مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 28

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محبوبه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود بر استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی

    واقعا فایلهای شما استاد عزیزم پر از آگاهیهای ناب هست ما هیچ توانایی برای تغییر دیگران به شیوه خودمون نداریم کاری که من سالهای سال انجام دادم وبرای این کارم بهای زیادی را پرداخت کردم وهیچ نتیجه ای نگرفتم.ووقتی که به این سایت هدایت شدم وتا حدودی خودم را تغییر دادم تغییرات را از سمت مقابلم دریافت کردم.

    ودر زندگی اطرافیانم مادری را دیدم که از همه جهتی خودش را برای رفاه وآسایش فرزندانش قربانی کرد وهمه جوره در کنار اونها ایستاد ولی متاسفانه فرزندانش هیچ توجهی به او نداشتند وهمه اون محبتها را وظیفه ای بیش ندانستند.وچه حیف که همه لذتها ولحظه های شاد را از زندگی خودش حذف کرد.

    چقدر حرفهای شما درسته که آدم با تمام وجود حس میکنه ودرک میکنه که قانون درست عمل میکنه واین ما هستیم که باید این آگاهیها را درک کنیم وعمل کنیم

    سپاسگزارم از استاد عزیز برای این آگاهیهای ناب وخالصی که با عشق در اختیار ما قرار می دهند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نگین فلامرزی گفته:
    مدت عضویت: 1702 روز

    خدایا هزاران هزارر مرتبه شکر بابت یه روز عالی دیگه که بهم اجازه داد با نامش شروع کنم و بزارم تک تک لحظه هام و هدایتم کنه

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه بازم بهم اجازه داد بیام تو سایت پر از آگاهی استاد عزیزم

    خدایا هزاران مرتبه شکر که خدایان کرد به این فایل پر از آگاهی که استاد عزیزم در اختیارم گذاشته

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر که بهم فرصت داد بیام و کامنت بنویسم

    استاد جان من از موقعی که با شما آشنا شدم و فایلهای شما را گوش میدهم فهمیدم که من مسعول زندگی هیچ کس نیستم خیلی حالم خوب شده انگار یه بازی از رو دوشم برداشته شده

    فهمیدم من مسعول زندگی بچه هام نیستم و با این کار گذاشتم اونها رها باشند و خودم هم رها باشم

    فهمیدم هیچ کس دیگه ای هم مسعول زندگی من نیست و اینطوری از هیچ کس دیگه ای هم انتظار ندارم با این فکر دیگه نمی‌خوام خودم و ثابت کنم که من میتونم تمام کارهای بچه هام و خودم میتونم انجام بدم و نیاز به هیچ کس دیگه ای ندارم

    فهمیدم که قبل شرک می‌ورزیدیم و میخواستم خدایی کنم

    خدایا هزاران مرتبه شکر که اشتباه خودم و فهمیدم و در جهت بهبود خودم قدم برداشتم

    خدایا تو هدایتم کن ،دستم و بگیر و ببرم همون جایی که کمکم می‌کنه به نعمت و ثروت و لذت و فراوانی برسم،خدایا خدایان کن که بشنوم آنچه که باید بشنوم که به نعمت و ثروت و لذت برسم،خدایا خدایان کن که لمس کنم آنچه که باید لمس کنم که به نعمت و ثروت و لذت و آگاهی برسم

    خدایا من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌خوام بگیر دستم و من از هر نیازمندی نیازمند ترم

    من به راه کسانی که نعمت دادی هدایت کن

    برام آسان کن اسانیهای بیشتر را

    خدایا تو قادری تو توانایی راه حل همه مساعل تو میتونی تو بهم بگو من هیچ چیز از خودم نمی‌دونم غیر از یکسری باورهای اشتباه ولی تو راه حل همه مساعل میدونی بهم بگو

    خدایا من همیشه در مکان مناسب ،شرایط مناسب ,کنار آدمهای مناسب قرار بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز شصت و هفتم، روز شمار زندگی من!

    اول یه تشکر ویژه داشته باشم از شما استاد عزیزم ومریم بانوی عزیز دلم، بابت طرح وایده روز شمار تحول زندگی من، چون باعث شده من برنامه ریزی دقیق، وتعهدی قابل اجرا و علاقه ای بی حد به هر روز دیدن فایلها وگوش دادن مکرر وپی درپیشون در طول روز، ودرک بهتر و متفاوت تری از شناخت خودم ، شناخت خداوند وشناخت قوانین جهان هستی ودرک بهتر وبیشتری از اونچه که باور شماست ودارید و اونوهارو با ما به اشتراک میذارید داشته باشم، وهر روز خودم رو موظف بدونم در هر شرایطی فایل رو دانلود کنم گوش کنم و از درکی که نسبت به فایل داشتم دیدگاهم رو بذارم وچقدر این درک ها و باورهای جدید داره روح وروان منو ارتقاء میده جوریکه توی شخصیت وزندگیم اثرات مثبتش حس ودیده میشه ..بازم سپاسگزارم از شما دوتا فرشته ی زمینی..

    استاد جانم در مورد اینکه ما مسئول خوشبخت کردن کسی نیستیم رو سالها پیش من براثر یه سری اگاهی ها بدست آورده وباور کرده وتوی زندگیم اجرا میکردم، یعنی این باور باعث شده بود من به شخصه فارغ از اینکه، دختر، خواهر، مادر وهمسر یه خانواده هستم اما سعی نمی کردم دیگران رو مسئول خوشبخت کردن خودم وخودم رو مسئول خوشبخت کردن دیگران بدونم، از خوابیدن سرتایمم گرفته تا اینکه چه غذایی بخورم یا نخورم، اینکه جه چیز رو دوست داشته باشم یا نداشته باشم، کجا برم یا نرم، چه کاری انجام بدم یاندم،چه چیز خوشحالم میکنه یا چه چیزی خوشحالم نمی کنه همه وهمه رو در کمال ادب واحترام وفارغ از اینکه عزیزانم چه توقعه ای ازم دارند رو برای داشتن حس ارامش وبه صلاح دید خودم انجام میدادم ومیدم، اونموقعه ها فکر وعقیده ام این بود که من باید مراقب خودم باشم وقتی من با خودم در صلح وآرامش باشم ومسیر علایق وهدفهام رو دنبال کنم می تونم برای عزیزانم هم مفید باشم ونظرم این بود وهست که هرکسی خودش مسئول زندگی خودش هست، این باور وعقیده باعث شده حال دلم اکثر اوقات خوب باشه شکر خدا اما اطرافیانم در گذشته بیشتر والان خیلی کمتر از اینکه من چنین اخلاق ورفتاری دارم ازم گلمند میشن…

    در گذشته سعی میکردم از دید روانشناسی بیام این سبک زندگیم رو به دیگران توضیح بدم تا قانع بشن یا اونهام اینطوری باشند …

    اما از وقتی با آموزه های شما آشنا شدم و شروع به قرآن خوندن با باور جدید کردم به این درک رسیدم که من حتی مسئول خوشبخت کردن فرزندم هم نیستم، یعنی به این درک رسیدم که ما روح های مفردی هستیم، وهر کدوم از ما بر اساس باورها ودرکی که از جهان به مرور پیدا میکنه شخصیت و تجربه های زندگیش شکل میگیره، هرکسی نسبت به شرایطی که فقط وفقط مختص به خودش هست فکر میکنه، حرف میزنه و عمل میکنه، یعنی هیچکس نمی تونه ذهن وفکر ورفتار در نهایت باور شخص دیگه ای رو تغییر بده، یکی نسبت به شرایط زندگیش تو سن خیلی کم مسیر درست الهی رو پیدا میکنه و قوانین آفرینش رو درک میکنه یکی تو میانسالی ویکی هم هیچوقت تا پایان مرگ نمی فهمه هدفش از اومدن به این دنیا چی بوده…

    در مورد سوال دوستمون هممون همین شکلی تا حدودی باور داریم، من خودم به عنوان یه مادر سالهاست چون فرزندم پدرش به رحمت خدا رفته خیلی جاها نسبت بهش حس مسئولییت می کنم، اما سریع به خودم میام ومیگم اگه همین الان بمیرم چی؟ پسرم خودش باید بتونه از پس خودش بربیاد، خودش مسئولییت های زندگیشو پیدا کنه تلخ وشیرین زندگی رو بچشه، تا رشد کنه، چون این رو که میگم واقعا درکش کردم این جمله که شما هم تو فایلهاتون گفتید، اینکه ما تنها بدنیا میایم وتنها از دنیا میریم حالا تو مسیر رشد ما یه سری افراد به اسم پدرومادر وهمسروفرزند وخواهر وبرادر…هستند که موقعه مرگ هیچکدوم با ما به اون دنیا نمیان وحتی اگه دو نفر یاچند نفر توی خانواده بر اثر حادثه ای فوت بشن، اون چیزیکه من از آیات قرآن درک کردم بعد از خروج روح هرکسی نسبت به اعمال( فرکانسهای) این دنیای مادی ، توی اون دنیا باز هم در مسیر تجربه های خودش قرار میگیره واین اسم و پیونده ها و…‌همه چیز موقعه مرگ از بین رفتنی هست…

    حالا این درک چه کمکی بهم کرد؟ اینکه باور کنم نه من می تونم کسی رو خوشبخت وبد بخت کنم نه کسی می تونه من رو خوشبخت یا بد بخت کنه، چرا؟؟؟

    چون جهان نسبت به فرکانسها( افکار وگفتار واعمال) هرکس بهش بازخورد نشون میده، واین خوبی وزیبایی قوانین خدواند واین جهان است، که خداوند هم توی کتابش چندین بار اینو بیان کرده که هرکسی به اندازه تلاش خودش پاداش میگیره وبه هیچ کس کوچکترین ستمی نمیشه..

    یعنی چی؟

    تواین دنیای مادی از صبح تاشب آدمهای زیادی در تلاش هستند تا به خوشبختی به سلامتی به ثروت به معنوییت برسند حالا هرکسی نسبت به باور وعقیده ی خودش..

    یکی از طریق دزدی ، اختلاس و ربا و…اینا به پول وثروت میرسه..

    یکی از راه درست وحلال و خداپسندانه…

    جهان به هر دو پاسخ مثبت میده، اما کسایی ،طعم ارامش وخوشبختی رو میچشن که از مسیر درست وخداپسندانه رفته وبه نتیجه رسیده باشند…

    توی خانواده هم همینطور، پدر خانواده می تونه خیلی ادم درستکار و تلاشگر و خداشناس و..باشه اما فرزند خانواده ( نوح وپسرش) یا زن خانواد( لوط وهمسرش) در مسیر نادرستی باشند..

    هرکسی مسیر تجربه های خودش رو میره…

    یعنی امکان داره مرد خانواده تو کسب وکارش ورشکست بشه وفک کنه چه اسیب بزرگی به زن وبچهاش زده اما همین تضاد باعث بشه که توانایی های همسرش وفرزندانش بروز پیدا کنه واونهارو در مسیر پیشرف وخودشناسی وخداشناسی قرار بده…

    یا گاها دیدیم مادر خونه خیلی نسبت به امورات فرزندانش سهل انگار وبی خیال بوده اما فرزندانش مستقل و قوی وخودکفا بار اومدن…

    همین منو خواهرام وبرادرم ومادرم به خاطر اینکه پدرم نه داشت ونه خواست که ماهارو ساپورت مالی وعاطفی کنه ، برا همین هم مادرم وهم ماها 5 تا از دوران نوجوانی روی پای خودمون ایستادیم ومستقل بار اومدیم و اتفاقا خیلی هم برای ما خوب شده،چون اطرفمون داریم می بینیم که پدرهایی که حتی بعد ازدواج بچه هاشون نسبت بهشون احساس مسئولییت میکنن و بچه هاشون توانایی ها واستعدادهاشون تو نطفه خفه شده وبدون حمایت خانوادشون نمی تونند احساس خوشبختی ارامش ومستقل بودن کنند…

    این درک من، باعث شد چقدر راحت دست از سرزنش پدر ومادر و اطرافیان، و دولت و قوانین کشور و حتی خداوند بردارم، چون من میدونم در دل هر تضادی برای من خیری هست عظیم، و خوشحالی وناراحتی، وموفقییت و بدبختی من، فقط وفقط مختص به من هست وبرای من…

    وهیچکس هیچ تاثیری توی احساس خوشبختی یا بدبختی من نداره، توی سلامتی وبیماری ومعنوییت وهمینطور فقر یا ثروت من…ونه من تاثیری بر دیگران دارم..

    چون همه ی اینها درونیه وبرگرفته از افکار واحساسات و گفتار واعمال من وهرکسی…

    ..

    خوشحالم به خاطر این درک وباور ، که از زندان وقفسی که یک عمر اسیرش بودم رهام کرده..

    الهی هزاران بارشکر خداوند رو بابت درک قوانین جهان هستی وکلامش در قران ودرک کلام شما استاد عزیزم..

    در پناه امن خداوند باشید در خیر وخوشی هر لحظه وهمیشه انشالله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2080 روز

    با سلام خدمت استاد قدرتمند خودم

    افتخار اینو دارم که اموزشات شما را دنبال میکنم و سپاس خدایی که به زیبایی هر چه تمام تر منو به سمت شما هدایت کرد

    راجع به این موضوع که مسئول زندگی کسی نیستم خیلی فکر کنم پاشنه اشیل داشتم نه اینکه الان اوکی اوکی شدم ولی خیلی بهتر از قبلم شدم اگه بخوام من تاثیر اینکه بخوام زندگی کسی تغییر بدم تو زندگی خودم بررسی کنم متوجه میشم که تمام مواقعی که این کار انجام دادم عذاب دیدم دلیلش اینه طبق قانون جهان عذابی که میبینم به خاطر فرکانس ها و توجهاتی که خودم کردم هست

    پس من اگه واقعا می‌خوام کسی تغییر بدم یعنی دارم توجه میکنم به یک ناخواسته که تو جهانه و چون می‌خوام اونو درست کنم یعنی توجه من روی بدی هست پس قاعدتاً بر اساس همون توجه میدیدم

    اومدم تو خیلی از موارد پذیرفتم افراد اطرافمو و توجه کردم به نکات مثبتشون تو زندگیشون و شرایطشون و این کار باعث شدم خودم اروم تر بشم و اینکه چون وقتی به نکات منفیشون توجه میکردم از اون نکات هم تو خودم رشد میکرد هم افراد بیشتر با اون نکات میدیدم و اومدم نکات مثبت و زندگیشون تحسین کردم

    اینکه دوست داشتم همسرم تغییر بدم که بیاد اموزشات استاد ببینه و این موضوع باعث شده بود فقط تمرکزم روی ایشون باشه ولی وقتی دیدم خودم دارم عقب میرم چون از روی خودم غافل شدم اومدم با دقت بیشتر روی خودم متمرکز شدم و تغییراتی که درونمون ایجاد شد باعث شد الان همسرم دانشجوی پر و پا قرص استاد شد و چقدر رشد درون زندگیمون صورت گرفت پس اینجا بود به حرف استاد رسیدم که بابا تو خودت تغییر کن به بقیه کاری نداشته باش

    اینکه برای همینه قضاوت کردن، غیبت کردن، کنجکاوی منفی تو زندگی دیگران و مواردی از همین قبیل احساس بد میده چون من خیلی از خودم خارج میشم و تمرکزم ناخودآگاه می‌ره سمت بدی های افراد و خودم ضرر میکنم و این جمله با خودم میگم که اگر تو طبیب بودی سر خود دوا نمودی

    خیلی راست میگم نکات مثبت خودم بیشتر کنم باورهای قدرتمند کننده ایجاد کنم احساس لیاقت و عزت نفسم ببرم بالا و توحیدم قوی تر کنم و زیبایی ها را تحسین کنم و توجهم به خوبی ها باشه دیگه وقت نمیشه که بخوام زندگی کسی تغییر بدم

    در نهایت اینکه هدف من باعث اسیب رسوندن نشه اینکه من هدفم سبز باشه و تلاش داخل مسیر اون هدف باعث میشه بها بدم و در ازای بها چیزای با ارزشی دریافت میکنم و وقتی دستاورد داشته باشم تمام کسانی که با من همراستا باشند تو مدار باشد با من ادامه میدهند و هدف خودشون دنبال میکنند و این دیدگاه که زن و شوهر باید برای هم یک کاری کنند به نظرم این محدودیت میاره و به نظرم ازدواج اینه که هر کسی هدف خودش دنبال کنه و جاهایی که با رسیدن به هدف های جزیی مسیرش باعث انگیزه طرف مقابل برای حرکت جدی‌تر میشه و به نظرم این تفکر یک نقطه منفی تو مسیر هدفه پس مهم اینه درک کنیم زندگی رشد و اگاهی است و اینو به خودم میگم من می‌خوام متفاوت زندگی کنم هر کسی تو مدار باشه با من ادامه میده نباشه جهان جداش می‌کنه و من نمیتونم از هدفم بگذرم که کسی با من سختشه اون مشکل خودشه و این دیدگاه باعث شد همسر بنده بینهایت رشد کردن نه به خاطر من بلکه دیدن زندگی خیلی متفاوت تر از چیزی که شاید اکثریت دنبالش هستند و خودشون هم خیلی هدفمندانه تر از قبل زندگی میکنند

    مرسی استاد بینظیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سارا شکری امیدوار گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    به نام الله یکتا

    امروز تمام نظرات بچه ها رو خواندم بینظیر بودن اکثر کامنتا

    خیلی خوبه واقعا خواندن کامنتا و استفاده از تجربیات دوستان هم فرکانسی ام

    سپاسگزارم تمام عزیزانی که اینجا هستن برای بهبود زندگیشون در تمام ابعاد

    یاد گرفتم من فقط و فقط مسئولیت زندگی خودم رو دارم

    تمرکزم رو فقط باید بزارم روی خواسته هام نه روی ناخواسته ها اگه می‌خوام زندگی آرامتر و شادتر و سرشار از نعمت داشته باشم

    برام یادآوری شد من نمیتونم به اجبار باعث تغییر هیچ کسی همسر، فرزند و نه هیچ آدمی دیگه ای بشم ، فقط و فقط خودم هستم که میتونم روی خودم کار کنم

    اگه با نظر کسی مخالف باشم .نباید باهاش بحث های بیهوده کنم که تنها نتیجه اش در نهایت حال بد برای خودم میباشد

    کار من اعتراض از ناخواسته هاست

    به چیزایی که بهت احساس خوبی نمیده، گوش نده، نبین، فکر نکن و قلبت را پاک کن از هر احساس ناروا

    آگاهانه به خواسته هات فکر کن، تصور کن، حرف بزن، زیبایی ها رو بشنو و ببین

    سپاسگزار خداوندم هستم که به من فرصت داد تا فایلی دیگر از استاد رو مرور کنم و پیش برم به سوی روز 68 از روزشمارم

    استاد سپاسگزارم.مریم خانوم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم…

    چقدر این دیدگاه بهم ارامش داد

    اینکه ما مسئول زندگی بقیه نیستیم نه تنها مسئول نیستیم بلکه حتی کوچکترین قدرتی در برابر زندگی بقیه نداریم همونطور که هیچکس جز خودمون برای بوجود اوردن شرایط اتفاقات و رقم زدن زندگی ما قدرتی نداره… این دیدگاه کاملا استرس و نگرانی رو از ادم دور میکنه دقیقا مثل همه ی نکات دیگه اصلا بنظر من اینجوری میشه قانون رو تشخیص داد و شناخت… اون دیدگاه اون نگاه اون باوری که به تو احساس ارامش میده ازت استرس زندگی روزمره رو میگیره دقیقا همون درسته و مطابق قانون…. همونطور که خود استاد بارها گفتن برای تشخیص الهامات از نجواهای ذهن به حسی که بهمون میده گوش کنیم اینکه حس خوبی داریم ارومیم یا بدتر نگرانمون میکنه… این دقیقا همه جا صادقه و مهم حس درونی ما نسبت به هر مسئله اس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سارا شکری امیدوار گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به بزرگان و بروبچ

    به روز 67 ام خوش آمدم

    درس امروز: مجادله و بحث ممنون

    هر کس هر مسیری که دوست داره بره . حله؟!!

    تمام …

    سپاس از الله یکتا ، بزرگان و بروبچ

    متاسفانه دیدگاهم به دلیل کوتاه بودن مطلب پذیرفته نشد

    مجبورم که بنویسم چند خطی مجدد

    ما هرگز توانایی تغییر کسی جز خودمان را نداریم

    والسلام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان خوبم

    روز 67

    الهی شکرت

    استاد من این پیامی رو که خداوند به پیامبر گفت که تو فقط ابلاغ کننده ایی و نمی تونی دیگران رو هدایت کنی ، هم دیروز شنیدم و هم امروز در این فایل .

    یکی از پاشنه آشیل های من بود ولی الان خیلی کمتر شده . قبلا که انقدر زیاد بود که دیگه بیشتر یک کنترل گر بودم تا هدایت گر ولی از وقتی این صفت رو تو خودم پیدا کردم و نسبت بهش آگاه شدم روابطم با اطرافیانم خیلی خیلی بهتر شد.اما باز هم خیلی جای کار دارم.

    یاد گرفتم به جای حرف زدن و نصیحت کردن ،با نتیجه هام با اونها صحبت کنم . وقتی که دوره ی 12 قدم رو تهیه کردم و فایل های این دوره رو گوش دادم مخصوصا فایل های قرآنی، دوباره این حس در درونم تشدید شد که بیا توضیح بده، بیا بگو اون طور که شما فکر میکنید درست نیست ، اما سریع به خودم هوشیار شدم و مچ خودم رو گرفتم ، و بعدش به خودم خیلی افتخار کردم.

    واقعا من مسئول خوشبخت کردن کسی نیستم . و از اون طرف کسی رو نمیتونم بدبخت کنم . خدایا این آگاهی ها خیلی ارزشمنده، خیلی خیلی خیلی

    استاد عزیزم واقعا بی نهایت سپاسگزارم از شما که این آگاهی ها رو ارائه میدید و کاری میکنید تا ما آگاهانهد تر زندگی کنیم و لذت ببریم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    67مین روز سفر نامه من

    سلام به استاد عزیزم مریم و دوستان عزیزم

    خداوند را هزاران بار سپاسگزارم بابت این سایت عالی خدایا شکرت

    من هم در اوایل که مباحث قانون جذب آشنا شده بودم همین فکر را می کردم و هر چی گذشت و من بیشتر قوانین را درک کردم درک من بهتر شد از قوانین خدایا شکرت و به قول استاد شما وختی روی خودتان کار می کنید دیگران هم تغییر می کند و من فقط توانایی تغییر زندگی خودم را دارم و هر کس مسول زندگی خودش است.

    دیروز بود و من فکرم خییلی درگیر بود و به صورت خییلی اتفاقی آیه از قرآن را دیدم که نوشته بود این دنیا فقط سرگرمی و بازی است واو خدای من سپاسگزارم یعنی نباید زیاد سخت بی گیریم این دنیا را این می گذرد و ما فقط آمدیم لذت زندگی خود را ببریم نه اینکه رنج این دنیا را ببریم ما آمدیم بزرگتر و قوی بی شویم خدایا شکرت بابت همه

    و جمله آخر من

    ما از او این و به سوی او دوباره میریم

    این دنیا خییلی قشنگ و عالی است خدایا شکرت

    رد پای از من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    بنام خداوند جان

    سلام خدمت استاد عزیز وتمام دوستان

    سفرنامه 67

    خداوند هدایتگرم را سپاس بابت حضورم در این مسیر زیبا

    ممنونم از استاد عزیز که به سوالات دوستان جواب میدهند و وقت گرانبهاشون را برای ما صرف میکنند

    نکات این فایل آگاهی دهنده

    در رفاه نبودن همیشه بد نیست ،تضادها که ممکنه فقر ،بیماری،کرایه نشینی،و… باشد قسمتی از مسیر زندگی هستند وما رو با خواسته هامون آشنا میکنند ومحرک های برای پیشرفت هستند

    ما در کل مسئولیت خوشبخت کردن دیگران حتی اگر فرزند باشد نیستیم یعنی ما قدرت این کار که کسی را خوشبخت یا بدبخت کنیم را نداریم ،اونا با باورها وافکار وفرکانسای خود زندگی خودشون را خلق میکنند،ما فقط مسیر درست رابریم وهر کاری که درسته را انجام بدیم خوشبخت شدنشان را خودشون باید انتخاب کنند

    ما باید دنبال مسیر و اهداف خودمون بریم و نگران نباشیم که خانواده دچار تضاد میشوند اگر هم تضادی باشد از اون تضاد میتونن با باورهای درست به نفع خودتمام کنند، البته نه به عمد اونا رو آزار بدیم، که اگر ما درمسیر درست باشیم دنبال اهداف رفتن ما نه تنها به ضررشون نیست بلکه برای ما وآنها کلی سود دارد،در کل تصمیمات ماچیزی را خراب نمیکند

    همه ما آزادیم دیدگاه خودرا بیان کنیم و همچنین آزادیم در انتخاب دیدگاه دیگران همان طور که در قرآن آمده که ای پیامبر رسالت تو ابلاغ پیام هست، وباکسی کار نداشته باش که قبول میکنند یا نه ما هم اگه دیدگاهی را قبول نداریم نباید بحث کنیم یا فهش بدیم بلکه فقط اعراض کنیم

    و تا زمانی که به کسی آسیب نمیرسونیم آزادیم هر جور میخوایم فکر کنیم

    ممنونم از استاد بابت این فایل و آگاهی که در اختیار ما گذاشتن

    در پناه رب قدرتمند، خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: