آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 7 - صفحه 6

173 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه روزبه گفته:
    مدت عضویت: 1920 روز

    با سلام به استاد عزیزم و همه دوستان

    فکر اگر منطقی شود سخت است تغییر آن و دل اگر دو دل باشد سخت است تعبیر آن.

    فکر و دل باهم در تلاشند با آموخته های گوناگون و از هم گسیخته عادت‌ها را در وجود انسان قرار دهند که وقتی پای تغییر در میان باشد گذشت و چشم پوشی از آن دشوار باشد.

    چطور میتوان انسانی که دائمی به فکر منافع خودش است و سر سوزنی دلش برای طبیعت انسان و حیوان و …نمیسوزد، وقت بگذارد و به مثبت اندیشی و دادن حس مثبت به اطرافیان و محیطش بپردازد.

    کسی که هدایت شده و قلبش باز است برای نشان دادن قدرت خداوند هم خودش را شارژ میکند و به آرامش دوطرفه با هرچه در ارتباط است بخصوص کائنات میرسد و با بودن با اطرافیانش و عمل به دانسته ها و اعتماد بنفس میتواند نمونه ایی باشد برای تکان دادن افرادی که نیاز به تلنگری دارند برای شدن ها .

    حس و عشق دادن به کانئات عکس العملی میآورد که شاید چند صباحی از دید اطرافیان دور بماند ولی کم کم این پرسش را بوجود میآورد که چگونه؟

    همانطور که ظرف وجود ما این ظرفیت را داشته که از مباحث شیرین استاد که از حق می آید بهره مند شویم و به سوی آینده ای روشن و قطعا روشن برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام استاد ایا اینکه من تمایلی به گفتن موفقیت هام به خانواده خودم ندارم و هروقت سوالی در مورد دارایی هام و درامدم میپرسند سربالا جواب میدهم این موضوع برمیگرده به باورهای اشتباه من؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    بهار دوست داشتنی گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام امروز 18 فروردین سال 1399

    دنبال فایل بخشش وعفومیگشتم تانظرموبنویسم امادیدم چندان نظرم به این فایل هم بی ربط نیست

    چندروزی درگیرقانون عفوشدم وامشب به یه روش خیلی فوق العاده رسیدم میخام که بنویسمش تاهم خودم یادم نره و بگم که اینکارتموم نشده

    وهم بقیه اگه خاستن استفاده کنن

    امشب من تصویری ساختم من یه رستوران دیدم ووقتی رفتم داخلش همه جاتاریک بود ادماروی صندلی هاومیزهانشسته بودن ولی درتاریکی ومن دستم یه دسته گل سفید بود..

    درمرکزاین رستوران یه میزروشن بود وشخصی پای اون میزبودکه این چندروزتصمیم گرفته بودم ببخشمش چون فهمیدم تانبخشم نمیتونم رهاکنم.. رفتم وسرمیزنشستم.بهش سلام کردم ولبخندزدم. . باهاش حرف زدم.. بهش گفتم میبخشمش چون میخام رهابشم وازادچون میخام زندگی کنم ولذت ببرم وچون…. چیزایی که قبلن نوشته بودم ودلایلی که برای بخشش اون داشتم رومرورکردم… بعدبلندشدم دراغوشش گرفتم ودستاشوفشردم وبهش یه گل سفیددادم گفت این چیه ومن گفتم این عشق منه. این ارزوی منه برای تو.. برای خوشبختی ات… حالاازاینجابروچون میخام رهات کنم.. چون میخام ازادبشم چون میخام زندگی کنم چون جای تورونیازدارم تاخداروبیارم اینجا…

    اون بهم نگاه کردو برام دست تکون داد و ازدررفت بیرون..

    به رستوران نگاه کردم دیدم چقدرقسمت های دیگش تاریکه… وفهمیدم که خیلی کاردارم وبایدسرتک تک این میزابشینم و باید همشونو نوارنی کنم..

    همینطورکه داشتم فک میکردم ونگاه میکردم خدااومدوتوصندلی روبروم نشست عجیب بودچون شبیه من بود.. چون انگارخودم بودم.. وبهم گفت داری برای من جابازمیکنی… بهم گفت وقتی بتونی همه این میزاروروشن کنی میتونیم باهم خوش بگذرونیم وبریم اشپزخونه وکلی چیزای خوشمزه درست کنیم.. . بهم گفت تااونموقع من اینجاهستم اما.. نمیتونم خیلی حضورپیداکنم…گاهی منومیبینی.. گاهی کنارت میشینم.. اما کاملا حضورنخواهم داشت… چون اول باید همه جانورانی بشه تابتونی منوببینی دست توئه که این میزاروروشن کنی..چون اینجاقلبته… واین ادماتواین تاریکی هانشستن… این ادم هاواین تاریکی هاقلبتو سنگین کرده وتوبخاطرشون دردمیکشی… بایداول بتونی اینجاهاروخالی کنی وهمروروشن.. اونوخت منومیبینی که توی اشپزخونه دارم برات چیزای عالی ای اماده میکنم… منتظرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      نجم الدین سلیمانی گفته:
      مدت عضویت: 718 روز

      سلام ورحمت خدا بر شما باد

      چه تصویر سازی فوق العاده یی

      من واقعا لذت بردم

      واقعا چه همینطور هست وباید ببخشیم تا رها شویم تا آزاد شویم

      آفرین بر شما و این تصویر سازی فوق العاده تان

      ممنونتان بابت اینکه اینجا تصویر سازی تان را با ما شریک ساختید

      واقعا لذت بدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    هستی هوشمند گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    سلااااااااااااااااااااااااااااااااام صبح بخیر ان شاله که همیشه شاد و لبتون خندون باشه

    عالی بود عالی بود عالی بود

    به نظرم باید همیشه و هر لحظه این سوال رو از خودمون بپرسیم الان چگونه می تونم مفید باشم و به چه دردی می خورم ؟ کلا من همه زندگیم رو سعی کردم هر کاری از دستم بر بیاد انجام بدم تا جایی که ممکنه باید یاد بگیرم از اونهایی که منو آزار می دن رها بشم با پیدا کردن نکات مثبتشون و این تنها راه رهایی منه متشکرم استاد ان شاله خداوند این سایت رو روز بروز پر بارتر کنه و همیشه پا برجا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3258 روز

    نشانه ی امروز من نیز در مورد بخشش و رهایی است دقیقا مرتبط با نشانه ی دیروزم.

    درست است باید رها و آزاد کنم خودم را از هر چیزی که برایم وابستگی ایجاد می کند.

    ای خدای من ببین که دیگر فقط سعی می کنم روی خودت حساب کنم

    ممکنه که رها شدن دردناک یا شاید ترسناک باشد اما من احساس خوب رابطه مان را با هیچ چیزی عوض نمی کنم.

    باید سبکبال شوم باید تمامیت خودم را تجربه کنم.

    آری باید از کسانی که به آنها حسادت می ورزم تعریف کنم .

    کلا باید روی نکات مثبت تمرکز کنم.

    همه چیز در این جهان درحال جریان است و وجود من نیز خواهان این موضوع است.

    یاد گرفتم که هیچ چیز ماندنی نیست و نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    Tohid گفته:
    مدت عضویت: 2744 روز

    اول صبحی چه لذت بخش بود خوندن این فایل

    خدا یعنی طبیعت

    خدا یعنی پرنده ی روی درخت

    از امروز فکر کن از سیاره ای دیگره امده ای به زمین

    پس برو پیاده روی کن

    برو توی خیابون ها و یک جور دیگر به همه چیز نگاه کن

    جوری نگاه کن که انگار اولین بار است درخت میبینی اسمان میبینی و لذت ببر

    خدا همه ی این ها را به جانشین خودش در زمین هدیه داده است خدایا شکرت?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    محمد رضا دشت پیما گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز

    و سلام خدمت شما دوستان عزیز

    خداوند را سپاسگزارم که من رو با این سایت و با استاد عباس منش آشنا کرد

    خداوند را هزار مرتبه شکر که در غفلت بودم و داشتم به مسیر ضالین می رفتم و خدا به دست استاد دست من رو گرفت

    سپاس خداوند را که داشتم از مسیر هدایت خارج میشدم و از خدا و قرآن دور میشدم و دوباره خدا مرا به وسیله استاد هدایت کرد و باعث شد دو باره به مسیر برگردم و دوباره با قرآن آشتی کنم

    شب با صدای استاد به خواب میرم و صبح وقتی از خواب بیدار میشم دوباره فایل های استاد رو پلی میکنم ولذت میبرم از جهان و هستی و شور و اشتیاق برای زندگی و حرکت در من جوشش پیدا میکنه

    از هر فرصتی استفاده میکنم که به فایل های استاد گوش بدم و فقط صدای استاد تو گوشم باشه

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که به قول قرآن در لبه پرتگاه و در تاریکی بودم و خدا به دست استاد چراغی روشن کرد و دست من رو گرفت وبالا آورد و هدایت کرد

    کم کم ایده ها دارن به ذهنم میان و کم کم دارم خودم رو باور میکنم

    خدا رو شکر و سپاس بیکران از استاد عزیزم که جز حقیقت به ما چیزی نمی گوید یک دنیا ممنون از استاد عزیز

    در پناه الله یکتا شاد،ثروتمند،سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    فرشته محجوبی گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز.من حدود سه ماهه که با کانال شما آشنا شدم وازفایلهای رایگان شما استفاده می‌کنم البته قبل ازاشنایی باشما استادگرانقدر مطالب اقای شریفی که از شاگردان شما هستندو گوش میکردم بخدا اینقدرتو این مدت تغییرتو زندگی من ‌همسرم پیش اومده که نمی‌دونم کدومش وبایدبگم فقط خداروشکر می‌کنم که شما عزیز دل و سر راهم قرارداده که باگوش دادن به صحبتهای شیرین ‌ودلنشین شما به آرامش رسیدم ‌زندگی من ‌همسرم عالی شده ‌مشکلات مالی ‌که داشتیم به لطف خدا حل شده فقط خواستم بگم ازخدا میخوام زندگیتون روزبه روز بهتر وپربارترباشه وهمیشه سالم وسلامت باشیدوماهم از صحبتهای عالی ودلنشین شما بهره مند باشیم دوستتون دارم وسپاسگزارخداوندبزرگ وشما استادعزیزهستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: