با لطف و عشق بی کرانش در من به سااادگی جاری بشه..

    ممنون بابت مهربونیتون💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3272 روز

    باور دارم این خداست که مرا هدایت میکند با من حرف میزند و خیر و شرم را به من

    الهام میکند. باور دارم این خداست که منبع تمام راه حل هاست.

    باور دارم این خداست که به شکل های مختلف به من کمک میکند .

    باید تصویر بزرگتر را دید تا آرام شد.

    همه چیز خداست تمام چیز ها خداست و غیر از او وجود ندارد.

    باید غرق او شد.

    خداوند برنامه ریز زندگی من است زیرا اوست که همه چیز را میداند.

    طبیعی است که من سالم باشم ثروتمند باشم موفق باشم شاد باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ناهید محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2373 روز

    امروز روز رحمت الهی است

    خدای من واقعا چجوری میشه که امروز دقیقا زمانی که دارم این فایل رو گوش میدم بعد از مدتها که هوا به شدت گرم و آفتابی بود الان یهو بارون بگیره ؟؟؟؟

    نعمتهای خدا هرروز بیشتر و بیشتر میشن

    حتما خدا میخواست بهم بگه که ببین نعمتهای من همه جا رو فرا میگیره فقط کافیه از من بخوای و درخواست کنی .اون موقع که فقط به خدا ایمان و توکل داری چنان آرامشی وجودت رو میگیره که هیچی نمیتونه این آرامش و لذت به هم بریزه

    خدا جونم خیلی دوست دارم نمیتونم بگم چقدر حالم خوبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    سلام

    رو ۳۸ سفرنامه

    آرامش در پرتو آگاهی

    خیلی اسم پر معنایی انتخاب کردید

    دقیقا ما هرچقدر آگاهی هایمون بیشتر میشه آرامشمون هم بیشتر میشه

    این که فهمیدم بیماری وجود نداره زاده ذهن انسانه و خدا تماما خیر هست در دنیا شر وجود نداره و خدا از پدر مادر عزیز تره و دوست نداره بنده هاشو در مریضی و غم و ناراحتی ببینه

    اینا همش باعث آرامش هست

    و باعث آرامش و آسایش روحی من شده خداروشکر در این وضعیت ایران که اینقدر درباره مریضی اخیر صحبت کردن دقیقا با آگاهی هایی که در بالا نوشتم به خودم و خانوادم آرامش دادم و به لطف الله در سلامتی کامل هستیم و این باور رو در خودم بوجود آوردم که من و فرزندانم تا ابد در سلامتی خواهیم ماند زیرا منبع سلامتی خداوند است

    و خیلی آگاهی های دیگر که در این مدت آشنایی با شما بدست آوردم که باعث شده آرامش داشته باشم و اصلا نگران آینده نباشم

    و از همین لحظه لذت ببرم

    به امید آرامش بیشتر و بیشتر برای خودم و همه ی عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نیما کریمی گفته:
      مدت عضویت: 2408 روز

      سلام دوست خوبم

      من معمولا کامنت نمیذارم اما حسم بهم گفت که واسه شما ریپلای بزن و حسمو بگم.

      چقدر این جمله ی شما به من ارامش داد:

      “بیماری وجود نداره زاده ذهن انسانه و خدا تماما خیر هست در دنیا شر وجود نداره”

      من تازه تونستم این موضوع رو درک کنم که فقط یه نیروی خیر در جهان داریم و بس. هرچی شر و بدی هست نتیجه ی ذهن مسموم ماست که باعث شده نیروی خیر (خدا) اونجا نباشه، همونطور که استاد مثال میزنه که وقتی ما متوجه تاریکی میشیم که نور نباشه.

      امیدوارم همگی همیشه شاد سلامت و ثروتمند باشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 1988 روز

    به نام الله یکتا

    سی و هشتمین روز سفرنامه

    من یاد گرفتم که شاد بودن ثروتمند بودن سلامت بودن طبیعی ترین حالت زندگی هست و اگر غیر از این هست غیر طبیعی هست و نشان دهنده این هست که ما از اصل خودمون یعنی خداوند دور شدیم و تنها راه خوشبخت شدن شاد بودن ثروتمند بودن بازگشت به اصل خودمون یعنی خداونده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2402 روز

    به نام خدا

    سلام روزسی وهشتم سفرنامه

    فراموش کردن این حقیقت که لایتناهی هستیم ودورشدن ازخداوندباعث غم وناراحتی ومشکلات مان میشود،باعث غمگین شدنمان،وباعث میشودکه فکرکنیم زندگی بامشکلات وغم وناراحتی طبیعی است،حقیقتی که ازآن دورشده ایم باورخداوند واین ایمان است که خداوندتوانایی حل مشکلات مارادارد،

    اماافرادی که این حقیقت رادرک کرده اندزندگی ولحظاتشان راباشادی میگذرانندوخودرابه خدامیسپارندودرهرلحظه باخداوندهم مسیرمیشوندوزندگی باشادمانی وآرامش وراحتی راطبیعی میدانند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      احمد سلیمی ترکمانی گفته:
      مدت عضویت: 2304 روز

      سلااااممم به خانوم رها

      اسم شما یه حالت خاص به من آرامش میده

      رها از همه چیز و چسبیدن به خود خدا

      تسلیم شدن در مقابل خدا و سپردن همه چیز به خدا مساوی با اسم مبارک شما یعنی رها

      خدایا شکرت که با اسم دوستانم هم به من پیام میرسانی عاشقتم

      خدایا درونم رو پر از وجود خودت کن تا از همه وابستگی ها رها بشم

      بگو آمین یا رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2350 روز

    به نام خدا

    سلام خدای دوست داشتنی من، سلام استاد عزیزم، سلام خانم شایسته ارجمندو سلام دوستان همراه

