آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5 - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-24 22:19:582020-09-26 10:00:50آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدی مهربان.
سلام خدمت همه ی دوستان .
آرامش در پرتوی آگاهی؛فایل روز چهل و نُهُمِ روز شمار تحول زندگی من.
هر سال یک بدن نو و تازه
قدیمیترین سلولهای بدن من یک ساله هستند. هر سال ۹۸% از ملکولهای بدن من تجدید میشوند. اما بعضی از بیماریها هنوز هم از سال گذشته بامن هستند.
چه چیزی باعث میشود که بیماری با من باشد؟
پاسخ در حافظه است. تنها حافظه است که میماند. بدنم را مثل گذشته بد میسازم چون فکر میکنم این ساختمان را فقط میتوانم مثل گذشته کج بسازم .
ذهن آرام میتواند این همه را تغییر بدهد. اما او خود چنان به افکار بی ارزش مشغول است که فرصتی برای آرامش نمیماند. یک انسان معمولی در هر روز ۶۰,۰۰۰ فکر را از ذهن میگذراند که ۹۵% از این افکار تکراری و بیهوده هستند
ذهن آرام ،من را به سکوت میرساند … به همان جایی که افکار من از آن متولد میشوند، جسم من از آن متولد میشود و دنیای پیرامون من … .
ذهن آرام میتواند بر حافظه اثر بگذارد، آن را اصلاح کند و همه چیز را تغییر بدهد.
مراقبه (مدیتیشن) میتواند آرامش و سکوت را به من بازگرداند و من را به ذهن آرام نزدیک تر کند.
نَفس همیشه من را به حرف میکشد، حال آنکه خود متعالی من به دنبال آرامش و سکوت است.
مراقبه (مدیتیشن) به افکار من فرصت آزاد شدن میدهد و در نهایت، نفس من را به سکوت وا میدارد. آنگاه ذهن آرام میگیرد و به آگاهی دست مییابد.
سکوت، زبان طبیعت است، زبان حقیقت است، زبان خلقت است، زبان من است. سکوت زبان خداست. زبان توی لایتناهی است و همین است که در مراقبه همه حقایق جهان بر من آشکار میشود و همین است که همه آنها که توانستهاند تأثیر قابل توجهی بر زندگی بشر داشته باشند، موسی، محمد، بودا، مسیح، انیشتین، و دیگران همه در مراقبه به حقیقت رسیدهاند.
مراقبه تمام پارامترهای پیری را کند، متوقف و پس از مدتی به عقب باز میگرداند، جسم و ذهن من را به تعادل باز میگرداند و حتی بر محیط پیرامون من اثر میگذارد، حتی بر طبیعت
ترکیبات شیمیایی، جسم و ذهن من را آزرده میکنند
آلودگیها؛ آنچه که از طبیعت نیست، خدایی نیست، من را پریشان میکنند و در این پریشانی جسم من نمیتواند معبد آرامی برای روح من باشد. این پریشانی، خلاقیت و آرامش را از من میگیرد و از آنجا که جسم من نمیتواند در این پریشانی خود را پاک سازی و ترمیم کند فرسودگی آغاز میشود و از مدتی بعد بیماریها یکی پس از دیگری از راه میرسند. این آلودگیها از طریق دهان، پوست، چشم، گوش، افکار، گفتار وارد میشوند اما ترکیبات شیمیایی از همه اینها مهم ترند.
مواد شیمیایی در بدن من به درستی جذب یا تجزیه نشده و به سمومی خطرناک بدل میشوند. ورود این مواد به بدن من میتواند وضعیت و تعادلات انرژی من را بر هم بزند اختلالات هورمونی ایجاد کند و جسم و ذهن و روان را از تعادل خارج کند.
وایی خدای من، چه شود اگه بتونم باور کنم که؛
جسم من بزرگترین داروخانه جهان است
تأثیر پلاسیبو (placebo) این نکته را اثبات میکند؛ اگر یک قرص بی اثر به یک بیمار بدهی و بیمار بداند (نه این که پذیرفته باشد) که این قرص بیماری او را درمان میکند به محض ورود قرص و صرف نظر از نوع بیماری، فرایند درمان آغاز میشود و تمام آنزیمهایی که برای درمان بیماری لازم است در بدن آزاد میشود. این اثر را اثر پلاسیبو می گویند و قرص بی اثر را پلاسیبو.
در این خصوص تحقیقات بسیاری انجام شده است و همگی مبین این حقیقت است که اثر پلاسیبو ارتباطی به نوع بیماری ندارد و حتی در خصوص بیماریهای خاص هم مؤثر است و همیشه ۳۰ % بیماران را به بهبودی کامل میرساند. آنزیمهای لازم برای درمان بیماری نیز واقعاً در بدن بیمار آزاد میشوند و قابل مشاهده و اندازه گیری هستند و حتی داروهایی به نام نوسیبو برای خنثی کردن اثر پلاسیبو ساخته شده است
DNA من میلیونها سال تجربه مبارزه با بیماریهای مختلف را با خود دارد و در حالت طبیعی به محض مواجهه با یک بیماری آنزیمها و ترکیبات مورد نیاز برای بازگشت به تعادل را در جسم تو آزاد میکند. اما وقتی تو باور کرده ای که فلان بیماری فقط با فلان قرص خوب میشود، دیگر فقط با خوردن همان قرص بهبودی حاصل میشود.
اثر پلاسیبو نشان میدهد که یک بیماری میتواند بدون دخالت هرگونه عامل بیرونی درمان شود و همچنین ثابت میکند که تو تمام داروهای مورد نیاز را برای درمان هر بیماری در جسم خود داری، داروخانه بزرگی که همیشه همراه توست، عملکرد کاملاً خودکار و طبیعی دارد و برخلاف داروهای رایج هیچ گونه عارضه ای ایجاد نمیکند.
عملکرد صحیح این سیستم مستلزم آن است که من از انرژی و نیروی حیاتی کافی برخوردار باشم … کافی است که در آرامش باشم … و بنیادیترین وجه وجود منن که در پی چیزی جز آرامش نیست خود متعالی توست … خود لایتناهیات …
برای سه روز آینده:
فقط برای سه روز ذهنت را از این تفکر که بیماری لاعلاج هم وجود دارد رها کن. تصور این حقیقت که تنها تویی که تعیین کننده هستی و این که جسم تو توانایی مواجهه و پاک سازی خود را از هر گونه بیماری دارد آرام آرام به یقین بدل میشود … به دانستن …
من سعی کردم فقط “تو” های متن فایل رُ به “من” تبدیل کنم تا کمی با خودم صحبت کرده باشم.
آخه اگه بتونم روزی همه ی این متن رُ باور کمک چه شودددددددد.
آخه من از دو سالگی تشخیص دادند که کم کاری تیروئید دارم و از مون موع دارم هر روز قرص می خودم
و چون در اطرافیانم ندیدم که کسی همچین بیماری داشته باشه و شفا ی کامل پیدا کنه.
و همچنین گوش سمت راستم کمتر از پنج درصد شنوایی داره و من این رُ از دو سال پیشش فهمیدم و به پزشک هم مراجعه کردم و گفتش که با جراحی خوب نمیشه و باید از سمعک استفاده کنی.
لذا جون من همچین شفاهایی رُ ندیدم یلی باورش برام سخته و از دوستان عزیزم تقاضا دارم تا اگه همچین مواردی که شفا پیدا کردند رُ اشاره کنند تا من هم بتونم باورهایی برای خودم بسازم.
با تشکراز همگی
خدا نگهدارتون باشه.
بنام الله یکتا هدایتگر تمام عالم هستی از ریزترین ذرات تا بزرگترین اجرام کیهانی
سلام ب کسانی ک با عشق جهان را گسترش میدهند
ایستگاه ۴۹
خدا رو هزار بار شکر میکنم برای وجود سلامتی در تک تک ذرات بدنم…
من از خیلی وقت پیش این باور رو دارم ک بدنم در برابر همه ی بیماری ها مسون و ایمن هست…و ب لطف خدا بیماری هم سمت من نمیاد و اخرین بار یادم نمیاد کی سرما خوردم دیگه این مدلی شده کدفترچه بیمه درمانیم مدت هاست تاریخش گذشته و دفترچه ی جدید هم صادر نکردم…
ایمانم خیلی محکمه ب اینک بدنم خیلی قوی هست و بیماری نمیتونه در بدن من بتازه…و براحتی توسط سپاه الهی گلبول های سفیدم نابود میشه قبل ازینک بخوام از وجود بیماری مطلع بشم…
خدایا سپاس برای لطف و مهربانیت…
چقد زیبا گفتن سکوت زبان خداست…
یکی از زیباترین و دلنشین ترین تجربه های روزانه ام ک رزق الهی ام هست اینه ک بخش قابل قبولی از زمانم رو در سکوت و تنهایی میگزرونم و چنان غرق در لذت و ارامش میشم کنگو…
بهترین تجربه های حسی و عمیق ترین ارامش ها رو تو این زمان ها تجربه میکنم و همیشه تو این تایم نداهایی ب قلبم میاد و اگاهی هایی دریافت میکنم ک عمق ارامشم رو بیشتر و بیشتر میکنه…
صدای رسای سکوت میپیچه در گوشم و این صدا بلند تر از هر صدایی و ارامش بخش تر از صوت و موزیک بی کلامی درون منو اروم میکنه…بعد ک لبریز از سکوت شدم با صدایی ک ارامش وجودم احاطه اش کرده با خدای خودم حرف میزنم و چ مکالمه ی نابی میشه هر دفعه و من شادان و قبراق و سر حال تر از همیشه میشم…خدا رو حس میکنم ب وضوح…
این بخش کوچیکی بود از تجربه ی خوبم از خلوتم…
و این مدت اخیر مدیتیشن هم ب برنامه هام اصافه شده و تجربه بکری از ارامش نصیبم کرده…اونقد خوب و عالی ک توان توصیفشو ندارم
فقط باید بگم خدای خوبم شکرت…
ممنون برای فایل های ارامش در پرتوی اگاهی…
پایان
بنام خدایی که بشدت عاشقشم
روز 49 م از سفر رویایی م
خداروشکر میکنم که با جسمی سالم وارد فصل زیبای زمستان شدم امسال میخام از تک تک لحظات این فصل زیبا لذت ببرم
ما خانوادگی میگرن و سینوزیت داریم و همه میگفتن ارثیه
منم بخاطر این شنیده ها به محض اینکه سردرد میگرفتم فکر میکردم منم میگرن دارم و بدون اینکه دکتر رفته باشم خودم به همه میگفتم میگرن دارم آخه ارثیه
سالها با این سردرد که نه در واقع با این افکار خودمو آزار دادم تو گرما سردرد میگرفتم میگفتم بخاطر میگرنه تو سرما سردرد
میگرفتم میگفتم بخاطر سینوزیته
دیگه سخت شدم از این وضعیت خودم
خواهر بزرگم میگفت منم سن تو بودم خیلی سردرد داشتم اما الان دیگه ندارم آخه میگن میگرن با بالا رفتن سن خودش خوب میشه خداروشکر منم الان خوب شدم تو هم سنت که بالاتر بره خوب میشی
حالا میفهمم چرا خواهرم الان خوب شده چون خودش اینجوری فکر میکرده شاید هیچ دلیل علمی برای اثبات حرفش وجود نداشته باشه یا حداقلش اینه که خواهرم خودش نرفته تحقیق کنه تا ببینه از لحاظ علمی درسته این قضیه یا نه
فقط از دیگران شنیده که بابا نگران نباش سنت که بالاتر بره میگرنتم خوب میشه و اونم باور کرده و الانم داره نتیجه شو می بینه
به همین راحتی
پس همه چی باوره
حالا که همه چی باوره من میام باور درست تر میسازم صبر نمیکنم تا سنم بره بالا
اون سیستمی که قراره سالها بعد جواب بده همین الانم میتونه جواب بده کافی من ازش بخام و باورش کنم
باور کنم که خداوند سیستم ناقص خلق نمیکنه سیستمی خلق نمیکنه که اگه خراب بشه احتیاج به هزار تا عامل بیرونی داشته باشه
بلکه ی سیستمی خلق میکنه که کامل کامل باشه جنس درجه یک خلق میکنه که اصلا خراب نمیشه
اگرم خراب بشه خودش میتونه خودشو دوباره ترمیم کنه
من همیشه یاد مثال لیموترش میفتم وقتی شما میگید لیموترش یاد ترش بودنش میفتی و ناخوداگاه بذاق دهان تون ترشح میشه این یعنی تاثیر روح بر جسم
تاثیر گفتار برجسم
تاثیر تجسم بر جسم
خلاصه که استاد نازنیم من از امروز تصمیم گرفتم که هیچ باور مخربی رو باور نکنم و نپذیرم
من امسال میخام از روزهای سرد و برفی لذت ببرم بدون اینکه نگران سینوزیت باشم
میخام از گرمای تابستان لذت ببرم بدون اینکه نگران میگرن باشم
میخام بنده ی شاکری باشم که فقط و فقط محتاج خداونده نه هیچ دکتر و دارویی
امیدوارم این ادراک و آگاهی رو در زندگیمون عملی کنیم چون این عمل کردن به آگاهی ها خودش نوعی شکرگزاری محسوب میشه
شاد و ثروتمند باشید دوستان زیبای من
مرسی از استاد عزیزم بابت این فایل بینظیر واقعا مراقبه همه چیزه وقتی ک بتونیم ذهنمونو ساکت کنیم و به بی ذهمی برسیم و بیشتر در لحظه باشیم و اینا ها همه نیاز به درون رفتن و سکوته ذهن داره ک همش بر میگرده به مراقبه🌹🌹🌹😍😍😍🙏🙏🙏🙏🙏
سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم
به نام خدای رزاق
امروز 49 امین فایل سفرنامه ی منه.نمیدونم چرا ولی از دیشب تا الان حسم بهم میگفت برو نتایج این 49 تا فایل رو بنویس و ثبتش کن.استاد من تا به الان با دیدن همین فایل های سفرنامه و کامنت خوندن و کامنت گزاشتن اتفاقات ریز و درشتی برام افتاده که همشون هم خیر بوده خداروشکر.اولین اونها اینه که من بالاخره کمی قبول کردم که از طریق حوزه ی مورد علاقم هم میتونم به درآمد های بالا برسم و جرات کردم که فقط وفقط روی علاقم تمرکز بزارم،بعد از اون دوره ی عزت نفس بودکه کاملاااا به صورت هدایتی تونستم تهیش کنم و الان جلسه ی پنجم هستم و اونجا هم تونستم یک سری چیزهای مربوط به حوزهی مورد علاقم رو رو جذب کنم و تمام این چیزها کاملاااااا بدیهی و منطقی به نظر میاد در صورتی که به ذهن کسی حتی نرسیده،الان هم به یک سکوی پرش رسیدم و این تضاد تا به الان تونسته بود افسار زندگیم رو به دستش بگیره ولی من در برابرش تسلیم نمیشم و میدونم اتفاقات فوق العاده ای بعد از این تضاد منتظرمه،جذب های دیگم این بودکه برخلاف سالهای پیش من در این فصل سرما نخوردم ،رابطم روز به روز داره با خانوادم بهتر میشه،به سمت جاهایی هدایت میشم که کنار گوشم بوده ها ولی هیچ چشمی برای دیدنشون نداشتم و مهم ترین جذبم شروع مسیری برای شناخت خود واقعیم وزندگی طبیعی در این دنیا بوده.
چیزی که همیشه همیشه به دنبالش بودم شناخت خودم و نحوهی زندگی راستین تو این دنیا بوده که دارم قدم به قدم این مسیر رو طی میکنم،خیلی از اوقات این مسیر کاملا همراه با ذهن ساکت و آرومه خیلی از اوقات هم این مسیر با ذهن کاملا افسار گسیخته مثل الانم داره طی میشه و خب این به نظرم طبیعیه به خصوص برای منی که فقط سه ماهه با این قانون آشنا شدم.
امیدوارم خداوند هدایتم کنه تا بتونم آروم آروم دوباره ذهنم رو ساکت کنم و به اون سکوت آرامش بخش و شوق آور برسم.
استاد اون جمله ی آخر هر فایل آرامش در پرتوی آگاهی که میگین بخشنده شو تا طبیعت بر تو جاری شود.
این به نظرم اساسی ترین جمله ی هر کدوم از این سری فایل ها هست چون من یکبار و فقط یکبار برای خرید دوره ی عزت نفس این کار رو کردم و اینقدرررر از اون بخشیدن و رها کردن پولم بعد ها نتیجه گرفتم که واقعن فکر نمیکردم که بتونم با لین موقعیت خودم بتونم در ماه داشتن این مقدار پول رو هم تجربه کنم.این بخشیدنو رها کردن دقیقا مثل همون خواسته های ریز و درشتیه که ماها داریم،کاریه که تو شکرگزاری هام هم انجامش میدم.یک خواسته رو مینویسم و بعد ها بهش میرسم حالا ممکنه زمان رسیدن من یاد م باشه این خواسته رو و ممکنه نباشه ولی در هر صورتی بعد از نوشتنش و بعد از رها کردنش من به اون میرسم.
خدایا شکرت
چهل و نهمین رد پای من در سفرنامه
به نام خداوند وهاب
سلام و وقت بخیر به همه دوستان عزیز و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز
به نظر من ذهن آرام و آرامش و سکوت و مراقبه باعث سلامت ذهن از هر نظر میشه . سلامتی ذهن که باعث سلامت جسم میشه . همون طور که استاد در قسمت قبلی سفرنامه گفتن افراد می تونن از نظر ذهنی درباره ثروت معلول یا سالم باشند در مورد سلامتی هم همین قانون وجود داره ، ذهن می تونه از نظر سلامتی سالم یا بیمار باشه . پس کسانی که از نظر جسمی سالم نیستند و درصد شون هم خیلی زیاده در واقع اول از نظر ذهنی درباره سلامتی معلولیت دارند که باعث شده جسم شون هم بیمار باشه . معلولیتی که نتیجه افکار منفی ، احساس بد ، نگرانی ، ترس و داروهای شیمیایی است .
ذهن سالم همه جنبههای زندگی ما تحت تاثیر می ذاره و در حقیقت این ما هستیم که با مدیریت ذهن و کنترل ورودی های ذهن باعث اتفاقاتی که برامون میوفته میشیم .
در پناه خداوند شاد و سلامت باشید .
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
سلام به استادی که کلامش خدایی است و به من آرامش میدهد
بدن ما بزرگترین داروخانه جهان است
و این قدرت پروردگارمان هست بدن ما بزرگترین معجزه هست این خدایی که این بدن رو با این همه دقت و ظرافت آفریده که هیچ تداخلی تو سیستم بدن ما نیست و همه عضوها کار خودشون رو منظم انجام میدن
فقط هرکسی به همین بدن خودش فکر کنه میتونه بفهمه چه خدای قدرتمندی داره و فقط از خدایش همه چی میخواد
خدای من آرامش دهنده قلب من ، چقد خوشبختم من که خدایی مثل تو دارم خدایی که هر خواسته ای داشته باشم اگه بصلاحم باشه بهم میده خدایی که خیلی مهربونه، بخشندست، وهابه،
خدای قدرتمندم من کل زندگیم رو میسپارم به خودت و راضیم به رضای خودت
بسیار عالی استاد عزیز واقعا لذت بردم . من حالم خیلی بد بود ولی الان که گوش می کنم حالم خیلی خیلی عالی شد. واقعا پر از انرژی مثبت و آرامش هستید.
جسم تو بزرگترین داروخانه دنیاست.
خداوندا عجب باور قدرتمند کننده ای!
بخدا اگر همین یک باور رو بتونیم باور کنیم ودر خودمون نهادینه کنیم دیگه هرگز نیازی به هیچ درمانی پیدا نخواهیم کرد, هیچ قرصی, هیچ شربتی, هیچ جراحی,هیچ پزشکی, هیچ داروخانه ای وهیچ مطب وبیمارستانی!😍😍😍
فوق العاده نیست?
شگفت انگیز نیست?
یابا باورهای درست اصلا بیمار نمیشیم ویا اگر هم گاهی بیمار بشیم بزرگترین داروخانه دنیا دست بکار میشه وبدنمون رو شفا میده وسلامتی رو بهش برمیگردونه.اونم بدون هیچ سایدافکت وعوارضی!
خداوندا چه باور زیبا وقدرتمند کننده ای!
مطمئنا ایجاد چنین باوری خیلی آسان نخواهد بود اما قطعا از دنبال دوا ودکتر ودارو وجراحی وصرف هزینه های متعدد آسانتر است.
وقتی کسانی مثل استاد تونستن این باور رو در خودشون ایجاد کنن قطعا ما هم میتونیم.الهی بینهایت شکر
واگر این اتفاق بیفته زندگی چقدر زیباتر و شادتر ودلپذیرتر میشه!وچقدر کارهای ما راحت تر میشه وچقدر هزینه هامون سیو میشه برای شادی وتفریح ولذت بیشتر!الهی بینهایت شکر
چه زیبا گفته شده که اگر به عظمت وشگفتی وقدرت بدنت پی ببری وباورش کنی نتنها سلامتیمون روبدست میاریم بلکه روال پیری در سلولها متوقف میشه وحتی روند متفاوت جوانی رو در پیش میگیره ! چون تعادل در بدن وسلولها اتفاق میفته!
خداوندا واقعا رسیدن به این باور یک گنجینه نابیهو وهرگز هیچ قیمتی نمیشه براش تعیین کرد!
واقعا شگفت انگیزه!
با تمام وجود میخوام که همچین باوری جزوی عمیق از وجودم باشه وواقعا از ته قلبم برای تک تک مردم دنیا هم آرزوشو دارم.الهی بینهایت شکر
البته وقتی که منطقی وعقلانی هم بهش نگاه کنیم میبینیم که همچین هم دور از ذهن نیست چون روال طبیعی جهان هستی صحت وشادابی وسلامتیه نه بیماری ونه درد.الهی بینهایت شکر
جالبه الان علمی هم کاملا اثبات شده که چیزی به اسم پیری وجو نداره واین پروسه فقط یک روال ذهنیه ,چون سلول کاملا توانایی داره که خودش رو نوسازی کنه ویا سریع سلولهای جدید وجوان رو حایگزین کنه وهرگز کسی پیر نشه.
وپیری چیزی نیست جز خشکی پوست وضعیف شدن استخوانها که کاملا بدن از عهده اش برمیاد ومیتونه مدیریتش کنه اما ما چیزی به اسم پیری وبیماری رو باور کردیم وشکر خدا میتونیم که این باور رو با باور فراوانی وسلامتی جایگزین کنیم.
الهی بینهایت شکر
عاشقتونم
به نام خدایی که در این نزدیکسیت
سلام بر تک تک پاره های وجودم
پله 49 سفر تحول زندگیم
ممنون از استاد و خانم شایسته عزیز
ممنون از دوستان بابت کامنت های زیبا ومنطیقی که نوشتید
این فایل خودش مراقبه است برای من چه حس خوبی به من میده یه دنیا سپاس
خدایا شکرت واقعا بهش این چند روز نیاز داشتم روحم سبک شد خدایاشکرت
اما من اینجا یه بخشای از خودم رو مینویسم که یادم نره چجوری بود و به کجا رسیدم و هم برای دوستان کمک کننده باشه:
من از 5-6 سالگی هر غذایی رو نمیتونستم بخورم باید گرم وتازه و کاملا سالم باشه اگر یه ذره ایراد داشت معده من غذا رو پس میزد حالم بد میشد چون میترسیدم مریض بشم و بمیرم و زشت بشم و به آرزوهام نرسم خخخخ
کلی دارو گیاهی و شیمیایی خوردم ولی تاثیر خوبی نداشت.
زمانی که رفتم دانشگاه کلی نشستم باخودم صحبت کردم و کم کم با ترسام روبرو شدم و خداراشکر این مسئله حل شد
اما از نوجونیم آلرژی وسرفه خشک و پرکاری وکم کاری تیروئید و کمردرد هم اضافه شد و چون تو خانوادمون داشتیم میگفتن ارثی و باید دارو مصرف کنی و…
میگرن زمان دانشگاه اضافه شد
اما وقتی شروع کردم به افزایش شادیم و و خودم رو پذیرفتم اولین نشونه هاش معده ام و آلرژیم خود به خود کم شد واز بین رفتن میگرنم همینطور
رنجش هام وکینه هام رو روشون کار کردم و کم کاری تخمدان داشتم که در همین حین بدنم داروها چه خارجی وچه داخلی رو پس زد وبرای من نشونه خوبی بود وشروع کردم به شکرگزاری از خدا واز سلول های بدنم و خود به خود بدون دارو خوب شدم خداراشکر.
اما بزرگترین ترسم هورمون تیروئید بود میگفتم واسه تخمدان که شد واسه اینم میشه ولی میترسیدم چون میدونستم این هورمون مهمیه اگه دارو نخورم وجواب نده چی =ترمز از خدا کمک خواستم وهدایت شدم به کتاب اسکاول شین اونجا فهمیدم دلیل مسائل هورمونی خشم وعزت نفسه و بعد اومدم تو سایت درمورد عزت نفس بیشتر اطلاعات کسب کردم وکار کردن روی خودم . تصمیم گرفتم تحت هیچ شرایطی دروغ نگم و واسه همین چون نمیتونستم دروغ بگم از کاری که اون موقع انجام میدادم البته خیلی هم تنش داشت اون کار ازش اومدم بیرون و همه چی رو سپردم به خدا میدونستم درسته چون قلبم خیلی آروم بود یک هفته بعدش احساس کردم بدنم داره به دارو جواب عکس میده . بعد دارو رو گذاشتم کنار 2 ماه بعد آزمایش دادم دیدم بدون دارو اوکی شده واسه اینکه مطمعن بشم باز 2 ماه بعد آزمایش دادم ودیدم بازم اوکی هست .
خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم هزاران مرتبه خیلی کیف میده هرچی دلت میخواد چه سرد چه گرم میخوری هر جور دلت میخواد نفس میکشی هر محیطی دلت میخواد میری صبح ها برای این بیدار میشی که خداراشکر کنی نه اینکه قرص بخوری . خدایاهزاران مرتبه شکرت بابت این ثروت سلامتی
این چند روز شدیدن به این فایل نیاز داشتم خدایاشکرت
کلی کامنت های منطقی خوندم وهدایت شدم به یک مقاله که روی یکی از خواسته هام برای بدنم بود هدایت شدم که میشه روی اونم کار کرد وزیباتر بشه
دم همتون گرم
خدایاشکرت خدایاشکرت شکرت
خدایاتنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری میجویم