آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8 - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/11/عکس-فایل-1.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2016-01-14 12:44:302020-08-29 19:48:30آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم ،این سری فایلها رو خیلی دوست دارم پیام امروز من برای هدایت شدن این فایل صوتی از بهشته،خداروبابت این آگاهی ناب سپاس،عشششق،درلحظه حال زندگی کردنه،کلمه عشق زبان مشترک همه جهانه،عشق نام دیگر الله برای من،وقتی ازعشق لبریز میشم خدارو توی وجودم حس میکنم،وزمانی که خالی ازعشق تهی وغمگین،پیام زیبای امروزم این بود صبور باش ،خیلی مواقع ارزو میکنم که باشم ،کنترل ذهن داشته باشم،خشم ،یکی از رفتارهای پرخطر درمسیر بهبودیه،لزومی ندارد خشم را به کسی نشان دهی،چه لحظه های سمی وحشتناکی توی خشم نهفته س،باید انقدر روی خودم کارکنم که به این باور عمیق برسم،انسان جزانکه به دیگران میبخشدچیزی ندارد،به این حقیقت رسیدم ،هیچ بودن،خیلی مواقع خودم رو هیچ صدا زدم،چقدر پرمعناست این حقیقت ،هیچ منشأ همه چیزاست،وقتی پر میشوم ازهمه چیز وجودم آلوده میشود آن زمان باید برگردم وخودم شوم همان هیچ،فارغ ازهمه نام،سمت،شغل،موفقیت،چیزهای واهی من هیچ نمیدانم،هیچ شدم وعاجزم دربرابر خدا ،عشق یعنی او هیچ یعنی من دراین کلمات دنیا حرف است ،گاهی به خاطر عشقی که به دیگران میدهم وجواب دریافت نمیکنم میرنجم بعد میفهمم بی قیدوشرط نبوده وناخالصی داشته ،اگر عشق بی قیدو شرط باشد آزادم ،خوشحالم ولی عشقم آلوده توقع وبازتاب میشه،برای سه روز آینده،فقط برای سه روز آن راتجربه میکنم ومطمعنم حالم بهتر میشود،️
به نام خدای بزرگم
عجب هدایتی بود این فایل
مدتی هست برای رابطه بدی که گذروندم حال بد دارم و میخوام که خودمو کنترل کنم
خاطرات خوبی ندارم و بخاطر وابستگی بیش از حد خودم رو عذاب میدم برای فردی که لایق نیست
یا به عبارتی دیگه من خودم رو لایق عشق نمیدونستم
چند وقت پیش هدایت شده بودم به این فایل و گذرا شنیده بودمش
الان یادم اومد که این قسمت ارامش در پرتوی اگاهی رو دارم و دوباره گوش دادم
جمله به جمله این فایل راه رسیدن به عشق و ارامشه
حضور در لحظه.تجربه عشق در همین لحظه حال و تجربه و حس کردن عشق با خودت که هر چه داری و هر چه نداری از خودته
عشق در زمان حال ممکنه.نه حسرت گذشته و نه نگرانی اینده عشق رو نمیاره و جنسش رو خراب میکنه
جنس و وجود و احساس عشق لذت بخشه.ارامشه.راحتیه
صبر.راه تبدیل سموم وجود به عسل
باید یاد بگیری که صبر کنی.کاری انجام ندی هیچ کاری لازم نیست انجام بدی فقط صبر کنی
هیچ چیز دائمی نیست و همه چی گذراست
درک این موضوع چقددد بار های سنگین فکری رو کم میکنه و خیال و راحت باش که ای انسان
مثل اب روون باش و بگذر.برای چی عجله میکنی؟
بخشش افکار مثبت.بخشش عشق .آدمی وقتی دارد باید ببخشید.عشق رو بی قید و شرط ببخش و در انتظار عمل متقابل و پاداش و تشکر هم نباش
غنی باش از عشق از ارامش و اون رو ببخش
چقد حس سبک بودن بهم دست داد با نوشتنش
این که در زمان حال زندگی کنی.صبر کنی و بگذری.عشق بی قید و شرط بدی و رها باشی
و در نهایت هیچ باشی.چون هیچ منشا همه چیز است
در هیچ بودن است که به همه چیز میرسی.هنگامی که خالی باشی عشق در تو جای میگیرد.
چقدر زیباست خدای من
خدایا شکرت برای این احساس سبکی و ارامشی که دارم
خدایا شکرت.سپاسگذارم
می خواهم با تو صحبت کنم
بزار کمی گله کنم
غر بزنم
شکایت کنم
کمی شکایت کنم از دست آدمها
کمی خرده بگیرم به این روزگار
کمی ناله کنم از این چرخ گردون
به کی شکایت کنم
کجا شکایت تو رو ببرم.
از چه کسی شکایت کنم؟
چه بگویم .؟
چجور بگویم؟
می شود شکایت خدا را پیش خدا برد؟
اصلا می شود کله کرد از دست آفریننده این روزگار؟
کجای کار هستم من؟
چقدر ساده هستم من که خودم خراب می کنم بعد دنبال مقصر می گردم
او که خود همه را آفریده و نظم داده.
می شود مگر ناظم بد باشد؟
شاید من شاگرد خوبی نبودم و یا بازیگوش
شاید من
شاید من
شاید من
چقدر شاید؟
شاید
بنام رب العالمین و سلام و درود خدمت شما استاد عزیزم و اعضای سایت الهی عباس منش
خداوند را سپاسگزارم که من را به شنیدن این فایل ارزشمند هدایت کرد.
واقعا احساس آرامش میکنم وقتی به این فکر میکنم که همه‌ی انسانهای اطرافم پاره ای از وجود من هستند و همه پاره ای از وجود خداوند و این وحدانیت احساس فوق العاده ای به من میده
من اولین باری که این موضوع را متوجه شدم از کتاب شما استاد عزیزم چگونه فکر خدا را بخوانیم بود و اون موقع واقعا مو به تن من سیخ شد و اشک ریختم که چرا اینقدر بی دلیل نفرت داشتم و خشم و کینه
و خداوند را سپاسگزارم که من را با این دیدگاه به واسطه ی یکی از بهترین دست های خودش در زندگی ام آشنا کرد.
و یک تصمیمی که گرفتم امروز اینه که گذشته را رها کنم من خیلی در گذشته سیر می کنم همین دیروز به دوستم میگفتم میشه به دوران بچگی برگردیم ؟ اونم بهم گفت مصطفی زندگی دکمه ی برگشت نداره و بعد از شنیدن این فایل تصمیم گرفتم بیشتر در زمان حال زندگی کنم.
واقعاً احساس بهتری دارم.
و باز هم خداوند را سپاسگزارم که همچین خانواده ی صمیمی ای دارم که میتونم باهاشون راحت صحبت کنم و مطمئن هستم که قضاوت و مسخره نمیشم که این ترس از قضاوت دیگران هم یکی از پاشنه های آشیل من هستش که باید بیشتر روش کار کنم
در پناه خداوند و به امید دیدار ️
بعضی از باورها و دیدگاه‌ها در ذهن ما ایجاد یک پارادوکس میکنند
و دقیقا همین میشه که حس میکنی با ترمز دستیِ کشیده، داری گاز میدی
مثالش رو در این فایل شنیدم و خوشحالم که یک موردش رو در خودم یافت کردم
من دوتا باور دارم که مثل ترمز و گاز هستند:
1_به پارتنر و پدر و مادرت و دوستان نزدیکت عشق بی قید و شرط بده و در ازای عشق دادن توقع بازگشت و جبران نداشته باش
2_اضافه کاری کردن در رابطه خوب نیست / یا مثل اون آیه از انجیل عمل کن که مسیح میگه: مرواریدهای خود را به پای خوکها نریزید
.
…………
باید اضافه کنم که مشکلِ در عملکرد و استفاده از این نکات و آموزه‌ها و داده‌های باورساز احتمالاً فقط برای یک نوآموز سخته
وگرنه کسی که در راه استفاده از قوانین کار_کُشته شده باید بخوبی بدونه کلیات چی هست و موارد استثنا کدوم ها هستند!
یعنی مثلا برسی به این که بگی:
من در روابطم بی قید و شرط محبت میکنم و عشق میدم
اما
تا یه جایی!
و اگر ببینم طرفم قدردان نیست
مدل رفتارم باهاش تغییر خواهد کرد
.
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدایا شکرت چقدر فایل پر انرژی و چقدر آگاهی خوبی برای من داشت عشق ملاقات مرگ و زندگی است مرحله اول حضورت در زندگی این است که عشق بورزیم و در زمان حال زندگی کردن است که عشق میدهد در راه رسیدن و یاد بگیریم که چگونه عمل کنیم مرحله دوم صبر یکی از بزرگترین اسراری است که باید انجام بدهیم سکوت کنیم و نظاره‌گر باشی یا خشم فقط باید در مقابل آن صبوری کنیم و این اصول زندگی است که همه چیز تغییر میکند و برای چه عجله می‌کنیم در هر کاری
مرحله سوم خوبی‌ها و زیبایی‌ها را با دیگران تقسیم کنیم آدم وقتی دارد باید ببخشد مثل پول عشق و مال نسبت به عطر و طراوتی است که باید تقسیم کنیم وقتی ببخشی منتظر تشکر و پاداش نباش و باید سپاسگزار باشی
مرحله چهارم اگر فکر کنی که کسی هستی قلبت باز می‌ایستد عشق در نیستی خانه دارد وقتی آکنده است غرور باشی عشق ناپدید میشود هیچ منشاء یی نهایت و همه چیز است در هیچ بودن که به همه چیز میرسی
اتفاقات خوب تنها وقتی می‌آید که قلبت را باز کنی از عشق باز در خلوت خود و در سکوت و رهایی باش همه پاره‌ای از خدا و از خود هستند ما هم آمده‌ایم که یاد بدم و یاد بگیریم که عشق بورزیم برای سه روز عشق بورزیم تا طبیعت قلبت پاک میشود بی قید و شرط ببین دنیای پیرامونت چگونه تغییر میکند از شما استاد ارزشمند بی‌نهایت بابت این فایل زیبا سپاسگزارم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روزسیزدهم،روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع!
عشق بی قید شرط برای من زمانی اتفاق افتاد که تونستم خودم رو با تمام بدیها وخوبیها و خطاها واشتباهتم ببخشم وبپذیرم، اونجا بود که کم کم با خودم مهربون شدم به خودم علاقمند شدم تونستم به خودم عشق بدم به خودم محبت کنم وخووم رو دوست داشته باشم وبرای خشنودی وشادی وآرامش خودم دست به کار شدم!
عشق از من شروع شد، از وقتیکه درک کردم هرچی از سرم گذشته اگه بد بوده خودم کردم اگه خوب بوده خودم کردم، از وقتیکه فهمیدم همه چیز از درون من نشات میگیره وهیچ چیز اون بیرون نمی تونه روی درونم تاثیری بذاره…
هر اتفاقی، هر شرایطی هر کسی هر چیزی در بیرون من، به شکلی در میاد که من از درونم در موردش تصور میکنم،از وقتی اینو فهمیدم تونستم تا حدود زیادی تصورات درونی وذهنی خودم رو تغییربدم، وقتی با خودم آشتی کردم با خودم به صلح رسیدم، کم کم با هرآنچه که در اطرافم وجود داشت به صلح رسیدم،سعی کردم کمتر گله کنم، کمتر بدیهارو ببینم، بیشتر صبوری وسکوت کنم، کمتر متوقع باشم وبیشتر دهنده باشم تا گیرنده…
کلا سبک زندگیمو این عشق عوض کرد…
جای تعجبی هم نداره!!!!
خب وقتی معنی به نام خداوند بخشنده ی مهربان رو درک میکنی، وقتی عاشق خدات میشی ، وقتی می بینی که در تمام طول زندگیت هرچی خیرو خوشی بوده از سمت خدا وهرچه بدی وشر ورنج وعذاب بوده از سمت خودت بوده، وقتی به این درگ میرسی که خداوند جهان با این عظمت وشکوه رو برای تو خلق کرده که در نهایت عشق زندگی کنی، خب معلومه که می تونی عشق رو درک کنی، اونو به وجودت دعوت کنی و اون رو به دیگران هم هدیه بدی…
اصلا داستان این عشق از اونجا شروع میشه که به این درک میرسی جهان برپایه عشق بناشده، انوقت به خاطر تمام کم لطفی هایی که در حق خودت ودیگران داشتی حسرت میخوری و دلت میخواد به اندازه تمام روزها وشبهایی که مغرور وخودخواه و سنگدل و ظالم و بی عشق وبی محبت و بی تفاوت بودی، هزار برابرشو، حالا در نهایت فروتنی واز روی محبت این عشق درونیت رو نثار هرچیزیکه می بینی وباهاش در ارتباطی هدیه کنی…
خواه یه شخص باشه، خواه گل وگیاه وحیوون و ……هرچیزی که خداوند خلق کرده….
استادعزیزم، واقعا این عشقیکه در وجود شما همیشه بوده وهست برای اینکه به دیگران درس عشق بیاموزید قابل ستایشه، اینکه شما وقتی عشق رو شناختید ودرک کردید نخواستید که فقط مال خودتون باشه و سالها تلاش کردید وهنوز هم این تلاش سراسر از مهر ومحبتتون ادامه داره برای اینکه افراد زیادی بتونن معنی عشق رو بفهمند ودرکش کنند وبا عشق زندگی کنند
ازتون سپاسگزارم
به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
نشانه امروز من
الان که این کامنت را می‌نویسم چند دقیقه از اون لحظه ای دفترم را برداشته بودم و داشتم با خدا صحبت می‌کردم و می‌نوشتم میگذره
لحظه داشتم بهش میگفتم خدایا تو خودت تو وجود احساس عشق را قرار دادی اونم از نوع زیادش گاهی وقت ها هرچقدر هم با خودت در صلح باشی و احساست را بخوای با خودت خوب کنی کمبود که آغوش عاشقانه و امن را حس میکنی کمبود صدای پر از محبت مردانه را تو گوشت را حس میکنی
کمبود آدمی که باهاش ملی شیطونی های بچه گونه حتی بکنی
کلی باهم خوش بگذرونی را نبودش را حس میکنی
داشتم به خدا میگفتم تو که این حس های زیبا را تو وجود من آنقدر زیاد قرار دادی چرا با 33سال عمری که ازم گذشته مزه اش را به طور سالم و بدون نگرانی تجربه نکردم
من کجایی باور هام به بن بست خورده که نمیتونم این زندگی رویایی را تجربه کنم
کلی حرف داشتم با خدا میروم که بعد اومدم تو سایت و زدم رو نشانه من و اول فایل گفت عشق
کلمه ای که همیشه دوستش داشتم و دارم
و توضیحات بی نظیر استاد
احساس میکنم من اگه طعم شیرین عشق واقعی را بچشم بیشتر به خدا نزدیک میشم چون وجودم پر از احساس خوب شعف میشه
ولی الان هر کاری میخوام بکنم هی به خودم میگم خب که چی بعدش چی بشه
و چون آدم فوق العاده برون گرایی هستم دوست دارم از احساس هام با شریک حال خوب زندگیم صحبت کنم و از دستاورد هام بگم
چند روزی هست اعتراف میکنم به شدت از درون دارم اذیت میشم و آدم زندگی رباتی نیستم
زندگی که توش آدم های حال خوبی کنار هم نداشته باشند و مثل ربات صبح به صبح بیدار بشند و کارهای تکراری هر روز را انجام روند چیزی که 12سال میدیم و هی دنبال تغییرش بودم به خنده و بگو و حرف بزن تو خونه که جو خونت را از یک نواختی در بیارم
ولی الان میخوام برای خودم ارزش قائل باشم و نقش بازی نکنم من لایق این هستم بقیه عمرم را رویایی زندگی کنم
با ایمان و توکل به خدا
ردپای عارفه در 29تیر ماه 1402 که به شدت تنهایی کلافه اش کرده بود
به نام خداوند مهربان
ملاقاتی در نقطه اوج…
،ملاقاتی با خدای آسمان و زمین که لازمه این ملاقات چنین است که هر لحظه در وجودم عشق بپروارانم
عشقی که بدون قید وشرط است ،عشقی که بدون هیچ چشم داشتی میدهم ،حال چگونه؟!چگونه همیشه وجودم لبریز از عشق باشد؟آنوقت که در لحظه حال هستم آنوقت که در افکارم غوطه ور نشده ام(افکاری که مربوط به گذشته و آینده هستند حال این گذشته چه مربوط به 1دیقه پیش باشد و چه 1 دقیقه بعد و اینکاریک نشتی انرژی است نمی‌گذارد که وجودم لبریز از حس خوب از عاشق بودن شود ، اینجاست که نجواها می ایند اینجاست که ذهن افسار وجودیم را میگیرد و دیگر صدای الهامات، صدای قلبم را نمی شنوم که در نتیجه میشود حال بد اتفاقات بد شرایط و موقعیت های نادلخواه چون از مسیر مستقیم و نعمت خارج شده ام ) آن زمانی که به دنبال زیبایی ها باشم ،تحسین کنم زیبایی ها را و وجودم لبریز از حس خوب شود می بایست که بخشنده باشم باید انسان ها را هم شریک خود کنم در این احساسات عاشقانه ام باید به زبان بیاورم از اینکه چه قدر مهربانند باید در آغوش بگیرمشان از اینکه خداوند در کنارم قرارشان داده ،می بایست از انتشار شادی و حس خوب خساست نورزم من میزبان و سفره دار لحظاتی از جنس شادی و حال خوب باشم، باید وجودم خالی باشد از هر گونه احساساتی که وجودم را مسموم میکند ( کینه،خشم،نفرت) از کجا بدانم چنین احساساتی در وجودم هست یا نه ،باتوجه به وضعیت سلامتی ام باتوجه به حال واحوالاتم که آرامش دارم یا خیر اینکه چه قدر در شبانه روز دست به تصمیماتی میزنم که ناشی از خشمت دست چه قدر صبور هستم( توجه برنکات مثبت هر اتفاقی)که در نهایت وجودم پر طراوت وشادابی میشود وجودی که همه نعمت ها و ثروت ها به سمتش روانه میشود….
خدایا سپاسگزارم که توانایی درک این فایل ارزشمند را به من دادی و می‌توانم درباره اش بنویسم…
_برای آوردن سعادت به خانه تنها همین بس است، کافی است همسر، فرزند، پدر و مادر، دوست، همکار و … را هم مثل غریبه‌ها دوست بداری… بی قید و شرط … بی انتظار.
فقط گاهی به این جمله فکر کن، اتفاقات خوب تنها وقتی از راه می‌رسند که قلبت را پاک کرده ای
استاد بی نهایت ازتون سپاسگزارم که شما هم می‌بخشید ،اگاهی های تابتان را الهاماتتان را تجربه هایتان
استاد سپاسگزار که ما را هم سهیم میکنید با سخاوت فراوان تا طعم ارامش،ارتباط معنوی با خدا و…..را حس کنیم
سلام استادم عزیزم
سلام به همه عزیزان همفرکانسی
دوستانی که در پرتوی آرامش داره سپری میکند مسیر لذت بخش زندگی را
خداراشکر که هدایت شدم به این فایل زیبای آرامش
چه زیبا جهانی که خواسته من را اجابت کرد من دنبال آرامش بودم و خواسته من از خدا بود و اینجا هدایت شدم
هدایت شدم به فایلی که در پرتوی آرامش باشم
هدایت شدم به آنچه که من در مدار آن بودم
هدایت شدم به رهایی
هدایت شدم به عشق ورزیدن
هدایت شدم به آنچه که منتظر آن بودم
خدا این تجربه را بهم داد که باورم بیشتر شود به افکارم، افکاری که من دارم در آن زندگی میکنم
من در زمانی هستم که در زمان حال هستم
به جایی که من به آن فکر کنم در آن قرق شدم
قرق شدم در افکارم افکاری مثبت یا منفی
من صبر را دارم میسازم صبور باشم و نظارت کنم هدایت خدا را
اول این که خواستم کامنت بزارم هدایت خواستم از خدا
ودلم به لرزه افتاد که چه جالب من صبح از خدا خواستم که بهم آرامشی بدهد که با خودم در صلح باشم
وحال
هدایت شدم به آنچه که درس بگیرم وآرامش ساختن را یاد بگیرم
خدا جوابی داد که همه چیز دست خودم هست حتی آرامش
وقتی مردم را میبینم که دارن به دیگران حرف ناسزا میدهند وناراحت هستند از همه چیز
من از آنان درس میگیرم که من چقدر باخودم در صلح و آرامش هستم
چون من درآرامش کامل دارم سپری میکنم وحالم عالی هست واین را بگویم که دیگران هم این را برایم تایید میکنند ومیگویند تو چقدر حالت خوب است چقدر چهره خندانی داری
واین را من مهر تایید میبینم که من مسیرم را دارم به خوبی طی میکنم
که زندگی خوشبختی دارم خوشبختی یعنی همین
همین که من دارم لذت میبرم
وهیچ شرط و شروطی نیست چون این خدا هست که هدایت کرده
خدایی که در کنارم هست ودستم را گرفته که من دارم لذت میبرم
واین هست که من به دیگران کار ندارم که مردم چه فکر میکنند که به من بگوییند آدم سرخوش
واین که من این هدایت را قلبی دوست دارم
من قلبی برای خودم عشق بازی میکنم
مانند همین قلب قرمزی که انرژی میدهد که خون در جریان هست
زندگی در جریان است
زندگی شیرین و لذت بخش
خداراشکر که کامنت دلنوازی نوشتم وبه آرامش بیشتر رسیدم
میسپارمتون در پناه الله یکتا شادو سربلند در پرتوی آرامش فراوان