    برگ 38 ام از سفرنامه،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، آرامش در پرتو آگاهی

    این فایل هم خودش خیلی با ارزشه هم اسمی که براش انتخاب شده خیلی با مفهومه و واقعا آرامش بخشه و پر از درس

    به نظر فقط یه متنه اما خیلی درس داره

    برای مدتها ما عادت کرده بودیم که فقط رنج ببریم و این رو روند عادی زندگی می دونستیم

    همیشه شنیده بودیم که: همه شرایط سختی دارن، همه همینطور زندگی میکنن، مشکلات برای همه هست وووووو

    و برای سالها دانسته و یا نادانسته، خودمون رو از حقیقت واقعی زندگی که همانا زندگی جاویدان در سلامتی آرامش شادی ثروت و عشق هست محروم کرده بودیم

    برای من همیشه دستیابی به اکثر اینها بعید به نظر میرسید چون فکر میکردم ثروت زیاد، عشق بی قید و شرط، شادی و خیلی از خوشی های دنیا مال یه سری افراد خاص هست که از طرف خدا انتخاب شدن برای داشتن این نعمت ها و فقط یه خدا رو شکری میگفتم از روی اجبار و شاید از روی ترس

    اما حالا وقتی میگم خدایا شکرت فقط زبانی تشکر نمیکنم بلکه قلبم هم عاشقانه و مهربانانه، قدردانی میکنه چرا؟؟؟؟ چون میدونم که اگه خیلی چیزها رو تا حالا نداشتم یا در حد کم و نه راضی کننده، به خاطر نوع تفکر و باور خودم بوده. فکر میکردم این روند عادی زندگی هست نه داشتن همه چیز با هم

    خدایا شکرت که با این فایل ها و آگاهی ها به این درک رسیدم و به اون حد از عشق بین خودم وتو رسیدم که آرامشم، حقیقیه. که سلامتیم بی نظیره، با اینکه 37 سال سن دارم اما بسیار جوان و شاداب و سرحال هستم طوریکه از خیلی هم سن و سالهای خودم سرزنده تر و سرحال تر هستم. اینا همه نعمت هایی بودن و هستن که من دارم و بی اندازه سپاسگذار خداوندم هستم و این مدل سپاسگذاری، دیگه شده روند طبیعی و عادی زندگی من

    توی این فایل میگه که یکسری کارها رو هر روز انجام بده.. بله من خودم آگاهانه یسری کارها رو روزانه برای بهبود روند زندگیم انجام میدم تا نتایج بیان، ثابت بشن و به روند روزمره زندگیم تبدیل بشن:

    شکر گذاری روزانه

    انجام تمرین ستاره قطبی هر روز،

    سپاسگذاری های هر شب قبل از خواب،

    به یاد آوردن همه داشته هام در طول روز و سپاسگذاری مجدد،

    دیدن و حس کردن طبیعت زیبا،

    گوش دادن به آواز گنجشک های توی حیاط،

    لمس گلبرگ های گل های رنگارنگ حیاط، لذت بردن از گلدون هام،

    لذت بردن از غذاهایی که میخورم

    و لذت بردن و شاد بودن از اتفاق های کوچولو روزانه

    همین لذت های و کارهای کوچک روزانه، کم کم به روند عادی و طبیعی زندگی من تبدیل شده و میشه و به نتایجی میرسم که قطعا احساس فوق العاده ای رو نصیب من میکنه

    و من در نهایت به هدف اصلیم یعنی آرامش دست پیدا میکنم

    ممنونم بابت این وویس های عالی، من عاشقشونم و بارها و بارها گوششون دادم و میدم

    شاد باشید و از لحظه هاتون لذت ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2117 روز

    بنام خداوندِ دل هایِ پاک،خداوندِ افلاک، تا عُمقِ خاک

    بنام خداوند جاری به رود،خداوند محموعِ بود و نبود

    بنام خداوند جمع حیات، خداوندِ هر ذَرّه در کاینات

    همو که تکامل که بخشی از اوست، جهان را سبب شد، چُنان کو نکوست.

    سلام دوستان گُلم.

    ۲۸ُمین روز از سفر نامه ام که مصادف شده با بارش رحمت الهی.

    وایی خدای من چه جالب روری که خانم شایسته داره این متن رُ تایپ میکنه داره بارون می باره، روزی که کامنتهای لاک دار تایپ شده داره بارون می باره و جالب روزی که من دارم این کامنت رُ می نویسم هم داره بارون می باره (۱۳۹۹/۳/۱) اونم کجا؟! شهر بم.

    این نشان دهنده فراوانیه.

    خدایا شکرت ابتدا خیلی تمایلی به کامنت نوشتن نداشتم اما و قتی پس از باران متن خانم شایسته رُ خوندم دیدم چه همزمان و جالب بعد اولین کامنت رُ خوندم بازم نوشته بود داره بارون میباره و باز هم انگیزم یشتر شد برای نوشتن ای ن نشانه هاست که داره ما رُ هدایت میکنهخ و به ما انگیزه میده تا پیش برویم ودر این حین کسی برندَست که از این نشانه ها و الهامات پیروی کنه و بدون لحظه ای درنگ اجراشون کنه. و منتظر نباشه که همه چی رو به راه بشه تا بخواد شروع کُنه.

    دعا می کنم تا عمل کنم به آنچه که می دانم و می دانم اگر عمل کنم او را خشنود ساخته ام و سعادتمندی را برای خودم رقم زده ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: