آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5

متن آرامش در پرتو آگاهی (قسمت پنجم)

هر سال یک بدن نو و تازه

قدیمی‌ترین سلول‌های بدن تو یک ساله هستند. هر سال ۹۸% از ملکول‌های بدن تو تجدید می‌شوند. اما بعضی از بیماری‌ها هنوز هم از سال گذشته با تو هستند.

چه چیزی باعث می‌شود که بیماری با تو باشد؟ پاسخ در حافظه است. تنها حافظه است که می‌ماند. بدنت را مثل گذشته بد می‌سازی چون فکر می‌کنی این ساختمان را فقط می‌توانی مثل گذشته کج بسازی.

ذهن آرام می‌تواند این همه را تغییر بدهد. اما او خود چنان به افکار بی ارزش مشغول است که فرصتی برای آرامش نمی‌ماند. یک انسان معمولی در هر روز ۶۰,۰۰۰ فکر را از ذهن می‌گذراند که ۹۵% از این افکار تکراری و بیهوده هستند

ذهن آرام تو را به سکوت می‌رساند … به همان جایی که افکار تو از آن متولد می‌شوند، جسم تو از آن متولد می‌شود و دنیای پیرامون تو … .

ذهن آرام می‌تواند بر حافظه اثر بگذارد، آن را اصلاح کند و همه چیز را تغییر بدهد.

مراقبه (مدیتیشن) می‌تواند آرامش و سکوت را به تو بازگرداند و تو را به ذهن آرام نزدیک تر کند.

نفس همیشه تو را به حرف می‌کشد، حال آنکه خود متعالی تو به دنبال آرامش و سکوت است.

مراقبه (مدیتیشن) به افکار تو فرصت آزاد شدن می‌دهد و در نهایت، نفس تو را به سکوت وا می‌دارد. آنگاه ذهن آرام می‌گیرد و به آگاهی دست می‌یابد.

سکوت، زبان طبیعت است، زبان حقیقت است، زبان خلقت است، زبان من است. سکوت زبان خداست. زبان توی لایتناهی است و همین است که در مراقبه همه حقایق جهان بر تو آشکار می‌شود و همین است که همه آن‌ها که توانسته‌اند تأثیر قابل توجهی بر زندگی بشر داشته باشند، موسی، محمد، بودا، مسیح، انیشتین، و دیگران همه در مراقبه به حقیقت رسیده‌اند.

مراقبه تمام پارامترهای پیری را کند، متوقف و پس از مدتی به عقب باز می‌گرداند، جسم و ذهن تو را به تعادل باز می‌گرداند و حتی بر محیط پیرامون تو اثر می‌گذارد‌، حتی بر طبیعت

ترکیبات شیمیایی، جسم و ذهن تو را آزرده می‌کنند

آلودگی‌ها؛ آنچه که از طبیعت نیست، خدایی نیست‌، تو را پریشان می‌کنند و در این پریشانی جسم تو نمی‌تواند معبد آرامی برای روح تو باشد. این پریشانی، خلاقیت و آرامش را از تو می‌گیرد و از آنجا که جسم تو نمی‌تواند در این پریشانی خود را پاک سازی و ترمیم کند فرسودگی آغاز می‌شود و از مدتی بعد بیماری‌ها یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. این آلودگی‌ها از طریق دهان، پوست، چشم، گوش، افکار، گفتار وارد می‌شوند اما ترکیبات شیمیایی از همه این‌ها مهم ترند.

مواد شیمیایی در بدن تو به درستی جذب یا تجزیه نشده و به سمومی خطرناک بدل می‌شوند. ورود این مواد به بدن تو می‌تواند وضعیت و تعادلات انرژی تو را بر هم بزند اختلالات هورمونی ایجاد کند و جسم و ذهن و روان را از تعادل خارج کند.

جسم تو بزرگ‌ترین داروخانه جهان است

تأثیر پلاسیبو (placebo) این نکته را اثبات می‌کند؛ اگر یک قرص بی اثر به یک بیمار بدهی و بیمار بداند (نه این که پذیرفته باشد) که این قرص بیماری او را درمان می‌کند به محض ورود قرص و صرف نظر از نوع بیماری، فرایند درمان آغاز می‌شود و تمام آنزیم‌هایی که برای درمان بیماری لازم است در بدن آزاد می‌شود. این اثر را اثر پلاسیبو می گویند و قرص بی اثر را پلاسیبو.

در این خصوص تحقیقات بسیاری انجام شده است و همگی مبین این حقیقت است که اثر پلاسیبو ارتباطی به نوع بیماری ندارد و حتی در خصوص بیماری‌های خاص هم مؤثر است و همیشه ۳۰ % بیماران را به بهبودی کامل می‌رساند. آنزیم‌های لازم برای درمان بیماری نیز واقعاً در بدن بیمار آزاد می‌شوند و قابل مشاهده و اندازه گیری هستند و حتی داروهایی به نام نوسیبو برای خنثی کردن اثر پلاسیبو ساخته شده است

DNA تو میلیون‌ها سال تجربه مبارزه با بیماری‌های مختلف را با خود دارد و در حالت طبیعی به محض مواجهه با یک بیماری آنزیم‌ها و ترکیبات مورد نیاز برای بازگشت به تعادل را در جسم تو آزاد می‌کند. اما وقتی تو باور کرده ای که فلان بیماری فقط با فلان قرص خوب می‌شود، دیگر فقط با خوردن همان قرص بهبودی حاصل می‌شود.

اثر پلاسیبو نشان می‌دهد که یک بیماری می‌تواند بدون دخالت هرگونه عامل بیرونی درمان شود و همچنین ثابت می‌کند که تو تمام داروهای مورد نیاز را برای درمان هر بیماری در جسم خود داری، داروخانه بزرگی که همیشه همراه توست، عملکرد کاملاً خودکار و طبیعی دارد و برخلاف داروهای رایج هیچ گونه عارضه ای ایجاد نمی‌کند.

عملکرد صحیح این سیستم مستلزم آن است که تو از انرژی و نیروی حیاتی کافی برخوردار باشی … کافی است که در آرامش باشی … و بنیادی‌ترین وجه وجود تو که در پی چیزی جز آرامش نیست خود متعالی توست … خود لایتناهی‌ات …

برای سه روز آینده:

  • فقط برای سه روز ذهنت را از این تفکر که بیماری لاعلاج هم وجود دارد رها کن. تصور این حقیقت که تنها تویی که تعیین کننده هستی و این که جسم تو توانایی مواجهه و پاک سازی خود را از هر گونه بیماری دارد آرام آرام به یقین بدل می‌شود … به دانستن …
  • با بیان این نکته برای اطرافیان، آن را در ذهن خود پایدار کن و بخشنده شو تا طبیعت در تو جاری شود.

برای شنیدن سایر قسمت‌های آ‌رامش در پرتو آگاهی‌ کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

471 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهراهنرمند» در این صفحه: 3
  1. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    روز۴۹سفرنامه تحول زندگانی من

    وقتی همممه چیز به باور من بستگی داره یعنی من میتوانم بااستفاده از باورهای قدرتمند ، بیماریهارو ازبین ببرم و حتی میتونم طوری زندگی کنم که بیمار نشم و این عالیه..!!

    من پارسال تجربه شفاگرفتن از طریق اگاهی های سایت رو داشتم و قبلا هم گفتم باز هم میگم تا به بقیه کمکی کرده باشم .یه سری بیماری ها هستن به نام روان تنی که من داشتمشون . طوریه که روان نااروم باعث بوجود اومدنش میشه ، در اصل اعضای بدن هیچ اسیبی ندیدن اما فرد بخاطر درگیری ها و فشارهای ذهنی و روانی فکر میکنه جایی از بدنش دچار اختلال شده .چون اعصاب فرد درگیره و باعث میشه عضوی از بدن دچار فشار بشه .بعد وقتی متوجه این قضیه میشی ، همینکه میفهمی خود تو هستی که باعث بوجود اومدن این بیماری شدی و هییچ چیز دیگه ای وجود نداره و ساخته ذهن توئه ، در یک لحظه شفا میگیری !!!!!!!چون فکرت ازاد میشه از هر چیز…..نتیجه ی راکد موندن و حرکت نکردن ، موندن در ترس ها، موندن در حال بد که اتفاقات بدی رو بوجود میاره ، کلا هر احساسات بدی ، تمرکز روی بدی ها ، همه و همه باعث افکار بیماری زا ودر نتیجه جسم بیمار میشن .اگر میخوای سلامت و شاد و ثروتمند از هر نظر باشی ؛ اولا باید بتونی احساساتت رو کنترل کنی !که من خیلی نیاز دارم روی این باورم کار کنم ،، و اینکه باید بتونی تمرکزت و بزاری رو خواسته هات و نکات مثبت و به هر چیزی از جنبه مثبتش نگاه بکنی تا جهان روی خوشش و بهت نشون بده . اگه حالا که این قوانین و شنیدی ولی این کارارو نمیکنی پس صد در صد قانون و نپذیرفتی و به عنوان یه فانتزی نگاهش کردی .

    اگر قانون و کاملا قبول کنیم ، عمل میکنیم و نتیجه خواهیم گرفت . به اندازه ای که قبول کنی و عمل کنی نتیجه میگیری ، نه بیشتر ونه کمتر. اگر بیشتر از این نتیجه نمیگیری یعنی باورهایی که ساختی تا همینجارو جوابگو بوده باید بیایی باورهاتو قدرتمندتر بکنی تا نتایج همترازی رو بگیری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    استاد جون این چه فایلیه 🤔🤔🤔

    اخه هربااار گوش میدم معجزه میکنه برام🤷‍♀️

    امروز برای بار دوم بود که معده م دردگرفت و اومدم سایت و قسمتدارامش در پرتو اگاهی وارد شدم و این فایلو پلی کردم .. بعد از دوبار شنیدنش درجاخوب شدم …….

    خیلی خیلی عجیبه برام !!!!!

    معده دردی که باکلی قرص یه مقداری ؛ نه کامل !! دردش آروم میشه چطور میشه که با تغییر جهت افکار بهبود پیدا میکنه ؟! اینجور مواقع ایمانم به قانون خیلی قوی میشه ! و درفعه بعد که به ناخواسته ای بخورم ماهرانه تر ازش استفاده میکنم یعنی استفاده کردن ازش برام راحتتر و اسونتر میشه

    من چندسالیه معده درد عصبی دارم البته این چند ماه بسیار بسیار بهتر شدم . این بیماری مستقیما به افکار ادم در ارتباطه !!

    اگه اشتباه نکنم در فایل لایو بااستاد قسمت ۱۸ استاد گفت باعسل و ابلیمو خودشو خوب میکنه و از قران دلیل اورد که عسل تنها چیزیه که نامش برده شده به عنوان شفادهنده ، من اینو شنیدم و رفتم ابلیمو عسل خوردم و بعدش این فایل رو دوبار گوش کردم و سوزش معده م خوب شد …”همون دقیقه” !!!😊

    خدایا عاششقتم بخاطر قوانین ثابت و سهلی که داری👌

    استاد جونم عاشقتم که بیدارم کردی اگاهم کردی🙏🌹

    دوستان ببینید و ایمان بیاورید…

    ایا کسیکه میبینه و تعقل میکنه

    با اون کسی که نمیبینه برابره ؟!؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    بنام الله یکتا💐

    روز چهل و نه از سفرنامه ام

    با شنیدن این فایل دو روز پشت سر هم ، تونستم به ارامش جسمی خاصی برسم . دیروز سر درد داشتم وخوابم میومد اما نمیتونستم بخوابم اومدم این فایل وگوش کردم وبعد از چند دقیقه بدنم ریلکس شد و نفهمیدم کی خوابم برد !وقتی از خواب بیدار شدم حس سبکی داشتم .. این حس و خیلی وقت بود گم کرده بودم بخاطر انرژی منفی هایی که جذب کرده بودم از باورام …

    من واقعا به این اعتقاد دارم که بیماری ها از باورهای ما نشات میگیرن اما بااینحال انقدر در احساس های بد میمونم تا اینکه به یه جور مریضی مبتلا میشم .. بارها و بارها از بچگی بیماری های مختلف میگرفتم تا یه جایی به این نتیجه رسیدم که خودم هستم که باتمرکزم روی منفی ها بیماری رو برای خودم بوجود اوردم وهر بار هرقدر تلاش بیشتری میکردم روی باور به این قضیه ، بهتر و راحتتر میتونستم جسم و ذهنم رو از بیماری ازاد کنم .

    یادم میاد از بچگی بخاطر سیستم ایمنی پایینی که داشتم هرماه سرمامیخوردم و تا سه عدد پنی سیلین نمیزدم خوب نمیشدم اون دوران مدرسه میرفتم . تااخر دوره دبیرستان وضع به همین منوال بود ..اون موقع ها ادم استرسی بودم و زودرنج و عزت نفسم هم پایین بود بااینکه نمرات خوبی میگرفتم .همینهاباعث بیماری در من میشد که اینهارو بعد ها فهمیدم ..

    این بیماری سال بعدش خداروشکر از بین رفت ..ودوسال بعد به سندرم روده تحریک پذیر دچار شدم بخاطر موقعیت تنشی که برام بوجود اومده بود البته ایناهمگی بخاطر فرکانس های بدم بود . هردارویی رو مصرف کردم ولی بی نتیجه بود.علت این بیماری استرس هست .یک شب وقتی از همه کس بریده بودم هدایت شدم به یک برنامه ماهواره ای که یک شخصی معتقد بود با صوت خودش انرژی میفرسته و ازاین طریق خیلی از بیمار هارو شفامیده ..منم برنامه رو از قبل دیده بودم ‌.اون شب گفتم بذار امتحان کنم ببینم ایا جواب میده ..امتحان کردم و دررررجا بهبودی حاصل شد !!!!!!!! واقعا یک معجزه بود مریضی که با دارو های شیمیایی بعداز کلی عکس وازمایش ودوماه دوندگی خوانواده خوب نشده بود در یک لحظه احساس کردم شفا پیداکردم … هنوز هم نمیدونم بخاطر باورم بهبود پیدا کردم یا واقعا اون شخص همچین قدرتی رو خدابهش داده چون کلی هم سند ومدرک پزشکی برای ادعاش داشت .

    مورد بعدی یکسال بعد ازاون پیش اومد . این بار دیگه واقعا داشتم به ته خط میرسیدم . نمیدونم قاروق شدن رو شنیدید یانه .. به این صورته که وقتی فرد غذا میخوره تکه هایی از غذا گوشه حلق باقی میمونه و باعث میشه احساس گیرکردن چیزی در گلو وتنگ شدن تنفس بشه که بیشتر در کودکان دیده میشه .این بیماری زمینه علمی نداره و درمان از طریق طب سنتی و افراد مسن انجام میشه . یکسال هم بااین مریضی درگیر بودم کلی عکس وازمایش و ازاین دکتر به اون دکتر رفتیم اخر جوابی نگرفتیم ودکترا معتقد بودن همچین چیزی در پزشکی معنا نداره و خرافاته و بخاطر پول یه عده ای بازار درست کردن !!دکترا کلی بهم میخندیدن وقتی میدیدن چطور از بیماری که بهش دچار شدم حرف میزنم !!

    دقیقا از وقتی اینطوری شدم که دچار احساسات وافکارمنفی بودم .بار اول رفتم پیش قاروقچی که یک خانم مسن بود و پنج تومن پول گرفت .اومد و بادوتا انگشتش گلومو فشرد به طرف پایین .یک لحظه حالت تهوع گرفتم بعد گفت چیزی که گیرکرده بود رد شد رفت ومواظب باش که دیگه اینطوری نشی !!بعد یک ماه دوباره اون حالت بهم دست داد همینطور فاصله مراجعه م به قاروقچی کمتر و کمتر میشد تا اینکه یکسال گذشت و به خودم اومدم دیدم هررررر روز دارم میرم پیش این خانم وهر بار یه تکه غذا یااستخون از گلوم میکشید بیرون وکلی اذیت میشدم !!!! اخریا دیگه نمیتونستم غذا رو قورت بدم احساس میکردم همین که یه چیز میخورم یه تیکه ش میچسبه به گلوم …نمیدونستم این افکار منفی هست که من درش غرق شدم اونقدر دراون فرو رفتم که نمیتونستم از باتلاقی که برای خودم درست کرده بودم بیرون بیام !

    این ماجرا در ترم های اخر دانشگاه رخ داد یعنی زمانی که کاملا درزندگی به پوچی رسیده بودم ..چون علاقه ای به رشته ام نداشتم و هرروز خودمو مجبور میکردم که ادامه بدم ونمیخواستم وسط راه ول کنم میگفتم حالاکه تااینجااومدم بقیه ش ام میرم تا حداقل مدرک بگیرم و خودمو گول زدم که باید به خودم ثابت کنم که وقتی راهی رو شروع میکنم تااخرش هستم ..اینطوری کمتر عذاب وجدان اینو میگرفتم که در مسیر غلط هستم !!😄

    تااینکه سر و کله حملات پانیک پیدا شد و شد نوووور علی نوووووور … یک روز برای

    گردش به شهری رفتیم و من حالم بشدت بد شد و نمیدونستیم این چه حالت هاییه که بهم دست داده ..احساس خفگی ، حالت تهوع ،ترس و اضطراب و تب و لرز و معده و روده درد !!!

    درمانگاه ادرس متخصص اعصاب وروان داد و رفتیم اونجا و متوجه این بیماری پانیک شدیم واینطوری شد که بااومدن مریضی جدید ، بیماری قبلی دل ازار شد !!! ونفهمیدم کی و چطور یهو محو ونابود شد طوری که انگار ازاول هم وجود نداشته !!

    برای این حملات هم چند ماه دارو مصرف کردم و بعد به حالت تعادل رسیدم …

    بعد ازاونم گاهی که عصبی میشدم معده درد میگرفتم …معده دردم ادامه دار شد و دوباره رفتم متخصص و داروی پانیک بهم داد … الان در حال مصرف هستم و تاحد زیادی نرمالم خداروشکر

    وقتی به بیماری هایی که دچار شدم نگاه میکنم ؛میبینم هممممه شون و خودم بخاطر فرکانسهای بدم جذب کردم !

    وقتایی که روحیه ام خوبه اصلا هیچ بیماری رو احساس نمیکنم!

    دقیقا وقتی در حس بد میمونم و تامدتها نمیتونم به حس خوب برگردم ،مریض میشم ..این خیل برام جالب وخنده داره !!!!

    یه وقتایی که یه کم حس بد میگیرم و جسمم سریع واکنش نشون میده ، سعی میکنم به سلامتی توجه کنم ؛ در جا خوب میشم !!!!!!!!اخه چقدر قانون زود جواب میده خدایا …..

    چقدر بیماری الکی برای خودم درست کردم …

    ناگفته نمونه من فرد به ظاهر مذهبی بودم که بیشتر ظواهر دین رو رعایت میکردم و اصلا در زندگی احساس ارامش نمیکردم و جای خیلی چیزا در زندگیم خالی بود . تااینکه شش ماه پیش بااستاد وسایت شون اشنا شدم و در این مدت تغییرات چشمگیری در روابطم و شغل و ثروت داشتم .

    ان شاالله در مدار سلامتی به فرکانس ثابت برسم

    ممنونم از استاد و همه دوستان عباسمنشی و ام فرکانسی ام …🍃

    .

    .

    اینارو اینجا نوشتم شاید یه نفر به دردش بخوره و ایمانش بیشتر بشهبه این که مسیر درستی رو داره طی میکنه👍

    ان شاالله شاد و سلامت و پر رزق و روزی باشید 🙏💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: