آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5 - صفحه 32
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-24 22:19:582020-09-26 10:00:50آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربونم
چهل و هشتمین روز از تحول زندگی من
نقش باور در زندگی ما یک نقش همیشگی هست
اگر در بدن ما بیماری ای هست که خوب نمیشه چون ما اون بیماری رو باورکردیم
ما هر چه را که باور کنیم در زندگی تجربه میکنیم حالا هر چی میخواد باشه
خوشبخت _ بدبختی
خوش شانسی _ بدشانسی
سلامتی _مریضی
پول _ بی پولی
همه چی به باور ما بر میگرده ، تو زندگبچی به هرچی باور داشته باشی همون رو تجربه مبکی
اگه یه قرصی بدن به بیمار و بگن این قرص خوبت میکنه اما نوبت خوردن قرص که میشه اگه اون قرص نباشه میگه اگه اون قرص رو بخورم خوب میشم …
کافیست که در زندگیت آرامش داشته باشیم
روز 49
روز شمار تحول زندگی من فصل 2
آرامش در پرتو آگاهی 5
خدایاا شکرت که در سلامتی و تندرستی هم باید ثروتمند باشم
خدایاا شکرت که روح و ذهن من در تعادل و در هماهنگی کامل با همدیگر در جهان هستی است
چقدر این فایل برایم ارزشمند بوده و هست .. چون چند سال پیش با این فایل های در پرتو آگاهی به آرامش فوق العاده عالی رسیده بودم و همچنین با قدرت تمرکز روی ذهنم توانستم تضاد در سلامتی ام رو بهبود ببخشم ..
اینکه توانستم با تمرکز روی دیگر اعضای سالم بدنم تاندول های آسیب دیده ی دست و پا مو بهبود ببخشم .. زمانی که در دنیای پر از تضادهای پولی و مالی و روابط خانوادگی غوطه ور بودم دچار تضادهای سلامتی هم شده بودم که بعدها فهمیده بودم که تمام اون تضادها و آسیب های جسمی ام بخاطر افکارهای نامناسب ام اتفاق افتاده بود .. دیگر نه آرامشی داشتم و نه آسایشی و نه احساس خوبی … فقط و فقط به ناخواسته ها فکر می کردم و بخاطر همین افکار منفی و نامناسب همش دچار آسیب های جدی فیزیکی می شدم ..
آنقدر غرق افکار منفی شده بودم که مدام به زمین میوفتادم اول زانوی سمت راستم آسیب دید و بعدها بعد از مدتی تاندول آرنج دست راستم و بعد از مدتی کتف سمت چپم آسیب دید و همش ناله و شیون می کردم وناخودآگاه به خودم آسیب می رسوندم .. زمانی بود که تازه با استاد از طریق تلگرام آشنا شده بودم آن هم بخاطر تضادهای مالی به سه تا فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم هدایت شده بودم .. البته قبلنا با قانون توانگری کاترین پاندل و چهار اثر از اسکاویل شین و چند کتاب موفقیت آمیز دیگری تا حدودی آشنا بودم ولی بعد ها رها کردم تا اینکه با استاد آشنا شدم و بدون هیچ مقاومتی حرف های استاد رو وحی منزل دانستم و به تمرین های استاد عمل کردم و به زیبایی ها توجه کردم و به نکات مثبت بیشتر توجه کردم هر چند در اوایل بخاطر این تضادها ی سلامتی آرام و قرار نداشتم ولی سعی کردم انجامش بدم و با مدیتیشن های مختلف آشنا شدم ولی با فایل های استاد متوجه شدم که همهی اتفاقات زندگی مو بخاطر افکارم خلق کردم بخاطر همین موضوع شروع کردم برای تغییر افکارم از طریق همین فایل های استاد در تلگرام تمرین های مداوم شبانه روزی رو انجام دادم و حدودا سه یا چهار ماهی روی تغییر باورهایم کار کردم و درهای رحمت الهی یکی یکی به رویم باز شد و توانستم بدون هیچ دوا درمانی خودم رو معالجه کنم .. البته داستانش رو توی کامنت های چند سال پیشم در یکی از قسمت های آرامش در پرتو آگاهی مفصل نوشتم و همین طور در داستان هدایت پروفایلم این موضوع رو توضیح دادم .. و همین طور درهای نعمت های مالی و پولی به روم باز شد خدایاااا هزاران هزار بار شکر گذارم که در مدار سلامتی و تندرستی روز افزونی هدایت شدم خدایا شکرت
خلاصه در آن دوران بحرانی و تضادها یم فقط یکبار با اسرار خواهرم به یک درمانگاه مراجعه کردم آن هم فقط بخاطر اینکه با تزریق مسکن و قرص آرام بخش فقط بتونم بدون درد این تاندول ها بخوابم و خدا رو شکر همین که دردم آرام شد سریع شروع کردم به نوشتن . با همون دست و پای آسیب دیده و دردهای وحشتناک ولی ادامه دادم و همین طور از تک تک اعضای سالم بدنم تشکر و قدردانی می کردم و می نوشتم چون باید ذهنمو گول میزدم تا به اون درد و تضادهای بدنم توجه نکند .. اوایلش خب کمی سخت بود برای کنترل ذهنم .. . چون مسایل من فقط سلامتی نبود بلکه تمام زندگیم در تمام جنبه ها و ابعاد نابود شده بود .. ولی فقط و فقط ادامه دادم . آنقدر هندس فری توی گوشم بود و شب تا صبح و صبح تا شب خودمو بسته بودم به فایل های استاد و نوشتن و سپاسگذاری و توجه به نکات مثبت و زیبا بینی و مثبت اندیشی و تغییر باورهای مخرب پوسیده سالیان دراز … خلاصه با اینکه نجواهای ذهنی امانم رو بریده بودند ولی باز هم ادامه دادم آنقدر تمرکز به نقاط سالم بدنم کردم و مدیتیشن های سلامتی رو از تلگرام پیدا کردم و همچنین فیلم راز رو آن زمان تازه دیده بودم . و آن قسمتی که یک خلبان در اثر سقوط هواپیمایش هیچ جای بدنش سالم نمانده بود و به کما رفته بود ولی گوش هایش می شنید .. فهمیده بود که دکترها قطع امید کردند .. ولی با شنیدن حرف های دکترها به خودش قول داد که تا کریسمس خودش با پای خودش از بیمارستان بیرون بره . و همین اتفاق افتاد هر چند کاملا خوب نشده بود و مثل فلج ها شده بود ولی موقع مرخص شدن با ویلچر تا درب بیمارستان از پرستاران در خواست کرد و گفت که خودش می خواهد با پاهای خودش از بیمارستان بیرون برود و با زحمت زیاد و نگاه حیران پرستاران و بسختی از ویلچر بلند شد و حرکت کرد .. این داستان رو قبلنا توی یکی از کامنت هام نوشته بودم ولی پیشنهاد می کنم حتما فیلم راز. رو ببینید و همچنین کتاب معجزه ی سپاسگذاری راندا برن رو بخونید و تمرین هاشو انجام بدید اتفاقا خوده استاد هم در یکی از فایل هاشون این کتاب رو پیشنهاد داده بودند .. الان برای سومین بار هست که دوباره شروع کردم به تمرین های این کتاب معجزه ی سپاسگذاری …
دوستان عزیزم وقتی با این فایل های استاد آشنا شدم دیگه فهمیدم باید روی ذهنم بطور مداوم کار کنم و همچنین فایل های توحیدی استاد فقط روی خدا حساب کنید .. و حُزن در قرآن و فایل های دانلودی احساس گناه و عزت نفس و بخشیدن دیگران و از همه مهمتر بخشیدن خودم.. باعث شد که باورهای مخرب مذهبی رو در ذهنم تغییر بدم و تمام این کارها باعث شد بعد از چند ماه کاملا خوبع خوب بشم و بعدها با پیاده روی 20 کیلو از وزنم. رو کم کردم و خدا رو شکر با همین قدرت ذهن توانستم هم وزنم رو کم کنم و هم تاندول ها .. و به سلامتی بیشتری هدایت شوم ..
البته دو سه بار هم دوباره به تضادهای کریستالی گوش میانی دچار شده بودم که نباید از هندس فری استفاده کنم و اینها همش بخاطر این بود که در ذهنم تعادلم بهم خورده بود و در مدار صحبت های افراد ی قرار گرفته بودم که مدام از مریضی هاشون حرف میزدند بخصوص اطرافیان که خدا رو شکر از مدارشون خارج شدم و این ناهماهنگی در ذهن سبب شد که تعادل کریستال های گوش میانی ام که سبب سرگیجه های شدید میشد به ناهماهنگی تبدیل بشه .. با اینکه این موضوع اصلا بدون دکتر و دارو قابل تحمل نبود و با آزمایشات و داروهای چند ماهه باید عمل می کردم آخه همش باید می خوابیدم که بمدت بیست روزی در شهریور امسال توی سایت حضور نداشتم ولی دوباره شروع کردم روی افکارم کار کردن و همچنین مربوط به افکار گذشته ی من هم بوده که سبب شده بود به این بیماری دچار بشم و این انسدادهای ذهنی گذشته ام بوده.. که البته خیلی روی ذهنم و باورهایم کار کردم و دارم همین طور طبق فایل های استاد ادامه میدم .. این قرص هایی که مصرف کردم دقیقا به چشم قرص های پلاسیبو نگاه می کردم چون دو تا قرص ویتامین B1_300 صبح ها و یک کپسول کلسیم قوی ظهر ها بهمراه دو نوع قرص ریز صبح و شب باید مصرف می کردم .. و شکر خدا الان حالم خوب و عالی شده .. و خدا رو شکر می کنم که دوباره تونستم توی سایت حضور. داشته باشم و بیشتر از همیشه سپاسگذارتر باشم ..
خدایا شکرت برای سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و روح و ذهن مقدس الهی ام خدایاا ممنون و سپاسگذارم..
خدایاا شکرت که بهترین دارو خانه ی جهان رو در وجودمون گذاشتی و ما را دست خالی به این جهان نفرستادی
خدایا خودت گفتی اگر دریاها مرکب بشند و درخت ها قلم…نوشتن از نعمت های تو تموم شدنی نیست…
خدایا خودت گفتی ما انسان رو ضعیف خلق کردیم…فراموش کار و عجول خلق کردیم…
خدایا خودت گفتی به بندگان من خبر بده من غفور ورحییمم….
خدایا مارو بخاطر تموم ویژگی های انسانیمون ببخش…
و از در رحمت و نور و مغفرتت بر ما ببار…
و به ما قدرت سپاسگزاری بیشتر و بیشتر عطا کن …
اول از همه این باور رو همیشه آویزه ی گوشم می کنم و تکرار و تمرین روزانه ی من است اینکه..تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است
به هر آنچه که توجه می کنیم از ریشه و اساس همون موضوع وارد زندگی مون میشه
خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم
ای معبود الهی من
ای نور الهی من
ای عشق الهی من
مییبخشم اون انرژی که دلمو باعث ناراحتی و دل شکستگی ایم شده .. و رها و آزاد می کنم
قلبن می بخشم و رها و آزاد می کنم
بخشیدم و من رها کردم من در مدار نور قرار گرفتم و باور دارم که بزودی تجربه می کنم آنچه را که لایقش هستم رو
خدایا شکرت که سلامتی و تندرستی کامل وارد تجربه ی زندگیم شد آنچه که باید میشد
من در مدار عشق هستم
من در مدار نور هستم
من لبریز از ارتعاش عشق هستم
من در مدار سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و روح و ذهن مقدس الهی ام هستم
من در هماهنگی کامل هستم
خدایااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یآری می جوییم
خدایاا ممنون و سپاسگذارم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوند بزرگ و بی همتا
ردپای شماره 49
آرامش در پرتو آگاهی
این فایلهای آرامش در پرتو آگاهی علی رغم کوتاه بودن سرشار از نکته و آگاهی هستن و من واقعا نمیتونم به سرعت ازشون بگذرم و دوست دارم بارها و بارها بشنومشون تا باورهاش رو در بیارم …نکات مهم در این فایل
هرساله 98 درصد از مولکولهای بدن تجدید میشوند اما دلیل اینکه بعضی از بیمارانی ها هنوز با تو هستند این است که تو بیماری را باور کرده ای و فکر میکنی این بیماری همراه با تو هست.
ذهن آرام می تواند بر جسم تاثیر بگذارد اما چون خود به افکاری بی ارزش و بیهوده مشغول است فرصتی برای آرامش نمی ماند، هر عملی که منجر به ذهن آرام شود از قبیل مراقبه و کنترل ذهن میتواند بر روی حافظه اثر بگذارد و همه چیز را تغییر دهد.
وقتی آلودگی ها از تغییر چشم گوش پوست دهان افکار و گفتار و از همه مهمتر ترکیبات شیمیایی وارد می شوند جسم و ذهن تو را پریشان میکنند و جسم تو نمی تواند معبد آرامی برای روح تو باشد این پریشانی خلاقیت و آرامش را از تو می گیرد و جسم نیز نمی تواند خود را ترمیم کند و فرسودگی جسم آغاز میشود و بیماری ها ورود پیدا میکنند..
مهمترین باور این فایل:
جسم تو بزرگترین داروخانه جهان است و DNA تو تجربه میلیون ها سال مبارزه با بیماری های مختلف را با خود دارد و در حالت طبیعی در صورت مواجهه با بیماری آنزیم ها و ترکیبات مورد نیاز برای بازگشت به تعادل را آزاد میکند…
خدایا ازت سپاسگزارم برای این لحظه و این آگاهی…
به نام خدای مهربان
آرامش در پرتو آگاهی 5
کلید؛ باورهای قدرتمند درباره ی سلامتی
▪︎ جسم تو بزرگترین داروخانه جهان است.
▪︎ هرسال 98 درصد سلولها جدید میشوند.
وقتی این باورهای قدرتمند رو در ذهن خود ایجاد کنیم، دیگر وقتی یک ناهماهنگی در سلامتی ایجاد شد، سعی میکنیم با ذهنی آرام و افکار درست به هماهنگی برسیم.
واقعا ذهن همه چیزه، این ذهنه که وقتی آرام میشود قدرتی پیدا میکند که بدن رو به هماهنگی میرساند.
چطور میتونیم ذهن رو آرام کنیم تا از 60 هزار رشته ی فکری که در بیشتر مواقع افکار بی ارزش هستن نجات پیدا کند؟
مراقبه
مراقبه باعث میشود تا در لحظه زندگی کنیم و رها شویم از قید و بندها، از افکار سمی و از هر چیزی که ما رو از خود متعالی مان دور میکند.
نتیجه ی این مراقبه، سکوت است و رسیدن به آرامش و در نهایت رسیدن به حقیقت
سکوت، سکوت چقدر مقدس هست، اصلا معجزه میکند. چقدر کمک میکنه به کنترل ذهن و افکار،
وقتی دربرابر ناخواسته ها سکوت می کنی آنها به صورت طبیعی از زندگی بیرون می روند.
در مورد موفقیت ها هم حتی سکوت بهترین گزینه ست، چون نتایج عالی خودشان گویای همه چیزه..
این فایل حاوی چه باورهایی قوی درباره سلامتی ست، اصلا این فایل خودش یک مراقبه است.
خیلی احساس آرامش میدهد وقتی متوجه میشوی که جسم ما خود یک داروخانه بزرگ در جهان است. که حتی میتواند فرآیند فرسودگی را متوقف کند (دیگه چی از این بهتر) البته که این عملکرد در صورتی اتفاق میافتد که ما انرژی و نیروی کافی داشته باشیم، و این انرژی از طریق آرامش داشتن تولید میشود.
برای من مراقبه و در لحظه زندگی کردن، زمان هایی ست که در حال سپاسگزاری خالصانه هستم و زمان هایی که ورزش می کنم، یا در حال انجام کار مورد علاقه ام هستم و در کل زمان هایی که نگران آینده نیستم.
بخشنده شو تا طبیعت در تو جاری شود.
بخشنده تر باش تا با تمام هستی یکی شوی.
پایان برگ چهل و نهم
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به استادعزیزم و خانم شایسته و همه دوستان
روزشمار تحول زندگی من روز 49
خداروشکر که امروز هم یک برگی از صفحه کتاب روزشمار تحول زندگی رو باز کردم و آگاهیهای اون رو دریافت کردم.
فایل آرامش در پرتو آگاهی قسمت 5 چه خوب باور سلامتی رو در من ایجاد میکنه و باور اینکه جسم من داروخانه طبیعی من هستش و جسم من به روح و فکرو ذهن من ارتباط داره و وقتی که باهم با افکار خوب و باور خوب هماهنگ باشن احساسم خوب میشه و درنتیجه جسمم از امراض بهبود پیدا میکنه و آرامش پیدا میکنم و همیشه سالم و تندرست هستم.
نباید هر چیزی رو که خوب نیست و حس بدی رو میده وارد ذهنم کتم و هر غذایی که جسمم رو بیمار میکنه و هر نوشیدنی و هر دارویی که حاوی موادشیمیایی هست رو نباید وارد ذهن و بدنم کنم چون سلامتی من در خطر میفته .
باید اجازه بدهم که طبیعی زندگی کنم چون جسم و روح من طبیعیه . چطور طبیعی زندگی کنم ؟ ذهنم رو هماهنگ با روحم کنم و جریان هستی همه چیز رو مرتب میکنه.
خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم مسیر تندرستی و سلامتی و آگاهی و ثروت و نعمت و سعادت در دنیا و آخرت.
درپناه الله شاد و سعادتمند باشید.
به نام خدای مهربان،سلام به همه،390کامنت واسه این فایل خیلی کمه واقعا،خیلی خیلی فایل بی نظیریه استادچقدرخوبی براش انتخاب کردیدآرامش درپرتوآگاهی،اولین باری که چشمم خوردبه سری فایلهای ارامش درپرتوآگاهی داشتم بال درمیاوردم چه ذوقی کردم:)،این خیلی العادست که بدن فوق هوشمندی دارم میتونه خودشوبازسازی کنه ویه داروخانه بی نظیره،میخوام اینقدرتکرارش کنم که مقاومت ذهنم بشکنه فکرمیکنم خداباهرپیشرفتم خوشحالترمیشه ومیگه این همون بنده است که بایدباشدداره به هدف خلقتش نزدیکترمیشه
استادمرسی که هستی
بنام خالق زیبایی ها
سلام به همه ی دوستان عزیزم
روز 49 ام
خدارو شکر میکنم که اینجا هستم و این آگاهی هارو میشنوم
چقدر ما به سکوت و آرامش نیاز داریم در آرامش هست که تک تک سلول های بدن ما فرصت و مجال پیدا میکنند که وظایفشون رو به خوبی انجام بدهند فرصت میکنند که بدن رو بازسازی کنند و بدن جدیدی خلق کنند
این باورها چقدر قدرتمند هستند که بدن ما مثل داروخانه تمام آنچه را که نیاز دارد در اختیار دارد
و اینکه هر ساله بدن جدیدی برای خودمان میتوانیم خلق کنیم به شرطی که باورهای کهنه ی قدیم را نداشته باشیم
و سلامتی و زندگی ما یک معجزه است که هر روز ما این معجزه را تجربه میکنیم
خدایا شکرت که جهان را با این نظم آفریدی
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
خدای هدایتگرم ، خدای رزاقم ، خدای عادلم
خدایا سپاسگزارم ، خدا جون سپاسگزارم که همه ی قوانین جهان را ثابت خلق کردی ، قوانینی که به کمک آن میتوانیم از درون خودمان ، فقط درون خودمان زندگی خودمان را خلق کنیم. چقدر خداوند مهربان است ، و چقدر من قضاوتگر بودم ، همیشه فکر میکردم چرا خدا بیماری های لاعلاج را خلق کرده و میخواهد ما را آزار دهد ، من نمیدانستم که بدن انسان بزرگ ترین داروخانه ی جهان است ، بزرگ ترین داروخانه
یاد کارتون اون زنبوری میفتم که یک ماده ی جادویی داشت ، هم غذا هم ژل مو ، هم دارو و.. ژلی که از درون خودش بود .
خدا شکرت ، خدایا هزاران مرتبه سپاسگزارم عزیزم که میتوانیم همیشه سالم و سلامت بمانیم فقط کافی است باورهای گذشته را دور بریزیم و باور کنیم که خداوند عادل است و بدن ما بزرگ ترین داروخانه ی جهان است.
سلام خدمت همه و مخصوصا استاد
دیشب یه اتفاق جالبی برام افتاد که آدم بعدش درک میکنه هیچ چیز اتفاقی نیست…
ساعت حدود 12 شب بود که رفتم بخوابم یه نخ سیگار کشیدن و رفتم دراز کشیدم بعدش باید قرص میخوردم که اونم نخوردم گفتم من این قرص رو فعلا نمیخورم تا اطلاع ثانوی دراز که کشیدم خانومم بهم گفت خوردی قرصتو گفتم نه دیگه ادامه ندادیم تا اینکه خوابم گرفت و نصف شب پسر کوچولومون که تب کرده بود بیدار شد ما هم بردیمش بیمارستان شب رو درست نخوابیدم فرداش هم باید میومدم سرکار از بیمارستان که برگشتیم گفتم یه چند ساعتی بخوابم بعد میرم سرکار،دوباره دراز کشیدم بخوابم که یه کم عذاب وجدان داشتم که چرا قرص رو نخوردم که مربوط به افسردگیم هست،البته صبح دوباره یه اتفاق واسه بچه همسایه مون افتاد مجبور شدیم دوباره بریم بیمارستان صبح که برگشتم دراز کشیدم خواستم یه فایلی گوش کنم رفتم تو قسمت آرامش در پرتو آگاهی و این فایل رو گوش کردم و دقیقا برخورد کردم به این فایل درباره دارو بود و خوشحال شدم که گفت بدن ما خودش دارو میسازه و کلی لذت بردم و کیف کردم… البته سیگار رو هم دوست دارم ترک کنم و خیلی تلاش میکنم
همیشه سربلند و خوشحال موفق باشین
این فایل امشب نشانه ی من شد
در وضعیتی هستم که در عرض چند ساعت پیش فقط با یک فکر و یک موضوعی چنان آرامشم را بهم ریخته که کاملا به یک کنترل ذهن نیاز داشتم که آرامشم برگرده و روی دکمه مرا به سمت نشانه ام هدایت کن کلیک کردم و در اون لحظه هر چقدر در سایت گشتم و هرکاری میکردم نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم و این فایل برام اومد واقعا چقدر دقیق کار میکنه این نشانه فقط به خاطر یک فکر چنان آرامش و حالم بهم ریخت و به تبع بدنم واکنش نشون داد و نمیدونم واقعا در این لحظه فقط ذهنم هنگ کرده پر از فکر و خیالهای درهم و برهم فقط نوشتنه که برام جوابه الان دوست داشتم کامنتی بنویسم هر جای سایت و هر فایلی میزدم دستم به نوشتن نمیرفت
درسته این فایل هم کوتاه بود هم جواب سوال و سردگمیم در این لحظه بود خدایا کمکم کن این آرامشم رو حفظ کنم کمکم کن با قدرت و ایمان در این مسیر ادامه بدم پای رویاها آروزوهام وایسم
واقعیت در این لحظه بسیار ناامیدم از اینکه هر چقدر روی باورهام کار کردم نتایج خاصی نگرفتم و رویاها و خواسته هام محقق نشدن در این لحظه انگار هیچی آرومم نمیکنه نمیدونم ولی این فایل انگار بهم آرامش داد جواب سوالم بود در هر صورت در این لحظه برام کارساز بود
به امید خودش پیش میرم و اینقدر نگران نتیجه و چسبیدن به خواستم نباشم…
فقط در این لحظه هر چی حسم گفت نوشتم چون نوشتنه که الان آرومم میکنه…
خدایا خودت هدایت و حمایتم کن راه نشونم بده…